1

محبت دنیا

گفت: دلیل علاقه وافر به ریاست و قدرت طلبی چه می‌تواند باشد؟

گفتم: ریاست‌طلبی به عنوان یک بیماری، گریبان کسانی را می‌گیرد که گرفتار محبت دنیا و آرایه‌های دنیوی هستند.

گفت: چرا باید برای به دست آوردن عنوانی که اعتبار دنیوی دارد همه همه‌چیز را زیر پا بگذارند؟

گفتم: وقتی محبت و دل‌بستگی دنیا در دل لانه بکند انسان به عواقب کارش که خسارت و تباهی است توجه نمی‌کند.

گفت: برای دستیابی به عنوانی که موقتی است به آب و آتش زدن و اصول اخلاقی را درنوردیدن، منطقی به‌نظر نمی‌رسد.

گفتم: روزی خسروپرویز به همسر خود شیرین گفت؛ پادشاهی چیز خوشی است اگر دائم بودی. شیرین گفت؛ اگر دائم بودی به تو نرسیدی.




به بهانه تجلیل از بزرگان فوتبال اردبیل

ورزش اردبیل نیاز به وحدت و همدلی دارد، این بحث جدیدی نیست سال‌ها برای تحقق آن حرف‌های زیادی زده شده‌است و اینک مدیرکل جدید ورزش و جوانان در آیین گرامی‌داشت روز فوتبال اردبیل و تجلیل از بزرگان این رشته با محوریت افتخارآفرینان سال ۱۳۷۰ بر ضرورت تحقق این مسئله تأکید می کند.
این مراسم ریشه برخی از اختلافات و خودمحوری‌ها را به‌وضوح نشان داد. کسانی که در مراسم باشکوه و به‌یادماندنی، علی‌رغم دعوت قبلی شرکت نکردند و همچنان بر طبل خودمحوری کوبیدند باید می بودند و سخنان مدیر را می‌شنیدند. مدیر در سخنانش به‌طور ضمنی اشاره کرد که متخصص مدیریت است پس برای چنین افرادی یک اشارت می‌تواند کافی باشد. ان‌شاءالله به انتظار می‌نشینیم تا وی ریشه اختلافات جزئی و کلی در ورزش را بخشکاند و توان و قدرت مدیریتی خود را نشان بدهد.
جمعی از بزرگان فوتبال به همت مجمع مطالبه‌گران فوتبال اردبیل در سالن اجتماعات هتل یاکاموز گردهم آمدند و یاد و خاطره فوتبال دهه‌های ۵۰ و ۶۰ و ۷۰ را گرامی داشتند.
چه گردهمایی با عظمتی بود. وقتی مراسمی از سر صدق و با نیت کمک به فوتبال و زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره زحمت کشانی که به دیار باقی کوچ کرده‌اند برگزار می‌شود از چنان شکوه و جلال و حشمتی بهره می‌برد که حتی علی‌رغم پایان برنامه، میهمانان ایستادند و سفره دل با یکدیگر باز کردند و درنهایت به‌سختی محل برگزاری را ترک نمودند.
باید از بانیان مراسم قدردانی شود که در ۲ سال گذشته در ۲۷ آذرماه این امکان را فراهم کرده‌اند تا استخوان خرد کرده‌های فوتبال دیداری تازه بکنند و از حال‌وهوای یکدیگر باخبر بشوند.
گردهمایی بسیار دل‌چسبی بود. یادگاران روزهای خوش فوتبال اردبیل همچنان باوقار، سنگین، متین، اخلاق‌مدار و باابهت هستند. همین گردهمایی دو، سه ساعته در دل خود پیام‌های زیادی داشت. فضای حاکم بر جلسه، نظم خاص گردهمایی، تواضع و فروتنی حاضرین و رعایت کسوت و حرمت در آن خود یک دوره آموزشی کامل بود. ای کاش آنهایی که در ورزش خیلی ادعا دارند و خود را تافته جدابافته می‌دانند می‌بودند و می‌دیدند که فوتبال ما از چه سرمایه‌های قابل افتخاری بهره می‌برند، سرمایه‌هایی که متأسفانه روش استفاده از تجربه و دانش آنها را نمی‌دانیم و فقط به خود و اطرافیانمان فکر می‌کنیم.
وقتی بزرگان فوتبال اسم‌شان برای دریافت تندیس در سالن اعلام می‌شد آدمی از آن‌همه اقتدار و آن‌همه صفا و صمیمیت ریشه‌دار در بین اهالی فوتبال دهه‌های ۶۰ و ۷۰ لذت دنیا را می‌برد. از فوتبال پاک و نابی که در آن روزگاران داشتیم انتظاری جز این نمی‌رود.
دست صفا مهدی‌زاده رئیس هیئت‌مدیره مجمع مطالبه‌گران و یکی از افتخارات صنعت استان درد نکند. بدون ریا و تظاهر و ظاهرنمایی در دو سال گذشته از کمک به مجمع و دستیابی آن مجموعه به اهداف کم نگذاشته است. باید قدر جوانانی چون او را بدانیم و برای توسعه و پیشرفت ورزش و فوتبال به‌طور اصولی از کمک‌هایش بهره‌مند بشویم. دور از انصاف است که از هیئت‌مدیره مجمع و مدیر عاملش هادی صباغی یاد نشود که با تلاش خودشان بهترین لحظات و ساعت‌ها را برای بزرگان فوتبال اردبیل رقم زدند.
یکی از نکات بسیار قابل‌توجه این گردهمایی، حضور خانواده‌های فوتبالیست‌هایی بودند که دنیایشان را عوض کرده‌اند. ذکر نام هر یک از آن عزیزان سفرکرده، عکس‌العمل‌های مختلفی را در بین حاضرین در سالن موجب می شد. همه با نفرات بغل‌دستی و سریع خاطراتشان را مرور می‌کردند و از این‌که آنها خیلی زود به دیار باقی شتافته‌اند افسوس می‌خوردند و با احترام قابل وصف یاد و نامشان را گرامی می داشتند.
امیدواریم که خداوند بزرگ به اعضای مجمع مطالبه‌گران و رئیس هیئت مدیره‌اش صفا مهدی‌زاده این توفیق را عطا نماید تا مراسم روز فوتبال و تجلیل از بزرگان تاریخ این رشته را هر سال باشکوه‌تر از سال‌های قبل برگزار نمایند.
خدماتی که بدون توجه به احکام و مناصب و در راستای جلب رضایت خدا و خلق خدا انجام بگیرد، اقداماتی که صادقانه برای ارج نهادن به خدمات گذشته‌ها صورت پذیرد و برنامه‌هایی که حاصلش برای بانیان آن دنیایی از معنویت و آرامش روحی داشته باشد رضایت همگان را فراهم می کند.




