1

احتمال تایید صلاحیت مدیریتی هادی صباغی

با تایید صلاحیت هادی صباغی کوره انتخابات هیات فوتبال استان داغ تر می شود.

شنیده ها حاکی از این است که با توجه به مدارک ارسال شده به وزارت  ورزش و جوانان احتمال تایید صلاحیت مدیریتی هادی صباغی یکی از کاندیداهای ریاست هیات فوتبال استان اردبیل وجود دارد.

افزایش تعداد کاندیداها و داوطلبان خدمت به فوتبال استان می تواند در تحرک بخشیدن به کاندیداها و فعالیت بیشتر جهت رایزنی برای جلب نظر اعضای مجمع موثر باشد.

اعلام نظر قطعی در مورد پرونده مدیریتی صباغی می تواند مرحله ای دیگر از نزدیک شدن به روز انتخابات را پشت سر بگذارد.

دغدغه همه علاقه مندان به فوتبال برگزاری سالم انتخابات از سوی دست اندرکاران و دبیرخانه برگزاری مجمع است و هیچ شک و تردیدی وجود ندارد که رسانه ها روند انتخابات را پیگیری کرده و افکار عمومی را در جریان امر قرارخواهند داد.

برگزاری انتخاباتی سالم و به دور از هرگونه جانبداری در افزایش میزان اعتماد فوتبالی ها به رئیس منتخب تاثیر گذار می باشد.

تایید صلاحیت مدیریتی صباغی می تواند رقابت کاندیداها را فشرده بکند. می گویند برخی از کاندیداها انتخاب خود توسط مجمع را حتمی قلمداد می کنند اما اعلام بلامانع بودن حضور صباغی در انتخابات تا حدودی می تواند معادلات را به هم بزند و نگرانی هایی را برای برخی از کاندیداها به دنبال داشته باشد




معلوم الحال های فوتبالی

چند روزی است در فضای مجازی در قبال منتقدین هیات فوتبال استان از کلمه معلوم الحال بیشتر استفاده می شود. این کلمه را برای کسانی که در مورد فوتبال برخلاف میل برخی آقایان حرف می زنند استفاده کرده و آنها را عاملی برای عملی نشدن نقشه ها و اهداف خود به حساب می آورند.

در لغت معلوم الحال معنی و مفهوم خاص خود را دارد. این کلمه در زبان فارسی به صورت کنایه آمیز به کار می رود و در بیشتر موارد به عنوان توهین به اشخاص و یا منابعی مورد استفاده قرار می گیرد. کسی که احوال و اعمال او به بدی و نادرستی شناخته می شود معلوم الحال نامیده می شود. معلوم الحال کنایه از آدم ناسالمی است که برای اثبات نادرستی او نیازی به دلیل و مدرک وجود نداشته باشد.

راستی منتقدان هیات فوتبال استان اردبیل با چه معیار و متر و ترازویی به حکم برخی ها ناسالم تشخیص داده شده و بارها و بارها با به کار بردن آن کلمه، توهین به افراد را در دستور کار قرار داده اند؟ آیا بهتر نیست که مدعیان معلوم الحال بودن برخی از افراد دلایل خود را به وضوح بیان کنند تا جای هیچ حرف و حدیثی بر جای نماند.

فردی که از او کارهای خلاف سر بزند در جامعه شناخته شده است و مردم از وی یک ذهنیت با توجه به سابقه خواهند داشت و همواره با نظر منفی به وی نگاه کرده و مسؤولان دیگر چنین فردی را قابل اعتماد برای قرار گرفتن در یک پست و منصب و مقامی تشخیص نخواهند داد. مثلا اگر فردی را که نظر سوءداشته و چک های یک مؤسسه و یا نهادی را در راه کارهای شخصی خرج بکند دیگر به وی اجازه ای برای قرار گرفتن در راس امور را نمی دهند و وی را در این ارتباط معلوم الحال می خوانند و یا اگر کسی دزدی بکند و پرونده داشته باشد و یا به ناموس دیگران نظر داشته و با پرونده های مختلف از شکایت مواجه باشد معلوم الحالش می خوانند. حال آیا بهتر نیست که در مورد متقدان فوتبال فقط به استفاده از این کلمه بسنده نکنیم و افراد معلوم الحال را با ذکر نام و پیشینه و کارنامه شان معرفی نماییم تا بدین ترتیب به سالم سازی فضای ورزش و فوتبال کمک کرده و دین خود را نسبت به جامعه ادا نماییم.

حرف زدن خیلی آسان است. ایا آنهایی که بدون دلیل عده ای را معلوم الحال می خوانند می توانند در مقام اثبات ادعا های خود مدارک کافی ارائه نمایند؟ چرا در راه اصرار و پافشاری به حق بودن خود و دوستانمان  چشم بر روی واقعیت ها می بندیم و اهانت و توهین به دیگران را در دستور کار خود قرار می دهیم؟ حرف های خود را بدون اهانت بزنیم و بدون شک مردم بهترین قاضی برای تشخیص حق از ناحق، مرد از نامرد و مستقل از خود فروخته هستند. یاحق.




حاکمیت فضای سالم نقد در فوتبال و انتخابات هیات استان

چه زیباست که نقد ها با رعایت حداقل ها و اصول مربوط به آن انجام بپذیرد. نقد های سازنده می توانند چراغ راهی برای رفع مشکلات و نواقص و کاستی ها باشند . نقدی که از دل بر آید بدون شک بر دل ها می نشیند و اثرش را در جامعه به طور کامل می گذارد. مردم در نقدهای منصفانه حرف های منطقی را با جان و دل می پذیرند و در همه تصمیم گیری های خود از آن ها استفاده کرده و بر منتقدان بی نظر و صاحب صلاحیت هم احترام می گذارند.

اما زمانی که برخی ها پا را از دایره نقد بیرون می گذارند و در زیر نقاب و تحت لوای اسامی جعلی و مستعار سخن می گویند از همان اول کار نشان می دهند که قصد دیگری در سر دارند و برای انجام ماموریت محول شده و بهره برداری آنچنانی وارد عرصه شده اند.

در یک ماه گذشته همه حرف های ما در یک جمله خلاصه می شد و آن این که بهتر است در فضای مجازی حرف های خود را تحت نام و مشخصات اصلی بیان کرده و از سنگر گرفتن در زیر اسامی و عناوین جعلی و مستعار خودداری بکنیم.

این سخن با عکس العمل دوستداران و هواداران عناوین جعلی روبرو شد و گفتند و نوشتند حرف هایی که دور از اصول اخلاق ورزشی و جوانمردی بود. گناه ما در این خلاصه می شد که می گفتیم آقایان از رفتارهای خاله زنکی و هرهری مسلکی پرهیز کنید و هر روز یک رنگ به خود نگیرید. حرف های خود را اگر حق می دانید و به گفته های خود ایمان داشته و توانایی اثبات آنها را دارید با نام و مشخصات خود بیان کنید. عمل به این کار که دیگر اتهام زدن، دروغ گفتن و مخفی شدن زیر اسامی جعلی نیاز ندارد.

