1

فضول باشی و ترفند‌های تبلیغاتی در انتخابات شورا

فضول باشی کمتر به سیاست دل می‌بندد و اکثرا از سیاسیون دوری می‌کند و دوست ندارد در حیطه و حوزه مسئولیت آن‌ها سخنی بگوید و اظهار نظری بکند.

او معتقد است که وقتی به ورزش “یا علی” گفته است باید تا جان دارد در راه قولی که داده ثابت قدم باشد و به این دلیل است که فکر و ذکر و کارش شده ورزش.

وقتی برای من از انتخابات شورا سخن گفت، تعجب کردم و گفتم تو را چه به سیاست؟ آیا فلسفه وجودی شورا را می‌دانی؟ آیا با وظایف شورا کوچک‌ترین آشنایی داری؟ سرِ کارمان نگذار، برو به فکر سوژه‌های جدید در ورزش استان باشد و کار شورا و شورائیان را به اهلش بسپار.

فضول باشی نگاه تندی به من کرد و گفت: چرا ناراحتی؟ گناه که نمی‌کنم. یک بار هم شده می‌خواهم در مورد کاندیداهای شورای شهر حرف بزنم. چنین بکنم جرمی مرتکب می‌شوم؟ وقتی همه شهر در ارتباط با ورزش اظهار نظر می‌کنند و خود را در این عرصه کارشناس می‌دانند و مدام در حوزه تخصصی ما دخالت کرده و یکه تازی می‌کنند ما نمی توانیم برای آن‌ها یکی دو کلمه سخن بگوییم؟

گفتم: چرا جوش می‌آوری؟ با زبان روزه برای تو عصبانی شدن خوب نیست. حوصله داشته باش. راست می‌گویی به عنوان یک شهروند که می‌خواهد در پایان خرداد ماه در پای صندوق‌های رأی حاضر بشود، حق داری نظرت را بگویی، ما سرا پا گوش هستیم هر چه می‌خواهد دل تنگت بگو.

گفت: خدا را شکر، خوشحالم که تأییدم کردی، کاش من هم کاندیدا می‌شدم، می‌توانستم نظر خیلی‌ها چون تو را جلب بکنم ولی چه کنم، بسوزه پدر بی‌پولی که ما را نقره داغ کرد و افسرده نمود.

به او گفتم قرار نشد ناله سر بدهی و از بد روزگار ناله بکنی. بگو چرا به شورا و کاندیداهای آن حساس شده‌ای. خیالت راحت، از قدیم گفته‌اند: هر کسی را بهر کاری ساخته‌اند. اگر تو یکی برای شورا انتخاب بشوی توان و عرضه اداره امور را نخواهی داشت. بچسب به شغل خودت و راهی را که در پیش گرفته‌ای ادامه بده.

فضول باشی گفت: ارواح همشیره ابوی محترمتان، این سیاست شماست که می‌خواهید من را در یک چارچوب محدود بکنید و از دیگر نعمت‌های موجود در جامعه محرومم نمایید. گوش کن بگویم تا ببینی چه کارهایی که در دنیای انتخابات اتفاق نمی‌افتد.

دست‌هایش را محکم به هم کوبید و ادامه داد: این روزها بازار کانال‌های فعال در عرصه انتخابات شورا غوغا می‌کنند. هر کسی که صبح زود از خواب بیدار می‌شود کانالی را راه اندازی کرده و رو به سوی ستاد نامزدها می‌گذارد. از خود و کانال و هوادارانش قصیده‌ها می‌خواند و تعریف‌ها می‌کند و در نهایت نظر آن‌ها را برای عقد قرارداد و پرداخت مبلغ قابل توجه برای تبلیغ جلب می‌کند. عکس‌های رنگی در کنار متن‌های کیلویی منتشر می‌کند و از تأثیرگذاری در روند انتخابات سخن‌ها می‌گوید.

به او گفتم: مگر چیز جدیدی کشف کرده‌ای آقای نابغه! این چنین روشی از سال‌ها قبل مرسوم بوده و آدم‌های ضعیف و بدون پایگاه اجتماعی و علاقه‌مند به مطرح شدن از این کارها زیاد انجام می‌دهند.

گفت: عجله نکن، بقیه‌اش جالبه، همین‌ها که برای تبلیغ از کاندیداها کارت‌های هدیه گرفته‌اند به راه اندازی کانال‌های جعلی نیز اقدام می‌کنند و همان نامزدها را مورد انتقاد قرار داده و میهمان حملات شدیدی می‌کنند.

گفتم: جانِ من این چه حرفیه که می‌زنی، چرا باید بر علیه نامزدی که ازش هدیه گرفته‌اند، اقدام بکنند؟

فضول باشی خنده تلخی کرد و گفت: خوب این حرفم را گوش کن. وقتی به زیارت نامزد می‌روند تنها راه خنثی کردن حملات کانال‌های ناشناس را پرداختن بیشتر و تعریف و تمجید در کانال خود می‌دانند و شرط آن را شل کردن سر کیسه توسط کاندیدا تلقی می‌کنند. یعنی آن‌ها هم “از توبره می‌خورند و هم از آخور”.

وی ادامه داد: آیا زجر آور نیست که با این ترفندها و پول‌های بی‌حساب خرج کردن‌ها و ریخت و پاش‌ها می‌خواهند بروند شورا و آنگاه به مردم خدمت بکنند؟ باورش خیلی سخت است و شنیدن چنین روایاتی سخت‌تر و طاقت فرساتر.

به او گفتم: فضول باشی، به این قبیل قضایای ورود نکن. در این کارها به جز کاندیداهایی که به این ذلت‌ها تن می‌دهند کس دیگری مقصر نیست. به تو چه ربطی دارد. دارندگی و برازندگی، پول دارند، خوب هم دارند و می‌خواهند خرج بکنند. تو چرا دل درد می‌گیری. زبانت را گاز بگیر و به پر و بال کانال‌ها مپیچ. خودت که التفات داری، زبان سرخ سر سبز می دهد به باد. احتیاط کن.

گر جانت به کار است نگهدار زبان را

جانست و زبان است و زبان دشمن جان است

 




لیگ برتر فوتبال استان؛ استعدادها و حاکمیت قانون

وجود استعدادهای ناب و عشق به کار در فوتبال استان اردبیل یک امر ثابت شده است. درخشش جوانان اردبیلی در تیم‌های مختلف، دلیلی قاطع بر این ادعا بوده و در این باره کمتر کسی می‌تواند شک و تردید داشته باشد.

اما چرا با وجود برخورداری از نیروی انسانی لایق و مهره‌های تأثیرگذار، فوتبال ما نمی‌تواند در رقابت‌های مختلف و در مستطیل سبز خودی نشان بدهد و نتایج قابل قبولی به دست آورد؟

اینکه مدام بگوئیم در مسیر پیشرفت قرار گرفته‌ایم و فریاد بر آوریم که منطقه سرشار از جوان‌های مستعد است و حرف از جایگاه مطلوب در سطح کشور بزنیم آیا دردی از دردهای فوتبال ما درمان می‌شود؟ اگر واقعا فوتبال ما از این ویژگی‌ها برخوردار است پس چرا نمی‌توانیم از این داشته‌های خود در رقابت‌ها بهره برده و فوتبال‌مان را از آن چه هست ارتقاءبدهیم.

