1

ضرورت ترویج فرهنگ و علایق مؤثر در دفاع مقدس

هفته دفاع مقدس تداعی کننده خاطرات فراوانی از پایمردی، ایستادگی، مقاومت، وفاداری و مبارزه همه‌جانبه ملت قهرمان و ولایتمدار ایران می‌باشد.

در این هفته بار دیگر دفتر مهربانی‌ها و ایثارگری‌ها باز می‌شود و صفحات پرافتخار آن مرور می‌گردد. حقایق دفاع مقدس، صفا و خلوص نیت رزمندگان، اخلاق ایثار‌گری حاکم بر جامعه، عشق و شیدایی غرورانگیز، یک‌رنگی و یکدلی مردم و حماسه خرمشهر، سرپل‌ذهاب، سوسنگرد، دوکوهه و…. در ذهن‌ها نفس می‌کشند و یاد و خاطره‌شان برای مردمی که دل در گروی انقلاب اسلامی ایران دارند موجی از غرور و ستایش ایجاد می‌کند.

دفاع مقدس و رشادت‌ها و ازخودگذشتگی‌های آن ایام به تاریخ آبرو می‌بخشد. قصه مردان بی‌ادعا و تاریخ ساز جزیره مجنون، طلاییه و…. زینت‌بخش صفحات کتاب قطوری است که هر ورق آن دلیلی بر حقانیت مردم قهرمان و مسلمان و همیشه ‌درصحنه‌ی ایران اسلامی است.

دنیا از تحلیل و پذیرش چگونگی حضور مخلصانه رزمندگان در جبهه‌ها و حمایت همه‌جانبه ملت ایران از فرزندان خود سردرگم بودند، این‌که چگونه جوانان دلاور و خدا شناس ایران در آن ایام خواسته‌ها و خواستن‌ها را درهم شکستند و به مقام نخواستن رسیدند و چگونه در جوانان ایران اسلامی تحولی شگرف پدید آمد که آن‌ها را به مرحله گذشتن از همه‌چیز و حتی ایثار جان ‌رساند.

امروز باید با روایت‌های صادقانه و با عمل مخلصانه به جوانان آگاهی‌های لازم از دوران مقدس ارائه گردد. جوان مسلمان ایرانی باید با تمام وجود درک نماید و بپذیرد که در حال حاضر اطاعت از ولایت فقیه در جامعه اسلامی تنها ریسمان نجات و اتحاد محسوب می‌شود.

جوان ایران اسلامی به پشتوانه تاریخ دفاع مقدس و نگاه عمیق به زندگی رادمردانی که دغدغه‌ای جز ساختن کشوری آباد نداشته و ندارند برای  ایجاد فردایی بهتر کمر همت ببندند و در این راه از همه توانایی‌های خود بهره بگیرند.

ارائه ابعاد مختلف دوران دفاع مقدس به نسل جوان ضروری است. تفهیم این‌که فردی برای حفظ کشور و انقلاب و جهت دفاع از آب و خاکش به دل دشمن بزند و ترسی از اتفاقات و حوادث احتمالی به دل راه ندهد و آگاهانه به سمت خطرهای جدی منجر به شهادت برود می‌تواند برای جوانان ایران مهم و تأثیرگذار باشد و چنین است که باید فرهنگ و علایق مؤثر در دفاع مقدس به‌خوبی به نسل جوان منتقل بشود و در این راه از همه امکانات موجود به‌نحو مطلوب بهره‌برداری گردد.(




شبکه‌های مجازی و تولید و انتشار شایعه انتخاباتی

تولید و انتشار شایعه در ایام منتهی به انتخابات به یک امر عادی تبدیل می‌شود. با توسعه شبکه‌های اجتماعی زمینه برای تولید شایعات و انتشار آن‌ها در سطحی گسترده فراهم شده‌است.

اهمیت انتخابات ازیک‌طرف و دامنه فراگیری گسترده آن در جامعه از طرف دیگر بر بالا رفتن آمار تولید و انتشار شایعات مختلف کمک می‌کند.

علاقه وافر جمعی برای رسیدن به صندلی مجلس و نگاه تجاری عده‌ای به بحث تبلیغات و کم‌تجربگی و تعجیل کاندیداها برای معروفیت و مقبولیت بر رشد شایعه کمک می‌کند.

شبکه‌های مجازی به‌دلیل برخورداری از ویژگی‌های خاص در انتشار گسترده شایعه نقش اساسی دارند. ویژگی‌هایی چون امکان تولید محتوا توسط کاربر، تشکیل گروه‌های دوستانه، حاکمیت سطح گسترده ارتباط میان فردی و وجود امکانات تعاملی، شبکه‌های مجازی را به وسیله‌ای برای انتشار شایعات تبدیل می‌کند.

یکی از مهم‌ترین اهداف کسانی که به شایعه و انتشار آن دامن می‌زنند تخریب نامزدهای رقیب است. شایعاتی که با اهداف تخریبی در فضای مجازی به‌طور گسترده منتشر می‌شود توسط ستادهای انتخاباتی و تحت نظر کاندیداها تولید می‌گردد. نامزدهایی که ازنظر عملکرد، جایگاه اجتماعی و کارایی و توانایی در سطح پایینی بوده و برای مردم چندان شناخته‌شده و مورد اعتماد نیستند برای رفع این نقیصه چاره‌ای به جز پناه بردن به دامن شایعه و بازی با آبروی افراد ندارند.

نامزدی که در رسیدن به اهداف انتخاباتی، انجام هر اموری را روا می‌داند با راه‌اندازی اتاق فکر و استخدام افرادی که تجسم واقعی حاشیه و نامردی هستند در راستای تخریب موقعیت و وجهه سیاسی و اجتماعی کاندیداهای رقیب اقدام می‌کند. هرچند که زمان زیادی تا انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی‌مانده است ولی از حالا می‌توان نمونه‌های مشخصی از این قبیل شایعات را که از اردوی نامزدهای جویای نام با کارنامه مردودی و پرونده غیر قابل‌قبول منتشر می شود در فضای مجازی مشاهده کرد.

انتشار شایعه برای ایجاد نفاق در بین اعضای جامعه و طرف‌داران کاندیداهای با شانس بالای انتخاب صورت می‌گیرد. همیشه در این راه ردپای کاندیداهایی که در نمک خوردن و شکستن نمکدان ید طولانی دارند قابل‌مشاهده است. آن‌هایی که به‌ظاهر مظلوم و اخلاق‌مدار هستند و رسیدن به صندلی مجلس را ضرورتی برای ادامه حیات سیاسی خود تلقی می‌کنند با برخورداری از مشورت خناسان، دیوارهای یک‌رنگی و حرمت نان‌ونمک را فرو می‌ریزند و به‌خاطر یک موقعیت دنیوی، حیات اخروی‌شان را به باد می‌دهند.