با این روش ها که نمی توان برای انتخابات هیات فوتبال استان رای جمع کرد. رایزنی در انتخابات و فعالیت برای کسب آرا راه و روش خود را می طلبد. امیدواریم با کمک همه کسانی که می خواهند به نحوی در انتخابات هیات فوتبال استان مؤثر باشند فضایی سالم وآرام برای بیان برنامه ها، ایده ها و اهداف کاندیداها فراهم شود و با کمک همه دست اندرکاران، انتخاباتی سالم و به دور از هرگونه حاشیه و جانبداری ها برگزار گردد. بررسی نوشته های ما نشان دهنده این ادعای بوده و مسلم است هرجا که اثری و ردپایی از تبعیض و رفتار خلاف مقررات دیده شود خواهیم گفت اگرچه با اقدامات نسنجیده برخی ها مواجه شویم.

روز گذشته نوشته ها و گفته های ما توسط مسؤول یکی از کانال های ورزشی مورد بحث قرار گرفت. در این مجال قصدی برای پرداختن به مسائل مطرح شده در مطلب یاد شده نبوده و نیست و این که نویسنده مطلب مشخص بوده و حرف های زده شده از یک منبع معین در فضای مجازی قرار گرفته است قابل احترام است. بحث ما نیز در روز ها و ماه های اخیر همین بوده است. وقتی می توان به طور صریح گفته ها و نوشته ها را نقد کرد چه نیازی برای پناه بردن به اسامی جعلی است؟ نوشته های آن مسؤول محترم کانال با خیالی راحت و آسوده مطالعه می شود چرا که نویسنده مشخص است و مسؤول نوشته معین. اگر ما نیز حرفی داشته باشیم در مورد مطلب می نویسیم و می دانیم که مورد خطاب ما چه کسی است و چه شرایطی را باید رعایت بکنیم.

بهر حال همه گفته های ما در روزها و ماه های اخیر در این بود که آقایان به جای این که فضا را ملتهب بکنیم و نقاب بر چهره بزنیم و اتهامات مختلف را متوجه این و آن نماییم بیائید در فضایی آرام و به دور از تنش حرف های خود را بگوییم و جواب دریافت کنیم.

اگر این فضا فراهم شود و دوستداران یکه تازی در فضای مجازی و ورزش استان زیر عناوین جعلی، اجازه بدهند بهتر می توان حرف زد، از حق دفاع کرد و چهره خائن و خدمتگزار به ورزش و فوتبال را مشخص نمود. از روش های تفرقه آمیز و حملات کورکورانه و اصرار برای بودن به هر وسیله اجتناب بکنیم و به دور از هرگونه شعبده بازی و روش های منفعت طلبانه به ورزش و فوتبال فکر بکنیم. کسانی را که بر خلاف ما فکر می کنند دشمن خود به حساب نیاوریم و حمله به وی را با استفاده از هر روش نکوهیده و ناپسند حلال و روا قلمداد ننماییم. اجازه بدهیم در فضایی آرام و به دور از هرگونه قلدری و تهدید و ارعاب و دشنام و ناسزا گویی عملکردها نقد شوند و از ادعاهای بی اساس و بی پایه پرده برداری نمایند.

متوسل شدن به دامن رفتارعهای غلط ممکن است در کوتاه مدت نتیجه دلخواه را بدهد ولی در دراز مدت آبرویی برای فرد باقی نمی گذارد. پژمان نهاوندی و پژمان نهاوندی ها و سینه زدن در زیر این عناوین را افتخاری برای خود قلمداد ننماییم و با نام و عنوان اصلی در بحث ها شرکت کرده و نتیجه لازم را بگیریم.

کاری را که کانال وررزشی مورد نظر در ارتباط با نوشته های ما انجام داد را به فال نیک می گیریم و امیدواریم که از این به بعد شاهد حضور و ظهور پژمان نهاوندی ها در فضای مجازی نباشیم. حرف های خود را با نام اصلی منتشر بکنیم و با این کار زمینه یک بحث سازنده در فضای مجازی را فراهم بکنیم.

در ارتباط با مطلب یاد شده و حواشی اطراف آن نیز حرف های زیادی می توان گفت و نوشت اما از آنجاییکه امید داریم این کار مقدمه ای برای تمامی دوستداران و هواداران هیات فوتبال استان در راستای گام نهادن به یک راه منطقی و درست، جهت دفاع از عملکردها و جواب دادن به انتقادها باشد به انتظار می نشینیم تا در روزهای آینده حاکمیت یک فضایای امن در فضای مجازی در مورد بحث های فوتبالی را شاهد باشیم و اثری از هتاکی، دروغ گویی و اسامی مستعار و ساختگی را نبینیم . انشاءاله.




