1

فضول باشی ورزش اردبیل و دوستانش انشاءاله و ماشاءاله

فضول باشی ورزش اردبیل را در حال پیاده روی در خیابان معلم و در کنار رودخانه بالخلو دیدم. سرحال بود و با انگیزه. گویا هفته اول تعطیلات نوروزی برایش خوش گذشته بود. تا من را دید به طرفم آمد و بعد از احوال پرسی و تبریک آغاز سال جدید و آرزوی توفیق و سرافرازی برای ملت ایران و جامعه ورزش استان، پرسیدم چه خبر؟ چند روزی نبودم، در تعطیلات و بخصوص در فضای مجازی چه ها گفته شده و تازه به دوران رسیده های مدعی بر علیه چه کسانی موضع گرفته و به اربابان خود خوش رقصی کرده اند؟
گفت: فعلا مسائل ورزشی را برای یک هفته هم که شده باشد فراموش کن. اوضاع درهم و برهم ورزش، ما را پیر کرد و کم مانده است سکته را نصیب ما بکند. امروز می خواهم داستانی برایت تعریف بکنم.
دوش به دوش فضول باشی حرکت کرده و در یک هوای خوب ، هم پیاده روی کردیم و هم او گفتن خاطره ای از دوران کودکی اش را آغاز کرد.
فضول باشی گفت: انسان در هرحالتی نباید گذشته اش را فراموش نماید . ممکن است در سایه تلاش، دوندگی ، زحمت و رنج و یا به مدد شانس و اقبال، انسان پله های ترقی را طی کرده و نسبت به دوران کودکی و نوجوانی از یک موقعیت مناسب برخوردار گردد. صاحب پست و مقام شود و یا ثروت مناسبی در اختیار بگیرد و بر خلاف دوران کودکی در میان سالی و پیری روزهای آرام و بی دغدغه ای را پشت سر بگذارد ولی نباید به گذشته خود پشت کند و به خواهد بر خاطرات و یادها و نام ها خط قرمز بکشد.
وی افزود: معمولا کسانی که جنبه لازم برای تحمل پیشرفت را ندارند با اندکی بهبود وضعیت از خود بی خود می شوند و ضمن این که گذشته شان را به فراموشی می سپارند برای خود راه و رسم تازه ای ترسیم کرده و فکرهای دیگری در سر می پرورانند.
وی با حرارت زیاد حرف می زد و تند تند نفس می کشید. وی در ادمه افزود: این قبیل افراد در دام غرور گرفتار شده به بیماری خودبینی دچار شده و حتی خودشان را نیز نمی توانند ببینند. می گویند فتحعلی خان لگری وزیر اعتمادالدوله بود . مست از باده کبر و غرور . از وی حرکتی ناصواب صادر شده بود که به صلاح اولیای دولت خاقانی چشم های وی را برکندند0
بر در خانه وی چناری بود بسیار سالخورده که بیست ذرع قطر آن بود و معظم اله در زمان بینایی از فرط غرور و کبر و نخوت آن را ندیده بود. در وقت کوری، هنگام سوار شدن ، پهلویش به چنار برخورد.
به عتاب گفت: این چه چیز است؟ گفتند: این چنار است. با عتاب گفت: کی این چنار به هم رسیده به در خانه من؟ عرض نمودند: عمر این چنار هزار سال پیش تر می باشد. به تندی گفت: ببرید این چنار را.
حالا داستان خیلی ها هم شبیه به این خان مغرور است. برخی ها تا اندکی از نکبت و بدبختی دور می شوند نه تنها چنار روبروی خانه شان بلکه اسم و رفیق و روستا و شهر خود را نیز فراموش کرده و پسند نمی کنند.
گفتم: فضول باشی باز چه خبره؟ اول سالی شاهنامه تعریف می کنی؟ مقدمه کافی است ، آنچه را در دل داری بگو و قال قضیه را بکن.
گفت: در روستایمان ما سه دوست بودیم، هم سن و سال و هم کلاس و هم بازی. من که فضول بودم و دو رفیق دیگرم انشاءاله و ماشاءاله بودند.این انشاءاله زود تر از ما به شهر رفت و درس خواند و استخدام شد. ماشاءاله علاقه شدیدی به محل تولدش داشت . در روستا ماند و راضی نشد صفا و صمیمیت و یک رنگی روستا را با روباه صفتی، مکر و حیله و ریای عوض بکند. به کشاورزی و دامپروری اش رونق داد و همان روستایی دوست داشتنی و باصفا باقی ماند و من هم که به شهر آمدم و فضولی ام را ادامه دادم و انشاءاله بعد از آن که اندکی ترقی کرد بر همه گذشته اش پشت پا زد. اصلا اخلاقش هم عوض شد. بادی عجیب در بینی اش لانه کرد. حرف زدنش را تغییر داد و ترکی را با فارسی قاطی کرد و آن را نشانه ای از تجدد و بزرگ شدن خود تلقی نمود. روستایش را فراموش کرد و برای تکمیل کردن فراموشی گذشته اش و اعلام این که اصلا از همان روز اول تولدش آدمی متشخص بوده اسمش را نیز تغییر داد و نام فرشاد انتخاب نمود.
با این کار فکر کرد که آدم تازه ای شده است. شهرنشین و ورزشکار و صاحب جلال و جبروت. غافل از این که تغییر دادن اسم نمی تواند ذات و گذشته افراد را دچار تحول بکند. او فقط دلش را به بزرگ شدن خوش می کند و چنین می پندارد که با این کارها می تواند بر گذشته اش خط بطلان بکشد و آن را از اذهان پاک نماید.
گفتم: فضول باشی این چه داستانی است که گفتی؟ تو هم وقتی نمی توانی سوژه ای پیدا بکنی به حرف های بی پایه و بی اساس پناه می بری . در این شهر همه همدیگر را می شناسند و به خوبی به رفتار و اخلاق انسان ها آشنایی دارند. اچازه بده آن قبیل افراد در رویاهای خود به سر برند و چند روزی احساس بکنند که کسی شده اند.
از کسی که گذشته اش را فراموش کرده و به اسمش رحم نمی کند چه انتظاری می توان داشت. این قبیل افراد همان فتحعلی خان هایی هستند که با اسارت در دام غرور می خواهند همه چیز را از دم تیغ بگذرانند.آنها دیر یا زود رسوا خواهند شد، خیالت راحت.
 
 
 




شورای شهر چرا با تیم داری شهرداری مخالفت کرد؟!!

اسامی کاندیداهای احتمالی منتشر شده در فضای مجازی نشان می دهد که همه سیزده نفر عضو فعلی شورای اردبیل برای ادامه خدمت بی منت، بی ریا ، مخلصانه و بی ادعا اعلام آمادگی کرده و باحضور در فرمانداری اردبیل ثبت نام نموده اند. جامعه ورزش استان و بخصوص علاقه مندان به فوتبال و تیم شهرداری از همه آنها به جر ناطق درآبادی به خاطر موضعگیری هایشان در قبال تیم دل خوشی نداشته و از آنها آزرده خاطر هستند. فوتبالی ها اعتقاد دارند این عزیزان چنان ضربه سهمگین و کشنده ای بر پیکر فوتبال اردبیل وارد کرده اند که ترمیم نقاط آسیب دیده نیاز به زمان و در اختیار داشتن امکانات قابل توجه است.
برخی از این آقایان در طول یکی دو سال گذشته از عدم حضور در انتخابات شورا دم می زدند و به صراحت می گفتند با وضعیت موجود هرگز برای راهیابی به پارلمان محلی وارد مبارزه نخواهند شد ولی ثبت نام آنها در اذهان کسانی که این قبیل اظهار نظر ها را شنیده بودند سؤالات متعددی را مطرح می کند که جواب یافتن برای آنها می تواند گره های چندی در این ارتباط را بگشاید. رنگ عوض کردن ها هم که دیگر مشکلی ندارد. افرادی که تا دیروز توسط برخی ها فرصت طلب و پشت کننده به آرمان های جناحی متهم می شدند امروز دوباره توسط آنها یک چهره خدوم، بی نظیر، لایق، استثناء، فرهیخته، آشنا به امور ، مهندس ناب، تحصیلکرده ای بی رقیب و گره گشای مشکلات شهری تلقی می شود. عجب دنیایی شده است . از این شاخه به آن شاخه پریدن برای برخی ها از یک لیوان آب خوردن هم آسان تر است.
بگذریم این عزیزان می توانند برای اعتماد سازی در ارتباط با علل مخالفت با تیم داری شهرداری شفاف سازی بکنند و زوایای مختلف قضیه را به اطلاع عموم برسانند و ما آماده ایم که خدمت این آقایان برسیم و نقطه نظرات و علل رای دادن آنها به نابودی تیم شهرداری و عوامل دخیل در آن را منعکس بکنیم. آنها اگر صادق باشند به این پیشنهاد ما حتما جواب مثبت خواهند داد.
 




