1

پیشرفت ورزش در گرو به کارگیری عصاره‌های ورزش

احمد دنیا مالی بعد از اخذ رأی اعتماد از مجلس حرف‌های امیدوارکننده زده و علاقه‌مندان را به آینده ورزش خوش‌بین کرده‌است. ورزشی‌ها از مسئولین انتظاری جز رفتار صادقانه و حرکت در چارچوب اصول و رعایت شایسته سالاری در به‌کارگیری نیروها ندارند.
به‌کارگیری شایسته ها و سپردن امور ورزش به نیروهای کاربلد، متخصص و عصاره‌های ورزش یکی از رموز پیشرفت و حرکت رو به جلوی ورزش می‌باشد. تجربه ثابت کرده‌است که در هر مقطع و در هر زمانی که اصل شایسته سالاری نادیده گرفته شده و یا در پای اقدامات خودکامه منفعت‌جویانه و قبیله گرایانه ذبح شده دستیابی به اهداف غیرممکن شده‌است.
وزیر ورزش اگر بتواند در سطح فدراسیون‌ها و ادارات کل استان‌ها اصل شایسته‌سالاری را رعایت بکند و فضا را برای حضور استخوان خردکرده‌های باتجربه ورزش آماده نماید و از جولان دادن عناصر فرصت‌طلب، سفارشی و بیگانه با ورزش ممانعت کند می‌تواند برای پیشبرد اهداف و برنامه‌ها امیدوار باشد.
انتظار دوستداران ورزش و علاقه‌مند به رشته‌های مختلف ورزش از وزیری که با شعار ایجاد تحول قبول مسئولیت کرده این است که در همه بخش‌ها هر کسی را براساس کارآمدی و لیاقت و تخصص مسئولیت بدهد و به‌این‌ترتیب بر حاکمیت اصول مدیریتی و از جمله شایسته سالاری در ورزش جامه عمل بپوشاند.
وقتی صحبت از ایجاد تحول است دیگر جایی برای جناح‌بازی، قبیله پرستی، رفیق‌بازی و حلقه پروری نخواهد بود. وقتی می‌گویند تحول بزرگ‌ترین مسئولیت و وظیفه می‌باشد باید مطابق با رسم مروت و آیین جوانمردی غیرورزشی‌ها فرصت میدان‌داری در ورزش را به دست نیاورند و زمانی‌که ادعای خدمتگزاری داریم باید در به‌کارگیری مدیران توانمند و باتجربه ورزش لحظه‌ای کوتاهی نکنیم و میدان خدمت را به کسانی بسپاریم که درد کشیده ورزش، آشنا به اصول با مقبولیت بالا در بین ورزشی‌ها باشند.
برای‌اینکه ورزش در سطح استان‌ها از حرکت مطلوب برخوردار گردد چاره‌ای جز در نظر گرفتن ملاک کارآمدی، تجربه و ورزشی بودن در انتصابات نیست. تا زمانی‌که ملاک‌های من درآوردی و مخرب مورد توجه قرار گیرد امید داشتن به پیشرفت سرابی بیش نخواهد بود.
ورزش موقعی می‌تواند پوست‌اندازی کرده و نتایج تلخ گذشته را فراموش نماید که نیروهای شناخته‌شده و توانمند به میدان فراخوانده بشوند و از لشکرکشی دوستان، غریبه‌های ورزش و موقعیت طلب‌های همواره طلبکار جلوگیری نمایند.
و درنهایت آرزو می‌کنیم که انتصابات وزیر و مشاورانش در ورزش کشور درجهت تقویت وفاق و همکاری بیشتر و به خدمت گیری ورزشی‌های عاشق و برهم زدن بساط غیر ورزشی‌های همیشه مدعی منجر بشود. ان‌شاءالله.




پادیاب و رسوایی شایعه‌سازان

به میمنت و مبارکی، مشکل ایجاد شده در انتقال مالکیت تیم لیگ دسته دومی از بابت محل مسابقه حل شده‌است. البته این خوشحالی از بابت وعده‌ای است که رئیس هیئت فوتبال داده و به‌صراحت اعلام کرده که میزبانی مسابقات خانگی کشت و صنعت پادیاب خلخال در اردبیل خواهد بود.

این نوید و این خبر تا حدودی نگرانی هواداران و علاقه‌مندانی را که یک فصل آینده‌سازان را مورد حمایت قرار دادند برطرف کرد ولی آیا این قول عملی خواهد شد؟ نباید عجله بکنیم و ساز مخالف بزنیم، فرصت زیادی تا شروع رقابت‌های لیگ دسته دوم باقی نمانده است، ان‌شاءالله تیم پادیاب بار سفر می‌بندد و بر خلاف شایعات چندماهه اخیر بار دیگر شور و نشاط را به سکوهای ورزشگاه تختی برمی‌گرداند.

مدت‌هاست که در جامعه فوتبال ما شایع شده که پادیاب یکی از ورزشگاه‌های تهران را برای میزبانی معرفی می‌کند. گفته‌های رئیس هیئت کاملاً عکس این قضیه را نشان می‌دهد و بر همه شایعات و تلاش کسانی که می‌خواستند میزبانی پادیاب در تهران را به وسیله‌ای برای انتقاد از مسئولین استان تبدیل بکنند پایان داد و همه غزل‌خوانان همیشه مخالف فوتبال اردبیل را مهمان یک سطل آب سرد و تگری نمود.

