1

سرنوشت رای استان در مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال

وقتی می گوئیم فضای فوتبال اردبیل قاراشمیس است حرف ما را باور نمی کنند. عده ای می گویند مغرضانه رفتار می کنیم و به ما سفارش می کنند که ما نیز مثل برخی های منتسب به جامعه رسانه ای، حرف گوش کن باشیم تا حضرات، عزیزمان بدارند و برخی دیگر نیر بر این اعتقاد دارند که اگر زیاد حرف بزنی و بخواهی از این بیشتر پا را از گلیم خودت دراز بکنی احتمال دارد یک مشت بخوری. از آن مشت های خطرناک که مربی مشگین شهری خورد و صدایش را کسی نشنید، مواظب خودت باش، قلبت هم بیمار است، از آن مشت ها یکی بخوری کارت تمام می شود. خودت هیچ، سکته می کنی و دست از دنیا می کشی ولی مشکل برای مشت زن قهار و واقعیت وارونه کن پیش می آید که دنیای رفتار چاله میدانی اش به پایان می رسد.

در هر صورت به من سفارش می کنند که خط قرمز حضرات را رعایت بکنم و گر نه اگر باز بگویم و حقایق را بنویسم چاره ای برای آنها جز استفاده از مشت آهنین نخواهد بود.

بهر حال آماده ایم در ازای بیان واقعیت ها مشت بخوریم، فحش و ناسزا بشنویم، با ناملایمات ، نگاههای غضب آلود و تهمت های نابجا روبرو بشویم ولی هدف، عقیده و فکر خود را با چیز دیگری معامله نکنیم.

همین بحث مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال و سرنوشت رای استان در مجمع به یکی از مهمترین و قابل توجه ترین موضوعات ورزشی استان تبدیل شده است.

اداره کل ورزش و جوانان مدعی است که هیچ فردی نمی تواند با عنوان رئیس هیات فوتبال استان در مجمع حضور پیدا کند و رای به گلدان بیندازد و در مقابل کسی که دوره چهار ساله ریاستش در مهر ماه سال گذشته به پایان رسیده مدعی است که برایش از طرف فدراسیون دعوت نامه ارسال شده و به مجمع می رود و در صندلی مخصوص استان جاخوش می کند و به دوستانش که سال ها او را حمایت کرده اند رای می دهد و کسی نمی تواند از این کار او را منع نماید. در بین این ادعاها شما پیدا کنید پرتقال فروش را !!!!!!!!

ادامه مسئولیت در هر پست و مجموعه ای در صورت پایان یافتن مهلت باید طی حکمی از طرف بالاترین مرجع صورت بگیرد و تا آنجا که اطلاع هست از سوی رئیس فدراسیون ابلاغی برای رئیس سابق هیات فوتبال استان صادر نشده است . حال آیا ادامه فعالیت وی در هیات فوتبال استان قانونی است؟ امضای اسناد مالی و اداری از طرف وی چگونه است؟ دعوتی که از سوی فدراسیون به وی فرستاده شده بر اساس کدام اساسنامه و بند و تبصره صورت پذیرفته است؟

مهمتر از همه این ادعاها و منم منم گفتن ها باید در انتظار ماند و دید که رئیس مجمع در قبال دعوت شدگان اینچنینی به مجمع چه موضعگیری خواهد داشت؟ اوست که باید برای بودن یا نبودن یک فرد در مجمع نظر بدهد. آیا صرف داشتن یک دعوتنامه به امضای دبیر کل دلیل بر حقانیت و قانونی بودن آن می تواند باشد؟

بدون شک دوستان کفاشیان که در دو سال اخیر ضربه به فوتبال برخی استان ها را پذیرفته اند و حرفی بر زبان جاری نساخته اند بخاطر رای استان ها در مجمع بوده و هیچ دلیل دیگری نداشته است. پس آنها تلاش خواهند کرد که عواملشان در مجمع باشند ولی باید منتظر ماند و نتیجه نهایی این اقدامات و مهندسی ها را شاهد شد.

اینکه آقایان تا به بن بست می خورند بحث اساسنامه، ماده و تبصره را پیش می کشند چرا در ارتباط با حل اختلاف هیات فوتبال استان و اداره کل ورزش و جوانان اساسنامه را اجرا ننموده اند؟

در تبصره 2 ماده 19 اساسنامه هیات های استانی آمده است: برکناری رئیس هیات استان با توافق رئیس فدراسیون و مدیر کل تربیت بدنی بوده و در صورت عدم توافق ، حکمیت با معاون امور ورزش و جوانان سازمان تربیت بدنی خواهد بود.

