1

۱۸ سال انتظار برای رفع مشکلات شهرک الهیه

مسکن در کنار اشتغال، یکی از اصلی ترین و مهم ترین دغدغه خانواده ها محسوب می شود.

وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه، خانه دار شدن جوانان و آینده‌سازان این مرز و بوم را با سوالات متعددی همراه می سازد.

کمبود مسکنی که این روزها جامعه با آن مواجه می باشد نتیجه هشت سال بی توجهی وزارت راه و شهرسازی دولت تدبیر و امید در امر تولید مسکن می باشد.

ساخت مسکن برای خانواده ها و اقشار فاقد مسکن در جامعه وظیفه دولت و حاکمیت است و بر این اساس باید همه ساله تعداد مشخصی واحدهای مسکونی احداث و در اختیار مردم قرار داده شود.

هر زمانی که دولت در این وظیفه مهم و حساس کوتاهی کرده و نسبت به آن بی تفاوت بوده، کمبود مسکن با تحمیل فشار به خانواده‌های کم درآمد و فاقد مسکن چهره خود را نشان داده است.

هر مجموعه ای که در چارچوب قانون و مقررات و با احساس مسئولیت در قبال خانواده های کم درآمد زمینه تأمین مسکن برای بخشی از آن ها را فراهم کند کار خداپسندانه انجام داده و نام و خاطره‌ای از خود به یادگار می گذارند.

امروز جوانان ما برای تامین یک مسکن حداقلی اجاره‌ای با مشکل مواجه هستند. دولت باید تعاونی ها و مجموعه هایی که در راه تامین مسکن اقدام کرده و صادقانه و منصفانه برای تحقق اهدافی پسندیده و خیرخواهانه برنامه ریزی می نمایند را مورد حمایت قرار دهد و دست همکاری تعاونی ها و سازندگان مسکن برای افراد فاقد مسکن را به گرمی بفشارد.

متاسفانه در هر امری که با رفع نیازهای جامعه و تامین رفاه افراد در ارتباط باشد، هستند افرادی که در کمین می نشینند تا به هر ترتیب ممکن از موقعیت ها سوء استفاده نمایند و به طرق مختلف برای درآمدزایی بیشتر نقشه ها بکشند.

با رفتار و عملکرد چنین افراد سزاوار نیست که نیت خیر عده ای زیر سوال برود و اقدام پسندیده جمعی تحت تاثیر رفتار غلط تعدادی اندک و انگشت‌شمار قرار بگیرد.

شهرک الهیه زمینه مساعدی است برای اینکه اعضای تعاونی های فعال در آن، صاحب خانه بشوند و با آغاز نهضت ساخت مسکن در آن مجموعه، بخش دیگری از زمین های غیر قابل کشت در اطراف اردبیل به یک شهرک مناسب تبدیل بشود.

تصمیم در مورد آغاز ساخت و ساز در شهرک یاد شده می تواند در افزایش درآمد صاحبان مشاغلی که در ارتباط با این امر هستند نقش آفرینی بکند و بیکاری ناشی از نبود ساخت و ساز مسکن را از بین ببرد هرچند محدود و مقطعی بوده باشد.

بدون شک صدور پروانه ساخت به زمین های شهرک الهیه در چهارچوب قانون بوده و مسئولین مربوطه به هیچ کس اجازه سوء استفاده و یا زیر سوال بردن اقدامخیرخواهان مجموعه در ارتباط با این مهم را نخواهند داد.

حالا که بعد از سال ها انتظار، مالکین اراضی و کسانی که در قالب شرکت های تعاونی دارای سهم در قطعه های تفکیک شده هستند با محبت مسئولین و تلاش شبانه روزی دست‌اندرکاران امیدوار به تعیین تکلیف شده اند انتظار می‌رود به خاطر کسانی که همه امید هایشان به سهم خود در زمین های شهرک می باشد اقدام جهادی با رعایت انصاف به عمل آید.

از سال ۱۳۸۱ که قدم های اولیه برای ایجاد شهرک الهیه برداشته شد تا به امروز در اطراف آن حرف و حدیث های مختلف بوده است. حل به مرور مشکلات و رفع نواقص، امروز به مرحله ای رسیده است که نهایی شدن آن آرزوی همه کسانی است که چشم امید برای فعال شدن عملیات ساخت و ساز در آن دوخته شده اند.

این شهرک در زمینی به مساحت ۱۵۷ هکتار احداث شده و برابر اعلام دست‌اندرکاران، عملیات خاکی و زیرسازی آن به میزان یک میلیون و ۲۴۶ هزار مترمکعب، جدول گذاری، جوب و رفوژ با ۵۲ هزار متر مکعب و عملیات آسفالت ریزی به توناژ ۶۰ هزار تن انجام شده است.

جاوید نریمانی قائم مقام بنیاد توانمند سازی بازنشستگان شمال غرب خاتم از احداث ۲۵ هزار واحد در این شهرک خبر داده و خانه‌دار شدن ۸۰ هزار نفر از جمعیت استان را در این مجموعه مورد تاکید قرار داده است.

برای اینکه عملیات احداث واحدهای مسکونی از سرعت مطلوب برخوردار شود و جوانان در مسیر صاحب مسکن شدن مورد حمایت و پشتیبانی قرار بگیرند نقش سیستم بانکی مهم و قابل توجه است.

علی نیکزاد نماینده مردم اردبیل، نیر، نمین و سرعین و نایب رئیس مجلس شورای اسلامی می گوید که سیستم بانکی ظلم مضاعفی را در مسیر مسکن دار شدن جوانان می‌کند و خانه دار شدن این قشر را به یک کار غیرممکن تبدیل می نماید.

با آغاز عملیات احداث مسکن در شهرک الهیه هماهنگی مسئولان و دخالت دولت محلی می تواند بانک ها را به حمایت همه جانبه و عملی وادار نمایند.

علی نیکزاد به عنوان فرزند اردبیل در کتاب قطور تاریخ ساخت مسکن در سطح کشور از جایگاه ویژه ای برخوردار است. او به عنوان مجری مسکن مهر عامل مهمی در خانه دار شدن تعداد کثیری از هم وطنان و پر رونق شدن کاسبی و بهبود درآمد بخش عظیمی از جامعه بوده است.