شتر دیدی ندیدی!!/پژمانی ها عصبانی می شوند

این ضرب المثل معروف را حتما شنیده اید: “شتر دیدی ندیدی”!!!. ضرب المثل دیگری هم است که می گوید: “هر چی دیدی هیچ چی نگو من هم دیدم هیچ چی نمی گویم”.
این ضرب المثل ها داستانی دارند که شنیدنش خالی از لطف نمی تواند باشد:
شیخ سعدی از راهی می گذشت. رد پای شتری را دید که عبور کرده و یک طرف راه مگس و طرف دیگر پشه می برد. با خود گفت بار شتر یک طرف سرکه بوده و طرف دیگر شیره،مگس با شیره سر و کار دارد و پشه با سرکه.
رفت تا رسید به جایی که دید پشکل شتر یک جا جمع شده ،با خود گفت :یقین این جا شتر خوابیده بوده . بعد آثار پیاده شدن مسافر را که در کنار راه ادرار کرده بود ،دید و از محل ادرار تشخیص داد که مسافر زنی بوده و بعد پنجه های دست مسافر را دید که بر زمین تکیه داده و بلند شده و با خود گفت :معلوم است مسافر زن و آبستن هم بوده است.(زن آبستن در حال بلند شدن با
دست به جایی تکیه می کند).
مقداری که رفت از آن طرف یک نفر شتربان رسید و پرسید:درویش از این راه که آمدی شتر دیدی؟
شیخ گفت:بارش یک طرف سرکه و یک طرف شیره بوده؟
شتربان گفت:بله
دوباره گفت:مسافرش زن آبستنی بود؟
شتربان گفت:بله
پرسید: کجا رفت؟
شیخ سعدی گفت:ندیدم کجا رفت.
شتربان شیخ را زیر چوب گرفت .کتکش می زد و می گفت :تو شترم را به خاطر مسافر زن طمع کردی. شیخ سعدی زیر چوب ناله می کرد و می گفت:
سعدیا چند خوری چوب شتربانان را
می توان قطع نظر کرد شتر دیدی؟نه
این داستان شده است شرح حال ما که گفتیم در سطح استان اردبیل فردی به نام پژمان نهاوندی وجود خارجی ندارد. حال آنهایی که به نحوی با این پژمان قلابی در ارتباط بوده اند ما را زیر حملات گسترده و همه جانبه خود گرفته اند که مجبورمان بکنند تا بگوییم پژمان دیدیم،ندیدیم!!!!!
برادران عزیزی که از پژمان نهاوندی حمایت می کنید و معتقدید که نباید در این ارتباط جز یک بار چیزی می گفتیم و پیگیری می ‌کردیم چرا عصبانی هستید؟اعتراف به اشتباه نشانی از بزرگواری،شهامت و شجاعت افراد است. به جای این که ما را زیر شدیدترین حملات قرار بدهید و در مواقعی حکم به شکستن قلم ما صادر نمایید بهتر است به قلابی بو ن آن اعتراف کنید و از جامعه ورزش به خاطر پرورش چنین افراد خیالی عذرخواهی کنید.
حملات شما را به جان می خریم و بخصوص حملاتی که از جانب دوستان و پهلوانان انجام می پذیرد ولی دست کشیدن از این قضیه بدون روشن شدن چهره برخی ها دور از انصاف و مروت نیست؟
حرف و عمل ما باید با یکدیگر هماهنگی داشته باشند. نمی توان از یک طرف از رسالت مطبوعاتی سخن بگوئیم و در تحقق آن مدعی باشیم و در مقابل کسانی را که در این راه گام بردارند زیر شدیدترین و ناجوانمردانه ترین حملات قرار بدهیم.
ظهور یک چهره قلابی در ورزش و میدان داری وی را عملی جایز و روا قلمداد بکنیم و پرداختن به آن و افشاگری در مورد چند چهره ها به صلاح ورزش ندانیم ولی برخورد یک مدیر و یک کارمند را لایق طرح چندین و چند باره بدانیم. اشاره به رفتارها و حرکات پژمان نهاوندی ها را شایسته شکسته شدن قلم بدانیم و به آن حکم صادر بکنیم. اگر قلمی که می خواهد معضلی به نام نهاوندی را معرفی بکند باید بشکند پس حکم در مورد قلم هایی که با صد هزار تومان به هر طرف غش می کنند چه باید باشد؟قلم هایی که با تهدید به درآمدزایی پرداخته و آن را وسیله ای برای کسب درآمد بیشتر می دانند با چه حکمی باید مواجه شوند؟
این صلاحیت از جانب کدام مرجعی به ما محول شده است که به راحتی به شکسته شدن قلم هایی که بر اساس خواسته ما بر روی کاغذ نمی چرخند حکم صادر می نماییم؟
ما را کاری به مهندس ها و حاج آقاها نیست. کار ما با فوتبال و ورزش است و این که عزیزان در این اندیشه باشند که با مطالب مختلف از کانال های متنوع بخواهند پرده بر روی واقعیتی به نام جعلی بودن پژمان نهاوندی بکشند اشتباه فکر می کنند . نمونه هایی از پیام های نهاوندی به افراد در مقاطع زمانی مختلف همراه با شماره تلفن های رنگارنگ وی در دست است که به زودی در اختیار افکار عمومی قرار خواهد گرفت.




دم خروس را باور کنیم و یا……

بار دیگر پیمان نهاوندی با ظهور در فضای مجازی حرف هایی زد و متن هایی نوشت و ما را به فیض رساند.

نگرانی وی و سایر دوستانش از چیست؟ چرا این روزها خیلی شتابزده و با عجله  و بدون مطالعه کافی حرکت کرده و تصمیم می گیرند ؟ اصلا چرا همه را با یک چوب می رانند و فکر می کنند با چنین اقداماتی و با آلوده کردن فضا می توانند جو فوتبال را به نفع کاندیدای مورد علاقه شان تغییر بدهند؟

با کسی که دشمنی و خصومت شخصی نداشته و نداریم. بحث بر سر منافع ورزش و فوتبال است. آنهایی که از این رهگذر به دنبال منافع فردی و گروهی هستند، مسلم است که فقط خود و اطرافیانشان را ببینند ولی کسانی که به فوتبال و آینده آن فکر می کنند در این اندیشه نیستند که چه کسی حتما باید رای بیاورد و سکان هدایت فوتبال استان را به دست بگیرد بلکه به دنبال آن هستند که افرادی صادق  و نه مکار، دانا و کار بلد و تاثیر گذار به ساختمان حافظ راه پیدا بکنند.

نیازی نیست که برای رسیدن به هدف دست به دامن برخی از افراد معلوم الحال، روسیاه و دارای پیشینه غیر قابل قبول شد. بحث های سازنده در فضای مجازی و یا رسانه ها ، بیان دلایل و ارائه آمارهای صحیح و نه تبلیغاتی و کذب ، تاکید بر روی برنامه های سازنده و ایجاد فضایی امن و به دور از هرگونه فحاشی، قلدرمآبی ، هتک حرمت و ناسزاگویی می تواند افکار عمومی را در پذیرش فردی که می خواهد به مدیریت فوتبال استان برسد کمک و مساعدت نماید.

تصور غلط و باطلی است رسیدن به این اندیشه که هر کس چون آنها فکر نکند دشمن محسوب می شود و باید با استفاده از هر روش و وسیله ای اسباب نابودی آنها  فراهم گردد. اگر کسی و یا کسانی با استفاده از این روش نه یک دوره و بلکه دهها دوره دیگر نیز سرنوشت ورزش و فوتبال را در دست بگیرند در نهایت ضرر و زیان متوجه خود آنها خواهد شد و اگر معتقد بوده و ایمان قلبی داشته باشند فردای قیامت در پیشگاه احدیت بزرگ ترین و سرافکنده ترین بنده معرفی خواهند شد.

همه چیز در باره کسانی که این روزها در تلاش هستند و اتاق فکرهایشان شبانه روزی فعال ، برای همه روشن و مشخص است. آنهایی که در این حلقه حضور داشته و از کمک فکری و رسانه ای گرفته تا قبول زحمت نگارش متن ها و انتشار آنها از اردبیل و سایر شهرها تحت عناوین جعلی و شماره های همراه متعدد از اپراتورهای مختلف معین بوده و پرده برداری از آنها زیاد به طول نخواهد انجامید ولی مهم ترین بحث این است آنهایی که ادعای خدمت به ورزش و فوتبال را دارند و مدعی پهلوانی و جوانمردی و استادی بوده و خود را یک و سر و گردن بالاتر از دیگران برای مالکیت بر ورزش استان می پندارند، چرا دست به کارهای خاله زنکی می زنند و اندک آبروی مانده در ته کاسه حیات خود را به آسانی به باد می دهند؟

ریاست ها، فرمان راندن ها، تکیه زدن بر میزها و صندلی مدیریت ها و درآمد های ناشی از تبلیغات و سوءاستفاده ها گذرا بوده و هستند وآنچه می می ماند صداقت، درستی، انسانیت ، ادب، بزرگواری، متانت و وقار انسان ها می باشد. انسان نباید زندگی خود را با سرسپردگی و غلامی و نوکری و گردن خم کردن برای افراد شناخته شده معامله نماید.