رونق دفاتر فنی و مهندسی در اردبیل

با نزدیک شدن به ایام انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا تحرکات نامزدها آغاز گردیده و هر یک از آنها که موفق به ثبت نام شده اند به نوعی در تدارک یارگیری و آماده شدن برای یک رقابت نفس گیر جهت راه یافتن به پارلمان محلی هستند.
قانون، زمان تبلیغات و آغاز به کار ستادهای انتخاباتی را مشخص کرده است ولی متاسفانه این امر در انتخابات های مختلف رعایت نمی شود و کاندیداها در زیر لوای بهانه های مختلف تبلیغات غیر قانونی و زودتر از موعد را آغاز می کنند تا بدین وسیله بتوانند گوی سبقت از دیگر رقبا را بربایند و برای چهار سال بر یکی از صندلی های شورا تکیه بکنند.
همه در تلاش هستند و به نوعی خود را لایق برای حضور در شورا تشخیص داده اند چه اگر غیر از این بود برای ثبت نام و اعلام آمادگی همت به خرج نداده و متحمل زحمت و هزینه نمی شدند.
این روزها تا دلمان بخواهد راه اندازی دفاتر فنی و مهندسی و از این جنس در سطح شهر از رونق زیادی برخوردار می باشد. آویزان کردن بنری بر سر در مغازه ها و ساختمان ها با عنوان دفتر مهندسی، تبلیغ قبل از موعد در زیر عنوانی مانند دفتر مهندسی است.
به راستی آنهایی که مدعی شده اند و خود را صاحب رای می دانند و می خواهند در معرض رای مردم قرار بگیرند و برای انتخابات آینده محکی بخورند همگی از شرایط لازم و تخصص کافی برای این کار برخوردارند؟
نگاهی به اسامی کاندیداهای احتمالی منتشر شده در فضای مجازی نشان خواهد داد که افراد بدون توجه به تخصص خود و وظایف شوراهای شهر نسبت به ثبت نام اقدام کرده اند. مگر می شود یک متخصص مثلا شهرسازی در کار پزشکی دخالت بکند؟ و یا یک مهندس عمران در امور مربوط به حوزه علوم انسانی اظهار نظر کرده و نظریه ارائه بکند؟ چرا تا اسم انتخابات و قرار گرفتن در یک پست و موقعیت پیش می آید همه می خواهند از جمله انتخاب شونده ها قرار بگیرند و توجهی به آینده حوزه انتخاباتی و سرنوشت مردم نمی کنند.
ورزش استان در سال های اخیر از بابت حضور افراد غیر متخصص در شورا ضربات متعددی را تحمل کرده است. ظلمی که شورا به بهانه های مختلف در حق فوتبال و تیم شهرداری روا داشت، نمی تواند از اذهان علاقه مندان به فوتبال فراموش شود. متاسفانه در شورای فعلی حتی کسانی که سابقه و پیشینه ای در فوتبال داشتند بیشتر از دیگران در پیچیده شدن نسخه فنای تیم دخیل بودند و این اقدام آنها حتما در رای دوستداران و علاقه مندان به تیم فوتبال شهرداری تاثیر کافی خواهد داشت.
در ایام انتخابات یکی از اقشاری که برای نامزدها خیلی عزیز می شود جامعه ورزشی استان است. همه کاندیداها به نحوی تلاش می کنند تا خود را یک چهره ورزشی و علاقه مند به رشته های مختلف و عاشق سینه چاک و تمام عیار ورزش به حساب آورند و با حضور در صحنه های ورزشی نظر تماشاگران و علاقه مندان به ورزش را جلب کنند. تجربه ثابت کرده است این قبیل افراد از فردای انتخاب شدن و بر اریکه قدرت تکیه زدن اولین قشری را که به فراموشی می سپارند جامعه ورزشی است. روی این اصل ورزشی های استان و اردبیل باید اجازه ندهند تا تجربه تلخ، دردآور و غیر قابل تحمل دوره اخیر دوباره تکرار شود. حمایت جامعه ورزشی از نامزدها باید با مطالعه و شناخت کافی انجام پذیرد. صرف مظلوم نمایی و نقش بازی کردن در ارتباط با هواداری از ورزش نباید مورد توجه قرار بگیرد.
ورزش اردبیل نیازمند حضور افرادی در پارلمان محلی است که در عمل و نه در حرف عاشق ورزش و علاقه مند و مشتاق به توسعه آن باشند. نیازمند افرادی است که با ورزش آشنایی داشته و قدرت تشخیص توپ هندبال و فوتسال از یکدیگر را داشته باشند. ورزشی ها این




تعدد سخنگویان مسابقات والیبال آسیا دوا یا بلا؟!!!

انتخاب سخنگویان مسابقات والیبال امیدهای آسیا برای خود داستانی دارد. بر اساس خبرهایی که در روزهای آخر سال 95 منتشر شد در ششمین جلسه شورای عالی ورزش استان سه نفر به ترتیب معاون سیاسی استاندار، مدیر کل ورزش و جوانان و مدیر کل روابط عمومی و بین الملل استانداری به عنوان سخنگویان مسابقات انتخاب شدند و متعاقب آن هیات والیبال استان نیز محمد رضا فرض الهی را به عنوان سخنگوی کمیته فنی مسابقات معرفی کرد.
انتخاب این همه سخنگو و مانور دادن در اطراف آن چه لزومی می تواند داشته باشد؟ با همه احترامی که به معاون سیاسی و مدیر کل روابط عمومی و بین الملل استانداری قائل هستیم باید گفت که انتخاب آنها به عنوان سخنگویان مسابقات چه پیامی می تواند داشته باشد؟ اصلا معاون سیاسی و مدیر کل روابط عمومی استانداری می توانند برای این کار وقت کافی اختصاص بدهند؟ آیا می توانند در همه وقت در دسترس بوده و اطلاعات کافی و وافی در اختیار سؤال کنندگان قرار بدهند؟ باید باور کنیم که حرکات و رفتارهای مصلحتی و تلاش برای راضی کردن این و آن نتایج ایده آلی نمی تواند داشته باشد. آیا جای تعجب ندارد که در جمع سه سخنگوی انتخاب شده جایی برای یکی از ارکان برگزاری و میزبانی یعنی مجموعه والیبال استان وجود نداشته باشد و در مقابل دو نفر از استانداری که از لحاظ فنی اطلاعات کافی نمی توانند داشته باشند در ردیف سخنگویان قرار بگیرند؟
اصلا سخنگوی ستاد برگزاری و سخنگوی کمیته فنی دیگر چه صیغه ای است؟ بارها گفته ایم و باز هم اشاره خواهیم کرد که حمایت ها و پشتیبانی های استاندار و مجموعه استانداری اردبیل از میزبانی این رقابت ها قابل توجه و چشمگیر می باشد ولی این گونه رفتار ایده آل دلیل بر واگذاری تشریفاتی برخی از پست ها به عوامل استانداری نمی تواند باشد.
برای مجموعه کمیته های این مسابقات باید از خانواده والیبال و یکی از چهره های موجه و قابل قبول جامعه به عنوان سخنگو انتخاب می شد. چرا که با نزدیک شدن به زمان ورود تیم ها و آغاز رقابت ها سخنگو کار سنگینی در پیش خواهد داشت که به هیچ عنوان سه نفر انتخاب شده فرصت کافی برای جوابگویی و انجام وظیفه نخواهند داشت.
انتخابی که انجام پذیرفته است به نظر می رسد بدون توجه به نیاز رقابت ها و تامین خواست رسانه ها صورت گرفته است. در ورزش، کارهای کلیدی باید به ورزشی ها سپرده شود و دیگر مسؤولین کارهای حمایتی و پشتیبانی را انجام بدهند. از این تفکر که همه چیز باید از کانال من و دوستانم انجام پذیرد دوری کنیم و برای همه کسانی که می توانند مثمر ثمر باشند و حق و لیاقت شان است جایگاه مناسبی در نظر بگیریم. معاون سیاسی امنیتی و مدیر کل روابط عمومی و بین الملل استانداری به حد کافی گرفتاری دارند ، درگیر کردن آنها با کارهای اجرایی رقابت ها نمی تواند کاری پسندیده و قابل قبول باشد.
رفتار هیات والیبال استان و انتخاب سخنگو تحت عنوان کمیته فنی بلافاصله بعد از رسانه ای شدن مصوبه شورای عالی ورزش نیز جای انتقاد می تواند داشته باشد. مسابقات باید یک سخنگو داشته باشد که زیر نظر کمیته اطلاع رسانی انجام وظیفه بکند . انتظار می رود برای جلوگیری و ممانعت از هر گونه تداخل وظایف و حاکم کردن صمیمیت و یک دلی بر فضای میزبانی رقابت ها از ر فتارهای جزیره ای و تصمیمات آنی و احساسی خودداری شود. هر فرد و هر شخصی که قدمی در راه برگزاری مطلوب رقابت ها بردارد قابل تقدیر بوده و حق بزرگی می تواند بر گردن ورزش استان داشته باشد. تلاش هایی که برای بهسازی فضاهای ورزشی و تامین زیرساخت ها و لوزم و وسائل مورد نیاز انجام پذیرفته است قابل چشم پوشی و فراموشی نیست. از این به بعد هم همه باید دست به دست هم بدهند و برای دو ماه هم که شده باشد منیت ها را کنار بگذارند و همه تلاش ها را با نیت خیر و خدمت بی منت و در جهت رضای خداوند متعال به کار ببندند و تفکر مطرح شدن را از ذهن دور کنند و فقط به سربلندی و سرافرازی استان قهرمان پرور و مردم وفادار، ولایتمدار و حسینی منطقه فکر نمایند.




