1

نگاهی کوتاه به لیگ برتر فوتبال استان در فصل۹۹-۹۸

گفتیم که در آخرین روزهای سال 98 از لیگ به اصطلاح برتر فوتبال استان اطلاعاتی به دست آورده و در اختیار علاقه مندان قرار بدهیم. اولین اقدام رفتن به سراغ سایت هیأت فوتبال و یا کانال هیأت در فضای مجازی بود. سایت را که چه عرض کنم ولی در کانال نیز اطلاعاتی که بتواند برای نوشتن مطلبی به درد بخورد پیدا نشد.
فکر کردم که اداره کل ورزش و جوانان و روابط عمومی آن بتواند به برخی از سؤالات ما جواب بدهد . این تیر ما نیز به سنگ خورد و در نهایت دست به دامن همکار رسانه ای، اکبر رزمی شدیم. وی که مسئولیت رابط عمومی هیأت فوتبال استان را در اختیار دارد بیش از حد انتظار ، تلاش کرد و در نهایت جدولی شامل نام تیم ها، تعداد بازی ها و امتیاز آن ها را در اختیار ما قرار داد و در کانال تلگرامی هیأت فوتبال نیز منتشر کرد.
تشکر از رزمی
بحث جدول رده بندی لیگ برتر فوتبال استان در سال های اخیر به یک معمایی تبدیل شده بود. معمولا هیأت فوتبال استان به هر دلیل و علتی که بر ما پوشیده است رغبت چندانی به ارائه جدول در پایان هر هفته رقابت ها و حتی پایان مسابقات نشان نمی داد و روی این اصل در فصل های گذشته جدول رقابت های لیگ برتر فوتبال استان محرمانه ترین و سری ترین جدول لیگ های دنیا نامگذاری شده بود.
امسال محبت اکبر رزمی به کمک علاقه مندان به فوتبال استان آمد. از این همکار عزیز صمیمانه قدردانی می کنیم. قرار گرفتن جدول لیگ برتر در کانال هیأت فوتبال چنان با استقبال دوستداران فوتبال مواجه شد که در برخی از کانال ها از این امر تحت عنوان رونمایی جدول لیگ برتر یاد کردند.
امید داریم رزمی عزیز با عادی شدن اوضاع و آغاز مسابقات، در پایان هر هفته نسبت به انتشار نتایج و جدول رده بندی لیگ اقدام نماید و وظیفه اطلاع رسانی خود در این ارتباط را به نحو احسن انجام و بر ورزشی نویسان استان نیز محبت بکند.
سرمایه فوتبال استان
بر طبق جدول منتشر شده در رقابت های لیگ برتر فوتبال، هشت تیم حضور دارند. بیله سوار و مشگین شهر هر کدام با دو تیم رکورددار تعداد تیم ها در این رقابت ها هستند و به دنبال آن ها، پارس آباد، نمین، سرعین و اردبیل هر کدام با یک تیم در لیگ به اصطلاح برتر استان اعلام حضور کرده اند.
ساختار لیگ به صطلاح برتر استان می تواند در دل خود هزاران پیام و نکته در ارتباط با وضعیت فوتبال منطقه دشته باشد. در استانی که رقابت های فوتبالش در رده بزرگسالان فقط در یک سطح و آن هم تحت نام لیگ برتر و با حضور هشت تیم از 6 شهرستان برگزار می شود، آیا سؤال برانگیز نیست؟عدم حضور نمایندگان شهرستان هایی چون خلخال ، گرمی، کوثر و نیر چگونه توجیه می شود؟ شاید من نگارنده این سطور از آگاهی کامل در ارتباط با فوتبال برخوردار نباشم ولی آیا نمی توان سؤال کرد در استانی که توسعه پایدار فوتبالش را مدعی هستند و یا در استانی که در سال های اخیر هیأت فوتبالش یک بار در سطح کشور به مقام دوم رسیده و بار دیگر در بین استان های کم برخوردار برنده مدال نقره شده است چنین وضعیتی می تواند قابل قبول باشد؟