ناهمخوانی میان حرف‌ها و ادعاها و عمل ما در صحنه فوتبال یکی از مشکلات موجود است. مشکلی که آسیب زیادی به این رشته پرطرفدار زده و آن را از جایگاهی که باید باشد، دور کرده است.

توجه به قانون و مقررات موجود و پایبندی به اجرای آن بدون دخالت دادن احساسات و وابستگی‌ها، ایستادگی در مقابل زورگویان و اجرای عدالت در همه حال، پشتوانه‌ای برای دلگرمی جامعه فوتبال و انگیزه‌ای برای فعالیت بیشتر جهت رسیدن به اهداف پیش‌بینی شده می‌تواند باشد.

مسابقات ضامن پیشرفت

بزرگ‌ترین عامل برای پیشرفت رشته‌های مختلف ورزشی، برگزاری مسابقات در رده‌های مختلف و اهمیت دادن به این مقوله می‌باشد.

هر دوره مسابقه حتی اگر در پائین‌ترین سطح از نظر کیفیت برگزار شود مستلزم هزینه، سختی و دوندگی است. عقل سلیم حکم می‌کند که اگر قرار است برای یک رویداد، انرژی صرف شود، استفاده از تمام ظرفیت‌ها و امکانات برای بهتر برگزار شدن و کاستن از حاشیه‌ها و کم کردن اما واگرها مورد توجه قرار بگیرد.

در مسابقاتی که برگزار می‌شود هرچقدر آشفتگی، بی‌نظمی و بی‌توجهی به قانون و مقررات مشاهده شود به همان اندازه و بیشتر، از اهمیت، تأثیرگذاری، عظمت و جایگاه آن کاسته می‌شود.

اگر برای یک دوره رقابت، ابزار و امکانات مورد نیاز فراهم نشود و مسئولیت‌ها جدی گرفته نشوند و عزم‌ها برای برگزاری آبرومندانه، قدرتمندانه و مقتدرانه جزم نگردد به خروجی مثبت رقابت‌ها نباید چشم دوخت و امیدوار شد.

لیگ برتر استان

رقابت‌های لیگ برتر فوتبال به عنوان بالاترین سطح رقابت‌ها در هر منطقه و شهر و استان و کشور ما، جایگاه خاص داشته و به طور کلی آئینه تمام نمائی از فوتبال هر منطقه محسوب می‌شود.

برگزاری پرشور، آبرومندانه و قانونمدارانه لیگ برتر فوتبال نشان دهنده اوج هنر مدیریت برگزار کنندگان و ترسیم کننده حال و روز واقعی فوتبال در هر منطقه است. با توجه به این خصوصیات است که در سال‌های اخیر مدام از طرف ما به این مسئله اشاره شده و بر اهمیت دادن به رقابت‌های لیگ برتر و جلوگیری از هرگونه خدشه به جایگاه آن تأکید شده است.

اینکه تا چه حدی خواسته و گفته‌ها مورد عنایت قرار گرفته و یا مغرضانه و غضب آلود و در راستای تأمین منافع شخصی تلقی گردیده بحثی است که پرداختن به آن فرصت دیگری را طلب می‌کند.

محدودیت‌های کرونایی وسیله و بهانه‌ای برای تعطیلات رقابت‌های لیگ برتر فوتبال استان در سال 98 شد و امسال با توجه به نامه شماره158/00/270 مورخه11/2/1400 هیئت فوتبال قرار است در روزهای اخیر کار ثبت نام تیم‌ها و تشکیل مدارک انجام پذیرد و به مرور نسبت به شروع رقابت‌ها اقدام شود.

اجرای قانون

انتظار می‌رود امسال برای اجرای قانون و عدالت، اراده‌ای در بین مسئولان مربوطه به وجود ‌آید و از همان گام اول توجه به قانون و رعایت بی‌طرفی و استفاده صحیح و بهینه از داشته‌های موجود عملی گردد.

اگر لیگ برتر فوتبال استان ردبیل از شیوه مرسوم تبعیت نمی‌کند و در آن مفاهیم جدیدی توسط استان خلق و تعریف شده است چرا باید افکار عمومی از آن بی‌اطلاع باشند. رقابت‌هایی با نام لیگ برتر اگر بحثی به نام سقوط و صعود از لیگ دسته یک نداشته باشد و تیم‌های شرکت کننده سلیقه‌ای انتخاب شوند و یا به عبارتی ساده‌تر حضور یا عدم حضور در لیگ برتر “شیر تو شیر” باشد و یا ورود و خروج از آن بمانند دروازه شهری بدون نگهبان و مقررات باشد و خلاصه ورود به آن آزاد و خروج بدون کوچک‌ترین مانع انجام پذیرد، اطلاق عنوان لیگ برتر به آن از چه اصولی تبعیت می‌کند؟ اگر رقابت‌های فوتبال استان در بالاترین سطح و در چارچوب قوانین و مقررات و عرف موجود قرار نگیرد و صرفا کاری برای پر کردن رزومه و عمل به برنامه ارائه شده باشد، تغییر مؤثری در حال و وضع فوتبال انتظاری بیهوده خواهد بود.

رعایت اصول

رعایت اصول در برگزاری مسابقاتی چون لیگ برتر به معنی و مفهوم حرکت در مسیر رضایت‌بخش می‌باشد. مسیری که حتما مورد قبول جریانات مزاحم و آویزان و منفعت جو در فوتبال نمی‌باشد. اگر می‌خواهیم فوتبال ما سر و سامان بگیرد و از دامنه نابسامانی‌های موجود کاسته شود از همین فصل جاری قدمی محکم و قاطع برای اصلاح روند لیگ برتر، حضور تیم‌ها و چگونگی برگزاری آن برداریم و در قبال منفعت جویانِ انگل مآب ایستادگی کنیم و رقابت‌های لیگ برتر را در مسیر درست و اصولی‌اش قرار بدهیم. اگر چنین کاری صورت بگیرد مطمئنا فوتبال ما ضرر نخواهد کرد و برای آینده امیدوار خواهد شد.

تیم‌های لیگ برتری

اگر در لیگ برتر استان بحثی به نام سقوط وجود نداشته باشد باید چون فصل گذشته 10 تیم در رقابت‌ها حاضر باشند. روایت می‌کنند نخبگان اردبیل با نامه کمیته انضباطی فدراسیون باید در لیگ یک استان برای صعود به لیگ برتر بجنگد. اما شنیده می‌شود که می‌خواهند تیم‌های دیگری را هم به آن اضافه کنند. اگر چنین شود امیدواری برای بهبود اوضاع و رعایت قانون، مقررات و عرف و همه گفته‌های ما در این مطلب باد هوا خواهد شد. والسلام.

 

 




طلسم احداث زمین والیبال ساحلی گشوده می‌شود؟!!

یکی از افعالی که در استان اردبیل بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد کلمه “می‌شود” و “خواهد شد” است. مرور اخبار منتشر شده در خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری صحت این ادعا را می‌تواند به اثبات برساند.