۲۷ آذر؛ روزی که فوتبال اردبیل آواز قهرمانی سر داد

۳۶ سال از اولین دوره جام فلق می‌گذرد. روزگاری که فوتبال شمال غرب کشور روی کاکل فوتبال پاک و مردانه اردبیل می‌چرخید. آن روزی که فوتبال اردبیل در کاشان آواز پیروزی سر داد و به مقام قهرمانی این مسابقات رسید.
فوتبال اردبیل در آن سال‌ها مدیون یکدلی و یک‌رنگی و صمیمیت همه دست‌اندرکاران بود.
درباره تیم منتخب اردبیل یعنی همان تیمی که در جام فلق قهرمان شد خیلی راحت و بدون نگرانی از قضاوت دشمنان به‌ظاهر دوست فوتبال می‌توان گفت که بهترین تیم همه تاریخ فوتبال این دیار بود.
فوتبالی که برای اردبیل قهرمانی به ارمغان آورد جمعی عاشق و خدمتگزار را به‌دور خودش جمع کرده بود. جوانانی لایق، انسان‌های مؤدب، افرادی خلاق و از همه مهمتر آدم‌های صادق و راستگو.
آنهایی که در آن دوران نفس کشیده و با فوتبال ان سال‌ها زندگی کرده‌اند امروز در فضای حاکم بر فوتبال خفه می‌شوند، طاقت تحمل از دست می‌دهند و از فوتبال این روزها روی برمی‌گردانند.
برای فوتبال دهه ۶۰ که می‌توانست برای فوتبال نحیف و بیمار ما سرمشق باشد حرف و حدیث‌ها ساختند و آن عظمت و بزرگی را با دسته چهار و پنج این روزها مقایسه کردند. چرا که از نام فلق و نام‌آوران آن می‌ترسند، از آقایی فوتبال در آن سال‌ها دلهره دارند. معمولاً کسانی که دست‌شان خالیست از شنیدن داستان‌ها و روایت موفقیت‌ها تاب تحمل از دست می‌دهند و به آمارسازی روی می‌آورند.
روحیه شکست ناپذیری حاکم بر فوتبال دهه ۶۰ در نوع خود بی‌نظیر بود. فوتبال آن دهه اردبیل در فوتبال ایران صاحب جایگاه است چه آن را بپذیریم و چه به همه‌ی آن افتخارات پشت‌پا بزنیم تا واقعیت‌ها را وارونه جلوه بدهیم.
عظمت فوتبال دهه ۶۰ در حدی است که تماشا کردن آلبوم عکس‌هایش انسان را به وجد می‌آورد و ساعت‌ها روحش در آن دریای سرشار از صفا و صمیمیت پر می‌زند.
آن روز در دل تاریخ اردبیل به ثبت رسیده‌است. ۲۷ آذر، دیدار با کاشان در چارچوب دور برگشت فینال جام فلق، گل دقیقه‌ی ۲۶ علی دایی، سر باندپیچی شده بهنام دولت، سیل حضور تماشاگران اردبیلی در کاشان، حرص‌وجوش خوردن مرحوم مجید عقیلی و دیگر همراهان تیم و عشق بی‌پایان جوانان اردبیل به فوتبال فراموش شدنی نیست، هرچند که عده‌ای برای فراموشی آن برنامه‌ریزی کرده و تلاش بکنند.
باید به شرف، غیرت، وجدان، بزرگی، شهامت، ابهت، شجاعت و همت اعضای تیم منتخب فوتبال اردبیل در جام فلق درود فرستاد. باید به تماشاگران آن دوران افتخار کرد، عاشق هایی که به جز سربلندی فوتبال به چیز دیگری فکر نمی‌کردند.
در این روز تاریخی به روح بزرگانی چون مرحوم مقصود بایرامی و ناصر عروجی درود می‌فرستیم و برای همه کسانی که در فوتبال اردبیل حماسه آفریده‌اند و از خود، یادگاری فراموش‌نشدنی بر جای گذاشته‌اند آرزوی سلامتی و سر بلندی می کنیم.