البته این‌جا اهالی فن یک سؤال را مطرح می‌کنند که آیا منطقی است تیمی در یک شهر و در یک ورزشگاه دیگر تمرین بکند و در شهر و ورزشگاهی دیگر مسابقه بدهد؟! آیا حالا که در آستانه آغاز رقابت‌ها قرار داریم تیم پادیاب یک جلسه تمرین در زمینی که قرار است ورزشگاه خانگی‌اش باشد انجام داده است؟!

باید به آن‌هایی که همیشه می‌خواهند ساز مخالف بزنند بگوییم که حضرات اشتباه می‌کنید در فوتبال کشور ما همه‌چیز برعکس است حتماً حکمتی در کار وجود دارد که مالک و کادر فنی طرحی نو درانداختند و به یک نتیجه مطلوب از یک تحقیق طولانی رسیدند که تمرین در زمینی که قرار است مسابقه بدهی علمی و اصولی نیست. حالا  پادیاب در تهران تمرین می‌کند و اگر وعده‌ها محقق شود و در اردبیل و در زمین چمن مصنوعی تختی میزبانی بکند نتایج این تفکر ناب و اقدام منحصربه‌فرد به وضوح دیده خواهد شد.

عرض کنم خدمت علاقه‌مندان به فوتبال، آن کسی که در سطح شهر شایعه پراکنده که شرط قبول سرمربی‌گری تیم پادیاب توسط کرمی استقرار تیم در تهران بوده کشکی حرف زده و قصدش بی‌قدرت نشان‌دادن مسئولین ما بوده‌است. به نازم رایزنی، توانایی، ابهت و عظمت مسئولین‌مان را که اجازه خودمحوری و بازی با احساسات فوتبالی‌های استان را به مرکزنشینان ندادند و ثابت کردند که ما از مسئولین قدر قدرتی بهره می‌بریم! خوش به حال فوتبال ما، فوتبالی که بر برخی از قواعد بازی پشت‌پا بزند و لزوم تمرین در زمین مسابقه را مطرود و غیرمنطقی بشمارد.

این حرف‌ها و این وعده‌ها ثبت می شود تا روزش فرا برسد و پادیاب در اردبیل میزبانی بکند. آن‌وقت است که باید  شایعه سازان تغییر محل مسابقه پادیاب، عذرخواهی بکنند. بر همگان واضح و مبرهن است که عذرخواهی کار خوبی است پس اگر پادیاب در اردبیل میزبانی کند از من گردن شکسته این توصیه را بپذیرید و چون پسر شجاع و عزیز از بابت شایعات بی‌اساس عذرخواهی بکنید.




پاداش صداقت؛ ماندگاری و تجلیل به یاد ماندنی

مراسم تشییع، تدفین و ترحیم مرحوم حاج نادر کهنمی اوج محبوبیت یک پیشکسوت با مرام و مردمی ورزش را در معرض دید همگان قرار داد.

کارمند بازنشسته و ورزشکاری پیشکسوت به دنیای باقی شتافت ولی تقدیر مردم از زحمات وی چشمگیر و در نوع خود بی‌نظیر بود.

مردم منطقه با رفتار خود در ارتباط با فقدان یک چهره ورزشی نشان دادند که محبوبیت افراد به میز و پست و مقام و لباس و قیافه شش در چهار و عینک‌های رنگارنگ و موهای سشوار زده نیست. مردم به‌خوبی چند صفتان مزور را از افراد سالم، پاک‌دست و متواضع تشخیص می‌دهند. پست‌ها و مقام‌ها و میزهای ریاست برای صاحبان موقتش جایگاه دائمی و محبوبیت قلبی حاصل نمی‌کنند. آن‌هایی که صادق نیستند، کسانی که زیرآب‌زنی کار دائمی و همیشگی‌شان باشد، آن‌هایی که برای تثبیت خودشان زمینه دربه‌دری و کوچ اجباری برخی‌ها را فراهم می‌کنند  نمی‌توانند در قلوب مردم و جامعه ورزش برای خود جایی باز کنند.

مردم همیشه‌درصحنه نشان دادند که برای آن‌ها برخورداری از صداقت اصل مهمی در روابط و دوستی‌های پایدار می‌باشد. رفتار مردم تأییدکننده این اصل بود که انسان‌ها می‌توانند با صداقت، حسن شهرت به دست آورند و به چهره‌ای مقبول و محبوب تبدیل بشوند.

صداقت بالاترین سطح کیفیت در شخصیت انسان است. آدم صادق سطحی از شخصیت را نشان می‌دهد که افراد بیشتری را به سمت خود جذب نماید. صادق بودن پاداش دارد و چه پاداشی بالاتر از محبت، احترام و بزرگواری مردم در قبال خدمت‌گزاران صادق و راست‌گو.

حضور صمیمی مردم در تجلیل از خدمات حاج نادر کهنمی بزرگ‌ترین تلنگر به مسئولینی است که تا وقتی در رأس یک مسئولیت قرار می‌گیرند از خود بی‌خود می شوند، گذشته‌ی خود را فراموش می‌کنند و همه‌چیز را در لحظه و قدرت و امرونهی خلاصه می‌نمایند. به صغیر و کبیر رحم نکرده و به جز خود و اندک اطرافیان همراه‌شان همه را از دم تیغ می‌گذرانند تا به موقعیت‌شان آسیبی نرسد و پایه‌های میز ریاست‌شان لرزه‌ای احساس نکند.

آن‌هایی که برای خاموش کردن عطش قدرت و نشان‌دادن اقتدار و عظمت‌شان آرامش دیگران را برهم بزنند در نهایت با گذشت زمان جواب دندان شکنی از مردم دریافت می‌کنند.