زمانی که وعده‌ای داده می‌شود در کوتاه مدت ذینفع‌ها تا جایی که می‌توانند از این قبیل خبرها بهره‌برداری می‌کنند و گذشت زمان، گرد فراموشی بر روی آن می‌نشاند و این وعده‌ها را در آرشیو خبرها مدفون می‌کند.

زمانی که بعد از گذشت سال‌ها وعده‌ای دگر باره تکرار می‌شود وظیفه خبرنگار یادآوری آنچه در گذشته بوده می‌باشد. روزنامه نگار قضاوت نمی‌کند ولی وقتی ضرورت باشد گفتارها و رفتارها و یا حتی گفتارها و گفتارها را کنار هم می‌گذارد و متر و مقیاس و اندازه‌گیری را به افکار عمومی و وجدان جمعی می‌سپارد.

مدیر کل ورزش و جوانان استان در دیدار با شهردار سرعین، وعده احداث یک زمین والیبال ساحلی و مینی بسکتبال در فضای سبز سرعین با همکاری شهردار این شهر را داده است. خبر بسیار خوبی که در نگاه اول به دل می‌نشیند. اینکه برای اولین بار در استان یک زمین استاندارد والیبال ساحلی احداث بشود کاری در خور تحسین است و مطمئنا در صورت تحقق، خدمت بزرگی به والیبال و دوستداران این رشته انجام می‌شود.

امیدواریم که وعده احداث زمین والیبال ساحلی همچون وعده‌های گذشته بعد از گذشت مدتی فراموش نشود و حداقل این بار عملی گردد.

بخشی از چگونگی کاربرد کلمه “می‌شود” در مورد زمین والیبال ساحلی در سرعین و اردبیل مورد اشاره قرار می‌گیرد.

در خرداد ماه سال95 در جریان سفر رئیس سازمان والیبال ساحلی فدراسیون به استان در محل شهرداری سرعین جلسه‌ای با حضور شهردار، معاون ورزشی اداره کل ورزش و جوانان، رئیس شورای شهر سرعین، رئیس وقت اداره ورزش و جوانان سرعین و رئیس وقت هیئت والیبال استان و عبدالعظیم عزیزخانی رئیس سازمان والیبال ساحلی برگزار شد. بعد از جلسه بازدید از زمین در نظر گرفته شده برای والیبال ساحلی انجام پذیرفت و قرار بر این شد که کار احداث زمین صورت بگیرد.

در این سفر عزیزخانی گفت که در صورت آماده شدن زمین، مسابقات والیبال ساحلی آسیا در سرعین برگزار خواهد شد! و حال در ملاقات مدیرکل ورزش و جوانان با شهردار سرعین وعده 5 سال گذشته دوباره تکرار می‌شود.

نمونه دیگر از وعده‌های اینچنینی باید به جلسه شهردار اردبیل در آبان ماه سال 99 با اعضای هیئت والیبال استان اشاره کرد که در آن جلسه بحث احداث زمین والیبال ساحلی در منطقه شورابیل مطرح گردید و قرار شد تا دو هفته آینده چگونگی امر و آماده‌سازی زیرساخت‌های لازم انجام پذیرد!

امیدواریم که این بار وعده مدیرکل ورزش و جوانان و شهردار سرعین تحقق یابد و طلسم احداث زمین والیبال ساحلی در شهر گردشگری سرعین گشوده شود. انشااله.

 

 




امیدواری ورزش اردبیل به دولت آینده

مدیر کل ورزش و جوانان استان در دیدار با فرماندار اردبیل از نیاز طرح‌های نیمه تمام شهرستان اردبیل به 200 میلیار ریال اعتبار برای تکمیل نهایی خبر داد.

برای اینکه افکار عمومی در جریان شدت و میزان توجه مسئولین استان و شهرستان به ورزش و چگونگی تلاش و پیگیری دست اندرکاران آن قرار بگیرند، بهتر است زمان شروع عملیات طرح‌های نیمه تمام و مقدار پیشرفت فیزیکی آن‌ها نیز اعلام شود تا چند مرده حلاج بودن آن‌هایی که سنگ مدیریت مطلوب را به سینه می‌زنند کاملا مشخص گردد.

بهتر است در ماه‌های پایانی مأموریت هشت ساله دولت تدبیر و امید، عزیزان مسئول، تأثیر دولت در روند بهبود اوضاع ورزش و تکمیل و راه اندازی کامل و صد در صدی پروژه‌ها را با مستندات اعلام نمایند. هواداران و سینه چاکان دولت اعتقاد دارند که در اطلاع رسانی خدمات در‌بخش های مختلف کوتاهی و کم کاری می‌شود و امیدواریم دست اندرکاران ورزرش استان این کوتاهی را جبران نمایند و برکات حاصل از عنایت دولت تدبیر و امید در پروژه های ورزشی را به مردم اعلام نمایند.

هنوز یادمان نرفته است که با چه تبلیغات گسترده‌ای در ایام اله دهه فجر سال 99، سالن دوومیدانی را افتتاح کردند. بگویند که از آن روز تا حالا برای یک ساعت هم شده که از آن مجموعه ورزشکاران استفاده کرده باشند؟ چرا بدون تجهیز یک سالن را افتتاح کردند و از این امر سوء استفاده تبلیغاتی نمودند؟ عزیزانی که در مراسم افتتاح حضور پیدا کردند و به به و چه چه سر دادند چرا الآن نمی‌پرسند علت عدم تحویل و چرایی استفاده نکردن چیست؟ این گونه دردها مختص امروز و دیروز ورزش اردبیل نیست. سال‌ها علاقه‌مندان به ورزش با آن آشنایی دارند ولی صدایشان یه جایی نرسیده است. سال‌ها با وعده پایان عملیات احداث سالن مواجه بودیم و این روزها باید گوش‌هایمان به وعده تجهیز آن آشنا بشود.

ریشه همه نابسامانی‌هایی که ورزش از زمان استان شدن منطقه تا به امروز با آن دست به گریبان بوده، بحث عدم جایگاه مناسب ورزش و بی‌توجهی مسئولین به آن می‌باشد. متأسفانه تا زمانی که ورزش در استان جدی گرفته نشود اکثر معضلات و نابسامانی‌های آن پابرجا خواهد بود. وقتی مدیریت‌ها در ورزش نه بر اساس اصل شایسته سالاری بلکه بر اساس رابطه و باند بازی و جناح محوری و سیاسی کاری و فامیل بازی تعیین شود نتیجه‌اش سرگردانی پروژه‌های نیمه تمام و یا افتتاح ناقص آنها چون مجموعه ورزشی علی دایی و یا سالن دوومیدانی می‌باشد.

مدیران ورزش در هر سطحی که بوده باشند اگر نتوانند در اقدامات و پیگیری‌ها و رایزنی‌ها، ورزرش را در جایگاه اصلی‌اش قرار داده و حق آن را از مسئولین رده بالا، تمام کمال دریافت کرده و جدی گرفتن آن را نهادینه نمایند، حال و روز ورزش از آنچه هست بهتر نخواهد شد.

