1

فضول باشی، محمود صفری و استخدام‌های سفارشی

عجب آدم رک و بی شیله و پیله‌ای است این محمود صفری. شجاعت او در برخورد با واقعیت‌ها ستودنی است. مسئولی که موقعیت خود را با سرپوش گذاشتن بر حقایق پوشش ندهد، قابل احترام است. محمود صفری شهردار اردبیل از آن دسته افرادی است که نمی‌تواند معامله بکند و واقعیت‌ها را در زیر تلی از خاک مدفون نماید.
باور کن وقتی در پای گیرنده تلویزیونی حرف‌هایش را شنیدم به جرئتش درود فرستادم و شهامت او را ستودم.
گفتم: بابا دست مریزاد، نمردیم و دیدیم که تو هم از یک مدیر تعریف بکنی. آفتاب از کدام طرف درآمده است که فضول باشی تبدیل به هوادار شهردار اردبیل شده‌است. امیدوارم که این تعریف و تمجیدها لحظه‌ای نباشد. حالا بگو تا ما هم بفهمیم و ما آگاه باشیم که صفری چه گفته که این‌چنین تو را واله و شیدا نموده‌است.
گفت: مجری برنامه باقر محمدی از شهردار پرسید که چرا بحث اشتغال کارگران فصلی حل نمی‌شود و او با شجاعت تمام گفت: آن‌هایی که برای کارگران فصلی در رسانه‌ها دایه مهربان‌تر از مادر می‌شوند به‌جای آن‌که برای اطرافیان و فامیل از پایتخت مجوز استخدام بگیرند به فکر مجوز فصلی‌ها هم باشند. برای آن‌ها در مقابل دوربین‌ها دلسوزی کردن و خود را حامی نشان‌دادن کافی نیست، اخذ مجوز برای استخدام می‌تواند سندی برای طرف‌داری از آن‌ها باشد.
گفتم: عجب، این کدام مسئول قدر قدرتی است که می‌تواند مجوز استخدام بگیرد. می‌گویند خیلی وقت است که استخدامی خارج از آزمون رسمی انجام نمی‌شود، اگر چنین اتفاقی افتاده باشد شفاف سازی و معرفی آن‌ها می‌تواند چهره خیلی از خادمان و عاشقان خدمت بی‌منت را به مردم و جامعه معرفی نماید. استخدام‌های این‌چنینی واقعاً جای سؤال دارد.
فضول باشی گفت: همین قدر هم که گفتند کار بزرگی انجام دادند. اگر درصد شفافیت را افزایش بدهند توپخانه‌های تهمت و افترا و تهدید آغاز به کار می کنند. ما خود بیش از این جرئت پرداختن به این بحث را نداریم، یعنی حال و حوصله‌ای برای تهمت‌ها و شندیدن فحش‌ها نداریم.




تاج و رفقا

فرشاد پیوس پیشکسوت فوتبال ایران در مصاحبه‌ای گفته است که کی‌روش باید پاسخ‌گوی عملکردش باشد.علی‌اصغر مدیر روستا یکی دیگر از ملی‌پوشان اسبق می‌گوید: نتایج تیم ملی فوتبال در قطر گویای همه‌چیز است.

اگر زمین ‌و زمان بگویند که عملکرد کی‌روش در جام جهانی قابل دفاع نیست و باید برای هدایت تیم، فکر دیگری بشود اثری نخواهد داشت. تا زمانی‌که تاج و ساکت و دیگر دوستان و شرکای همراه و حامی کی‌روش هستند هیچ انتقادی درمورد ماندن وی نمی‌تواند مثمرثمر باشد.

این پیشکسوتان و خبرنگاران و کسانی که دوست دارند فوتبال ملی ما افتخارآفرین باشد باید بدانند حرفشان در ساختار فدراسیون فوتبال خریداری نخواهد داشت.

تاج و رفقا، هم فوتبال را خوب می‌فهمند، هم تا دلمان بخواهد زیرک و باهوش هستند، هم با فیفا رابطه صمیمی نزدیک و محبت‌آمیز دارند، هم به‌خوبی می‌توانند مجمع فدراسیون را در ید قدرت خود داشته باشند، هم به‌خوبی می‌توانند نقش بازی نمایند، این‌که چه موقع بیماری قلبی به سراغ‌شان بیاید و چه وقتی استعفا بدهند و چه زمانی ترانه بازگشت سر بدهند و چگونه اعضای مجمع را به هواداران سینه‌چاک تبدیل بکنند و درنهایت چگونه برای فوتبال ما و آینده‌اش نقشه بکشند و برای همراهان یک حامی همیشگی و شش‌دانگ باشند.

