1

چگونه زیستن مهم است نه چقدر زیستن

عقاب داشت از گرسنگی می مرد و نفس های آخرش را می کشید.، کلاغ و کرکس هم مشغول خوردن لاشه گندیده آهو بودند….
جغد دانا و پیری هم بالای شاخه درختی به آنها خیره شده بود. کلاغ و کرکس رو به جغد کردند و گفتند: این عقاب احمق را می بینی به خاطر غرور احمقانه اش دارد جان می دهد . اگر بیاید و با ما هم سفره شود نجات پیدا می کند . حال و روزش را ببین آیا باز هم می گویی عقاب سلطان پرندگان است؟
جغد خطاب به آنان گفت : عقاب نه مثل کرکس لاشخور است و نه مثل کلاغ دزد، آنها عقابند از گرسنگی خواهند مرد اما اصالتشان را هیچ وقت از دست نخواهند داد. از چشم عقاب چگونه زیستن مهم است نه چقدر زیستن !!!!
باید بدانیم مهم نیست که چند سالی بتوانیم در ورزش خودی نشان بدهیم و پشت رقیبانمان را یکی پس از دیگری با زمین آشنا بکنیم، بلکه مهم آن است که بتوانیم اصول اولیه یک ورزشکار حرفه ای و پایبندی به اخلاق ورزشی را رعایت بکنیم و به آنها متعهد باشیم.
مهم نیست که دهها سال نشریه من ، مجله من، سایت من و چه می دانم کانال و یا گروه من منتشر بشود مهم چگونه منتشر شدن، هدف و نیت از انتشار و پایبندی به اصول حرفه ای است.
مهم نیست که من چند سال بر صندلی ریاست و مدیریت تکیه بزنم و فرمان برانم بلکه مهم چگونه رئیس و مدیر شدن من می باشد. مهم اثرات و نتایجی است که مدیریت من می تواند در سطح جامعه از خود به یادگار بگذارد.
مهم نیست که این روزها خیلی از افراد قربان صدقه من بروند و چون پروانه دور سرم بگردند و همواره پرچم تعریف و تمجید از من را برافراشته نگهدارند، مهم رضایت قلبی از عملکرد من است.
و مهم نیست که من چگونه بنویسم و به چه نحوی آبروی افراد را زیر سؤال ببرم و برای ر سیدن به هدف از وارونه جلوه دادن حقایق تا پرده کشیدن بر روی واقعیت ها کوتاهی نکنم ، مهم فردای قیامت است که باید در محضر پروردگار جوابگوی این قبیل رفتارهای احساسی و یا منفعت طلبانه و یا کینه توزانه خود باشم.
و در نهایت مهم نیست چقدر زنده ایم مهم این است که به بهترین شکل زندگی بکنیم.




حرکت های علمی، پشتوانه مستحکم ورزش

برای این که ورزش بتواند در مسیر اعتلا گامی به عقب بر ندارد و از آفت هایی که دامن آن را گرفته است رهایی یابد و در مقابل برخی از سوء استفاده ها ایستادگی نماید چاره ای جز روی آوردن به روش های علمی و حرکت های پژوهشی در ورزش وجود ندارد.
این تقریبا برای همه کسانی که برای ورزش دل می سوزانند و پیشرفت و تعالی آن را آرزو می کنند امری پذیرفته شده و قابل قبول می باشد. کسانی هم هستند که برای تحقق و عملیاتی شدن حرکت های علمی در ورزش علاقه بیشتری نشان داده و به نوعی خود را از پرچمداران آن در منطقه تلقی می کنند. ناگفته پیداست آنهایی که سنگ حرکت های علمی و لزوم وجود این حرکت ها را در ورزش به سینه می زنند حداقل باید خود در عمل به آنچه می گویند و ادعا می کنند پایبند باشند و با رفتار خود حقانیت حرکت های علمی را به اثبات برسانند.. به عبارت ساده تر باید گفت که ما نباید عالم بی عمل باشیم. در زیر پرچم علمی کردن ورزش شعار بدهیم ولی خود در عمل خلاف اهداف آن رفتار بکنیم. حرف ما بر محور ضرورت حرکت های علمی در ورزش باشد ولی در عمل خواسته و ناخواسته در راه تحقق این اهداف مانع ایجاد بکنیم و بر خلاف آن عمل نماییم.
بدون شک حرکت های علمی و کار علمی در ورزش می تواند نتایج بسیار مطلوبی را در بر داشته باشد. یکی از ثمرات حرکت های علمی می تواند تاثیر آن بر یکی از آفات جدی ورزش در شرایط کنونی یعنی حاشیه ها باشد. حرکت های علمی می تواند حاشیه ها را در ورزش به حداقل ممکن کاهش دهد. پس آنهایی که دوست دارند ورزش ما در مسیر علمی به حرکت رو به جلو ادامه بدهد نباید در ایجاد حاشیه و تنش در فضای آن اقدام بکنند چرا که در این صورت رفتار آنها کاملا با شعاری که سر می دهند در تناقض آشکار خواهد بود و در نتیجه تلاش ها و گفته ها و رفتار شان به نتیجه دلخواه منجر نخواهد شد. کسانی که ادعا دارند که می توانند با مدد گرفتن از روش های علمی ، ورزش بیمار را درمان کنند نباید در عمل بر خلاف گفته خود رفتار نمایند و در ایجاد حاشیه در ورزش و افزودن بر فضای پرتنش آن اقدامکنمایند.
پرهیز از سطحی نگری و روی آوردن به برنامه های عمیق علمی و پژوهشی یکی دیگر از ثمرات کارهای علمی در ورزش محسوب می شود. باید اعتراف کرد که در این بخش “فکر” به معنای واقعی کلمه و “خردورزی” بسیار غریب است و این را می توان ضعف جدی ورزش تلقی کرد .
در ورزش ما مشکلات و موانع و پیشرفت ها از این زاویه کمتر مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد . برای رسیدن به این هدف نیاز به افرادی تحصیلکرده و مسلح به علم و دانش است. صرف داشتن مدرک و ادعا کردن نمی تواند کشتی درهم شکسته ورزش را به ساحل امن راهنمایی بکند. در این عرصه باید کسانی گام بگذارند که از نظر علمی مسلح باشند تا بتوانند ورزش را در یک مسیر قابل قبول و اساسی به سمت جلو رهنمون سازند.
اگر می خواهیم و دوست داریم که ورزش از برخی از آفت های کنونی مانند حاشیه ها و سطحی نگری در امان بماند باید روش های علمی و حرکت های پژوهشی مورد توجه قرار بگیرند و ناگفته پیداست که برای رسیدن به این هدف بزرگ، مراکز علمی و بدنه اجرایی ورزش در یک فضای هماهنگ می توانند مقدمه و زمینه آن را فراهم کنند و تا زمانی که این جو هماهنگ به وجود نیاید حرکت های ورزش در حد یک شعار باقی خواهد ماند.