از نیکزاد به عنوان مسئولی که همیشه برای خدمت به جامعه و برطرف کردن مشکلات  پیشقدم بوده است انتظار می رود که بحث شهرک الهیه را در دستور کار خود قرار بدهد و در راستای تامین خواسته سهامداران شرکت های تعاونی مسکن، از هیچ اقدام قانونی خودداری ننماید.

 




انتظار ورزشی ها از محمود صفری؛ احداث مجموعه ورزشی در محل کشتارگاه قدیمی

امروز هر ورزشکار و علاقه مند به ورزش وقتی از منطقه زرناس عبور می کند با مشاهده مجموعه ورزشی یادگار حضرت امام(ره) از اکبر نیکزاد، شهرداری که در دوران مسئولیتش به احداث آن اقدام کرد به نیکی یاد می کنند. و امیدواریم که با حمایت شورای شهر و همت شهردار اردبیل، ساماندهی زمین شهرداری در محل کشتارگاه سابق و تبدیل آن به یک مجموعه ورزشی با زمین چمن استاندارد عملی شود تا شورای ششم و مجموعه شهرداری و محمود صفری شهردار دوست‌داشتنی و پاک دست، یادگاری بزرگ و فراموش نشدنی برای ورزش اردبیل و فوتبال باقی بماند.

این زمین برای فوتبالی های استان خاطره انگیز و شناخته شده است. در اوایل دهه هشتاد یک زمین خاکی و یک زمین چمن طبیعی در آن محل احداث شده بود که در تمرینات تیم شهرداری مورد استفاده قرار می گرفت.

با گذشت اندک زمان، اطراف زمین چمن به تسخیر ماشین آلات فرسوده درآمد و موجودیت هر دو زمین به خطر افتاد.

در اوایل  دهه ۸۰ که شهرداری برای تمرین تیم های فوتبال باشگاه این دو  زمین فوتبال را آماده کرده بود، هواداران شهرداری و دوستداران فوتبال امیدوار بودند که شهرداری به مرور این بخش را به مجموعه قابل استفاده و آبرومند تبدیل بکند.

متاسفانه در اوایل سال ۱۳۸۶ زمین خاکی در سایه بی توجهی مسئولین وقت در اختیار سازمان همیاری شهرداری ها و بازیافت ماشین آلات قرار گرفت و این کار مقدمه‌ای برای برچیده شدن بساط زمین چمن و پیشروی آشکار خودروهای فرسوده برای تسخیر و از بین بردن زمین های فوتبال گردید.

در تیر ماه ۱۳۸۶ نگارنده این سطور مطلبی با عنوان« زمین فوتبال شهرداری اردبیل در تسخیر ماشین آلات فرسوده» منتشر کرد.

در بخشی از این مطلب آمده بود: «به هیچ وجه قصد کوبیدن کسانی که دستور واگذاری زمین های فوتبال شهرداری به بازیافت ماشین آلات را صادر کردند، نداریم اما می‌گوییم این زمین ها برای جوانان فوتبالیست عضو باشگاه شهرداری که از نان شب هم ضروری تر بوده به چه علتی که برای آماده سازی آن ها به حد کافی هزینه شده بود اینگونه رفتار کردند؟ در همان زمین خاکی نیز که برای چمن کاری، عملیات زیرسازی انجام پذیرفته بود چگونه آن هایی که موافقت نمودند تا این میادین به جای ورزش و فوتبال به بازیافت ماشین آلات اختصاص یابد عمل خود را چگونه توجیه می کنند».

«مسئولی که به ورزش اهمیت ندهد و ورزش را یکی از نیازهای اساسی جوانان و آینده‌سازان این مملکت نداند مسلما بلایی بر سر زمین ها و اماکن ورزشی گ می آورد که نمونه آن را در میادین اختصاصی فوتبال شهرداری شاهد می باشیم».

حال می گویند شورای شهر برای احیای این زمین ورزشی در بودجه سال ۱۴۰۱ اعتبار مناسبی پیش‌بینی کرده است و امید می‌رود شهردار جهادی اردبیل سر و سامان دادن به این زمین و احداث یک مجموعه ورزشی در آن را در دستور کار خود قرار بدهد.

اگر حاج محمود صفری برای به سامان رسیدن این فضا و آماده سازی زمین های تمرینی و زمین استاندارد آن اقدام کند می تواند نام خود و مجموعه تحت مدیریت اش را به عنوان مجموعه دوستدار و حامی ورزش و فوتبال در تاریخ این منطقه به ثبت برساند. انشاالله

 




رکوردی استثنایی و به یادماندنی؛ فوتبال جام حذفی استان باسه تیم

هیئت فوتبال استان از برگزاری رقابت های حذفی باشگاه های استان خبر داد.

فوتبال برای قرار گرفتن در مسیر پیشرفت، چاره‌ای جز اهمیت دادن به رقابت ها و  درگیر بودن تیم ها با مسابقات در طول سال، نداشته و ندارد‌.

وقتی خبرهای مربوط به شروع مسابقات مختلف اطلاع‌رسانی می‌شود خوشحالی و امیدوار شدن به آینده فوتبال افزایش پیدا می کند ولی کم و کیف رقابت ها و تعداد تیم های حاضر در آن در کمترین زمان ممکن، یأس را جایگزین امید می کند.

بارها یاد آوری شده است که لیگ را باید جدی گرفت و در بالا بردن کیفیت آن تلاش نمود. گفته ایم که رعایت حداقل استانداردها می تواند در به جوش آوردن دیگ لیگ موثر واقع شود.

گفته ایم که اجازه نباید داد تا لیگ به دکان دو نبشی تبدیل شود و عده‌ای معدود و شناخته شده در کنار آن  فقط به فکر  منفعت و نام و نان خویش باشند.

همه بر این اعتقاد هستند که اگر می خواهیم به فوتبال کمک کنیم و آن را در مسیر بایسته و پیشرفت قرار بدهیم باید لوازم و ابزار آن را فراهم بکنیم.