تعداد بازی تیم ها
جدول نشان می دهد که هفته ششم این رقابت ها برگزار شده است ولی وجود نابسامانی در تعداد بازی تیم ها و عقب افتادن سؤال برانگیز مسابقات برخی از تیم ها می تواند نشان دهنده خیلی از مسائل و از جمله بی نظمی در ادامه رقابت ها باشد.
بر اساس جدول اعلام شده، تیم فوتبال میعاد مغان تنها سه بازی انجام داده در حالی که شهرداری بیله سوار و پریزاد بیله سوار هر شش بازی خود را پشت سر گذاشته اند و سهم دو تیم مشگین شهری ساوالان یوردوم و مشگین نوین نیز 5 بازی بوده است.
وجود فاصله ای عمیق در تعداد بازی های انجام شده از فلسفه برگزاری یک دوره رقابت فوتبال با عنوان لیگ به دور است. عدالت و انصاف حکم می کند که هر وقت آغاز رقابت ها ممکن شد ابتدا دیدارهای عقب افتاده برگزار شود و زمانی که همه تیم ها به سقف شش بازی انجام یافته رسیدند بازی های هفته هفتم آغاز شود.
ناگفته پیداست اگر غیر از این عمل شود و با عقب افتادن بازی ها برخی از تیم ها از سایه امنی برخوردار گردند باید در بی طرفی برنامه نویسان و برگزارکنندگان رقابت ها شک کرد.
فوتبال شهر اردبیل
در جدول اعلام شده فقط نام یک تیم از شهر اردبیل به نام ذوب آهن به چشم می خورد. عجب پیشرفتی داشته فوتبال در این شهر!!زمانی نه چندان دور تیم های این شهر در رقابت های باشگاهی استان آذربایجان شرقی و جام حذفی کشور چه بازی های زیبایی که انجام نمی دادند . آیا واقعا کفگیر فوتبال اردبیل به ته دیگ خورده است که امسال فقط یک تیم می تواند در مسابقات لیگ برتر استان حضور داشته باشد؟
شهری که با عنوان مرکز استان تنها یک تیم به لیگی که نه سقوطی دارد و نه امتیازی ، معرفی می کند آیا بهتر نیست که درِ هیأت فوتبال و اداره ورزش و جوانانش را تخته بکنند . به خدا اگر مسابقه حرف زدن ترتیب بدهیم ده ها و صدها نفر پیدا می شوند که هِی بگویند و از موفقیت ها و پیشرفت ها حرف بزنند و اعداد و ارقام خیالی را به رخ بکشند ولی أن چه دیده می شود و قابل روئت است آمارهای ساختگی نیست حضور فقط یک تیم از اردبیل در لیگ به اصطلاح برتر استان خود گویای همه چیز است.
گرفتار روزرگی
گرفتار شدن در دام روزمرگی و دل خوش کردن به عناوین اهدایی فدراسیون و طالقانی مسئول امور استان ها، آفت بزرگی برای فوتبال ما به حساب می آید. روراست بودن و واقعیت ها را با مردم در میان گذاشتن برای یک مسئول بزرگترین حسن به حساب می آید.
اگر ده ها بار هیأت فوتبال ما در سطح کشور اول بشود ولی تیم های ما توان حضور در یک دوره مسابقه را نداشته باشند و یا مسابقات استانی در یک سطح به نام لیگ برتر برگزار شود آن اول شدن ها پشیزی ارزش نداشته و در بهبود حال فوتبال مؤثر نخواهند شد.
خود را از دام روزمرگی نجات بدهیم و به معنی واقعی برای آینده برنامه ریزی بکنیم و خدمت به نسل اینده را در سر لوحه کارهای خود قرار بدهیم.
امیدواری
امیدواریم در سال جدید تحولی واقعی در فوتبال ما رخ بدهد و حداقل در ارتباط با برگزاری لیگ، حداقل ها رعایت بشود و برای راه اندازی مسابقات لیگ یک در کنار لیگ برتر تلاش های لازم به عمل أید. انشااله.