سوال: چرا در سه سال گذشته فدراسیون و هیات استان نشینان این تبصره را مورد توجه قرار نداده و طبق آن برای پایان دادن به اختلافات و نجات فوتبال استان از بلاتکلیفی اقدام ننمودند؟

قضاوت در ارتباط با عملکرد آنهائی که بر فوتبال اردبیل حکم می رانند با خوانندگان و دوستداران فوتبال استان می باشد.

 




حکایت حسین قلی خان و فوتبال اردبیل

حسین قلی خان یکی از خوانین لرستان بود. سرکش و مردم آزار و جسور. همه از دست او شکایت داشتند. چندان که سلطان صاحبقران، ناصرالدین قاجار خبردار شد، خواست او را عزل کرده به زنجیر کشد.

مشاوران گفتند صلاح نیست و رای بر این قرار گرفت که او را با عزت دعوت کرده و در تهران حسابش را برسند. خان لر با سواران خود راهی تهران شد به شهر ری رسید. با انبوه جمعیتی روبرو شد که جلوی دکه ای غوغا می کردند. پرسید چه خبر است و هیاهو برای چیست؟ گفتند نان نایاب است و دکان نانوائی نان نمی پزد. پیش رفته از نانوا علت را پرسید: گفت آرد ندارم. گفت خودت را آرد می کنم. فرمان داد تا نانوای بدبخت را سرنگون به تنور انداختند. آنگاه همه را گفت این است سرنوشت نانوایی که نان نپزد.هنوز ظهر نشده بود که روی پیشخوان تمام نانوایی های شهر ری تا شمیرانات نان تلمبار شد و خریداری نداشت .

خبر به سلطان بردند که مسئله نان حل شد . پرسید چگونه ؟ گفتند با حکمت حسین قلی خانی. شاه سبیلی جنباند و بر خان احسن گفت. او را خلعت داده راهی لرستان کرد تا هر چه بخواهد با مردم نگون بخت بکند.

حال وضعیت فوتبال ما هم گویا با حکمت حسین قلی خانی اداره می شود. یکی می گوید من رئیس و فرمانده کل فوتبال اردبیل هستم و همه باید از من هدایت بکنند و نمی توانند غیر از حرف من حرفی بزنند و سخنی بر زبان جاری کنند.

یکی دیگر می گوید ریاست فعلی بر هیات غیر قانونی است و نباید او همچنان سکاندار هدایت باشد و باید میز ریاست و کاخ حافظ را ترک کرده و فوتبال را به حال خود رها نماید.

در شهرستان ها نیز حکمت حسین قلی خانی حاکم شده است. در مشگین شهر می گویند رئیس هیات به ندرت در هیات حضور پیدا می کند و اتاق او را اداره از دستش گرفته و او نیز قصد  شکایت از اداره را دارد. در دیگر شهرستان ها نیز امور کاملا بر وفق مراد نیست و همچنان مشکلاتی مابین هیات های حامی استان و اداره ورزش و جوانان وجود دارد .آیا این ها دلیلی بر حاکمیت روش حسین قلی خانی در فوتبال ما نیست.

چه بگوییم و چه بکنیم که حضرات مدعی و آقایان پر طمطراق بیایند و تکلیف فوتبال ما را روشن بکنند و دامن این ورزش را از چند دستگی، خود محوری، غرور، رفتارهای ناشایست، اقدامات جانبدارانه، رفتار های تبعیض آمیز،بی تکلیفی و سرگردانی و چند دستگی نجات بدهند و تکلیف همه را روشن بکنند و جایگاه هر فردی را نشان بدهند و اجازه ندهند عده ای برای حفظ موقعیت خود تیشه به ریشه فوتبال و ورزش بزنند و با داد و بیداد و دوختن زمین و آسمان به هم فقط خود را محق جلوه دهند و دیگران و منتقدان خود را نفهم و کج اندیش و دشمن ورزش و فوتبال به حساب آورند.

بیایید به بحث خودی و غیر خودی در فوتبال و تشکیلات مدعی اداره آن پایان بدهیم و با خواست افکار عمومی حرکت کنیم و بر خلاف جریان آب شنا ننماییم و در همه حال خدا را در نظر بگیریم و برای توجیه رفتارهای غلط حقایق را زیر سوال نبریم و دیگران را به خاطر خود و اطرافیانمان قربانی نکرده و در همه حال خدا را بر اعمال و رفتار و گفتار ناظر ببینیم.