تاج اعجوبه‌ای است در مدیریت فوتبال و به جرأت می‌توان گفت که اظهار نظر بزرگانی چون پیوس و مدیر‌روستا در مقابل عظمت و پشت‌گرمی وی چیزی جز آب کوبیدن در هاون نبوده و نخواهد بود




۵۰ سال با ورزشگاه تختی اردبیل

دوران نوجوانی و جوانی برای ما، رفتن به استادیوم تختی و تماشای مسابقات فوتبال باشگاه‌ها و آموزشگاه‌های اردبیل دل‌نشین‌ترین سرگرمی بود. راه رفتن در محوطه‌ی خاکی ورزشگاه، ساعت‌ها نشستن بر روی آجر پاره‌ها و سنگ پاره‌ها و گم شدن در طوفان گرد و خاک بلند شده از زمین خاکی، شیرینی خاصی داشت.
برای عاشقان فوتبال، اندک سکوی موجود در طرفین دکه چوبی و رنگ‌ و رورفته اژدر عمی، پک زدن‌های مرحوم مشهدی عارف بزرگان به سیگار ویژه، فریادهای مرحوم اژدر عمی مهربان، رفتار سنجیده مرحوم شعبان بوذری، عشق مشهدی اسماعیل به فوتبال و حضور همیشگی مرحوم حاج حسین رجب زاده پدر شهید سرافراز حسن رجب زاده(حسن‌گلر)، تعصب مرحوم بهلول محمدزاده، حضور دائمی مرحوم مناف داور‌دان و علاقه‌مندی مرحوم کریم کنعانی فراموش نشدنی است.
برای ما تماشای بازی بی‌نقص مرحوم جعفر صراطی، آوازه حاج حسن پاسبان، قد و قامت عظیم بیگ زاده، استیل ناب و ضربه‌های سر سحرانگیز سیدعلی سید سیاهی، کلاس و فرارهای جانانه‌ی مرحوم مقصود بایرامی، وقار و قدرت سرزنی نادر کهنمی، ریزه کاری‌های بهنام دولت، دریبل‌های تماشایی عادل مسنن، شلیک‌های مرحوم هوشنگ چمن‌آرا، خونسردی بی‌مثال مرحوم ناصر عروجی و قدرت محمد قلی‌زاده شورها به جانمان می‌ریخت.
روزی با حرکت‌های بدون توپ حیدر وطن‌خواه، شیرجه‌های به‌یادماندنی مجید فرهنگ و ابهت شعبان عیوضی غرق در خوشی می‌شدیم و سر به آسمان می‌ساییدیم و روزی دیگر شور و حال تماشاگران، قدرت مدیریت رؤسای هیئت فوتبال وقت چون مالک بابک، حبیب نجفلو و مرحوم مجید عقیلی و صفا و صمیمیت و یک‌رنگی و صداقت حاکم در فوتبال به وجدمان می‌آورد و سرمست می‌شدیم و لحظاتی دفاع بستن و غرش بدون حرف بیژن زرگین مبهوتمان می‌کرد.
در کنار این‌ها نظم و انضباط حاکم بر تیم‌ها، وجود رفاقت در بین تک‌تک بازیکنان، اجرای به‌موقع برنامه‌ها بدون کوچک‌ترین وقفه و حفظ حرمت بزرگان و پیشکسوتان خیلی دلنشین و دوست‌داشتنی بود.
در ورزشگاه تختی پیست خاکی‌اش دونده‌های بزرگی تربیت می‌کرد و زمین خاکی آن فوتبالیست‌های بزرگی را در آغوش می‌کشید، برای تهیه بلیت رقابت‌های باشگاهی صف‌های طویلی تشکیل می‌شد و از رئیس هیئت گرفته تا یک تماشاگر عادی با طیب خاطر بدون بلیت وارد ورزشگاه نمی‌شد.
در این ورزشگاه، امکانات کم ولی فوتبال جاری و روان بود. فوتبالی که هر بیننده را به وجد می‌آورد و برای جوانانش درود می‌فرستاد. فوتبالی که صداقت حرف اولش را می‌زد و از دروغ و نیرنگ و روباه صفتی در آن خبری نبود.
با سپری شدن سال‌ها کم‌کم بر امکانات افزوده شد، سکوهای ورزشگاه تکمیل گردید، رخت‌کن‌ها و سرویس‌های بهداشتی، آسفالت محوطه و نصب دکل‌های روشنایی انجام شد و مهم‌تر و بالاتر از همه زمین خاکی‌اش زیر کشت چمن رفت.
به موازات افزایش امکانات، فوتبال خودش در سراشیبی قرار گرفت و با روزهای خوش و پرنشاط خداحافظی کرد. به‌جای آن‌که امکانات عاملی برای تحرک باشد به وسیله‌ای برای سکون تبدیل گردید.
و حالا یک ورزشگاه مانده است با دریایی از خاطرات و طنین فریادهایی چون “هاچان قیامت توشر”، یک ورزشگاه مانده است با یادآوری گوش‌نواز تشویق بی‌امان طرف‌داران فوتبال و تیم‌های باشگاهی.
و امیدواریم که نشانه‌های خاطرات قدیمی‌های فوتبال زیر تیغ برخی از تصمیمات در معرض آسیب و تغییر قرار نگیرد. در دنیا رسم بر این است که ورزشگاه‌های قدیمی را با حفظ ساختار اصلی‌اش مرمت و بازسازی می‌کنند ولی در برخی از موارد ماها برعکس عمل می‌کنیم، درست مثل رفتاری که با زمین ورزشگاه تختی شد، چمن طبیعی‌اش را با چمن مصنوعی جایگزین کردند تا جایی که دست‌نشاندگان بی‌مزد و مواجب حرف زدن در مورد آن را هم قدغن نمودند!! علی برکت‌اله.




