1

معنویت در ورزش

پیامبر اکرم(ص) در مسیر عبور خود با گروهی از مردم برخورد کرد، در میان آن ها مرد پهلوانی به عنوان زورآزمایی سنگی را بلند می کرد که به آن سنگ پهلوانان گفته می شد و مردم از قدرتمندی وی دچار شگفتی می شدند.
حضرت رسول اله(ص) فرمود: این چه صحنه ای است؟
عرض کردند: مردی سنگی را بلند میکند که به سنگ پهلوانان معروف است.
پیامبر فرمود: آیا شما به نیرومندتر از این پهلوان خبر  دهم؟
نیرومندتر از این پهلوان شخصی است که در برابر جسارت و توهین شخص دیگر خویشتن داری نموده و بر نفس خود غلبه کرده باشد و با این کار شیطانِ خود و شیطانِ رفیقش را مغلوب سازد.
این مطلب اشاره دارد به این که ورزش باید در پالایش نفس ورزشکاران مؤثر واقع شود. تلاش مسئولین در برافراشته کردن پرچم معنویت ورزش از ضرویات محسوب می شود و اگر در این میان مسئولین نتوانند به وظیفه خطیر خود عمل نمایند و یا با رفتار و کردارشان زمینه را برای سرنگونی علم معنویت در ورزش فراهم کنند از ورزش چیزی جز تمرینات و مسابقه و عضلات باقی نمی ماند. اگر معنویت از ورزش رخت بربندد  در آن از صداقت، راستی، درستی و جوانمردی  حرف زدن و سخن گفتن سرابی بیش نخواهد بود.
وقتی مسئولی در ورزش برای سرپوش گذاشتن به ضعف ها و ناکارآمدی ها و یا برای بستن دهان منتقدین حقیقت را در زیر پاها نابود می کند و یا برای دو روز بیشتر ماندن در صندلی ریاست در روز روشن حقایق را منکر می شود، و یا با تکیه بر آمارهای دروغ و بزرگنمایی ها به تقلب روی می آورد و مدیریت به هر بهانه ای را می پسندد و یا با رفتارهای چندش آور، باند و گروه و منافع خود را بر مصلحت ورزش ترجیح می دهد در شمار سرنگونسازان علم معنویت در ورزش قرار می گیرند و بالاترین و بزرگترین خیانت ها را نسبت به جامعه مرتکب می شوند.
مولا علی بن ابیطالب(ع) می فرمایند: قیمت آدمی به چیزی است که آن را خوش می دارد.
کسی که معنویت را متزلزل می کند، کسی که برای پرداخت نکردن ورودیه مسابقات به وسیله ای برای عقده گشایی دیگران تبدیل می شود، وقتی آدمی چیزهای حقیر را خوش می دارد و یا وقتی مهره ای برای بقای نالایقان در یک پست و مقامی محسوب می شود و یا دروغ را با همه زشتی هایش زیبا و حق می داند و یا به خاطر منافع مالی و یا برای به دست آوردن موقعیتی که استحقاقش را ندارد دیده بر واقعیت ها می بندد و یا به عناوین متعدد و بی مفهومی دلخوش کرده و برای باقی ماندن در عرصه به هر ذلتی تن می دهد معلوم می شود که چقدر ارزش دارد؟
ارزش آن هایی که ورزش را فقط از بعد اقتصادی نگاه کرده و از آن وسیله ای برای خوش رقصی استفاده می کنند در همان حدی است که خود را و شرف و شوکت و قدرشان را مورد معامله قرار داده اند.
امید می رود همه کسانی که داعیه بزرگی در ورزش دارند و به نوعی خود را در آن صاحب نظر می دانند باتمام وجود بر اهمیت معنویت در ورزش پی ببرند و بدانند و بدانند که فقدان معنویت در ورزش می تواند خیلی خطرناک بوده و عواقب ناخوشایندی به دنبال داشته باشد.




خارج از محدوده…….