باید پذیرفت آن هایی که به لحاظ فنی و اخلاقی می توانند به فوتبال ما خدمت کنند امروز در کنار گود هستند.  به جای فراهم کردن  زمینه جولان برای افراد بله قربان گو باید منت کسانی را کشید که می توانند به مدد فوتبال بیایند و برای ده ها درد آن نسخه شفابخش بچینند.

وقتی آغاز فوتبال جام حذفی باشگاه ها به طور رسمی از سوی هیئت فوتبال استان اعلام شد به خبرهای مربوط به آن و به خصوص قرعه‌کشی و آشنایی با تیم های حاضر راغب تر شدیم.

هیئت فوتبال برای دور اول رقابت‌ها برنامه دو بازی را اعلام کرد. بگذریم از اینکه متاسفانه در برنامه منتشر شده برنامه جام حذفی تحت عنوان هفته اول قید شده بود. حتماً دوستان مستحضر هستند که در جام حذفی، هفته اول و دوم جایی ندارد و باید به جای آن از دور اول و دوم استفاده شود. فوتبال اردبیل برای خود عالمی دارد و از این قبیل کارها به دلیل خاص بودن تشکیلات آن نباید تعجب کرد.

وقتی مسئولین تیم میعاد مغان حضور در فینال جام حذفی را با خوشحالی هرچه تمام در فضای مجازی اطلاع رسانی کردند این سؤال پیش آمد که این چه جام حذفی است که شروع نشده یک پای فینال آن مشخص شده است.

قرعه کشی جام حذفی با آن حجم تبلیغ و فخر فروشی با چهار تیم انجام گرفته و مسابقات شروع نشده یکی از تیم ها انصراف داده و در نهایت جام حذفی استانی که مسئولین فوتبال آن، دم از توسعه پایدار و پیشرفت همه جانبه می زنند با سه تیم برگزار می شود.

عظمت مسابقات حذفی اردبیل موقعی به اثبات می رسد که بفهمیم تیمی بدون انجام یک بازی فینالیست شده و برای قهرمانی نیز تدارک وسیعی دیده اند تا نورافشانی در حد لالیگا انجام پذیرد و بساط باشکوه خوشحالی و فریادهای گوش خراش گسترده شده و دریایی از تبریک ها در فضای مجازی روان گردد و بزرگنمایی ها و فخرفروشی ها از رونق خاصی برخوردار شود.

از قدیم گفته اند: «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل». فوتبالی که ادعای سروری و اولی در سطح کشور دارد جام حذفی اش با شرکت ۳ تیم برگزار می‌شود.  ای کاش  حضرات ماجدی و حیدری که در جریان سفر به اردبیل جز به حرف خود و دوستانشان به حرف دیگری توجه نکردند حداقل این بار لب به سخن باز کنند و از فواید و عواقب مطلوب و یکه تازی فوتبال اردبیل بگویند و چگونگی حضور سه تیم در جام حذفی و نشانه‌های این امر در بزرگی و پیشرفت فوتبال منطقه را بازگو کرده و از نظرات کارشناسی خود دوستداران فوتبال اردبیل را مستفیض فرمایند.

به نظر می رسد حضور سه تیم در رقابت‌های حذفی فوتبال یک استان و فینالیست شدن یک تیم بدون انجام بازی رکوردی است که در سایه تلاش دوستان و مسئولین ورزش و فوتبال نصیب استان شده و مسئولین باید همت کنند تا بتوانند آن را در کتاب گینس ثبت نمایند. انشاالله.

 




چرا رفتند و چرا برمی‌گردند؟!

آنتن شبکه سه را به مدت دو ساعت در اختیار مهدی تاج قرار دادند تا وی بتواند به مظلوم‌نمایی و تبلیغ خود بپردازد و در نهایت در قبال پرونده ویلموتس و محکوم شدن فوتبال ایران و خسارت به بیت‌المال طلبکار نیزباشد.

آیا نباید به مردم واقعیت‌ها را گفت و زوایای تاریک پرونده ویلموتس و غرامت بیش‌از 186 میلیارد تومانی را روشن کرد؟ این‌که تاج بتواند بعد از آن‌همه افتضاح و حرف و حدیث و مطرح شدن به‌عنوان مسبب اصلی داخلی عقد قرارداد، نامزد ریاست فدراسیون بشود و تا دلش بخواهد در مقابل مردم به توجیه ‌بپردازد و فریب مخاطبان را در دستور کار قرار دهد، سوال‌برانگیز نیست؟

آیا نباید این سؤال را از مسئولین و دستگاه‌های نظارتی پرسید که تاج به چه علتی از ریاست فدراسیون استعفا داد و حالا به چه دلیلی برای بدست آوردن دوباره آن کمر همت بسته‌است؟

با وضعیتی که بر فوتبال ما حاکم است و با کاندیداهایی با سوابق معلوم  و رفوزه شده به‌نظر می‌رسد که این فوتبال رنگ آسایش و پیشرفت را به خود نمی‌بیند.

وقتی می‌گویند فوتبال ما دلال زده است و زمانی‌که ادعا می‌شود فساد در این رشته ورزشی به طرق و روش‌های مختلف ریشه دوانیده‌است انتظار برای روی کار آمدن مدیران سالم و برخوردار از یکسری ویژگی‌های مطلوب، بیهوده خواهد بود.

تاج در مقابل دوربین‌های تلویزیونی با زرنگی خاص خودش تلاش می‌کند وزیر ورزش دولت تدبیر و امید را در انتخاب ویلموتس متهم ردیف اول معرفی کند و خود و دوستانش در فدراسیون را تبرئه نماید.

تاج و دوستان و مدیران نخبه‌اش که هر وقت به سدی بر می‌خوردند اساسنامه و دخالت دولت در امور فدراسیون را پیش می‌کشیدند در آن مقطع چرا در قبال این رفتار وزیر وقت سکوت کردند و زیپ دهان و زبان شیرین‌شان را محکم کشیدند و مردم را در جریان اعمال نظر وزیر قرار ندادند و حالا چگونه به حرف درمی‌آید و به کمک برخی‌ها که حتماً دراین‌میان صاحب نفع‌اند از بزرگ‌ترین پرونده خسارت به بیت‌المال خود را تبرئه می‌کند.

