1

تبانی در فوتبال

تعلیق شش تیم از تیم های حاضر در گروه ب لیگ دسته دو، بار دیگر چهره سوال برانگیز و فساد زده فوتبال ما را بیشتر در معرض اتهام و شک و تردید قرار داد.

نتایج به دست آمده در هفته آخر رقابت ها و صعود و سقوط تیم ها و حرف و حدیث های بعد از پایان رقابت ها، همگی ادعای منتقدان صالح فوتبال را که سال ها فریاد لزوم مبارزه با فساد را سرداده اند، تایید می کند.

آیا انتشار خبر تعلیق تیم ها و احتمال تبانی در روز آخر برای فوتبال و مسئولین و دست اندرکاران پرادعای آ،ن مایه شرمندگی و خجالت نمی تواند باشد؟

مدت ها خبرنگاران متعهد و کارشناسان صادق و با مرام از میدان داری فساد در فوتبال فریاد زدند ولی چرا به جای برخورد و برچیده شدن بساط آن باید هر روز شاهد گسترش بیشتر آن باشیم؟

مبارزه با فساد اگر در حرف خلاصه شود و برای آن جلسات متعدد بدون خروجی و اتخاذ تصمیم بدون برخورداری از ضمانت اجرایی تشکیل شود و مصاحبه های مختلف و رنگین در لزوم مبارزه با فساد ترتیب داده شود و حرف های خوب در قالب کلمات و جملات بر زبان ها جاری گردد نمی تواند گام کوچک در مبارزه با این پدیده شوم و خانمانسوز بردارد.

زمانی که عوضی آمده ها در فوتبال صاحب موقعیت می شوند، وقتی پست های حساس دو دستی تقدیم دوستان دوران کودکی و نالایق های چرب زبان بشود، تا زمانی که خنده درمانی راهی برای درمان مشکلات و نارسایی ها تجویز گردد و آن گاه که سرنوشت فوتبال استان ها  در زد و بندهای پشت پرده و در قبال رای مجمع انتخاباتی فدراسیون معامله بشود آیا باید انتظاری جز توسعه فساد در فوتبال داشته باشیم؟

آیا مسئول و یا ارگانی می تواند قدم جلو بگذارد و بررسی بکند که در سال های اخیر چند در صد از شعارهای داده شده در ارتباط  با مبارزه با فساد در فوتبال محقق شده است؟ آیا نمی توان مشخص کرد که در حاکمیت چنین رفتار زشت چه کسانی مقصر بوده اند و آیا قانون لازم برای محکومیت و برخورد با کسانی که فضای دوستی، وحدت و نشاط آفرین فوتبال را به صحنه زد و بندهای پشت پرده تبدیل کرده اند، وجود ندارد؟

فساد در فوتبال و همه زمینه های آن در حال ریشه دوانیدن است. اگر مبارزه قاطع با آن صورت نگیرد و مسببان و عاملانش معرفی و رسوای خاص و عام نشوند، نباید امیدی به بهبودی اوضاع داشت.

کمیته اخلاق فدراسیون که نام و نقش آن فقط در تبلیغات و شعارها بزرگ جلوه می کند در این ارتباط چگونه تحقیق و بررسی کرده و به چه ترتیب حکم صادر خواهد کرد؟ نگرانی از غلبه رابطه ها بر ضابطه هاست. مسلما بدون مصداق نمی توان ادعا کرد ولی امیدواریم که کمیته اخلاق حداقل در این رابطه که بیشتر چهره خود را در سطح جامعه نشان داده ، قاطعانه و عدالت مدارانه رفتار نماید.

در هر نوبت از احتمال وقوع تبانی که در فوتبال پیش می آید، نظرات مختلفی در مورد چگونگی آن ابراز می شود. فساد و گسترش آن در فضای فوتبال بیمار و رنجور ایران لمی تواند دلایل مختلفی داشته باشد.

نتیجه گرایی

عوامل و دست اندرکاران و گردانندگان باشگاه ها و تیم های مختلف بقای مدیریت و استمرار حضور در فوتبال را فقط در کسب نتیجه خلاصه می کنند. رسانه ها و گستردگی آن و به خصوص فعالیت عده ای در فضای مجازی زیر عنوان خبرنگار،کارشناس و خبره فوتبال بر بحث نتیجه گرایی دامن زده و می زنند.

مدیران باشگاه ها فراهم بودن زمینه برای ادامه فعالیت تیمداری و هزینه در این راه را فقط در کسب نتیجه و به دست آوردن جایگاه در جدول رده بندی می دانند. اگر در حالت عادی برای به دست آوردن این خواسته موفق نشوند به سراغ گزینه های دیگر می روند که بدون شک آسان ترین و مطمئن ترین آن تبانی می باشد.

عدم نظارت  کافی

یکی دیگر از مشکلاتی که سال ها گریبان فوتبال مملکت را گرفته و به آن ضربات کاری فراوانی وارد کرده است عدم نظارت کافی و قاطعانه می باشد. نظارت اگر صرفا در ارائه گزارش برای خاک خوردن در بایگانی ها خلاصه شود حاصل اش همان بحثی می شود که نمونه اش در رقابت های لیگ دسته دو مشاهده می شود.

نظارت، ساز و کار مخصوص خود را طلب می کند و مهمترین عامل موفقیت در آن وجود نیروی انسانی متعهد، کاردان و آشنا به رمز و رموزمدیریت در فوتبال می باشد.

خلاصه کردن بحث نطارت در اعزام کلیشه ای افراد و تنظیم گزارش بر طبق میل دوستان و میزبانان در جهت بهبود اوضاع فوتبال راه به جایی نخواهد برد.

چسبیده های فوتبال

وقتی صاحبان اصلی فوتبال در صحنه نباشند و کارها به عوضی آمده ها و چسبیده های فوتبال سپرده شود آیا می توان به پیامدهای اقدام چنین افراد غریبه با فوتبال دل بست؟ بیشتر آن ها به قصد منافع مالی و کسب موقعیت اجتماعی در فوتبال نفوذ می کنند و مسلما حداکثر انرژی را در راه رسیدن به اهداف متمرکز کرده و کمتر به فوتبال و نسل جوان و برآورده کردن نیازهای پرطرفدارترین ورزش ایران فکر خواهند کرد.