انتخابات و تکنیک یار کاغذی

نزدیک شدن به روزهای حساس و سرنوشت‌ساز انتخابات، تحرک جناح‌ها، نامزدهای احتمالی و هواداران آن‌ها را افزایش می‌دهد.
مردم به‌خوبی به اهمیت مجلس و لزوم صیانت از جایگاه آن با انتخاب افراد لایق و سزاوار آگاه هستند.
در ماه‌های منتهی به انتخابات در سایه بصیرت و رفتار و همت والای همه دلسوزان باید برای کسانی که بخواهند به هر وسیله ممکن پیروز انتخابات باشند فضا داده نشود و مجالی برای عرض اندام پرهزینه و پرحاشیه آن‌ها فراهم نشود.
حذف چنین اشخاصی که جز منفعت خود و اطرافیانشان به چیز دیگری فکر نمی‌کنند و به هر بهانه‌ای در اندیشه ایجاد اختلاف در بین مردم و در نهایت یأس و ناامیدی هستند از ضروریات رسیدن به هدف می‌باشد. هدفی که جز برگزاری انتخاباتی سالم و رقابتی چیز دیگری نیست و نمی‌تواند باشد.
یکی از ضروریات انتخابات در نظام اسلامی، مراعات اصول اخلاقی و آداب اسلامی است. این‌ها مواردی هستند که نامزدها و هواداران آن‌ها باید به آن‌ها پایبند باشند و از افتادن در دام روش‌ها و تکنیک‌هایی که منجر به تفرقه و اختلاف افکنی باشد، خودداری نمایند.
یکی از تکنیک‌هایی که در ایام نزدیک به انتخابات از سوی برخی از گروه‌ها و جناح‌ها و نامزدها مورد استفاده قرار می گیرد تکنیک یار کاغذی است.
در این روش نامزدها، هواداران و گروه‌های سیاسی و جریان‌ها به‌گونه‌ای تبلیغ می‌کنند تا به افکار عمومی بقبولانند که برخی از عناصر جناح مقابل به جمع آن‌ها پیوسته و جذب‌شان شده‌اند. جریان‌ها این روش را با هدف کاهش آرای جبهه مقابل و مخدوش کردن روحیه و اتحاد آن‌ها انجام می‌دهند.
این روش به‌دلیل آن‌که در خارج از فضای مجازی، رسانه‌ها و سایت‌ها واقعیت ندارد به یارگیری کاغذی معروف شده‌است.
نمونه این قبیل رفتارها در انتخابات مختلف دیده شده‌است و می‌توان نمونه‌های زیادی از شاهکارهای برخی از کاندیداها و هواداران آن‌ها ارائه نمود.
به‌کار بستن انواع دروغ و تهمت برای حذف رقیب، عملی نکوهیده و مذموم است. راهیابی به مجلس با استفاده از هر وسیله‌ای نمی‌تواند همیشه نتایج مثبت و مناسب به دنبال داشته باشد.
کاندیداها و کسانی که از هم‌اکنون برای دادن وعده‌های غیرقابل‌اجرا و تخریب رقبا تصمیم گرفته‌اند باید بدانند چنانچه فردی شناخته‌شده و دارای وجهه علمی و مذهبی و کارنامه درخشان اجرایی و پیشینه‌ی پاک‌دستی و سلامت نفس نداشته باشد در صورت هزینه میلیاردی هم نمی‌تواند نتیجه مطلوبی کسب نماید.




انتخابات و جنگ روانی

از مباحثی که در ایام تبلیغات انتخابات مورد توجه قرار می‌گیرد جنگ روانی است. این روزها هرچند که تا آغاز فعالیت‌ها و تبلیغات قانونی، زمان زیادی باقی است ولی آن‌هایی که از فردای خود نگرانند و از باخت در عرصه رقابت واهمه دارند زودتر دست‌به‌کار شده‌اند تا شاید با تحریک احساسات و به‌کارگیری کلمات راست و دروغ و شایعات متعدد، بتوانند در جهت دادن افکار به نفع خود و دوستان موفق عمل نمایند.

برای جنگ روانی تعریف‌های متعددی ارائه‌شده است و ساده‌ترین آن می‌گوید: جنگی است سرد، به‌منظور تسخیر عقل و اراده مردم.

فضای مجازی در استان اگر به طورکامل و بی‌طرفانه رصد شود این روزها به میدانی برای جنگ‌ روانی و زمین‌گیر کردن رقبا در عرصه رقابت انتخاباتی تبدیل‌شده است.

گاهی با لطیفه و طنز سعی می‌کنند شایعه‌ای را رواج بدهند و به‌این‌ترتیب بر افکار عمومی تأثیر بگذارند و زمانی بحث تکرار را در دستور کار قرار می‌دهند. با توسل به این شیوه موضوعی را به دفعات تکرار می‌کنند تا آن را به صورت یک فکر و یک شعار در سطح جامعه درآورند و زمانی دیگر دست به دامن دروغ و تهمت می‌شوند، روشی که آسان‌ترین است و نیازی به سرمایه و امکانات خاص ندارد، کافی است که از خدا نترسی و شرف و وجدان را زیر پا بگذاری و یک مشت دروغ را در فضای مجازی منتشر بکنی.

مظلوم‌نمایی و تحریک احساسات یکی دیگر از شیوه‌های جنگ روانی است. چیزی که این روزها در میان نامزدهای احتمالی و طرف‌داران آن‌ها به طور معمول قابل‌مشاهده است. خیلی‌ها که کارنامه‌ای برای دفاع و عملکردی برای ارائه ندارند در  زیر این پوشش و نیرنگ تبلیغاتی می‌خواهند به حیات سیاسی نامشروع خود ادامه بدهند.

یکی دیگر از حربه‌هایی که دراین‌راستا مورداستفاده قرار می‌گیرد انتشار شایعه است. با مهارت تمام نسبت ‌به پخش یک‌سری شایعات در جامعه اقدام کرده و به تحلیل و تجزیه نظرات و دیدگاه‌های مردم در مورد آن‌ها می‌پردازند. اگر نتیجه به‌دست‌آمده براساس اهداف آن‌ها باشد به تکرار آن در سطح جامعه ادامه می‌دهند وگرنه آن را از رده‌خارج و برای برنامه‌ی جدیدی اقدام می‌نمایند.