کلاف سردرگم مدیریت فوتبال استان

در اولین روزهای سال 96 حادثهء پیش آمده برای رئیس سابق هیات فوتبال استان همه را متاثر کرد و اندوهگین. فوت همسر مکرمه و آسیب دیدگی دو فرزند دلبندش به همراه خود موجی از تاسف در جامعه ورزش استان را ایجاد کرد. حوادث این چنینی تاثیر بسیار نامطلوبی در اعصاب و روان و زندگی عادی همه کسانی که آسیب دیدگان را از نزدیک می شناخته اند داشته و به نوعی در روزهایی که عید است و همه باید خوشحال و مسرور باشند، غم و اندوه فضا را پر کرد. اتفاق و حادثه روی داده برای رئیس سابق هیات فوتبال استان بسیار دردناک و تحملش سنگین و طاقت فرساست. ضمن تسلیت به خانواده های داغدیده و طلب آمرزش و غفران الهی برای آن مرحومه، سلامتی و صحت رئیس سابق هیات فوتبال استان و دو فرزند گرامی اش را از درگاه احدیت خواستاریم.
امیدواریم سال 96 سال پایان دادن به بلاتکلیفی و سردرگمی های فوتبال استان باشد. علی رغم وعده های داده شده مبنی بر برگزاری مجمع انتخاباتی فوتبال استان تا پایان سال 95 متاسفانه این وعده عملی نشد و همچنان تعیین تکلیف آن در هاله ای از ابهام قرار گرفت.
به نظر می رسد فوتبال اردبیل ، برگزاری مجمع انتخاباتی و رفع هر گونه ابهام در بحث مدیریتی به یک مگاپروژه تبدیل شده است. همانطوری که استاندار اردبیل از اولین روزهای آغاز فعالیت در استان وعده انجام عملیات پروژه هایی تحت عنوان مگاپروژه را داده است و این اصطلاح کم کم در میان همه اقشار و ادارات و نهادها نیز جا خوش می کند و حتی برخی از شهرداری ها پروژه آسفالت ریزی یک گذرگاه را نیز با عنوان مگاپروژه مورد خطاب قرار می دهند پس، ما نیز به تبعیت از آنها می توانیم بحث فوتبال استان و مدیریت آن را با عنوان مگاپروژه مورد خطاب قرار بدهیم. اگر چنین باشد چون خاصیت مگاپروژه ها در استان ما طولانی شدن زمان عملیات و به بهره برداری رسیدن آنها می باشد به این زودی ها نباید در انتظار به ثمر رسیدن مگاپروژه برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال باشیم.
به نظر می رسد که در نزد فدراسیون فوتبال و اداره کل ورزش و جوانان اراده ای برای پایان دادن به این بحث ها وجود ندارد. گویا نمی خواهند حاشیه ها و حرف ها و حدیث ها و سوء تفاهم و اختلاف نظرهای موجود را به حداقل برسانند. ولی ما همچنان امیدواریم . امیدوار به این که دل آنهایی که تصمیم گیرنده نهایی در این ارتباط هستند به رحم آید و به نوعی در مورد پایان دادن به این داستان فکر کنند.
انسان به امید زنده است . امید و آرزوی علاقه مندان به فوتبال استان نیز این است که فرصتی در سال 96 به دست آید تا آنهایی که با این مقوله سروکار دارند برای سر و سامان دادن به بحث مدیریتی فوتبال استان و برگزاری مجمع انتخاباتی بعد از نزدیک به 17 ماه انتظار و بلاتکلیفی ، چراغ سبزی نشان بدهند و به توافق برسند و فوتبال ما را بیش از این اسیر و دربند افکار خوب و یا بد خود نکنند.
دلیلی وجود ندارد که فوتبال استان همچنان در وضعیت فعلی باقی بماند و به حداقل ها رضایت بدهد و بسیاری از مشکلات ، نارسایی ها و کم محبتی ها را تحمل کند و سرنوشت خود را بیش از آن که با حربه هایی چون تدبیر و فکر و برنامه بسازد آن را به بازی تقدیر و ابر و باد و مه و خورشید و فلک بسپارد.
طولانی شدن پروژه تعیین تکلیف هیات فوتبال استان و عملی نشدن وعده های داده شده در این ارتباط به یک سوژه و بحث روز تبدیل می شود. اگر ملاک فعالیت در فوتبال هر استانی ، اساسنامه هیات های استانی است پس چرا در فوتبال استان به بند بند آن عمل نمی شود و برای پایان دادن به مشکلات از طرف دست اندرکاران مربوطه امروز و فردا می شود
اصلا در این نوشته به این که آیا هیات فوتبال در پنج سال گذشته موفق بوده و یا نه کاری نداشته و نداریم. چرا که تا بخواهیم حرفی بزنیم چشمی هیات فوتبال استان برای نوشتن مطلب،سفارش کرده و به زحمت می افتد و هی می گوید که نگارنده را از دورها می شناسد، مثل این که او فقط قدرت و شامه شناسایی دارد و ما از آن بی بهره ایم و او را از آن گذشته های دور نمی شناسیم. برای ممانعت از هر گونه زحمت دادن به چشمی هیات فوتبال، حرف ما این است که آقایان به خاطر فوتبال و برای آینده آن تکلیف مدیریت را یک سره بکنید و با امروز و فردا کردن ها با افکار عمومی بازی نکنید. مگاپروژه برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال را به ساحل امن برسانید و به تمام حرف و حدیث ها با انتخاب رئیس و مسؤول استان پایان بدهید.
اعضای مجمع با رای خود باید تکلیف مدیریت هیات استان را مشخص نمایند. بحث ما این نیست که چه کسی بیاید و در میان کاندیداها کدامیک اصلح تر از بقیه است. کاندیدایی هم نداریم و زیر پرچم کسی هم سینه نمی زنیم ولی فوتبال ما نیاز به همت کسانی دارد که مسؤولیتی در این عرصه دارند و باید بدانیم که از این به بعد هرگونه اهمال و کم کاری و بی تفاوتی در برگزاری مجمع انتخاباتی می تواند نوعی خیانت و کم لطفی به فوتبال استان تلقی شود.
 