بررسی سابقه،پیشینه، عملکرد و کارنامه همه چسبیده های فوتبال در مسئولیت های مختلف چه در فدراسیون و چه در هیئت های استانی صحت این ادعا را ثابت خواهد کرد.

یکی از اساسی ترین علل عقب ماندگی فوتبال در برخی از استان های کشور دلیلی جز حکمرانی عوضی آمده ها و چسبیده ها نبوده و نیست و تا زمانی که فوتبال از وجود این مهره ها پاک نشود و کار در آن به افراد صالح و استخوان خرد کرده سپرده نشود، تغییری در روند امور فوتبال صورت نخواهد گرفت‌.

 

 

 

 

 

 

 

 




منصور امیر خانی؛ بزرگی از قافله بزرگان

امروز سالگرد کوچ ابدی بزرگمردی دوست داشتنی، ورزشکاری نمونه، انسانی بزرگوار، رفیقی مثال زدنی، تبلور جوانمردی، با مروت و بزرگ همت، حاج منصور امیرخانی است.

از دست دادن مردی که برای دوستانش تکیه گاه و برای آشنایانش حامی و برای ورزشکاران الگویی تمام عیار بود سخت و طاقت فرساست. با گذشت یک سال از کوچ ابدیش همچنان غم و اندوهی گران در دل دوستانش تنیده شده است. خاطرات خوب و رفتار و کردار منحصر به فردش در اذهان همه کسانی که کوچکترین آشنایی با او را داشتند، ماندنی است.

برای دوستان و همراهان همیشگی‌اش کنار آمدن با نبودنش کاری بس دشوار می‌باشد. چرا که حاج منصور همواره برای آن‌ها عنصری بی‌بدیل و مردی با عزت و غیرت و تعصب بوده است.

او مرد روزهای سخت بود. دوستانش در زمان برخورد با مشکلات و گرفتاری‌ها در کنار خود کوهی مستحکم، اراده‌ای پولادین و قدر قدرتی در خدمت رفیق احساس می‌کردند.

حاج منصور برای ما تا ابد یاد و نامش زنده خواهد ماند. او را همچنان در کنار خود احساس می‌کنیم و نصایح و سفارش هایش آویزه گوش‌هایمان می‌باشد. از او دفتری از خاطرات خوب به یادگار مانده است که مرورش ما را با بزرگی، مردانگی و شوکت و قدرتش بیشتر و بیشتر آشنا می‌کند.

اولین سالگرد وفات نمونه انسانیت و پایمردی و صبر و استقامت و وفاداری را خانواده مرحوم منصور امیرخانی و به خصوص دو فرزندش برومندش تسلیت می‌گوییم.

 




رتبه‌بندی کشوری هیئت‌های ورزشی

 همکاران ما در کانال ورزش اردبیل نیوز، در مطلب کوتاهی با اشاره به رتبه‌بندی هیئت‌های مختلف ورزشی در سطح کشور، خواستار شفافیت و انتشار نامه فدراسیون‌ها، همزمان با اعلام خبر مربوطه شده‌اند.

انگشت گذاشتن بر موضوعی که در سال‌های گذشته بارها موجب سوء استفاده طالبان قدرت و طرفداران دیده شدن‌ها و مطرح شدن‌ها گردیده کاری بجا و به موقع می‌باشد. معمولا در اواخر سه ماهه اول سال، موتور اعلام رتبه هیئت‌های ورزشی روشن می‌شود و رؤسایی که بقای خود و دست نشانده‌ها را در بزرگنمایی‌ها، خودمحوری‌ها و خودکامگی‌ها جستجو می‌کنند، سینه چاک مقام‌هایی می‌شوند که توان مشغول کردن اذهان برای مدتی هرچند محدود را داشته باشند.

در بوق و کرنا کردن رتبه‌بندی های اعلام شده با اهداف و نیات خاص انجام می‌شود. هیئت‌هایی که ورزشکارانش مدال‌آوری کرده و از سکوهای قهرمانی بالا رفته و یا بحث آموزش را مورد توجه قرار داده‌اند، بدون توسل به نامه فدراسیون‌ها برای مردم و علاقه‌مندان ورزش قابل احترام و شایسته تکریم می باشند. اما چیزی که زمینه نگاه منفی به برخی از رتبه‌بندی ها را فراهم می‌کند عدم همخوانی رتبه اعلامی از سوی فدراسیون‌ها با واقعیت‌های موجود در جامعه می‌باشد.

برای از بین بردن هرگونه شک و شبهه و جدا کردن چهره‌های آمارساز و شهرت باز از خدمتگزاران واقعی، انتشار پارامترها و امتیازهای کسب شده توسط هیئت‌ها همراه با نامه فدراسیون‌ها لازم و ضروری است.

وقتی یک هیئت ورزشی ادعای قرار گرفتن در رأس هیئت‌های کشوری را می‌کند باید برای جلب هرچه بیشتر اعتماد جامعه ورزش، نسبت به اعلام امتیازات و موارد مربوط به کسب امتیاز اقدام نماید.

 برخی رفتار‌های رخ داده در سال‌های نه چندان دور، اعتماد به رتبه هیئت‌های ورزشی اعلامی از فدراسیون‌ها را کم رنگ کرده است. وقتی نام یک رشته ورزشی در ردیف اول استان ها قرار می‌گیرد ولی در سطح جامعه اثری از آن دیده می‌شود، مردم کم کم به چنین رتبه‌ها و مقام‌ها بی‌تفاوت می‌شود.

به عنوان مثال، در سال‌های گذشته هیئت فوتبال استان اردبیل بر اساس نامه ساکت دبیر کل وقت فدراسیون فوتبال به عنوان دوم کشور مفتخر شده بود ولی از آن جائی که واقعیت‌های فوتبال استان، تعداد تیم‌های حاضر در لیگ‌ها و تعداد ملی پوشان در سطوح مختلف نمی‌توانست چنین رتبه‌ای را تأیید بکند مشکوک بودن حرکت فدراسیون و اعطای چنین رتبه‌ای به هیئت فوتبال استان مطرح شد.