پناه بردن به دامن اهانت و فحش از روش‌های ناپسندی است که مورداستفاده قرار می‌گیرد. وقتی در مواجهه با واقعیت‌ها و حقایق، توان ایستادگی نباشد و قدرت برخورد واقع‌بینانه با جریان‌های موجود در جامعه وجود نداشته باشد روی آوردن به اهانت و ناسزا در حق رقبا و طرفدارانشان به امر عادی تبدیل می شود. این شیوه اگر در حد افراطی باشد و دیوارهای حرمت و اخلاق را بشکند حتی به ضرر اوامر آن تمام می‌شود.

اساس تبلیغ اگر بر واقع‌نگری و حقیقت‌گرایی برپا شود به دل می‌نشیند و جریان‌هایی که در این راه به‌دنبال تحریف و سفسطه می‌روند درنهایت بازندگان عرصه تبلیغ می شوند.

آن‌هایی که در رقابت انتخاباتی کارنامه‌ای روشن و پیشینه‌ای قابل دفاع دارند نیازی به آویزان شدن از شیوه‌های جنگ روانی و تشنج آفرینی غیرمستقیم ندارند. آن‌ها مبنای کار خود را به شیوه واقعی و واقع‌بینانه و منطقی قرار می‌دهند و از به‌کار بردن ترفندها و سوژه‌های گمراه‌کننده دوری می‌کنند.




انتخابات و تاکتیک می‌آید نمی‌آید، می‌ماند نمی‌ماند

برای جذب آرای بیشتر و محبوب قلوب مردم شدن در انتخابات مختلف، نامزد‌ها روش‌ها و تکنیک‌های مختلفی را به کار می‌بندند.

اگر تلاش‌ها و دوندگی‌ها و دستیابی به یک موفقیت در جهت جلب رضای پروردگار باشد کاری پسندیده و قابل‌قبول است. اما اگر فخرفروشی، کسب مال دنیا و استفاده از قدرت برای رسیدن به امیال نفسانی و بازی کردنِ نقش جاده‌صاف‌کن برای تعدادی محدود و اطرافیان و اقوام نسبی و سببی یا دوستان و رفقا در دستور کار قرار گیرد همه آن اقدامات در نهایت جز بی‌آبرویی و عدم اعتماد مردم حاصل دیگری نخواهد داشت.

خدمت صادقانه به جامعه، بالاترین خصلت انسانی است. کسی که برای خدمت، فرصتی به دست آورد و از آن به بهترین نحو در راستای خدمت به مردم استفاده نکند باید در پیشگاه حق، جوابگوی فرصت‌های ازدست‌رفته‌اش باشد و در مورد تضییع حقوق جامعه پاسخ‌گو بشود.

برای ایجاد سروصدای بیشتر و اعلام آمادگی و آغاز فعالیت در عرصه نامزدی، توسط هواداران در فضای حقیقی و مجازی در مورد نامزدهای احتمالی بحث می‌آید، نمی‌آید مطرح می‌شود. این روش موجب مطرح شدن اسم نامزدهای احتمالی و جلب توجه افکار عمومی به سمت آن‌ها می‌گردد.

دیده می‌شود نامزدهای احتمالی که بیشتر اسم و نام‌شان در محافل مطرح می‌شود در مصاحبه‌ها و گفت‌وگوها از تردید در آمدن سخن می‌گویند و وقتی با گذشت زمان، برآوردهایشان از نظر رأی‌آوری مطلوب می‌شود احساس تکلیف کرده و به‌طور قطعی ورود به صحنه انتخابات را اعلام می‌کنند. برای دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی این روش با تغییراتی ناخواسته مواجه شد. انجام پیش‌ثبت‌نام با توجه به فاصله زمانی تا ثبت‌نام نهایی و اعلام اسامی حائزین شرایط از سوی شورای نگهبان، تاکتیک می‌آید، نمی‌آید چندان نتوانست نقش خود را ایفا نماید.

به‌نظر می‌رسد در این دوره می‌ماند، نمی‌ماند جایگزین می‌آید، نمی‌آید بشود. به‌این‌ترتیب که تا قطعی شدن صلاحیت‌ها برای این‌که از نظر مردم نیفتند بحث می‌ماند یا نمی‌ماند را مطرح بکنند. آیا نامزدی که پیش‌ثبت‌نام کرده تا آخر خط ماندنی است و یا به‌محض دریافت صلاحیت و حتی قبل‌از آن عطای نامزدی در انتخابات را به لقایش می‌بخشد و کناره‌گیری می‌کند؟

در انتخابات مجلس دوازدهم و تا زمان قطعی شدن وضعیت نامزدها از بابت تعیین صلاحیت‌ها، انتظار می‌رود که تاکتیک می‌ماند، نمی‌ماند از رونق بیشتری برخوردار شود.




انتخابات و ضرب‌المثل “زد که زد خوب کرد که زد”

می گویند یک روز زنی که شغلش ماست فروشی بود، ظرف ماستش را رو سرش گذاشته بود و برای فروختن به شهر می برد. در راه با خودش فکر کرد که «ماست را می فروشم و از قیمت آن چند تا تخم مرغ می‌خرم. تخم مرغ ها را زیر مرغ همسایه می‌گذارم تا جوجه بشود. جوجه‌ها که مرغ شدند می فروشم و از قیمت آن گوسفند می‌خرم. کم کم گوسفندهای من زیاد می‌شود، یک روز میان چوپان من و چوپان کدخدا زد و خورد می‌شود، کدخدا مرا می‌خواهد و از من می‌پرسد : چرا چوپان تو چوپان مرا زده‌است؟

من‌هم می‌گویم : «زد که زد، خوب کرد که زد !» زن که در عالم خیال بود همینطور که گفت : «زد که زد خوب کرد که زد» سرش را تکان داد و ظرف ماست از رو سرش به زمین افتاد و ماست‌ها پخش زمین شد.

نامزدهای احتمالی مجلس دوازدهم، این روزها حال و احوالشان مشابه حال و احوال پیرزن ماست فروش است. هنوز اتفاقی نیفتاده فضای مجازی را به تسخیر خود درآورده‌اند. با انواع پیام‌ها و عکس‌ها و ژست‌های مختلف امروزی و دیروزی و شعارهای فریبنده چنین فکر می‌کنند که کار تمام است و آن‌ها یکی از راه‌یافتگان حتمی مجلس می‌باشند.