در عرصه ورزش تنها مدال‌آوری و فتح سکوهای قهرمانی برای محبوبیت و حسن شهرت یک ورزشکار کافی نیست. یک قهرمان و یک پهلوان باید از مجموعه‌ای از ویژگی‌های اخلاقی و فنی بهره‌مند بشود. چه افراد و ورزشکاران زیادی بوده‌اند که در مقطعی به‌لحاظ ویژگی‌های فنی محبوب شده‌اند ولی با طی زمان بازیگری رفته‌رفته به بوته فراموشی سپرده شده‌اند.

تجلیل مردم از ورزشکاری چون حاج نادر کهنمی نشان داد مردم قدردان کسانی هستند که در راستای اهداف جمعی و تیمی سختکوشی می‌کنند، به پای حرف دل مردم می‌نشینند و به سخنان گفته‌شده اهمیت می‌دهند و برای آن‌هایی که در گفتن حقایق، شجاع هستند و صادق، جایگاه خاص و والایی قائل می‌شوند.

دهه شصتی‌های فوتبال

از ویژگی‌های فوتبال دهه ۶۰ اردبیل هرچقدر که گفته شود به‌طور کامل نمی‌توان همه زیبایی‌ها را به تصویر کشید. اهالی فوتبال در دهه ۶۰ حکم یک خانواده را داشتند و بر این اساس است که وقتی اتفاقی برای وابستگان آن دوره روی می‌دهد اکثریت اعضای آن خانواده با تمام وجود در صحنه حضور پیدا می‌کنند و رشته‌های عمیق مودت، دوستی، صداقت و یک‌رنگی را به نمایش می‌گذارند.

دهه شصتی‌های فوتبال اردبیل یک پای ثابت مراسم مرحوم کهنمی بودند. با چهره‌ای اندوهگین و با قلبی سرشار از غم و اندوه می‌آمدند تا نشان بدهند فوتبالی‌های دهه ۶۰ همه از دوستان و یاران باوفایی هستند که نمی‌توانند داغ دوری یکی از یاران‌شان را تحمل بکنند. می‌آیند تا نشان بدهند همچنان صداقت، صمیمیت، دوستی و یک‌رنگی در جامعه فوتبال دهه ۶۰ جاری و ساری است.

حتی آن‌هایی که سال‌ها در خارج از اردبیل زندگی می‌کنندحضور در مراسم یادبود مردی چون نادر کهنمی را واجب تلقی کردند و خود را به اردبیل رساندند. به عنوان نمونه در مراسم چهلم، مردی موقر با حالتی اندوهگین و چشمانی اشک‌بار در ورودی مسجد ابراهیم‌آباد ایستاده بود. او در نگاه اول ناشناخته بود تا این‌که بعد از گذشت زمان یکی از پیشکسوتان خطاب به اطرافیان گفت او ایرج صراطی است. بازیکن دهه ۵۰ و ۶۰ فوتبال اردبیل و تیم پاس که خود را برای حضور در مراسم به اردبیل رسانده و در یک گوشه‌ای آرام اشک از دیده روان می‌کرد. قدیمی‌های فوتبال اردبیل یکی پس‌از دیگری به سراغش رفتند و در آغوشش گرفتند و بر پیشانی‌اش بوسه زدند. این قبیل رفتارها و حرکت‌ها اثری از حاکم بودن فضای دوستی، مودت و برادری بر فوتبال دهه ۶۰ اردبیل می باشد.

فوتبال دهه ۶۰ اردبیل ترکیبی از ویژگی‌های فنی بالا، خصوصیات اخلاقی منحصربه‌فرد، صمیمیت و صفای مثال‌زدنی و نمونه‌ای از رفتار و مرام پهلوانی بود.

علی دایی

شهریار فوتبال ایران زمین در مراسم تشییع و تدفین و ترحیم حاج نادر به‌دلیل مسافرت خارج از کشور غایب بود. او که در تماس‌های مکرر پیگیر حال یار دیرین خودش بود برای شرکت در مراسم چهلم به اردبیل آمد و در میان استقبال پرشور هواداران با حضور در آرامستان علی‌آباد و مسجد ابراهیم‌آباد و قرائت فاتحه به روح مردی خدمتگزار، متواضع و عاشق ورزش و ورزشکاران ادای احترام کرد.

علی دایی نیز حاصلی از دنیای حاصلخیز فوتبال دهه ۶۰ اردبیل است. برخورد او با هم‌تیمی‌های خودش در تیم منتخب و تیم استقلال اردبیل زیبا و دیدنی بود. علی‌رغم ازدحام جمعیت تا چشمش به یک بازیکن دهه ۶۰ می‌افتاد به‌گرمی یکدیگر را در آغوش می‌گرفتند و خنده‌ای حاکی از رضایت تجدید دیدار بر گوشه لبان‌شان نقش می‌بست. آن فوتبال کجا و فوتبالی که الان بر منطقه ما سایه انداخته است کجا. در آن سال‌ها همه‌اش احترام، حرمت، تواضع، یک‌رنگی و پیروزی‌های پی‌درپی و متوالی و امروز اگر چیزی نگوییم و از وضاع آشفته‌‍‌اش حرفی نزنیم بهتر خواهد بود.