حذف از مرحله گروهی، سناریو تکراری برای فوتبال ایران

درشبی که همه ایرانی‌ها امید به برپایی جشن صعود داشتند رؤیاها به حقیقت تبدیل نشد و شکست یک بر صفر در مقابل آمریکا، تیم فوتبال ایران را در صعود به مرحله حذفی ناکام گذاشت.

بازی محتاطانه و پرانتقاد تیم ملی زمینه را برای میدان‌داری و یکه‌تازی آمریکا فراهم کرد. وقتی تیمی با اندیشه دفاعی و با هدف کسب یک امتیاز قدم به مستطیل سبز بگذارد خواسته و ناخواسته توپ و میدان را در اختیار حریف می‌گذارد و ناگفته پیداست که در چنین مواقعی یک اشتباه و یک موقعیت حریف را به مقصد می‌رساند.

در برابر آمریکا، تیم ملی ایران بدون برنامه و شتاب‌زده عمل می‌کرد. وقتی برنامه‌ای برای رسیدن به دروازه حریف نداشته باشی و حفظ دروازه خود را در اولویت قرار بدهی باید تاوان سنگینی چون حذف از جام جهانی و برگشت به خانه داده باشی.

در دیدار با ولز، تیم ایران هدفی جز باز کردن دروازه حریف نداشتلذا با پاسکاری‌های مناسب و خلق موقعیت‌های ایده‌آل به سمت دروازه رقیب یورش می‌برد. حاصل این برنامه‌ریزی و هدف والا را نیز به دست آورد اما در مقابل آمریکا حمله و در تنگنا قرار دادن حریف در اولویت‌های بعدی قرار داشت. اندیشه‌ای که حکم به حذف تیم ملی از دور رقابت‌ها را داد.

همه امیدوار بودند که این‌بار تیم کی‌روش سنت‌شکنی ‌بکند و برای اولین‌بار در تاریخ فوتبال این کشور، ایران در مرحله حذفی جام جهانی حضور پیدا کند اما بار دیگر به اثبات رسید که در فوتبال آنهایی که با برنامه قدم به رقابت بگذارند و احتیاط و ترس را از خود دور نمایند و از شجاعت لازم برای بهره بردن از لحظه‌ها و فرصت‌ها برخوردار باشند  از ششانس بالایی برای پیروزی برخورددار خواهند بود.

اعضای تیم آمریکا وقتی یاران ایران را پراشتباه و در پاس‌کاری‌ها ناموفق دیدند با پاس‌های کوتاه و سرعتی و با گذشت زمان برتری فوتبالی خود را دیکته کردند و در دقیقه 38 به آن‌چه می‌خواستند رسیدند و هوشمندانه تا آخر بازی از اندوخته خود محافظت نمودند.

سومین تجربه حضور در جام جهانی با سرمربی‌گری کارلوس کی‌روش جز حذف از مرحله گروهی حاصل دیگری برای فوتبال‌ما نداشت. آیا باز همچنان بر ادامه همکاری با کی روش اصرار می‌ورزیم و با تصمیم‌گیری‌های احساسی در دنیای محدود فوتبالی خود درجا می‌زنیم؟




تجلیل کیلویی

تکریم و بزرگداشت عزیزانی که در ورزش بدون منت تلاش کرده و با سیلی صورت خود را سرخ می‌کنند، سنت پسندیده و نیکویی است که هیچ‌کس نمی‌تواند منکر آن بشود.

در حضور فرماندار اردبیل جلسه‌ای برای تجلیل از رؤسای هیئت‌های ورزشی شهرستان اردبیل برگزار شد. باید از اهتمام فرماندار اردبیل به‌خاطر برپایی این جلسه قدردانی کرد.

اصولاً باید تجلیل در قبال زحمات، تلاش‌ها و موفقیت‌ها انجام بگیرد. برای تعظیم باید معیارهایی تعریف شود و کسانی که در ارزیابی‌ها حداکثر امتیاز را کسب کنند شایسته تکریم و اجلال گردند.

با بزرگداشت کیلویی از عظمت، اهمیت و بزرگی مراسم ترتیب داده‌شده کاسته می‌شود و ده‌ها سؤال در ارتباط با چرایی مراسم و عدم توجه به شایستگی‌ها بر جای می ماند.