اگر سرفصل‌هایی که به آن‌ها امتیاز تعلق گرفته منتشر می‌شد، می‌توانست بسیاری از ابهامات را رفع نماید و زمانی که به درخواست رسانه‌ها در این مورد اهمیتی داده نشد و سؤال‌ها بی‌جواب ماند، از وجود دست‌های پشت پرده سخن گفته شد.

از قدیم گفته‌اند: آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. اگر هیئت‌های ورزشی به صحت و سقم رتبه‌های اعلام شده از فدراسیون‌ها اطمینان کامل دارند باید از پیشنهاد اعلام امتیازات و ریز آن استقبال بکنند. بدون شک در صداقت آن‌هایی که امتیاز تعلق گرفته به هیئت‌ها را جزء اسرار مگو و از محرمانه‌ترین اسناد می‌دانند، باید شک کرد. حتما در کفش شان ریگی وجود دارد که میزان اعتماد به آن‌ها هر روز با یک چالش جدوی روبرو میشود.

کارآیی یک هیئت ورزشی و میزان موفقیت آن، بستگی به نتایج حاصله در رقابت‌های مختلف دارد. هیئتی که تیمی در سطوح بالای لیگ نداشته باشد و یا یک ملی پوش و یار ثابت در یکی از تیم‌های ملی در مقاطع مختلف سنی معرفی نکند و یا مسابقات اش فقط در یک سطح و آن هم به عنوان اغواء کننده لیگ برتر برگزار شود و یا در مسابقاتش بحث سقوط، جایگاهی نداشته باشد و یا اعطای عناوین مختلف و پناه بردن به کلمات و آمارهای ساختگی، کار همیشگی باشد قرار گرفتن اش در رتبه‌های بالا جز افسوس و شک کردن به هر آن چه که رتبه‌بندی هیئت‌های ورزشی است نمی‌تواند نفع دیگری برای عوامل این حرکت داشته باشد.

شفاف‌سازی یکی از نیازهای اساسی و ضرورت اداره نهادها و تشکیلات اداری و مردمی است. اگر شفافیت نباشد شک و تردیدها در مورد عملکردها و ادعای مسئولین افزایش پیدا می‌کند. شفافیت در واقع متضاد پنهان کاری است. پنهان کاری معمولا از آن جهت انجام می‌شود که فرد یا نهادی قصد دست زدن به اعمالی خلاف قانون داشته باشد.

اگر می‌خواهیم که مردم و جامعه ورزش به رتبه‌های اعلامی اطمینان داشته باشند، چاره‌ای جز انتشار نامه فدراسیون به همراه پارامترهای اعلامی و امتیازهای اخذ شده نبوده و نیست. عدم همراهی هیئت‌های ورزشی و اصرار برای پنهان کاری می‌تواند خبر از آمارسازی‌ها برای تصاحب عناوین آنچنانی داشته باشد

 




انتظار از دولت جدید؛مبارزه با فساد در ورزش

سال هاست که از فساد در ورزش و لزوم مبارزه جدی با آن حرف زده می‌شود. در سال‌های اخیر هر فردی که در تشکیلات ورزش به پست و مقامی دست یافته اولین حرف و سخن‌اش در ارتباط با مبارزه با فساد بوده است.

برای فساد در فوتبال پرونده‌های قطوری تشکیل دادند و مجلس شورای اسلامی نیز در آن ورود پیدا کرد ولی مبارزه قاطع و خشکاندن ریشه آن همچنان با اما و اگرها مواجه بوده است.

در ورزش، مسئولین مربوطه اگر می‌توانستند جریان فرصت طلب و مخرب را شناسایی و پای آن‌ها را از صحنه ورزش قطع بکنند، بسیاری از مشکلات مرتبط با فساد مرتفع می‌گردید.

جریان سودجوی منفعت پرست سر منشأ فساد در ورزش است. مبارزه با آن، کار چندان سخت و غیر ممکنی نیست. اگر اراده بر مبارزه و قلع و قمع کردن‌اش استوار باشد در کمترین زمان می‌توان کارهای ماندنی و فراموش نشدنی انجام داد.

این روزها علاقه‌مندان به ورزش امیدوارند که در دولت جدید تکلیف شعارهای سال‌های اخیر یعنی مبارزه با فساد در ورزش روشن بشود.

رئیس دولت جدید با تجربه‌ای سنگین از چگونگی برخورد با عاملان فساد، در ‌بخش ورزش نیز مطمئنا قادر است با به کارگیری نیروهای جوان و کارآمد و نترس و شجاع این بحث را برای همیشه به پایان برساند.

با شناختی که از رییس جمهور منتخب وجود دارد روزهای بسیار روشن و امید بخشی را می‌توان برای ورزش پیش‌بینی کرد. روزهایی که می‌تواند قطار ورزش را بر روی ریل توسعه و صداقت برگرداند و برای آن سرنوشت خوب و قابل اتکایی رقم بزند. محکم برداشتن قدم اول در دولت مردمی برای ورزش در انتخاب مسئول و وزیر مربوطه خواهد بود. وزیر باید فردی باشد که اجازه نفوذ جریان فاسد و مخرب در ارکان وزارتخانه را ندهد و فرصت ابراز وجود افراد دلسوز و خیرخواه ملک و ملت را فراهم بسازد.

در دولت جدید به پایان رسیدن ماجرای قرارداد ویلموتس و اعلام نظر نهایی در مورد عاملان آن مورد انتظار می‌باشد. برخورد با متخلفانی که در ارتباط با فساد پرونده دارند، می‌تواند عاملی برای توقف عملیات و اقدامات کسانی باشند که چون زالو سال هاست خون ورزش را می‌مکند و از آن طلبکار نیز می‌باشند.

با شروع به کار دولت جدید، پایه‌های فعالیت و یکه تازی دروغگویان، مفسدان، شارلاتان‌ها و نان به نرخ روز خورها در ورزش لرزان خواهد شد چرا که با برنامه ریزی مناسب و به کارگیری افراد متعهد و دوستدار انقلاب، برای ن ها جایی در ورزش نخواهد بود.انشااله.