ممکن است برخی اقدامات مقطعی در نقش یک مسکن ظاهر شوند و برای مدتی بخشی از خرابی‌ها را ترمیم نمایند ولی تا زمانی که کار اساسی و زیربنایی انجام نپذیرد از این کارها در دراز مدت ورزش نفعی نخواهد برد.

یکی دیگر از مشکلات ورزرش، مدیرانی است که در اندیشه استفاده از ورزش به عنوان سکوی پرتاب برای دستیابی به پست‌های بالاتر هستند. خطر این گونه افراد برای ورزش خیلی زیاد است. چرا که آن‌ها مبنای کار خود را بر ظواهر امر قرار داده و بیشتر بر روی مانور تبلیغاتی و ترسیم چهره‌ای کارآ و کار بلد از خود تمرکز می‌کنند. آن‌ها با استفاده از این ترفند ممکن است به هدف خود دست پیدا کنند ولی ضربه‌ای که به ورزش منطقه می‌توانند وارد نمایند جبران ناپذیر می‌شود.

از دولت تدبیر و امید که گذشت باید امیدوار باشیم تا در دولت آینده مسئولین استان، ورزش را جدی‌تر از قبل بگیرند و به حل معضلات و انجام کارهای معطل مانده آن اقدام نمایند.

 




تعریف و تمجید پولکی

آقایی که قدرت دو کلمه حرف زدن حسابی را ندارد و زبان در کامش به درستی نمی‌چرخد، دلش هوای شورا می‌کند. عزیزی که دو روز سابقه کار اجرایی ندارد، وعده حل مشکلات شهر و کشور می‌دهد، بزرگواری که در کارنامه کاری‌اش نقطه مثبتی دیده نمی‌شود، برای شورا نقشه می‌کشد و مدعی ایجاد تحول و حرکت نوین در توسعه شهر می‌شود، دوستی که بدون آشنایی با وظایف و مأموریت شورا، تغییر ساختار در برخی از نهادها و مؤسسات را در برنامه‌های خود قرار می‌دهد، رفیقی که در کوی و برزن و محله‌اش جایگاهی ندارد و شناخته شده نیست و بالاخره کسانی که دیگر جذابیتی برای مردم ندارند، راهیابی به شورا و تکیه بر صندلی آن را جزء اهداف اصلی قرار داده و برای رسیدن به آن کوشش می‌کنند و تا می‌توانند دوندگی کرده و هزینه به پایش می‌ریزند.

تبلیغات درست، راه و رسم خاص خود را دارد که می‌تواند یک نامزد را به خوبی حمایت بکند و در معرفی‌اش به جامعه نقش تأثیرگذاری بازی کند. زمانی که تبلیغ و اطلاع رسانی اصولی جای خود را به تعریف و تمجید پولکی می‌دهد، حال شنونده و بیننده‌ها را به هم می‌زند و به جای تأثیر مثبت، لکه سیاهی در یادها و خاطره‌ها نسبت به این قبیل نامزدها باقی می‌گذارد.

آقا دل خوش کرده است که به او بگویند و یا بنویسند که انتخاب شده حتمی است، پیشتاز کاندیداها می‌باشد، وضعیتی مساعد و در مسیر رسیدن به اوج دارد، رقیبی برای او متصور نیست، تعرفه‌هایی که نام‌اش زینت‌بخش آن‌هاست از هم اینک در صندوق‌ها جا خوش کرده‌اند و در نهایت انتخاب شده‌ای است که باید به ریاست مجلس نقشه بکشد و طرحی نو دراندازد.

این حرف‌ها او را به وجد می‌آورد، احساس غرور می‌کند، در رؤیاها سیر کرده و خود را بزرگ و بزرگ می‌انگارد، احساسات غلبه کرده و دست به جیب می‌کند و صله مداحان و ثناگویان را می‌پردازد و برای فردا و فرداها پرداخت بالاتری را وعده می‌دهد.

کاندیدایی که برای رسیدن به کرسی شورای شهر بی‌رویه هزینه کند و بخواهد در سایه پول و کارت هدیه خود را بشناساند و رأی بگیرد، نمی‌تواند به درد جامعه بخورد و برای آن مثمر ثمر باشد، نمی‌تواند صدای مردم و در کنار مردم باشد.این نامزد روحیه گوش کردن به سخنان مردم را نخواهد داشت و به مرور با انحراف از هدف اصلی و مسیر اصلی به آفتی برای شهر تبدیل می‌شود.

تا روز انتخابات کاندیداها هر چه بیشتر هزینه کنند و در سایه تبلیغات پولکی به دنبال جایگاه باشند به جای محبوبیت در نزد مردم منفور می‌شوند. هزینه زیاد در شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه برای یک نامزد شورای اسلامی شهر چه توجیهی می‌تواند داشته باشد؟

بگذاریم مردم خود بررسی بکنند و اصلح‌ها را گزینش نمایند. توجه به حاشیه و تسخیر فضای مجازی و پیشتازی های رؤیایی و پولکی برای یک نامزد رأی نخواهد شد. اگر خود را برای حضور در شورا لایق می‌دانیم با دستی پر از پیشینه کاری و صداقت و یک رنگی در میان مردم حاضر بشویم و بدون شک مردم با قدرت بالای تشخیص، انسان‌های لایق و سزاوار را انتخاب خواهند کرد.

 




فوتبال اردبیل و دو دیدگاه متفاوت

اوضاع و احوال فوتبال استان اردبیل از منظر دو دیدگاه قابل بررسی و مشاهده است.

یک دیدگاه نشان از موقعیت مناسب، جایگاه والا و برخوردار از ویژگی‌های مختلف و قابل افتخار دارد. اساس و پایه این دیدگاه بر آمارهایی است که در اختیار جامعه و افکار عمومی قرار می‌گیرد. این قبیل آمارها برای فوتبال ما یک چهره مطلوب بخشیده و روند امور و جریانات حاکم در آن را عالی و در برخی موارد فوق عالی ترسیم می‌کند.

این دیدگاه قادر است با مدد گرفتن از حواشی و استفاده از تاکتیک‌های مختلف از جمله بزرگنمایی در انعکاس آنچه در نظر است، بکوشند و در کنار آن، هر گونه نقد در این ارتباط را توطئه و مغرضانه تلقی نمایند.

بانیان و طرفداران این دیدگاه اعتقاد دارند در فوتبال اردبیل همه امور احسن الحال است و حرکت در مسیر پیشرفت و رسیدن به اوج ادامه دارد. آن‌ها اعتقاد کامل به بهبود اوضاع داشته و حال فوتبال را خوب تلقی کرده و تأکید بر رشد و پیشرفت آن به سرعت مطلوب و قابل قبول دارند.

دومین دیدگاه از یک زاویه دیگر به فوتبال نگاه می‌کند. آن‌ها می‌گویند در فوتبال، تلاش‌ها بر سرپوش گذاشتن بر واقعیت‌ها متمرکز بوده و آنچه در جامعه فوتبال قابل لمس و مشاهده است، فرسنگ‌ها با آنچه آمارها مدعی‌اند فاصله دارند.

به نظر این طیف، فوتبال منطقه بیمار است و باید برای درمانش اقدام گردد و با پذیرش آنچه که در سطح جامعه مطرح می‌باشد برای تحرک بخشیدن به آن فکر اساسی بکنند.