ضرورت تغییر افکار در فوتبال اردبیل

با سفر تاج رئیس فدراسیون به اردبیل و مذاکرات انجام یافته با اداره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان و ثبت نام چند باره کاندیداهای ریاست هیات فوتبال خوشحال بودیم که این بار حتما مجمع انتخاباتی به موقع و با طی مراحل قانونی برگزار می شود و پس از نزدیک به سه سال این رشته پرطرفدار از بلاتکلیفی مدیریتی خلاصی می یابد و از نابسامانی موجود رهایی پیدا می کند.
اما روند برگزاری جلسات کمیته سه نفره و نحوه تایید صلاحیت مدیریتی کاندیداها و اعتراض دو نفر از رد صلاحیت شده ها و اعتراض آنها به رای صادره بار دیگر امید ها را با یاس تبدیل کرد و به نظر می رسد تا زمانی که این روند ادامه داشته و تفکر حذف برخی ها علی رغم داشتن شرایط خاص در نظر باشد دیگر نباید امیدی به تشکیل مجمع انتخاباتی باشد و همچنانچه مسؤول کمیته امور استان های فدراسیون در جریان سفر به اردبیل بیان داشته اگر حرف و مورد نظر آنها عملی نشود وضعیت موجود ادامه پیدا می کند(نقل به مضمون) بهتر است در فوتبال تخته گردد و مدیریت مادام العمر آن به نام افراد حاضر در هیات زده شود تا خیال همه و مخصوصا خیال طالقانی مسؤول کمیته استان های فدراسیون و بهاروند رئیس سازمان لیگ تخت تخت شود و هیچ نگرانی و دلشوره ای از رای استان اردبیل در جلسات و مجامع فدراسیون نداشته باشند.
در سال های اخیر در ارتباط با فوتبال و وضعیت آن از سوی کسانی که فوتبال استان و جوانان منطقه را دوست دارند  مسائل مختلفی مطرح گردیده است اما چون در بین مسؤولان گوش شنوایی نبوده ، این حرف ها که بارها تکرار شده و بازگو کننده دردها و ریشه دردهای این فوتبال بیمار است، باد هوا شده و آب از آب تکان نخورده است و در فوتبال ما، بر همان پاشنه قبلی چرخیده است و با کاری که انجام می شود و اقدامی که برخی ها می کنند به نظر می رسد که سال های سال بر همان پاشنه نیز خواهد چرخید.
بعد از اعتراض نادر فلاحی و هادی صباغی به رای کمیته سه نفره این امیدواری وجود دارد که این بار کمیته امور استان های فدراسیون نتواند در کم ترین زمان ممکن و با درخواست و اشاره انگشت برخی ها حکم صادر شده در اردبیل را مورد تائید قرار دهد و به سرعت نور به اداره کل ورزش و جوانان منعکس نماید. چرا که این بار قضیه با گذشته فرق کرده است. تاج در سفر به اردبیل کاملا در جریان رفتارهای جانبدارانه و یک طرفه کمیته امور استان ها قرار گرفت و مطمئن اجازه نخواهد داد که متن تهیه شده توسط این کمیته به راحتی به امضای دبیر کل فدراسیون برسد. همان کاری که آقایان در اعلام رتبه هیات فوتبال استان انجام دادند و موجب آن آبروریزی شدند. اگر تاج بخواهد در مقابل برخی حرکت های خودسرانه و جانبدارانه در فدراسیون فوتبال ایستادگی بکند باید کار را از تهیه کنندگان نامه دوم شدن هیات فوتبال استان اردبیل در کشور شروع بکند. آنها با این کار و تهیه متن غیر واقعی و گول زدن دبیر کل تازه منصوب شده در امضای نامه و به نوعی کلاه گذاشتن بر سر دوستداران فوتبال اردبیل باید محاکمه بشوند و با برخورد جدی روبرو گردند تا دیگر در فدراسیونی که حرکت در مسیر قانون و مقررات شعار آن می باشد شاهد چنین بی نظمی ها، جانبداری ها و وارونه جلوه دادن حقایق نباشیم.
فوتبال استان نیاز به توجه بیشتر دارد و برای این که بتواند سر و سامان بگیرد باید روند عقلانی، منطقی و اصلاحی در پیش بگیرد. در این فوتبال هر کسی باید سر جای خودش بنشیند و هر چیز سر جای اصلی قرار بگیرد. اگر در این راه هر کسی و هر چیزی در سر جای خود قرار گرفت و در حیطه وظایف حرکت کرد و عمل نمود آن وقت نتیجه نهایی این حرکت ها و انجام وظایف ، خدمت به فوتبال و حرکت دادن این رشته ورزشی مستعد در مسیر پیشرفت خواهد بود.
فوتبال استان از نظر مدیریتی باید دوران تازه ای را تجربه بکند و تحولی در نگرش و رفتار و افکار حاکم بر آن ایجاد شود . شاعر چه زیبا گفته است:
چرا زغیر شکایت کنم که همچو حباب
همیشه خانه خراب هوای خویشتنم
اگر بر فوتبال ما، مدیریتی علمی، جدی، مقتدر و در یک کلام جهادی حاکم باشد محال است صحنه های متعدد غیر قابل قبول د ر آن را شاهد باشیم. اگر روال موجود همچنان ادامه یابد و هیچ تغییری در افکار حاکم بر آن ایجاد نشود فوتبال منطقه توانایی برداشتن گامی به جلو را نخواهد داشت.
پس از گفتگوها و راه دراز
رسیدیم آنجا که بودیم باز
چاره کار یک جمله است: “مدیریت فوتبال را اصلاح کنید”. اگر می خواهید این رشته در استان سر و سامان گرفته و حرفی برای گفتن داشته باشد باید در افکار حاکم بر آن تغییرات اساسی داده شود و …