گربه و پلنگ
دوستی به من گفت: بابا چقدر به این مدیران ورزشی گیر می دهید؟ شما ها کار و زندگی ندارید؟ اصلا به ما و شما چه ربطی داره که چه کسی را می خواهند در ورزش به کار بگیرند؟ بگذار راحت باشند چرا که برخی ها علاقه مندند در ورزش باشند و عده ای دیگر با پست دادن می خواهند آن ها را نمک گیر بکنند.
یکی از رؤسای هیأت های ورزشی گفته بود: اگه پلنگ هم بگیریم ، باز خواهند گفت گربه است. نه نه مرده راست هم می گوید به من و تو چه ارتباطی دارد شاید آقایون بخواهند پوست گربه را خال خالی بکنند و به جای پلنگ بفروشند.
فشار خون
در روزها و هفته های اخیر به خاطر تیم فوتبال شهرداری خون برخی ها بدجوری بالا رفته است.
وقتی علاقه مندان به تیم بی تفاوتی خیلی ها را می بینند با بالا رفتن فشار، زورشان به میهمانان می رسد و آن ها را از برخی حرف ها و محبت ها و اصطلاحات سیراب می کنند.
آخه کسی نیست به این آقایان بگوید زورتان به خودی ها نمی رسد ، می خواهید کاسه کوزه ها را سر دیگران بشکنید. خیالتان راحت اگر سکته هم بکنید و جنازه تان از ورزشگاه مدرن و فوق آماده اردبیل تشییع شود وضع تیم محبوب شما بهبود یافتنی نبوده و نخواهد بود.
کاشت درخت
در هفته جوان کاشت نهال در محوطه ورزشگاه علی دائی کار خوبی بود. جمعی از مسئولین آمدند و درختی کاشتند و عکسی به یادگار گرفتند و فضای مجازی را با خبر آن به تسخیر درآوردند.
تا این نهال ها به بار بنشینند امیدواریم که مشابه چنین گردهمایی و جشنواره عکس های یادگاری برای خود ورزشگاه و حال و روز آن نیز انجام شود.
قول می دهیم در چنین روزی عکس های مختلف از زوایای گوناگون بگیریم و کل فضای مجازی را چند روزی به تسخیر خبر حضور پربرکت مسئولین در ورزشگاه علی دائی درآوریم. قربان آن گروه از مسئولین باید رفت که عاشق عکس های یادگاری و علاقه مند و هوادار و سینه چاک فضای مجازی و حضور گسترده در آن هستند.
نمرده عزا نگیرید
به دبال استاندار اردبیل که در سال 97 وعده ایجاد 20 هزار شغل را داده بود امسال نیز رئیس سازمان جهاد کشاورزی تحقق 10 هزار شغل در بخش کشاورزی استان را داده است.
کسی نمی گوید شدنی نیست حتما خبرهائی است که چنین ادعائی می شود ولی امیدواریم که این وعده نیز به سرنوشت قول استاندار دچار نشود و حداقل امسال این یکی به طور کامل محقق شود.
آدم بخیل و حسودی که نیستیم و به این هم معتقدیم که نباید نمرده عزا گرفت و پیش از مرگ واویلا کرد ولی از این قبیل وعده مسئولین آنقدر ناامید شده ایم که ناخودآگاه حساسیت نشان می دهیم. مگاپروژه های خدابخش ضریب بی اعتمادی به چنین وعده ها را در ما افزایش داده است. امیدواریم که جهادکشاورزی تا پایان سال به ثمر رسیدن این وعده را شفاف اطلاع رسانی نماید.
رونق تولید
بهنامجو جوان است . دوست دارد که با موفقیت در اردبیل رزومه پرباری برای خودش تدارک ببیند. دوندگی ها، بازدیدها و حرف هائی که می زند اکثرش به دل می نشیند.
تازگی ها گفته است: صرفه جویی و تلاش برای رونق تولیدات اولویت مسئولان استان است. حرف بدی که نیست ولی آیا همه مدیران چون او فکر کرده و خواهند کرد؟حالا آمدیم و مدیری این دو مقوله یعنی صرفه جویی و تلاش را جدی نگرفت آیا با آن نباید برخورد بشود؟ آیا مدیرانی که از حمایت این شورا و آن مجمع و آن نمی دانم چی چی طلبان برخوردارند حاشیه امنیت خواهند داشت؟ عده ای در پست ها و مقام ها کنگر خورده اند و لنگر انداخته اند رسیدگی به عملکرد آن ها و میزان موفقیت شان در اولویت های استان بیشتر و بیشتر باید حساسیت به خرج داد.
بازار داغ گردشگری
این روزها بحث توسعه استان روی کاکل گردشگری می چرخد. خلاصه هر استانداری که در اردبیل قبول مسئولیت کرده با توجه به سفارش گروه مشاوران و آگاهی های خود، درمان دردهای توسعه و پیشرفت را در یکی دو محور خلاصه کرده اند. گردشگری، صنعت، کشاورزی و … از زمان تشکیل استان مطرح بوده و بهنامجو هم بعد از شروع به کار از این که گردشگری محوریت توسعه استان باشد تلاش کرده است.
امروز اکثر اقدامات را به گردشگری ربط می دهند و مانور زیادی بر روی آن انجام می پذیرد. امیدواریم همه خواب هایی که برای گردشگری استان دیده شده به موقع تعبیر شوند.
در ادامۀ می شود می شود هائی که در حوزه گردشگری گفته می شود تازگی ها مدیر کل میراث به توریسم درمانی و توسعه آن نیز اشاره کرده و گفته است: توریسم درمانی استان، متناسب ظرفیت ها و توانمندی های موجود با هدف جذب گردشگران خارجی توسعه می یابد.
این هم در ردیف وعده ها قرار می گیرد و ما هم از خدامون است که گردشگری به کمک توسعه استان بیاید. اگر نظری غیر از این هم داشته باشیم نباید حرفی بزنیم. چرا که از قدیم گفته اند: تو شهر نِی سوار ها باید سوار نِی شد. وقتی همه شعار گردشگری گردشگری سر می دهند چرا ما چنین نکنیم.
مدیران ریاست طلب
کریمی نماینده مردم اردبیل، نیر ، نمین و سرعین در تازه ترین سخنان به یکی از مهم ترین مسائل جامعه اشاره کرده و گفته است: متأسفانه هنوز برخی مدیران با سند سازی کذایی حاضر به دل کندن از میز ریاست نیستند.
کشف جدیدی که با شنیدن آن همه انگشت تعجب به دهان می مانند و هزاران آفرین و احسن نثارش می کنند و از شهامتی که به خرج داده تقدیر می کنند. اما در میان هلهله ها و تعریف ها و تمجید ها برخی ها هم می پرسند که چرا حالا؟ بعد از گذشت این همه مدت و در ماه های آخر نمایندگی، مدیران سند ساز چهره می شوند و چرا سرپوشیده و سر به مهر و با کنایه.مدیران سند ساز ِ دل نکن از مدیریت که جزء اسرار مگو نیست که نماینده مردم سربسته در مورد آن ها سخن می گوید. نماینده و با احتیاط حرف زدن و پرده بر روی واقعیت ها کشیدن؟ بعیده و نماینده ما نیز مطمئنا باید حرف بزند و عاشقان و سینه چاکان میز ریاست و مدیریت را به جامعه معرفی بکند.می گویند راز چیزی است که بلای آن در محافظت است و هلاک آن در افشا. ولی این ضرب المثل در مورد نمایندگان ما در مجلس صدق نمی کند. می گویند و اقشا می کنند مدیران خوش نشین و آن هایی را که سند ساز هستند.