این‌ها که برای گفته‌هایشان مثال‌هایی از نتایج به دست آمده در سال‌های اخیر استفاده می‌کنند خود را دلسوز فوتبال قلمداد کرده و نجات از وضعیت فعلی را تغییر در ساختار و تجدید نظر در روش مدیریتی این رشته می‌دانند.

سؤالی که در بین دوستداران مطرح می‌شود، این است که کدام یک از آن دو دیدگاه درست است؟ آیا آمارهایی که ارائه می‌شود و یا مواردی که در سطح جامعه قابل مشاهده می‌باشد؟

دوستداران فوتبال و علاقه‌مندان به این رشته، چندان میانه خوبی با آمارها ندارند. آن‌ها دوست دارند مدام تغییرات مثبت در روند فوتبال منطقه را شاهد باشند. آن‌ها می‌خواهند در سطوح مختلف رقابت‌ها، نمایندگان استان بیشتر با پیروزی هم آغوش شوند و دغدغه‌های شکست، ناکامی و سقوط در عرصه فوتبال استان به حداقل برسد.

باید پذیرفت که ردیف کردن یک سری اعداد پشت سر هم و کلی گویی، معیار قضاوت فوتبالی‌ها نیست. آن‌ها به دنبال رونق ورزشگاه‌ها، تحول در عملکردها و کسب نتایج در مستطیل سبز هستند.

در فوتبال برای علاقه‌مندان، لمس و درک حاصلِ تلاش‌ها اهمیت دارد و به عبارتی دیگر آنچه را می‌بینند، معیاری برای موفقیت در فوتبال می‌دانند نه آنچه می‌شنوند.

در فوتبال حرف اول و آخر را نتایج می‌زند. برای افکار عمومی قابل قبول نیست که ادعا بکنیم در فوتبال به توسعه پایدار رسیده‌ایم ولی در رقابت‌های نیم بند استانی تقریبا نصف شهرستان‌هایش غایب باشند.

 




فضول باشی و پیروزی شهرداری گرگان

فضول باشی گفت: عجب بازی بود، اوج احساس و شور و حساسیت در این مسابقه موج می‌زد، آن هایی که تماشای این دیدار را از طریق جعبه جادویی از دست دادند، ضرر کردند. در رقابت ورزشی چنین اتفاقاتی که در تاریخ ماندگار می‌شود، خیلی کم روی می‌دهد.

گفتم: مرد مؤمن، با زبان روزه و با حرارت از ویژگی‌های یک مسابقه سخن می‌گویی، اول بگو که منظورت کدام دیدار است که این قدر به دلت نشسته و تو را واله و حیران کرده است.

گفت: سومین فینال لیگ برتر بسکتبال منظور من است. چه بازی بود، در ثانیه‌های آخر بارها جایگاه قهرمان عوض شد. این مسابقه اگر تماشاگر داشت چه لحظه‌هایی که ثبت نمی‌شد. اوج زیبایی بسکتبال و هنر بازیکنان آن در این بازی به نمایش گذاشته شد. شک نکن که این دیدار و حرکت زیبای بازیکن گرگان و کسب سه امتیاز در دو صدم ثانیه مانده به پایان مسابقه، خیلی‌ها را به این رشته علاقه‌مند کرد. چه لذتی بردیم از این بازی و چه کیفی کردیم. آنچه از تلویزیون دیدیم، همه چیز عالی بود. خلاصه، ‌ای کاش لیگ‌های برتر همه رشته‌های ورزشی چنین پرشور باشند و تماشاگران را با عظمت و بزرگی و تأثیر روحی و روانی ورزش آشنا نمایند.

به فضول باشی گفتم: تو این حرف‌ها و تعریف و تمجید از یک جمعی را بدون هدف بر زبان نمی‌آوری. تو کجا و فصیده بلند خواندن در وصف یک تیم کجا، اصلا به قیافه‌ات و سابقه‌ات نمی‌خورد. تو با این قبیل موضعگیری‌ها غریبه‌ای مگر اینکه هدفی پشت آن بوده باشد. با زبان روزه عذاب‌مان نده، حرفت را بگو و خلاص.

فضول باشی غضب آلود نگاهم کرد و گفت: اسم تیم را بگو، می‌ترسی، یا حساب و کتابی در میان است که جرئت نمی‌کنی نام تیم را اعلام نمایی؟ تو که ادعای خبرنویسی و آشنایی به امور ورزش را داری اگر اسم تیم را می‌دانی بگو تا من قصد نهایی‌ام را از طرح این موضوع بیان بکنم.

گفتم: خوب، شهرداری گرگان، راحت شدی، تو چرا به این اسم حساسیت داری؟

گفت: حالا شد، خان پسر. شهرداری گرگان با شهرداری اردبیل تفاوت دارد؟ چند روزی است که موفق به حل این معادله نشده‌ام. نکند تشکیلات شهرداری گرگان یک مجموعه مستقل است؟ اصلا گرگان فرمانداری و بازرسی دارد؟ مگر شهرداری آن شهر زیر نظر وزارت کشور نیست؟ آیا لیگ برتر بسکتبال رقابت‌های حرفه‌ای بوده و یا آماتور است؟ نکند عنوان شهرداری بر رروی تیم قهرمان یک عنوان عاریتی و تشریفاتی است؟

گفتم: این سؤالات را چرا مطرح می‌کنی؟ در این مملکت اگر قانونی و یا بخشنامه‌ای است در همه نقاط باید ساری و جاری بشود. تهران و گرگان و اردبیل و شیراز نداریم. تو بیکاری؟ در ایامی که فکر و ذکرت باید به روزه و عبادت باشد، نشستی و دو دو تا چهارتا می‌کنی و از حرف زدن پشت سر این و آن دست نمی کشی.

فضول باشی آه عمیقی کشید و گفت: من حرف بدی که نزدم، مگر به کسی اتهام زدم و یا خدای ناکرده حاشیه‌سازی کردم. من یک جمله می‌گویم اگر جواب آن را می‌دانی با گفتنش یک سیلی محکم بزن دهانم و همه چیز را ختم به خیر کن. من می‌گویم چرا شهرداری گرگان می‌تواند در لیگ حرفه‌ای تیم‌داری بکند و حتی بازیکن خارجی در اختیار بگیرد ولی شهرداری اردبیل نتواند یک تیم فوتبال در لیگ آماتور دسته سه تحت پوشش قرار بدهد؟ همت بکنند و علت این رفتار دوگانه را بگویند و برای همیشه به این بحث‌ها خاتمه بدهند.

گفتم: فضول باشی عزیز و گرامی، در آستانه انتخابات شورا رابطه ما را با خیلی‌ها تیره نکن. به نظرم مهم‌ترین تفاوت ها را باید در مسئولین مناطق مختلف جستجو کرد. در شهری مثل گرگان به ورزش و نقش آن در جامعه و ادای وظیفه در قبال جوانان فکر می‌کنند ولی در شهر ما این قبیل مسائل گویا جایگاهی ندارد. در آن مناطق چون اراده‌ای برای کمک به ورزش و جوانان وجود دارد، فکر می‌کنند، چاره می‌اندیشند، همه دست به دست هم می‌دهند و برای رسیدن به هدف تلاش می‌کنند و اینجا مسائل در باندبازی‌ها و جناح بازی‌ها خلاصه می‌شود.