 




نیاز ورزش به مدیرانی صادق و راستگو

تغییرات ساختاری در مدیریت ورزش کشور قریب الوقوع است. بدون شک با استقرار دولت جدید، روش و تفکر حاکم بر ورزش کشور دچار تحول خواهد شد و همه امیدوارند که مدیریت جهادی جایگزین مدیریت خودکامگی، من درآوردی و باری به هر جهت بودن گردد.

ورزشی‌ها و کسانی که دلشان به حال جوانان و ورزشکاران می‌سوزد، آرزو می‌کنند که با هدایت مدیریت جدید، ورزش در مسیر پیشرفت و دگرگونی حرکت بکند و از همه مهمتر امور اداره آن در کشور به اهلش واگذار گردد.

یکی از بزرگترین معضلات ورزش در سال‌های اخیر، گرفتار شدن مدیران در دام روزمرگی بوده است. بیشتر آن‌هایی که بر اثر اتفاق و یا روابط پشت پرده در ورزش قد علم کرده‌اند ورزش را به عنوان پلی برای رسیدن به مناصب بالاتر قرار داده و آن را سکوی پرتاب دانسته‌اند. این گونه تفکر موجب شده است که روزمرگی را بزرگ و بزرگتر کنند و با پر و بال دادن به درخشش‌های اتفاقی خود را ناجی معرفی نمایند و برای رسیدن به مقام‌های بالاتر هر روز نقشه جدیدی بکشند و اقدامی نو پیاده نمایند.

نظرسنجی از ورزشی‌ها بر نارضایتی از مدیران ورزش در سال‌های اخیر مهر تأیید می‌زند. بی‌اعتمادی به مدیران ورزش در جامعه ریشه دوانیده و این امر در سطح استان‌ها نیز چهره خود را نشان داده است. همه امیدوارند در دولت جدید رفتار و برخورد مسئولان ورزش به ترتیبی باشد که بتواند بی‌اعتمادی را از بین ببرد و راه را برای همکاری و مساعدت استخوان خرد کرده‌ها و صاحبان اصلی ورزش برای پیشبرد اهداف هموار نماید.

متأسفانه رفتار برخی چسبیده‌های ورزش برای ادامه مدیریت و ماندن در قدرت چندش آور است. آن‌هایی که حضورشان در مدیریت و یکه تازی‌شان در مدیریت ورزش از سر صدقه دولت یازدهم و دوازدهم بوده است وقتی احساس خطر کرده و فهمیدند که مردم تمایلی برای ادامه سیاست دولت دوازدهم ندارند به فکر تغییر موضع افتادند و در گام اول سفیرانی را به ستادهای انتخاباتی نامزدهایی که از شانس بالاتری برای انتخاب برخوردار بودند،گسیل داشتند و برنامه‌ریزی کردند تا آن‌ها در ستادها مدام از محاسن، قدرت و کارآیی عزیزانشان سخن بگویند. آن‌ها خواستند به همه بقبولانند که مدیران مورد نظر آن‌ها از همان روز اول تولد هوادار اصولگرا‌ها بوده‌اند و مدیریت‌شان در دولت یازدهم و دوازدهم اتفاقی و نتیجه اصرار و پافشاری مسئولین و فامیل و اقربا بوده است.

این قبیل افراد که می‌توانند زود رنگ عوض بکنند این بار حتما تیرشان به سنگ خواهد خورد چرا که مردم با حضور در پای صندوق‌های رأی “نه” محکمی به وضعیت فعلی گفته‌اند و دست اندرکاران دولت جدید چاره‌ای جز ایجاد تغییرات و خداحافظی با مدیران دچار روزمرگی و بدون پیشینه و کارنامه مدیریتی ندارند.

مطمئن در دولت جدید که رئیس آن پرچمدار مبارزه با فساد، قلدری و قانون شکنی است، جایی برای مدیران نوچه پرور و چماق داران حرمت شکن و مدیران تحمیلی در ورزش نخواهد بود.

بارها گفته شده که یکی از ویژگی‌های مهم یک مدیر جهادی صداقت، راستگویی و جوانمردی است. این خصوصیات برای مدیران ورزش از اصلی‌ترین و اساسی‌ترین پارامترهای مورد نیاز می‌باشد. در دولتی که رئیس آن به صداقت و درستی معروف است، امکان ادامه خدمت به افراد دروغگو و پرحاشیه وجود نخواهد داشت.

مردم به مدیرانی خوش فکر و علاقه‌مند به متن و بی‌تفاوت به حاشیه‌ها نیاز دارند. کسانی که در دو دولت گذشته صاحب جاه و جلال و جبروت بوده و در ورزش کشور و استان‌ها کاری نکرده و اقدام مؤثری ننموده‌اند چرا برای ماندن و ادامه وارد کردن ضربه به ورزش اصرار می‌ورزند؟ ورزش ما بالاتر از هر چیز به مدیرانی صادق، راستگو و پرتلاش نیاز دارد، کاری که امید است دولت جدید در انجام آن موفق عمل نماید. انشااله

 

 




روحیه جهادی و باز شماری صندوق‌های رأی شورا

طولانی شدن تعیین تکلیف انتخابات شورای شهر اردبیل و تأیید نهایی آن به مطرح‌ترین موضوع در سطح جامعه تبدیل شده است.

انتظار می‌رود کاری که در ارتباط با منافع مردم و جامعه است، صبورانه و در کمترین زمان ممکن مورد توجه قرار بگیرد و به این ترتیب از جّو‌سازی ها و هو و جنجال‌ها و تبلیغات منفی جلوگیری بشود.

مردم استان اردبیل در جریان اتنخابات ریاست جمهوری و شورای اسلامی شهر و روستا با موفقیت آزمون بزرگی را پشت سر گذاشتند و با درصد بالای مشارکت، عشق و علاقه خود به نظام و انقلاب را نشان دادند. وظیفه مسئولین در هر رده و سطحی که هستند حفظ آرای مردم و دور نگاه داشتن آن از برخی احتمالات و فرصت ندادن به جریانات بهره بردار از موقعیت‌ها می‌باشد.  نمی‌توان کتمان کرد که در شرایط موجود و در حالی که در گوشه و کنار شهر از رایزنی برای تعیین سرنوشت هیئت رئیسه شورا و شهردار سخن گفته می‌شود، عدم تعیین تکلیف به موقع و تسریع برای رسیدن به نقطه نهایی می‌تواند معظلاتی را به دنبال داشته باشد.