هر کس به هر ترتیبی که دلش بخواهد مختار است که در مورد نوشته های ما قضاوت بکند و با یک مطلب به سراغ دوستان خود برود و ما را عامل دو دستگی و اختلاف معرفی کرده و تلاش بر تبرئه خود و دوستانش داشته باشد ولی افکار عمومی و مردم بهترین قاضی هستند . ما می گوییم در فوتبال ما وحدت و یک دلی باید حاکم باشد و منطق جای زور و مشت را بگیرد و همه دست اندرکاران فوتبال استان از مرکز استان تا کوجکترین بخش آن به یک چشم دیده شوند و عدالت در همه موارد و برای همه اجرا بشود. اگر این حرف ها می تواند دودستگی به دنبال داشته باشد ما تسلیم هستیم  و مطمئنا اگر به این نتیجه نیز برسیم از جامعه ورزش عذر خواهی خواهیم کرد.

در نظر است به مرور برخی از رفتارهای دوگانه در فوتبال اردبیل را مورد بحث و بررسی قرار بدهیم و مطمئنا در پایان این بحث ها عاملین درماندگی فوتبال و خائنین به آن  و دامن زنندگان به اختلاف روشن خواهد شد و در نهایت روسیاهی به زغال می ماند وبس.




تماشاگر آماده باش

روی سخن با تو تماشاگری است که سرمایه فوتبال و ورزش اردبیل هستی، تماشاگری که دلباخته فوتبال و عاشق این رشته ورزشی می باشی، وقتی تیم دوست داشتنی تو، شهرداری بازی دارد چشمهایت را می دوزی به چهارچوب فیبری جام جم و یا در ورزشگاه حضور می یابی و توجهی به وضعیت جوی نداری، لازم باشد پارو به دست می گیری ، برف پارو می کنی تا زمین را برای تیم محبوبت آماده بازی بکنی، در ورزشگاه حنجره ات را پاره می کنی ، سوت می زنی، با اشکهایت می خندی و با خنده هایت گریه می کنی.

هر چه باشد نود دقیقه رها می شوی، از خیلی دردها. پرچم قرمز رنگ تیم ات را در هوا تکان می دهی و یا اگر پرچم نداری مهم نیست ، بیرق دلت را با عشق برافراشته می کنی و به خود می گویی شهرداری عشقم، امیدم و تیم محبوبم است . چائی می خوری، پشت چای تخمه ها را با پوست می خوری و فریاد عزیزی که تو را از دل درد و یا گرفتاری صدا می  ترساند، نشنیده می گیری.

هر سن و سالی که داری مهم نیست و تیم محبوبت را حمایت کن. گوش به حرف آنهائی نسپار که دل را مقیاس زمینی بخشند، دل که سن و سال نمی شناسد. کسانی را که هواداری ات را نکوهش می کنند و دلبستگی ات به تیم شهرداری را بیهوده می دانند بی خیال باش. آنها دلشان فقط برای پمپاژ خون بدنشان ساخته شده، ضد حالند و آنها در این وادی ها نبودند که لذت آن را چشیده باشند.

آنها دلشان بهاری نیست.ما فوتبالدوستان و علاقه مندان به تیم شهرداری را با آنها کاری نیست. عده ای امروز با شما و تیم شما در خفا مخالفت می کنند و برای درجا زدن آن نقشه می کشند و از هر راهی وارد می شوند که در لباس دوست به آن لطمه بزنند،آنها آتش بیار معرکه اند، بی معرفتند مبادا من و تو و امثال ما گول آنها را بخوریم، ما باید کار خود را انجام بدهیم، توجهی به حاشیه ها نداشته باشیم. عده ای در ولایت سردرگمی هر از چند گاهی هوس صحبت کردن به سرشان می زنند گاه بر له و زمانی بر علیه تیم حرف می زنند تو بگذار آنها به کار خود برسند، ما را نباید اعتنایی به آنها باشد.امروز روز توجه به تیم و حمایت از تیم است. وظیفه تو تماشاگر سنگین و بسی سنگین تر است. مبادا از آن دسته تماشاگران نان به نرخ روز باشی تا تیم نتیجه می گیرد دو آتشه ای و در باخت ها میدان را خالی می کنی. این روزها ، شهرداری به تماشاگران تمام عیار، تماشاگرانی که دل در گرو تیم دارند و تماشاگرانی با قلبی آکنده از عشق به شهرداری لازم دارد، پس تو تماشاگر صادق، تو تماشاگر بی ادعا، تو تماشاگر مخلص و تو تماشاگر عاشق شهرداری باید در چهار بازی آینده در پشت تیم باشی، حمایت بکنی، کم فروشی نکنی و برای کمتر از یک ماه برای تیم سنگ تمام بگذاری تا بازیکنان نیز با حمایت تو بتوانند با پیراهن شهرداری به عشق شما تماشاگران کاری کنند کارستان.