بازار داغ شایعات عزل و نصب مدیران

این روزها در فضای مجازی بازار شایعات در ارتباط با عزل ونصب مدیران استان داغ است.

عده ای گویا کار دیگری جز دخالت در امور وظایف دیگران ندارند. در فضای مجازی به جای وزیر و هیات دولت حکم صادر کرده و با آب و تاب افراد مختلف را در کرسی مدیریت های استان می نشانند و برای خود عالمی دیگر ایجاد کرده و فکر می کنند از آنها تاثیرگذارتر در دنیای سیاست استان کس دیگری وجود ندارد.

یکی کانال خود را جریان ساز تلقی می کند و آن دیگر سوپرگروهش را در عزل و نصب مدیران دارای نقش اساسی و تعیین کننده می داند و همه این رفتارها، ادعاها، حرکات و نوشته ها در حالی انجام می شود که آقایان خودشان را تابع قانون، دلسوخته استان، طرفدار دوآتشه دولت ، پرچمدار اصلاحات، متولد خرداد ماه و عاشق جوانان و تحصیلکرده ها به حساب می آورند.

طرفداری از دولت و مدعی اصلاح طلب بودن وقتی معنی پیدا می کند که آقایان در امور نهادها و دستگاه هایی که منتخب دولت هستند دخالت نکنند و اجازه بدهند مسؤولین در یک محیط آرام و با بررسی کامل و شناخت جوانب وظیفه خود را انجام بدهند.

تجربه ثابت کرده است که نه با فشار و طومار نویسی و بد و بی راه گفتن در این استان مدیری عوض شده است و نه با سلام و صلوات  مطلب نوشتن ، چهره سازی و نظر سنجی ها و از خوب این و یا بد آن گفتن مدیریت سازمانی را به فردی واگذار کرده اند. همه رفتارهایی که در یک ماه گذشته در فضای مجازی انجام پذیرفته به جز صرف وقت و هزینه هیچ اثر در تصمیم مسؤولین رده بالا نمی تواند داشته باشد.

عزل و نصب مدیران در فضای مجازی چند روزی است که پا را از حریم مدیران کل جلوتر گذاشته و حتی به حوزه استاندار نیز رسیده است.

استاندار می رود و فلانی می آید. استاندار با مگا پروژه ها و مگا وعده ها خداحافظی می کند و یک گروهان از اسامی برای جانشینی اش مطرح می شود. وظیفه من و امثال من که انتخاب استاندار و معرفی فرد برای تصدی این پست نیست. هر فرد و هر ارگان وظیفه ای دارد که اگر خیلی معتقد و پایبند باشد باید در انجام وظیفه و به سامان رساندن آن چیزی که بر عهده گرفته است تلاش بکند. وظیفه یک خبرنگار هم تحلیل مسائل ، مشخص کردن نقاط ضعف و مثبت و ارائه طریق و راهکار برای بهبود اوضاع می باشد و بس.

همین شورا و شهردار به یک مشکلی برای شهر ما تبدیل شده است. به جای این که وقت گرانبهای مردم در راستای کمک به بهبود اوضاع شهر تلف شود در خدمت مصاحبه های رنگارنگ، حرمت شکنی ها ، علنی کردن اختلافات و انتقام گیری ها و دهها مورد پیش پا افتاده ای می شود که در این میان فقط منافع شهر قربانی می شود و فرصت ها برای خدمت هرچه بیشتر از دست می رود.

اگر به عملکرد شهردار سابق اعتقاد داریم و برکناری وی را دور از عقل و منطق و انصاف می دانیم قبل از این که بساط انتقاد از شورای جدید را پهن بکنیم باید خود را سرزنش نمائیم و ببینیم که آیا در انتخاب خود درست عمل کرده ایم؟ الآن نمی توان از اعضای شورا خرده گرفت و باید در مقابل قانون سر تعظیم فرود آورد. چیزی که قابل کتمان نبوده و نیست این است که شورا حاصل دستپخت خود ما می باشد و از قدیم گفته اند خود کرده را تدبیر نیست.