شکست اصلاح طلبان

انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با حضور گرم و صمیمی مردم استان در پای صندوق های رأی به پایان رسید.

شرایط حاکم بر جامعه و بخصوص بحث ویروس کرونا بهانه ای برای رواج شایعات مختلف بود. دشمن از هر فرصتی برای تشویق مردم برای عدم حضور در صحنه استفاده می کرد ولی در نهایت برنده این عرصه جز مردم قهرمان و همیشه در صحنه کس دیگری نبود.

نتایج انتخابات موضع مردم در قبال عملکرد و رفتار مسئولین و اعضای دولت را نشان داد. “نه” بزرگ و قابل توجه به اصلاح طلبان بر نارضایتی مردم از دولتیان مهر تأئید زد.

بعد از پایان انتخابات و ناامیدی اصلاح طلبان از راهیابی کاندیداهای خود به مجلس، حرف های مختلفی زده شد. هواداران جناح شکست خورده برای توجیه شکست به تکاپو افتادند و خواستند با چشم پوشیدن بر واقعیت های موجود، شکست را توجیه نمایند.

بهانه های مختلفی چون عدم حضور اصلاح طلبان در پای صندوق های رأی، رد صلاحیت ها و پناه بردن به دامن توجیه های متفاوت در راستای طبیعی جلوه دادن شکست را مطرح کردند.

آویزان شدن از کلمات و مباحث پیش پا افتاده برای شکست تاریخی اصلاح طلبان نمی تواند توجیهی به دنبال داشته باشد.

در شهرستان اردبیل همه نیروها و چهره های مطرح اصلاح طلبان دور هم جمع شدند و حتی برخی از آن ها رنج سفر به اردبیل را به جان خریدند تا در کنار هم و دست در دست یکدیگر از کاندیدایشان حمایت کنند اما نتیجه به دست آمده بی حاصلی تلاش ها را نشان داد.

پشت کردن مردم به اصلاح طلبان و رأی منفی به عملکردها و برنامه های آن ها نشان دهنده اوج نارضایتی از دولت وابسته به اصلاح طلبان است.

تا زمان شمارش آرا اصلاح طلبان و هواداران دوآتشه فقط به نفر اول بودن رضایت می دادند و چنان بر بوق و کرنا دمیده و از پیشتازی کاندیدایشان حرف می زدند که تعجب همگان را موجب می شد.

ادعاهای انجام یافته به همراه نتایج به دست آمده بر تحلیل نادرست اصلاح طلبان از روند انتخابات صحه گذاشت.

قبول شکست و اعتراف به آن در انتخابات می تواند در آرامش جامعه و هواداران ایفای نقش نموده و تلنگری برای بررسی اوضاع و نقاط ضعف ها باشد اما وقتی این ظرفیت در مجموعه ای وجود نداشته باشد بساط توجیه و سر هم کردن کلمات و نسبت دادن های عجیب و غریب پهن می شود.

در روزهای اخیر این امر در سطح استان و بخصوص شهرستان اردبیل کاملا مشخص است. برخی ها در بحث توجیه و سرپوش گذاشتن به واقعیت ها استاد مسلم هستند و آن چه در تحلیل های مختلف هواداران اصلاح طلبان دیده می شود عدم قبول شکست در انتخابات و گردن ننهادن به رأی قاطبه مردم شهیدپرور می باشد.

در جریان انتخابات مردم نشان دادند که با هیچ حزب و گروه و جناحی عقد اخوت نبسته اند. آن ها به دنبال افراد کارآمد و لایق و عملکرد ها هستند و چون خدمات دولت و عملکرد برخی از کاندیداها را مناسب تشخیص ندادند به انتخاب گروه جدیدی اقدام کردند و برای حل مشکلات جامعه امیدوار شدند.

منتخبین مردم باید از سرنوشت نمایندگان دوره های قبل عبرت بگیرند و به چیز دیگری جز خدمت به مردم و رفع مشکلات جامعه فکر نکنند . از وعده های بی پایه دوری بکنند و سطح توقع جامعه را بالا نبرند، با مردم روراست باشند و واقعیت ها را با آن ها در میان بگذارند، از بزرگ نمایی ها و آمارهای ساختگی و دروغین فاصله بگیرند و به فکر دنیای خود نباشند و آخرت را نقطه اوج آرزوها قرار بدهند.

جامعه برای چگونگی و علت رد صلاحیت برخی ها جواب قانع کننده ای دریافت نکرده است.ادعای بی گناهی و اشاره به ظلم شورای نگهبان و یا دیگر موارد این چنینی افکار عمومی را نمی تواند قانع بکند.

بر اساس قانون، کاندیداهای رد صلاحیت شده می توانند با مراجعه به شورای نگهبان از علل رد صلاحیت خود با خبر بشوند. انتشار دلایل رد برای شورای نگهبان منع قانونی دارد ولی نامزد ها می توانند این کار را انجام بدهند.

پس برای روشن شدن همه مسائل و جوابگویی به ده ها سؤال مطرح در این رابطه ، کاندیداهای رد صلاحیت شده برای اثبات بی گناهی دلایل را همراه با مستندات منتشر بکنند تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.

 




آرزوهای دست یافتنی و منتخبین مردم

انتخابات مجلس شورای اسلامی با همه تلخی ها و شیرینی ها به پایان رسید. آن هایی که از مردم رأی اعتماد گرفتند خوشحال شدند و مسرور و کسانی که علی رغم تلاش ها و سرمایه گذاری ها در جلب نظر مساعد مردم ناکام ماندند، ملول گشتند و غمگین .