حضور باشکوه؛ انتخاب درست

یکی از مهمترین اتفاقات سال ۱۴۰۲ برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی است. انتخاباتی که با توجه به شرایط حساس کشور و منطقه از اهمیت بیشتری برخوردار است. انتخاباتی که نیاز دارد مردم ضمن حضور باشکوه در پای صندوق‌های رأی در انتخاب افراد دقت بیشتری داشته باشند و بر اصلح بودن کاندیداها تأکید بکنند.

بنا به فرمایش بنیان‌گذار جمهوری اسلامی حضرت امام‌خمینی(ره) مجلس عصاره همه فضایل ملت است برای تشکیل چنین مجلسی حرکت آگاهانه و انتخاب صحیح از عمده وظایف رأی‌دهندگان می‌باشد. نمایندگان مجلس باید به‌دور از تعصب‌ها و قومیت‌گرایی‌ها و براساس شاخص‌های مورد نیاز انتخاب شوند.

برای رسیدن به اهدافی که مردم در تشکیل مجلس و حمایت از آن دارند چاره‌ای جز انتخاب درست وجود ندارد. انتخاب درست از همه جهات واجب و برای رأی‌دهندگان ضروری است.

از ماه‌ها قبل، کاندیداها برای رفتن به مجلس خیز برداشته و به طرق مختلف برای تبلیغ چهره‌به‌چهره و استفاده از ویژگی‌های فضای مجازی برنامه‌ریزی کرده و همت به خرج داده‌اند.

داوطلبی که ماه‌ها قبل‌از ایام قانونی تبلیغات برای منحرف کردن افکار عمومی به هر شیوه و روش نامشروعی دست بزند آیا می‌تواند دغدغه مردم و حل مشکلات جامعه را داشته باشد؟

کاندیدایی که دروغ و دروغ گفتن از اقدامات او بوده و ترسی از خدا نداشته باشد چگونه قادر است اعتماد مردم را به خود جلب کند؟ و دراین‌میان کسی که به دروغ قسم بخورد و اراده‌ای برای ترک این عادت ناپسند نداشته باشد آیا شایسته دست یافتن به کرسی نمایندگی مردم مسلمان و انقلابی است؟

برخی‌ها عطش قدرت دارند. آن‌ها خشم و نفرت خود را از طریق غلبه و تسلط بر دیگران ارضا می‌کنند و پوشیدن ردای نمایندگی را بهترین وسیله برای کاستن از میزان عطش خود به حساب می‌آورند. بنابراین همه تلاش را به‌کار می‌بندند تا در رسیدن به صندلی مجلس موفق باشند.

کاندیدایی که ثروت‌اندوزی را بهانه‌ای برای حضور در انتخابات تلقی نماید در صورت رسیدن به هدف چیزی جز غفلت و بی آبرویی برداشت نخواهد کرد. ثروت اندوزان در هر لباس و در هر مقامی که بوده باشند پروردگار را از یاد می‌برند و از آخرت خود غافل می‌شوند. مردم چرا باید پلی باشند برای عده‌ای ازخدابی‌خبر مال‌اندوز و همیشه طلبکار.