گویا عده ای به این باور رسیده اند که با اندکی تحرک می توانند در چهره سازی موفق عمل نمایند. دورهمی های فضای مجازی را عده ای خواسته و ناخواسته به کل جامعه تعمیم می دهند. بدون در نظر گرفتن شرایط و ویژگی ها، افراد مختلفی را به پست های گوناگون و مدیریت های ادارات کل معرفی کرده و برای هر کدام از آنها لیستی از خصوصیات منحصر به فرد ارائه می کنند. از استاندار و شهردار گرفته تا مدیر کل ادارات کل خود را صاحب نظر قلمداد می کنیم . از همه انتقاد کرده و خود را عاری از هرگونه عیب و ایراد تلقی می نمائیم. برای تصدی شهرداری فردی را که توان تفسیر یک نقشه ساده ساختمانی را ندارد معرفی می کنیم و فرد دیگری را که هیچ رابطه استخدامی با دولت ندارد شایسته مدیریت در اداره دولتی می دانیم. فرماندار را شهردار و شهردار را استاندار خطاب می نمائیم و در هر صورت فضایی ایجاد می کنیم پرتنش و پرحاشیه که در دراز مدت اثرات این نوع برخوردها و رفتارها می تواند بر روند توسعه استان تاثیر منفی بگذارد، همچنانچه تا حالا چنین بوده است.




واکاوی دلایل اختلاف فدراسیون کشتی و وزارت ورزش

اختلاف بین وزارت ورزش و فدراسیون کشتی روز گذشته به صورت علنی خود را نشان داد که می‌توان برای این موضوع دلایلی را برشمرد، دلایلی که باعث ایجاد ذهنیت‌هایی شده است.

 قطعا عملکرد تیم ملی کشتی آزاد در رقابت‌های جهانی فرانسه نتیجه قابل دفاعی نبود و فدراسیون کشتی باید در این زمینه پاسخگو باشد. نقدهای جدی به فدراسیون وارد است و خادم رئیس فدراسیون کشتی هم از بررسی عملکرد آزادکاران در شورای فنی خبر داده است. ناکامی تیم ملی کشتی واکنش وزارت ورزش را در پی داشت و سلطانی‌فر در نامه‌ای به داورزنی، معاون خود را مامور کرد که دلیل این موضوع را ظرف 20 روز بررسی و اعلام کند.

پس از این ماجرا فدراسیون کشتی در نامه‌ای شدید‌اللحن به نوعی پاسخ وزارت ورزش را داد. فدراسیون کشتی معتقد است که در زمان موفقیت‌ها، هیچ‌کس سراغ آنها را نمی‌گیرد. تیم ملی کشتی نتیجه قابل قبولی نگرفت و مسئولان این فدراسیون باید پاسخگو باشند و فکری به حال این وضعیت کنند اما اینکه چرا وزارت ورزش در این باره برخلاف برخی رشته‌های دیگر حساس شده و اینکه چرا فدراسیون کشتی موضعی تند علیه وزارت ورزش گرفت از جهاتی قابل بررسی است.

ایران در رقابت‌های جوانان جهان در کشتی فرنگی برای نخستین بار به مقام قهرمانی رسید اما در حالی که رئیس جمهور برای والیبالست‌های جوان برای همین عنوان تبریک گفت، کشتی به بوته فراموشی سپرده شد و از سوی دیگر حتی وزیر ورزش و جوانان به شخصه برای نایب قهرمانی فرنگی کاران در رقابت‌های جهانی فرانسه پیام تبریک نفرستاد و به یک پیام کوتاه از سوی وزارت اکتفا کرد.

تکواندو به عنوان یک رشته المپیکی ضعیف‌ترین نتیجه چند سال اخیر را کسب می‌کند اما وزارت ورزش مقابل انتقادهای فراوان برخی پیشکسوتان این رشته پیام تبریک می‌فرستد و از مدیریت این فدراسیون دفاع می‌کند. یا وقتی تیم والیبال در لیگ جهانی از بین دوازده تیم به مقام یازدهم می‌رسد و هیچ موضعی در این مورد این رشته‌‌ها و برخی رشته‌های دیگر از سوی وزیر و حتی وزارت ورزش گرفته نمی‌شود این باور در بین مسئولان فدراسیون کشتی تقویت می‌شود که مسائلی دیگر و حتی غیر ورزشی باعث واکنش وزارت ورزش شده است.

وقتی اعضای تیم ملی فوتبال چند ساعت پس از صعود به جام جهانی 2018 مجوز ملاقات با رئیس جمهور را می‌گیرند و با روحانی دیدار و پاداش دریافت می‌کنند یا بلافاصله پیام تبریک و پاداش برای والیبالیست‌ها صادر می‌شود و خبری از پاداش جام جهانی به کشتی‌گیران نیست و مدال‌آوران المپیک ریو – که بخشی از آنها را کشتی‌گیران تشکیل می‌دهند- با رئیس جمهور دیدار نمی‌کنند، این تصور برای فدراسیون کشتی ایجاد می‌شود که پای مسائل دیگری در نامه وزیر به معاونش در میان است. همین مسائل به ظاهر ساده باعث شده که فدراسیون کشتی علیه وزارت ورزش موضع بگیرد.