والیبال و مته به خشخاش گذاشتن

از قدیم گفته اند “مته به خشخاش گذاشتن” یعنی به موضوعی گیر دادن و رها نکردن آن که د ر اغلب موارد کار درستی نیست .
پیامد های چنین رفتاری در بیشتر اوقات می تواند منفی و آزار دهنده باشد. این امر مورد قبول ما نیز است و اگر ضرورت ایجاد نکند از طرح مکرر موضوعی خودداری می کنیم. اما در برخی موارد تکرار یک بحث لازم است چرا که در مقاطع و شرایط حساس وقوع برخی از اتفاقات انسان را مجبور به پرداختن مکرر به آنها می کند. در چنین مواردی دیگر نباید به بهانه این که نباید مته به خشخاش گذاشت از کنار موضوع به راحتی عبور نمود و بر مسببان و عاملان آن کاری نداشت.
مثلا در شرایط کنونی پرداختن همه روزه به بحث میزبانی اردبیل برای رقابت های والیبال امیدهای آسیا ضروری است. همه در انتظار آن به سر می برند که جامعه ورزش استان از آزمونی که در پیش رو دارد موفق و سربلند بیرون بیاید.
بحث یک فرد و یک مجموعه نیست. رفتارهایی که بوی منیت ، خودپرستی و خود محوری از آن به مشام برسد باید در نطفه خفه شود. اگر استان و کشور خود را دوست داریم و برای تحقق خدمت بی منت در ورزش قبول مسؤولیت کرده ایم دیگر نیازی به مهندسی کردن و هدایت اقدامات انجام یافته در راستای میزبانی این رقابت ها به نفع خود نبوده و نیست. مردم و علاقه مندان به ورزش از همان روز اولی که بحث میزبانی این رقابت ها کلید خورد، می دانند که چه کسانی دوندگی نموده و چه گروهی صادقانه حمایت کرده و در فراهم نمودن امکانات مورد نیاز کوتاهی نکرده اند . این که بیاییم با برخی از موضعگیری ها و اقدامات، بحث را ار مسیر اصلی منحرف بکنیم و تلاش نماییم تا همه کارها را به نام خود بزنیم و از این کار کلاهی برای آینده خود دست و پا نماییم کاری اصولی و مطابق با عرف و سنت حاکم بر فضای ورزش انجام نداده ایم.
این که چه کسانی در عضویت کمیته باشند و چه افرادی با چه موقعیت شغلی، ورزشی و اجتماعی اظهار نظر بکنند و چه کسانی ابلاغ صادر کنند، فدراسیون چه بگوید و اداره کل به چه به اندیشد و بالاخره چه کسانی توان حرف زدن داشته باشند و چه افرادی باید سکوت اختیار کرده و میدان داری ننمایند، اهمیتی ندارد، آنچه مهم است انجام مطلوب کارها و دست یابی به هدف و میزبانی موفق بازی ها می باشد
دست همه کسانی که برای تحقق میزبانی رقابت ها تلاش کردند و از خود هزینه نمودند و انواع ناملایمات را تحمل کردند را به گرمی می فشاریم و برای آنها خدا قوت می گوییم و انتظار داریم که تا پایان رقابت ها از طرف هر کسی که بوده باشد شاهد کوچک ترین رفتار، حرکت و اظهار نظر بر خلاف منافع میزبانی و وحدت و یک دلی دست اندرکاران رقابت ها نباشیم.
میزبانی مسابقات والیبال امیدهای آسیا فرصت مناسبی برای اثبات توانایی ها و کارایی و قدرت جوانان و مسؤولان استان در امر ورزش می باشد. این امر را باید قدر بدانیم و موفقیت در آن را فدای ابلاغ و صحبت کردن و اظهار نظر نکنیم.
امیدواریم رقابت های والیبال امید های آسیا نقطه عطفی در اثبات شایستگی های جوانان و میهمان نوازی مردم قهرمان منطقه و مدیریت و دوراندیشی مسؤولان منطقه باشد. ناگفته پیداست که اگر حمایت های خدابخش استاندار اردبیل و نگاه ویژه وی به اهمیت بازی های مهم در راستای توسعه و شناساندن استان نبود امکان میزبانی برای استان فراهم نمی شد و بنابراین شایسته است با همدلی و یک دلی و صفا و صمیمیت و موفقیت در میزبانی این رقابت ها، خدابخش را برای ادامه این مسیر تشویق و ترغیب نماییم.
 




عید دیدنی های استاندار و فرماندار اردبیل

دیدارهای نوروزی استاندار و فرماندار اردبیل امسال از دامنه وسیعی برخوردار بوده و تقریبا این عزیزان با حضور در منازل برخی از بزرگان حرکت مناسبی را انجام می دهند. امید آن داریم عید دیدنی امسال فقط با هدف عید دیدنی و ارج نهادن به تلاش ها و زحمات آنها باشد و هیچ قصد دیگری در پشت این حرکت ها نبوده باشد.
چه می توان کرد، در آستانه انتخابات قرار گرفته ایم و همه یعنی چه دولتی ها و چه غیر دولتی ها و چه از از این جناح و آن جناح تا رفتاری سر زده و عملی رخ می دهد همه آن را به بحث انتخابات وصله می زنند . مطمئنا عید دیدنی بعد از سیزده نوروز نیز تحت عنوانی دیگر ادامه خواهد داشت چرا که تاکنون این مسؤولین، نمایندگان برخی از اقشار از جمله ورزشکاران و قهرمانان را شامل محبت و عنایت خود ننموده اند و مسلما تا پایان اردیبهشت ماه فرصت کافی برای این کار خواهد بود. به هر حال هر هدفی که این اقدامات داشته باشد باید گفت یک روی سکه اقدامی مناسب و قابل تقدیر است.
استاندار اردبیل انسانی دوست داشتنی بوده و شخصیت ممتازی دارد. بدون توجه به گرایشات و سلایق سیاسی، فی نفسه آدم خوبی است ولی به نظر می رسد در برخی از موارد و بخصوص در ارتباط با مسائل و امور ورزشی، اطلاعاتی چندان درست در اختیارش قرار نمی گیرد.
ملاقات وی به همراه فرماندار اردبیل از رئیس سابق هیات فوتبال استان سؤالاتی را می تواند مطرح بکند. عیادت از بیماری که هم زمان با سال نو متحمل حادثه ای دردناک شده کاری است پسندیده و هیچکس نمی تواند با آن مخالفت نماید. ما نیز به مانند دیگر همشهریان از اتفاق پیش آمده برای رئیس سابق هیات فوتبال استان متاسف شده و در بخش دیگری از این نشریه به آن پرداخته ایم اما جامعه ورزشی استان و اردبیل در حال حاضر بزرگانی را در بستر بیماری دارد که عیادت از آنها می توانست تاثیر بسیار مطلوبی در جامعه ورزش و فوتبال استان داشته باشد.
بزرگ فوتبال اردبیل و کسی که عمر و سرمایه خود را در راه ورزش اردبیل سپری کرده و منشاء خدمات فراموش نشدنی به جامعه ورزش بوده، ماههاست که در بستری بیماری است.
سید مجید عقیلی فردی که از شصت سال قبل نامش با ورزش و فوتبال اردبیل گره خورده است شایسته عیادت نبوده است؟ میزان گزینش افراد توسط مشاوران استاندار برای دیدارها و ملاقات ها چه می باشد؟ این که می گوییم در ارتباط به چهره های ورزشی مشورت مناسبی ارائه نمی شود با توجه به گزینش ها و اقدامات می باشد.
کیست که در شهر اردبیل اژدر عمی ورزش را نشناسد و با خدمات وی به فوتبال آشنا نباشد؟ آن مرحوم شب و روزش در 60 سال گذشته وقف ورزش بود و چون پدری مهربان و دلسوز همواره در کنار قهرمانان و جوانان این دیار قرار می گرفت. چطور مشاوران استاندار محترم برای حضور در مجلس ترحیم فردی چون اژدر عمی را توصیه نمی کنند؟
آنهایی که شناخت کافی از ورزش و چهره های وابسته به آن و رفتارها و عملکردها نداشته باشند ممکن است از هول حلیم در دیگ به افتند. جامعه ورزش و فوتبال انتظار دارند استاندار و فرماندار اردبیل در توزیع عنایات و محبت های خود پدرانه رفتار نمایند.
ای کاش استاندار و فرماندار توجه به فوتبال را نه در ملاقات از رئیس سابق هیات فوتبال بلکه در عمل و در حمایت از آن و بخصوص تیم فوتبال شهرداری نشان می دادند. فرماندار اردبیل در روزهای خوش شهرداری همیشه در جایگاه حضور پیدا می کرد ولی به یکباره پس از تغییرات به وجود آمده و مخالفت های انجام یافته با تیم شهرداری حتی برای یک بار هم که شده در ورزشگاه حضور پیدا نکرد و مصاحبه و صحبتی در ارتباط با لزوم حفظ تیم انجام نداد.
فوتبال اردبیل در آن روزهای بحرانی نیاز به عنایت فرماندار داشت. در روزهای خوش همه یار و یاور می شوند، مهم حمایت در روزهای بحرانی است. زمانی که تیم در دسته یک بود و عوامل همسو بر سر کار و در اداره امور تیم بودند در جایگاه غلغله ای برپا می شد و زمانی که تیم نیاز به حمایت داشت از آن تعداد کسی حتی نیم نگاهی به ورزشگاه تختی نمی کرد.
تیم فوتبال شهرداری اردبیل نابود شد و دل دوستداران فوتبال منطقه شکست و در روزهای سرنوشت ساز، تقریبا به حال خودش واگذار گردید و این در تاریخ ورزش و فوتبال اردبیل به ثبت رسید که در زمان شهرداری لطف الهیان و ریاست خوشبخت بر شورای شهر و فرمانداری جواد زنجانی در اردبیل و استانداری مجید خدابخش فوتبال اردبیل و نماینده اش در لیگ از دسته یک به دو و از دو به سه سقوط کرد و این را هیچ چیز و رفتار و ملاقاتی نمی تواند پاک نماید.
 