در رؤیا بر روی صندلی‌های سبز جلوس می‌کنند، برای نطق پیش‌از دستور پشت تریبون قرار می‌گیرند، فریاد می‌زنند، شعر می‌خوانند،  مشت‌ها را گره می‌کنند، از زمین‌وزمان انتقاد می نمایند، با اطرافیان و با ابهت و طمطراق در شهر رفت‌وآمد می‌نمایند، وزیر را استیضاح می‌کنند، به توصیه‌ها اهمیت نمی‌دهند، هوای اطرافیان و وابستگان سببی و نسبی را نگاه می‌دارند و چنان احساس غرور و غفلت می‌کنند که در واقعیت نیز با انجام پیش‌ثبت‌نام، رفتارشان تغییر کرده و باد ثبت‌نام نهایی به آن‌ها نخورده بدجوری احساس بی رقیبی می کنند.

ازآن‌جایی‌که خود را نماینده قطعی دوره دوازدهم می‌دانند از هزینه کردن و در برخی موارد مدیون این‌ و آن شدن ترسی به دل راه نمی‌دهند و همه قول و قرارها را به بعداز انتخاب قطعی حواله می‌دهند. این قبیل مشتاقان خدمت و عاشقان مجلس و تشنگان ردای نمایندگی تا اسفندماه از موضع اقتدار و امیدواری سخن می گویند و از فردای روز برگزاری انتخابات که ظرف ماست خیلی‌ها شکسته می شود یاس و سرشکستگی و بدهی‌های سرسام‌آور برای آن‌ها باقی می ماند.

دوستی می‌گفت که یکی از کاندیداهای احتمالی هر آن‌چه را که در سال‌ها قبل اندوخته به پای رقابت در انتخابات مجلس ریخته و در گام اول قطعه زمینی را فروخته است تا از نظر مالی در قبال دیگر نامزدهای احتمالی کم نیاورد. اطرافیان وی نیز در هر فرصتی که به دست می‌آورند او را انتخاب‌شده قطعی تلقی کرده و زمینه را برای بهره‌مندی بیشتر از نعمات مالی تا روز انتخابات فراهم می‌نمایند.

نامزدهای احتمالی مجلس از هم اینک باید به فکر شکسته شدن ظرف‌های ماست و غافل‌گیری در قبال نتایج آرا باشند و از رفتارهای وحدت‌شکنانه و ساختارشکنانه خودداری نمایند. انشاء‌الله.

 

 

 

 




انتخابات و مرجع‌سازی اطلاع‌رسانی

انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه سال ۱۴۰۲ در تاریخ سیاسی ایران اسلامی فصل دیگری را باز خواهد کرد. برای برگزاری مطلوب آن عوامل متعددی باید در انجام وظایف دقت بیشتری داشته باشند. بدون شک رسانه‌های جمعی دراین ‌راستا می‌توانند نقش تأثیرگذاری ایفا نمایند.

رسانه‌ها عامل مهمی در مشارکت حداکثری مردم در پای صندوق‌های رأی محسوب می‌شوند. رسانه‌ها در انتخابات، وظیفه مهم و خطیر اطلاع‌رسانی را برعهده دارند. رسانه‌ها با حضور فعال در صحنه و ارائه اطلاعات و آگاهی‌های لازم به مردم کمک می‌کنند تا در انتخاب اصلح و شناخت لازم از نامزدها موفق عمل نمایند.

رسانه‌ها اگر وظیفه اطلاع‌رسانی خود را به‌درستی انجام دهند منبع قابل‌اعتمادی برای مردم خواهند بود. برای یک‌رسانه هیچ‌چیز مهم‌تر و باارزش‌تر از اعتماد مردم نبوده و نخواهد بود.

رسانه‌ها با بسیج همه امکانات در ایام منتهی به برگزاری انتخابات با رویکرد آگاهی‌بخشی، ایجاد نشاط سیاسی و افزایش مشارکت اجتماعی نقش آفرین می شوند.

برخی از جریانات سیاسی با نزدیک شدن به انتخابات، تلاش می‌کنند که شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های خاص را به‌عنوان مرجع اصلی اطلاع‌رسانی برجسته کنند و نظر مردم را به سوی آن‌ها جلب نمایند.

این‌که رسانه،استقلال‌اش را به خاطر یک جریان به حراج بگذارد و به بلندگوی یک جناح و یا یک فرد تبدیل بشود با روح مطالبه‌گری کاملاً در تضاد است. رسانه‌ای که خود را در صف مردم و مدافع حقوق جامعه تلقی می‌کند چگونه با هواداری تمام‌عیار از یک جریان سیاسی می‌تواند کنار بیاید.

تبدیل شدن به تریبون خاص در برخی از موارد، رسانه را به انتشار اخبار جعلی و گمراه‌کننده مجبور می‌کند و یا دست‌اندرکاران رسانه با تخریب چهره‌ها به برهم زدن فضای ثابت سالم رقابت‌ها اقدام می‌نمایند و یا بساط تبلیغات زود هنگام و قبل‌از موعد مقرر قانونی را پهن می‌کنند.

فراهم کردن فضایی مناسب و اطلاع‌رسانی بی‌طرفانه و صادقانه یکی از اصلی‌ترین وظایف رسانه‌ها در رویدادهای مهم جامعه از جمله انتخابات می‌باشد. تبدیل شدن به مرجعی خاص در انتخابات ازجمله انتخابات مجلس دور از روح استقلال و حقیقت‌طلبی و بی‌طرفی رسانه  محسوب می‌شود.

 

 

 




انتخابات و تاکتیک “برچسب” یا “لیبل”

یکی از روش‌ها و تکنیک‌هایی که در آستانه انتخابات مورد استفاده جناح‌ها، کاندیداها و اتاق فکر نامزدها قرار می‌گیرد تکنیکی به نام برچسب یا لیبل است. لیبل در لغت به معنی برچسب ظریفی است که بر روی کالا چسبانده می‌شود. لیبل معمولاً حاوی اطلاعاتی درباره مشخصات یک کالا و یا یک شیء می‌باشد.

در آستانه انتخابات، جناح ها و سیاسیون و کسانی که قصد ورود به انتخابات را دارند، ماه‌ها قبل‌از زمان برگزاری به طرق مختلف سعی می‌کنند که با استفاده از این تکنیک مردم را تحت تأثیر قرار بدهند. با بهره بردن از روش‌های مختلف تلاش می‌شود تا به‌مرور خواسته‌ها و اهدافشان را به جامعه ارائه بکنند وآن‌ها را به‌تدریج برای عمل مطابق خواسته‌شان آماده کنند.