بعد از انتخابات همه دست اندرکاران و بخصوص آن هایی که در قالب هوادارانِ نامزدها فعال بودند بهتر است که کارنامه روزها و ماه های اخیر خود را مورد بررسی دقیق قرار بدهند و در مورد اقدامات و کارهایی که انجام داده اند فکر بکنند و اگر مورد منفی در خود پیدا کردند، توبه کنند. از کسانی که در نتیجه اقدامات آن ها متضرر شده اند حلالیت بطلبند و با خدای خود عهد ببندند که دیگر هرگز بر خلاف جریان آب شنا نکنند.

عده ای از ماه ها قبل فضای مجازی را به عرصه ای برای تاخت و تاز، کوبیدن ، اتهام زدن ، تخریب و در نهایت خالی کردن عقده های مانده از سال های قبل تبدیل کرده بودند.

آن هایی که خود را سلطان فضای مجازی در اردبیل می دانستند برای در اختیار گرفتن اوضاع و دست یافتن به اهداف از جمله هدف های مادی تا می توانستند با سلاح تخریب میدان داری کردند و برخلاف عرف و راه و رسم مردانگی نقشه ها کشیدند و در برخی موارد با آبرو و حیثیت افراد بازی کردند.

در این میان برنده اصلی آن هایی بودند که به اقدامات سخیف آن هایی که حتی جرئت ظاهر شدن با عنوان اصلی و واقعی را نداشتند توجهی نکردند و تره ای خرد ننمودند.

اطلاع رسانی برای کمک به افزایش شور و نشاط انتخابات در چارچوب قانونی و اصولی تأثیر مثبت می گذارد . دخالت دادن احساسات و تعصب به یک یا چند کاندیدا، مخاطب را از اعتماد به این قبیل منابع منع می کند  . پشت کردن مخاطب به رسانه هایی که گردانندگانشان جز عقاب و سلطان عنوان دیگری را برای خود لایق نمی دانند مرگ دایمی می تواند به دنبال داشته باشد.

امید می رود منتخبین مردم استان در مجلس یازدهم تا پایان دوره نمایندگی فقط در مسیر جلب رضایت خدا و خلق خدا گام بردارند.

امیدواریم بعد از پایان دوره چهار ساله اگر بار دیگر برای حضور در رقابت های انتخاباتی ثبت نام کردند ، رد صلاحیت نشوند.

امیدواریم تا قبل از آغاز فعالیت به عنوان نماینده مردم، اموال و دارایی های خود و وابستگان درجه یک را به ثبت برسانند و در پایان دوره با اقدام مشابه، پاکدستی خود را به اثبات برسانند.

امیدواریم از میدان دادن به اطرافیان و فخر فروشی مشتی آدم های کم ظرفیت و دنبال شهرت و نام و نان خودداری نمایند و در همه حال خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود ببینند.

امیدواریم در دام جناح و حزب بازی، قوم گرایی و رفتارهای تفرقه آمیز گرفتار نشوند و منافع نظام، انقلاب و منطقه را با چیز دیگری معا.له نکنند.

امیدواریم آمار دروغ به مردم ارائه نکنند و بر وعده هایی که در ایام انتخابات داده اند عمل بکنند و با احترام به افکار عمومی به طور مرتب عملکرد و میزان پیشرفت امور را گزارش نمایند.

امیدواریم که خداوند یار و یاور خدمتگزاران واقعی مردو، انقلاب و نظام باشد انشااله

 




مطبوعات و افکار عمومی

مطبوعات رکن شاخصی در جهت دهی به افکار عمومی محسوب می شود. این روزها چه بلایی بر سر مطبوعات آمده که خیلی ها از مرگ آن سخن می گویند؟

کسانی که علیرغم همه مشکلات موجود بر سر چاپ و توزیع، قدمی پس نکشیده و در میان ادعاها و سم پاشی ها و حملات، در عین پختگی عمل می کنند و ادامه حیات مطبوعات را وظیفه بزرگی برای خود به حساب می آورند، انسان های بزرگی هستند که باید مورد حمایت قرار بگیرند.

فضای مجازی و ویژگی های آن، میدان را برای یکه تازی دشمنان مطبوعات آماده کرده است. تازه از راه رسیده های پرادعا به طرق مختلف می خواهند با متزلزل کردن جایگاه مطبوعات برای خود موقعیت و آبرویی دست و پا بکنند و از کنار آن به اهداف مادی و منفعت طلبانه دست یابند.