 نکته دیگر اینکه وزیر ورزش پس از قهرمانی حسن یزدانی در رقابت‌های جهانی پیام تبریک فرستاد و در بخشی از آن اعلام کرد: «به امید پیروزی‌های دیگر تیم ملی کشتی آزاد کشورمان که با تدبیر مناسب کادر فنی و فدراسیون کشتی با ترکیبی جوان شده در این مسابقات شرکت کرده، چرا که هدف نهایی را باید موفقیت و رکوردشکنی در کسب مدال‌های طلا در مسابقات المپیک توکیو 2020 دانست.»

وزیر ورزش در این پیام اعلام کرد هنگام شکست یزدانی مقابل حریف آمریکایی در مسابقات جام جهانی کشتی آزاد در سالن مسابقات حضور داشته است در حالی که همگان می‌دانند او در روز فینال در کرمانشاه نبود!

تمامی این موارد نشان می‌دهد که انتشار این نامه‌ها ناشی از ارتباط سرد بین فدراسیون کشتی با وزارت ورزش و جوانان است، ارتباط سردی که با پیش‌زمینه‌هایی که در بالا به آنها اشاره شد به وجود آمد. شاید اگر وزارت ورزش کمی‌ بیشتر به کشتی که ورزش اول ایران است توجه می‌کرد، این فدراسیون اینگونه به تندی علیه نامه وزیر موضع‌گیری نمی‌کرد.(منبع ایران اسپورت پرس).




چند دلیل کوتاه و مختصر از مثنویِ علل ناکامی کشتی آزاد ایران در پاریس

– برگزاری مسابقات انتخابی در وقت نامناسب (یک ماه مانده به مسابقات جهانی)

بعنوان مثال خوب بخاطر دارم تا لحظه ایکه حسن رحیمی وارد اطاق عمل نشد ، رضا اطری ذره ای به حضور در پاریس فکر نمیکرد و …

-میدان ندادن به کشتی گیران منتخب،  در میادین بین المللی پیش از آغاز مسابقات جهانی

(طبیعتاً آنقدر مسابقاتِ انتخابی تیمهای ملی دیر انجام شد که عملاً امکان حضور در هیچ تورنمنتی وجود نداشت . کاری که آمریکائیها بخوبی انجام دادند و در تورنمنت هائی از قبیل اسپانیا و … شرکت کردند و نتیجه اش را هم گرفتند )

– استفاده از کادر فنی و کمک مربیانی که به هزار و یک دلیل بهیچ عنوان نه صلاحیت حضور در این جایگاه را داشتند و نه مطلع از وظایفی بودند که بر دوش دارند .(مگر میشود بدون طی نمودن کوه پایه ، به قله صعود کرد؟؟؟؟مگر میشود بدون گذراندن دوره های گوناگونِ مربیگری در سطوح مختلف ، به یکباره سر از بالاترین سطح مربیگری در بیاوری؟؟

اگر می بینید بعضاً کشتی گیران روسیه بمانند عبدالسلام گادیسف یا ختاگ گازیموف بلافاصله پس از خداحافظی از دنیای قهرمانی در تیم ملی کشورشان مربیگری میکنند ، بخاطر سیستم کاملاٌ متفاوت آنها با کشتی ماست . ما نباید از این روش آنها الگو برداری کنیم . بهتر است زیرساخت سازی و بکارگیری اصولِ زیربنایی را از آنها بیاموزیم  .

در کشور روسیه توجه فوق العاده به آموزش آکادمیک و پایه ای میشود و کشتی گیرانشان از کودکی پایه و اساس کشتی را علمی می آموزند . لذا هر زمانی به مربیگری روی بیاورند هیچ چیز از علم و فن مربیگری کم ندارند.این درحالیست در کشتی ما و در کل ورزش ما ، بی برنامگی و دیمی کاری حرف اول را میزند .

راستی یک مسئله که هم بسی مضحک و هم بسی ناراحت کننده بود اینکه ملاحظه میشد در اوج حساسیت و گیر و دار مسابقات در حالیکه جامعه کشتی دلواپس و دل مشغولِ نتیجه ی کار کشتی گیرانمان بودند ، مربیان تیم ملی همچون بسیاری از نوجوانان و جوانانِ امروزی که هیچ دل مشغولی در این دنیای واقعی ندارند و تمام وقتشان را در فضای وقت گیر و بی محتوای مجازی تلف میکنند ، مرتب در اینستاگرام

و چی چی گرام ،از خودشان ، از دیگران ، از محیط اونجا ، از اطرافیانشان ، از همه چیز  لایو و استوری و فلان و بهمان میگذاشتند

آخر مگر میشود با یک دست چندین هندوانه را برداشت ؟؟؟آقایان مربی ، شما وقتی در جایگاهی با این درجه ی بالای اهمیت قرار دارید ، دیگر نه مالکِ وقتتان هستید و نه مالکِ علائقتان . آنچه وظیفه شماست ، تمرکز بر کارتان است و بس .

حالا که دردِ دلم باز شد بد نیست یک موضوع تلخ دیگر را نیز برایتان شرح دهم

      در مسابقات جهانی پاریس موردی از سرمربی تیم، محمد_طلایی ملاحظه گردید که از دید بینندگان تلویزیونی پنهان ماند و فقط برای حضار در سالن قابل رؤیت بود اینکه در حین کشتی امیرمحمدی، با ماگومدابراهیموف ازبکستانی ، چیزی حدود 1 دقیقه و نیم قبل از پایان کشتی در حالیکه آقای طلایی امیدی به پیروزی محمدی نداشت ، به سمت رختکن راه افتاد و محمدی و کمک مربیان را به حال خودشان وا گذاشت . زمانی این حرکت رنج آور تر می نمود که دیده شد مربی تیم فرانسه کشتی گیر وزن 74 کیلوگرم خود را پس از باخت ، غرق در نوازش و دلداری کرد  .