گفت: اشتباه نکن، ما هم خوب برنامه می‌ریزیم و برای رسیدن به هدف می‌جنگیم ولی کمی تا مقداری به خود و اطرافیان بیشتر اهمیت می‌دهیم. آن‌هایی که باید به فکر مردم و انجام وظیفه باشند حالا در اندیشه تشکیل تیم

و حمایت از کاندیداهای شورا و محکم کردن پیچ‌ها برای ماندن در مسئولیت‌ها هستند. راست هم می‌گویی ما را چه به فعالیت در ورزش و تیم داری، ولی شک نکن که این وضعیت قابل تحمل نیست اما اگر همتی بشود اوضاع ورزش می‌تواند بر وفق مراد باشد.

 




صعود نوجوانان شهرداری مهر تأییدی بر استعدادهای فوتبالی منطقه

در میان خبرهای ناامید کننده فوتبالی، انعکاس خبری از موفقیت نوجوانان شهرداری در لیگ برتر، به هواداران و دوستداران فوتبال اردبیل انرژی مضاعف می‌بخشد و مهر تأییدی بر استحقاق و توانایی آینده سازان این استان می‌زند.

نوجوانان شهرداری که در گروه پنج تیمی با حریفانی قدر و سراپا مسلح قرار گرفته بودند، در پایان رقابت‌های مقدماتی، با تلاش کادر فنی و به همت و اراده خود، کار بزرگی انجام دادند و به عنوان تیم دوم گروه به مرحله حذفی قدم گذاشتند.

موفقیت تیم نوجوانان شهرداری از زاویه‌های مختلف می‌تواند مورد بحث قرار بگیرد. در روزهایی که نمایندگان فوتبال استان در رقابت‌های لیگ و مناطق، ایام خوبی را سپری نکرده‌اند، درخشش تیمی نوجوان و آینده دار خوشحال کننده است. موفقیت این تیم به مانند چشمه‌ای است در صحرای بی‌آب و علف. باید در چنین اوضاع و  احوالی قدر چشمه را بدانیم. از هدر رفتن آب و منابع آن جلوگیری کنیم و در حفظ و تقویت قدرت و میزان آب دهی آن برنامه‌ریزی نموده و حداکثر توان خود را به کار ببندیم.

در بررسی روند بازی‌های تیم، در جریان رقابت‌ها اوج هنر کادر فنی و اعضای تیم قابل درک است. در یک تورنمنت ورزشی، کیفیت و چگونگی عملکردها بیشتر از صعودها و پیروزی‌ها می‌تواند حائز اهمیت باشد و به چشم بخورد. اگر تلاش‌ها در مسیر صحیح انجام پذیرد، اگر اعضای تیم داشته‌های خود را در طبق اخلاص بگذارند و تا می‌توانند برای رسیدن هدف بجنگند و اگر در به پایان رساندن مأموریت با تدبیر و درستی عمل کنند، عدم دستیابی به پیروزی نهایی، چیزی از ارزش‌های دست اندرکاران یک مجموعه کم نمی‌کند.

کسانی که به ورزش تنها از پشت عینک نتیجه گرایی نگاه نکنند در همه حال برای زحمتکشان صادق ورزش و فوتبال احترام قائل می‌شوند. برای دوستداران ورزش در کنار برد و باخت‌ها و پیروزی‌ها، کیفیت و چگونگی کار تیم ها و ورزشکاران مهم است و به راستی که مجموعه تیم نوجوانان شهرداری از بابت کیفیت کار در طول مسابقات نمره بسیار خوبی اخذ و کارنامه‌ای مطلوب از خود به یادگار گذاشته‌اند.

دلیل بر این ادعا گام‌های رو به جلو تیم در روند مسابقات است. تیمی که تا اواسط دور رفت نامزد سقوط به دسته یک بود، در پایان رقابت‌ها جواز صعود به مرحله دوم را به دست می‌آورد. این یعنی روند مطلوب در حرکت رو به جلو یک تیم و نشان دهنده کیفیت مناسب در اقدامات و تصمیمات مربوط به آن.

نتایجی که توسط تیم نوجوانان شهرداری رقم خورد، بخشی از انتظارات به حق فوتبالی‌های اردبیل را برآورده کرد. از هر تیمی با توجه به شرایط مختلف حاکم بر آن باید توقع داشت. بی‌انصافی است که از یک جنگجو با دستان خالی، انتظار پیروزی در مقابل حریفی مسلح تا بن دندان داشت. به راستی که نوجوانان شهرداری اردبیل با صعود مقتدرانه به دور دوم رقابت‌های لیگ برتر به توقع عقلایی و انتظار منطقی هواداران فوتبال جواب مثبت دادند.

در ایامی که فوتبال اردبیل حال مناسبی ندارد چگونه یک تیم در مقطع سنی نوجوانان و در بالاترین رقابت‌های مربوط به این گروه سنی، خوب نتیجه می‌گیرد؟ عملکرد مجموعه تیم نوجوانان شهرداری نیاز به بررسی و در نهایت تعیین عوامل مؤثر در موفقیت دارد. اگر این کار صورت بگیرد، مسلما برای سایر تیم‌ها و همچنین خود این تیم می‌تواند در ادامه مسیر کمک حال باشد.

هر زحمتکش و تلاشگر عرصه ورزش در هر رشته و در هر کجایی که بوده باشد اگر بتواند همت و خلوص و صداقت خود در عملکردها را ثابت بکند، رضایت مردم را با هر نتیجه‌ای که به دست آورد، جلب می‌کند. مردم در ورزش استان همواره از مسئولین خواسته‌اند که کار خود را به درستی و بهترین شکل انجام بدهند و اگر چنین کنند، از حمایت همه جانبه هواداران و علاقه‌مندان در همه حال بهره‌مند خواهند شد.

حریفان شهرداری

تیم نوجوانان شهرداری با تیم‌های تراکتورسازی، ماشین‌سازی تبریز، مدرن گیلان و سپاهان گیلان هم گروه بود. در دور رفت سه برصفر به تراکتور در تبریز باخت. ماشین‌سازی را یک بر صفر در اردبیل برد. در رشت بازی را دو بر یک به مدرن گیل واگذار کرد و سپاهان گیلان را یک بر صفر در اردبیل مغلوب نمود.

در دور برگشت یک بر صفر نتیجه را به تراکتور واگذار کرد. در تبریز ماشین‌سازی را دو بر یک برد و مدرن گیل را نیز یک بر صفر پشت سر گذاشت و در آخرین بازی با سپاهان گیلان یک بر یک به تساوی رسید و با 13 امتیاز به عنوان تیم دوم گروه به دور حذفی راه پیدا کرد.