اوضاع ‌واحوال حاکم نشان می‌دهد که تاج ها برمی‌گردند و شبکه قبلی در استان‌ها و سایر ارکان‌های فدراسیون را تقویت می‌کنند و تا یک حمله قلبی دیگر قدرت‌نمائی می‌نمایند.

گرگ‌های باران دیده عرصه فوتبال همه راه ها را رفته‌اند و به‌خوبی می‌دانند که در چه مقاطعی چه تصمیمی بگیرند و چه اقدامی بکنند. لمپن های باجگیر در کمین‌اند که زمینه را برای بازگشت افراد امتحان داده و سخت رفوزه شده هموار نمایند.

آن‌ها هدفی جز فدا کردن مصالح عمومی در پای منافع باندی و شخصی ندارند. جولان چندباره افرادی که در مقاطع مختلف از بودن در فوتبال نمره قبولی نگرفته‌اند پایه‌های اعتماد مردم را سست و لرزان می‌کند. امیدواریم که دستگاه‌های نظارتی و مسئولین مربوطه اجازه افزایش ضریب این بی اعتمادی را ندهند.

 




آغاز عزاداری های ماه محرم در اردبیل با مراسم طشت گذاری

مردم اردبیل با برگزاری مراسم طشت گذاری به استقبال ماه محرم می روند و بدین ترتیب آغاز عزاداری‌های این ماه در منطقه را اعلام می کنند.

دهه سوم ماه ذی‌الحجه بوی ماه محرم در اردبیل احساس می شود و در هر کوی و برزن و محله‌ای برای فراهم کردن مقدمات عزاداری اقدام می کنند.

نظافت مساجد، برافراشتن پرچم‌های سیاه و نصب پارچه‌های مشکی بر سر در مغاره‌ها و منازل و فضای مقابل مساجد از جمله اقداماتی است که در ارتباط با استقبال از ماه محرم انجام می شود.

اردبیل در طول تاریخ با عنوان کانون عاشقان حسین(ع) و اهل بیت(ع) از معروفیت خاصی برخوردار بوده و به جرئت می توان گفت که مردم این دیار از زمان تولد با نام و یاد حسین آشنا شده و تا آخرین نفس با یاد مولایشان زندگی کرده و با عشق حسین در دل، چشم از این جهان فرو می بندند.

مادران اردبیلی لای لایی فرزندانشان را با ذکر حسین و با سوز حسینیم وای حسینیم وای آغاز می کنند و نوکری دربار اباعبداله را برای خود و اولادشان افتخاری بزرگ قلمداد می نمایند.

مردم اردبیل ماه محرم و به خصوص دهه اول آن را فرصت گرانبهایی برای ابراز ارادت و تجدید پیمان با حسین بن علی(ع)می دانند.

همه ساله در 27 ذی‌الحجه مردم اردبیل با برگزاری مراسم طشت گذاری، عزاداری سالار و سرور شهیدان را آغاز می کنند. طشت گذاری از آئین‌‌ها و آداب عزاداری منسوب به اردبیل می باشد اما در سال‌های اخیر برپایی این مراسم در سایر شهرهای استان و حتی برخی از استان‌های همجوار چون آذربایجان شرقی و غربی و زنجان مرسوم گردیده و جایگاه خاصی را در بین مراسم عزادری به خود اختصاص داده است. با برگزاری این مراسم، مردم حسینی اردبیل به استقبال ماه محرم رفته و شروع عزاداری حسین بن علی(ع) را اعلام می کنند.

مراسم طشت گذاری در اردبیل که بنا به قول برخی از مورخان بیش از 500 سال قدمت دارد از 27 ذی الحجه آغاز و در سی‌ام این ماه پایان می پذیرد. بر اساس یک سنت قدیمی، شهر اردبیل به شش محله بزرگ تقسیم می شود. این تقسیم بندی عاملی بزرگ در نظم بخشیدن به مراسم عزاداری های منطقه می باشد.

براساس برنامه‌ریزی‌های انجام یافته، طشت گذاری تا اول ماه محرم هر روز در دو محله این شهر برگزار می شود. در روز اول در محلات طوی و اونچی‌میدان، در روز دوم در محلات اوچدکان و سرچشمه و در روز آخر در محلات پیرعبدالملک و عالی‌قاپو و در شب همان روز در تمامی مساجد شهر برگزار می شود.

طشت‌‌هایی که در این مراسم مورد استفاده قرار می‌گیرند از جنس برنز و یا مس و به شکل دایره است. بعد از عزاداری دستجات مختلف در هر محله، در پایان برنامه طشت‌ها بر دوش ریش سفیدان و عاشقان حسین به مسجد وارد شده و در حالی که همه حاضرین در مسجد به احترام طشت‌ها به پا می خیزند و در مقابل آن‌ها دسته سینه‌زنی با شور و شوق خاص و با شعار الدخیل‌ابوالفضل سینه می زنند بعد از دور زدن مسجد، طشت‌ها در جای مخصوص خود قرار داده می شود و بلافاصله از آبی که در کوزه‌ها بر دوش ریش سفیدان حمل شده پر می شوند.

محل قرار گرفتن طشت‌‌ها در مساجد شهر اردبیل جایگاه خاص بوده و سکوهایی که برای این منظور مورد استفاده قرار می گیرد یکی از ویژگی‌های معماری مساجد این منطقه می باشد.

برخی از مورخان بر این عقیده‌اند که احداث جایگاه طشت در مساجد اردبیل بعد از روی کار آمدن حکومت صفویه انجام شده است. جایگاه مخصوص طشت در یکی از اضلاع دیوار مساجد به صورت طاق‌نما ایجاد می شود و در طول سال، طشت‌ها روی این سکو‌ها قرار می گیرند.

بعد از قرار گرفتن طشت‌‌ها در روی سکوهای مخصوص و در میان حزن و اندوه حاضران، دعای مخصوص خوانده می شود و از آب طشت به عنوان تبرک، اکثریت حاضران و عزاداران استفاده می کنند.