 -عدم آمادگی جسمانی و تحلیل رفتن قوای جسمانی کشتی گیرانمان در لحظات آخر

اگر دقت کرده باشید باخت های رضا اطری ، مصطفی حسین خانی ، یداله محبی ، امیر محمدی ، پیمان یاراحمدی ، بهنام احسانپور و میثم نصیری همگی در تایم دوم و غالباً ثانیه های پایانی بود .

– برگزاری مسابقات قهرمانی کشور و نیز جام تختی بصورت تیم به تیم (بدعت و شیوه غلطی که آسیب هایش را حالا حالا ها بر پیکره کشتی نمایان خواهیم دید) .

 -عدم توجه به اصل پشتوانه سازی در اکثر اوزان .( غالباً نفراتی که در مسابقات انتخابی اول شدند ، به طرز فاحشی با نفرات فیکس در سالهای اخیر اختلاف سطح کیفی وفنی داشتند که این موضوع را فقط میتوان به عدم توجه به اصل پشتوانه سازی ربط داد) .

-وقت گذاشتن برای شرکت در تورنمنت های سطح پایین همچون قهرمانی آسیا و خوابیدن در بادِ قهرمانی وخود فریبی

-حضور مربیانی که در عین حال که بی اختیار و عاجز از اظهار عقیده ی نهایی بودند چراکه تصمیم گیرنده تام ، شخص دیگری بود ، در عین حال هم باید تاکتیک های مناسبِ پیروزی را در کنار تشک به کشتی گیران القاء میکردند.

کسب موفقیت با این روش ، یعنی غیر ممکن …

                                                                                                  نعمت اله وطندوست




چه خبر از لیگ برتر فوتبال استان؟!!!

تقویم اجرائی ارائه شده از سوی هیات فوتبال استان اردبیل؛ تاریخ شروع رقابت های لیگ به اصطلاح برتر استان را ششم مرداد ماه اعلام کرده است. بعد از گذشت نزدیک به یک ماه آیا می توان خبری از این رقابت ها گرفت؟

اگر هیات فوتبال استان توانایی برگزاری رقابت ها در سطوح مختلف را نداشته است به چه دلیل تقویم اجرایی تنظیم کرده و آن را به فدراسیون فوتبال و یا دیگر نهادهای مرتبط ارسال کرده است؟

باید بپذیریم درد فوتبال اردبیل یکی و یا دو تا نیست . به هر بخشی از آن که دقت می کنی جائی برای امیدواری و دلخوشی پیدا نمی کنی. بارها گفته شده است که تنظیم کردن برنامه ای یک ساله در روی کاغذ بسیار سهل و آسان است و در این میان آنچه مهم است اجرایی کردن آن می باشد.

در رقابت های باشگاهی فوتبال، لیگ برتر به بالاترین سطح مسابقات اتلاق می شود . تیم ها برای رسیدن به آن مرحله چه هزینه ها که نمی کنند و چه زحمت هایی که نمی کشند و چه فشار هایی که تحمل نمی کنند. رسیدن به لیگ برتر نشان دهنده اوج هنرنمایی و لیاقت کسانی است که گوشه ای از مسؤولیت تیم ها و فوتبال را به عهده می گیرند.

عنوان لیگ برتر در مسابقات فوتبال برای خود عظمتی دارد و ابهتی، اهمیتی دارد و جایگاهی، شاخص هایی دارد و ویژگی هایی، ولی لیگی که در استان ما به آن عنوان برتر داده می شود آیا از چنین پارامترهایی می تواند برخوردار باشد؟

نام گذاری رقابت هایی که با ثبت نام از تیم ها و اعلام آمادگی آنها و بدون پشت سر گذاشتن مراحل مورد نیاز ،  عنوان برتر را یدک می کشند آیا توهین به شعور دوستداران و علاقه مندان به فوتبال نبوده و نیست ؟ برای رسیدن به لیگ برتر ، تیم ها باید در ماراتنی به نام لیگ دسته اول شرکت کرده و جواز صعود را به دست آورند. همچنانچه در دسته اول نیز تیم هایی که سختی های دسته دوم را چشیده اند باید حضور پیدا بکنند و اما در فوتبال ما هر تیم بزرگسالی که بتواند اعلام آمادگی نماید ردای برتری بر تن می پوشد و به سرمایه اصلی فوتبال استان تبدیل می شود.