کی روش به اردبیل می آید

کی روش به اردبیل می آید. این تیتر خبری بود که خبرگزاری فارس در ساعت 9 و 53 دقیقه 29 اردیبهشت ماه سال 1394 به نقل از رئیس سابق هیات فوتبال استان بر روی خروجی خود قرار داده است. متن خبر را در انتهای این مطلب برای آگاهی خوانندگان و علاقه مندان به فوتبال از وعده های عملی نشده دست اندرکاران هیات فوتبال استان خواهیم آورد تا معلوم شود که چه کسانی در فوتبال استان به وعده های داده شده عمل نمی کنند.
چشمیِ هیات فوتبال استان که بازگو کنندگان واقعیت ها و یادآوری کنندگان وعده های توخالی را به توهین کنندگان و تهمت زنندگان به هیات استان قلمداد می کند و در کمال نا انصافی با سرپوش گذاشتن بر ضعف ها و ناکارآمدی هیات پیگیر شوندگان وعده ها را به کارهای ناروا در حق هیات متهم می کند آیا جوابی به این وعده های توخالی دارد؟
چشمیِ هیات فوتبال استان مطمئنا می داند که در لغت نامه فارسی در معنی و مفهوم ناروا آمده است: ناپسند و حرام. حال باید جامعه ورزش و فوتبال قضاوت بکنند که چه کسانی به کارهای ناپسند دست زده اند. نشریه ما که پیگیر مطالبات فوتبال استان و چگونگی عمل نکردن دست اندرکاران هیات به وعده های خود هستند آیا مرتکب کار خلاف و فعل حرام شده است؟
باید بپذیریم که دیگر افکار عمومی و جامعه فوتبال توان و ظرفیت پذیرش آنهایی که با هزار ترفند و نقشه می خواهند چهره ای معصوم از خود به نمایش بگذارند و در این راه به تخریب دیگر چهره ها به پردازند را ندارند.
ما را نه با کسی دشمنی است و نه با احدی عقد اخوت بسته ایم، وظیفه ماست که واقعیت های موجود در فوتبال اردبیل را بیان بکنیم. حال اگر بگوییم که نمایشگاه عکس توانمندی های فوتبال اردبیل در خرداد ماه 94 تشکیل یافت و مرد سال فوتبال انتخاب گردید و کی روش با تیم ملی به اردبیل آمد آدم خوبی قلمداد می شویم؟ اگر بگوییم که آنها به وعده های خود عمل کرده اند و ما چشم بصیرت برای دیدن آنها نداشته ایم یک شبه به کارشناس بزرگ، علامه دهر و مورد قبول آقایان تبدیل خواهیم شد؟
پیگیری وعده ها و مطالبات جامعه ورزش از وظایف رسانه ها می باشد. در نظام مقدس جمهوری اسلامی مسؤول که وعده می دهد باید به پای وعده خود بایستد و نسبت به عملی کردن آن اقدام نماید. نمی توان برای افکار عمومی وعده های بدون پشتوانه داد و هر وقت کسی آنها را پیگیری نمود  در معرض اتهام قرار داد.
وقتی مسؤولی نتواند به وعده ها عمل نماید پیامد عدم توانایی، بی اعتمادی می شود.صداقت و عدم تخلف از وعده، مهم ترین عامل در اعتماد سازی در جامعه به شمار می رود . اعتماد سازی در هر جامعه ای بزرگ ترین سرمایه برای بقاء و رشد محسوب می شود. جامعه ای که به وعده های خود عمل می کند جامعه ارزشی است چرا که صداقت مهم ترین رکن اخلاقی در آن حضور جدی دارد.
و در نهایت ما یادآوری کرده ایم که مسؤولین فوتبال استان باید به وعده ها و قول های خود عمل نمایند و این امر به موجب حکم چشمی هیات فوتبال به کاری ناپسند و حرام تعبیر شده است!!!!
متن خبر منتشر شده در فارس در اردیبهشت سال 94  بدون کوچک ترین دخل و تصرف به قرار زیر است:
رئیس هئیت فوتبال استان اردبیل گفت: در برنامه انتخاب مرد فوتبال استان اردبیل که ماه آینده اجرا می‌شود قرار است نمایشگاه عکس سیر تاریخی فوتبال استان اردبیل برپا شود تا علاقمندان از این نمایشگاه دیدن کنند.
صمد نوتاش در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اردبیل از برپایی نمایشگاه عکس سیر تاریخی فوتبال اردبیل خبر داد و اظهار کرد: این تصاویر و عکس‌ها که مربوط به دهه‌های مختلف فوتبال استان اردبیل خواهد بود گنجینه‌های ارزشمندی هستند که نشان از قدمت و تاریخ پرافتخار فوتبال این کشور است که به همت جمعی از علاقمندان این عکس‌های تاریخی جمع‌آوری شده و قرار است در حاشیه مراسم انتخاب مرد سال فوتبال استان اردبیل در معرض دید علاقمندان قرار گیرد.
وی افزود: این نمایشگاه در حقیقت نمودی از هویت اصلی فوتبال این استان و گنجینه غنی از استعداد افراد ناب فوتبالی این خطه خواهد بود که سال‌های سال برای احیای فوتبال زحمت کشیده‌اند و ما شاهد فراموش شدن این نسل پرافتخار هستیم که سعی‌مان بر این است تا گذشته و تاریخ پرافتخار آن را در این نمایشگا‌ه‌ها احیا کنیم.
رئیس هئیت فوتبال استان اردبیل یادآور شد: گذشته فوتبال این خطه قابل احترام و افتخار است و ما تلاش می‌کنیم تا نسل امروز بیشتر و بهتر با این گذشته پرافتخار آشنایی پیدا کرده و یک حرکت مثبت و رو به جلو را در عرصه فعالیت‌های مثبت و سازنده رشته ورزشی شاهد باشیم.
نوتاش تصریح کرد: در این نمایشگاه که در حقیقت بخشی از تاریخ ماندگار فوتبال استان و سیر تحولی این رشته ورزشی در استان اردبیل در معرض دید علاقمندان قرار می‌گیرد حرکتی مثبت است که قطعا هیئت فوتبال سعی خواهد کرد بعد از برگزاری این نمایشگاه این تصاویر و عکس‌های ماندگار را در یک مجموعه‌ای جمع‌آوری کند که انتظار می‌رود به مانند برخی از استان‌‌ها موزه فوتبال استان اردبیل با تلاش مسئولان امر راه‌اندازی شود تا امکان نگهداری این آثار گران‌سنگ در آن مکان فراهم آید.
وی ادامه داد: انتظار می‌رود این حرکت مثبت در کنار برنامه ارزشمند انتخاب مرد سال فوتبال استان حرکتی مخاطب‌پسند همراه با ایجادکننده انگیزه و تقویت کننده بیشتر بنیه‌های فوتبال این استان باشد تا زمینه حرکتی مثبت و سازنده فراهم آید.
دعوت از تیم ملی برای حضور در اردبیل
رئیس هئیت فوتبال استان اردبیل در بخش دیگری از سخنان خود به زمان برگزاری این آیین اشاره کرد و گفت: 22 یا 26 خرداد ماه موعد مقرر برای برگزاری مراسم بزرگ انتخاب مرد سال فوتبال استان اردبیل است که ما سعی کردیم از رئیس فدراسیون و اعضای هیئت رئیسه و همچنین سرمربی تیم ملی دعوت کنیم تا در این مراسم بزرگ حضور داشته باشند.
نوتاش عنوان کرد: ما از تیم ملی به صورت رسمی دعوت کردیم تا در ایام برگزاری این مراسم در اردبیل حضور پیدا کنند که در صورت حاضر نشدن تیم ملی، ما از تیم امید یا تیم ملی کشورمان مربوط به سال 1998 دعوت کردیم تا یک بازی دوستانه‌ای را با پیشکسوتان استان اردبیل انجام دهند.
وی ادامه داد: اگر در همه این موارد رایزنی‌های ما نتیجه ندهد از تیم‌های باشگاهی همچون استقلال، پرسپولیس، تراکتورسازی و یا سپاهان دعوت خواهیم کرد تا یک بازی دوستانه را با تیم اردبیل در ورزشگاه تختی برگزار کنند.
رئیس هئیت فوتبال استان اردبیل در مورد جایزه در نظر گرفته شده برای مرد فوتبال استان اردبیل نیز بیان کرد: هنوز به دنبال جذب اسپانسر هستیم و جایزه را به صورت دقیق مشخص نکرده‌ایم ولی قطعا یک جایزه مناسب و شایسته در شان مرد سال فوتبال استان اردبیل خواهد بود.
نوتاش در پایان گفت‌و‌گوی خود با خبرنگار فارس در اردبیل گفت: تلاش می‌کنیم این برنامه در سال‌های آینده نیز ادامه پیدا کند تا ما بتوانیم همه ساله مرد فوتبال استان اردبیل را شناسایی و معرفی کنیم.