پیامبر عظیم‌الشأن می‌فرمایند: “علاقه‌ی شدید به مقام و مال، نفاق را در قلب انسان می رویاند همان‌گونه که آب سبزه را می‌رویاند”. کسانی که در اندیشه‌ی ارتقای جایگاه خودشان هستند و می‌خواهند به پست‌ها و مقام‌های بالاتر برسند راهی بهتر از انتخابات و حضور در هیاهوی آن پیدا نمی‌کنند. این دل‌دادگان مقام به هر روشی متوسل می‌شوند تا برای خود کلاهی بدوزند. حضرت امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند: “کسی که طالب مقام باشد هلاک می‌شود”. مسلماً مطالعه و مشاهده‌ی سرگذشت کسانی که در بند مقام‌پرستی اسیر بوده‌اند می‌تواند دلیل خوبی برای نامرادی و هلاکت آنها باشد.

حرکت در چارچوب وظایف قانونی مهمترین بخشی است که می‌تواند معیاری برای انتخاب اصلح در نظر گرفته شود.نامزدی که قبل‌از آغاز ثبت‌نام یکه‌تازی آغاز بکند و علناً بساط تبلیغات راه بیندازد و یا با به خدمت گرفتن فعالان فضای مجازی هرآنچه دل تنگش بخواهد بگوید و منتشر بکند و از همان اول طبل قانون‌شکنی و قانون‌گریزی بکوبد آیا سزاوار راه یافتن به مجلس است؟

و درنهایت کاندیداهایی هم هستند که موفقیت خود را در ایجاد کینه و دشمنی بین مردم و دیگر کاندیداها و هواداران آنها جستجو می‌کنند. بررسی کوتاه فضای مجازی نشان می‌دهد که چه کسانی با اجیر کردن عده‌ای در قالب فیک‌نیوز ها در این راه تلاش می‌کنند و چه کسانی تخریب و اهانت به دیگر نامزدها و هواداران آنها را رهبری می‌نمایند. این قبیل نامزدها که دیوارهای حیا و حرمت و انسانیت را ویران می‌کنند باید حسرت راهیابی به مجلس دوازدهم در دلشان برای همیشه باقی بماند.




فضول‌باشی و ماندگاری تیم شهرداری

تا گوشی را برداشتم رفیق همیشگی‌ام گفت: از این‌که در روزهای اخیر از تیم شهرداری بیشتر سخن گفته می‌شود ممکن است کسانی دلخور باشند و حوصله کافی برای تعقیب رقابت‌های آن را نداشته باشند و حتی امکان دارد برخی از عقل کل مآب‌ها که خود را در همه زمینه‌ها صاحب‌نظر می‌دانند به گفته‌های من عکس‌العمل نشان بدهند ولی من اعتقاد دارم که اولاً از هر اقدام مثبت و تأثیرگذار باید حمایت کرد و ثانیاً حرف‌های اساسی به‌موقع زده شود تا از هرگونه حاشیه سازی‌ها و داستان‌سرایی‌هایی که به ضرر تیم و مجموعه باشد به وقتش جلوگیری گردد.

و باز گفت: باشگاه شهرداری و تیم فوتبال آن در ارتقای سطح این رشته ورزشی تأثیرگذار است. آنهایی که فوتبال اردبیل و سرزنده بودن آن را مانعی برای نقشه‌ها و اهداف خود قلمداد می‌کردند سال‌ها در غیاب تیم‌هایی چون شهرداری میدانداری کردند و برای نابودی هرچه بیشتر فوتبال شهر اردبیل به‌عمد و یا غیرعمد گام‌های محکمی برداشتند ولی از فصل گذشته با حضور شهرداری در لیگ استانی ورق‌ها برگشت و برای احیای فوتبال این شهر امیدها زنده شد. مدت‌ها چوب لای چرخ ورزش و فوتبال مجموعه شهرداری گذاشتند و با کمک دست‌های پنهان، فوتبال آن را به گوشه رینگ هدایت کردند ولی امروز قضیه به نفع فوتبال اردبیل در جریان است و بدون شک پرچمدار حرکت فوتبال اردبیل به سمت احیا و تودهنی محکم زدن بر دهان مخالفان‌اش برعهده‌ی تیم شهرداری می‌باشد.

فضول‌باشی دل پری دارد و ادامه می‌دهد: زخم‌های کهنه و عمیق از بی‌توجهی به فوتبال شهر اردبیل به این زودی‌ها قابل التیام نیست ولی از قدیم گفته‌اند “پایان شب سیه سفید است” و به‌نظر می‌رسد روزهای سفید و پاک در انتظار این رشته پرطرفدار است، باید همچنان مواظب بود و از افتادن در دام چاپلوسان احتیاط کرد. برای نجات فوتبال اردبیل باید حساب‌شده حرکت نمود از قدیم گفته‌اند “شب دراز است و قلندر بیدار”

فضول‌باشی افزود: ببین داداش، شهرداری در بازی‌های خود نشان داد که مجموعه‌اش از اراده‌ای محکم برای پیمودن مطلوب راه برخوردار است، اراده‌ای که می‌تواند شگفتی‌ساز باشد. آنها باید تا پایان رقابت‌ها به چیزی جز پیروزی و ماندن در بالای جدول رده‌بندی فکر نکنند. تلاش از ژرفای جان، پیروزی‌آفرین است و انتظار علاقه‌مندان به تیم شهرداری و فوتبال اردبیل از بازیکنان و کادر فنی چیزی جز تلاش به معنی اخص کلمه نبوده و نیست.