مطبوعات را موج برخواسته از فضای مجازی نمی تواند به گوشه رینگ هدایت بکند. درختی که از ریشه قوی برخوردار باشد توان مقابله با هر حادثه غیر مترقبه را می تواند داشته باشد و مطبوعات ، رسانه ای است که به این زودی ها در مقابل پیام رسان های فضای مجازی دست تسلیم بالا نمی برد.

هنور دوران طلایی مطبوعات کشور در زمان انقلاب از یادها فراموش نشده است. همه برای تهیه اش مشتاق بودند و با طیب خاطر ساعت ها برای ورق زدن و خواندنش وقت می گذاشتند.

محتوی مطبوعات در آن روزگار غنی و صفحه به صفحه اش خواندنی بودند. انگار کلمات به کار  رفته در مطبوعات نفس می کشیدند و گرمای برگشان همه را از خود بی خود می نمودند.

مطبوعات در جامعه و در نزد افکار عمومی از قدر و قیمت بالایی بهره مند و حرمت قلم مثال زدنی و بی بدیل بود. معامله ای در کار نبود و در بین اهالی مطبوعات قلم فروشی دست نیافتنی.

مردم آمال خود را در کلمات مطبوعات می دیدند و آن را تریبونی برای بیان حقایق و ناظری قابل اعتماد در جامعه تلقی می کردند.

آن هایی که به دنبال کسب درآمد از ادعای رسانه ای بودن در فضای مجازی هستند می خواهند به هر روش و وسیله ای که بوده باشد ناکارآمدی مطبوعات و عدم استقبال مردم از آن را بر سر زبان ها بیاندازند.

دلسرد کردن فعالین مطبوعات از انجام وظیفه هدفی جز بی توجهی آن ها به مسائل مهم  جامعه ندارد اما مسلما مطبوعات در سایه تلاش کسانی که عاشقانه در این عرصه فعال هستند به حیات خود ادامه داده و موقعیت از دست رفته را به دست خواهند آورد.

مطبوعات موقعی می تواند از درد زخم ناشی از ضربات تبهکاران و خیانت نامحرمان خلاص یابد که از خودی ها ضربه نخورد.

اگر خود فعالین صادق عرصه مطبوعات حرمت همدیگر را پاس بدارند و فضای آن را از آفات خطرناک پاک بکنند و دوستان را از نااهلان جدا بکنند مقبولیت را به دست می آورند و اعتماد مخاطبان را جلب می نمایند.

 




یادش بخیر فوتبالی

نتایج به دست آمده توسط فوتبال استان در رقابت های مختلف، افسوس و افسوس و باز هم افسوس به دنبال دارد.

می گویند فوتبالی نمانده است که بتوان در موردش حرف زد. شاید عده ای اغراق می کنند و دیواری کوتاه تر از دیوار فوتبال پیدا نمی کنند. شاید برخی ها قوه درک کامل از شرایط ورزش و فوتبال کشور را ندارند و فقط دوست دارند خبرهای موفقیت آمیز بشنوند و شاید فوتبال ما عالی و در رأس ورزش استان و منطقه است و ما ها چشم بصیرت برای دیدن و گوشی برای شنیدن شاهکارها نداریم.

وضعیت تیم شهرداری در پائین ترین سطح فوتبال کشور ترسیم کننده همه واقعیت های فوتبال است. این قبیل نتایج موجب سرافکندگی ورزش و عامل شرمساری برای فوتبال و فوتبالی های منطقه است.

ممکن است باشند افرادی که این قبیل نتایج را قابل قبول بدانند و در وصف آن ها سخن بگویند . همه می توانند به هر نحو که بخواهند فکر کنند و در مورد فوتبال اظهار نظر نمایند.

برای تعدادی که روزهای خوش فوتبال اردبیل را تجربه کرده اند نتایج این چنینی نمی تواند رضایت بخش باشد

با ورق زدن فوتبال اردبیل

چه خاطرات شیرین و غرور آفرینی که زنده نمی شوند

روزهایی که با یاد آوری آن ها احساس غرور می کنیم

چه روزهایی که بهترین لحظات برای فوتبال رقم می خورد و افتخار پشت افتخار به دست می َآمد

چه لبخندهایی که بر لبان دوستان و هواداران فوتبال نقش می بست

چه گل هایی که به ثمر می رسید و چه بازیکنانی که دریای از ادب و معرفت و انسانیت و بزرگواری بودند

و چه فوتبالی که هزاران نفر را به ورزشگاه تختی فاقد امکانات می کشاند و لحظات شیرین و به یادماندنی برای َآن ها رقم می زد

و حالا سهم من هوادار و علاقه مند به فوتبال از این همه، یادش بخیر می شود.