باید از فرماندار اردبیل گلایه کرد که چرا در این مراسم خبرنگاران ورزشی دعوت نشده بودند. با بودن خبرنگاران آمار سازان احتیاط می‌کنند و نمی‌توانند همه‌چیز را گل و بلبل به تصویر بکشند. فیلم مراسم و سخنرانی‌ها را در اختیار ورزشی نویسان قرار بدهید تا در جریان جلسه قرار بگیرند.
برای نوشتن از ورزش حال‌وحوصله‌ای نیست. هرچقدر که از حقایق، بی‌قانونی‌ها، خودمحوری‌ها و تنگ‌نظری‌ها بگویی خود را بیشتر در معرض حملات فرصت‌طلبان قرار می‌دهی. گوش شنوایی هم که برای شنیدن نیست. گویا خیلی‌ها وضع موجود ورزش استان و شهرستان را در اوج می‌دانند و تا می‌توانند آمارسازی می‌کنند. در چنین اوضاع و احوالی سکوت کردن بهترین و ایده‌آل‌ترین کار محسوب می‌شود.

و اما آقای فرماندار به چه دلیل و علتی از هیئت فوتبال شهرستان اردبیل تجلیل کرده و عملکرد وی و مجموعه‌اش را مورد تکریم قرار دادید. بزرگواری فرمایید و دستور بدهید عملکرد این هیئت در ۲ سال اخیر را منتشر بکنند. مسابقات باشگاهی شهرستان، قهرمان رده‌های مختلف، چگونگی معرفی نمایندگان شهرستان به رقابت‌های لیگ استانی، عملکرد کمیته‌ها و مسئولین آنها و خلاصه خدماتی که این مجموعه را شایسته تجلیل کرده‌است را جهت اطلاع افکار عمومی منتشر نمایند.

این را بدانیم که تجلیل از کسانی که کارنامه عملکردشان در در مجموع صفر است ظلم در حق کسانی است که زحمت این عرصه را کشیده‌اند و موفقیت بدست آورده‌اند.




طلسم سالن دوومیدانی

سالن سرپوشیده دوومیدانی اردبیل برای دومین بار در سال جاری مورد بازدید سجادی وزیر ورزش و جوانان قرار گرفت.
برخی از پروژه‌ها در استان ما بوده و هستند که به دلیل طولانی بودن عملیات اجرایی و اظهار نظرهای متعدد در ارتباط با موعد بهره‌برداری به یک معما و یادگاری از تاریخ این دیار تبدیل شده‌اند. نمونه بارز این پروژه‌ها، سالن سرپوشیده دوومیدانی است.

این سالن یک‌بار افتتاح شده ولی برای یک ساعت مورد استفاده ورزشکاران و دوومیدانی کاران منطقه قرار نگرفته است. اولاً تجهیز این سالن انجام نشده و ثانیاً از نظر ساختمانی با اشکالات متعدد مواجه می‌باشد.
امروز اگر کسی که کوچک‌ترین آشنایی با پیشینه این مجموعه نداشته باشد قدم بر آن بگذارد و بشنود که این سالن با طمطراق و تبلیغ و خودنمایی‌ها در بهمن‌ماه سال ۱۳۹۹ افتتاح شده‌است از تعجب و افسوس سکته نکند سود برده است.

چرا کسی نمی‌پرسد سالنی که آماده نبوده و تجهیزاتش تأمین نشده و از سقف تا کف با مشکلات دست‌وپنجه نرم می‌کرده, افتتاح شده و از فردایش قفلی بر درب اش زده‌اند و غیر قابل استفاده‌ بودنش را اعلام نموده‌اند.
از افتتاح صوری و مانور بی‌پایان در اطراف آن، چه کسانی سود برده اند و چرا باید مسئولین به افتتاح پروژه‌ای که با بهره برداری نهایی فاصله زیادی داشته موافقت نمایند و به چه دلیل وزیر ورزش و جوانان و برخی از نمایندگان استان نیز در مراسم آن شرکت می کنند.
آیا از آن روز افتتاح تاکنون  مسئولان و نمایندگانی که در مراسم بودند و کلمات شیرین بر زبان راندند، برای یک‌بار پیگیری عملی کردند و از حال‌روز سالن سرپوشیده پرسیدند و جویای احوال اش شدند؟

حالا ترس از این است که  بازدیدهای سجادی هم به نتیجه مطلوب ختم نشود. مسئولین باید از کسانی که برای یک افتتاح صوری، تبلیغات کاذب راه انداختنذ و برای ورزشکاران و افکار جامعه مشتی وعده بی‌اساس تحویل دادند  بازخواست بکنند تا آنها دلایل کار خود را بیان نماینذ‌
آیا طلسم این سالن در زمان دولت مردمی و وزارت حمید سجادی شکسته
شود؟

 




دکتر یوسف معماری، معمار مراکز آموزش عالی اردبیل

با کوچ ابدی دکتر یوسف معماری، اردبیل یکی از فرزندان بزرگ، تاثیرگذار و عاشق منطقه را از دست داد.

با انتشار خبر فوت این بزرگمرد به طرق مختلف در ارتباط با ویژگی های اخلاقی، ابعاد شخصیتی و زوایای مختلف خدمت صادقانه وی به اردبیل در فضای مجازی مورد بحث و اشاره قرار گرفت.