او فرصتی به من نمی‌دهد تا سؤالاتم را مطرح بکنم و همچنان می‌گوید: البته این گفته‌های من به این معنی نیست که شهرداری الا و بلا باید در گروه خودش اول بشود. دوستداران شهرداری می‌خواهند رفتار و تلاش بازیکنان این تیم چون گذشته به نماد غیرت و همت و یک‌رنگی تبدیل شود. گسترده شدن سایه این خصوصیات پسندیده به‌اندازه‌ی قهرمانی می‌تواند ارزش داشته باشد. اگر نفاق، دورویی و رفتار براساس مصالح شخصی در مجموعه تیم شهرداری ریشه‌کن گردد موفقیت‌‌اش در همه ابعاد حتمی خواهد بود.

تا خواستم تلفن را قطع کنم گفت: عزیز دل برادر، تیم شهرداری شناسنامه فوتبال اردبیل است. جایگاه این تیم در دل دوستداران و هواداران است. تیمی اگر مردمی و ریشه‌دار باشد برای همیشه ماندگار خواهد شد.




تا انتخابات……

نگرانی نامزدها

این روزها کاندیداهای احتمالی سخت دل‌شوره دارند و نگرانند. اندیشیدن به صلاحیت‌ها بد جوری بر‌گردن آنها فشار وارد می‌کند. البته ما ها که ازدور تماشاگریم نباید خودمان را ناراحت بکنیم و به حال‌وروز آنها دل بسوزانیم. کسی که آن‌ها را به ‌زور وارد صحنه انتخابات نکرده است، از همان روزی که برای تست کردن بخت و شانس‌شان کمر همت بسته‌اند پیه همه‌ی این مشکلات و زحمات را به تن کشیده‌اند. خلاصه به برخی ها که سخت نگران و برآشفته‌اند توصیه می‌کنیم حتماً یک روان‌پزشک متخصص و ماهر را شناسایی بکنند تا اگر در صلاحیت‌ها اتفاق ناگواری افتاد برای جلوگیری از هر آسیب احتمالی به‌موقع اقدام نمایند.

بقال سر کوچه

این قدر در رابطه با پول پاشی نامزدهای احتمالی سخن گفته‌اند که کم‌کم آدم به همه با تردید نگاه کرده و با شک به حرف‌ها گوش می‌دهد. بقال سر کوچه‌ی ما هم این روزها همه توانش را در راه افشاگری به خدمت گرفته و خبرهای گوناگون از بده و بستان‌های فضای مجازی به مشتریان عرضه می‌نماید. به او می‌گویم به این قبیل حرف‌ها که بیشتر رنگ‌وبوی شایعه دارد دامن نزند ولی معتقد است درحالی‌که همه اقشار در این مورد صاحب نظر شده‌اند او چرا باید سکوت بکند و مشت برخی از نامزدها را باز ننماید؟

لعنت بر خودم

خودم کردم که لعنت بر خودم باد. البته این بحث به نگارنده این سطور  ارتباطی ندارد بلکه یکی از رسانه‌ای‌ها که پای برخی‌ها را به این عرصه باز کرده‌است گفته که لعنت بر آن کسی باد که برخی عقده‌ای‌های بیمار روانی را به رسانه‌ها تحمیل کرده‌است. درست می‌گوید، ضربه‌ای که رسانه از چنین افرادی خورده است با هیچ معیاری قابل اندازه‌گیری نیست.

سلطان جنگل

اصلاً فکر نمی‌کردم که برخی از کاندیداهای احتمالی مجلس اهل شکار و گرفتن شیر و این‌جور چیزها باشند. یکی از آنها درجایی گفته‌است که اگر تأیید بشوم رأی را از دهان شیر هم که شده بیرون می‌کشم. به همه کسانی که در اسفندماه، پای صندوق‌های رأی خواهند رفت ازهم

اینک سفارش می‌کنم که در آن روز مواظب خودشان باشند چون این قبیل نامزدها به سلطان جنگل هم رحم نمی‌کنند چه برسد به افرادی که نام آنها را در روی برگه‌های آرا ننویسند.