 

 




خواست بازیکنان ضامن بقای تیم

دوشنبه ششم اردیبهشت ماه ورزشگاه تختی اردبیل شاهد یک بازی حساس برای تیم شهرداری خواهد بود. این دیدار برای آلومینیوم اراک به اندازه نماینده اردبیل در لیگ حساس نمی باشد. تیم شهرداری اگر این دیدار را در خانه به حریف واگذارکند تقریبا پرونده بقا در لیگ یک برایش بسته می شود مگر اینکه در سه بازی بعد از این دیدار معجزه ای رخ بدهد که این هم تقریبا به نظر غیر قابل باور به نظر می رسد.

در چند هفته اخیر برای هر بازی شهرداری آنقدر گفتیم حساس و حساس که برای این کلمه حساسیت پیدا کردیم. هر چقدر تماشاگران فریاد زدند و مطبوعات و رسانه ها نوشتند تیم گویا از آن خوابی که گرفتارش شده است بیدار نشد که نشد. تیم ، بازیکنان و آنهاییکه دستی در آتش دارند یا به خوبی شرایط را درک نمی کنند و یا برای ماندن تیم در دسته اول اهمیتی قائل نیستند.

زمانی تیم خوب بازی می کند، موقعیت های زیادی را خلق می نماید، دستورات تاکتیکی در زمین موبمو اجراء می گردد و تیم با برنامه و با هدف دیده می شود عدم نتیجه گیری و یا شکست تحملش برای هوادار و دوستداران آسان می شود ولی وقتی تیمی در طول نود دقیقه نتواند سه پاس بی نقص رد و بدل کند، نتواند بازیکنانش در زمین بخوبی بدوند و با تمام وجود بجنگند و حرکت های تیمی تحسین بر انگیزی را به نمایش بگذارند تماشاگر و هوادار چگونه باخت را تحمل بکند و به آینده تیم امیدوار بشود؟

نود دقیقه راه رفتن در میدان و به آب و آتش نزدن کاری حرفه ای و خدا پرست نمی تواند باشد. انسان به تعهداتش موظف است عمل کند و در دنیای ورزش بازیکنان و قهرمانان با قراردادی که می بندند علاوه بر مسئولین باشگاه با جمعی عاشق و دلسوخته به نام تماشاگران و هواداران مواجه می باشند، هوادارانی که خون دل می خورند، گلو پاره می نمایند و از وقت و زندگی خود می زنند تا بر روی سکوهای سرد بنشینند و فضا را برای هنرنمایی بازیکنان گرم نمایند. پس اگر طرف قرارداد احتمالا در عمل به وعده اش کوتاهی بکند، نباید از بازیکنان رفتاری که  ننهادن همه توانایی ها در طبق اخلاص یکی از آن موارد است، سر بزند و اگر چنین فکر و اندیشه ای را یکی در سر بپروراند مطمئنا در پیش وجدان خود و افکار عمومی شرمندگی ببار می آورد.

بهتر است اعضای تیم یکبار فیلم بازی با فولاد یزد را ببینند و آن را خوب آنالیز کرده و با بازی خود نمره ای از صفر تا بیست بدهند و بعد از آن تصمیم بگیرند که عدم موفقیت در آن بازی را در مقابل آلومینیوم اراک جبران بکنند و بر همه احتمالات خط بطلان بکشند و در فوتبال اردبیل و این منطقه از خود نامی نیک به یادگار بگذارند.

لیگ دسته یک با همه تلخی ها و شیرینی ها به پایان می رسد ولی قضاوت تاریخ در ارتباط با آنهایی که در نتایج این فصل تیم شهرداری موثر بوده اند برای آیندگان مهم خواهد بود. تک تک بازیکنان در قبال عملکرد خود باید در پیشگاه عدل الهی پاسخگو باشند و در این میان خوش به حال آنهایی که در طول فصل صادقانه و با تمام قدرت در خدمت تیم قرار گرفتند و کم فروشی نکردند .