اگر تصمیم به بازشماری تمامی صندوق‌ها گرفته شده، برنامه‌ریزی برای تعیین تکلیف در حداقل زمان ممکن، نقش مؤثری در ارج نهادن به خواست مردم و در نهایت برچیده شدن بساط اعتراض‌ها، تهمت‌ها، شایعات و هر گونه شائبه می‌باشد.

استفاده از فرصت برای تخریب برخی‌ها و یا اعمال فشار برای بالا آوردن و یا پائین کشیدن نامزدها، کار کسانی است که در این میان منافع خود را در خطر می‌بینند و یا نقشه‌ها و رؤیاهایشان را در آستانه فنا و نابودی مشاهده می‌کنند. به این قبیل افراد که متأسفانه تعدادشان نیز کم نیست، نباید امکان ابراز وجود داده شود.

برخی‌ها نیز از جّو موجود برای مقصر جلوه دادن این یا آن استفاده می‌کنند. قضاوت در مورد عاملین برخی از گلایه‌ها و نابسامانی‌ها، وظیفه مسئولین مربوطه و قوه قضائیه است. مسلما آن‌ها به هیچ عنوان تحت تأثیر فضای مجازی و شعارها و رجزهایی که بیشتر‌شان دلایل مادی و از جمله سفارشی بودن مطالب می‌تواند باشد، قرار نمی‌گیرند. پس اگر دوست داریم حق به حقدار برسد و نتایج انتخابات به همان ترتیبی که مردم خواسته‌اند اعلام بشود، اجازه بدهیم در فضایی جدا از تبلیغات مسموم و مغرضانه و در نهایت با اثبات بی‌طرفی و صیانت از رأی مردم انجام پذیرد و خوشحالی مردم از بابت حضور در انتخابات و دستیابی به نتیجه مطلوب مضاعف بشود.

شجاعت در اجرای برنامه‌های جسورانه یکی از ویژگی‌های مدیران جهادی است. یک مدیر جهادی باید جرئت تصمیم‌گیری حساب شده و جسورانه را داشته باشد و روی این اصل اگر نتایج بازشماری حتی به سمت ابطال انتخابات نیز برود، انتظار می‌رود در اجرای قانون و حاکمیت روح آن لحظه‌ای درنگ نشود.

بدون شک برابر هر تغییری در نتیجه انتخابات ممکن است عده‌ای مقاومت و مخالفت نمایند اما مسئولینی که روحیه جهادی داشته باشند همیشه برای احقاق حق و کنار زدن باطل و بالا بردن ضریب اعتماد در جامعه تا حد توان تلاش خواهند کرد.

 




بی نظمی؛ خطرناک‌ترین آفت در اداره امور

ورزش از وجود کسانی که جز دروغ و دروغگویی هنر دیگری ندارند باید پاکسازی شود. اگر این کار صورت بگیرد گره‌های زیادی از مشکلات موجود ورزش باز و برطرف می شود.

در هر مجموعه‌ای که مسئول مستقیم آن عادت به دروغ گفتن داشته باشد و یا دروغ را وسیله‌ای برای ایجاد حاشیه امن و سرپوش گذاشتن بر خیلی از ضعف‌ها قرار بدهد، توقع صداقت و یک رنگی در مجموعه  غیر ممکن است. وقتی مدیری توان و ظرفیت اعمال قدرت نداشته باشد به دنبال بهانه خواهد بود تا بلکه با برچسب زدن به دیگران بتواند راه میدان دادن به دوستان و هم پیمانان و هم راهان را فراهم نماید.

این قبیل اقدامات آفتی بزرگ برای مدیریت و حرکت رو به جلو مجموعه می‌تواند به حساب‌آید. هر مجموعه‌ای به مدیریت افرادی نیاز دارد که فرق مدیریت با خودکامگی و بی‌تعهدی را بداند. مدیر اگر از به کارگیری شعاردهندگان و مشتی بله قربان گو و ثناگو خودداری بکند و به جای حاشیه به متن بپردازد، سهل‌تر می‌تواند بر مشکلات غلبه بکند و برای بهبود امور در مجموعه تحت مدیریت گام بردارد.

به کارگیری روش‌های مذموم و ناپسند چون بی‌حرمتی به برخی‌ها و یا با قلدری لمپن مآبانه و بدگویی از زمین و زمان و فقط خود و اطرافیان را قبول داشتن، هیچ دردی را نمی‌تواند درمان بکند. زمانی که گوشی برای شنیدن سخن ناصحان و دلسوزان وجود نداشته باشد اعتراض در برابر حرف حق و اجیر کردن مشتی طالبان سیم و زر و به کارگیری عاشقان قدرت امری طبیعی جلوه می‌کند.

خیلی زشت و ناپسند خواهد بود که مدیران و دست اندرکاران امور در یک جامعه اسلامی و انقلابی به دنبال شایعه پراکنی، برچسب زنی و متهم کردن این و آن باشند. انرژی که برای گل آلود کردن آب و یافتن موارد جدید برای تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی صرف می‌شود اگر در راه صحیح و اصولی‌اش مورد استفاده قرار بگیرد حجم قابل توجهی از نابسامانی‌ها را می‌تواند مرتفع بکند ولی گویا ناف عده‌ای آویزان از پست‌ها و مناصب را در کتمان حقایق و پر و بال دادن به ادعاهای واهی بریده‌اند.

ورزش جدا از‌بخش های دیگر جامعه نبوده و نیست. حضور جریانی طالب قدرت و علاقه‌مند به میز و منصب، همیشه در فکر ماندن و ابقا به هر بها و بهانه‌ای هستند. آن‌ها برای دست یابی به هدف از ایجاد تفرقه و تحریک احساسات گرفته تا حرمت شکنی و کینه و و یا کارهایی از این دست خودداری نمی‌کنند.