گفته ایم که در سطح استان فردی به نام پژمان نهاوندی وجود خارجی ندارد. این نام جعلی است و کسانی که جرئت بحث و اظهار نظر زیر لوای اسم واقعی را ندارند به این عنوان جعلی و ساختگی پناه می برند . مسلم است انسانی که بخواهد خلاف بکند و حرف های دروغ و بی اساسی را بر زبان جاری کند نقاب بر چهره می زند . حال این گفته چه ربطی به این دارد که آیا گوینده این واقعیت 100 متر در عمرش دویده است یا نه؟ اصلا می داند ورزش چیست یا نه؟ چرا باید با داد و بیداد و طرح مسائل حاشیه ای بر روی اصل قضیه پرده کشید؟ اگر این آقای نهاوندی که این همه سنگ هیات فوتبال استان را به سینه می زند با این مشخصات وجود دارد مدرکی از خود منتشر نماید و یا بر علیه ما به دلیل نشر اکاذیب طرح دعوی نماید. اگر ما غیر ورزشی و شیره ای باشیم ربطی به دروغ گویی و جعل عنوان برخی ها ندارد. عکس مورد استفاده در پروفایل پژمان نهاوندی هم که داستان خود را دارد و بعد ها در مورد آن سخن گفته خواهد شد.

می گوید آقایان دوست دارند که فوتبالی ها امور فوتبال استان را در دست بگیرند . اولا پژمان نهاوندی که وکیل مدافع فوتبال استان شده است بگوید در کجای این فوتبال قرار دارد.؟ سابقه اش چیست و به قول خودش تا حال چه گلی بر سر فوتبال منطقه زده است که جامعه ورزش از آن بی اطلاع می باشد.

ثانیا مراد و ارباب دست اندرکاران فوتبال استان که با حمایت وی بیش از شش سال بر فوتبال منطقه حکم رانده اند آخر خیلی فوتبالی است. کفاشیان که به برکت حمایتش هایش فوتبال استان دو سال و چندی است در بلاتکلیفی، تنش و درماندگی به سر می برد فوتبالی تر از همه فوتبالی های جهان می باشد.؟

ثالثا حامی قدر قدرت ، تائید کننده عنوان جعلی دوم شدن هیات فوتبال استان در کشور و عامل اصلی رد صلاحیت کاندیداهای هیات استان در فدراسیون یعنی طالقانی رئیس هیات فوتبال استان خوزستان و مسؤول کمیته امور استان های فدراسیون، فوتبالی فوتبالی است . راستی چند بار وی پیراهن تیم ملی را پوشیده است و چند بار نامزد بهترین بازیکن آسیا بوده است؟

با برخوردهای آقایان و تناقض گویی های آنها باید دم خروس را باور کنیم و یا……؟

بازی با کلمات و ایجاد حاشیه نمی تواند تاثیری در حق جلوه دادن اعمالی که تیشه به ریشه فوتبال اردبیل زده است داشته باشد. اتهام شیره ای بودن و غیر ورزشی خواندن کسی هیچ وقت نمی تواند سدی در برابر بیان واقعیت ها ایجاد نماید. با مردم و جامعه فوتبال باید صادقانه روبرو شوید. بیائید همه حرف هایی را که در زیر نقاب می زنید با اسم واقعی در فضای مجازی و یا رسانه ها بیان کنید. حرف هایی که خاله زنکی باشد و با پنهان شدن در زیر اسم های جعلی زده شود نشان از دروغ گویی و ناجوانمردی است . مرد باشید و مردانه با اسم واقعی و هویت اصلی سخن بگوئید . سنگر گرفتن در زیر عناوین جعلی نشانی محکم و بارز از ضعف و ناتوانی است.




پژمان نهاوندی ها دستپخت چه کسانی هستند؟!!!!

مدتی  فضای مجازی و گروه های ورزشی استان، میدانی برای یکه تازی برخی ها با عناوین و اسامی مستعار و جعلی شده بود. یکی از این اسامی که در گروه ها می تاخت و به خیلی ها بی حرمتی کرده و به همه چیز نگاهی منفی و نومیدانه انداخته و هر آنچه که لایق خود و دوستانش بود به دیگران نثار می کرد فردی در زیر لوای اسمی به نام پژمان نهاوندی بود.

بعضی ها فکر می کنند که اگر در قالب اسامی و مشخصات دیگری در فضای مجازی ظاهر بشوند و عنان اختیار از دست داده و باطن خود را به نمایش بگذارند می توانند مدت ها به این روش ناپسند ادامه بدهند خیالی باطل بوده و عملی غیر ممکن است. چرا که با گذشت اندک زمان و اشتباهاتی که آقایان در راه اجرای نقشه های پلید می کنند، مشت شان باز شده و چهره کریه و چندش آورشان به همه معرفی می شود.

آیا کسی می تواند ادعا بکند که همه چیز در ورزش کشور و استان ما ایده آل بوده و کمبودی در آن و نقصی در اداره کنندگان امور آن وجود ندارد؟ بیان مشکلات، ارائه راه حل، یادآوری کوتاهی ها و فریاد به خاطر تبعیض ها و ناروایی ها از ضرورت های کمک و مساعدت به توسعه ورزش می باشد و ناگفته پیداست که پرداختن به این امور با فحاشی، حسادت ورزی، حرمت شکنی ، خودخواهی، منفعت طلبی و مقام پرستی می تواند فاصله ای از زمین تا آسمان داشته باشد.

پژمان نهاوندی  و پژمان نهاوندی هایی که در فضای مجازی فعال هستند گویا ماموریتی جز تخریب، دروغ گویی، حسادت، روباه صفتی و آشفته کردن جو ورزش نداشته و ندارند. آنهایی که راه و رسم غلطی را در پیش گرفته اند تا شاید بتوانند میز ریاستی را حفظ کنند، به مال و منالی برسند، گذشته خود را فراموش کرده و با جار و جنجال بر روی آن قلم قرمز کشیده و برای زدودن آثارش از یادها موفق بشوند و جایگاهی از آشفته بازاری که ایجاد می کنند برای خود دست و پا نمایند سخت در اشتباه هستند. ماهیت زشت و رفتار تفرقه آمیز و روحیه وحدت شکنی آنها کم کم برای جامعه ورزش رونمایی می شود و شکی نیست که هر عنوانی را که یدک بکشند ، به هر لقبی که مزین گردند و در هر جایگاهی که قرار گرفته باشند رسوایی شان حتمی است.

پژمان نهاوندی ها با نوشته ها، گفته ها و موضعگیری ها، وابستگی به افراد را به خوبی نشان داده اند. مشخص شده است که چه کسانی این اسم و عنوان را برای خود انتخاب کرده اند تا شناخته نشوند و به راحتی عقده گشایی بکنند، چشم بر روی واقعیت ها ببندند و بر طبل من آنم که رستم بود پهلوان بکوبند.