فرهاد چشمی و چشم بستن بر واقعیت ها

بار دیگر در آستانه سال نو محبت، عنایت و بزرگواری دبیر هیات فوتبال استان ( قانونی و غیر قانونی بودنش بحث دیگری است) شامل حال ما شد. در یک مطلب سفارشی نوشته شده توسط میرزابنویس های هیات فوتبال با امضایی به نام فرهاد چشمی کلمات و حرف هایی بر زبان رانده و بر روی کاغذ به ثبت رساندند که فقط می تواند در شاءن و مرتبت کسانی باشد که آویزان از فوتبال اردبیل بوده و به یک باره در آن سبز شده اند.
به حرمت ضرباتی که به توپ زده است تاکنون علی رغم بی حرمتی ها و رفتارهای آنچنانی هیچوقت به خود اجازه نداده بودیم که او را به اسم و مستقیم مورد خطاب قرار بدهیم ولی ادعاهای پوچ و بی اساس و حرمت شکنی های او مجبورمان می کند که از وی به اسم یاد بکنیم . بر هیچکس پوشیده نیست که نویسنده این مطلب و دیگر مطالبی که در نشریه و در چهار سال گذشته در ارتباط با فوتبال استان نوشته شده نادر پرستار است. نقابی هم در کار نبوده و همیشه حرف خود را رک و مستقیم زده و خواهیم زد ولی نقاب را در فوتبال ما کسانی به چهره زده اند که عنوان پیشکسوت را بهانه ای برای کوبیدن و نابود کردن فوتبال مورد استفاده قرار دادند. نقاب را آنهایی مورد استفاده قرار می دهند که به نام فوتبال به کام دیگران وارد عمل می شوند و نقابداران فوتبال ما آنهایی هستند که انواع تهمت زدن و نا سزاگویی را در آن رواج داده و با راه اند ازی کانال های مجازی در آلوده کردن فضا و کتمان حقایق و وارونه جلوه دادن واقعیت اقدام می نمایند و در نهایت نقاب از آن افرادی است که هر روز سازی تازه کوک می کنند و حتی به پای گفته ها و تعهدات خود نمی نشینند و برای ماندن در قدرت به هر وسیله ای متوسل می شوند.
ما را نیاز به استفاده از نقاب نبوده و نیست. چرا که نه به دنبال ریاست هستیم و نه پست دبیری هیات فوتبال را نقطه اوج آمال و آرزوهای خود می دانیم. نه عشق به میز و صندلی داشته و نه به مدیریت فوتبال و یا دبیری آن چشم دوخته ایم. نقاب را آنهایی به چهره می زنند تا بتوانند با استفاده از هر موقعیت و هر منصب داری موقعیت خود را تحکیم بخشند و میز و صندلی را از دست ندهند. ما را نیازی به استفاده از نقاب نبوده و نیست در شصت سال گذشته یاد گرفته ایم که حرف و عقید ه خود در ورزش را رک و پوست کنده بر زبان برانیم و در این راه با هیچ سازش و مصلحت اندیشی کنار نیاییم.
جامعه ورزش استان و اردبیل به خوبی با چهره ها، عملکردها، رفتارها، کردارها و حرکات آنهایی که از 50 سال قبل در ورزش منطقه بوده اند آشنایی دارند و در سایه همین آشنایی است که وقتی صحبت از فوتبال و قضاوت نهایی در مورد آن به میان می آید و نقش سردمداران هیات در آن مطرح می شود می گویند فرهاد چشمیه دیگر، انتظاری نباید بیش از این ها از وی داشت.
در مطلب منتشر شده در فضای مجازی ، میرزا بنویس های فرهاد چشمی نشر اکاذیب نموده و تشویش اذهان فرموده اند.. حتما فرهاد چشمی و دوستانش به خوبی با معنا و مفهوم کلمات تهمت و ناروا آشنا بوده و هستند. مطالبی که در چهار سال گذشته در ارتباط با هیات فوتبال و عملکرد آن منتشر کرده ایم در آرشیو موجود است و امروز نیز به برخی از آنها به طور خلاصه اشاره می کنیم تا افکار عمومی و دوستداران ورزش بار دیگر مطلع شوند که آقایان، عجولانه چه اتهامی می زنند تا با گل آلود کردن آب برای خود ساحل امنی ایجاد بکنند و در کاخ حافظ همچنان صاحب دفتر و دستک باشند. پای حرف هایی که تاکنون زده ایم ، ایستاده ایم و آماده ایم در محضر هر دادگاهی و هر جمعی که بوده باشد با ادله و برهان و مستندات از حرف های خود دفاع بکنیم.
یکی از بزرگترین و عمده ترین مشکل فوتبال ما این است که خوب حرف می زنیم ولی در عمل کاری از پیش نمی بریم. با کلی گویی و اتهام زدن هیچ دردی از دردهای فوتبال ما نمی تواند درمان بشود و هر ادعا باید با مصداق و مثال باشد و این که ادعا بکنیم نویسنده این سطور تهمت زده است باید با برهان و ادله همراه باشد و در غیر آن نشر اکاذیب است و لا غیر.
با این مقدمه به سراغ برخی از موارد منتشر شده در چهارسال اخیر می رویم و خیلی خوشحالیم که فرهاد چشمی با مطلب منتشر شده اش دیگر حجت را بر ما تمام کرد که از این به بعد وی را به اسم مورد خطاب قرار بدهیم و عملکردش را در پست دبیری هیات( قانونی یا غیر قانونی) به مرور در بوته نقد قرار بدهیم.
-ادعا شده است در مورد هادی صباغی و صلاحیت عمومی وی نبش قبر کرده ایم . پرونده صباغی مختومه اعلام نشده تا به خاک سپرده شود ، تا زمان برگزاری مجمع پرونده صلاحیت مدیریتی وی باز بوده و بر خلاف ادعای انجام یافته سخن گفتن در این مورد نبش قبر نیست .
فرهاد چشمی اگر در گفته های خود صادق است صورتجلسه انتخابات پنج سال قبل و صورتجلسه تنظیم شده در دفتر معاونت اداره کل را منتشر بکند. کجای این ادعای ما تهمت و ناروا است که در انتخابات قبلی هادی صباغی و مدیریت وی که به تایید رسیده بود چرا حالا رد می شود. سابقه مدیریت مگر سابقه اخلاقی و رفتاری است که دچار تغییر شود. اساسنامه هم که بندهایش در مورد صلاحیت مدیریتی تفاوتی نکرده است پس این تناقض در رفتار کمیته های سه نفره به چه دلیل و علت است؟ آیا این سؤال نبش قبر  و تهمت و ناروا به حضرات است؟ ضمنا هادی صباغی می تواند پاسخگو باشد که در زمان ارسال پرونده اش به فدراسیون چه بلایی بر سرش آوردند و چه سنگ اندازی هایی که انجام ندادند؟ زمان و گذشت آن مشخص خواهد کرد که چه رایزنی ها با چه اشخاصی قبل از اعزام پرونده به فدراسیون انجام پذیرفته تا در آشفتگی بازار صلاحیت صباغی مورد تایید قرار نگیرد.