در این ارتباط وظیفه کسانی که مدعی بی طرفی و انتقاد سازنده هستند ، چیست؟ آنهایی که در کمین نشسته اند و منتظر هستند تا یک نفر حرفی بزند و به بودن ابرو در بالای چشمان پر نور و تیزبین اهالی هیات اشاره ای بکند،  حمله همه جانبه را آغاز بکنند و تا دلشان بخواهد تهمت بزنند و دامن دوستان خود را از هر گونه انتقادی مبری  بدانند چرا چشم بر روی واقعیت های می بندند؟  

اگر واقعا دل ما برای فوتبال می سوزد و در دام باند و گروه گرفتار نیستیم و دوست داریم از حق دفاع نمائیم چرا برخی ها تاکنون از عدم اجرای برنامه های پیش بینی شده و نبود سطوح مختلف رقابت ها در فوتبال اردبیل یعنی لیگ برتر و دسته یک و دو وسه حرفی به میان  نیاورده اند؟ چرا این قبیل افراد که خود را برای حمله به منتقدان هیات فوتبال استان محق می دانند برای لحظه ای با خود خلوت نمی کنند که ببینند آیا حق فوتبال اردبیل همین وضعیت موجود است؟

آقایان که خود را کارشناس، صاحب نظر و شجاع و نترس و به دور از هرگونه جانبداری تلقی می کنند چرا باید برای یک بار هم که شده نگفته اند که آیا با صدور اطلاعیه و ثبت نام از تیم ها می توان ادعای برگزاری رقابت هایی تحت عنوان لیگ برتر نمود؟

راستی چه کسانی عامل نابودی فوتبال هستند؟ کم تر از یک ماه مانده به پایان تابستان و در حقیقت فصل مساعد برای برگزاری رقابت های فوتبال در استان فقط برای اعلام تاریخ دلخوش کرده ایم. این چگونه برنامه ریزی است که بهترین ایام سال در تعطیلات تابستانی را از دست می دهیم . آیا می خواهیم در فصل سرما و در ایام تحصیل دانش آموزان و دانشجویان چند دیدار برگزار بکنیم و بدین ترتیب پرونده رقابت ها را ببندیم و به آمارهای آنچنانی بیفزاییم.

تقویم ارائه شده از سوی هیات فوتبال استان و تاریخ های اعلامی برای شروع رقابت ها از عجایب فوتبال کشور محسوب می شود. کمیته امور استان های فدراسیون و بخصوص طالقانی مسؤول این کمیته که به نظر می رسد بیشتر از هر کسی سنگ هیات فوتبال استان اردبیل را به سینه می زند آیا می تواند در ارتباط با اعلام تاریخ های سرکاری برای شروع رقابت های فوتبال در استان پاسخگو باشد؟




ارسال دسته گل و چاپ آگهی تبریک ممنوع

وزیر ورزش و جوانان در نامه ازمدیران کل ستادی، مدیران کل استان ها و سرپرستان و روسای فدراسیون هاخواسته است که از ارسال هرگونه دسته گل و چاپ آگهی تبریک خودداری کنند.
این اقدام وزیر را به فال نیک می گیریم و امیدواریم وی در سال های خدمت پیش رو به دوری گزیدن از هرگونه رفتار های مساله دار و اقدامات شبهه برانگیز و تشریفات زاید و حیف و میل بیت المال حساسیت نشان بدهد و با بهره گیری از همه امکانات موجود با فساد در ورزش مبارزه نماید.
امید است این سفارش وزیر کاملا از طرف برخی ها که با یک آگهی تبریک به فکر بهره برداری های آنچنانی هستند مورد پذیرش قرار بگیرد و برای خودی نشان دادن دست و پا نزنند و در فکر اجرای نقشه جدیدی نباشند.
همه بر این اعتقاد دارند که در شرایط حاضر ، ورزش کشور نیاز به کار و تلاش دوچندان دارد. اگر می خواهیم وعده های خود را عملی بکنیم و به قولی که داده ایم جامه عمل بپوشانیم باید مواظب رفتار های خناسان و به ظاهر دوستداران ورزش  باشیم چرا که ضرر و زیان این قبیل افراد و آسیبی که آنها به ساختار ورزش این کشور وارد کرده اند فراموش شدنی نبوده و نخواهد بود.
ورزشی ها انتظار دارند وزیر با دعوت کردن از افرادی که عشق به ورزش داشته و ورزش را وسیله ای برای رسیدن به منافع دنیوی نمی دانند در خدمت به نسل جوان و ورزشکاران این مرز و بوم موفق باشد.




تاریخ های سرکاری در تقویم اجرائی هیات فوتبال استان

در آستانه سفر رئیس فدراسیون فوتبال به استان تقویم اجرایی مسابقات فوتبال و فوتسال استان در فصل ۹۷-۹۶ منتشر شد و بدون شک این تقویم به تاج و کمیته امور استان های فدراسیون نیز تقدیم شد.