وقتی مشخص شد که در سطح استان اردبیل فردی به نام پژمان نهاوندی زندگی نمی کند و به عبارتی آقایی با این مشخصات در استان وجود خارجی ندارد زنگ های خطر برای آنهایی که مدت ها با این اسم و رسم گستاخی ها کرده و ادای منتقدین را درآورده اند به صدا درآمد.

موضعگیری های نهاوندی و حمایت وی از چهره ها کاملا روشن و مشخص است. اضافه کردن این اسم در گروه ها و کانال های فعال فضای مجازی توسط افراد، آشکار و معین است. ادمین شدن وی در برخی از گروه ها و کانال های ورزشی نشان دهنده خیلی از مسایل و معرفی کننده این چهره و وابستگی وی می باشد. نوع نگارش و تکرار برخی اصطلاحات و تکیه کلام ها در معرفی کردن نهاوندی و پرده برداشتن از چهره روباه صفتان، ریاکاران و عاشقان پست و مقام راهگشا می باشد.

نهاوندی ها ساخته آنهایی هستند که ورزش را پلی برای معروف شدن، وسیله ای برای درآمد بیشتر، عاملی برای مطرح شدن ها و تسویه حساب ها و خالی کردن عقده ها و مهم تر از همه پاک کردن گذشته ها از اذهان می دانند. ساخته آنهایی هستند که نفع خود را در آشفتگی فضای ورزش و حاشیه های آن جستجو می کنند. امید است آگاهی از اشتباه و خطا زمینه های توبه و ندامت برخی ها را فراهم بکند انشااله.




کشتی اردبیل امیدها را زنده کرد

هادی صباغی –  مسابقات کشتی جوانان قهرمانی کشور در گروه ب در دو رشته آزاد و فرنگی به میزبانی اردبیل برگزار شد. بعد از سالها اردبیل بازهم حال و هوای کشتی بخود گرفت. ناخود آگاه حال و هوای سالهای اوج کشتی اردبیل در دهه شصت و هفتاد شهر را فرا گرفت. با اینکه استقبال از این مسابقات در حد و اندازه آن سالها نبود و این دو قابل مقایسه نیست، ولی همینکه دوباره رشته اول ورزش استان با خیل علاقمندانش تحرک خوبی بخود گرفت و دوباره بر سر زبانها افتاد، خود کورسوی امیدها را در دل دوستدارانش روشن کرد.

کشتی اردبیل در طی حدود 10 سال گذشته فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشت. در مقاطعی توانست جرقه هایی را با تک قهرمانانش ایجاد کند ولی با افول مجدد آنان، نشان داد که حرکت و کار اصولی و کارشناسی نشده است و تک قهرمانان هم به مرور از دور خارج شدند و عملا پشتوانه لازم برای این قهرمانان ایجاد نشد.

کشتی اردبیل به جهت سبقه و گذشته عالی آن، معدن پیشکسوتان و صاحب نظران شاخصی است که اکثرا هم تحصیلکرده و صاحب نظر و سبک هستند و قطعا اگر در سالهای گذشته زمینه جذب و همراهی آنان مهیا می شد، قطعا مشکلات ساختاری و پشتوانه سازی کشتی به این سبک نمی بود. متاسفانه خلائی که در سالهای گذشته در بحث استعدادیابی هم در بحث کیفی و هم در بحث کمی بوجود آمد، عملا کشتی استان را از داشتن پشتوانه خوب و امیدوار کننده خالی کرد. بعضا کم لطفی و کم محبتی به برخی مربیان و پیشکسوتان سازنده و استعدادیاب هم مزید بر علت شد و همه این عوامل دست به دست هم داد تا کشتی استان سالهای اوج خود را به فراموشی سپرده و دچار افت شدید در عرصه کشتی کشور شود.

با ایجاد تحولات در هیئت کشتی استان در سالهای اخیر و تغییر اساسی در تفکرات و نگرش ها، کم کم زمینه بازگشت مربیان سازنده و علاقمند به بدنه کشتی استان مهیا شود. توجه اصولی و کارشناسی به پروسه استعدادیابی و پرورش آنها باعث شد تا فضایی مناسب بخصوص در رده های پایه در کشتی استان ایجاد شود.

البته این بمعنای ایده آل بودن همه چیز نبود. مشکلات و مسائل انباشت شده از سالهای قبل، پیشرفت سایر استانها، افزایش توان و دانش مربیان سایر استانها، افت شدید کشتی استان و از دست دادن جایگاه و پایین آمدن سطح فنی آن، چیزی نبود که با یک یا دو سال کار بتوان ترمیم کرد. تلاش شبانه روزی و توجه به ارتقای توان مربیان و بدنبال آن ورزشکاران و کشتی گیران، مهمترین استراتژی و رویکرد هیئت استان می توانست باشد و همینطور هم شد. وقتی فضا برای کار مهیا شد، انگیزه و تلاش هم بیشتر شد و به مرور توجه به زیرسازی و رده های پایه تبدیل به یک سیاست اصولی گردید و نتیجه همین برنامه محوری در این مسابقات بخوبی خود را نشان داد.

تیم فرنگی جوانان استان که کشتی گیران بسیار خوب و فنی داشت، شاید اگر در گام اول به تیم پر قدرت توابع تهران نمی خورد، می توانست تا فینال مسابقات خود را بالا کشیده و به گروه الف صعود کند. اردبیل پتانسیل بالقوه عظیمی در کشتی فرنگی کشور محسوب می شود و این عامل یک انگیزه و توان ویژه به کشتی گیران استان می دهد. اردبیل به توابع باخت و بقیه مسابقات خود را با قدرت برد و نهایتا در جایگاه سوم ایستاد و از راهیابی به گروه الف بازماند.

اما تیم کشتی آزاد جوانان اردبیل کاری کرد کارستان و توانست با قدرت تا بازی فینال پیش برود و در دیدار فینال برابر تیم قدرتمند خوزستان، در حالی 4 کشتی از 5 کشتی اول خود را باخت که در تایمهای اول مقتدرانه از حریفان پیش بود و همه تماشاگران منتظر برد قاطع تیم اردبیل بودند. اما ضعف بدنی کشتی گیران اردبیلی و تحلیل رفتن بدن آنان و کشتی بلدی حریفان خوزستانی که اکثرا به فنون کشتی فرنگی و همچنین کار در فنون خاک مسلط بودند، باعث شد در تایم دوم بچه های اردبیلی گرفتار فنون پر امتیاز حریفان بخصوص در خاک شده و کشتی را واگذار نمایند. اما کسب مقام نایب قهرمانی مسابقات و ورود به جمع تیمهای الف کشور، نشان داد کشتی آزاد اردبیل سالهای پر فروغ و پر امیدی در پیش دارد و در صورت حفظ این کشتی گیران و افزایش تجربه و توان فنی آنان، اردبیل می تواند سالها در این رشته جزو مدعیان باشد.