اهالی محله ابراهیم‌آباد

اهالی و ساکنین محله ابراهیم‌آباد در همه‌ی مراسم مربوط به حاج نادر کهنمی با تمام وجود در صحنه ظاهر شدند و نشان دادند که آن‌ها با درک اهمیت کارکرد اجتماعی مسجد برای حضوری فعال و همکاری خالصانه ثابت‌قدم هستند. همکاری نزدیک دست‌اندرکاران محله ابراهیم‌آباد بستر عینی پیوند دین با مردم است. ارتباط نزدیک آن‌ها از طریق مسجد و حضور داوطلبانه و آگاهانه در برپایی باشکوه مراسم، نشان از نقش پررنگ مسجد در حاکم کردن حال‌وهوای معنوی و همکاری خالصانه مردم در انجام امور محوله می‌باشد. باید به هیئت امنا و جوانان حسینی محله که عاشقانه برای خدمت به میهمانان مراسم تلاش می‌کردند خسته نباشید گفت.

کلام آخر

باید برای همه آن‌هایی که صادقانه در ورزش کشور و استان خدمت می‌کنند و فارغ از هرگونه وابستگی‌های سیاسی و صرفاً به‌خاطر آینده‌ی جوانان کمر همت بسته‌اند سلامتی و موفقیت آرزو کرد. چند روزی جلوس بر مسند قدرت و حکمرانی کردن، ارزش برخوردهای قهرآمیز، رفتارهای متکبرانه، اقدامات سؤال برانگیز و حمایت‌های باندی و محفلی را ندارد. همچنین حضور آیت‌اله سیدحسن عاملی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل، سید حامد عاملی استاندار و معاونین استاندار، سردارجلیل بابازاده، سردار سید علی تدین،سید محمد شروین اسبقیان معاون وزیر ورزش و جوانان،نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، فرماندار اردبیل، شهردار و اعضای شورای شهر و جمعی از مسئولین در کنار ورزشکاران و قاطبه مردم قابل تقدیر بود. در کنار درخواست شادی روح مرحوم حاج نادر کهنمی برای کلیه پیشکسوتان و بلند آوازان ورزش شهر و دیارمان آرزوی سلامتی و تندرستی و برای آویزان‌های قدرت‌طلب و کینه‌جو رستگاری و آرامش طلب می‌کنیم.




مجامع انتخاباتی و آینده ورزش

این روزها ثبت‌نام ریاست برخی از هیئت‌های ورزشی به یکی از رایج‌ترین سوژه‌ها در فضای حقیقی و مجازی تبدیل شده و نظر بیشتر علاقه‌مندان و دوستداران ورزش را به خود جلب کرده‌است.

هیئت‌هایی که با سرپرستی اداره می‌شوند نیاز به برگزاری مجامع انتخاباتی و تعیین تکلیف دارند. سر و سامان یافتن هیئت‌های ورزشی و شناخت مسئول برای چهارسال آینده موردی است که می‌تواند مورد قبول همه علاقه‌مندان باشد.

روشن شدن وضعیت مدیریت هیئت‌ها کار مقبولی است اما باید به این موضوع هم توجه کرد که چرا تعیین تکلیف برخی از هیئت‌ها بیش‌از یک سال طول می کشد تا جایی که مجبور می‌شویم برای سومین دوره حکم سرپرستی را به یک فرد دیگر بسپاریم؟ چرا در تعیین تکلیف مجموعه‌ها جایی دستپاچه و شتابزده عمل می‌کنیم و در جایی تعیین تکلیف را به گذشت زمان حواله می‌دهیم؟

تأثیر هیئت‌های ورزشی در آینده رشته‌های مختلف بر کسی پوشیده نیست. هرچقدر در برگزاری انتخابات دقیق‌تر باشیم و از هرگونه اعمال نظر خودداری نموده و در این راه منافع ورزش و بهبود شرایط رشته‌ها را بر مسائل شخصی و باندی ترجیح بدهیم نتیجه‌اش در بهبود بخشیدن به سرنوشت رشته‌های ورزشی چهره خود را نشان خواهد داد.

ورزش عرصه‌ای برای یکدلی‌ها، همراهی‌ها و مردانگی هاست. دوری کردن از رفتارهای خودکامه با سرنوشت هیئت‌ها یک امر خداپسندانه هست. باید بپذیریم که موضوع مهم و تأثیرگذاری چون ورزش و مجامع انتخاباتی را در خدمت منافع باندی و هوی و هوس‌های شخصی قرار دادن موضوعی مذموم و ناپسند می‌باشد.

برگزاری مجامع انتخاباتی هیئت‌های ورزشی در سراسر کشور همواره با برخی از حاشیه‌ها و گلایه‌ها همراه شده‌است. گاهی مواردی از اعمال نظرها و تضییع حق،  نواهایی به گوش می‌رسد که امید می‌رود صحت نداشته باشد.

معمولاً در هر انتخاباتی برخوردهای این‌چنینی مخصوصاً برای آن‌هایی که رقابت را واگذار بکنند امری عادی و طبیعی است ولی ممانعت از حق شرکت و سفارش برای عدم حضور یا انصراف را نمی‌توان در حد شایعات خلاصه کرد. دخالت مستقیم مجریان انتخابات در ثبت‌نام و یا انتخاب نهایی وجاهت قانونی انتخابات را زیر سؤال می‌برد و به هر گونه شایعات و شبهات دامن می‌زند.

برای جامعه ورزش، رعایت شایسته‌سالاری در انتخابات هیئت‌های ورزشی حداقل درخواست از مجریان و ناظران مجامع انتخاباتی است. اگر در ثبت‌نام افراد، قوانین موبه‌مو اجرا شده و از بحث خودی و غیرخودی دوری بشود، اصلح بودن و ارجح بودن مورد توجه قرار بگیرد، از مهندسی کردن و گزینش نفرات مجمع خودداری شود و منافع ورزش بر منافع شخصی و گروهی و فردی ترجیح داده شود می‌توان آینده‌ای روشن برای رشته‌های مختلف تضمین گردد.