او را یوسف اردبیل اش می نامند ولی اگر همه کلمات زیبا و صفات پسندیده در مورد او استفاده شود باز هم قادر به توصیف کامل خدمات وی و آزادگی و مردم داری اش نخواهد بود.

در میان همه افعال نیک و خدمات ماندنی این پزشک حاذق و متعصب، تاثیر وی در راه اندازی، تثبیت و توسعه مراکز آموزش عالی نقشی بی بدیل و به یادماندنی است.

در روزگاری که اردبیل از حداقل امکانات محروم بود پا فشاری برای راه اندازی دانشگاه آزاد اسلامی و تأسیس رشته های پزشکی و پرستاری و مامایی از عهده مردان مردی چون یوسف معماری بر می آمد.

او ودوستانش برای تبدیل اردبیل به یک مرکز آموزش عالی مصمم بودند و چون برای تحقق این امر از پشتیبانی چون اراده‌ قوی برخوردار بودند از تعدد موانع ترسی به دل راه ندادند و از سنگ اندازی ها و بی توجهی ها دلسرد نشدند، از طعنه ها و عدم همکاری ها عبور کردند و در نهایت به آن که می خواستند، رسیدند.

دانشگاه آزاد اسلامی در اردبیل متولد شد و به دنبال آن مجوز برای پذیرش دانشجوی پزشکی صادر گردید. چه روزها و چه ایام پر التهابی بود، از یک طرف خوشحالی جذب دانشجوی پزشکی و از طرف دیگر نبود امکانات و به عبارتی دیگر شروع کاری بزرگ از صفر.

و چه خوب دکتر یوسف معماری با همکاری دیگر پزشکان متعهد و علاقه مند اردبیلی پرچم دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی را برافراشتند و با درایت و سیاست، آن را در اهتزار نگاه داشتند.

ناگفته پیداست که در این راه همراهی بزرگان شهر و علمای بزرگوار، بازاریان و معتمدان و دست اندر کاران دانشگاه و یعقوب پریوند به عنوان رئیس واحد، دکتر معماری و همکارانش را در تحقق یکی از نیازهای اساسی جامعه همراهی کردند.

مرحوم دکتر یوسف معماری برای برنامه ریزی، بهبود وضعیت آموزشی و دعوت از اساتید مدعو، ساعت ها وقت می گذاشت و در این راه از هیچ کوشش و تلاشی مضایقه نمی‌کرد.

امروز اگر دانشگاه آزاد اسلامی به یک درخت پر ثمر در عرصه آموزش عالی استان تبدیل شده است و اگر دانشگاه محقق هر روز در مسیر گسترش و توسعه می باشد و اگر دانشگاه علوم پزشکی از ابعاد مختلف به یک دانشگاه مطرح تبدیل شده است و اگر مراکز درمانی ما به معنی واقعی به مراکز آموزشی تبدیل شده‌اند همگی نتایجی از زحماتی است که دکتر معماری و همکارانش در دهه شصت کشیده اند و حاصلی است از دوندگی های عده ای عاشق پیشرفت و توسعه اردبیل و برآیندی از زحمات شبانه روزی جمعی خدمتگزار بی ریا و صادق.

اردبیل و مردم قدرشناس آن، دکتر یوسف معماری را فراموش نخواهند کرد چرا که در هر بخشی از منطقه، آثار او را به وضوح می توان مشاهده کرد.

روحش شاد و یادش گرامی باد

 

 




فضول باشی و مدیریت اداره کل ورزش و جوانان

خدا را شکر که در نهایت مسئولین ما به توافق رسیدند و برای اداره کل ورزش و جوانان سرپرست انتخاب کردند. کاری را که باید در روز صدور حکم سرپرستی مدیر کل سابق به فدراسیون وزنه برداری می کردند دو ماه طول کشید و خلاصه ورزش ما را تبدیل به ابزاری برای کنترل از راه دور و میدان داری برخی ها تبدیل نمود.

حق ورزش اردبیل این نبود که حتی وزارتخانه نیز  نسبت به آن حساسیت نداشته باشد و مدیریت آن و تعیین تکلیف اش را به اما و اگر ها و وزش بادها و رضایت این و آن موکول نماید.

فضول باشی که از انتخاب سرپرست اداره کل خوشحال به نظر می رسید در ادامه گفت: شنیده می‌شود که برخی از تهران نشینان همچنان در اندیشه مدیریت ورزش اردبیل به سر می برند و می خواهند به هر ترتیبی که شده ردپایی در اداره امور آن داشته باشند، حالا به هر طریقی که بوده باشد، حتی آنهایی که سال ها از اردبیل دور هستند، همچنان هوس دخالت در امور ورزش استان را دارند و عجب دردی شده است درد این ورزش.