بهرحال مسابقات قهرمانی کشور با نتایج راضی کننده برای کشتی اردبیل به پایان رسید. این مسابقات نشان داد درصورت توجه و سرمایه گذاری مادی و معنوی در سنین پایه، می توان محصول موفقیت را برداشت نمود. این نقطه شروع است. کار از امروز سخت تر شده است. کشتی اردبیل هم در بحث مربیگری و هم در بحث ورزشکاری پتانسیل بالقوه بسیار خوبی دارد. فقط باید دید و بکار گرفت. این رشته ورزشی از معدود رشته هایی است که پیشکسوتان و بزرگان آن پای کار هستند و در کنار رشته. این یک امتیاز ویژه است. فقط هدایت و مدیریت می خواهد تا این پتانسیل بالقوه را به بالفعل رساند و از آن در جهت تعالی بهره برد. به امید روزهای بهتر برای کشتی استان اردبیل…




چوب خدا هم صدا دارد هم … /صالح بی صلاحیت

این روزها داد اهالی فوتبال استان از بی توجهی، بی مسئولیتی و بی قانونی در فوتبال استان به هوا رفته است. فارغ از سایر حوزه های مرتبط به فوتبال و هیئت فوتبال استان که در این مقال قصد ورود به آنها را نداریم، پروسه انتخابات هیئت فوتبال استان که از دو سال قبل کلید خورده بود، با اعمال نظر شخصی و گروهی رئیس سابق و عوامل زیر مجموعه اش ره به بیراهه برد و 6 سال تنش بین اداره کل ورزش و هیئت فوتبال، عملا فوتبال استان را در لبه پرتگاه سقوط قرار داد.
این روزها بعضا بحث می شود که مقصر این تنش کیست؟ براستی چرا در 6 سال گذشته و با عوض شدن سه مدیرکل با طیف های سیاسی و اجتماعی متفاوت، این هیئت همچنان محل چالش است و کِشتی فوتبال استان به ساحل نجات نمی رسد؟ مگر این هیئت چه چیزی دارد که اینگونه یک عده با چنگ و دندان به آن چسبیده و به قیمت نابودی فوتبال، همه چیز را فدا می کنند؟ مقصر کیست؟ اداره کل ورزش با سه مدیر ورزشی ولی متفاوت یا آقایان در هیئت فوتبال؟
انتخابات هیئت فوتبال استان اردبیل که در مهرماه 94 با اتمام دوره مدیریت 4 ساله رئیس سابق آن باید روی روال عادی و قانونی با برگزاری انتخابات جدید، طی مسیر می کرد، با اقدامات فراقانونی فدراسیون و عوامل آن و اصرار و تاکید آنان مبنی بر ابقای رئیس سابق به عنوان رئیس (که خود نیز کاندیدای مجمع جدید بود) تا برگزاری انتخابات جدید، عملا پروسه انتخابات را وارد بحران و تنش کرد. این در حالیست که طبق مفاد (بند 10 ماده 19)  اساسنامه مورد قبول وزارت ورزش، با اتمام دوره مدیریتی یک رئیس هیئت، باید سرپرست تعیین و انتخابات توسط سرپرست برگزار گردد. این امر جلوی مهندسی انتخابات و تعیین اعضای مجمع از سوی رئیس سابق هیئت که خود نیز کاندیدا ثبت نام کرده است را می گیرد.
اساسنامه هیئت های فوتبال سراسر کشور که مصوبه مجمع، هیئت وزیران و وزارت ورزش فعلی و تربیت بدنی سابق را به همراه دارد، در سالهای اخیر با مصوبات هیئت رئیسه فدراسیون در برخی از بندها و اضافه و کسر برخی مواد و تبصره ها، عملا فضای این رشته ورزشی را به سمت دیکتاتوری و خود محوری سوق داد. مصوباتی که تاییدیه مجمع را نداشته و محل مناقشه بین وزارت ورزش و فدراسیون می باشد. از جمله این مصوبات، عدم قبول رزومه مدیریتی برای کاندیداهایی است که در سایر رشته های ورزشی سابقه مدیریتی دارند. یعنی اگر شما مثلا یک رزومه مدیریتی در هیئت ورزشی مثلا والیبال، هندبال، کشتی و یا … مثلا به مدت 10 سال یا بیشتر داشته باشید، نمی توانید این رزومه را برای ریاست هیئت فوتبال ارائه نمایید. اما مثلا اگر رئیس یا معاون بانک، مدیر یک شرکت غیر ورزشی و یا ارگانهای نظامی و انتظامی یا حتی سرپرست یک اداره در یک شهرستان باشید، می توانید کاندیدا شوید!!! این بند که برای تداوم ریاست افرادی که در یک دوره مسئولیت هیئت فوتبال استان را داشته اند و مورد وثوق فدراسیون هستند تدوین شد تا روسای فعلی فوتبال کشور، رای خود را در مجامع فدراسیون از دست نداده و ریاست و مدیریت آنها مورد تهدید قرار نگیرد.
از سوی دیگر، تعیین هیئت سه نفره در اساسنامه مذکور بمنظور فیلتر افراد و کاندیداها از دیگر موارد این اساسنامه است که در این هیئت سه نفره، دبیر هیئت مستقر، نماینده حقوقی هیئت و معاون ورزشی اداره کل دارای رای هستند. ترکیبی دو به یک به نفع هیئت فوتبال مستقر که به راحتی می توانند هر کسی را دوست داشتند رد صلاحیت کنند و هرکسی را دوست داشتند تایید و عملا موافقت و یا مخالفت معاون ورزشی اداره کل یا نماینده آن هیچ تاثیری در رای سایر افراد کمیته سه نفره ندارد.
در مورد کاندیداهای هیئت فوتبال استان هم دقیقا همین اتفاق افتاد و آقایان دو نفر از افرادی که قوی ترین رزومه مدیریتی را در بین افراد ثبت نام کننده داشتند رد نموده و از انتشار رزومه افراد تایید شده هم خودداری کردند تا عملا نشان دهند هیچ خطر و تهدیدی را برای جایگاه و مقام خود تحمل نمی کنند.
براستی اینان خود صلاحیت خود را از کجا بدست آورده اند؟ دبیر هیئت فوتبال استان در کدامین مجمع برای مسئولیت خود مصوبه گرفته است؟ کدامین مجمع تشکیل نشده هیئت رئیسه، دبیر و خزانه دار هیئت فوتبال استان را تایید و تصویب کرده است؟ ( بندهای مواد 15 – 16 – 17 اساسنامه). چرا مراجع قانونی پیگیر عدم برگزاری مجمع سالانه هیئت فوتبال استان که قانونا باید سالی یکبار تشکیل می شد، نیستند؟ مجوزهای قانونی برای تقویم، بودجه، برنامه ها و تایید عملکردهای این هیئت در کدامین مجمع مصوب و اخذ شده است؟
حال اینانی که خود فاقد صلاحیت هستند و قانونا قابل پیگیرد قضایی، خود در حال تایید یا عدم تایید صلاحیت مدیریتی کاندیداهایی هستند که سالها رزومه مدیریتی ورزشی و غیر ورزشی دارند!! این عدالت و قانونی است؟ کدام مرجع چنین اجازه ای به اینان داده تا رزومه و عملکرد مدیریتی افراد را بررسی کنند حال آنکه خود صلاحیت قرار گرفتن در این مسئولیت را قانونا ندارند. دبیر هیئت فوتبال استان که منصوب (غیر قانونی و بدون مصوبه مجمع هیئت استان) رئیس سابق هیئت است، چگونه با عدالت و بی طرفی در این ماجرا عمل خواهد نمود؟ در حالیکه اقدامات نامبرده کاملا در راستای تامین منافع این فرد قرار دارد؟
بهرحال، سوالات و ابهامات بسیاری در این موضوع وجود دارد و عدم شفافیت در این موارد، کاملا موضوع را به یک بن بست کشانده است. اگر واقعا صداقتی در ایشان هست، رزومه مدیریتی افراد مورد تایید قرار گرفته و نگرفته را منتشر کنند تا افکار عمومی در مورد موضوع قضاوت کند و رسوا شود هر که در او غش باشد.
اگر واقعا به خود اطمینان دارند، علت عدم برگزاری مجامع سالانه، عدم تشکیل هیئت رئیسه، فقدان مصوبه قانونی برای انتصاب دبیر و خزانه دار هیئت و مصوبات تایید عملکرد و تقویم، بودجه و برنامه های هیئت را شفاف سازی نمایند.