در بیشتر موارد از این تکنیک برای مخدوش کردن چهره رقبا و زیر سؤال بردن آن‌ها استفاده می‌کنند. می‌خواهند با تمرکز بر روی یک سری اطلاعات درست و نادرست، روی ناکارآمدی و یا عدم توانایی افراد و رقبا مانور بدهند و فضا را برای یکه‌تازی و موفقیت نهایی خود در انتخابات آماده بکنند.

البته این تکنیک جنبه‌ی مثبت نیز دارد. مثلاً ممکن است با برنامه‌ریزی و اقدام به‌موقع، یک نکته مثبت را به‌خوبی برای یک گروه و یک جریان تبلیغ کنند. مثلاً با جریان‌سازی و تلاش انجام یافته، یک جریان و یا جناح و گروهی را سمبل پیشرفت و توسعه و آزادی قلمداد نمایند.

این‌روز‌ها در فضای مجازی نمونه‌های متعددی از جنبه‌ی منفی تکنیک برچسب می‌توان مشاهده کرد. جریان‌ها و افراد و هواداران آن‌ها با به راه انداختن صفحات جعلی با برچسب زدن و بیان اتهامات واهی می‌خواهند با مخدوش کردن پیشینه و سابقه رقبا نظر مردم را به سوی خود و دوستانشان چلب نمایند.

این افراد و گروه‌ها تا چه حد می‌توانند به اهداف خود دست یافته و با استفاده از این تکنیک بر سبد رأی خود بیفزایند؟ گذشت زمان آن را نشان خواهد داد.




رسانه‌ها و انتخابات مجلس

نزدیک شدن به انتخابات مجلس، فعالین رسانه‌های اجتماعی را به تحرک و تکاپوی بیشتری مجبور می‌کند. جبهه‌بندی‌ها، مصاحبه‌ها و تحلیل‌هایی که از اکثریت آن‌ها بوی جانبداری و طرفداری از یک فرد و یا یک طیف به مشام می‌رسد، فضای مجازی استان را کم‌کم به تسخیر خود درمی‌آورد.

رسانه‌های جمعی در شکل‌دهی افکار عمومی نقشی مهم و تأثیرگذار دارند. رسانه‌ها توسط سازوکاری که در اختیار دارند می‌توانند در سطح جامعه جریان‌سازی بکنند و انگیزه و اشتیاق مشارکت سیاسی را بالا ببرند.

رسانه‌های جمعی با تأثیرگذاری بر مشارکت سیاسی و بالا بردن میزان آن قادرند در رونق بخشیدن به فضای انتخابات و به نمایش گذاشتن وحدت و همدلی مردم نقش مهمی را ایفا نمایند.

فضای مجازی، فضای فعالیت شبکه‌های اجتماعی است. شبکه‌های اجتماعی گونه‌ای از رسانه‌های اجتماعی هستند. این رسانه‌ها در بحث انتخابات از سال ۱۳۹۴ در انتخابات مجلس شورای اسلامی بسیار جدی وارد صحنه شده‌اند.

این نقش مهم اگر از مسیر اصلی منحرف بشود و به‌جای ارائه و انتقال محتواهای فرهنگی به جامعه و سیاست‌گذاری مناسب برای آگاهی‌بخشی درست در راستای بیان واقعیت‌ها و حقایق به چماقی برای پایمال کردن حقایق و تبلیغات مسموم تبدیل بشود بدبینی و کم اعتمادی به رسانه‌های اجتماعی را به‌دنبال خواهد داشت.

وقتی می گوییم که رسانه‌ها بخش جدایی‌ناپذیر زندگی مردم شده‌اند و بر نقش تعیین‌کننده آن‌ها در شکل‌گیری رفتارهای سیاسی و انتخاباتی تأکید می‌شود حرکت برخلاف مسیر آب آزاردهنده و ناراحت‌کننده می‌شود.

“والتر لیپمن” در کتاب “افکار عمومی” می‌گوید: “رسانه‌ها با دادن اخبار درست به مردم می‌توانند در نقش نمایندگان عمومی عمل کنند”. بااین‌همه اهمیت و جایگاهی که برای رسانه‌ها بیان می‌شود تبدیل فضای مجازی به عرصه‌ای برای تسویه‌حساب‌های شخصی و سیاسی، تهمت‌زنی‌ها و بازی با آبروی افراد چگونه قابل توجیه می‌باشد.

انتخابات مهم‌ترین و بارزترین و قابل‌اندازه‌گیری‌ترین نوع مشارکت در عرصه سیاسی است. کسانی که بخواهند در مسیر افزایش مشارکت مردم و منحرف کردن افکار عمومی و دادن اطلاعات غلط و مغرضانه اقدام نمایند، خیانتکاری بیش نیستند.

انجام بهینه وظایف برای رسانه‌های جمعی جّو ایده‌آلی را در فضای مجازی با بیان واقعیت‌ها و توانایی‌های کاندیداها ایجاد می‌کند. هرچقدر از دروغ‌گویی‌ها، سیاه بازی‌ها و شارلاتان بازی‌ها فاصله گیرند و نقد منصفانه و دوری از اهانت و حرمت‌شکنی را در دستور کار قرار بدهند رسانه‌ها می‌توانند ادعا بکنند که به‌درستی و به معنی واقعی در جامعه مؤثر هستند.

تبلیغات برای انتخابات در دو بخش رسانه‌ای و غیررسانه‌ای قرار می‌گیرد. واضح‌ترین و روشن‌ترین تبلیغات مستقیم رسانه‌ای، انتشار آگهی‌های تبلیغاتی است. جذب آگهی برای ادامه حیات یک رسانه از ضروریات است به شرطی که آن را با مسائل حاشیه‌ای، دشنام‌های سیاسی، دروغ‌های چندش‌آور، تهمت‌های آزاردهنده و هتک حرمت‌های غیرقابل‌قبول ترکیب نکنند.

اعتماد مردم با انتشار مطالب مشمئزکننده از بین می‌رود. اگر برای مدت زمان طولانی، رسانه‌ها اخبار و تصاویر جعلی و گمراه‌کننده در اختیار مخاطبان قرار بدهند در فرو ریختن هرچه بیشتر پایه‌های اعتماد مردمی عمل می‌کنند.