حساب و کتاب در ورزش

هر چیزی حساب و کتاب دارد. ممکن است امروز در عرصه‌های مختلف به‌دلیل برخورداری از قدرت و پست و منصب کارهایی انجام بدهیم ولی مطمئناً اگر به فکر آینده نباشیم و وظیفه خود را به‌نحو احسن انجام ندهیم و به فکر محکم کردن زیرساخت‌ها و به‌کارگیری افراد لایق و توانا نباشیم قبل از هر چیز خودمان ضرر خواهیم کرد و به مجموعه تحت مدیریت ضربات جبران‌ناپذیری وارد می‌کنیم.
زور گفتن و خارج از چارچوب عمل کردن، لایق و برازنده هیچ فرد و احدی نمی‌تواند باشد. مدیری که قدرت به‌کارگیری مکانیزم جذب و دفع را نداشته باشد نمی‌تواند ادعای موفقیت و سربلندی و کارنامه‌ای سرشار از نقاط مثبت و دلگرم‌کننده داشته باشد.
مدیر توانمند در راستای جذب افراد صاحب کارنامه مثبت با سابقه روشن باید نهایت تلاش خود را به عمل آورد و میدان را برای جولان دادن افراد و آدم‌های بی کارنامه، غریبه و آویزان‌هایی که به هر رنگ و قیافه‌ای درمی‌آیند مساعد ننماید.
آن‌هایی که در عرصه ورزش فعال‌اند و در دل عشقی به ورزش و علاقه‌ای به ورزشکاران دارند دوست دارند که مسئولیت‌های مختلف در اختیار کسانی باشد که سال‌ها در میادین مختلف روزگار گذرانده و اصلاح و بهبود امور رشته‌های مختلف، دغدغه و خواسته اصلی‌شان باشد. آن‌هایی که در ورزش زحمت کشیده، رنج برده، سختی تحمل کرده و عرق ریخته‌اند بهتر است که در گردش امور آن سهم به سزایی داشته باشند و از جایگاه مطلوب و خاصی بهره ببرند.
یک ورزشکار وقتی به پایان دوره قهرمانی می‌رسد گنجینه‌ای از تجربه است. نباید به‌آسانی آن‌ها را از دست داد و از صحنه بیرون‌شان کرد. ورزشکار در دنیای ورزش صاحب تجربه و شناخت لازم و کافی است و اوست که می‌تواند با نگاهی درست و موشکافانه در ارتباط با ورزش تصمیم بگیرد و ارائه‌ی طریق نماید.
ورزشی‌ها چون عمر خود را در راه ورزش گذرانده‌اند مطمئناً براساس آگاهی‌هایی که در عینیت و در مرحله عمل کشف کرده‌اند حرف می زنند و سخن می گویند و چون خود را در ورزش صاحب‌نظر می‌دانند ممکن است فحوای کلام‌شان انتقادی، اعتراضی و گاهاً تند و تلخ باشد ولی همه اقدامات آن‌ها خالصانه و دلسوزانه است.
آن‌هایی که آویزان هستند و چشم به مدیریت‌ها و بخش‌هایی از زیرمجموعه‌ها دوخته‌اند از هر راهی وارد می‌شوند، اتهام بزنند، حرمت بشکنند، دروغ بگویند، نامردی بکنند، با آبروی افراد بازی بکنند و خلاصه برای این‌که به خواسته‌شان برسند دست به هر کاری بزنند و خم به ابرو نیاورند.
غیرورزشی‌ها هرچقدر هم که توانا، بانفوذ، قدرتمند و به‌زعم خودشان کارا باشند در ورزش موفق نخواهند شد. میدان دادن به غیر ورزشی‌ها و حمایت از آن‌ها به قیمت کنار ماندن افراد سالم، صالح، دلسوز و کاربلد تمام می شود.
ورزش ما سرشار از استعدادهاست ولی به‌جای پرداختن به علل ناکامی‌ها و روشن کردن نقش کمبود امکانات و تجهیزات در ناکامی‌ها تلاش‌مان بر اثبات خودمان استوار گردیده است و همین نقطه‌ی تاریکی است که راه پرفرازونشیبی را در مقابل ورزش قرار می‌دهد.
کسی که کوچک‌ترین آشنایی با علم مهندسی عمران ندارد هیچ‌وقت محاسبات احداث یک ساختمان را به وی نمی‌دهند، فردی که از علم شیمی سر در نیاورد یک واحد صنعتی شیمی را به او نمی‌سپرند و اویی که از یک رشته ورزشی کوچک‌ترین اطلاعی نداشته باشد و در عمرش حتی برای تماشای یک مسابقه‌اش قبول زحمت ننماید، نباید عهده‌دار مسئولیت آن رشته شود.
این گفته‌ها را نه مخالفت با یک فرد و نه خدای ناکرده موضع‌گیری بر علیه یک جریان است. نباید در بحث حساب و کتاب هرچیزی شک‌وتردید داشت. آن‌هایی که در این امر اصرار می‌ورزند و مدیریت غیرورزشی‌ها در هیئت های ورزشی را اصولی و مطابق با عرف می‌دانند می‌توانند با استناد به دلایل و برهان، افکار عمومی را قانع کنند. تهمت زدن، کاروانی از هیاهو به راه انداختن، شعار دادن و فراموشی اصل و چسبیدن به فرع نمی‌تواند در تغییر رأی و نظر مخالفان با فعالیت غیرورزشی‌ها در ورزش مثمر ثمر باشد.