ساختار باشگاهی ضامن موفقیت در فوتبال

در ایامی که شکست های متوالی تیم فوتبال بزرگسالان شهرداری در رقابت های لیگ دسته سه کام دوستداران و علاقه مندان به فوتبال را تلخ می کرد موفقیت و درخشش نوجوانان باشگاه شهرداری در مرحله نهایی رقابت های لیگ مناطق و صعود به لیگ برتر امید به روزهای خوش فوتبال این باشگاه را زنده کرد.
صعود همراه با اقتدار در فوتبال لذت دیگری دارد و تیم نوجوانان شهرداری با پشت سر گذاشتن دو مرحله سخت و حساس و بدون شکست ، مقتدرانه جواز صعود به لیگ برتر را به دست آورد. نتیجه ای شیرین، حاصلی پرثمر، خوشحالی دلچسب و امیدواری به روزهای اینده حاصلی از صعود آینده سازان فوتبال اردبیل بود.
زمانی که این تیم در دور اول رقابت ها در بوکان در صدر گروه قرار گرفت نتایج به دست آمده گوته بر توانایی ها و قدرت شان بود. ویژگی هایی که این تیم از آۀن بهره می برد
یش بینی برای موفقیت در دور دوم رقابت ها را اسان می کرد. در مشهد که همه تیم های حاضر از قدرقدرتان فوتبال نوجوانان کشور بودند در قبال قدرت و وحدت و انسجام تیمی یاران شهرداری اردبیل سر تعظیم فرود آوردند و چاره ای جز تحسین فرزندان لایق سبلان پیدا نکردند.
در موفقیت یک تیم فوتبال عوامل مختلفی می توانند دخالت داشته باشند. عواملی که زنجیر وار به هم می پیوندند و برای کسب نتایج مطلوب تیم را از آغاز رقابت ها تا پایان آن مورد حمایت قرار می دهند.
مدیریت باشگاه، کادر فنی و سرپرستی، اولیای بازیکنان، همکاری آموزش و پرورش، پشتیبانی اداره کل ورزش و جوانان و هیدت فوتبال و ساختار و انسجام باشگاه از مهم ترین عوامل محسوب می شوند
عامل دیگری که می تواند در پیمودن راه موفقیت برای یک تیم در رده سنی پایه تأثیر مثبت داشته باشد نگاه ورزشی به مسئله و دوری کردن از تفکر اقتصادی محض است.
وقتی فعالیت در رده پایه فوتبال را گاو شیردهی به حساب آورند و فقط از دریچه درآمد زایی به آن نگاه بکنند و آن را به عنوان دکان دونبشی برای به دست آوردن پول بیشتر تلقی نمایند انتظار صعود و کسب نتایج مطلوب و قرار گرفتن در جمع برترین های کشور غیر ممکن می شود
صعود غرور آفرین تیم فوتبال نوجوانان شهرداری به لیگ برتر حاصلی از حاکمیت نگاه ورزشی در فضای این تیم می باشد. کادر فنی و سرپرستی دغدغه چگونگی تأمین هزینه ها و یا دست به دامتن اولیاء بازیکنان شدن و یا پهن کردن بساط التماس و خواهش در پشت اتاق مدیر کل ورزش و جوانان را ندارند . آن ها موظف به ادای وظیفه و تلاش برای بالا بردن سطح کیفی و فنی تیم و بازیکنان هستند.
باشگاه در حد وسع و توانانیی برای برطرف کردن نیازها اقدام می کند و اگر در یک مجموعه وظایف تعریف شده باشند و حرکت ها در یک چارچوب مشخص انجام پذیرد نوجوانان و جوانان اردبیل قادرند نتایج مطلوبی رقم بزنند و برای شهر و استان موفقیت کسب نمایند.
هرچند که تیم فوتبال نوجوانان شهرداری در طول فصل با مشکلات و نارسایی هایی نیز مواجه بوده است ولی وابستگی تیم به مجموعه ای که تا حدودی از انسجام لازم برخوردار می باشد تیم و دست اندرکاران آن را در غلبه بر مشکلات همراهی کرده است.




والیبال سؤگلی، فوتبال ناتنی

زمانی که مسئولین استان در جلسه شورای عالی ورزش همگانی و قهرمانی برای حضور یک تیم از اردبیل در لیگ دسته یک والیبال دل می دادند و قلوه می ستاندند در گوشه دیگری از این شهر نماینده فوتبالش در لیگ سه در آستانه سقوط به رقابت های استانی قرار می گرفت.
تحمل شکست خانگی و وضعیت متزلزل تیم فوتبال شهرداری برای دوستداران واقعی فوتبال اردبیل سخت و طاقت فرساست.
هر علاقه مندی به ورزش از عنایت استاندار و تأکید وی برای حضور یک تیم از اردبیل در لیگ دسته یک والیبال ممنون و سپاسگزار خواهد بود ولی باید این حق را به فوتبال دوستان نیز داد که بپرسند پس چرا آقای استاندار در رفع مشکلات تیم شهرداری کوچکترین اقدامی نکرد و برای خارج کردن آن از بن بستی که گرفتارش کرده بودند توجهی ننمود.
این که رشته والیبال به یک سؤگلی تبدیل شود جای خوشحالی است اما معطل ماندن تیمی که شناسنامه فوتبال اردبیل است برای 300، 400 میلیون تومان زجرآور نیست؟
آیا نمی توان پرسید که این چه سیاست و چه برنامه ای است که به راحتی سرمایه موجود را از دست می دهیم ولی برای به دست آوردن امتیاز در یک رشته دیگر تلاش می کنیم و از مسئولین فدراسیون درخواست مساعدت می نماییم. آیا این گونه رفتار مصداق یک بام و دو هوا در ورزش نمی تواند باشد؟
به زمین و زمان و به مردی و مردانگی قسم که لیاقت فوتبال اردبیل و نماینده اش سقوط به رقابت های استانی نبوده و نیست. کسانی که در طول فصل فریادهای دوستداران فوتبال را شنیدند و به آن پشیزی ارزش قائل نشدند ، آن هایی که کوچکترین گامی برای کمک و مساعدت به تیم برنداشتند و عزیزانی که با برخورداری از قدرت و امکانات به فوتبال پشت کردند و وضعیت دردناک نماینده آن در لیگ سه را ندیدند و نخواستند ببینند مشغول الذمه فوتبالیست ها، جوانان و هواداران فوتبال اردبیل هستند.
خوشحالیم که قرار است والیبال در فصل پیش رو نماینده ای در لیگ دسته یک کشور داشته باشد ولی متأسف و غمگین باید شد که به راحتی نماینده فوتبال اردبیل را در دریایی از مشکلات و اندوه تنها گذاشتیم و برایش نسخه شفابخشی نپیچیدیم.
میزبانی مسابقات بین المللی را می پذیریم تا بتوانیم والیبال را محبوب جوانان و نوجوانان بکنیم. هزینه می کنیم و عرق می ریزیم تا خانواده ها را بیشتر با والیبال آشنا بکنیم و از طرف دیگر رشته ای با بالاترین جمعیت تحت پوشش و محبوب خانواده ها و جوانانرابه حال خود رها می کنیم و نظاره گر نابودی و فنای تدریجی اش می شویم.
خلاصه فوتبال و تیم شهرداری گویا فرزند ناتنی ورزش اردبیل است چرا که در سال های اخیر با بالاترین و بیشترین کم محبتی ها مواجه بوده است.
شورای شهر و لطف الهیان هم که حداقل در فصل جاری می خواستند تیم را سروسامان بدهند با مخالفت بازرسی روبرو شدند. عده ای هم انگ حرکت انتخاباتی زدند و موانع پشت موانع ایجاد کردند. لطف الهیان اگر می خواست از توجه به تیم بهره برداری انتخاباتی بکند و روی این اصل مورد حمله قرار گرفت حداقل در کنار خلع سلاح کردن وی راه حلی برای رسیدگی به امور تیم ارائه می کردند.
در پاک کردن صورت مسئله ماهر و استادیم و برخورد با دیگران به هر بها و روشی را درست و اصولی تلقی می کنیم.
امیدواریم که توجه به برخی از رشته های ورزشی و بی توجهی به تعدادی دیگر منشأ سیاسی، تسویه حساب های جناحی و باندی و رفاقت ها و وابستگی ها نباشد چرا که اگر چنین باشد جامعه ورزش و دوستداران فوتبال عاملین و بانیان این حرکت ها را هرگز نخواهند بخشید.