برخی رسانه‌ها که نان خود را در ایجاد اختلاف و شکست دیوار بین اخبار واقعی و جعلی و بازی با احساسات مخاطبان جستجو می‌کنند اگر با هوشیاری و آگاهی لازم کاربران مواجه گردند در رسیدن به هدف با شکست مواجه خواهند شد.

و درنهایت انتخابات در هر دوره‌ای، مشارکت رسانه‌ای مسئولانه را طلب می‌کند و امیدواریم که رسانه‌های جمعی چه در فضاهای مجازی و چه در رسانه‌های بر خط و مکتوب تا برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در جریان تولید محتوا و نشر آن جانب حق را بگیرند و منافع جامعه و مردم را در پای مطامع شخصی و منافع باندی و گروهی قربانی نکنند. ان‌شاءالله.




لیگ برتر فوتبال استان و چند نکته جهت یادآوری

رقابت‌های لیگ به‌اصطلاح برتر استان اردبیل با قهرمانی تیم میعاد مغان به پایان رسید.

۱۰ تیم حاضر در مسابقات در دو گروه ۵ تیمی قرار گرفتند. در نیمه راه یکی از تیم‌ها انصراف داد و از ادامه رقابت‌ها خودداری نمود. لیگی که با ده تیم رقابت‌هایش آغاز شده بود با ۹ تیم به پایان رسید.

وقتی رقابت‌های دور مقدماتی به ایستگاه پایانی رسید با تصمیم هیئت فوتبال استان، انقلابی در روند مسابقات فوتبال لیگ صورت گرفت و از هر گروه ۴ تیم به مرحله بعدی راه یافتند!! یعنی از گروه پنج تیمی چهار تیم و از گروه چهارتیمی همه تیم‌ها مجوز حضور در دور دوم رقابت‌ها را کسب کردند!!

در دور دوم شاهکار دیگری از دست‌اندرکاران فوتبال اردبیل به نمایش درآمد. بازی‌های لیگ به‌صورت تک حذفی ادامه یافت. در رقابت‌های دور اول حذفی برخی تیم‌ها میهمان و بعضی میزبان شدند و از دور دوم خط قرمزی بر میزبانی و میهمانی کشیده شد و مسابقات در زمین بی‌طرف پیگیری گردید.

در دور اول حذفی، تیم‌هایی چون نیکان اردبیل به تصمیم هیئت فوتبال اعتراض کرده و از مسابقات کنار کشیدند. تیم‌هایی که به تصمیم خلق‌الساعه هیئت، لبیک گفته بودند بعداز شکست به صف منتقدان پیوستند و فریاد یاحق و یا حق‌کشی سردادند.

چرا لیگ به‌اصطلاح برتر!!

به گواهی آرشیو موجود، در آغاز رقابت‌ها به چند دلیل از جمله برگزاری رقابت‌ها به‌صورت رفت‌وبرگشت و صعود دو تیم از لیگ یک، استفاده از عنوان لیگ برتر به این رقابت‌ها را در دستور کار قرار دادیم ولی به‌مرور و با اتفاقاتی که افتاد از جمله عدم پاسخ‌گویی به اعتراضات، صعود چهارتیم از هر گروه و آغاز رقابت‌های دور دوم به‌صورت حذفی به این نتیجه رسیدیم که اطلاق عنوان لیگ برتر به این رقابت‌ها جفا در حق لیگ‌هایی است که تحت نام برتر در نقاط مختلف کشور با نظم و ترتیب خاص و با رعایت مقررات و اصول شناخته‌شده برگزار می‌شود. رقابت‌هایی که در اردبیل برگزار شد اساس و پایه‌اش بر مبنای تصمیمات فردی و به‌دور از قواعد و مقررات اعلام‌شده در آیین‌نامه‌ها و اساس‌نامه‌ها بوده و اصولا نمی‌تواند لیگ برتر نامیده شود.

نهایت آرزوی یک دوستدار فوتبال می‌باشد که روزی برگزاری مسابقاتی بدون نقص در فوتبال به‌عنوان لیگ برتر را شاهد باشد. هر کسی در هر مسئولیتی که به این کار همت کند خدمت بزرگی به فوتبال منطقه خواهد کرد. در سال‌های اخیر تجربه نشان داده است که رقابت‌های نیم‌بند و برگزاری صرف مسابقات بدون توجه به خروجی‌های آن دردی از مصائب ناتمام فوتبال ما را درمان نکرده است. اگر همچنان در روزمرگی و بدون تغییر و تحول اساسی در ساختار مدیریتی فوتبال گرفتار باشیم رسیدن به هدفی ایده‌آل سرابی بیش نخواهد بود.

گروه مشاوران

روند برگزاری رقابت‌های لیگ به‌اصطلاح برتر استان نشان‌دهنده تکرار رفتارهای کلیشه‌ای سال‌های اخیر است. اگر هیئت فوتبال از مشاورینی آگاه و آشنا به رموز فوتبال و قواعد و سنت‌های حاکم بر آن بهره می‌برد اتخاذ تصمیمات تعجب‌برانگیزامکان‌پذیر نمی‌شد.

عزیزانی که در برخی ازمحافل، مدعی مشورت دادن به دست‌اندرکاران فوتبال استان هستند چرا در ارتباط با لیگ به‌اصطلاح برتر موضع‌گیری نکردند، سکوت آن‌ها در قبال داستان این فصل لیگ به‌اصطلاح برتر چه مفهومی می‌توان دنبال داشته باشد؟

دلسردی مردم

فصلی که همین چند روز پیش به پایان رسید نسبت‌ به سال‌های قبل چند ویژگی خاص داشت. حضور تیم‌هایی از شهر اردبیل و رقابت تنگاتنگ آن‌ها برای رسیدن به قهرمانی، ثابت‌کننده‌ی خیلی از ادعاهای منتقدین فوتبال اردبیل بود. وقتی گفته می‌شود که فوتبال اردبیل برای درخشش از قابلیت‌های لازم برخوردار است حرف بیهوده‌ای زده نمی‌شود فقط برای پیمودن راه پیشرفت باید زمینه فراهم گردد.