فوتبال محلاتی،سنتی و کوچه بازاری اردبیل در سال های قبل از ۹۰

مطلبی تحت عنوان “ادعای استانداردسازی لیگ برتر فوتبال” در ۲۴ مهر ماه در سایت نشریه منتشر شد. این مطلب در ارتباط با دفاع از گذشته درخشان فوتبال منطقه،بازیکنان،زحمتکشان و کسانی بود که سال ها عمر خود را در راه اعتلای این ورزش سپری کرده و برای آن گذشته ای قابل افتخار بر جای گذاشته اند.
متاسفانه بعد از انتشار مطلب یاد شده فردی به نام پژمان نهاوندی در برخی از گروه های ورزشی در فضای مجای در مطلبی سرشار از توهین و هتک حرمت که منشایی جز نداشتن ظرفیت کافی برای رویارویی با واقعیت هاست،به نوشته اعتراض کرده و استاندارد مورد ادعای برخی را در مورد فوتبال سال های قبل از ۹۰ را چنین تعریف کرد:”استاندارد سازی یعنی خارج کردن از حالت سنتی و من درآوردی و سر و سامان دادن و رو روتین و اصول قرار دادن و با برنامه منظم برگزار کردن ،استاندارد سازی یعنی ساماندهی بر روی اصول و مقررات سازمانی فدراسیون کشوری و از حالت محلاتی و کوچه بازاری درآوردن.
در این ارتباط یادآوری چند نکته ضروری به نظر می رسد:
-فردی که به نام پژمان نهاوندی در فضای مجازی تمام قد به دفاع از هیات فوتبال استان می پردازد و منتقدین آن را از دم تیغ می گذراند برای جامعه فوتبال استان و اردبیل ناشناخته است. متاسفانه تاکنون کسی او را از نزدیک زیارت ننموده است. حرف هایی که او در فضای مجازی می زند در برخی اوقات خیلی بیشتر از حد و اندازه خودش و حامیانش می باشد.
توهین های وی به برخی از بزرگان فوتبال اردبیل که در دو روز گذشته صورت گرفته است قابل چشم پوشی نیست. آن که مسلم است چنین نامی از دهه ۵۰ تاکنون در فوتبال اردبیل حضور نداشته است. چگونه فردی که تمام قد در حمایت از هیات فوتبال استان بر منتقدین می تازد و در برخی از گروه های ورزشی نیز ادمین بوده است ناشناخته می باشد. این خود می تواند حکمتی داشته باشد که امید است با تلاش های انجام یافته در آینده ای نزدیک این هوادار بزرگ و فراموش نشدنی هیات فوتبال استان برای جامعه ورزشی معرفی شود.
-ادعای وی در تعریف استاندارد سازی لیگ برتر استان از سال۹۰ به بعد توسط هیات فوتبال استان می تواند دل هر علاقه مند به فوتبال را به درد آورد. فوتبال اردبیل مگر در سال های مورد ادعای این آقای مجهول الهویه از مقررات و قوانین رایج فدراسیون تبعیت نمی کرد و یک حالت من درآوردی داشته است؟
آیا فوتبال اردبیل در آن سال ها سر و سامانی نداشته و هر کس به دلخواه ساز خود را می نواخته و به هیچ صراطی مستقیم نبوده اند؟ و آیا های دیگری که از دل این تعریف بیرون می آید خود می تواند در برگیرنده کینه خیلی ها از فوتبال دهه های ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ باشد.
حتما این فرد به همراه حامیانش می داند که همین فوتبال من درآوردی ،سنتی و محلاتی و کوچه بازاری ،بزرگانی چون علی دایی،مرحوم مقصود بایرامی،بهنام دولت،ناصر عروجی، محمد قلیزاده،محمود بایرامی،عزیز گنجگاهی،علی رضا حکیم زاده،قادر نظمی،شاهین آورند،کریم انصاری فر،نادر هوشیار و …. را به فوتبال کشور تحویل داده است و فوتبال مقرراتی،اصولی،روتین و منظم آنها چه ستاره هایی را معرفی کرده است؟
آیا این گونه صحبت کردن و بی گدار به آب زدن ها،توهین به همه بزرگان،علاقه مندان،عاشقان فوتبال و شناسنامه های فوتبال اردبیل نمی باشد؟
چه کسی این جرئت را پیدا می کند که با اسمی جعلی و ساختگی به بزرگان فوتبال اردبیل دهن کجی بکند؟
مسلما موضعگیری و رفتار وی در مورد یکی از چهره های محبوب و دوست داشتنی و بزرگ و شناسنامه فوتبال در گروهی به نام هیات فوتبال استان غیر قابل قبول است. این جسارت قابل بخشش نبوده و نیست و هیچ شک و تردیدی نیست که بعد از شناسایی این آفت بزرگ ورزش باید در قبال رفتارهای خارج از اندازه و به دور از فضای جوانمردی و مردانگی جوابگو باشد.
-حداقل آنهایی که سنگ هیات فوتبال استان را به سینه می زنند و برای دفاع از آن سابقه و پیشینه فوتبال این منطقه را زیر سوال می برند باید به دوستان و همکاران خود در هیات فوتبال استان احترام بگذارند. بهترین مدرک برای رد ادعای قارچ های روئیده در عرصه فوتبال می تواند یکی از بزرگان و افتخارآفرینان فوتبال منطقه که در حال حاضر با هیات فوتبال استان همکاری می کند،باشد.
بهنام دولت مرد بزرگی است که در فوتبال منطقه از اعتبار ،احترام و ویژگی های خاصی برخوردار می باشد. وی از پرچم داران فوتبال نوین و از مطرح کنندگان فوتبال اردبیل در سطح کشور است.
بهنام دولت چهره ای قابل اعتماد و مرد تکنیکی و از یاران تکرار نشدنی فوتبال است. اگر او تائید کند که فوتبال اردبیل تا قبل از روی کارآمدن هیات فعلی و قبل از سال ۹۰ فوتبالی کوچه بازاری،سنتی و من درآوردی بوده است،حرفی برای گفتن نخواهیم داشت.
آیا چهره هایی که قبل از سال ۹۰ در فوتبال کشور مطرح شده و در تیم های ملی و باشگاهی توپ زده اند و افتخار آفریده اند حاصلی از فوتبال دیمی و بی برنامه بوده است؟
دور از انصاف و مروت است که برخی ها برای سرپوش گذاشتن به ضعف ها در راستای پایمال کردن حق عده ای عاشق گام بردارند و بدتر از آنها کسانی هستند که این قبیل موضعگیری ها،روایت ها و هتک حرمت ها ،بی ادبی ها و خودمحوری ها را می بینند و دم فرو می بندند و از حق دفاع نمی کنند.
آنهایی که در گذشته برای فوتبال اردبیل عرق ریخته و نام آن را پرآوازه کرده اند نباید اجازه بدهند که تازه از راه رسیده های متکبر در زیر لوای اسم های مستعار،روزگار خوش و فراموش نشدنی فوتبال اردبیل را زیر سوال ببرند و تلاش نمایند تا با وارونه جلوه دادن واقعیت ها موقعیت های خود را از دست ندهند.
در این ارتباط باز هم سخن خواهیم گفت.