در بازی با فولاد یزد اگر وحید کارگر با تمام وجود در مقابل حملات آنها ایستادگی نمی کرد آیا نتیجه خجالت آوری رقم نمی خورد؟ بیایید برای چهار بازی باقیمانده طور دیگری فکر کنیم. انگار نه انگار که سی و دو هفته از رقابت ها را پشت سر گذاشته ایم . چنین بپنداریم که هفته اول رقابت هاست و برای از دست ندادن فرصت ها باید از همان روز اول کمر همت ببندیم. پیروزی در چهار دیدار آینده دور از دسترس نبوده و نیست و تحقق این ادعا فقط یک شرط مهم دارد و آنهم خواستن بازیکنان و هم قسم شدن آنهاست. اگر برای نتیجه گرفتن یک تیم در فوتبال، دنیا بسیج شود ولی بازیکنان خود را با خواسته جامعه تطبیق ندهند نمی توان کاری از پیش برد . پس بازیکنان تیم شهرداری برای چهار دیدار باید پیروزی را طالب باشند و به آن با تمام وجود فکر بکنند که در آنصورت خواهیم دید که تیم با اقتدار و قدرت در لیگ یک ماندنی می شود  و اگر چنین تفکری در بین بازیکنان حاکم نباشد دیگر برای حرف و اقدام و گلو پاره کردن ها و فریاد کشیدن ها جایی نخواهد بود.

امیدواریم بازیکنان تیم برای یک ماه هم که شده باشد خود را در میدان جنگی تمام عیار احساس نمایند و به فکر جنگیدن در آن میدان بیندیشند و برای ترسوها فرصت ابراز وجود ندهند و لیاقت و شایستگی خود را در میدان عمل به اثبات برسانند و نامی نیک در فوتبال ایران و استان به یادگار بگذارند.

 

 




ضرورت توجه به فوتبال مشگین شهر

فوتبال استان اردبیل در چند سال اخیر با مشکلات زیادی مواجه بوده و این امر در برخی از شهرستان ها کاملا قابل مشاهده است.

آنهایی که به خاطر عشق به فوتبال در شهرهای استان بدون حمایت کننده مالی همت کرده و جمعی جوان را دور هم جمع کرده و درس ورزش، فوتبال و زندگی به آنها می آموزند کاری بزرگ و ستودنی انجام می دهند.

حمایت از چنین افراد عاشقی که از وقت و جان و مال خود برای تربیت نسل آینده ساز این منطقه می گذرند وظیفه آنهایی است که ادعای رهبری فوتبال را دارند. مسلما فردی که در یک شهر با انواع مشکلات، نارسایی ها و سنگ اندازی ها دل به کار می دهد و عاشقانه زحمت می کشد انتظار دارد مسئولین حداقل به حرف های آنها گوش کنند و خواسته های منطقی آنها را اجابت نمایند و در برنامه ریزی ها از مشورت با آنها ترس به خود راه ندهند و خود را عقل کل به حساب نیاورند.

همیشه فریاد زده و از این به بعد نیز خواهیم زد که در ورزش آنهایی که گوشه ای از کار را در دست دارند نباید منافع خود را بر منافع جمع مقدم بدارند و خواسنه و ناخواسته به جامعه و آینده سازان این منطقه خیانت کنند . اگر این اصل در ورزش استان و فوتبال ما مورد توجه قرار گیرد مشکلی از بابت دستیابی به اهداف احساس نخواهد شد.

متاسفانه در بعضی موارد وقتی برخی از آقایان بر خلاف این اصل حرکت می کنند و می خواهند به خاطر یک رای مجمع و یا حمایت در یک جلسه و یک جمع چشم بر روی واقعیت ها ببندند آنگاه ضربه ای بر ورزش و فوتبال وارد می کنند که رهایی یافتن از اثرات منفی آن سال ها طول می کشد.

در بین شهرستان های استان ، مشگین شهر در سال های نه چندان دور در رشته ورزشی فوتبال از جایگاه خاصی بهره می برد. متاسفانه در سال های اخیر این رشته در مشگین شهر با نامهربانی های بیشتری مواجه شده و آن منزلت خاص خود را از دست داده است.

یکی از مربیان زحمتکش فوتبال مشگین شهر می گوید: فوتبال این شهر نیاز به توجه دارد و مسئولین باید بدون توجه به وابستگی ها و مسایل حاشیه ای برای همراه کردن مسیر پیشرفت آن اقدام کنند.

مهدی محمدی سرمربی تیم ساوالان نوین افزود: برای رونق بخشیدن به فوتبال و کمک به توسعه آن لازم است در سطح شهرستان مسابقات متعددی برگزار گردد که متاسفانه در چهار سال گذشته کل فعالیت هیات در برگزاری جام رمضان که می تواند درآمد زایی خوبی داشته باشد خلاصه شده است.

وی معتقد است که سرنوشت فوتبال این شهرستان باید به دست فوتبالی ها و استخوان خردکرده های این رشته سپرده شود.

گفت وگوی کامل با مربی تیم ساوالان نوین مشگین شهر در شماره اردیبهشت ماه نشریه چاپ خواهد شد.