اخبار جعلی

فضای مجازی با مساعدت ابزاری چون رسانه های اجتماعی به عرصه ای برای تولید و انتشار اخبار جعلی تبدیل شده است.
این روزها نگاهی که بر روی اخبار جعلی وجود دارد سنگینی اش بر روی شبکه های اجتماعی است. توسعه انتشار اخبار جعلی و گستردگی روزافزون آن معضلی بزرگ بوده و نگرانی های جدی می تواند به دنبال داشته باشد.
خبر جعلی چیست؟
مارگارت رویوس نویسنده و مدیر دانشنامه فناوری اطلاعات، خبر جعلی را گزارشی نادرست می داند که برای جلب توجه ، گمراه کردن و یا آسیب رساندن به اشخاص حقیقی و حقوقیِ مشهور تولید می شود.
دایره المعارف ویکی پدیا هم اخبار جعلی را از جنس روزنامه نگاری زرد می داند که شامل اخبار نادرست و نارواست که از طریق فردی و جمعی تولید می شود.
اخبار جعلی ابعاد مختلفی می تواند داشته باشد . این قبیل اخبار قادر هستند که در شکل گیری و تغییر معادلات و روند مناسب ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نقش آفرینی نمایند.
این که چرا و به چه دلیلی در سال های اخیر اخبار جعلی رشد داشته است سؤالی است که در ذهن دوستداران و فعالین عرصه خبر و خبر رسانی قابل طرح است.
پیچیده شدن روابط انسانی، پیشرفت فناوری و کثرت رسانه ها از مهم ترین و بارز ترین دلایل رشد اخبار جعلی به حساب می آید.
فرانسیس فوکویاما فیلسوف آمریکایی می گوید: “اخبار جعلی می تواند گزارش صحیح اطلاعات را مختل بکند و افکار عمومی را گمراه سازد و مخاطبان را از حق اساسی دسترسی به اطلاعات واقعی محروم بکند”.
وی معتقد است:” اخبار جعلی از ثمرات اینترنت می باشد” و یا به عبارتی دیگر می توان گفت که بستر اینترنت امکان رشد، تولید و گسترش اخبار جعلی را فراهم کرده است.
اخبار جعلی در بسیاری موارد تشویش اذهان عمومی را به دنبال داشته و در غبار آلود کردن فضای تشخیص حق از باطل و منحرف کردن افکار عمومی از واقعیت های مهم و اساسی نقش آفرینی می نماید.
یکی از مشکلات موجود که می تواند در تأثیرگذاری اخبار جعلی دخالت داشته باشد عدم توانانی مخاطبان در تشخیص اخبار واقعی و تفکیک آن از اخبار جعلی است.
انجمن سواد رسانه ای کانادا برای تشخیص اخبار جعلی به شش پرسش اشاره می کند که لازم است مخاطبان همیشه به آن ها توجه داشته باشند:
چه کسی این خبر را تولید کرده است، چگونه خبر تولید شده است، چرا این خبر تولید شده، چه زمانی این خبر تولید شده و پس از اطلاع از این خبر چه باید کرد؟
انتشار اخبار جعلی چیز تازه ای نبوده و نیست ولی فضای مجازی با ویژگی های منحصر به فردش که زمینه مناسب برای انتشار هرچه بیشتر آن را فراهم کرده است.
مسلح شده افراد به برخی از مهارت ها می تواند در مقابله با اخبار جعلی و شناخت آن مؤثر واقع شود . یکی از مهم ترین و اساسی ترین این روش ها افزایش سواد رسانه ای است.
رسانه ها در تولید و انتشار خبر سه اصل مهم روشنی خبر، جامعیت خبر و درستی خبر را مورد توجه قرار می دهند . برای مقابله با انتشار اخبار جعلی و پایبندی به اصول حرفه ای و اخلاق رسانه ای دست اندرکاران رسانه ها باید طوری عمل نمایند که دقت و صحت را فدای سرعت نکنند و با به کارگیری روش های نوین خبری و از یک راه منطقی به رقابت با رسانه های اجتماعی بپردازند.
در بحث اخبار جعلی مخاطب باید از داوری های سریع و بازنشر اجتناب نماید. باز نشر گسترده اخبار جعلی توسط کسانی که نسبت به تشخیص این قبیل اخبار از آگاهی های لازم برخوردار نیستند تولید کنندگان آن ها را در تحقق اهداف و منافع ناصحیح در راه تخریب اشخاص و عقاید و دیگر موارد یاری و مساعدت می نماید.
به نظر می رسد مهم ترین مورد در راستای جلوگیری و ممانعت از تأثیرگذاری اخبار جعلی، گسترش آموزش های لازم است که می تواند زمینه را برای آگاهی های مخاطبان و کاربران تسهیل نماید.