فضول‌باشی و کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال

فوتبال ایران برای خودش دنیایی دارد. گاهی اتفاقاتی در این رشته پرطرفدار روی می‌دهد که مثل آن را در هیچ کجای دنیا نمی‌توان پیدا کرد. مسئولین زمانی چنان حوصله‌ای به خرج می‌دهند که نگو و نپرس و زمانی دیگر ممکن است در قبال یک اتفاق با سرعت نور عکس‌العمل نشان بدهند و موضع‌گیری بکنند. این قبیل رفتارها و تناقض‌ها فقط مختص فوتبال زوار در رفته ایران است و مشابه آن وجود ندارد.

جای دوری نمی‌رویم همین اوضاع کمک‌داور ویدیویی که کم‌کم به یک حاشیه و یک مشکل تبدیل می‌شود. مدام می‌گویند که فیفا VAR ما را تأیید کرده است،کمک داوری که حتی قادر به پخش دوباره‌ی یک صحنه برای بازبینی داور نیست،‌ این فوتبال تا چه زمانی با این وضعیت به حیاتش ادامه خواهد داد خدا می‌داند و بس.

گفتم: فضول‌باشی برای‌اینکه اعصابت آرام باشد بهترین کار بی‌تفاوت شدن به اتفاقات فوتبال کشور است. حالا که امکانات فراهم است هر وقت تماشای فوتبال هوس کردی بشین از تلویزیون و اینترنت فوتبال اروپا را ببین و لذت‌اش را ببر.

گفت: نمی‌خواهد نصیحت‌ام بکنی، می‌خواهم به یک مورد از اوضاع نابسامان مدیریت فوتبال مملکت اشاره یکنم خوب گوش کن، در دیدار استقلال تهران و استقلال خوزستان که تیم تهران با ۱ گل شکست خورد کمیته انضباطی فدراسیون درست پس‌از ۴۲ دقیقه از به صدا درآمدن سوت پایان، عکس‌العمل نشان داد و خوزستانی‌ها را نقره‌داغ کرد. این‌همه سرعت واقعاً قابل توجه بود به عبارت دیگر ورزشگاه خالی نشده کمیته انضباطی تصمیم گرفت و حکم‌اش را در خروجی سایت فدراسیون قرارداد. حالا من یک سؤال از فدراسیون نشین‌‌ها دارم، فدراسیونی که با گذشت بیش‌از یک ماه از شکایت پرسپولیس در مورد پرونده علیرضا بیرانوند بازیکن تراکتورسازی به جمع‌بندی نرسیده چگونه در قبال اتفاقات ورزشگاه فولاد بیشتر از سرعت نور عمل می‌کند و حکم‌اش را هرچه سریع ابلاغ می‌نماید؟

فضول باشیادامه داد: تو فقط گوش بده، وقت زیادی ندارم، حالا حکم صادره هم داستان خاص خودش را دارد. طرفداران استقلال تهران به زمین بطری پرتاب کرده و هوادارش وارد میدان مسابقه شد ولی کمیته انضباطی تماشاگران خوزستان را محروم می‌کند و ناظر مسابقه به کمیته انضباطی احضار می‌شود. به‌راستی تصمیم‌گیرنده کمیته انضباطی چگونه وارد عمل می‌شود وقتی‌که گزارش ناظر به فدراسیون نرسیده است؟

و اما به آخرین حرف من هم گوش بده، نمی‌دانم شاید من اشتباه می‌کنم، تصمیم کمیته انضباطی و ورود به قضیه ورزشگاه فولاد و صدور حکم بر علیه استقلال خوزستان چنان برق‌آسا بود که کاملاً شکست استقلال را تحت پوشش قرارداد و به داد جواد نکونام رسید. حالا با توجه به آن‌چه که از تلویزیون دیده شد و اتفاقات روی داده در روی سکوها به‌نظر می‌رسد که محرومیت باید شامل حال هواداران استقلال تهران می‌شد که با عنایت کمیته انضباطی، طرفداران خوزستانی محکوم به محرومیت تا اطلاع ثانوی شدند. علی‌برکت‌اله.




مدیران عاشق ورزش

در فضای مجازی در دو روز گذشته لیستی مبنی بر ثبت‌نام تنی چند از مدیران استانی در انتخابات هیئت‌های ورزشی منتشر شد.

شرکت در هر انتخاباتی حق مسلم مردم است. از انتخابات ریاست جمهور تا انتخابات شوراهای محلی، هر کس که علاقه‌مند و حایز شرایط باشد می‌تواند قدم پیش بگذارد و برای قرار گرفتن در رأس امور تلاش کرده و دوندگی نماید.

در نگاه اول ثبت‌نام جمعی از مدیران دستگاه‌های اجرایی ایرادی نداشته و هر کسی مختار است اگر توانایی‌ها و علم، دانش و تبحر یک شغل و یا یک مسئولیت را در خود سراغ داشته باشد قدم پیش بگذارد. این‌که برخی از مدیران علی‌رغم داشتن مسئولیت سنگین در دستگاه‌های اداری، توانایی اداره امور یک هیئت ورزشی را نیز هم‌زمان احساس می‌کنند بحثی است که مربوط به خود آن‌هاست. آن‌ها حتماً نمی‌توانند همه انرژی بی‌پایان خود را در مدیریت اداره‌کل به‌کار گیرند و می‌خواهند اضافی آن را صرف بهبود اوضاع و احوال ورزش نمایند!