در ارتباط با علت و دلیل برگزاری مراسم طشت‌گذاری نظرات و عقاید مختلفی وجود دارد. عده‌ای بر این عقیده‌اند که با انجام این مراسم اهمیت آب و جایگاه آن در حادثه کربلا مورد توجه قرار می گیرد. برخی نیز با توجه به مسیر حرکت کاروان حضرت حسین بن علی (ع) از مکه به سمت کربلا می گویند بر اساس روایت تاریخی در مسیر راه کاروان کربلا، قبل از رسیدن به دشت نینوا، سربازان حر بن ریاحی در منطقه‌ای به نام زباله راه را بر کاروان امام بسته و حرکت آن را متوقف ساخته‌اند.

در این محل سالار شهیدان علیرغم کمبود آب دستور می دهند طشت‌ها توسط آب‌‌های موجود در مشک‌ها پر شود که هم یاران امام و هم سربازان حر از آن استفاده نمایند و احشام موجود در هر دو کاروان را نیز سیراب کنند. این اتفاق می تواند یکی از دلایل انجام مراسم طشت‌گذاری به حساب آید.

در 27 ذی الحجه برای حضور در مراسم طشت گذاری مسجد جامع، علاقه‌مندان زیادی از نقاط مختلف کشور، خود را به اردبیل می رسانند و از فیوضات این مراسم معنوی بهره می برند.

 




سنگ مفت، گنجشک مفت

میرشاد ماجدی سرپرست فدراسیون فوتبال و یکی از کاندیداهای مدعی ریاست به‌کارگیری کمک‌داور ویدیویی را برای نیم‌فصل دوم لیگ برتر بیست و دوم وعده داده‌است.

از قدیم گفته‌اند سنگ مفت، گنجشک مفت. حرف زدن که مالیات ندارد. در آستانه انتخابات، گرم کردن بازار رقابت و ارائه چهره کار بلد و کارکن از خود طبیعی‌ترین مسئله‌ای است که باید انجام شود.

لیگ بیست و دوم که چه عرض کنم به‌کارگیری این سیستم اگر در لیگ بیست و چهارم امکان‌پذیر باشد باید باز هم خدا را شکر کرد و از دست‌اندرکاران فوتبال تشکر نمود.

دوستی می‌گفت: اگر تهیه کمک‌داور ویدیویی و ورود آن به کشور از همین امروز استارت زده شود حداقل برای رسیدن به نتیجه نهایی ۱۸ ماه زمان لازم دارد. حال میرشاد ماجدی با توجه به کدام حساب و کتاب نیم فصل را وعده می‌دهد بحثی است که به‌ جز خود وی کس دیگری نمی‌تواند به آن پاسخگو باشد.

میرشاد ماجدی حرفی می‌زند که در روزهای منتهی به انتخابات فدراسیون برایش هیچ هزینه و ضرری ندارد ولی ممکن است در بالا بردن رأی انتخاباتی‌اش ثمر داشته باشد.

گذشت زمان مشت خیلی‌ها را که برای رسیدن به قدرت حرف می‌زنند و تا می‌توانند به عوام‌فریبی روی می‌آورند باز می‌کند. منتظر می‌مانیم تا اگر میرشاد ماجدی بر صندلی ریاست فدراسیون جلوس کرد، در نیم‌فصل دوم لیگ بیست ودوم  مشتاقانه در انتظار آغاز به کار کمک‌داور ویدیوئی در فوتبال کشور باشیم.

 




مهدی تاج؛ عشق خدمت!!

مهدی تاج که توسط کمیته بدوی برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال تأیید صلاحیت‌شده است گوی سبقت از همه عاشقان این رشته ربوده و برای آن نقشه‌ها کشیده و برنامه‌ها چیده‌است.

او مدعی شده‌است که اگر سکان مدیریت فوتبال را در دست بگیرد همه مشکلاتی را که در دوره قبل مدیریتش بوده مرتفع می‌کند. اگر در تاج قدرت برطرف کردن این موانع بوده پس چرا در آن موقع اقدام نکرده‌است؟

وی همچنین گفته است: فوتبال جای دوست داشتن و دوست داشته شدن است.

 تاج باید بداند که خیلی از فوتبالی‌ها او را دوست ندارند. استان‌هایی که فوتبالشان توسط دست‌نشانده های تاج و کفاشیان نابود شده است از او متنفر هستند. حالا او چگونه به خود اجازه می‌دهد، بیاید و فلسفه ببافد و از آینده روشن برای فوتبال سخن بگوید.

به‌نظر می‌رسد بهترین گزینه برای تاج و رفقایش در راستای عمل به شعار علاقه‌مندی به فوتبال، نشستن در منزل و تماشای بازی‌ها از طریق جعبه جادویی باشد.

 




معمای مدیریت ورزش استان

مدیریت ورزش استان و تعیین تکلیف آن بحث روز منطقه است. گمانه‌زنی‌ها و رایزنی‌ها و خلاصه مطرح شدن اسامی مختلف برای قرار گرفتن در رأس ورزش همچنان ادامه‌دار شده است.

ورزش اردبیل در یک‌سال گذشته بالاترین و بیشترین ضرر و خسارت را متحمل شده‌است. تغییر در سطح مدیریت دستگاه‌های اجرایی بعداز روی کار آمدن دولت جدید امری طبیعی و دور از انتظار نیست. در سطح استان اردبیل تغییری که قادر به ایجاد تحول و تحرک در ورزش باشد مورد انتظار بود ولی وقتی تحقق این عمل طولانی شد ورزش اردبیل را دچار سردرگمی کرد و عدم اتخاذ تصمیم مناسب آن را با اما و اگرهای متعدد روبه‌رو نمود

اولویت فدراسیون

سجاد انوشیروانی مدیرکل ورزش و جوانان استان به‌دنبال تغییرات مدیریتی در استان برای ابقای خود تلاش کرد. در این راه دوستان وی نیز یاری‌اش کردند و بالاتر از همه این‌ها، عنوان‌دار بودنش در ورزش کمک کرد تا جابه‌جایی وی در اولویت‌های آخر  قرار بگیرد.