-گفته ایم لیگی که تحت عنوان برتر در استان برگزار می شود فقط اسمش لیگ است و بس. لیگ برتر معنی و مفهوم خاص خودش را دارد . چرا باید با کلمات بازی کنیم و افکار عمومی را به طور کامل در جریان امور قرار ندهیم؟ در استانی که مسابقات در سطوح لیگ سه و دسته دوم و دست یک معنی ندارد سینه زدن در زیر سایه مسابقاتی تحت عنوان برتر چه مفهومی می تواند داشته باشد؟ آیا تهمت زده ایم که هیات فوتبال استان توان برگزاری رقابت های لیگ یک و دو وسه را ندارد؟
-گفته ایم که بر اساس کدام مدارک و مستندات رئیس سابق هیات فوتبال استان ادعا کرده است که اردبیل جزء ده استان برتر فوتبالی کشور می باشد. بالاترین مرجع در این موارد  برای اظهار نظر، فدراسیون فوتبال و کمیته شهرستان های آن می باشد. کدام نامه از فدراسیون تایید کننده ادعایی است که آقایان کرده اند؟ بهاروند مسؤول وقت امور استان های فدراسیون در ملاقات حضوری نگارنده با وی اعلام چنیین جایگاه و ومقام برای فوتبال اردبیل را تکذیب کرد . حال شما بگویید تهمت و ناروا را چه کسانی در فوتبال استان رواج داده و می دهند؟
-گفته ایم که رئیس سابق هیات فوتبال استان چرا بلافاصله بعد از قطعی شدن سقوط تیم شهرداری به دسته دوم ادعای رایزنی برای نگاه داشتن شهرداری در لیگ دسته یک را نمود. در حالی که هم می دانستند چنین چیزی امکان ندارد . چرا با طرح چنین مسئله ای سطح توقع را در جامعه بالا بردند و با استفاده از امری غیر ممکن برای خود تبلیغ نمودند؟
-گفته ایم که چرا رؤسای هیات های شهرستانی به موقع انتخاب و معرفی نمی شوند. این مسئله را از زبان رؤسای اداره های ورزش و جوانان شهرستان ها مطرح کردیم . کجای این تهمت است که شهرستانی چون کوثر پس از انتقال شهردار آن شهر که رئیس هیات فوتبالش بود بلا تکلیف باقی ماند؟ آیا اشاره به این واقعیت تهمت زدن است؟
– گفته ایم که وعده راه اندازی لیگ فوتبال و فوتسال بانوان استان را داده بودید چرا عملی نکردید؟ اگر نمی توانستید چرا گفتید؟ یادآوری وعده مسؤولین تهمت و ناروا می باشد؟
– گفته ایم که هیات فوتبال استان بر اساس کدام سند قانونی و رسمی انتقال تیم شهرداری به باشگاه آبی پوشان را مورد تایید قرار داد و قرارداد بازیکنان را به نام آبی پوشان ثبت کرد.
سند نابودی شهرداری از موقعی به امضاء رسید که هیات فوتبال استان به طور غیر قانونی باشگاه آبی پوشان را به رسمیت شناخت و قرارداد بازیکنان را به نام این باشگاه به ثبت رساند.ضربه به فوتبال اردبیل از همان روزی آغاز شد که هیات فوتبال استان به وظیفه قانونی خود عمل نکرد و چشم بر روی واقعیت ها به دلایل مختلف بست.
-گفته ایم که انتخاب برترین های سال 93 و آمدن تیم ملی به اردبیل به کجا انجامید؟ تعداد مصاحبه های انجام یافته از فروردین تا پایان خرداد 94 گویای خیلی از چیز ها می تواند باشد. این که چرا این وعده ها را می دهیم و نمی توانیم آنها را عملی بکنیم تهمت زدن به هیات محترم فوتبال استان است؟
-گفته ایم که در روزهای بحرانی شهرداری در دسته دوم، داور احمدی به همراه چند بازیکن دیگر چگونه از تیم جدا شدند؟ در حالی که مالکیت تیم بلاتکلیف بود چه کسی رضایت نامه احمدی را صادر کرده است و هیات فوتبال مجوز خروج از استان را بر چه مبنایی و با تکیه بر کدام رضایت نامه صادر نموده است؟ شرایط انتقال چه بوده و چه عایدی از این انتقال به کدام باشگاه و ارگانی رسیده است؟ آیا طرح این موضوع که شفاف سازی می تواند در رفع ابهام، کمک و مساعدت نماید تهمت و ناروا است؟ اگر صد سال دیگر بگذرد و جوابی قانع کننده همراه با مدرک مشاهده نکنیم همچنان این مسئله را یادآوری خواهیم کرد.
– گفته ایم و باز خواهیم گفت که در پنج سال گذشته مجمع سالیانه هیات فوتبال استان بر  اساس اساسنامه برگزار نشده و برنامه ها و مسائل مالی و پیش بینی بودجه آن به تصویب نرسیده است. برگزاری مجمع در زمان مدیریت احد پازاج در اداره کل هم به دلیل ترک جلسه توسط وی از رسمیت افتاد و مصوبات آن نمی تواند قانونی و مورد قبول باشد. آیا عمل نکردن بر اساس اساسنامه خلاف و غیر قانونی نبوده و نیست؟ آیا طرح این مسئله تهمت و ناروا نسبت دادن به هایت فوتبال استان است؟ اگر مجامع برگزار شده و ما دروغ گفته ایم صورتجلسه های آن را منعکس بکنند تا سیه روی شود هر که در آن غش باشد.
– گفته ایم که اقتدار یک مجموعه به قدرت مدیریتی و توانایی و کارآیی گردانندگان آن بستگی دارد. وقتی مدیر یک مجموعه ورزشی در مقابل چشمان عده ای مورد حمله قرار گرفته و مشت وسیلی می خورد باید با مسببین برخورد جدی بشود. آیا طرح این مسائل تهمت زدن و ناروا گفتن در حق هیات فوتبال استان است؟
– گفته ایم وعده مبنی بر راه اندازی موزه فوتبال استان به کجا انجامید؟ این موزه در کجا احداث شده است ؟آیا یادآوری یک وعده عملی نشده تهمت و ناروا به ساحت هیات فوتبال استان تلقی می شود؟
در این باره حرف بسیار زیاد و گفتنی ها قابل توجه هستند که اگر عمری باقی باشد به مرور به آنها می پردازیم تا چهره واقعی کسانی که جز تهمت زدن و ناروا گفتن در فوتبال ما کار دیگری ندارند بر همگان مشخص گردد.
 