انتظار حمایت

در مرحله حذفی، این تیم باید با متین بابل دیدار بکند. نماینده بابل تیم قدرتمندی است که با اقتدار به مرحله بعدی راه پیدا کرده است ولی نوجوانان ما بلدند که فعل خواستن را خوب صرف بکنند به شرطی که در فرصت کم باقی مانده تا شروع رقابت‌ها، مسئولین دست این تیم را بگیرند و برای ادامه راه از آن‌ها حمایت بکنند. اگر تا پایان ماه مبارک رمضان برنامه مسابقات اعلام بشود، تیم با مشکل بزرگی مواجه شده و مجبور است مسابقه خانگی خود را در یک استان همجوار که امکانات کافی برای برگزاری مسابقه در زیر نور داشته باشد، به میدان برود.

یک سؤال

سیستم نور ورزشگاه تختی و دکل‌های قد برافراشته در این مجموعه چرا قادر به ارائه سرویس نیستند؟ چرا به موقع از این امکانات نگه داری نشده و معایب‌اش برطرف نگردیده است؟ وقتی می‌گویند که ورزشگاه تختی اردبیل شرایط برگزاری مسابقه در زیر نور را ندارد، زجر آور نیست؟ در مقطعی که حاج محمود نوری مدیر کل وقت تربیت بدنی استان نسبت به، تأمین روشنایی ورزشگاه تختی اقدام کرد همه خوشحال شدند و امروز که با گذشت زمان و بی‌توجهی به نواقص و مشکلات، قادر به ارائه سرویس نیست، سؤال بزرگی مطرح می‌شود که چرا برخی از دوستان در طول زمان وظیفه خود مبنی بر نگهداری از تأسیسات مجموعه ورزشی تختی را به خوبی انجام نداده‌اند؟

زمین تمرین

برای این تیم، حیاتی‌ترین ابزار، زمین تمرین است. شرایط کرونایی، مسئولین مربوطه را برای در اختیار گذاشتن زمین تمرین تختی محتاط کرده است. ولی باید مدیریت کرد تا نیاز اساسی تیم نوجوانان شهرداری تأمین شود. اینکه تیم میزبان در زمین خودی تمرین نکند پس مزیت میزبانی برای آن چه می‌تواند باشد؟

تشویق تیم

از حق نباید گذشت، دست اندرکاران تیم از نحوه پشتیبانی باشگاه شهرداری رضایت دارند. البته این رضایت نسبی و در حد امکانات باشگاه بوده ولی همین امر می‌تواند عاملی برای تشویق بازیکنان و کادر فنی باشد. امید است شهردار اردبیل و مدیر عامل سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری در این ارتباط اقدام مناسبی انجام بدهند.

آرزوی موفقیت

برای این تیم در روزهایی که فوتبال اردبیل با ناکامی‌ها و شکست‌های متوالی روبرو بوده است در ادامه راه آرزوی موفقیت می کنیم. غفور نژاد ابراهیمی سرمربی و حسین بخشنده،  علی زارع و علی نوبخت مربیان تیم و یاشار حسین پور سرپرست تیم می‌توانند با مدد گرفتن از تجربه سال‌ها حضور در عرصه فوتبال، سرنوشت خوبی برای تیم نوجوانان شهرداری رقم بزنند. انشااله.

 

 




مار گزیده و انتخابات شورا

راهیابی افراد اصلح به شورای سلامی شهر می‌تواند این نهاد را به منشأیی برای خیرات و برکات تبدیل کند.

در پنج دوره گذشته، ناکامی شوراها و تصمیمات غیر کارشناسی اخذ شده به ‌بخش های مختلف جامعه ضرر و آسیب‌های قابل توجه وارد کرده است.

وقتی اعضای شورا برخوردار از حداقل‌های مورد نیاز نباشند، پیامدهای این قبیل انتخاب‌ها برای شورا و اهداف آن نتایج سوء خواهد داشت.

در آستانه انتخابات و در فضای آشفته‌ای که از تبلیغات نامزدها ایجاد می‌شود، باید گذشته نامزدها، عملکرد و کم کاری‌ آنهایی که در دوره‌های قبلی عضویت شورا را داشته‌اند، فراموش نشود.

راستی افرادی که در دوره‌های قبلی در شورا، کاری از پیش نبرده و حرف زدن و ادعا کردن‌شان بیشتر از عمل و کارکردهاست، چگونه بار دیگر می‌خواهند شانس خود را امتحان بکنند و انتظار استقبال افکار عمومی را هم داشته باشند.

آن‌هایی که کارنامه خالی دارند، در‌ایام منتهی به انتخابات به هر وسیله‌ای متوسل می‌شوند تا بلکه بتوانند همچنان بر رأی مردم به نفع خود تأثیر بگذارند. ولی مسلما مردم آنقدر هوشیار هستند که از یک سوراخ دوبار گزیده نشوند.

حکایت شده است که در خانه‌ای را موش‌ها حمله کرده بودند. گربه‌ای متوجه حضور آن‌ها شده و به آنجا رفت و تا می‌توانست آن‌ها را شکار کرد و خورد. کشتار بی‌رحمانه گربه، موش‌ها را به وحشت انداخت و همگی از ترس به سوراخ‌ها پناه بردند.

هنگامی که گربه متوجه پنهان شدن موش‌ها شد، به فکر افتاد تا به ترفند و نیرنگ آنها را از سوراخ‌هایشان بیرون بکشد. از این رو بالای دیواری رفت و خود را به میخی آویخت و خود را به مردن زد.

اما موشی که مخفیانه گربه را پاییده بود و متوجه نیرنگ او شده بود به او گفت: این کار تو بی‌فابده است من حتی از مرده تو هم فاصله می‌گیرم.

مردم در پای صندوق‌های رأی به نامزدهایی که خودمحور بوده و هستند، جواب منفی داده و اجازه حضور دوباره در پارلمان محلی را نخواهند داد.

تجربه نشان داده است که خود محورها در شورا بر اختلافات درونی دامن زده و ناکارآمدی این نهاد را رقم زده‌اند.

اختلاف نظر در یک جمع تصمیم‌گیر امری طبیعی و عادی است. ولی زمانی که این اختلاف نظرها در مسیر درست و در راستای خدمت به جامعه به کار گرفته نشود و منافع باندی، جناحی و قومی و قبیله‌ای به منافع مردم و شهر اولویت داشته باشد، بی‌اعتمادی مردم به شورا کمترین بهره این قبیل رفتارها خواهد بود.

افراد خودمحور تاب تحمل انتقاد را ندارند و قانون گریزی عادی‌ترین مسئله‌ای است که از آن‌ها سر می‌زند و مسلما وظیفه رسانه‌های مستقل است که در معرفی کاندیداهای خودمحور دور ششم شورای شهر به جامعه کمر همت ببندند. چشم پوشیدن از آفات و خسارات خودمحورها با یک کارت هدیه و یا با حضور در میهمانی شام و نهار ظلمی است در حق جامعه و آینده منطقه.

 




اما و اگر‌های فوتبال شهر اردبیل

وضعیت فوتبال شهر اردبیل مورد قبول دوستداران و پیشکسوتان و بزرگان این رشته نمی‌باشد. بر همگان روشن است که فوتبال اردبیل از داشته‌ها و نیروی انسانی کافی برخوردار می‌باشد. کسانی که با گذشته فوتبال منطقه و استعدادهای آن کوچک‌ترین آشنایی داشته باشند، لیاقت و توانایی فوتبال اردبیل را مورد تأیید قرار می‌دهند.