ورزش استان، فضای مجازی و اسامی جعلی

برخی اتفاقاتی که در فضای مجازی برای ورزش و ورزشی های استان می افتد تامل بر انگیز و تاسف آور است و اگر برای آن چاره اندیشی نشود احتمالا خسارت های جبران ناپذیری به دنبال داشته باشند.

ورزش اردبیل با مشکلات ، نارسایی ها و عقب ماندگی هایی مواجه می باشد که هیچ فرد منصف، بی طرف و به دور از حاشیه و باند و باند بازی نمی تواند منکر آن بشود و مطمئنا در مقابل این نقاط ضعف دارای نقاط مثبتی نیز هست که چشم پوشیدن از آنها نیز رسم مروت و مردانگی نخواهد بود.

ورزش اردبیل تحت تاثیر فضای مجازی و برخی حرکت های سؤال برانگیز و منفعت طلبانه ، به میدانی برای خالی کردن عقده ها و تسویه حساب ها تبدیل می شود. ناگفته پیداست برخی از عزیزانی که به درستی از این فضا استفاده کرده و با رعایت اصول و قوانین نسبت به اطلاع رسانی از این طریق عمل می کنند حسابی جدای از این بحث دارند.

برخی ها که نمی توانند برای خود جایگاهی در ورزش دست و پا بکنند و با نظر منفی اکثریت اهالی ورزش مواجه می شوند برای سرپوش گذاشتن به این نقطه ضعف به انواع حیله ها، راه ها و طرق متوسل می شوند که پناه بردن به فضای مجازی یکی از آن روش ها محسوب می شود.

و زمانی که نتوانند با نام اصلی در فضای مجازی میدان داری بکنند و نقشه های خود مبنی بر آلوده کردن و ملتهب نمودن فضای ورزشی را عملی نمایند به استفاده از اسامی جعلی روی می آورند و آن گاه هر گونه اظهار نظر، حرف زدن و این در و آن در زدن را پیشه خود می سازند .

کسانی که در زیر سایه اسامی جعلی ، عقده گشایی کرده و با نشر اکاذیب و ردیف کردن سخنان و حرف های بی پایه و بی اساس با آبروی افراد بازی کرده و زحمات کشیده شده در ورزش را زیر سؤال می برند و به جز خودی ها و دوستان و هم پیمانان ، همه را مورد حمله ناجوانمردانه قرار می دهند چطور مدعی ورزشکاری و پیروی از مکتب پهلوانی و جوانمردی می کنند می تواند جای دهها و دهها سؤال داشته باشد.

آیا زیبا و پسندیده نیست که به دور از هر گونه خودمحوری ها ، غرور و خودپسندی ها، منفعت طلبی و باند بازی ها، منصفانه ورزش مورد نقد قرار بگیرد و نقاط ضعف و کمبودها گوشزد شود و برای فائق آمدن بر آنها ارائه طریق شده و پیشنهاد های عملی و کارساز داده شود. شایعه پراکنی، دشمنی ورزیدن و حسادت کردن و ورزش را وسیله تسویه حساب های شخصی قرار دادن نمی تواند دردی از هزاران درد ورزش ما را برطرف نماید.

آنهایی که با اسامی مستعار در فضای مجازی یکه تازی می کنند به چیزی جز آلوده کردن فضای ورزش و اتهام زدن به این و آن فکر نمی کنند. آنها چون اعتقاد دارند شناخته نمی شوند با اعمال نسنجیده منافع ورزش را فدای منافع فردی و باندی می کنند.

در فضای مجازی در برخی از گروه های ورزشی فردی به اسم پ،ن مدت ها میدان داری کرده و افراد مختلفی را با مطالب کذب و سرچشمه گرفته از عناد و حسادت و خود بزرگ بینی زیر سؤال برده است.

 یکی از دوستان تعریف می کرد که بعد از یک سری اقدامات انجام یافته مشخص شد که فردی با مشخصات فوق در استان اردبیل حضور ندارد.

وی گفت: ممکن است در برخی از مناطق از جمله استان های فارس و همدان به همین اسم عزیزانی زندگی بکنند ولی در تماس هایی که با آنها انجام پذیرفت از حضور در چنین گروه هایی اظهار بی اطلاعی کردند.

وی افزود: جعلی بودن این اسم در گروه های ورزشی حتمی است ولی این که چه کسانی در زیر لوای چنین مشخصاتی بی محابا سخن می گویند و از زمین و زمان انتقاد کرده و فقط تعداد معدودی را مورد لطف و عنایت و حمایت و پشتیبانی قرار می دهند سؤالی است که امید است جواب آن به زودی مشخص شود.

وی اضافه کرد: در حال پیگیری هستیم تا نقاب از روی برخی از افرادی که برای برهم زدن جو ورزش تلاش می نمایند برداشته شود. البته این اسم در برخی از گروه های ورزشی استان ادمین بوده و بدون شک مدیران گروه ها و دیگر ادمین های آنها می توانند در این ارتباط و معرفی پ،ن به جامعه ورزش کمک و مساعدت نمایند.

آنهایی که در مسیری غیر از صراط مستقیم گام بردارند و با اعمال و رفتار و کردارشان به ورزش و جوانان منطقه لطمه وارد نمایند هر چند در کوتاه مدت موفق به رسیدن به اهداف شان باشند ولی دیری نمی گذرد که با مشخص شدن حقیقت آبرویی برای چند چهره ها باقی نمی ماند.