فضای مجازی و کارشناسان زبده و برجسته

فضای مجازی فرصتی فراهم کرده است تا برخی ها به تحلیل گران زبده،کارشناسان برجسته ،صاحب نظران آراسته و سیاستمداران حرفه ای تبدیل شده و با آویزان شدن از برکات آن ،میدان داری نموده و اسم و رسمی برای خود دست و پا بکنند.
این فضا یک شبه بعضی ها را به جلال و جبروت رسانده و آن ها یکه تاز عرصه سیاست و اجتماع شده اند.حساب کسانی که بدون حاشیه و در استفاده بهینه از فضای مجازی اقدام می کنند با فرصت طلبان و نان به نرخ روز خورهای باج گیر جداست.
این روز ها در حالی که کشور با مشکلات چندی از قبیل سیل در نقاط مختلف و بی خانمان شدن و ضرر و زیان جمعی از هموطنان مواجه می باشد استان ما در فضای مجازی با حال و روز دیگری روبرو است.
عده ای در همه حال می خواهند به روز بودن خود را به اثبات برسانند و جمعی نیز از هر وسیله و فرصتی برای عرض ارادت به جناح ها استفاده کرده و فکر می کنند با رفتارهای چندش آور و هواداری های مشمئز کننده می توانند در موقعیت فعلی و آینده کاری شان امیدواری هایی را ایجاد بکنند.
دلبستگی و عشق کسانی به جناح ها و باندها تا آن حد بالاست که حتی به خود اجازه نمی دهند چشم بر روی واقعیت ها باز بکنند تا تابلودار سنگ این و آن را به سینه نزنند و اعتماد مردم را به خود و یا تشکیلاتشان از بین نبرند.
در روزهایی که مردم در چم و خم گرانی آرامش ندارند در استان ما در فضای مجازی دعوی بر سر اصلاح طلب یا اصولگرا بودن این و آن است. این که اثبات شود آقای ایکس در صف اصولگرایان است و یا در ردیف اصلاح طلبان قرار دارد چه گلی می تواند بر سر مردم بزند و چه مشکلی از مشکلات موجود مردم را برطرف نماید؟
آیا رسیدن به نتیجه ای مبنی بر این که فلانی اصلاح طلب نیست تاثیری در کاهش درد و آلام مردم و مشکلات معیشتی آن ها خواهد داشت؟
زمانی که وضعیت مردم پلدختر دل هر انسان منصفی را به درد می آورد جنگ در فضای مجازی ما بر سر رفتن یا ماندن لطف الهیان است. هر روز مثلث و مربع و مستطیل و ذوزنقه و متساوی الاضلاعی می کشند و با مطرح کردن چهره های مختلف برای تصدی شهرداری می خواهند به اهداف از پیش تعیین شده شان دست یابند.
یازده ماه مانده به انتخابات مجلس هر روز پدیده ای معرفی می شود. عده ای برای دفاع از کارنامه کسانی که بر اساس واقعیت های موجود بی کارنامه ترین افراد هستند از حالا آستین بالا زده اند و از تخریب دیگران نیز ابائی نداشته و فقط می خواهند سرسپردگی خود را به اثبات برسانند.
مردم به خوبی می دانند که چه کسانی در سال های اخیر خدمت کرده اند و چه کسانی شعار داده و در باد وعده ها و وعیدها خوابیده اند و چه افرادی دفاع کورکورانه از جناح خود کرده و مشکلات و گرانی ها و ضعف ها و ناکارآمدی ها و بی شایستگی ها را ندیده اند.
مردم آن قدر آگاه هستند که اسیر جو سازی و قربان صدقه های عده ای خودفروش نشوند. چهره تمام کسانی که حاضرند برای یک دستمال قیصریه ای را به آتش بکشند روشن و مشخص است.
مطمئنا عده ای که فکر می کنند با حمله به یک چهره و یا طرفداری های مسئله دار می توانند تا روز انتخابات بر رای مردم تاثیرگذار باشند و از حالا برای سرکیسه کردن برخی ها برنامه ریزی نمایند به بی راهه می روند.
حضور گسترده مردم در پای صندوق های رای یک امر طبیعی و حتمی است اما پیش بینی این که حاشیه سازانی که از حالا برای دست یافتن به هدف نقشه می کشند جز زیان دیده های بزرگ خواهند بود.
به جای این که فضای مجازی را به فضایی برای تخریب ناجوانمردانه و تعریف و تمجید های سوال برانگیز تبدیل کنیم سعی نمائیم با استفاده بهینه از این امکانات و به دور از هرگونه جبهه گیری و تندروی های کورکورانه با انعکاس حقایق و با دادن آگاهی های لازم اجازه بدهیم تا مردم در کمال آرامش تصمیم بگیرند و بدون فشار و پیش کشیدن بحث های بی اساس و خارج از چارچوب حق، در مسیر صحیح و اصولی به پیش بروند.
انتشار نوشته های سفارشی،موضعگیری های روزانه و ۲۴ ساعته،وارونه جلوه دادن حقایق و اصرار بر محق بودن خود و اطرافیان به دور از عالم انصاف و عدالت و جوانمردی است. در بحث اطلاع رسانی سعی کنیم حداقل بر اصول جوانمردی و بیان حقایق پایبند باشیم.




زندگی یعنی قیمت پیدا کردن

مولی علی بن ابیطالب(ع) در یکی از دعاهای نهج البلاغه یکی از تکان دهنده ترین جمله های فرهنگ بشری را فرموده اند: “خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی ، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری”. یعنی نکند قبل از این که جانم را بگیری ، شرفم، انسانیتم، عدالتم و … گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری و این همان جمله معروف است که می گوید: ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم، نه که به هر قیمتی زندگی بکنیم.
چه لزومی دارد که برخی ها تلاش می کنند که به هر قیمتی زندگی بکنند. بزرگی، انسانیت، غرور ، فکر و عقیده را در زیر پای خود له می کنند تا به مهره ای حرف گوش کن برای بعضی ها تبدیل بشوند.آیا دنیا و رسیدن به برخی از نیازهای روز، ارزش پشت کردن به خصوصیات والای انسانی را دارد؟
کسانی که عزت، شوکت و جوانمردی را با نازل ترین و کم بهاترین عناوین و مزایای مادی معامله می کنند و دستاویزی برای استمرار خیانت ها، کم کاری ها و بی برنامه گی ها قرار می گیرند افراد ضعیف النفسی هستند که می توانند بزرگترین ضربات را به جامعه و منافع آن وارد نمایند. ممکن است در این میان این افراد، عناوین دهان پرکنی چون ورزشکار، مربی، خبرنگار، دتمار و ده ها عنوان دیگر را نیز با خود یدک بکشند ولی در عمل مهره ای بیش در خدمت افراد خود محور نبوده و نیستند.