دو قطبی سازی

هواداران تعدادی از کاندیداهای احتمالی بدجوری در تلاش هستند تا با دو قطبی سازی در انتخابات برای کاندیدای خودشان حاشیه امن درست بکنند. فکر می‌کنند اگر بتوانند افکار عمومی را متوجه اختلاف‌ها و تفاوت‌ها و جنگ زرگری دو کاندیدا بکنند شاید بتوانند با گل‌آلود کردن آب ماهی بگیرند و بار خود را برای تکیه زدن بر صندلی مجلس ببندند، غافل از این‌که تاریخ مصرف چنین ترفندهایی گذشته است.

پیش‌گویی

وقتی پیش‌گویی درمورد صلاحیت‌ها در سطح جامعه به سوژه روز تبدیل شد دل خیلی‌ها از غصه آب گردید، زانو‌ها به لرزه درآمدند و ناخودآگاه در دریای غم غوطه‌ور شدند. آن‌ها باید سنگ زیرین آسیاب باشند و به این قبیل شایعات اهمیت ندهند و منتظر باشند که صلاحیت‌ها به‌طور رسمی اعلام شود شاید فرجی حاصل گردد و همای صلاحیت بر شانه آنها بنشیند

دلالان انتخاباتی

یک جایی با خط درشت نوشته بودند که زیاد به دلالان انتخاباتی اعتماد نکنید. آنها جز سرکیسه کردن کاندیداها، هنر دیگری ندارند. خود را گرگ باران‌دیده انتخابات و صاحب رأی و نفوذ در بین اقشار معرفی می‌کنند درحالی‌که تو طبل توخالی بیش نیستند. فقط زبانی دارند که می‌توانند با استفاده از آن، خود را قهرمان بدون رقیب در انتخابات جا بزنند. به این قبیل کاندیداها توصیه می‌شود که دور این دلالان شناخته‌شده را خط بکشند و به توانایی‌ها و قدرت خود تکیه بکنند.

حرمت کیلویی چند؟

صفحات جعلی در فضای مجازی در آشفتگی این فضا تأثیرگذار هستند. آن ‌جا در زیر نقاب، حیا می‌خورند و آبرو قی می‌کنند. عده‌ای اندک با واژه اخلاق غریبه هستند و تخریب و بازی با حیثیت افراد را در دستور کار قرار می‌دهند. این افراد با نوشته هایشان فریاد می‌زنند که حرمت کیلویی چند؟




قابلمه غذا

گفت: چرا برخی از نامزدهای احتمالی مجلس با رویکرد تخریب رقبا وارد صحنه می‌شوند؟
گفتم: همه ادعا می‌کنند که روندهای تخریب‌گرایانه و بی‌اخلاقی‌های سیاسی باید کنترل گردد.
گفت: نیرویی که برای تخریب رقبا به‌کار می‌بندند اگر درجهت اثبات خود با تبلیغات و برخورد صحیح صرف شود می‌تواند نتایج خوبی داشته باشد.
گفتم: توپخانه تخریب برخی‌ها چنان فعال است که نشان می‌دهند همه‌چیز را برای خود می‌خواهند و به دیگران حقی قائل نیستند.
گفت: خود برتر بینی و احساس توانایی و لیاقت، خیلی‌ها را به مرحله سقوط از پرتگاه همراهی می کند.
گفتم: آقایی به همسرش گفت؛ غذا را بیاور که خیلی گرسنه‌ام و همسرش قابلمه غذا را سر سفره آورد اما وی می‌خورد و غرغر می‌کرد. همسرش از او پرسید؛ غذا خوب نیست گفت؛ نه خیلی هم خوبه. از او پرسید پس چرا غرغر می‌کنی؟ گفت؛ نفرات زیاد است. همسرش گفت؛ فقط من هستم و تو هستی و قابلمه غذا و او گفت؛ بهتر آن بود که فقط من بودم و قابلمه غذا!




پول پاشی معیار قضاوت نامزد‌های احتمالی مجلس!!

قبل‌از اعلام نتایج تأیید صلاحیت کاندیداهای مجلس، در فضای مجازی تلاش‌ها برای اثبات کارایی، لیاقت و توانایی نامزدها ادامه دارد.

کانال‌ها و صفحات متعددی در فضای مجازی، مسئولیت حمایت و تخریب کاندیداها را برعهده گرفته‌اند. اقدام برخی‌ها چنان می‌نماید که گویا با چنگ‌ودندان برای تصاحب یک کرسی به معنی واقعی می‌جنگند و در این راه برای استفاده از هر وسیله‌ای نیز ترسی به دل راه نمی‌دهند.