بی نظمی

یکی از ویژگی‌های این افراد دامن زدن به بی‌نظمی هاست. تن ندادن به قانون توسط هر شخص و یا گروهی بی‌نظمی ایجاد می‌کند. بی‌نظمی خطرناک‌ترین آفت در اداره امور هر نهاد و هر تشکیلاتی می‌باشد. بی‌نظمی وقتی در درون مجموعه‌ای به اوج می‌رسد که در آن کسانی مغالطه و شعار دروغین و فریبنده، خلاقیت و حتی پیشتازی در جامعه را مطرح و به آن افتخار ‌کنند.

در مجموعه‌هایی که بی‌نظمی حاکم باشد خبری از برنامه‌ریزی نخواهد بود. هر برنامه نیازمند نظم است و مسئولین بی‌برنامه در مجموعه‌های ورزشی، عاملین اصلی بی‌نظمی و دامن زدن به آن می‌باشد.

ادعای برنامه محوری

مکرر مشاهده شده که برخی از دست اندرکاران ورزش، برنامه محوری را از افتخارات خود دانسته و در اطراف آن بارها و بارها اظهار فضل نموده‌اند. این ادعا در حالی صورت گرفته که تاکنون در سطح جامعه از آن برنامه‌ها پرده‌برداری نشده و در اختیار افکار عمومی قرار نگرفته است.

مسئولی که خود و مجموعه تحت مدیریتش را برنامه محور می‌نامد و می‌داند، باید برنامه تنظیمی را منتشر بکند و افکار عمومی را برای پیگیری و توجه به میزان تحقق آن‌ها دعوت بکند. پس زمانی که حرف بزنیم و خبری از اثبات ادعا وجود نداشته باشد یعنی حاکمیت بی‌نظمی در مجموعه و رشد یکی از آفات خطرناک به نام بی‌اعتمادی.

چرب زبانی

ورزش برای موفقیت در سطح کشور و استان‌ها نیاز به مدیریتی مخلص، متعهد، شجاع و بالاخره کاربلد دارد. وضعیت فوتبال کشور در سال‌های اخیر نشان دهنده عدم موفقیت آن به دلیل ضعف در مدیریت هاست. مدیری که در فکر اعمال مدیریت رفاقتی و قومی و قبیله‌ای باشد و مدیری که فاقد ظرفیت لازم برای پذیرش انتقاد باشد و مدیری که حرف و عملش همخوانی نداشته باشد، مجموعه را به حال و روز نامساعدی دچار می‌کند و چون قادر به دل کندن از میز مدیریت و موفقیت بادآورده نیست از ریسمان ظاهرسازی و چرب زبانی آویزان می‌شود و دام فریب می‌گستراند تا شاید بتواند چند روزی بر عمر مدیریت سراسر پرحاشیه‌اش بیفزاید.

جریان‌سازی کاذب

به چه دلیل عده‌ای برای قدرت نمایی در ورزش علاقه‌مندند و چگونه به هر بهایی می‌خواهند آن چه را که دارند از دست ندهند؟ مدیران راه گم کرده‌ای که سر از ورزش در آورده‌اند چه مزیت‌ها و ویژگی‌هایی دیده‌اند که هرگز به ترک صحنه آن رضایت نمی‌دهند؟

چرا زمانی که احساس خطر می‌کنند و پایه‌های صندلی مدیریت خود را لرزان می‌بینند به جریان‌سازی کاذب روی می‌آورند؟ چرا می‌خواهند با راه انداختن بحث‌های انحرافی، حاشیه‌سازی و درگیری اذهان، مردم و دوستداران ورزش را به موضوعات فرعی و دست چندم و بی‌پایه و از اساس کذب متوجه نمایند؟ یکی از راه‌هایی که می‌تواند در بهبود اوضاع درهم و آشفته فوتبال مؤثر واقع شود، جمع شدن بساط حرف زدن علیه یکدیگر و منتقدان است. آن چه در این عرصه اتفاق می‌افتد به هیچ عنوان شایسته و در خور شأن فوتبال نمی‌تواند باشد.

عیار مرد

ورزش را به دلیل شرایط و روحیه حاکم بر فضای آن، پهلوان پرور می‌دانند. جامعه انتظار دارد که فعالین در این عرصه، جوانمرد، بامرام، راستگو و صادق بوده و با صفات مذمومی چون بدگویی، زیرآب زنی و پرونده‌سازی غریبه باشند. اگر افراد صادق و راستگو جای خود را به آویزان‌های بی‌مرام بدهند بروز و وظهور هر رفتار زشت و ناپسند در آن نمی‌تواند دور از دسترس باشد.

از قدیم گفته‌اند: “عیار مرد را به همت او می‌سنجند نه هیبت او”. دیگر دوران زوربازو، تهدید و زخم چشم گرفتن گذشته است. برای ورزشی‌ها آنهایی عزیز هستند که با همت خود برای ورزش کاری کرده‌اند کارستان. آن‌هایی مورد توجه مردم هستند که کمتر شعار بدهند و بیشتر عمل نمایند و آن‌هایی می‌توانند موفق بشوند که از وابستگی به افراد قلدر مآب بکاهند و با اتکاء به خداوند بزرگ و چشم داشتن به عنایت وی روزگار بگذرانند و مدیریت بکنند.

مرا زور و پیروزی از داور است

نه از پادشاه و نه از لشگر است.

خوش خیال

این نوشته هیچ قصد و غرضی جز کمک به روند اصلاح ساختار ورزش ندارد. مسئولان ورزش در هر سطحی از مسئولیت باید از چسبیدن بیشتر به فرم، اسم و ظاهر خودداری بکنند و به آن دل خوش نشوند و از محتوا و باطن ورزش غافل نگردند. از کارهای صوری و سطحی دوری کنند و به عمق مسائل، متن و ریشه متوجه شوند. می‌خواهیم در ورزش از روابط و نقش آفرینی آن کاسته شود وضوابط در اولویت کارها قرار بگیرد، شایسته سالاری حاکم گردد و از نظریات و ایده‌های پیشکسوتان و جوانان خلاق و با فکر استفاده شود.

در سطح استان‌ها هیئت‌های ورزشی را از قائم به شخص بودن نجات بدهند و برای همیشه بساط مهندسی کردن مجامع انتخاباتی جمع شود و امور مدیریتی آن‌ها به دست افراد دلسوز و علاقه‌مند شپرده شود.