پیشرفت در حرف، عقب ماندگی در عمل

تعطیلات عید معمولا فرصتی را فراهم می کند تا چند روزی بساط سفر برپا گردد. هرچند وضعیت اقتصادی و گرانی حاکم، سفری مطلوب را امکان پذیر نمی سازد اما هم این که چند روزی بعد از یک سال تلاش، استرس و جان کندن انسان بتواند ایامی را در آرامش و به دور از دغدغه های جاری بگذراند نعمتی بزرگ محسوب می شود.
مسافرت های امسال به جز روزهای اول عید نگرانی های زیادی را به سبب وضعیت جوی و جاری شدن سیل در نقاط مختلف کشور ایجاد کرده و استرس و دلهره را جایگزین آرامش نمود. سیل کام عده ای از هم وطنان را در اولین روزهای سال جدید تلخ کرد و غم و اندوه و مصیبت را جایگزین شادی و سرور نمود.
جدای از غمی که بلایای طبیعی بر اردوگاه عید نوروز امسال مستولی کرد مسافرت به برخی از شهرهای کشور و مقایسه سیمای شهری آن مناطق با اردبیل واقعیتی مبنی بر فقر توسعه و پیشرفت در شهر ما و عدم توجه کافی به زیبا سازی و ایجاد فضای مناسب شهری را مورد تأکید قرار می دهد.
اگر کسی به برخی از کلان شهرها و حتی شهرهایی با جمعیت و مساحت متوسط پس از یک سال مسافرت کند در ورود به شهر می تواند تفاوت های گذشت یک سال را در چهره شهر به وضوح مشاهده بکند. می تواند ببیند و احساس بکند که مسئولین آن شهر در یک سال گذشته برای تغییر دادن چهره شهر و زیبا نمودن فضای آن مصمم بوده و به خوبی برنامه ریزی کرده و به موقع به هدف دست یافته اند.
بهبود وضع امور که خود به خود انجام نمی شود. نیاز به کار و تلاش ، یک دلی و همراهی مردم با مسئولین دارد. شعار دادن ، حرف زدن ، سیاسی حرکت کردن و همه چیز را فدای رقابت های جناحی، باندی و حزبی نمودن نمی تواند در تغییرات مورد نیاز چهره شهر مؤثر واقع شود.
آدم حسودی نیستم که در ارتباط با پیشرفت و توسعه دیگر شهرها تنگ نظر باشم. حسادت بلایی خانمانسوز، فاسد کننده ایمان و تباه کننده زندگی است.
در تعریف حسد آورده اند: “حسد یعنی آرزوی از بین رفتن نعمت از برادر دینی در حالی که می داند آن نعمت به صلاح اوست”.
به این که دیگر شهرها هر روز گامی به جلو در مسیر پیشرفت و توسعه برداشته اند حسادت نمی کنم چرا که مسئولین آن مناطق لیاقت آن را داشته اند که به چنین پیشرفت هایی دست یافته اند ولی این حق را دارم که به وضعیت آن ها غبطه به خورم.
غیطه یعنی آرزوی داشتن آن نعمت برای خود و سعی و کوشش برای رسیدن به آن ، بدون آرزو یا تلاش در زمینه از بین رفتن آن نعمت از دیگری ؛ که حالتی قابل ستایش است و انسان را به تلاش سازنده وا می دارد.
غبطه می خورم به شهرهایی که تغییر در چهره آن ها هر روز قابل لمس و احساس است ولی شهر ما که در حرف ده ها و صدها عامل برای برتری آن می شماریم و با کلمات و لغات از جمله زمستان بیدار، توسعه گردشگری، مگاپروژه ها، ایجاد شغل و کاهش بیکاری و ده ها و ده ها شعار دیگر ادعای بزرگی می کنیم در وضعیت ظاهری شهر و زیبا سازی فضای آن و توسعه ورودی ها درجا می زنیم و این ها در حالی است که حتی برای کسب نمره 19 در عملکرد خود رضایت نمی دهیم و با در اختیار گرفتن فضای مجازی و به راه انداختن باندی مخوف و خطرناک در بازی با آبروی منتقدان از همه سبقت می گیریم و هیچ برای بهبودی اوضاع اندیشه نمی کنیم و روزمرگی را بهترین وسیله برای ادامه حیات مدیریت خود قلمداد می کنیم.
چرا شهر و دیار ما با چنین مشکلی مواجه شده است؟ آیا به آن فکر کرده ایم و برای برطرف نمودن موانع موجود بر سر راه پیشرفت و توسعه اش اندیشیده ایم؟ در همه شهرهایی که کاروان پیشرفت آن ها با سرعت مطلوب به سمت جلو حرکت می کند یک دلی، یک رنگی ، صمیمیت و چشم پوشی از منافع شخصی و باندی در قبال منافع جامعه و شهر و استان حرف اول را می زند. در آن شهرها و مناطق اختلاف نظرهای درون خانوادگی را اجازه نمی دهند که به عنوان سدی در برابر وحدت و هماهنگی آن ها برای دست یابی به اهداف مشترک نقش آفرینی نمایند. اختلاف در دیدگاه های سیاسی و ربط دادن آن به امور مورد نیاز شهر و استان در بین آن ها جایگاهی ندارد. وقتی منافع شهر نیاز داشته باشد اختلافات سیاسی ، باندی، جناحی و حزبی کنار گذاشته می شود و همه در یک صف واحد برای به دست آوردن منافع عمومی پشت سر یکدیگر قرار می گیرند و منافع جامعه را فدای منافع باندی، جناحی و شخصی نمی کنند.
آیا در اردبیل نیز چنین رفتاری از فعالان عرصه سیاست و اجتماع دیده می شود؟
از سه سال قبل هر حرکت و اقدام شهرداری را انتخاباتی و هدف دار قلمداد کرده ایم . هواداران شهرداری ده ها کانال و گروه در فضای مجازی برای مقابله با منتقدان و مخالفان راه اندازی می نمایند. عده ای قلم به دست منتظرند تا یکی جرئت گفتن جمله وجود ابرو در بالای چشم دولت تدبیر و امید را به خود بدهد آنگاه با چنان حمله ای مواجه بشود آن سرش ناپیدا. تحمل کوچک ترین انتقاد از دولت محلی را نداشته باشیم و همه اقدام دولتمردان را مباح و آن ها را از هر گونه کم کاری و اشتباه به دور قلمداد بکنیم. برای در اختیار گرفتن فضای مجازی به خوبی هزینه بکنیم و در مقابل، شرافت قلم و استقلال خود را با چندغازی معامله نمائیم. در اصل دفاع کورکورانه از ولی نعمتان کوتاهی نکنیم و دین و دنیای خود را با موقعیت و دیناری معامله نمائیم . در ازای مزیت های مادی چشم بر واقعیت ها ببندیم و رسالت مهم خود مبنی بر دفاع از حق و حقیقت را به آسانی فراموش کنیم. همه چیز را در وابستگی های جناحی و سیاسی خلاصه بکنیم و شایسته سالاری را فدای وابستگی ها و حضور در ستادهای انتخاباتی نمائیم. اجازه نفس کشیدن و یا حتی صدور یک بیانیه ساده به گروه هایی که چون ما فکر نمی کنند را ندهیم و انحصار طلبی را در بالاترین حد خود در معرض نمایش قرار بدهیم.
برای هر چیز به دنبال مقصر بگردیم و سعی بکنیم بارش باران و حتی راه افتادن سیل را هم به دولت های نهم و دهم ربط بدهیم. اجازه کوچک ترین اظهار نظر در مورد دولتمردان فعلی را به احدی ندهیم و تا دلمان می خواهد از موضع قدرت به دولتمردان قبلی ناسزا گفته و کوچک شان بشماریم و خلاصه همه حرف ها، اقدامات، سنجش و اندازه گیری را در اندازه های سیاسی و وابستگی های جناحی خلاصه بکنیم و انتظار داشته باشیم که شهر و استان ما نیز هر روز شاهد تغییر و تحول آن هم از نوع مثبت و رو به جلویش باشد.
تا زمانی که در قبال نیازهای منطقه و دفاع از واقعیت های موجود یک دلی و یک رنگی و همراهی جای باند بازی و تعصب های جناحی را نگیرد و تا موقعی که پست ها و مقام ها نه بر اساس شایستگی و کارآمدی بلکه بر اساس میزان وابستگی به آن نماینده و این جناح و آن باند تقسیم بشود آرزوی تحول و توسعه در امور شهر و استان سرابی بیش نخواهد بود.
وقتی مسئولی سه سال در خواب ناز فرو برود و در قبال برخی از مسائل چشم بپوشد و در آستانه انتخابات تازه به یاد آن ها بیفتد معلوم است که در جلب اعتماد مردم نمی تواند موفق عمل نماید.
شهر و استان برای این که به حق قانونی و طبیعی خود دست پیدا بکند به وحدت و یک دلی همه کسانی که می توانند در این راه مؤثر واقع بشوند نیاز دارد. سیاست پیشگی و حمایت کورکورانه از هر مسئول و صاحب منصبی مانعی مهم برای پبشرفت منطقه محسوب می شود. برخوردار شدن از سفره گسترده مسئولین و زیر چتر حمایت برخی از دست اندرکاران امور قرار گرفتن بزرگ ترین ضربه ها را به استقلال کسانی که ادعای خدمت به جامعه را دارند وارد می کند. دست روی دست مسئولین گذاشتن و ادعای دفاع از حقوق مردم داشتن پذیرفتنش بسیار مشکل و غیر قابل قبول می شود.
به جای پهن کردن بساط تهمت زنی و حاشیه سازی از منافع استان و منطقه باید دفاع کرد و با پرهیز از هرگونه جانبداری های بودار و هدف دار برای تحرک بخشیدن به حرکت های مثبت و اصولی در استان یک دلی و هم زبانی و بیان واقعیت ها و مبارزه با کم کاری ها و خودمحوری ها در دستور کار قرار گیرد و کشمکش های سیاسی ، جانبداری های جناحی و حرکت های منفعلانه فدای منافع جامعه و همگانی گردد. انشااله.