خوب بازی نکردیم باختیم

شهرداری اردبیل در روزی که همه در انتظار کسب امتیاز از میدان فواد یزد بودند نتیجه را واگذار کرد و سرنوشت نهائی خود را به روزهای آخر لیگ موکول نمود.

تیم شهرداری در فصل جاری به دلایل مختلف ، دلخواه تماشاگران و دوستداران فوتبال اردبیل نتیجه نگرفته است. وجود تماشاگرانی که در همه حال تیم را مورد حمایت قرار داده اند نعمت بزرگی است که نصیب تیم و مسئولان آن شده است و حداقل بازیکنان و کسانی که در این تیم مسئولیتی بر عهده دارند باید برای خوشحالی این تماشاگران نهایت تلاش و از خود گذشتگی را به نمایش بگذارند و بدینوسیله رخت بستن ناامیدی و یاس از اردوگاه تماشاگران اردبیلی را موجب شوند.

در آستانه اعزام تیم به یزد، شهردار اردبیل در جلسه ای با حضور اکثریت اعضای کمیته مشورتی و سرمربی تیم حمایت کامل شهرداری و شورای شهر از تیم را اعلام کرد و برای پیروزی در دیدارهای باقیمانده برای پرداخت پاداش مناسب قول مساعد داد. اما گویی فوتبال در این فصل با اردبیل و جوانان آن سرسازگاری ندارد و از هر طریق که برای بهتر شدن اوضاع تیم اقدام می شود به بن بست می خورند و باز تیم در راه ناکامی و عدم کسب نتیجه مطلوب گام بر می دارد.

نمی دانم شاید توقع ما و فوتبالدوستان اردبیل از تیم زیاد است ولی با توجه به هزینه های انجام یافته و کارهائی که در حد بضاعت و قدرت در مورد تیم انجام یافته ماندن در دسته یک انتظاری بزرگ و دور از انتظار نبوده و نیست و اینکه چرا تیم نمی تواند نتایج مطلوب و ادامه داری را به دست آورد سوالی است که در مقابل آن علامت بزرگی قرار دارد؟

کسب نتیجه مساوی در میدان یزد نیز می توانست برای شهرداری نتیجه قابل قبولی باشد. مقاومت در برابر حملات میزبان و تسلیم شدن در دقیقه 85 از یک پاس بلند پشت دفاع و ضربه تمام کننده مهاجم یزدی خیلی سخت و طاقت فرساست و باید باور کنیم که این باخت برای مردم استان و جامعه ورزش غیر قابل قبول بود.

تیم در یزد با بدشانسی هم مواجه شد. در نیمه اول دو بازیکن از خط دفاعی دچار آسیب دیدگی شدند و بناچار در نیمه اول علی علیزاده و در نیمه دوم مهران جعفری مجبور به ترک میدان شدند و ناگفته پیداست تیمی که تا دقیقه 55 دو تعویض اجباری آنهم در خط دفاع داشته باشد کاری سخت برای حفظ دروازه اش خواهد داشت  همان بحثی که شهرداری در یزد با آن دست به گریبان شد و بعد از مقاومت زیاد و درخشش قابل قبول وحید کارگر در مقابل حملات یزدی ها بالاخره تسلیم و دروازه اش باز شد و با این باخت وضعیت خود را متزلزل تر از قبل نمود.

چهار قدم تا پایان لیگ باقی مانده است و اگر شهرداری این گام ها را موفق بردارد و از این مسیر هفت امتیاز به اندوخته های خود بیفزاید کار برای تماشاگران این منطقه دشوار نخواهد بود.

در میدان یزد بر اساس اطلاعات به دست آمده تیم شهرداری بازی خوبی ارائه نداد و یک نوع سردرگمی در بین یاران تیم مشاهده می شد. در این دیدار بهترین فرصت گل را پیمان رنجبری با تعلل بیش از حد از دست داده است. در بین یاران تیم وحید کارگر و محمد نزهتی نسبت به دیگر یاران تیم چهره خوبی داشتند.

به هر حال امیدواریم دوشنبه هفته آینده تیم بازی خوبی در مقابل آلومینیوم اراک برگزار کند.

 




اصفهانیان و کمیته داوران شهرستان اردبیل

فریدون اصفهانیان در سفر به اردبیل در قامت رئیس کمیته داوران فدراسیون فوتبال با اظهار نظرها و مصاحبه های خود بجای حل مشکلات موجود بر پیچیدگی های حاکم بر جامعه داوری استان افزود و دردی از دردهای موجود را دوا نکرد.