سابقه و پیشینه و توانایی‌ها و استعداد‌های نوجوانان و جوانان، توقع و انتظار از این رشته را بالا می‌برد. کارشناسان و کسانی که با ورزش و فوتبال شهر اردبیل و ویژگی‌های آن آشنایی دارند، معتقدند که اگر داشته‌های فوتبال در مسیر صحیح و اصولی و با هدف پبشرفت و توسعه آن به کار گرفته شود، فوتبال شهر اردبیل قادر است، جایگاه واقعی خود در ورزش و در میان رشته‌های مختلف ورزشی را به دست آورد و برای دوستداران این رشته شادی آفرین باشد.

برای کسانی که دل در گرو ورزش و فوتبال اردبیل دارند، این سؤال مطرح است که چرا و چگونه در سال‌های اخیر از داشته‌ها و سرمایه عظیمی چون نیروی انسانی استفاده بهینه نشده است؟ چرا و به چه دلیل ظرفیت تماشاگران و علاقه‌مندان به نفع فوتبال مورد استفاده قرار نگرفته است؟ جرا مسئولیت‌ها در فوتبال اردبیل حالت تشریفاتی داشته و در مواردی از آن‌ها به عنوان ابزار استفاده شده است؟ چرا در مجموعه به اصطلاح مدیریت فوتبال شهر اردبیل نام‌آشنایان این رشته به کار گرفته نشده است؟ و چراهای دیگر که می‌تواند برخی از زوایای تاریک مدیریت آن در سطح شهر اردبیل را روشن و آشکار نماید.

علت و دلیل حاکمیت وضعیتی که قادر به جلب رضایت مردم نیست، چه می‌تواند باشد؟ بدون شک مشکل از جانب نیروهای انسانی و داشته‌ها نبوده و نخواهد بود. نیروی انسانی و استعدادهای موجود و همچنین هر آنچه که در ارتباط با فوتبال است، وسیله‌ای هستند که اگر به خوبی و با برنامه‌ریزی وصداقت به کار گرفته شود فوتبال روزهای پرطراوت و سرشار از موفقیت می‌تواند داشته باشد. اگر این چنین نشده و هر روز در این عرصه گامی به عقب برداشته شده، نشانی از عدم توانایی مسئولان در استفاده بجا و آگاهانه و خردمندانه و دلسوزانه از امکانات در دسترس می‌باشد.

مدیریت توانا و کارآمد، دارای گذشته درخشان در فوتبال، صاحب جایگاه و مرتبت در بین فوتبالی‌ها و آشنا به مسائل درشت و ریز و خرد و کلانِ این رشته می‌تواند در بر طرف کردن بسیاری از مشکلات و نابسامانی‌ها و ناکامی‌ها مؤثر واقع شود.

در این نوشته بحث بر سر جایگاه حقوقی مسئولیت در فوتبال شهر اردبیل است و الا همه آن‌هایی که در سال‌های اخیر برای خدمت به فوتبال اردبیل اعلام آمادگی کرده‌اند، همگی از چهره‌های مقبول و دوست داشتنی بوده‌اند، اما حرف در مورد مدیریت فوتبال می‌باشد. حال و روز فوتبال اردبیل و بیماری آن معلول مدیریت حاکم بر فوتبال است. مدیریتی که نتواند برای فوتبال نسخه شفا بخشی بپیچد و اقتدار و جذابیت آن را با تدبیر و تلاش برگرداند، چه نفعی در دراز مدت برای این رشته می‌تواند داشته باشد؟

لزوم تغییر روش

وقتی از مدیریت فوتبال شهر اردبیل صحبت می‌شود، منظور شخص خاصی نیست. چرا که در فوتبال اردبیل نوع نگاه بر آن و روش انتخاب شده برای مدیریت آن مهم‌تر از همه عوامل دخیل می‌باشد.

شیوه‌هایی که در سال‌های اخیر برای مدیریت فوتبال اردبیل اعمال شده، روش‌هایی بوده که نه تنها در حل مسائل و معظلات و رفع دردها و آلام وگرفتاری‌های آن مؤثر نبوده بلکه بر گرفتاری‌های این رشته پرطرفدار افزوده و آن را در حالت اسفناکی قرار داده است.

برای نجات فوتبال اردبیل اولین گام و مؤثرترین وسیله تغییر در روش و شیوه‌های مدیریتی است. تغییر نگاه به فوتبال اردبیل و جایگزین کردن برنامه‌ای مدون و کارشناسی شده به جای اهداف قبلی، تضمینی برای بهتر شدن وضع فوتبال می‌تواند باشد.

توسعه و پیشرفت فوتبال در همه نقاط استان باید مورد توجه قرار بگیرد و در این راه خودی و غیر خودی، رفاقت و آشنایی و ترس از حاشیه‌ها و عصیانگری‌ها تأثیرگذار نباشد.

واقعیت تلخ در مورد فوتبال شهر اردبیل این است که به نظر می‌رسد برخی از افراد ذی نفوذ و مؤثر در سیاست گذاری‌های فوتبال، برای توسعه این رشته در شهر اردبیل زیاد تمایل نداشته باشند. سیری که فوتبال اردبیل در سال‌های اخیر داشته این شایعه را قوت می‌بخشد ولی بدون داشتن دلیل و مدرک کافی نمی‌توان انگشت اتهام را به سمت فرد یا افرادی نشانه رفت. امید می‌رود که در سال 1400 همه مسئولین و دست اندرکاران فوتبال در محدوده وظایف و مسئولیت شناخته شده و تعریف شده، عمل بکنند و برای فوتبال همه مناطق استان و از جمله شهر اردبیل اقدامات مؤثری انجام بدهند و مهم‌تر از همه، هر کسی را با توجه به همه ویژگی‌های مورد نیاز در جایگاه واقعی به کار گیرند.

که تا هر کس اندازه خویش را

ببیند، بداند کم و بیش را

هدف اصلی همه کسانی که در عرصه فوتبال منطقه فعال هستند باید سر و سامان دادن به وضع این رشته و محکم کردن زیر ساخت‌ها باشد. هر هدفی جز این می‌تواند ضربات جبران ناپذیری بر پیکر فوتبال وارد نماید و آن را از وضع موجود هر روز گامی به عقب رهنمون سازد.

منطقه‌ای که فوتبال مرکز استان‌اش نای نفس کشیدن نداشته باشد، از اول و دومی‌اش در بین استان‌ها حرف زدن چه نتیجه‌ای جز گول زدن و فریب دادن خود و دیگران می‌تواند داشته باشد؟ این استان اگر ده ورزشگاه مجهز و استاندارد در سطح جهانی داشته باشد ولی تیمی از منطقه قدرت و توان بازی در آن را نداشته باشد، پشیزی ارزش نخواهد داشت.

امیدواریم که در فوتبال ما، مدیران، دست اندرکاران و منصب داران به فکر فوتبال باشند. این بحث در صف اول اقدامات آن‌ها قرار بگیرد و بقیه موارد در ردیف‌های بعدی جا خوش بکنند. انشااله.