حضور شهرداری، وحدت، نیکان و آرتاویل جوان برای لیگ به‌اصطلاح برتر این فصل اعتبار دوچندان بخشید. برای حفظ این تیم‌ها و تقویت آن‌ها اگر مسئولین فوتبال اقدام نکنند و حمایت لازم به عمل نیاورند عواقب خطرناکی ممکن است به‌دنبال داشته باشد. دلسردی دست‌اندرکاران تیم‌ها یکی از عواملی است که مجموعه تیم‌های فعال را از ادامه فعالیت باز می‌دارد. اگر به گسترش فوتبال و توسعه واقعی آن اعتقاد داریم با تصمیمات و رفتارهای خود، دلسردی را رواج ندهیم و با این روش به پیکر نیمه‌جان فوتبال استان ضربه‌های کشنده و نابودکننده وارد ننماییم.

مبارزه با تخلف

برخورد شفاف با تخلفات انجام گرفته همراه با ادله و برهان، حلقه گم‌شده فوتبال در سال‌های اخیر می‌باشد. نباید اجازه داد که اصرار به کج‌راهه در فوتبال نهادینه شود. عبور از کنار برخی از مشکلات نشان‌دهنده ضعف در تصمیم‌گیری و نداشتن دل‌وجرئت کافی در برخورد با رفتارهای نسنجیده است. این که تخلف‌ها را مشاهده کنیم و برای فرار از دردسرهای احتمالیِ تصمیم‌گیری‌های درست مسائل را ماست مالی کرده و کدخدامنشانه سر و ته قضیه را درآوریم و همه را به نوعی از خود راضی نگاه داریم خدمتی به فوتبال انجام نداده و آگاهانه و ناآگاهانه به مانعی برای پیشرفت آن تبدیل می‌شویم.

کمیته انضباطی

وظیفه کمیته انضباطی و به‌خصوص مسئول این کمیته چیست؟ شنیده‌ایم که بزرگواری به نام آقای کریمی مسئولیت را عهده‌دار است ولی تاکنون از این کمیته اطلاعیه‌ای، حکمی چه موقت و چه دائم و از همه مهم‌تر گفت‌وگویی با رسانه‌ها جهت آشنایی و تشریح اهداف مشاهده نشده است.

آن‌طور که شنیده می‌شود اکثریت اعتراضات و شکایات انجام‌شده در لیگ به‌اصطلاح برتر امسال با صدور حکم و انتشار آن برای افکار عمومی مواجه نشده است. روشن شدن این امر و حتی معرفی اعضای کمیته بر اساس آیین‌نامه و اساسنامه و اعضای کمیته استیناف آیا ایرادی دارد؟ ما که به نوبه خود خوشحال می‌شویم در مصاحبه‌ای با رئیس کمیته انضباطی به طرح سؤالات بپردازیم و نظرات وی را برای آگاهی افکار عمومی منتشر بکنیم.

تغییر ساختار

فوتبال استان برای دست یافتن به جایگاهی مناسب نیاز به همکاری تعداد بیشتری از استخوان خرد کرده‌های خود دارد. با یک بررسی کوتاه می‌توان میزان موفقیت افرادی که  گوشه‌ای از امور فوتبال استان را در دست دارند مشخص کرد. تغییر و جابجایی افراد در مسئولیت‌ها می‌تواند تحرکی در رفتارها و عملکردها ایجاد نماید. کسانی که دستی در آتش دارند به‌خوبی می‌دانند که گره فوتبال ما در چه نقاطی است و چون فکری به حال گشودن آن نشده است بر تعداد گره‌ها هرروز اضافه شده و بازگشایی آن به یک معضل بزرگ تبدیل گردیده است. فعال شدن کمیته‌ها در عمل و نه در حرف، استفاده از افراد مستقل و کارا و قدرتمند در بهبود امور و برچیده شدن بساط خودمحوری می‌تواند مؤثر واقع شود. آیا اراده‌ای برای این تغییر و دعوت از چهره‌های جدید برای سروسامان دادن به فوتبال استان وجود دارد؟

اجرای عدالت

ورزش و فوتبال بدون عدالت پشیزی ارزش نخواهد داشت. در چارچوب هیئت‌های استانی وجود کمیته‌هایی چون انضباطی صرفاً برای اجرای عدالت و جلوگیری از رفتارهای یک‌جانبه و طرفداری‌های آزاردهنده است. اگر امروز در مقام یک مسئول و تصمیم‌گیرنده به سؤالات مطرح‌شده در حوزه مدیریتی پاسخ‌گو نباشیم مطمئناً اقدام ما در حافظه تاریخی ورزش و فوتبال و دوستداران آن ثبت می‌شود و چون معتقدیم که در دنیا هر عاملی العمل دارد باید در انتظار عکس‌العمل‌ها باشیم. به قول مولوی

این جهان کوه است و فعل ما ندا

سوی ما آید نداها را صدا

برای ‌این که هرگونه حرف‌وحدیث و عوامل حاشیه ساز را از مجموعه مدیریتی دور کنیم پاسخ‌گویی به همه ابهامات و سؤالات مطرح‌شده ضروری است. صحنه ورزش عرصه روی آوردن به ارزش‌ها و صفات نیکو و پسندیده است، همان‌طوری که انتظار می‌رود ورزشکاران در رعایت اخلاق مثبت ثابت‌قدم باشند مسئولین نیز باید تلاششان بر پایه احقاق حق و جلوگیری از هرگونه بی‌عدالتی و اجحاف باشد در غیر این صورت مطمئن آه کسانی که حق قانونی‌شان پایمال شده‌است در  جایی یقه عوامل تصمیم‌های غلط و جانب‌دارانه را خواهد گرفت.

خانمان‌سوز بود شعله آهی گاهی

ناله‌ای می‌شکند پشت سیاهی گاهی

اشتباه و سهل‌انگاری

در فصلی که گذشت رقابت‌های لیگ به‌اصطلاح فوتبال استان تحت تأثیر داوری‌ها قرار داشت. ناتمام ماندن برخی از دیدارها و حرکت‌های خارج از اصول و چارچوب اخلاق و حتی مورد حمله قرار گرفتن داوران از مسائلی است که توجه به آن و آسیب‌شناسی و مشخص کردن علل آن‌ها ضروری به‌نظر می‌رسد.

کسانی که فعالیت‌های فوتبالی را دنبال کرده و در برخورد با مشکلات صادقانه هستند، می‌دانند که در رقابت‌های فوتبال، اشتباهات داوری امری اجتناب‌ناپذیر است تا جایی که معروف‌ترین داوران دنیای فوتبال نیز ناخواسته مرتکب اشتباهاتی می‌شوند. آن‌ها به‌راحتی فرق جوسازی و شانتاژ و تخریب داوران با اشتباهات سهوی را تشخیص می‌دهند آن‌چه برای یک دوره از رقابت‌های فوتبال مهم بوده و همه به آن حساس می‌باشند سهل‌انگاری است. سهل‌انگاری مسئولان و متولیان امر که با نحوه عملکرد خود و عدم دقت در چینش داوران و در نظر نگرفتن شرایط هر مسابقه، تیم‌ها، محل برگزاری و حضور تماشاگران، خود در ایجاد حاشیه کمک می‌کنند و در خنثی کردن برخی از حرکت‌های تفرقه افکنانه و منفعت‌طلبانه و شهرت طلبانه موفق عمل نمی‌نمایند.