به فضول باشی گفتم: خوشحالی ات را با روایت های ضد و نقیض آسیب‌پذیر نکن. وقتی اداره کل مسئول دارد دیگر نگرانی روا نیست. مگر اینکه او بخواهد به حرف ها گوش بدهد و مطیع اوامر مرکز نشینان باشد ولی فکر نمی کنم که چنین شود. تو بی جهت نگرانی و بی دلیل توهم بر تو غلبه کرده است.

آنهایی که برای ورزش نقشه می کشند بهتر است به حوزه مسئولیت خود مشغول شوند و وظیفه قانونی شان را انجام بدهند.

فضول باشی گفت: یک بحث بد جوری در گلویم گیر کرده، نگویم دق می کنم و اگر بگویم ممکن هست حاشیه‌هایی برای من داشته باشد و برخی از حضرات و از ما بهتران از فضول باشی دلگیر بشوند.

گفتم: تو و ترس؟ اگر از ترس این و آن و حرف و فشار از بیان حقایق خود داری بکنی بار و بساط فضولی ات را باید جمع بکنی.

ایستادن و مقاومت کردن برای سرپا بودن حق از مهم ترین ویژگی های تو می باشد. بگو شاید که با گفتن حقایق بعضی از مشکلات موجود برطرف گردد.

گفت: چرا نتوانستند مدیر انتخاب کنند و حکم صادر نمایند؟ مگر کار خیلی سخت و طاقت فرسائی بود؟ نمایندگان که نه یک بار بلکه ده ها بار گفته اند که در انتصابات ابدا دخالتی ندارند و حرفی نمی‌زنند و نیرویی هم تحمیل نمی کنند. برخی ها مدعی هستند که شاخص می دهند و یا عده ای هم معتقدند که مشورت می دهند. برخی ها به شورای نگهبان نامه می نویسند و بعضی ها هم که اصلا با این نامزد مدیریت و یا آن فرد مطرح شده این جا و آن جا نمی روند و خط و نشان نمی کشند!! در چنین فضای ایده آلی که ایجاد می شود به چه دلیل انتخاب یک مدیر هفته ها به طول می انجامد و در نهایت به انتصاب سرپرست منتهی می شود؟

به فضول باشی گفتم: برادر عزیزم چیزی که الان در جامعه ما به یک مشکل تبدیل شده حرف زدن است. آن موقع برای جامعه ایده آل خواهد بود که حرف ها همراه با عمل باشند. در مورد آنچه تو اشاره کردی امیدوارم پیوند ناگسستنی بین حرف و عمل ایجاد شود تا استان بتواند همه انرژی خود را در یک مسیر که آن هم توسعه و پیشرفت استان است متمرکز کند.

گفت: آرزو بر جوانان عیب نیست. سال ها برای رو به راه شدن امور ورزش استان اظهار امیدواری کرده ایم ولی این بار امیدواریم با سرپرست جدید گوشه‌هایی از محقق شدن این آرزوها را شاهد باشیم. انشاالله.

 




انتظار جوانان منطقه، تکمیل پروژه ورزشی شهرک ولی عصر(عج)

سفر وزیر ورزش و جوانان و بازدید وی از اماکن و فضاهای ورزشی و تخصیص اعتبار مناسب برای بهسازی آن‌ها بر ضرورت تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام، مهر تأیید زد.‌

تکمیل پروژه‌های ورزشی نیمه‌تمامی که دچار مرور زمان شده‌اند در برخی از مناطق به یک مطالبه اصلی تبدیل شده اند.

احداث یک مجموعه ورزشی به قصد خدمت‌رسانی به ساکنین منطقه انجام می‌ شود ولی زمانی‌که بهره‌برداری از آن براساس برنامه پیش‌بینی‌شده، انجام نمی‌شود مشکلات زیادی را موجب می‌گردد که مهم‌ترین و قابل‌توجه‌ترین آن‌ها، نارضایی اجتماعی ناشی از عدم تعهد به وعده ها می‌باشد.

وقتی پروژه نیمه تمامی به امان خدا رها می‌شود ادامه عملیات احداث آن علاوه‌بر این‌که با افزایش هزینه‌ها و بالا رفتن منابع مالی مورد نیاز مواجه می‌شود، مصالح به‌کاررفته در آن نیز به سمت مستهلک شدن می‌روند و مشکلی دیگر بر مشکلات موجود می‌افزایند.

پروژه‌های نیمه‌تمام و وضعیت آن‌ها در سطح کشور با شروع به کار دولت سیزدهم، مورد توجه قرار گرفت و بحثی به نام نهضت تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام مطرح گردید. ورزش دوستان اردبیلی انتظار دارند که مسئولین مربوطه در کنار توجه به بهسازی اماکن ورزشی، تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام و به سامان رسیدن آن‌ها را یک دغدغه اصلی  بدانند و در جذب اعتبارات مورد نیاز دوندگی بکنند و به منابع مالی کم قانع نشوند.

از این‌که در جریان سفر وزیر، کلنگ‌زنی نمایشی انجام نشد و نیروها بر بهسازی و احیای اماکن ورزشی متمرکز گردید جای خوشحالی است ولی این شادی‌ها و رضایتمندی‌ها موقعی تکمیل می‌شود که پروژه‌های نیمه‌تمام نیز جانی دوباره بگیرند و برای احیای سرمایه‌های بر زمین مانده تصمیم لازم اتخاذ نمایند.