حرف و حدیث های سیل گلستان

برغم اطلاع رسانی گسترده رسانه های جمعی درباره وقوع سیل ویرانگر گلستان “چرایی” و “چگونگی” سیل و طغیان رودخانه گرگانرود به محاق رفته است.
سیل خروشان استان گلستان بیرحمانه و سرسختانه سطح وسیعی از منطقه غرب استان را در نوردیده و منطقه بزرگی از نقاط شهری و روستایی همجوار گرگانرود بر اثر آبگرفتگی ویران شده و هزاران نفر را بی خانمان کرده است. واقعه ای که کام هموطنان ما را تلخ و دل شهروندان را بدرد آورده است.
رسانه های ارتباط جمعی از بدو وقوع و البته با کمی تاخیر، از زوایای مختلف به سیل ویرانگر پرداخته اند. اما از لحاظ حرفه ای بیشترین اطلاعاتی که در اخبار، گزارش ها و تحلیل های خبری ارایه می شود درباره عناصر خبری “چه موضوعی ” “چه سازمانی و افرادی” “چه زمانی” و “چه مکانی” هستند و کمتر درباره دو عنصر “چرایی” و “چگونگی” سیل سخن به میان آمده است. عناصری که از قضا حرف و حدیث ها و پرسش های زیادی پیرامون آنها سامان یافته و خیمه زده است.
ابهام های موجود ایجاب می کند، خبرنگاران رسانه های جریان اصلی و شهروندخبرنگاران رسانه های اجتماعی درباره چرایی و چگونگی سیل تحقیق و از مسئولان پرسش کنند و آنها را به چالش بکشند.
این گزاره که حجم بارندگی در استان گلستان در مدت زمان کوتاهی کم نظیر بوده به تنهایی نمی تواند به چرایی و علل وقوع سیل، پاسخ در خور دهد.
در استان گلستان وقوع سیل گسترده کم نظیر بوده ولی به لحاظ تاریخی بی نظیر نیست. باید با شفاف کردن چرایی وقوع سیلاب در مزارع حاصل خیز و خانه های مردم، بجای جاری شدن در رودخانه گرگانرود و نهرها و در نهایت پیوستن به دریای خزر پژوهش و پرسشگری کرد.
آنطور که جسته و گریخته بیان می شود تخریب و تغییر طبیعت منطقه، از جمله دست اندازی و دستکاری حریم رودخانه ها و بویژه حریم رودخانه گرگانرود به واکاوی دقیق خبری نیاز دارد.
همچنین مشکلات سد وشمگیر در بالادست شهر آق قلا و عدم لایروبی سد و بویژه بررسی کارایی دریچه های آن می تواند دستمایه یک گزارش خبری خوب شود.
جای روزنامه نگاری تحقیقی در سیل گلستان خالی است. از این رهگذر می توان با تهیه اطلاعات مستند و عینی به ریشه ها و سرچشمه های اصلی وقوع سیل و مسببان گرفتاری مردم دست یافت.(منبع:مطالعات رسانه و ارتباطات