 




فضول باشی ورزش و انتخابات مجلس

فضول باشی ورزش را سرحال و قبراق در خیابان دیدم. پیاده روی می کرد. توقف کرد و همراه با نگاه معنی داری گفت: خدا را شکر انتخابات با شکوه برگزار شد و مردم برای چهار سال آینده نمایندگانشان را انتخاب کردند.

گفتم: فضول باشی، خوب مشغول بودی و در ستاد های انتخاباتی فعال. می گویند از صبح تا شب کار دیگری جز سر زدن به ستادها و به دست آوردن دل نامزدها نداشتی؟

گفت: برادر جان، اشتباه به عرض رسانده اند، عاشق کاندیداها و دل سپرده آن ها من نبودم بلکه برخی از دوستان ورزشی شما بودند، صبح در یک ستاد آفتابی می شدند ، بعدازظهر در ستادی دیگر سخنران می شدند و شب را نیز در مجموعه ای دیگر سپری می کردند. گاهی برای محکم کاری و از دست ندادن فرصت، عوامل ، دست نشانده ها و همراهانِ نان به نرخ روز خور را نیز در برخی از ستادها مستقر می کردند.

گفتم: فضول باشی ، این قبیل افراد می خواهند به کجا برسند و چه نقشه ای دارند که این چنین کرامت انسانی را زیر پا له می کنند ، برای آینده چه نقشه ای در سر می پرورانند که خود را کشته و مرده همه کاندیداها نشان می دهند و بدین ترتیب دوروئی و هر لحظه با عده ای همراه شدن را در جامعه ترویج می کنند و به بداخلاقی ها دامن می زنند.

فضول باشی صدایش را بلند کرد و گفت: یعنی نمی دانی ؟ باید آدم بسیار نادان با ضریب هوشی بسیار پایینی باشی که نتوانی اهداف این سینه چاکان ورزش و دوستان همیشگی کاندیداها و نمایندگان مجلس را بدانی. می گویند شخصی گوسفند مردم را می دزدید و گوشتش را صدقه می داد. از او پرسیدند: این چه معنی دارد!

گفت: ثواب صدقه با دزدی برّه برابر می گردد، و در این میانه پیه و دنبه اش توفیر باشد!

حالا فهمیدی که این آقایان چرا هیچ ستادی را از قلم نمی انداختند و هوادار و طرفدار همه آن ها بودند؟

گفتم: این حرف ها را امیدوارم از روی عناد و دشمنی و یا حسادت به موقعیت و جایگاه برخی ها بر زبان نیاوری. مرد مؤمن رئیسی گفتند و بزرگی نام نهادند. اگر برای شما جائی در ستادها نبود برای آن ها گوسفند می کشتند و برای سخنرانی هایشان سر و دست می شکستند. حسادت در نهایت تو را نابود می کند. مواظب خودت باش که کرونا به سراغت نیاید. کم پشت سر این و آن حرف بزن، استغفارکن.

گفت: مشکلی نیست. فقط اندکی صبر کن تا خرداد فرا برسد ، آن گاه معجزه عزیزان حاضر در ستاد ها را تماشا کن. ملاقات های مختلف همراه با نمایندگان در تهران و سیل وعده ها و وعیدها و پهن بساط همیشگی  من آنم که رستم بود پهلوان.

تو هم مواظب خودت باش. ورزش ما خیلی وقت است که در دام کروناها اسیر شده است تو هم امیدوارم همیشه سلامت و تندرست باشی، یا حق.

 




سه نکته از انتخابات مجلس

وعده های بی اساس

عادت کرده ایم که خوب حرف بزنیم. توجهی به این که آیا توان عملی کردن حرف های خود را داریم ، نمی کنیم، درد بزرگی است که دامن جامعه و تعداد زیادی از مسئولان ما را فرا گرفته است.

در ایام تبلیغات انتخابات مجلس چه حرف هایی که نشنیدیم و با چه وعده هایی که مواجه نشدیم. وقتی مرجعی برای پیگیری ادعاها نباشد معلوم است که گدایانِ رأی از هر راهی وارد می شوند تا بلکه بر میزان آرا بیفزایند و به هدف برسند.

در همین ایام بود که عزیزی مدعی شد  قطار سریع السیر برای اردبیل مصوب کرده است. این را باید به خاطر بسپاریم و در آینده بر مبنای تحقق این ادعا در ارتباط با آن ها قضاوت بکنیم.