۲- ورزش و مدیریت در رشته‌های مختلف، نیاز به حداقل آگاهی در مورد آن‌ها را دارد. کسی که می‌خواهد برای سربلندی یک رشته ورزشی برنامه‌ریزی نماید لازم است اطلاعات نسبی را داشته باشد. تجربه نشان داده است مدیریت غیرورزشی ها در بخش‌های مختلف ورزش، کم‌تر با موفقیت همراه بوده‌است.

بررسی فدراسیون‌های موفق در المپیک ۲۰۲۴ پاریس تأیید کننده این ادعاست. مسئولیت فدراسیون‌های تکواندو و کشتی با کسانی است که به‌خوبی با زیروبم دو رشته‌ی یادشده آشنایی داشته و خاک خورده‌ی تکواندو و کشتی می‌باشند. سند مسئولیت فدراسیون‌ها و هیئت‌های ورزشی به‌نام هیچ مدیر و هیچ مسئولی انتقال نیافته است تا به دلخواه نسبت‌به واگذاری و یا تقسیم مسئولیت‌ها اقدام نمایند.

۳- فضای نقد را با تخریب، چاپلوسی و معامله‌های پشت پرده زیر سؤال نبریم. به‌جای حمله کردن به مخالفان این طرح، دلایل خود را در اختیار افکار عمومی قرار بدهیم و مستدل از عقیده خویش دفاع کنیم. بدون شک مردم بهترین قاضی هستند و با مطالعه نظر موافقان و مخالفان  بهتر از همه تشخیص می‌دهند که حق با چه کسی است.

۴- مدیریت رشته‌های مختلف ورزشی را به کسانی باید سپرد که با جو آن رشته در استان، قهرمانان و فعالان و قوانین حاکم آشنایی داشته باشند. رئیسی که از اندازه میدان یک رشته بی‌اطلاع باشد و یا مقررات حاکم بر رقابت‌ها را نداند و فرق بین جدول یک حذفی و دو حذفی را بلد نباشد و یا در عمرش برای یک‌بار به تماشای آن رشته ننشسته باشد قبول مسئولیت‌اش ظلم بزرگی در حق فعالان و جوانان علاقه‌مند به آن رشته خواهد بود.

۵- و درنهایت ممکن است گفته شود که از حضور مدیران در هیئت‌های ورزشی برای تقویت امکانات و یا تأمین بخشی از نیازهای مالی استفاده می‌شود. دراین‌حال نیز باید گفت برای جواب دادن به پرسش‌های مطرح در اذهان دوستداران ورزش بهتر است عملکرد برخی از نفرات مطرح‌شده در دوران سرپرستی هیئت‌ها اطلاع‌رسانی شود. آیا بهتر نیست که جامعه ورزش با اقدامات انجام یافته توسط سرپرستان برخی از هیئت‌ها در یک‌سال گذشته آشنا شوند و برای کاندیداتوری‌شان در ریاست هیئت، جواب سؤالات مطرح‌شده را دریافت نمایند؟




مشکل ورزش؛ غریبه‌های مدیر نما و پر مدعا

اوج هنر مدیریت وزیر ورزش وقتی چهره خود را نشان خواهد داد که او بتواند در ورزش کشور از میدان‌داری غریبه‌های مدیر نما و پرمدعا جلوگیری و ممانعت نماید.

اگر ورزش با مشکلات عمده‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کند و اگر علی‌رغم همه تلاش دولت‌های گذشته آن‌چنان که بایدوشاید غلبه یافتن بر آن‌ها امکان‌پذیر نشده است علتی جز مدیران عقل کل‌مآب عوضی آمده در ورزش نبوده و نیست.

سال‌هاست که دلسوزان ورزش کشور فریاد برآورده و گفته‌اند که ریشه همه مشکلات موجود ورزش رفتار و عملکرد کسانی است که به ناحق و ناروا بر مسند قدرت نشسته‌اند و به‌جای ارتقای اخلاق ورزشی، منش پهلوانی و برخوردهای انسان‌دوستانه به منافع خود، اطرافیان و دوستان‌شان فکر کرده‌اند. آن‌ها به‌جای این‌که در مسیر وحدت و انسجام گام بردارند و فضای ورزش را به فضایی سرشار از محبت و مودت تبدیل نمایند به گسترش فضای بدبینی، تفرقه و حرمت‌شکنی اقدام کرده و ورزش ما را خواسته و ناخواسته از رسیدن به هدف نهایی بازداشته‌اند.

با شروع به‌کار وزیرجدید امیدواری‌ها برای ترمیم ضعف‌های گذشته افزایش یافته است. همه امیدوارند که حداقل در دولت چهاردهم پرونده عوضی آمده‌ها به ورزش بسته شود و اداره امور آن در سطح کشور به افراد کاردان، لایق، ورزشی و استخوان خردکرده های صادق و کاربلد سپرده شود.

دوستداران و علاقه‌مندان به ورزش امیدوارند که دولت چهاردهم به ورزش به‌اندازه‌ی خودش اهمیت بدهد و دست غیرورزشی‌ها و ره گم کرده‌ها را از این عرصه کوتاه نماید.

وزیر ورزش و جوانان با محیط ورزش و فضای حاکم بر آن بیگانه نیست. به‌خوبی می‌داند که عده‌ای از خدا بی‌خبر که در ورزش کنگر خورده و لنگر انداخته‌اند به‌آسانی حاضر  به دل کندن از صندلی‌های مدیریت نخواهند بود پس ضروری است که با مطالعه دقیق مانع ابراز وجود فرصت‌طلبان در ورزش کشور بشود.

اگر وزیر ورزش بتواند به حیات عناصر مخرب و شارلاتان مسلک و جریانات ناسالم در ورزش پایان بدهد می‌تواند ادعا بکند که در همان گام نخست بزرگ‌ترین خدمت به ورزش را انجام داده است.