در مطلبی تحت عنوان اصفهانیان یکی به نعل یکی به میخ به تناقض در مصاحبه های وی اشاره کردیم و در این فرصت نیز یکی از موارد مطرح شده در مصاحبه های وی به طور خلاصه مورد بحث قرار می گیرد تا خوانندگان با جدیدترین متدهای رفع مشکلات و مصاحبه ها آشنا بشوند.

وی در مصاحبه مورخه 24فروردین ماه 95 با خبرگزاری فارس می گوید: باید سرسلسله مراتب استانی، شهرستانی و کشوری در معرفی و ابلاغ داوران رعایت شود.

وی ضرورت تعیین تکلیف رئیس هیات فوتبال شهرستان اردبیل را برای خارج شدن داوران و سایر عوامل از سردرگمی به وجود آمده یادآور شده است.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به گله مندی داوران از فرصت سوزی به خاطر اختلاف هیات فوتبال استان و ورزش و جوانان اشاره کرده است.

حال به مصاحبه ای که دو روز بعد از ترک اردبیل توسط اصفهانیان و به نقل از وی در خبرگزاری فارس آمده است توجه کنید: تا زمانی که هیات فوتبال شهرستان رئیس خود را بشناسد فعالیت های داوران زیر نظر هیات فوتبال استان و رئیس کمیته داوران انجام می شود.

حال این سوال مطرح می شود : آیا هیات فوتبال شهرستان اردبیل منحل شده است؟ انحلال این هیات به دستور چه کسانی صورت گرفته است؟آیا در حالی که هیات فوتبال شهرستان زیر نظر دبیر هیات شهرستان فعال است چگونه اصفهانیان سخن اولیه خود در ارتباط با رعایت سلسله مراتب را انکار کرده و به یکباره بدون هیچ مدرک قانونی کمیته داوران فوتبال شهرستان اردبیل را نادیده می گیرد؟ آیا واقعا این حرف که بر خلاف ادعای اولیه اوست از خود اصفهانیان است و یا خدای ناکرده کسانی برای به کرسی نشاندن حرف خود این سخنان را به نام او بیان کرده اند؟

آیا در بند 9 ماده 19 اساسنامه هیات های فوتبال استان ها تکلیف هیات شهرستان ها به دنبال استعفای رئیس هیات مشخص نشده است ؟ اصفهانیان و یا دوستان وی با توسل به کدام بند و ماده اساسنامه و یا بخشنامه ای حکم صادر کرده اند و کلیه فعالیت های کمیته داوران هیات فوتبال شهرستان را به کمیته داوران استان محول می کنند؟ آیا رئیس کمیته داوران فدراسیون و دوستانشان که همیشه از رعایت اساسنامه سخن گفته و از آن دفاع می کنند می توانند بندی از بندهای آن را آدرس بدهند که در آنجا صراحتا گفته باشد با استعفای رئیس هیات، وظایف آن و کمیته های وابسته به هیات فوتبال استان انتقال می یابد؟

و این آخرین سوال ما در این مطلب است که آیا به دلیل عدم توافق و اختلاف بین ادره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان باید کلیه فعالیت ها در شهرستان اردبیل تعطیل شود و به برچیده شدن بساط فعالیت داوری آن نیز اصفهانیان بعد از رفتن از اردبیل حکم صادر نماید؟

بدون شک در قبال اینگونه رفتارها و ادعاها، افکار عمومی، جامعه فوتبال و دوستداران ورزش استان بهترین قضاوت کننده خواهند بود.

 




اصفهانیان یکی به نعل و یکی به میخ

در فوتبال ما برخی ها از بیان و قبول واقعیت ها بیمناک هستند.با هر حرف درست و سخن راستی که بر زبان ها جاری می شود این قبیل افراد سر سازش نداشته و به طرق مختلف و چنگ زدن به دامن این و آن و از زبان بعضی ها اقدام به موضعگیری و پوشش دادن حقایق می کنند و به این ترتیب می خواهند در نزد افکار عمومی خود را محق و کارها را بر اساس قانون نشان بدهند.

موضعگیری های متفاوت ، اظهار نظر های دوگانه، مخالفت با واقعیت های موجود ، خود محوری و بزرگنمایی از جمله ویژگی افرادی هستند که تحمل نقد سازنده و انتقادات درست و اصولی را نداشته و چون در عمل حرفی برای گفتن و کارنامه ای برای ارائه ندارند در تلاشند تا با مخدوش کردن چهره های مخالف زمینه لازم برای ماندن چند روزی دیگر بر مسند قدرت را فراهم کنند.