پریوند خدمتگزاری صادق و نماد عشق و محبت

دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل از اولین رئیس این داشگاه در آخرین روزهای سال 97 تجلیل می کند.
اقدامی مناسب و ستودنی که می تواند در تقویت انگیزه دست اندرکاران امر در خدمت هرچه بیشتر به جامعه و فرهنگ و دانشجویان مؤثر باشد.
مهندس یعقوب پریوند معلمی برجسته، خدمتگزاری صادق، مسئولی دلسوز و مردی از قافله دوستان انقلاب و یاران نظام است.
خوشرویی، راستی، عزت نفس، افتادگی و رفتار نیک از دیگر خصوصیات این مرد دوست داشتنی می باشد. خدمات فعالیت ها و اقدامات وی در راه اندازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل برای کسانی که در آن سال ها از نزدیک شاهد پا گرفتن این واحد آموزشی در اردبیل بودند پوشیده نبوده و نیست.
مردان بزرگ و تأثیرگذاری چون یعقوب پریوند می توانند نماد عشق و محبت و امیدواری باشند. وقتی در سال 63 بدون کوچکترین امکاناتی راه اندازی دانشگاه ازاد اسلامی واحد اردبیل در دستور کار قرار گرفت کمتر کسی می توانست تصور بکند که روزی دانشگاهی که در یک ساختمان استیجاری با مدیریت پریوند آغاز به کار می کند به بزرگترین مرکز آموزشی استان تبدیل خواهد شد ولی این کار شد چرا که پریوند و همکارانش در آن مقطع حساس معتقد بودند که برای زیستن، بهتر زیستن و توانمند شدن و منشأ اثر شدن باید امیدوار بود و آن جمع کوچک ولی عاشق و مصمم امیدوار بودند نهالی را که با هزاران رنج و خون دل خوردن می کارند روزی چنان سر بر آسمان می گذارد که کل منطقه را تحت تأثیر قرار می دهد.
جوانانی که در دانشگاه ازاد اسلامی اردبیل مشغول به کار هستند و یا آنهایی که در سایه محبت برخی ها دفتر و دستکی در آن محیط زیبا و خاطره انگیز برای خود راه انداخته اند باید بشناسند کسانی را که سال ها انواع ناملایمات را تحمل کرده و خم به ابرو نیاورده و با دفاع از کیان دانشگاه گامی هرچند کوتاه از اهداف عقب نشینی نکرده اند تا امروز دانشگاه بزرگ و تأثیر گذاری چون آزاد اسلامی در اردبیل از موفقیت و جایگاه مناسبی بهره مند گردد.

همه مطمئنا در ارتباط با یکی از ویژگی های مهندس پریوند هم عقیده خواهند بود و آن ادب و بزرگواری آن مرد می باشد.
از خدا جوئیم توفیق ادب
بی ادب محروم شد از لطف حق
مهندس پریوند در سایه ادب و تواضعی که داشت در جامعه همیشه از یک جایگاه خاص بهره می برد. او با قبول مسئولیت های حساس مانند فرمانداری اردبیل، مدیریت صدا و سیمای مرکز ازدبیل و ریاست دانشگاه ازاد اسلامی چون در پناه حق قرار داشت می توانست در راه خدمت به جامعه اقدامات مؤثری انجام بدهد.
از ادب پرنور گشته است این فلک
وز ادب معصوم و پاک آمد ملک
مهندس پریوند خدمتگزاری است که خدمات و آثارش همواره با تاریخ فرهنگ و دانشگاه این منطقه همراه خواهد بود. در دین اسلام ارزشمندترین مردم، سودمندترین آن ها می باشد و پریوند با توجه به خدماتش با دستانی خالی ولی اراده ای محکم و ستودنی از ارزشمندترین فرزندان دیار سبلان محسوب می شود.
پیامبر بزرگ اسلام سودمندی و خدمت به مردم را در کنار ایمان به خداوند معیار و ملاک ارزشمندی انسان دانسته و می فرماید: ایمان به خدا و نفع رساندن به بندگان او دو خصلت نیک است که برتر از آن چیزی نیست.


باید از دکتر اسحق رسولی رئیس دانشگاه ازاد اسلامی واحد اردبیل و دیگر کسانی که در امر برپایی مراسم تجلیل از یک خدمتگزار بزرگ پیشقدم شده اند تقدیر و تشکر گردد.
امید می رود در روز 20 اسفند ماه مراسمی در شأن مرد بزرگواری چون مهندس یعقوب پریوند برگزار شود. مراسمی که در آن از همه کسانی که از اولین روزهای تأسیس دانشگاه با وی همراه بوده و الآن در قید حیات هستند و از کارکنان بازنشسته و حتی آن هایی که در مقطعی در دانشگاه مسئولیت داشته اند دعوت شود تا بعد از سال ها همه کسانی که برای این دانشگاه زحمت کشیده و در توسعه آن سهیم بوده اند در زیر یک سقف جمع شوند و ضمن تجلیل از اولین رئیس دانشگاه خاطرات خوش سال های گذشته را زنده بکنند.
مسلما در چنین مراسمی جای خالی برخی از عزیزان از جمله مرحومین دکتر بایبوردی، دکتر اسفندیاری ،دکتر چوخاچی زاده، دکتر عزیز یحیوی ، حاج آقا ذاکر حمیدی، حاج آقا حسن پور ، حجت الاسلام میر داماد مرتضوی، حاج اقا جلیل زادگان و ….. بیشتر احساس خواهد شد.