از همان روزی که معرفی دنیا‌مالی به‌عنوان وزیر ورزش قطعی شد آن‌هایی که در رنگ عوض کردن و رصد وزش باد ماهر هستند به تکاپو افتادند و به شناسایی اطرافیان و نزدیکان وی همت کردند و حتی خیلی‌ها از استان‌ها خودشان را به مرکز رساندند تا شاید بتوانند زمینه ادامه حیات مدیریتی خود را فراهم نمایند و همچنان آویزان ورزش باقی بمانند.

وزیر ورزش که خود مدیریت در سطح کلان چون ریاست فدراسیون را تجربه کرده‌است به‌خوبی می‌داند که ورزش ایران اسلامی از ظرفیت و توانایی خاصی برخوردار می‌باشد. ورزش کشور در وضعیتی قرار دارد که کوچک‌ترین توجه به آن و اعمال مدیریت صحیح و دلسوزانه در سطح کشور می‌تواند موجبات شادی مردم و افتخارآفرینی‌های متوالی در عرصه‌های مهم بین‌المللی را فراهم کند به شرطی که مدیریت اصولی در همه ابعاد آن حاکم و روان باشد و ازسوی دستگاه‌های ذیربط چون مجلس و دولت به‌خوبی مورد حمایت قرار گیرد.




فضول‌باشی و هیئت‌های ورزشی

برای من همیشه جای سؤال داشته که ریاست بر هیئت‌های ورزشی چه حکمت و چه مزایایی دارد که این‌همه برای به دست آوردن‌اش سر و دست می‌شکنند و این در و آن در می‌زنند.؟ در جایی که نه حقوقی دارد و نه مزایایی، چرا باید برای رسیدن به آن تلاش بکنند، رایزنی بکنند و حتی در مواردی بداخلاقی و یا احیاناً مهندسی کردن انتخابات صورت بگیرد؟

در گذشته‌ای نه‌چندان دور که تعیین رئیس هیئت انتصابی بود مسئولین ورزش ماه‌ها به‌دنبال چهره‌های کاردان می‌رفتند و نمی‌توانستند آن‌ها را برای قبول مسئولیت راضی بکنند حال اوضاع چه تغییری کرده‌است که خیلی‌ها سینه چاک می‌کنند و می‌خواهند به هر ترتیبی که شده در مدیریت هیئت‌های ورزشی باشند و در قبال آن حاضرند پیه خیلی از چیزها را هم به تن بمالند.

گفتم: فضول‌باشی تو چقد حسود و تنگ‌نظر هستی. برای برخی‌ها تنفس در فضای ورزش گویا خیلی خوش یمن بوده و می‌خواهند حداکثر استفاده را بکنند، به تو چه مربوط است تو چرا حساسیت نشان می‌دهی؟ ورزشی که یک پایش لنگ باشد می خواهی قهرمانان جهان و المپیک در رأس قرار بگیرند؟ مرحوم شهریار خیلی زیبا گفته است که:

خلقه قوناق گلیر گوزی سرمه‌لی

بیزیم ایودن کور گئتممیش کار گلی

گفت: خیلی سخت و زجرآور می‌شود کسی که مثلاً یک کلمه از قوانین برخی از رشته‌ها چون بدمینتون را نداند و با جامعه بدمینتون بیگانه باشد هوای ریاست بر هیئت این رشته به سرش بزند و برای دستیابی به آن تلاش هم بکند و از هر راهی وارد بشود. به خدا سرنوشت ورزش را به رفاقت‌ها و همراهی‌ها نباید گره زد. کار را باید به اهلش سپرد تا فردا اگر موفقیتی حاصل نگردد بهانه‌ای برای توجیه نباشد.

گفتم: اعضای مجمع انتخاباتی و کسانی که برای تعیین رؤسای هیئت‌ها رأی می‌دهند در قبال رأی خود مسئولند و فردا باید جواب‌گو باشند. کسی که حتی برای دقایقی به تماشای یک رشته ورزشی ننشسته برای آن رشته اگر مسئول بشود خیانتی است که در حق ورزشکاران و پیشکسوتان آن رشته ورزشی روا می‌شود.

گفت: حالا فردا حضرات از امکانات بیت‌المال استفاده می‌کنند و منتقدین‌شان را نفوذی می‌نامند. گویا هر کسی چون آن‌ها فکر نکند و به خواسته‌شان تن ندهد نفوذی‌اند و باید ادب بشوند.

گفتم: از قدیم گفته‌اند “هر عاشقین دورانی وار”، این ایام نیز می‌گذرد زیاد غصه نخور.




ئولمک و دونمک

گفت: چه خبر؟

گفتم: خدا را شکر همه‌ی کارها روبه‌راه است و در ریل خودشان شتابان به پیش می‌روند.

گفت: شوخی می‌کنی؟ به‌جای شعار دادن نمونه اقدامات انجام‌شده را ذکر کن و دل ما را شاد گردان.

گفتم: این‌که خیلی‌ها با ورزش آشنا شده و علاقه‌مند به پست گرفتن در آنف موفقیت و یک گام به جلو نیست؟

گفت: بعد از انحلال برخی از فدراسیون‌ها می‌گویند عده‌ای در تلاشند تا در دیگر هیئت‌ها در رأس قرار بگیرند.

گفتم: آن‌هایی که با ورزش غریبه‌اند چه اصراری برای قبول مسئولیت در آن دارند؟ در نظر آن‌ها “ئولمک وار دونمک یوخدی” این نشد آن یکی که هست!