 

 




میدان فوتبال برای فوتبال است، بهانه تراشی نکنیم

گفتیم که زمین فوتبال زمین اسبدوانی نیست. زمینی برای نمایش اسب‌ها و برگزاری جشنواره اسب‌های اصیل و زیبا نیست. گفتیم در حالی که شهر اردبیل با کمبود زمین فوتبال مواجه است، تعطیل کردن مسابقات برای راه رفتن اسب‌ها در این زمین، منطقی و قابل قبول نمی تواند باشد. می‌گوییم اگر زمین فوتبال ورزشگاه تختی غیر قابل استفاده هم باشد به این بهانه نباید آن را به زمین جشنواره اسب تبدیل بکنیم. زمین مربوط به مسابقات و جشنواره‌های اسب ویژگی‌های خاص خودش را دارد. باور کنیم که فوتبالی‌ها دوست ندارند زمینی که برای آن‌ها یادآور تاریخ فوتبال منطقه است زیر سم اسب‌های گرانقیمت قرار بگیرد.

همه این گفته‌ها از روی عشق به فوتبال و زمین استاندارد تختی است که در دل خود، گنجینه‌ای از تاریخ پرافتخار و حوادث خوب و بد فوتبال را به همراه دارد.

بپذیریم، برازنده نیست که برای رفع مشکل یک هیئت ورزشی، امکانات هیئت و یا رشته دیگر را از حالت اولیه‌اش خارج بکنیم. ورزشگاه تختی و زمین آن مختص فوتبال است. هنر نیست که به خاطر یک رشته، فعالیت یک رشته دیگر را تعطیبل بکنیم و یا آن را مورد بی‌مهری قرار بدهیم. اگر این جشنواره بر اساس ادعای مسئولین در تقویم فدراسیون جهانی جای گرفته، مسئولینی که این قدر حرص و جوش جشنواره را می‌خورند چرا تا به حال به فکر ایجاد امکانات برای آن نیفتاده‌اند؟

در دو یا سه سال گذشته بی‌تفاوت مانده‌ایم و حالا زمین و زمان را به هم می‌دوزیم که اگر برگزار نشود امتیاز از دست می‌دهیم و چون چاره نیست باید شلاق‌ها را بر تن فوتبال استان و زمین ورزشگاه تختی فرود آوریم.

بعد از انتشار مطلب “میدان فوتبال یا میدان اسبدوانی” خوشحالیم که امروز روابط عمومی اداره کل به آن عکس العمل نشان داد و از قول دو معاون اداره کل برگزاری جشنواره، به زیر کشت رفتن زمین تختی در آینده و از همه مهمتر اعلام بی‌ضرر بودن حرکت‌ها و راه رفتن اسب‌ها در روی چمن را اعلام نمود.

معاون پشتیبانی معتقد است که اسب‌ها روی چمن راه می‌روند و این راه رفتن‌ها به چمن آسیبی وارد نمی‌کند!!وی حتما متخصص کشاورزی و چمن‌های فوتبال است که چنین صریح در مورد آن اظهار نظر می‌کند. وی برای این که صحت گفته‌های خود و کذب بودن ادعای ما را اثبات بکند، بهتر است به روابط عمومی دستور بدهد که همین امروز از زمین چمن ورزشگاه تختی فیلمبرداری کنند و پس از پایان جشنواره نیز این کار را انجام بدهند و با مقایسه دو حالت برای منتقدین آب صابون سفارش بدهند.

می‌توان از وی سؤال کرد که دلیل بررسی کفش‌های بازیکنان فوتبال در زمان ورود به زمین توسط داوران چیست؟ وقتی سم اسبان و نعل آن‌ها به چمن آسیب نمی‌زنند استوک‌های کفش بازیکنان حتما نمی توانند ضرری وارد نمایند. نظریه معاون اداره کل ورزش و جوانان استان اردبیل می‌تواند در سطح جهان مورد استفاده قرار بگیرد.

باید اجازه بدهند که از دو معاون اداره کل بپرسیم که آیا اسب‌ها در موقع ورود به زمین از پیست تارتان عبور خواهند کرد یا نه؟ آیا فکر می‌کنند نعل اسب‌ها با تحمل سنگینی وزن آن‌‌ها برای پیست تارتان ایده ال است؟ چرا دویدن روی پیست‌های تارتان فقط با کفش‌های مخصوص مجاز است؟ آیا تازگی‌ها عبور اسب‌ها در پیست‌هایتارتان بلامانع اعلام شده و آسیب‌زا نمی‌باشد؟

ای کاش با توسل به حرف‌ها و بهانه‌های آنچنانی برای سرپوش گذاشتن به واقعیات اقدام نمی‌کردیم. با مردم صادقانه حرف می‌زدیم و با پیش کشیدن بحث‌هایی چون بی‌ضرر بودن راه یافتن اسب برای چمن ورزشگاه یا پیست تارتان مخاطبان ورزش را ناآگاه فرض نمی‌کردیم.

با همه احترامی که به پرورش دهندگان اسب و اعضای هیئت اسبدوانی استان قائل هستیم، ولی برگزاری جشنواره در ورزشگاه تختی را امری اصولی، منطقی و منطبق با واقعیات نمی‌بینیم.

ضمنا مسئولین بهداشت محیط با برگزاری این جشنواره در داخل شهر و در محلی که در مجاورت مراکز درمانی، مناطق مسکونی و ادارات است، موافقت کرده‌اند؟ آیا برای




آدرس غلط ندهیم؛ در زمین چمن طبیعی تبریز جشنواره زیبایی اسب برگزار نشده است

جشنواره زیبایی اسب در زمین چمن یادگار حضرت امام(ره) تبریز هیچ زمانی برگزار نشده و برای توجیه کارها و اقدامات خود آدرس غلط ندهیم.

رئیس هیئت سوارکاری شهرستان اردبیل در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفته است: “اخیرا در کشور لندن(حتما منظورشان کشور انگلستان و شهر لندن می‌باشد)، استادیوم آزادی و استادیوم یادگار امام(ره) در تبریز نیز چنین مسابقاتی در زمین‌های چمن ورزشگاه‌ها برگزار شده و هیچ گونه آسیبی به ورزشگاه و خصوصا زمین چمن وارد نشده است”.