او درحالی‌که مسئولیت ورزش استان را برعهده داشت همچنان بحث مدیریت فدراسیون وزنه‌برداری و تکیه زدن بر صندلی آن را پیگیری می‌کرد. به‌جرئت می‌توان گفت که وی جزء مدیرانی است که بالاترین آمار  حضور در تهران را دارد.  درنهایت وی به یکی از آرزوهای دیرینه خود رسید و حکم سرپرستی فدراسیون را به دست آورد.

انوشیروانی خوشحالی خود از دستیابی به مدیریت فدراسیون را با استقرار در تهران و فراموش کردن اردبیل و مدیریت اداره‌ی کل آن نشان داد.

وی در ۱۵ روز گذشته حتی برای یک روز در اردبیل حضور نیافته‌است. چرخ‌های اداره کلی که وظایف مهم و سنگینی در قبال جوانان و جامعه دارد بدون حضور مدیر چگونه باید بچرخد و دراین‌میان اگر محدودیت‌هایی هم توسط مدیر ساکن تهران برای معاونت‌ها ایجاد شود مشکل اداره امور مضاعف می‌گردد.

پولادگر مقصر اصلی

پولادگر معاون وزیر ورزش در حاکمیت وضع فعلی در ورزش اردبیل مقصر اصلی است. او چگونه مدیری است که بدون تعیین تکلیف اداره‌کل ورزش و جوانان استان برای مدیرش حکم جدیدی صادر می‌کند و اجازه حضور در تهران و رسیدگی به امور فدراسیون را می‌دهد؟ با بودن چنین مدیران دوراندیش و کاربلد باید در انتظار روزهای پر تلاطم برای ورزش کشور باشیم. در این ارتباط می‌توان نمونه‌های عینی زیادی ذکر کرد که اوضاع آشفته فوتبال این کشور مشتی است نمونه خروار.

تاوان بیان واقعیت‌ها

در هر بخشی از جامعه، بیان واقعیت‌ها تاوان سنگینی می‌تواند به دنبال داشته باشد. چرا نباید بپذیریم که ورزش اردبیل مورد کم‌لطفی و بی‌توجهی است. این کم‌لطفی از طرف کسانی که مدعی خدمت به آن می‌باشند، آزاردهنده می‌شود. گفتن واقعیت‌های موجود نباید اسباب دلخوری برخی ها را موجب شود. مدیرکل ورزش و جوانان اگر اعتقاد به اجرای عدالت داشت می‌بایست  ۳روز هفته در تهران و بقیه را در اردبیل مستقر می‌شد.

یکی به خواست و آرزوی مدیریتی‌اش می‌رسد، دیگری در اندیشه‌ی رسیدن به قدرت در ورزش اردبیل دوندگی می‌کند، آن یکی روز و شب‌اش را در بیان ویژگی‌های خود و عقد پیمان اخوت با نمایندگان می‌گذراند، این یکی در اندیشه‌ی وصل شدن به افراد دارای شانس بالا در دستیابی به مدیریت ورزش اردبیل است و دیگری می‌خواهد به هر طریق و به هر روشی که بتواند در ورزش حفظ موقعیت بکند ولی آنچه دراین‌میان درمانده می‌شود و هر روز بدتر از روز قبل در سراشیبی سقوط قرار می‌گیرد، ورزش است و لاغیر

به‌جای برنامه‌ریزی جهت بستن دهان منتقدان، واقعیت‌ها را پذیرا باشیم و تلاش خود را در راستای جبران خسارات وارده متمرکز بکنیم.

کار سخت مدیر جدید

کسی که عنوان مدیر ورزش و جوانان استان اردبیل را صاحب می‌شود در اداره امور آن دو راه بیشتر نخواهد داشت. یا باید به وضعیت موجود و ساختار حاکم بر اداره کل تن بدهد و  روزمرگی را در دستور کار خویش قرار داده و همه مدعیان و گروه‌ها و باندهای در ارتباط را راضی نگاه دارد و یا حرکت انقلابی و مدیریت جهادی را سرلوحه اقدامات قرار داده و برای ایجاد تحول تأثیرگذار در روند ورزش و جوانان کمر همت ببندد.

مدیر جدید اگر روش دوم را در پیش گیرد مسلماً منافع خیلی‌ها که آویزان ورزش بوده و تنها با توسل به آن صاحب موقعیت کذائی شده‌اند به خطر می‌افتد. آن‌ها چون راضی به دل کندن از ورزش نیستند ساز جدیدی کوک خواهند کرد و راه‌های مختلفی را برای حفظ و تضمین و تأمین منافع و اهداف شخصی و باندی انتخاب خواهند نمود. آن‌ها با حاشیه‌سازی و شایعه‌پراکنی تلاش می‌کنند تا مدیر جدید را از مسیر خدمت به مردم، جامعه و ورزشی‌های استان منحرف نمایند.

آن‌هایی که ورزش را وسیله‌ای برای دستیابی به اهداف غیرورزشی قرار می‌دهند در نهادینه شدن فضای بدبینی و بی‌اعتمادی نقش‌آفرینی می‌کنند و عامل اصلی در ترویج بی‌احترامی، حرمت‌شکنی و انگ و تهمت زدن می‌شوند.

ورزش و فضای حاکم بر آن فضایی توأم با رفاقت، همدلی، روحیه پهلوانی و جوانمردی است. آویزان‌های ورزش مأموریت دارند که نفرت و کینه و دشمنی را جایگزین این ویژگی‌ها بکنند و مسلماً مدیر جدید باید با تمام توان در مقابل زیاده‌خواهان، خود بدتر‌بین‌ها و طبل‌های توخالی و مدعیان بی‌ثمر ایستادگی نماید.

مدیر آینده ورزش چنانچه در بی‌اثر کردن نقشه‌های جریانات منفعت جو و اباحه گرِ هرهری مسلک، دارای برنامه و هدف نباشد رسیدن ورزش اردبیل به ساحل امن و آرامش امکان‌پذیر نخواهد بود.