فوتبال ما چه بخواهیم و چه نخواهیم روزهای دردآور و ملال انگیزی را پشت سر می گذارد. عدم تفاهم بین هیات فوتبال استان و اداره کل ورزش و جوانان و وجود ناسازگاری بین هیات فوتبال استان و شهرستان ، استمرار قدرت و ریاست و سروری با تهدید و ارعاب و ترساندن و به زور محروم نمودن از امتیازات و ویژگی ها ، بلایی است که امروزه دامنگیر فوتبال اردبیل شده است و کسانی که با مطرح کردن دشواری ها از مسئولین می خواهند که پیش قدم بشوند و برای باز گرداندن آرامش و پایان دادن به خود محوری ها اقدام نمایند عاملین دودستگی قلمداد می شوند . باید به حال این فوتبال نشست و گریست . راستی آنهایی که در حاکم شدن این وضعیت در فوتبال دخالت داشته اند فردا چگونه جواب دوستداران ، علاقه مندان و جوانان این استان را خواهند داد.

بعد از حضور فریدون اصفهانیان در اردبیل از قول وی و رئیس سابق هیات فوتبال استان مصاحبه های مختلفی بر روی خروجی خبرگزاری فارس قرار گرفت که پرداختن به برخی از آنها حتما خالی از لطف نخواهد بود.

دو روز بعد از رفتن اصفهانیان از اردبیل مطلبی به نقل از وی مخابره شد که بنا به دلایل مختلف وتناقض داشتن برخی از مطالب با مصاحبه های اولیه در اردبیل بیان آنها از طرف وی کمی بعید به نظر می رسد.

اصفهانیان در تاریخ 24/1/95 می گوید: از رئیس هیات فوتبال استان خواستیم تا هرچه سریع تر نسبت به انتخاب رئیس هیات شهرستان اقدام کرده و به همین  ترتیب مشکل داوران و ابلاغ آنها برطرف شود.

وی می افزاید:استان اردبیل داوران خوبی را در جمع آقایان و خانم ها دارد و با هماهنگی بیشتر  و بهتر و رفع برخی مشکلات به راحتی می توان از ظرفیت این داوران استفاده کرد.

و اما در تاریخ 27 فروردین ماه خبرگزاری فارس بعد از گذشت دو روز از مسافرت اصفهانیان به اردبیل از قول وی می نوبسد: به صراحت اعلام می کنم که اختلافی در جامعه داوری فوتبال استان وجود ندارد.

وی در این مصاحبه مشکلات را ناشی از برخی ناهماهنگی ها اعلام کرده است.

در این مصاحبه ها جناب اصفهانیان از یک طرف به وجود مشکل و ناهماهنگی در جامعه داوری اشاره کرده و دو روز بعد حرف خود را پس گرفته و از نبود اختلاف حرف می زند.

وجود مشکل و ناهماهنگی آیا اختلاف را به دنبال ندارد؟ اگر آقایان به فرهنگ دهخدا مراجعه نمایند اختلاف به معنی ناسازگاری و هماهنگی به معنی سازگاری اجزاء با یکدیگر آمده است.چگونه می توان قبول کرد یک روز اصفهانیان مدعی بشود که ناهماهنگی در جامعه داوری استان وجود دارد و دو روز بعد آن را رد بکند.

با دیدن این تناقض آیا نمی توان فکر کرد خبری که دو روز بعد از پایان مسافرت وی به اردبیل به رشته تحریر درآمده است از سوی کسانی نقل شود که دوستدار حاکمیت این جو در فوتبال منطقه هستند.

وقتی رئیس کمیته داوران فدراسیون اعلام می کند اگر بر ناسازگاری ها پیروز شوند می توانند از ظرفیت داوران استفاده بکنند چگونه آقایان ادعای سروری داوران اردبیل در سطح کشور دارند؟

از طرف دیگرعزیزانی که برنامه ورزش، تلاش و نشاط روز شنبه مورخه 29 فروردین ماه را از طریق شبکه استانی دیده باشند آیا رای به وجود اختلاف و ناهماهنگی در جامعه داوران استان نمی دهند؟ مگر اینکه مصاحبه کنندگان و پیشکسوتان داوری چون جلیل پیشکار، ایرج امین فر و…. را جزء داوران استان به حساب نیاوریم.

بیاییم به جای توجیه کم کاری ها، خودمحوری ها و بی توجهی ها در مقابل واقعیات سر تعظیم فرود آورده و سعی نکنیم برای فرار از واقعیات همه چیز را زیر سوال ببریم و مخالفین خود را افرادی مغرض، ناآگاه، بی سواد، نالایق و نادان به حساب آورده و خود را عقل کل، نجات دهنده ورزش و آشنا به رمز و رموز فوتبال بدانیم.

در این رابطه باز هم سخن خواهیم گفت.