هر مسوولی در نگاه اول در برابر برنامه ریزی و اعلام دقیق تاریخ های شروع مسابقات چاره ای جز تحسین و احسنت گفتن نداشته و ندارد. متاسفانه برخی از مسوولان در سفرهای استانی فقط به آمارها و گزارش های ارائه شده توجه کرده و آن ها را مبنای قضاوت قرار می دهند. ارائه تقویم و تنظیم دو صفحه ای با ردیف کردن انواع رقابت ها و مسابقات که کاری بسیار سخت و طاقت فرسا نیست.مهم اجرائی کردن برنامه های ارائه شده است.
اگر مسوولین فدراسیون و کمیته امور استان های آن بحث نظارت را در معنای واقعی در دستور کار قرار می دادند و دل خود را به همراهی روسای هیات های استانی به هر بهائی خوش نمی کردند هیچوقت از هیات هائی که وعده های سرکاری می دهند حمایت نمی نمودند . اگر منافع فوتبال هر استانی را در اولویت قرار می دادند با هیات هائی که به تقویم اجرائی تنظیم شده پایبند نمی شدند برخورد می کردند و اجازه بازی با افکار عمومی را نمی دادند.
هنوز زمان زیادی از اعلام هیات فوتبال استان و وعده آنها برای راه اندازی مسابقات فوتبال و فوتسال استانی نمی گذرد . آیا نباید آقایان میزان تحقق این وعده ها را اعلام کنند و آیا نباید بگویند که از برنامه هائی که قرار بود در مرداد ماه به مورد اجرا گذاشته شوند چند درصد اجرائی شده است؟
شاید ما اشتباه می کنیم و سواد خواندن و نوشتن ما توانایی فهم برنامه های ارائه شده از سوی هیات فوتبال استان را ندارد. باید بنشینیم و منتظر بمانیم تا هر وقت اراده ای باشد اطلاع رسانی بکنند؟
دبیر هیات فوتبال استان(قانونی و غیر قانونی بودنش بحث دیگری است)نباید پاسخگوی این بی برنامگی ها باشد؟به جای ساماندهی امور و تلاش برای اجرائی کردن  برنامه ها ،مقابله با منتقدان و تهمت زدن به آنها چرا در اولویت قرار می گیرد؟ منقلی خطاب کردن منتقد و بیان حرف ها و سخنان کلیشه ای چون می شناسم، می دانم،پیشکسوتان بدانند و…. دردی از دردهای فوتبال ما را نمی تواند درمان بکند.
در تقویم اجرائی مسابقات فوتبال و فوتسال ارائه شده از سوی هیات فوتبال استان به صراحت اعلام شده است که مسابقات فوتبال امید و جوانان از تاریخ ۹۶/۵/۲۰ و فوتبال نوجوانان و نونهالان استان از تاریخ ۹۶/۵/۱۳و فوتسال امید،جوانان،نوجوانان و نونهالان استان نیز از ۲۵ مرداد ماه آغاز می شود.
این برنامه حتما به فدراسیون نیز ارائه شده و به عنوان برگی زرین در پرونده هیات فوتبال استان بایگانی شده است. امروز که سی ام مردادماه است چند درصد از این برنامه عملیاتی شده است؟
قضاوت در مورد بدعهدی های مکرر مسوولین فوتبال استان؛ با دوستداران،هواداران و علاقه مندان به فوتبال و ورزش منطقه است.
 




صلاحیت مدیریتی دو نفر از کاندیداها تائید نشد

بر اساس خبرهای رسیده صلاحیت مدیریتی دو نفر از کاندیداهای ریاست هیات فوتبال استان رد و صلاحیت شش نفر دیگر تائید شده است.

تکرار داستانی کهنه و پوسیده ، کنار زدن چهره هایی که می توانند در گرم کردن تنور رقابت ها مؤثر باشند به بهانه نداشتن سابقه مدیریت پنج ساله.

این که چگونه هادی صباغی دوباره بر روی اسمش قلم قرمز کشیده می شود خود داستان مفصلی می تواند باشد. وقتی در جریان سفر تاج به استان به او گفته شد که بر چه اساس صلاحیت فردی که در دو نوبت متوالی به عنوان کاندیدا در مجمع حضور یافته و موفق به کسب اکثریت نشده در این دوره مورد تائید قرار نمی گیرد تعجب کرد و به صراحت گفت که با این مشخصات باید صلاحیتش تائید شود.

اگر بگویند در دو دوره یاد شده دست اندرکاران به اشتباه صلاحیت وی را تائید کرده اند می توان گفت که در دوره قبل نیز صلاحیت مدیریتی برخی ها در حد قابل قبولی نبوده که تائید شده است و متاسفانه دیده می شود که باز هم صلاحیت این قبیل افراد مورد تائید قرار می گیرد ودر مقابل چهره هایی که دارای سابقه درخشان در ورزش هستند از نظر برخی ها توان و لیاقت شرکت در انتخابات هیات فوتبال استان را پیدا نمی کنند.

بازآقایان زحمت بیانیه صادر کردن را به خود ندهند و بهتر است قبل از این که تهمت بزنیم و با حاشیه سازی بخواهیم از طرح واقعیت ها جلوگیری بکنیم سوابق مدیریتی مورد مورد قبول کاندیداهای دور قبل را نیز منتشر بکنیم بلکه تا حدودی حقایق برای افکار عمومی روشن بشود.

دیگر کاندیدایی که به حکم آقایان اجازه حضور در رقابت های انتخاباتی هیات فوتبال را به دست نیاورده است نادر فلاحی  رئیس هیات والیبال استان می باشد. ادعای همیشگی فلاحی مدیریت در سازمان و شرکت های مختلف به مدت طولانی بوده است. اگر گفته های وی درست باشد پس چگونه کمیته سه نفره سوابق وی را نادیده گرفته است؟ فلاحی باید ضمن دفاع از پیشینه خودش و دفاع از ادعای مدیریتی اش که حتی در مجمع انتخاباتی هیات والیبال بیان داشته و به پشتوانه آن رای آورده است بهتر خواهد بود که مدارک مربوط به سوابق خود را در اختیار رسانه ها قرار بدهد تا افکار عمومی قضاوت کرده و بدین ترتیب از هرگونه پیش داوری در ارتباط با این قضیه جلوگیری نماید.

یکی از دوستان تعریف می کردکه برخی ها از همان روز اول اعلام کاندیداتوری فلاح قلبا مایل به این امر نبوده و برای حذف می به دنبال فرصت مناسبی بوده اند. به هر حال امید است این بار تاج رئیس فدراسیون در بحث اعتراض کاندیداهای رد صلاحیت شده مستقیما وارد عمل شود و ریش و قیچی را به دست امور استان ها که رئیس آن وابستگی و طرفداری اش از برخی ها را نشان داده است، نسپارد. انشااله.