پروژه نیمه تمامی که در جریان سفر وزیر مورد توجه قرار نگرفت مجموعه ورزشی شهرک ولیعصر(عج) اردبیل بود.

عملیات اجرایی این پروژه در سال ۹۲ به قصد احداث پیست اسکی روباز آغاز گردید ولی به دلیل موقعیت خاص از نظر تحت پوشش قرار دادن جمعیت کثیر ساکن در شهرک‌های منطقه و چشم‌انداز زیبای آن به مجموعه ورزشی و گردشگری شورابیل در سال ۹۷ سرپوشیده شدن مجموعه مورد تصویب قرار گرفت.

در مقاطعی این پروژه مورد بازدید مسئولین ورزش از جمله فدراسیون اسکیت قرار گرفت و مقرر گردید که در صورت آماده شدن مجموعه، اردبیل به‌ مرکز این ورزش در شمال غرب کشور تبدیل شود.

برابر پیش‌بینی‌های انجام گرفته قرار است سقف مجموعه به‌صورت سازه فلزی باشد و مجموعه‌ای ۸ هزار مترمربعی در اختیار علاقه‌مندان قرار بگیرد.

مجموعه ورزشی شهرک ولی عصر(عج) می‌تواند ساکنین مناطقی چون شهرک‌های ۵ آذر، کوثر، رضوی، نیروی انتظامی، نادری، محله‌ی شام اسبی و دیگر شهرک‌های هم‌جوار را با جمعیتی بالغ بر ۳۵ هزار نفر تحت پوشش قرار بدهد.

روایت می‌کنند که مجموعه در حال حاضر با ۳۰ درصد پیشرفت فیزیکی مواجه است و تکمیل آن به‌طور تقریبی به ۴۰۰ میلیارد ریال اعتبار نیاز دارد.

نباید اجازه داد مجموعه‌ای که از پیشرفت ۳۰ درصدی برخوردار می‌باشد به مخروبه‌ای تبدیل گردد و به‌جای این‌که محلی برای پرورش استعدادها و افتخارآفرینی‌ها باشد به مکانی برای جولان دادن افراد فاسد تغییر یابد.

پروژه‌های نیمه‌تمام یک مشکل دیگری نیز دارند، وقتی مردم با آن‌ها مواجه می‌شوند، وعده مسئولین و این‌که قرار بوده پروژه‌ها مشکلی را حل بکنند، به یاد می‌آورند و وقتی می‌بینند علاوه‌بر آن‌که مشکلی حل‌نشده بر مشکلاتشان نیز افزوده گردیده با دلسردی منجر به بی‌اعتمادی به وعده مسئولین مواجه روبرو می شوند.

انتظار می‌رود مسئولین استان، نمایندگان مردم و دست‌اندرکاران ورزش، تکمیل مجموعه ورزشی شهرک ولی عصر(عج) را در اولویت برنامه‌های خود قرار بدهند و با تخصیص اعتبار مناسب در کوتاه‌ترین زمان ممکن ضمن پاسخ‌گویی به یکی از خواسته‌های مردم منطقه، عملیات اجرایی آن را آغاز بکنند. ان‌شاءالله.

 




پیروزی نوجوانان فرنگی کار اردبیل بر آذربایجان شرقی

هیئت کشتی استان اردبیل در بیست و پنجمین روز از شهریور ماه، خود را برای میزبانی از سه تیم آذربایجان شرقی و غربی و زنجان آماده کرده بود که متأسفانه فقط تیم آذربایجان شرقی حضور یافت و دو تیم دیگر به هر دلیل و علتی که بوده باشد از این رقابت استقبال نکردند.

تیم کشتی فرنگی نوجوانان اردبیل دو دیدار با تیم آذربایجان شرقی برگزار کرد که در هر دو دیدار، پیروزی از آن کشتی‌گیران نوجوان و جویای نام اردبیل شد.

حضور دو تیم آذربایجان غربی و زنجان می‌توانست در گرم کردن تنور کشتی فرنگی در آخرین روزهای تابستان در اردبیل تأثیرگذار باشد.

کشتی‌گیر برای‌اینکه به آمادگی برسد، نقاط ضعف و قوت اش را بشناسد و در مسیر پیشرفت و تعالی گام بردارد باید تنش بیشتر به بدن حریفان بخورد. مسابقه کشتی‌گیر را ساخته‌وپرداخته می‌کند و بدون شک اگر تعداد تیم‌ها در اردبیل زیاد بود مربیان بهتر می‌توانستند کشتی‌گیران خود را محک بزنند و با نیازهای فنی و بدنی آن‌ها آشنا بشوند. به‌نظر می‌رسد که اردبیل با این پیروزی به‌دور بعدی رقابت‌ها راه پیدا بکند. خوابیدن در باد یک پیروزی برای آینده این تیم نتیجه مطلوبی به‌دنبال نخواهد داشت. اگر برنامه ادامه مسابقات مشخص باشد از همین امروز برای موفقیت در دوره بعدی باید برنامه‌ریزی بشود و در جهت بالا رفتن میزان آمادگی اعضای تیم به‌درستی عمل شود.