مدیر وام‌دار

برخی‌ها که بودن در ورزش را برای خود حیاتی و امری ضروری می‌دانند در مواقع انتخاب مدیر جدید در حمایت از افراد مطرح درمی‌آیند و با اتخاذ تاکتیک‌های مناسب القا می‌کنند که در رسیدن مدیر به صندلی مدیریت تأثیرگذار بوده‌اند. آن ها از روز اول، مدیر جدید را تا خرخره وام‌دار خود کرده و مدیر را به مهره‌ای حرف گوش کن تبدیل می‌کنند.

مدیری که بدهکار جریانات ناسالم و افراد طماع و مزاحم باشد ورزش را به سوی نابودی و دور شدن از جاده توسعه و غرق کردن در دریای شارلاتینیسم هدایت می‌کند. ورزش اردبیل بارها چوب مدیران وامدار را خورده است و امیدواریم که این‌بار مدیریت جدید امکان ابراز وجود به این قبیل افراد و جریانات که کاملاً شناخته شده‌اند، ندهد.

ضرورت تعیین تکلیف

تعیین تکلیف مدیریت ورزش اردبیل از نان شب هم واجب است. به کسانی که ورزش اردبیل را با صدور یک حکم جدید ترک کردند نباید اجازه دخالت  دوباره بدهند. دو شغله بودن و مدیریت دو بخش را هم‌زمان برعهده داشتن برخلاف قانون می‌باشد. آب از سرچشمه گل‌آلود است. وقتی وزارتخانه خواسته یا ناخواسته در روند امور مجموعه‌ای چون اداره‌ی کل ورزش و جوانان دست‌انداز ایجاد کرده و به مدیرش هم‌زمان مسئولیت مهم دیگری عطا می‌کند نتیجه‌اش همین می‌شود که ورزش استان در دو ماه گذشته با آن مواجه می‌باشد.

 کلام آخر

همه این حرف‌ها نه از سر مخالفت با این و آن و نه از باب حمایت از یک فرد و یک جریان است، نه کسی به ما هیزم تر فروخته و نه با کس دیگری دشمنی داریم، هرچه گفته می‌شود از سر دلسوزی و علاقه به ورزش می‌باشد. بی‌تفاوتی به وضعیت موجود ورزش استان بی‌انصافی است. بازگرداندن آرامش به ورزش و ایجاد انگیزه برای خدمت هرچه بیشتر در مجموعه ورزش و جوانان استان وظیفه بزرگ




معجزه هایی از جدول رده بندی لیگ برتر فوتبال استان

هیات فوتبال استان اردبیل امسال سنت شکنی کرد و یک روز بعد از پایان مسابقات (تک بازی) جدول رده بندی را اعلام نمود.

جدول اعلام شده، معجزه های متعددی دارد که به مرور به آن ها اشاره خواهد شد.

فن آوران پیشرو

فن آوران تا پایان هفته نهم، سه پیروزی با نتایج ۳بر۲ در مقابل پرسپولیس، ۳بر صفر مقابل آرشین اسپورت و۵بر صفر در مقابل آذردان داشت و از این پیروزی ها ۹ امتیاز کسب کرده بود.

این تیم دو بازی نیمه تمام و بلا تکلیف در مقابل جام جم و کشاورز مغان داشت.

باخت های این تیم در مقابل میعاد مغان ۴بر صفر، نیکان یک بر صفر و آذربایجان با نتیجه ۳بر یک بوده است.

بدون در نظر گرفتن بازی های نیمه تمام از سه پیروزی صاحب ۹امتیاز بوده با ۱۲گل زده و 10 گل خورده وتفاضل گل۲+.

در جدول منتشر شده از سوی هیات فوتبال تعداد بردهای فن آوران ۴و باخت های آن نیز ۴اعلام شده است. به عبارت دیگر از دو بازی نیمه تمام یکی را ۳بر صفر برنده و دیگری را ۳بر صفر بازنده کرده اند.

حال معلوم نیست که جام جم ویا کشاورز مغان، کدام پیروز و کدام مغلوب در نظر گرفته شده است.

کشاورز مغان

کشاورز مغان در پایان هفته نهم دو برد، 2مساوی و ۳باخت داشته است.

این تیم در مقابل میعاد یک بر صفر، آرشین اسپورت یک بر صفر و آذردان ۶بر یک  مغلوب شده ودر برابر پرسپولیس ۴ بر یک و آذربایجان 3بر صفر به پیروزی رسیده و با جام جم ۳بر۳ و نیکان۲بر۲و مساوی شده است، ۱۳ گل زده و ۱۷ گل خورده و تفاضل۴- حاصل تلاش این تیم بوده است.

در جدول هیات فوتبال استان به تعداد باخت هایش  یک باخت اضافه شده است.

این سوال در مورد کشاورز با توجه به جدول هیات فوتبال قابل طرح است که آیا کشاورز در مقابل فن آوران مغلوب اعلام شده است؟

جام‌جم بیله‌سوار

جام‌جم اگر تکلیفش از بابت اعتراض به بازی با آذربایجان مشگین‌شهر و بازی نیمه‌تمام با فناوران نوین به‌موقع اعلام می‌شد می‌توانست در قامت یک مدعی جدی قهرمانی ظاهر بشود ولی وقتی تشکیل کمیته انضباطی تا آخرین روز مسابقات به طول انجامید بلاتکلیفی و دور شدن از صدر جدول، تأثیر منفی بر روند این تیم گذاشت تا جایی‌که در آخرین روز هم در مقابل پرسپولیس با یک گل شکست را پذیرا شد.

جام‌جم تا آخرین روز رقابت‌ها ۳ پیروزی در کارنامه خود داشت ۶ بر ۰ در برابر نیکان، 5 ‌بر ۱ در برابر آرشین اسپور و 3 ‌بر صفردر مقابل آذردان، تنها باخت این تیم در مقابل آذربایجان مشگین‌شهر با نتیجه 5 ‌بر ۲ بود. در برابر میعاد صفر بر صفر و کشاورز مغان نیز  3‌بر ۳ به تساوی دست‌یافته بود.