انتخابات صحنه رقابت است، رقابتی سالم و پرشور که می‌تواند در آینده کشور و منطقه بیشترین و بالاترین تأثیر را داشته باشد. حال اگر فضای رقابت آلوده شود و عوام‌فریبی‌ و سطحی‌نگری هم مورد توجه قرار بگیرد و یا برای برخی از نامزدها زور و پول و تدارکات ستاد انتخابی از قدرت برنامه و افکارش بیشتر باشد، برای افکار عمومی چاره‌ای جز افسوس خوردن باقی نمی‌ماند.

شایعات مربوط به هزینه‌های میلیاردی و پول‌پاشی‌های حیرت‌آور، برای اکثریت جامعه ایجاد سؤال می‌کند. ادعای نوکری مردم را داشتن و خود را شیفته خدمت معرفی کردن در تضاد با پول پاشی‌ها و راه‌اندازی تیم‌های تخریب و بازی با آبرو و حیثیت افراد است. مردم در قبال چنین شایعات به وجود نقص در کار این قبیل نامزدها معتقد می‌شوند و اعتمادشان را به چنین افراد از دست می‌دهند.

در روزها و هفته‌های اخیر، مبنا قرار گرفتن پول برای تعریف‌ها و تمجیدهای کاندیداها در فضای مجازی از قوت بیشتری برخوردار شده‌است. این‌که شایعات تا چه حد درست و تا چه میزانی بی‌پایه و اساس است سؤالی است که پاسخ آن فقط در حد حدس و گمان می‌تواند باشد و بس.

اما پذیرش این امر که برای فعالان و زحمتکشان عرصه رسانه، معیار قضاوت درمورد کاندیداها پول باشد سخت بوده و قابل‌قبول نمی‌تواند باشد.

قضاوت براساس پول، انسان را از توجه به دیگر ویژگی نامزدها از جمله خصوصیات شخصی، اخلاق، ارتباطات اجتماعی، خلاقیت، موقعیت شغلی و کارنامه کاری باز می‌دارد.

زمانی‌که دریافت پول و میزان آن پایه‌ای برای ارزیابی یک نامزد و چگونگی تبلیغ و تخریب رقبایش قرار بگیرد ارزش واقعی نامزدها پوشیده می‌ماند و برای آن‌ها موقعیت کاذب ایجاد می‌شود که نهایت سود آن به عده‌ای اندک وضررش، کل جامعه را دربرمی‌گیرد.

قرار گرفتن در صف حامیان یک نامزد براساس میزان پول پاشی و پرداخت‌ها، ظلمی در حق مردم و خیانتی بزرگ برای جامعه و آینده‌ی کشور می‌تواند باشد.




انتخابات و تکنیک نامزدهای پوششی یا ضربه‌گیر

کاندیدای پوششی اصطلاحی است که از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۹۶ مطرح شد. در این روش چندین نفر در انتخابات کاندیدا می‌شوند با این هدف که از جمع‌شان فقط یک نفر را حمایت ‌بکنند و بدین وسیله نامزد اصلی را از حملات و انتقادات رقبا حفظ نمایند.

کاندیداهای پوششی در زمان تبلیغات برای نامزد اصلی نقش ضربه‌گیر را بازی می‌کنند تا بتوانند او را از ضربه خوردن در افکار عمومی محافظت نمایند.

کاندیداهای پوششی وقتی به وظیفه خود در محافل و مجالس عمل کرده و تا آن‌جا که در توان دارند از ریزش آرای کاندیدای اصلی ممانعت می‌کنند به نفع وی در یکی دو روز مانده به برگزاری انتخابات انصراف می‌دهند. کارشناسان برای کاندیداهای پوششی دو وظیفه عمده ذکر می‌کنند. آن‌ها در گام اول با ایجاد شور و نشاط انتخاباتی سعی می‌کنند آرای خاکستری را به پای صندوق‌های رأی و به نفع نامزدشان بکشند و در دومین مرحله از فردای روز انتخابات برای به دست آوردن موقعیت مناسب و پست و مقامی ایده‌آل برنامه‌ریزی می‌کنند .

کاندیداهای پوششی بیشتر در انتخابات ریاست‌جمهوری دیده می‌شوند. به‌دلیل برگزاری مناظرات در شبکه‌های سراسری امکان مانور برای نامزدهای ضربه‌گیر فراهم می‌گردد .

در مناظرات تلویزیونی انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶ رفتار پوششی‌ها کاملاً به ذوق می‌زد. تصنعی بودن رفتار انتخاباتی آنها برای افکار عمومی مشخص می‌شد. غیرجدی بودن تلاش‌ها و دربست در اختیار کاندیدای اصلی بودن، مناظره را به یک تئاتر تبدیل می‌کرد.