سالکان را چه کار با دیوان

طوطیان را چه کار با مردار

چند دعوی کنی، به کار گرای

هیچگه نیست گفته چون کردار

بی وفاهای تابلودار

انتخابات مجلس این بار مشت خیلی ها راباز کرد. عده ای که در سال های اخیر خود را پرچمدار وحدت و عامل سربلندی جمعی قلمداد می کردند قافیه را باختند و مروج تفرقه و چند دستگی شدند.

انسان در همه حال باید مواظب اطرافیان خود باشد و بی دلیل به هر که از راه می رسد اعتماد نکند. بعضی از آدم ها همیشه نمکدان اند، مواظب زخم هایمان باشیم.

اشتباه نکنیم، بعضی از آدم ها همیشه وفادار نیستند، در واقع آن ها درگیر نیازشان به ما روی می آورند. روزی دیگر اگر به ما احساس نیازی نداشته باشند وفاداری شان نیز از بین می رود. فعالیت های سیاسی و بخصوص عرصه هایی چون انتخابات به راحتی نقاب از چهره دشمنان دوست نما بر می دارد و آن ها را رسوای خاص و عام می کند.

جان فدای نفس نادره مردانی باد

که کم و بیش نگردند به هر بیش و کمی

نرود میخ آهنین بر سنگ

در ماه های اخیر در فضای مجازی عده ای جز حرف زدن بر علیه برخی از کاندیداها کار دیگری نداشتند.

رفتار تابلودار آن ها عدم توجه به نوشته ها و گفته های آن ها را موجب شده بود. کینه و عناد چنان مغز ان ها را شستشو داده و بر عقل و فکرشان تسلط یافته بود که حتی جرئت شنیدن چند کلمه حرف حق و دست کشیدن از راه و رسم چندش آور تخریب و عنادورزی را نداشتند.

به هر حال هرچه بود انتخابات تمام شد و آن هایی که بی دلیل بر علیه افراد سخن گفتند و مطلب نوشتند باید فردا در دادگاه عدل الهی ادعاهای خود را به اثبات برسانند.

آهنی را که موریانه بخورد

نتوان برد از او به صیقل زنگ

با سیه دل چه سود گفتن وعظ

نرود میخ آهنین بر سنگ

 




از معجزات فدراسیون ۵ ستاره

اوضاع آشفته فوتبال کشور با برگزار نشدن دیدار دو تیم سپاهان و پرسپولیس از هفته بیستم لیگ برتر بیشتر چهره خود را نشان داد.

در حالی که قرار بود این بازی در ساعت 16 و 15 دقیقه و بدون حضور تماتشاگران برگزار شود به دلیل عدم حضور تیم اصفهانی و به تصمیم داور و ناظر، لغو گردید.

تیم داوری و بازیکنان پرسپولیس تا ساعت 17 و 30 دقیقه در زرمین بازی چشم به راه اعضای تیم سپاهان بودند ولی آن ها تا رختکن ورزشگاه آمدند اما برای مسابقه در زمین حاضر نشدند.

جدای از این که چه کسی در این میان مقصر است و تیم میزبان چرا نمی تواند به موقع بر سر زمین حاضر بشود و چه هدفی در این ارتباط دنبال شده است باید گفت که این قبیل اتفاقات ضعف مدیریت فوتبال کشور و وضعیت نامساعد آن را کاملا نشان می دهد.

فدراسیون 5 ستاره ای که قادر به برگزاری یک مسابقه از لیگ برتر نیست، بود و نبودش برای فوتبال کشور چه تأثیری می تواند داشته باشد؟

شعار حرفه ای گری برخی از آقایان گوش فلک را کر می کند ولی تشکیلات عریض و طویل اش نمی تواند از عهده کوچکترین وظیفه یعنی برگزاری مسابقات برآید.

فدراسیونی که در سال های اخیر کاملا تحت نفوذ و سیطره اصفهانی ها بود حالا در اصفهان چنان ضربه مهلکی را نوش جان می کند که تعجب همگان را موجب می شود.

تنها راه نجات فوتبال، سپردن امور آن به دست افراد کاردان و کاربلد و قابل احترام می باشد. آن هایی که توان اداره امور فوتبال یک استان را نداشته باشند وقتی بخواهند برای فوتبال کشور تصمیم گیری بکنند انتظاری جز آشفتگی و سقوط نباید داشت.