جام‌جم با ۱۱ امتیاز در حالی به هفته نهم قدم گذاشت که اعتراض این تیم به آذربایجان برای استفاده از بازیکن غیرمجاز و بازی نیمه‌تمام با آذردان از سوی هیئت فوتبال استان تعیین تکلیف نشده  و به‌طور رسمی جهت اطلاع افکار عمومی منتشر نشده بود.

جام‌جم در دیدار پایانی در شهر نمین ۱ بر صفر به پرسپولیس باخت و ۱۱ امتیازی باقی ماند.

در جدول اعلام‌شده، جام‌جم با ۴ برد و ۲ مساوی و ۲ باخت 14 امتیازی و در مکان دوم قرار گرفته‌است.

با توجه به مطالب بخش اول در مورد بازی نیمه‌تمام فن آوران و کشاورز مغان می‌توان دریافت که جام‌جم در مقابل فناوران پیروز در نظر گرفته‌شده و مجموع امتیازهای آن به ۱۴ رسیده است.

آیا اعتراض تیم جام‌جم به بازیکن تیم آذربایجان مورد قبول واقع نشده‌است؟ جدول رده‌بندی حکم می‌کند که اعتراض جام‌جم رد شده‌است چه  اگر اعتراض آن تیم از سوی هیئت فوتبال تأیید می‌شد باید مجموع امتیازات آن به ۱۷ می‌رسید.

آذربایجان مشگین‌شهر

وضعیت جدول در آخرین روز تا به آن حد مبهم و گنگ بود که بعد از پایان هفته نهم در فضای مجازی و در برخی از گروه‌ها و کانال‌ها، آذربایجان را تیم دوم جدول رده‌بندی اعلام کردند. این تیم با توجه به جدول رده‌بندی هیئت فوتبال در رده پنجم قرار دارد با ۱۱ امتیاز.

همین جایگاه آذربایجان در جدول نشان می‌دهد که اعتراض جام‌جم در مورد این تیم مورد قبول قرار نگرفته‌است چراکه سه برد این تیم با نتایج 5‌بر ۲ و ۳ بر1 و 3 ‌بر ۲ به‌ترتیب در مقابل جام‌جم، فن آوران نوین و آذردان اردبیل به‌دست‌آمده است.

می‌توان نتیجه گرفت که:

بازی نیمه‌تمام فناوران پیشرو و کشاورز مغان 3 بر صفر به نفع فن آوران در جدول منظور شده‌است.

بازی نیمه‌تمام فناوران پیشرو و جام‌جم بیله‌سوار 3‌بر صفر به نفع جام‌جم در جدول منظور شده‌است

اعتراض تیم جام جم به آذربایجان مورد قبول واقع نشده و پیروزی آذربایجان بر جام جم تأیید شده است.

 




کاراته و حرمت بزرگان

بهروز قربانی رییس هیئت کاراته شهرستان اردبیل در فضای مجازی از کناره‌گیری و استعفای خود خبر داد.

او برای این کار خودش دلایلی ذکر کرده‌است، ولی برای قضاوت لازم است حرف‌های طرفین شنیده شود. مسلماً هم قربانی و هم رئیس هیئت استان برای هر اقدامشان دلایلی خواهند داشت.

قربانی‌ها برای ورزش منطقه، سرمایه محسوب می‌شوند. اصلا پیشکسوتان و کسانی که عمری در ورزش گذرانده اند پایه‌های اصلی و ستون‌های مقاوم و قابل‌اعتماد ورزش و رشته‌های مختلف ورزشی هستند. حرمت آن‌ها باید حفظ شود و به جایگاهشان آسیب و خدشه‌ای وارد نگردد.

هر فرد در هر موقعیت و در هر مقامی‌که باشد، اگر با اقدامات و رفتار و کردارش بخواهد به وحدت اهالی یک رشته ورزشی ضربه وارد نماید و از همه بالاتر موجبات رنجش پیشکسوتان و بزرگان را فراهم کند، بدانیم که دلسوز ورزش نمی‌تواند باشد.

این قبیل افراد نه عاشق ورزش بلکه دل‌باخته مقام اند، به‌جای این‌که به فکر ورزش باشند در اندیشه خود هستند، این‌ها به‌جای وحدت و یک‌رنگی سفیر تفرقه و عداوت می‌باشند، این‌ها به‌جای این‌که عاملی برای جمع شدن همه اهالی ورزش در زیر یک سقف باشند وسیله‌ای هستند برای زیاد شدن فاصله‌ها و عمیق‌تر شدن کدورت‌ها و دشمنی‌ها.

برخی از رشته‌ها که برای توسعه و پیشرفت در سطح استان از زمینه مساعد برخوردارند، حیف است که بزرگی و عظمتشان لکه دار بشود و در فضای آن به‌جای یک‌رنگی و اتحاد، دوبه‌هم‌زنی و جدایی سایه بیفکند.

قصد از این مطلب، دفاع از یکی و یا متهم کردن دیگری نیست، کاراته استان زمین حاصلخیزی است که در صورت رسیدگی مناسب و کاشت بذر با کیفیت و نگهداری اصولی، محصولی پربار و باکیفیت تحویل جامعه می‌دهد. این کار در عمل اثبات شده‌است، وجود اساتید گران‌قدری که هر کدام از آن‌ها مایه افتخاری برای کاراته محسوب می‌شوند دلیلی محکم و قاطع بر این ادعا می‌باشد.

وظیفه مسئولین ورزش، کاراته و به‌خصوص اساتید و بزرگان این رشته دوست‌داشتنی و افتخارآفرین است که برای ابری شدن فضای آن، اجازه ندهند.

بپذیریم که حیف است قربانی و قربانی‌ها در کنار گود باشند و دستی در پیشرفت، توسعه و حمایت از این رشته نداشته باشند.

هنر یک مدیر موفق و لایق، جمع کردن همه اهالی کاراته در زیر یک سقف، بدون توجه به اختلاف سلیقه‌ها می‌باشد. کاراته از رشته‌های اولویت‌دار استان است، با دست خود آن را به حاشیه نبریم و بیشتر از این در تضعیف آن گام بر نداریم.