باید به اطلاع عزیزانی که دانسته و یا ندانسته از برگزاری جشنواره در زمین چمن یادگار حضرت امام(ره) خبر می‌دهند برسانیم که جشنواره اسب در ورزشگاه یادگار امام نه در زمین چمن طبیعی بلکه در فضای آزاد پیست دوچرخه سواری انجام شده است.

به این معنی که فضای وسط پیست که چمن مصنوعی بوده برای برگزاری جشنواره در نظر گرفته شده و روی چمن پوشانده شده و سپس از ماسه مخصوص استفاده شده است. حتی علیرغم اقدامات بازدارنده از جمله پوشش لازم، متأسفانه چمن مصنوعی فضای پیست دوچرخه سواری نیز آسیب دیده است.

پس جشنواره اسب در ورزشگاه یادگار امام در محوطه وسط پیست دوچرخه سواری و نه در زمین چمن برگزار شده است. راستی چه لزومی دارد که به افکار عمومی آدرس غلط بدهیم. کدام عقل سلیمی می‌تواند بپذیرد که اسب در روی چمن طبیعی راه برود آن هم از صبح تا شب، ولی هیچ آسیبی به آن نرساند. این هم گویا از یافته‌های جدید است.

عکس‌های زیر مربوط به جشنواره تبریز است. علاقه مندان به محل جشنواره که پیست دوچرخه سواری است و زمین آن که پوشیده از ماسه است توجه بکنند. حالا ما ادعا بکنیم که در زمین چمن طبیعی ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز برگزار شده و به چمن نیز آسیبی وارد نشده است. باید مواظبت بکنیم که از حول حلیم در دیگ نیفتیم.

 




سر بی کلاه ورزش اردبیل از شورای ششم

ورزش اردبیل علیرغم همه ادعاها، فعالیت‌ها، تلاش‌های شبانه روزی و دوندگی‌ها، قادر به تصاحب یک کرسی از 11 کرسی شورای شهر نشد و همانند پنج دوره قبلی از شورای ششم نیز سری بی‌کلاه نصیبش گردید.

به راستی که ورزش و جامعه ورزش اردبیل تا پایان دوره چهارساله شورای ششم، حق هیچ گونه گلایه و انتقاد از عملکرد شورا در قبال ورزش را نخواهند داشت. آشی است که خودمان پخته‌ایم و اگر شور باشد و یا از داغی آن زبانمان بسوزد و یا از زخم زبان‌ها و بی‌تفاوتی ها دلمان آزرده شود، باید بسازیم، چرا که خود کرده را تدبیر نیست.

زمانی که مدعیان دنیای ورزش در ستادهای مخالفان و دشمنان ورزش روز و شب بگذرانند و برای آن‌ها سینه چاک نمایند باید هم ورزش در شورا و شهرداری غریبه‌ای بیش نباشد.

افرادی که به خوبی با عملکرد ورزشی تک تک نفرات در شورای چهارم و پنجم آشنا هستند و می‌دانند که کدام یک از آن‌ها در طول چهارسال دوره مسئولیت در مقابل ظلم به ورزش سکوت کرده اند، چطور خود را برای حضور در ستاد آن‌ها راضی کردند و برای افزیش سبد رأی مخالفان ورزش عرق ریختند؟

با این وضعیت آیا باید باز هم در انتظار معجزه بنشینیم و یا کاسه گدایی در دست به سراغ مخالفان سرسخت ورزش برویم و بی‌توجهی و عناد و یک دندگی آن‌ها در قبال ورزش مواجه بشویم؟ باور کنیم که هر ضربه‌ای که به ورزش اردبیل وارد شده دلیلی جز بی تفاوتی خودمان نسبت به آن نمی‌توانیم پیدا بکنیم

این بار از طرف ورزشی‌ها، کاندیداهایی قدر، توانا و دارای رزومه و کارنامه وارد عرصه رقابت شده بودند. چهره‌هایی چون نادر پیران، حسن پورعلی، بهنام کمالی و … که می‌توانستند در صورت حمایت و کسب رأی لازم، به طور مطلوب از جایگاه ورزش در شورا دفاع نمایند و دیگر اعضا را نسبت به برخورد آحترام آمیز با ورزش مجبور نمایند. ولی نخواستیم و در نهایت نتوانستیم در تاریخ شورای شهر اردبیل سنت شکنی بکنیم و با انتخاب نفرات و افراد ورزشی حق طبیعی جامعه ورزش را از شورا باز ستانیم.

حالا اگر ورزشکاران و یا مسئولین ورزش و تیم‌های ما، ساعت‌ها در پشت درِ منتخبین شورا در انتظار ملاقات به سر برند، نباید ناراحت شوند و دلگیر، این گونه رفتارها حاصلی از عملکرد خودمان خواهد بود، یعنی این که از ماست که بر ماست.

ترکیب شورای ششم و سابقه آن‌ها نشان می‌دهد که ورزش در این شورا نیز نباید به عنایت و نگاهی محبت آمیز امیدوار باشد. ورزش از دست برخی از این‌ها سخت آزرده خاطر شده است. از آن‌هایی که مدعی ورزشی بودن هستند ولی در عمل همچون غریبه‌ها رفتار کرده‌اند، خود نخواستیم و هر گونه اقدام و اظهار نظری نمی‌تواند برای ما نتیجه‌ای داشته باشد چرا که از قدیم گفته‌اند: دالدان آتان داش، توپوغا دیر.

همت و یکپارچگی ورزشی های اردبیل می توانست خیلی از معادلات انتخابات شورای ششم را به هم بزند ولی چاره ای نبود بعضی ها علیرغم همه ادعاهایی که دارند در بحث شورا منافع شخصی و باندی را به منافع ورزش ترجیح دادند و در نتیجه کاری که نباید می شد انجام پذیرفت و ورزشی ها باز هعم از داشتن نماینده در پارلمان محلی محروم شدند.

ورزش اردبیل سال هاست که مورد توجه قرار نمی گیرد، برایش فقط خوب شعار می دهند و با وعده، ورزشی ها را سر کار می گذارند.