در انتخابات مجلس شورای اسلامی اهمیت کاندیداهای ضربه‌گیر به اهمیت انتخابات ریاست‌جمهوری نیست. وقتی از ماه‌ها قبل کاندیداهای احتمالی در صحنه ظاهر می‌شوند و خواسته و ناخواسته رو به هزینه کردن و بستن تیم‌های مختلف می‌آورند و برای اعضای ستاد وعده‌های شیرین و دلگرم‌کننده می‌دهند کناره‌گیری به نفع یکی از کاندیداها بعد از ماه‌ها دوندگی غیرممکن می‌شود.

در انتخابات مجلس، امکان برگزاری مناظرات و رفتار به سبک و سیاق انتخابات ریاست‌جمهوری وجود ندارد و اطلاق عنوان پوششی یا ضربه‌گیر برای برخی از کاندیداهای مجلس اقدامی درست و منطقی نخواهد بود.

در روزهای اخیر در محافل سیاسی از برخی نامزدهای احتمالی به‌عنوان کاندیداهای پوششی نام‌برده شده است. کاندیداهایی که براساس شواهد موجود هزینه‌های زیادی انجام داده و با تبلیغات زیاد امیدوارند که به مجلس راه پیدا بکنند و بر صندلی نمایندگی تکیه بزنند.




فضول‌باشی و ویروس انتخابات

خدا را شکر تنور انتخابات کم‌کم داغ می‌شود. در افزایش دمای این تنور، فضای مجازی نقش مهمی دارد. کانال‌ها، گروه‌ها و صفحات شخصی و خبری در تلاش‌اند که بر شور و شوق انتخاباتی بیفزایند هر چند که در این راه عده‌ای سیاه‌نمایی بکنند و انتخابات را وسیله‌ای برای تطهیر خودشان و یا منبعی برای پر کردن حساب‌هایشان قلمداد نمایند.

این روزها شایعات مختلفی از چگونگی عقد قرارداد با فعالین فضای مجازی توسط نامزدهای احتمالی به گوش می‌رسد. برخی‌ها که بلدند چگونه از فرصت‌های به‌دست‌آمده استفاده بکنند میدان‌داری می‌نمایند و با آینده‌نگری و در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی جامعه می‌خواهند از سفره‌ای که توسط نامزدها گشوده شده بهره‌مند گردند و خلاصه بار خود را ببندند تا برای چهار سال آینده دغدغه‌ای نداشته باشند.

گفتم: فضول‌باشی عجب ساز تو این روزها کوک شده‌است. اگر بحث انتخابات درپیش نبود می‌خواستی از چه حرف بزنی و به چه موضوعی بپردازی؟ تو که آدم حسودی نیستی، رابطه نامزدها و فعالین مجازی را ببوس و بگذار کنار، تو به وظیفه‌ات در قبال انتخابات عمل کن، نامزدها می‌خواهند پول پاشی بکنند، دارایی‌شان را به حراج بگذارند و کل فضای مجازی را در تسخیر خود درآورند، به تو چه ارتباطی دارد؟

گفت: صبر کن تا بگویم، اگر کارها اصولی پیش رود مشکلی ندارم ولی وقتی می‌بینم سرعت رنگ عوض کردن‌ها از سرعت نور بیشتر می شود، متأسف می شوم.

گفتم: امان از دست حّب ریاست. وقتی پای رسیدن به قدرت پیش می‌آید، هستند کسانی که اصول را زیر پا می‌گذارند و برایشان هدف وسیله را توجیه می‌کند. فضای حاکم بر انتخابات خود بهترین دلیل بر این ادعا می‌باشد.

گفت: می‌گویند ویروس انتخابات در جان هر کسی وارد شود محال است بیرون برود. این را به‌وضوح می‌توان دید و مخصوصاً در هر چهار سال یک‌بار فعالیت ویروس شدت می‌گیرد و مبتلایان‌اش را روانه عرصه انتخابات می‌کند. هرچند که می‌دانند فرجام مطلوبی در انتظار ندارند اما قادر نیستند دم فرو بندند و اقدامی برای کاندیداتوری به عمل نیاورند.

گفتم: پس دلیل عدم پذیرش نتیجه انتخابات پس‌از پایان آن توسط عده‌ای از نامزدها نیز از برکات لانه کردن این ویروس در جان آن‌هاست.

گفت: این ویروس خیلی نامرد است چراکه نامزدها را به مرتبت “خود مردم بینی” ارتقا می‌دهد و از آن‌جاست که معتقد می‌شوند مردم آن‌ها را قبول دارند و به او رأی داده‌اند اما حقشان توسط ناظران و مجریان نادیده گرفته شده‌است و چنین می‌شود که آن‌ها هیچ‌وقت نمی‌توانند از نامزد شدن دست بکشند و چشم بپوشند.