فوتبال و مجمع عمومی آن نیاز به خانه تکانی دارد. فوتبال استان ها بیشتر در چنگال آدم های فرصت طلب و منفعت طلب گرفتار آمده است. باند حاکم در مجمع نسخه ای جز نابودی فوتبال و سوق دادن آن به ورطه هلاکت نمی تواند بنویسد. خانه تکانی در ارکان فوتبال و فدراسیون ضروری است. این که آیا ارده ای برای این کار وجود دارد یا نه؟ سؤالی است که گذشت زمان می تواند به آن پاسخ بدهد.

 




دربدری شهرداری

زمان برگزاری رقابت های لیگ دسته سوم فوتبال نزدیک است. تیم هایی که از سال گذشته جواز حضور در این رقابت ها را به دست آورده اند سخت در تلاش هستند تا به مرز آمادگی برسند و با قدرت و با هدف صعود به لیگ دسته دو در مسابقات حاضر شوند به جز یک تیم به نامِ شهرداری اردبیل.
خلاصه این وضعیت در سه چهار سال اخیر حالتی آشنا برای فوتبال اردبیل است. گویا در فوتبال اردبیل بحثی به نام تجربه اندوزی و درس گرفتن از گذشته معنی ندارد. در فوتبال باشگاهی، این شهر، شهر ثانیه های واپسین است.
از مدت ها قبل علاقه مندان به فوتبال فریاد زدند که ایهاالمسئولینِ مربوطه به فکر تیم شهرداری باشید. کاری را که می خواهید در روز قرعه کشی با عجله و دستپاچگی برای تیم انجام دهید در فرصت مناسب این کار را بکنید ولی گویا در فوتبال باشگاهی اردبیل و بخصوص در رابطه با تیم شهرداری جز یک روش، طریق دیگری مورد پسند قدر قدرتانِ شهرداری و شورا نبوده و نیست. حالا هم وضع چون سال های اخیر است. همه در خواب پائیزی هستند و فراموش شده ترین بحث در چارچوب فعالیت های شهرداری و شورا تیم فوتبال شهرداری است. باز خدا را شکر که هیأت فوتبال استان در این خواب پائیزی سهمی نداشته و بنا به گفته رئیس، چندی پیش منت گذاشته، بزرگواری کرده و عنایت فرموده به شهردار و شورا نامه نگاشته است تا چه پیش آید و چه مقبول افتد.




رویای مدیریت بر ورزش استان

کسانی که با بسیج زمین و زمان به دنبال پست و مقام راه افتاده و قرار گرفتن در راس یک مجموعه اداری را کعبه آمالی برای خود می پندارند از همان لحظات اولیه انتشار خبر خداحافظی بهرام آقاخانی از مدیریت اداره کل برای مطرح شدن خیز برداشته اند.
می گویند تنی چند از این عاشقان خدمت بی منت که در تهران بوده اند امروز حتی به وزارت ورزش و جوانان هم رفته اند تا مراتب عشق و علاقه برای خدمت در مدیریت ورزش و جوانان استان را اعلام نمایند.
دوستان حتی منتظر برگزاری جلسه تودیع آقاخانی نشده اند و به دنبال قطعی شدن بحث وی به سرعت نور خود را به وزارتخانه رسانده اند تا شاید بتوانند از موقعیت ایجاد شده به خوبی بهره برداری نمایند.
احساس مسئولیت و عشق و علاقه آن ها برای تصاحب پست های مدیریتی از جمله اداره کل ورزش و جوانان استان ستودنی است. این که فرصت را از دست نمی دهند و با آغوش باز به استقبال مدیریت می روند نشان از خاص بودنشان می باشد.
اگر قرار بر این باشد که با عجله و دستپاچگی برای ورزش و جوانان استان مدیر مشخص بکنند نیازی به صدور حکم برای محمدرضا برادران نبود.
علاقه مندان به جلوس در پشت میز مدیریت ورزش استان این قدر با عجله آستین بالا نزنند و وارد صحنه رایزنی نشوند. فرصت برای ابراز علاقه به مدیریت زیاد است. با فکر و با برنامه پیش رفتن پسندیده است. از قدیم گفته اند که عجله کار شیطان است.
آن هایی که دلشان برای مدیریت ورزش استان به طپش در می آید اگر قدرت و توانایی این کار را داشته باشند مسلما مسئولان به سراغ آن ها خواهند آمد.
در نهایت خواهشا سینه چاکان مدیریت از مسئولین و نمایندگان مجلس هزینه نکنند. انتخاب یک مدیر کل مراتبی را طلب می کند که انجام آن ها اجتناب ناپذیر است. یاحق.