سکوهای خالی

تماشاگران و علاقه‌مندان کشتی از این رقابت‌ها استقبال خوبی نکردند. سالن شهید آسمانی از حضور گسترده و بی‌نظیر تماشاچیان کشتی خاطره‌های خوب زیادی دارد. در شأن کشتی فرنگی اردبیل نیست که مسابقه آن در سالن تقریباً خالی از تماشاگران برگزار گردد. هر وقت سکوهای ورزشگاه شهید آسمانی در یک دیدار کشتی مملو از تماشاگر گردد آنگاه می‌توان بر ادعای احیای این رشته پرطرف‌دار در اردبیل مهر تأیید زد.

حضور پیش‌کسوتان

برای تماشای هنرنمایی نوجوانان کشتی فرنگی استان جمعی از بزرگان و استخوان خرد کرده‌های کشتی در سالن حضور یافته بودند. علی ابیشوند، علی گرمارودی، رسول نصرالله‌زاده، نادر مشروطی، داور جدی، مطلب دهقان، ناهید عباسی، اسلام پرست صالحی و …. زنده کنندگان خاطرات خوش سال‌های گذشته کشتی فرنگی اردبیل هستند که برای تشویق آینده‌سازان به تماشای دو دیدار برگزار شده نشستند.

کشتی اردبیل در هر مقطع که همه بزرگان خود را در زیر یک سقف ببیند می‌تواند برای آینده‌ای روشن امیدوار باشد. بهره بردن از تجربه و توانایی همه اعضای خانواده کشتی یک هنر مدیریتی است و مسلماً یکی از مهم‌ترین وظایف تعریف شده برای دست‌اندرکاران هیئت کشتی استان، استفاده مطلوب از همه ظرفیت‌های این رشته ورزشی در منطقه است.

امیدواریم اگر در ادامه این رقابت ها باز هم اردبیل عهده‌دار میزبانی باشد این‌بار اولاً صندلی‌های سالن را در تسخیر تماشاگران ببینیم و ثانیاً با حضور همه پیش‌کسوتان و نام‌آوران این رشته زمینه تشویق و ترغیب هرچه بیشتر نوجوانان فراهم نماییم.

غیبت خبرنگاران

دیدار تیم کشتی فرنگی نوجوانان اردبیل با نماینده آذربایجان شرقی در دو نوبت صبح و بعدازظهر برگزار شد. خالی بودن جایگاه خبرنگاران در هر دو دیدار بدجوری به ذوق می‌زد. یکخبرنگار وقتی می‌تواند از یک رویداد ورزشی خبر مناسب و تحلیل منصفانه داشته باشد که آن را از نزدیک تماشا بکند. البته در نوبت بعدازظهر تلاشگران صداوسیمای مرکز اردبیل برای ضبط دیدارها در سالن بودند که وظیفه گزارش رقابت‌ها نیز برعهده‌ی حاج محمد قربانی گزارشگر نام آشنای کشتی بود.

رئیس هیئت

قدرت نوری رئیس هیئت کشتی استان برای تماشای مسابقات، بعدازظهر در سالن حاضر شد و در برنامه تجلیل از مالک آذین فر، سلیم لسانی و رئیس هیئت کشتی شهرستان گرمی شرکت نمود و با دوربین روابط عمومی اداره کل مصاحبه کرد.

مربیان جوان

میزبانی اردبیل امکان هدایت کشتی‌گیران توسط مربیان خودشان را فراهم کرده بود. حضور مربیان جوان و سازنده‌ای چون محمد محمدعلی پور، اصلانی، سمیعی،فرخنده و… در کنار با تجربه‌هایی چون طاهر مهدی لو خود نقطه قوتی برای کشتی فرنگی اردبیل است. فراهم کردن فضای لازم برای فعالیت همه مربیان جوان از مهم‌ترین کارهایی است که هیئت کشتی استان برای تحقق آن باید برنامه‌ریزی نماید.

قبول واقعیت

همان‌طوری‌که گفته شد دو دیدار انجام یافته با یک تیم نه‌چندان سرحال، ملاک و معیاری برای اظهارنظر درمورد توانایی‌ها و میزان آمادگی کشتی‌گیران نوجوان اردبیلی نیست. شعار قهرمان منطقه یک خبری دهان پرکن می‌باشد. قهرمانی واقعی موقعی مفهوم واقعی پیدا می‌کند که عناوین در میدان‌های سخت و طاقت‌فرسا به دست آید. به‌هرحال امیدواریم که این رقابت مقدمه‌ای باشد برای درخشش هرچه بیشتر آینده‌سازان کشتی اردبیل در رقابت‌های بعدی. ان‌شاءالله.