خطر شهرت طلبان و منفعت‌جویان

لیگ به پایان رسید و مسلماً از هم‌اینک باید برای فصل آینده و جهت انجام رقابت‌های آبرومندانه با اعمال تغییرات لازم برنامه‌ریزی کرد. اگر دوست داریم فوتبال استان را حمایت بکنیم و در انجام وظیفه کوچک‌ترین کوتاهی نداشته باشیم باید برای فراهم کردن فضای سالم کاری تلاش نماییم. فضایی که در آن صداقت و یک‌رنگی حرف اول و آخر را بزند و برای چاپلوسی، باندبازی، بذل و بخشش‌های غیراصولی، تصمیمات غیرمنطقی، روباه صفتی و ایجاد تفرقه در بین اهالی فوتبال جایی نباشد.

بحث عقب‌ماندگی فوتبال و دور ماندن اهالی فن از دایره تصمیم‌گیری، دلایل متعددی می‌تواند داشته باشد که یکی از آن‌ها شهرت‌طلبی و منفعت‌جویی است. متأسفانه هر وقت افرادی با خصوصیات ذکر شده در بدنه فوتبال نفوذ کرده و جاپایی برای خود دست‌وپا کرده‌اند در دور کردن فوتبال از قافله وحدت و بهره‌گیری از همه داشته‌ها به‌خوبی ایفای نقش نموده‌اند. نباید اجازه داد که فوتبال و رقابت‌های سطوح مختلف آن قربانی شهرت طلبی و منفعت جویی عده‌ای انگشت‌شمار گردد.

واقعیات و توقعات

فوتبال ما با توجه به شرایط موجود و داشته‌هایش در سال‌های اخیر در صحنه‌های مختلف  به‌خصوص در رقابت‌های منطقه‌ای که پایین‌ترین سطح رقابت‌ها در کشور است کاری از پیش نبرده است. امکانات، بحث مدیریت و سیستم باشگاهی و حال‌وروز فعالان عرصه نشان می‌دهد که با توجه به واقعیات، چنین عملکردی منطقی است چراکه موفقیت در فوتبال به عوامل مختلف که چون دانه‌های زنجیر به‌هم متصل هستند، نیاز دارد اما با توجه به پیشینه و استعدادهای موجود و نیروی انسانی کافی توقعاتی که از این رشته در نظر افکار عمومی است نتایج به دست آمده خوشایند و قابل‌قبول نمی‌باشد.

اردبیل در سال‌های نه‌چندان دور، برگزاری رقابت‌های لیگ منظم و پویا را شاهد بوده‌است و بنابراین دوستداران این رشته ورزشی انتظار دارند که مسئولین فعلی نیز در بالا بردن کیفیت رقابت‌ها و دوری از زیر پا گذاشتن مقررات و برگزاری رقابت‌های بدون اما و اگر و از همه مهم‌تر انجام وظایف بدون جانبداری‌ها و طرف‌داری‌ها و تعصبات دوستی قبیله‌ای و قومی اقدام نمایند. هنر مدیریت در آن خواهد بود که علی‌رغم کمبودها در برآوردن توقعات سینه‌چاکان فوتبال موفق عمل کنند و کارنامه‌ای درخشان از خود به یادگاربگذارند.

فروش امتیاز

فوتبال اردبیل درحال‌حاضر قادر نیست که از حامیان مالی قوی برخوردار گردد. شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم این اجازه را نمی‌دهد که فوتبال ما از باشگاه‌هایی به معنی اخص کلمه بهره ببرد. تشکیل خلق‌الساعه تیم‌ها و حضور آن‌ها در رقابت‌ها و عدم استمرار فعالیت این قبیل تیم‌ها در قالب باشگاهی تعریف‌شده، فوتبال را با چالش‌های متعدد روبه‌رو می‌کند.

تقصیر این کار متوجه یک ارگان و یک مجموعه نیست. تا زمانی‌که مسئولین استان و همه آن‌هایی که دراین‌راستا می‌توانند کمک نمایند نگاه فوتبالی نداشته باشند و ورزش و فوتبال را جزء نیازهای اولویت‌دار جوانان و جامعه به حساب نیاورند اوضاع فوتبال ما برهمین روال ادامه خواهد داشت و وقوع تغییراتی شگفت‌آور و رضایت کننده در آن امری غیرممکن و تقریباً محال خواهد بود.

دلیل این ادعا، اقدام میعاد مغان برای فروش امتیاز حضور در لیگ دسته سه از همان روز قهرمانی می‌باشد. این درد بزرگی برای فوتبال ما هست که قهرمانش به هر دلیل و علتی که بوده باشد هم‌زمان با دریافت جام قهرمانی به‌دنبال مشتری فروش امتیاز دسته سه باشد.

البته این درد فقط برای امسال نیست. در سال‌های اخیر نمایندگان استان در لیگ دسته سوم یا در مرحله اول حذف شده و یا از رقابت‌ها کنار کشیده و یا با تحمل رنج‌های زیاد، با اسکان شبانه در پارک‌ها صورت خود را سرخ نگه داشته‌اند.

اقدام به فروش سهمیه لیگ دسته سه نشان‌دهنده عدم ثبات در امر تیم‌داری و باشگاه‌داری و نبود توان کافی برای تأمین هزینه‌های مسابقات و یا نگاه تجاری محض برای حضور در رقابت‌های استانی می‌باشد.

تیمی که قهرمان شده و سهمیه دسته سه را به فروش می‌رساند اصلاً در فصل آینده حق حضور در رقابت‌های لیگ برتر استان را نخواهد داشت مگر این‌که امتیاز یک تیم دیگر را خریداری کند.

این چرخه، روشی است که در سال‌های اخیر در فوتبال ما حاکم بوده است و این‌که به‌جایی نمی‌رسیم و فوتبال ما سروسامان نمی‌گیرد دلیلش همین چرخش به‌دور خود بدون داشتن ابتکار عمل و حل ریشه‌ای مشکلات موجود است.