یا مقلب القلوب والابصار

آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم
گرد غریبان چمن خیزید تا جولان کنیم
امروز چون زنبورها بر آن شویم از گل به گل
تا در عسل خانه جهان شش گوشه آبادان کنیم
بشنو سماع آسمان خیزید ای دیوانگان
جانم فدای عاشقان امروز جان افشان کنیم
———————————
آمد بهاران عاشقان تا خاکدان بستان شود
آمد ندای آسمان تا مرغ جان پران شود
هم بحر پر گوهر شود، هم شوره چون کوثر شود
هم سنگ لعل کان شود، هم جسم جمله جان شود
————————————
ای آنکه گردونه دل ها در دستان قدرتمند توست و ای آن که سال و سال ها را می گردانی و لحظه ها را جایگزین یکدیگر می سازی، ای تدبیر کننده روز وشب ، ما را به بهترین حالت ها راهنمائی بفرما ای خدای مهربان و بی همتا.
خدایا همه توفیق ها از آن توست، دریغ آن که خرقه تهی کنیم و از توفیقات تو بی بهره باشیم. خداوندا ما را از زمره بهترین بندگانت قرار بده و توفیقات ما را در این سال جدید بیش از پیش گردان.
لحظه ها می گذرند و جایگزین یکدیگر می شوند ، آنچه وجود ما را در این میان ماهیت و هویت واقعی می بخشد ، آن است که تا چه اندازه از زندگی مان، رنگ معرفت و خدایی گرفته است .
زمستان رو به پایان و بهار در آغاز راه است. فصل حیات دوباره طبیعت که با دگرگونی های عمیق و تغییرات وسیع و پر رمز و دار در اوضاع و احوال آن همراه است تا چند روز دیگر از راه می رسد. بهار با کوله باری از شادابی .و نشاط از راه می رسد و سبزی و رویش دوباره حیات و زندگی سالم را یادآوری می کند.
جاری شدن رودخانه ها و به پرواز درآمدن پرندگان در چمنزارهای سرسبز، جملگی نشاط و شادابی دوباره را نوید می دهند. طبیعت با لباس نو هماهنگ با پوشش مردم برای تداوم زندگی را فریاد می زند.
از دیر باز و تا آنجا که تاریخ به یاد می آورد ، آغاز بهار وسال نو یکی از اعیاد بزرگ ایرانیان است. عیدی که با رسوم و سنن خاص و ماندگاری پیوند خورده و گذر ایام و تند باد حوادث و فراز ونشیب های تاریخ نتوانسته در تداوم آن خللی وارد سازد و ….. ایران با تکیه بر فرهنگ غنی و رسم و سنت های پسندیده و پر معنی و مفهوم همچنان استوار و پا بر جا موجودیت خود را در پهنه تاریخ و زمان حفظ کرده است. نوروز یکی از اصیل ترین نمادهای پایداری این سرزمین توحیدی است.
مردم کشور ما امسال هم مثل همیشه و مانند پار و پیرار نوروز را جشن می گیرند و رسم و سنت آن را از خانه تکانی گرفته تا پوشیدن لباس نو و دید و بازدید و صله رحم و …… به جای می آورند. اما در نوروز مثل همه روزهای خدا به نوبه خود نوعی هشدار و اعلام خطر مستتر است. هشدار در باره گذر سریع زمان و پایان یافتن فرصت عمر و …. و نوروز که معنی آغاز دوباره را نیز با خود دارد، فراتر از هر چیز فرصت خوبی است برای محاسبه …. محاسبه در باره روزهایی که گذشته و فرصتی که از دست رفته است و …. پرداختن موشکافانه به خود، که سالی که گذشت با خودمان چه کرده و در باره مسئولیت هایی که در قبال اجتماع و همنوعان داشته در کجا به وظیفه خود به درستی عمل کرده و پیش وجدان شرمنده نبوده ایم و کجا کوتاهی کرده و …. برای سال ها و روزهای پیش رو چه باید انجام دهیم که حداقل همه با هم گامی به جلو برداشته باشیم. اگر چنین نباشد و چنین نکنیم ، نوروز هم مثل همه روزها و لحظه های دیگری است که به بیهودگی و بطالت و الکی خوش تلف شده و می گذرد.
ما اهالی ورزش و همه کسانی که در باره این امر برای خود مسئولیتی قائلند خوب است که در آستانه سال نو در کمال صدق و صفا دست های خود را به سوی آسمان بلند کنیم و دعای نغز…… یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال را از صمیم دل با معبود خود زمزمه کنیم و از او بخواهیم که به ما همت و اراده ای عنایت کند که به مدد آن در سال نو و همزمان و همگام با تازه شدن طبیعت در جهت تغییر و دگرگونی در احوال خود ، به سوی بهترین حال ها یکسره در تلاش باشیم. تردید نکنیم که حال ورزش بستگی به حال و روز خود ما دارد . اگر واقعا آن طور که می گوئیم وضع و حال ورزش از این که هست بهتر شود ، معایب آن کاسته و بر قوت آن افزوده شود و نفس و کارکرد خود را به عنوان یک پدیده و عامل موثر اجتماعی در عرصه های مختلف بهتر از این ایفا کند قبل از نسخه پیچیدن برای آن، باید فکری برای بهبود حال و افکار خود نمائیم و قبل از این کار حرف زدن از بهتر شدن وضع و شرایط ورزش و حرکت آن به سوی نقطه ایده آل ، فقط شعاری دلنشین است که مثل همیشه کمتر به آن عمل می شود و ….
سال 95 با همه فراز و نشیب هایی که برای ورزش اردبیل داشت به پایان رسید. موفقیت در ورزش و ادعای پیشرفت و پسرفت آن باید بر اساس آمارها و اطلاعات کافی و وافی صورت پذیرد. صرف این که بگوییم سال 95 سال موفق و یا سالی همراه با شکست و سرافکندگی بوده است اگر همراه با دلایل و مستندات نباشد نمی تواند به طور کامل مورد قبول قرار بگیرد .
فارغ از همه شعار ها و ادعا ها باید گفت که برای فوتبال اردبیل سال 95 سالی دردناک، فراموش نشدنی و شرم آور بود. سقوط تیم شهرداری به دسته سوم و به دنبال آن سقوط تیم فوتسال بهراد به لیگ دسته دوم اوج بدبیاری فوتبال اردبیل در سالی بود که آخرین روزهای آن را پشت سر می گذاریم.
نمی دانم شاید فوتبال ما نفرین شده باشد و این امر به دلیل نبود صداقت و یک رنگی و جولان دادن افراد ناکارآمد و نا لایق در اطراف آن و رواج زیر آب زنی و حاکمیت روباه صفتی و نامردی و رشد تفکر ارجحیت منافع شخصی بر منافع فوتبال باشد.
بلاتکلیفی فوتبال اردبیل از نظر مدیریت و ادامه دار شدن اختلاف میان اداره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان یکی دیگر از مشکلات این رشته ورزشی است. در فوتبال اردبیل متاسفانه در سال های اخیر زیاد حرف زده شده و تا دلمان بخواهد وعده های بی اساس و بی پایه داده شده است. تا بوده فقط ادعا بوده و بس. در عمل چیزی که بتواند از ادعاهای انجام یافته دفاع کند چیزی مشاهده نمی شود و این دردی است که در سایه تفکر حاکم بر تن نزار و در حال موت نفوذ کرده است.
امیدواریم سال 96 برای ورزش اردبیل سالی سرشار از موفقیت و شادکامی باشد. امیدواریم در سال جدید نفرت ها و کینه ها در ورزش اردبیل جای خود را به محبت ها و دوستی ها بدهد. امیدواریم در سال آینده فضای ورزش اردبیل را یک رنگی ، صداقت، مهر و محبت، صمیمیت ، وحدت، هم دلی و همراهی فرا بگیرد. امیدواریم سال جدید برای ورزش اردبیل سالی به دور از هر گونه تنش و حاشیه باشد.
امید آن داریم که در سال 96 بزرگ ترین اتفاق ورزشی سال یعنی میزبانی رقابت های والیبال امید های آسیا با سربلندی پشت سر گذاشته شود و افتخار دیگری نصیب مردم قهرمان و میهمان نواز استان گردد.
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار