1

اصل خدمت است نه ریاست

علاقه مند بودن به میز ریاست و عشق ورزیدن به آن به بزرگ ترین مشکل مدیریت در کشور تبدیل شده است. برخی ها ماهها و سال ها سرمایه گذاری کرده ، برنلامه ریزی نموده و دوندگی می کنند تا بتوانند عنوان ریاست را تصاحب کرده و برای مدت محدودی هم که شده باشد حکمرانی نموده و فرمان صادر نماید.
این امر در ورزش هم به طور کامل قابل رویت است. در ورزش تعدادی آن قدر کشته ریاست هستند که حاضر می شوند به یک سری اعمال و رفتاری که نمی تواند از نظر اصول و منطق قابل قبول باشد ،؛ دست بزنند. حب ریاست در ورزش وقتی غلیان پیدا می کند اتفاق افتاده است آنهایی که دم از مردی و مردانگی و کسوت و جوانمردی می زنند همه را زیر پا می گذارند و چنان غرور ریاست آنها را در دام خود اسیر می کند که جز خود و اطرافیانشان دیگران را نشناخته و به انها اهمیتی قایل نمی شوند.
دست زدن به این قبیل رفتارها در حالی اتفاق می افتد که این اقایان، مدعی خدمت هستند و خود را عاشق تر و مستحق تر و کارآتر از دیگران به حساب می آورند. آنهایی که خود را تشنه خدمت قلمداد کرده و در راستای تبلیغ آن ماهها تلاش کرده اند اگر از تصاحب میز ریاست باز بمانند به ادعاهای خود پشت کرده و به نوعی به مخالف مجموعه تبدیل می شوند.
آنهایی که در استان ما در صورت نرسیدن به خواسته خود مبنی بر ریاست در بخشی از آن به مخالفی تبدیل می شوند آیا نمی توان سؤال کرد که مگر خدمت و انجام مسؤولیت فقط در پست ریاست خلاصسه شده است؟ الگو و امام بزرگ ما مردی است چون علی(ع) که از همه لحظات زندگی جز خدمت به خلق و کسب رضایت حق به هیچ کاری دل نسپرد و اندیشه ای دیگر نداشت. تاریخ می گوید وقتی بر اثر اتفاقات و حوادثی که بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) رقم خورد و شمشیر و قلم را از دست مولا گرفتند او در هر روز بیل و کلنگ به دست راهی ینبع می شد و آنجا آنقدر بیل و کلنگ بر زمین می زد تا از اعماق آن سرزمین خشک و تفتیده آب گوارا، قل قل زند و کام تشنه لبان را سیراب سازد. خدمت ، خدمت است. مهم نیست کجا و در کد ام پست و با کدام عنوان، خدمتگزار محبوب مردم است و مرد حمایت و رضایت حضرت حق….
آنهایی که در ورزش اردبیل خدمت بی منت کرده اند نامشان در دل ورزشی ها و تاریخ ورزش این دیار می درخشد. در رشته های مختلف ورزشی آنهایی که ریاست بر هیاتی را در خدمت صادقانه خلاصه کرده اند و جز آن به چیز دیگری فکر نکرده اند همیشه محبوب بوده اند و هستند.
چه کسی است که در فوتبال اردبیل به حبیب نجفلو عشق نورزد.آیا مگر می توان خدمات او را فراموش کرد و تلاش های وی و همکارانش در هیات فوتبال را نادیده گرفت؟ او مرد عمل بود ، کمتر حرف می زدو در میدان عمل همیشه آماده خدمت بود، هیچ حاسیه ای راترجیح بر فوتبال و خدمت به آن نمی داد.
در کشتی اردبیل مگر می توان محمود نعمتی را فر اموش کرد. تیمسار کشتی اردبیل با دل و جرئتی مثال زدنی ، مسؤولی ریسک پذیر بود و بر اساس این ویژگی ها دوران ریاست وی بر کشتی اردبیل ، این شهر را به قطبی در میزبانی مسابقات مهم از جمله قهرمانی کشور بزرگسالان تبدیل شده بود.
در سایر رشته ها و هیات ها نیز می توان مثال های متعددی را در تاریخ ورزش این دیار زد. خد مت به ورزش را تنها در تصاحب میز ریاست و نشستن بر روی صندلی اقتدار و حکم راندن خلاصه ننماییم. آینده جوانان این دیار به تلاش ها و کوشش های امروزی ها وابسته است. برای این که زندگی خوبی همراه با سلامتی و تندرستی برای آنها ترسیم گردد وظیفه همه است که آنچه در چنته دارند و می توانند از ارائه به جوانان مضایقه ننمایند.
آنهایی که خدمت به ورزش و رشته های مختلف ورزشی را در گرو رسیدن به ریاست می دانند و به جز آن در صحنه بودن را روا نمی دانند، خائنینی هستند که در لباس دوست در فکر ضریه زدن به ورزش و آینده آینده سازان این دیار هستند.
ورزش ما برای فتح قله های افتخار و سرافرازی به افرادی نیازمند است که اسیر پست و مقام نبوده دارای صلابت و قدرتی باشند که با کمک آنها از هرچه دام ریا، خودپرستی و خودخواهی است خود را رها نمایند و دربست در اختیار جامعه ورزشی قرار بگیرند.
صدها فرشته بوسه بر آن دست می زنند
کز کار خلق یک گره بسته واکند




تیم فوتبال شهرداری و دست و پنجه نرم کردن با مرگ

شب گذشته علی رغم تلاش های انجام یافته، تیم فوتبال شهرداری اردبیل برای حضور در هفته چهاردهم رقابت های لیگ دسته دوم باشگاههای کشور اعزام نشد تا تیم ته جدولی بادران به جان مسؤولین اردبیل از بابت تقدیم سه امتیاز حساس به آنها دعاگو شوند.
نرفتن تیم به مسابقات و تقدیم سه امتیاز مفت به رقیب در فوتبال اردبیل از اولین هاست و خدا را باید شاکر باشیم که در طول مدت شهرداری لطف الهیان و حکومت شورا به ریاست خوشبخت در شهر، اولین های چندی نصیب شهر ما شده است که اعزام نشدن تیم فوتبال شهرداری به یک مسابقه رسمی هم از آن اولین هاست. مبارک شهر و اداره کل ورزش و جوانان و دوستداران و علاقه مندان به فوتبال اردبیل باشد.
جلسه ای که روز گذشته برگزار شد و نهایت تصمیم به واگذاری موقت تیم به هیات فوتبال استان گرفته شد نوشدارویی بعد از مرگ سهراب بود.. از یک ماه پیش فریاد سر داده و مدام خواهان تعیین تکلیف تیم بودیم ولی گوش شنوایی نبود و درست قبل از 24 ساعت مانده به مسابقه تصمیم گیری چه دردی از دردهای تیم را می توانست درمان بکند، همچنانچه نکرد و مشکلی دیگر بر مشکلات موجود افزود.
هیات فوتبال استان دوشنبه شب تا آنجا که می توانست برای اعزام شبانه تیم به تهران تلاش کرد ولی متاسفانه در سایه عدم همکاری برخی ها و بی توجهی بازیکنان به درخواست مسؤولین برای اعزام به مسابقه، تیم اعزام نشد و صفحه ای از لطف و عنایت و محبت و توجه مسؤولین گرانقدر ، عزیز و بزرگوار اردبیل به ورزش و فوتبال اردبیل در تاریخ ورزش شهر به ثبت رسید.
دوشنبه شب تا ساعت 24 دست اندرکاران هیات استان چشم انتظار بازیکنان بودند تاساک بر دوش برسند و تیم را برای اعزام به تهران تکمیل کنند ولی متاسقفانه این انتظار به سرانجام خوش ختم نشد و گویا 5 نفر از بازیکنان جوان بر سر قرار آمده و بقیه به درخواست مسؤولین اعتنایی نکرده بودند.
این که اقدام بازیکنان قابل قبول بوده یا نه بحث دیگری است که اگر فرصت شد در جای خود به آن خواهیم پرداخت ولی مثالی است که می گوید “مار گزیده از ریسمان سایه و سفید می ترسد”. بازیکنان بعد از وعده ها و حرف های بی پایه ای که در پنج ماه گذشته با آن روبرو بوده اند اعتماد خود را از دست داده اند و دیگر نمی توانند به وعده ها و من بمیرم و تو بمیری ها دل ببندند و بنابر این لازم است هیات فوتبال استان همین امروز با اقدام مناسب خود نشان بدهد که دوران حرف زدن در اداره این تیم به پایان رسیده و با عمل صداقت خود را در دید همگان قرار بدهد و آن وقت مسلما و بدون هر گونه شک و تردیدی بازیکنان با دل و جان برای تیم آماده خدمت و جانفشانی خواهند شد.
یکی از دوستان به نگارنده این سطور گفت “درست است که شما از بازیکنان حمایت می کنید ولی این ها چرا بر سرحرفی که زدند ایستادگی نکردند؟ مگر نمی گفتند اگر حیدری نباشد حاضر هستند برای تیم تا آخر فصل مجانی بازی کنند؟پس چرا دوشنبه شب نیامدند و زمینه آبروریزی برای فوتبال اردبیل را فراهم کردند؟ به قول خود عمل کرده و یک بازی برای تیم به میدان می ر فتند و اگر تا هفته پانزدهم هیات استان نمی توانست به تعهدات عمل بکند موضعگیری می کردند. آنها نیز نتوانستند در عمل ادعاهای خود را به اثبات برسانند و معلوم شد به علل مختلف نتوانستند و یا نگذاشتند که به وعده خود عمل نمایند”.
فوتبال اردبیل روزهای حساسی را پشت سر می گذارد. سه امتیاز مفت را از دست دادیم. بلاتکلیفی دامن این تیم را رها نمی کند.نمی دانم چه بر سر فوتبال ما آمده است که تیمی با نیم قرن سابقه و پیشینه به یک بچه سر راهی تبدیل شده است. حال که مجموعه ای تقبل کرده است با شرایطی تا پایان فصل این بچه سر راهی را تحویل گرفته، تیمارش کرده و به نحوی از آن نگهداری بکند حداقل کمکشان بکنیم و به قول هایی که در ازای این مراقبت داده ایم به موقع عمل نماییم .تیم شهرداری نفس هایش به شماره افتاده است ، با مرگ دست و پنجه نرم می کند، اگر همین امروز امکانات و داروهای مورد نیاز در اختیارش قرار نگیرد فردا دیر دیر خواهد بود
نمی دانم شاید عزیزان مسؤول مایل هستند که یک اولین دیگر در کارنامه کاریشان به ثبت برسد و آن هم منحل شدن تیم شهرداری است. شاید و شاید بسته شدن پرونده تیم شهرداری خود خدمتی به شهر باشد. شاید با منحل شدن تیم گره پروژه های بر زمین مانده شهرداری از جمله پل قدس باز شود و شاید با منحل شدن تیم همه مشکلات ریز و درشت شهر اردبیل با دستان توانا و قدرتمند شهرداری و شورای شهر قابل حل باشد و شاید و دهها شاید دیگر.




آه هواداران و عوامل نابودی تیم شهرداری

مرد عیالواری به خاطر نداری سه شب گرسنه سر بر بالین گذاشت.همسرش او را تحریک کرد به دریا برود،شاید خداوند چیزی نصیبش گرداند.مرد تور ماهیگری را برداشت و به دریا زد تا نزدیکی غروب تور را به دریا می انداخت و جمع میکرد ولی چیزی به تورش نیفتاد.قبل از بازگشت به خانه برای آخرین بار تورش را جمع کرد و یک ماهی خیلی بزرگ به تورش افتاد.
او خیلی خوشحال شد و تمام رنجهای آن روز را از یاد برد.او زن وفرزندش را تصور میکرد که چگونه از دیدن این ماهی بزرگ غافلگیر می شوند.همانطور که در سبزه زارهای خیالش گشت و گزاری میکرد،پادشاهی نیز در همان حوالی مشغول گردش بود.پادشاه رشته ی خیالش را پاره کرد و پرسید در دستت چیست؟او به پادشاه گفت که خداوند این ماهی را به تورم انداخته است،پادشاه آن ماهی را به زور از او گرفت و در مقابل هیچ چیز به او نداد و حتی از او تشکر هم نکرد.
او سرافکنده به خانه بازگشت چشمانش پر از اشک و زبانش بند آمده بود.پادشاه با غرور تمام به کاخ بازگشت و جلو ملکه خود میبالید که چنین صیدی نموده است.همانطور که ماهی را به ملکه نشان میداد، خاری به انگشتش فرو رفت،درد شدیدی در دستش احساس کردف سپس دستش ورم کرد،او از شدت درد نمیتوانست بخوابد…
پزشکان کاخ جمع شدند و قطع انگشت پادشاه را پیشنهاد نمودند، پادشاه موافقت نکرد. درد تمام دست تا مچ و سپس تا بازو را فرا گرفت و چند روز به همین منوال سپری گشت.پزشکان قطع دست از بازو را پیشنهاد کردند و پادشاه بعداز ازدیاد درد موافقت کرد.وقتی دستش را بریدند از نظر جسمی احساس آرامش کرد ولی بیماری دیگری به جانش افتاد…
پادشاه مبتلا به بیماری روانی شده بود و مستشارانش گفتند که او به کسی ظلمی نموده است که این چنین گرفتار شده است.پادشاه بلافاصله به یاد مرد ماهیگیر افتاد و دستور داد هر چه زودتر نزدش بیاورند.بعد از جستجو در شهر ماهیگیر فقیر را پیدا کردند و او با لباس کهنه و قیافه ی شکسته بر پادشاه وارد شد.
پادشاه به او گفت: آیا مرا میشناسی…!؟
-آری تو همان کسی هستی که آن ماهی بزرگ از من گرفتی.
-میخواهم مرا حلال کنی.
-تو را حلال کردم.
-می خواهم بدانم بدون هیچ واهمه ای به من بگویی که وقتی ماهی را از تو گرفتم، چه گفتی ؟
گفت به آسمان نگاه کردم و گفتم :پروردگارا!او قدرتش را به من نشان داد،تو هم قدرتت را به او نشان بده!
این یک داستان آموزنده ای است که باید در زندگی عادی مورد توجه قرار بگیرد. اینک تیم محبوب اردبیلی ها را کاری کردند که نابود شود و به بدترین وضعیت دچار گردد.آیا آه طرفداران فوتبال اردبیل و کسانی که عمری برای این تیم زحمت کشیده اند دامن مسببان این امر را نخواهد گرفت؟ می گویند جلو ضرر و زیان را از هر جایی که بگیری نفع به دنبال خواهد داشت. اجازه ندهید بیش از این با ابرو، حیثیت و پیشینه درخشان فوتبال این دیار بازی شود.




کمر فوتبال اردبیل را شکستند/پرونده محبوب ترین تیم اردبیل بسته می شود

تیم فوتبال شهرداری اردبیل با آن همه قدمت، تاریخ و افتخارآفرینی با اقدام قهرآمیز و غضب آلود برخی از خودی ها و غیر خودی ها تا چند روز آینده به تاریخ می پیوندد و پرونده آن تیم نیز به مانند تیم های دهه 60 چون پاس، استقلال، پرسپولیس، دارایی، بابک ، سینا، ستاره، شاهین و …. برای همیشه بسته می شود و فقط یاد و خاطراتی از آن در دل و ذهن هواداران و دوستداران فوتبال یاقی می ماند.
وضعیت دردناک و اسفناکی که از اول فصل جاری این تیم را به آن مبتلا کردند دل هر دوستدار فوتبال را به درد می آورد که چگونه تصمیم گرفتن در ارتباط با فوتبال را به کسانی سپرده اند که در عمر چندین ساله خود یک بار پایشان به توپ نخورده و آشنا به رمز و رموز آن نیستند. آنهایی که همه چیز را از پشت عینک کشمکش های سیاسی و حفظ کردن خود می بینند و دستیابی به اهداف شخصی و باندی را بر منافع جوانان و ورزشی ها ترجیح می دهند چه بر سر فوتبال که نیاوردند.
کمر فوتبال اردبیل را شکستند و خود را در ردیف فاتحان قلعه قدرت به حساب آوردند. نتوانستند با عوامل و حامیان کسانی که دارای مشکل در مدیریت بودند برخورد نمایند و آنگاه همه توان خود و دوستانشان را چمع کردند تا با پاک کردن صورت مسئله ، خنده بر لبانشان نقش ببندد و به خیال خود از برخی ها بدین وسیله انتقام بگیرند.
وضعیت یکی از محبوب ترین تیم های تاریخ فوتبال اردبیل نشان دهنده ظلمی است که برخی از آقایان در حق آن روا داشتند و هیچ شک و تردیدی نیست که جماعت فوتبال دوست این دیار قیافه، بیوگرافی، عملکرد و رفتار آنها را فراموش نکرده و در موقع خود با آنها سخن خواهند گفت.
امروز در ذهن خود، قلک خاطرات ورزشی و فوتبالی را مرور کردم، دلم گرفت، چشمانم پر آب شد و تپش قلبم از حالت طبیعی خارج گردید. بگذارید آقایان برای اثبات قدرت خود ، ریشه فوتبال این دیار را بخشکانند ولی باید بدانند، همچنانکه نام تیم های پرآوازه را نتوانسته اند از بین ببرند نام تیم شهرداری هم از بین رفتنی و در زیر چکمه های قدرت و شعار “من آنم که رستم بود پهلوان” له شدنی نیست.
ایرادی نخواهد داشت، بگذارید در تاریخ بماند که در زمان شهرداری حمید لطف الهیان و ریاست خوشبخت بر شورای شهر ، شیرازه محبوب ترین تیم فوتبال اردبیل را از هم پاشیدند . شورایی که به جز خوشبخت دوازده نفر دیگر در آن عضو بودند و همه آنها به استثنای یک نفر به نام ناطق درآبادی ، مخالف سرسخت ماندن تیم در مجموعه شهرداری بودند .
هیچ ایرادی نیست ، منتظر می مانیم، خدا بزرگ است و رحیم است و رحمان، دری به تخته می خورد یا یک شهردار ورزشدوست به معنای کامل نصیب ما می گردد و یا ورزشی ها در شورای شهر صاحب کرسی می شوند و آنگاه مطمئنا تیم شهرداری احیاء می شود.
در مرور خاطرات در ته قلک به فوتبال سال 66 نظری انداختم. همان سالی که شهرداری با نام صنعت نفت در رقابت های لیگ دسته دوم قهرمان شد و به دسته اول صعود کرد. برای این تیم که امروز به آسانی هر چه تمام چوب حراج بر سرش زدند چه خون دل ها که خورده نشده است و چه زحماتی که کشیده نشده است. در همان سال مرد بزرگ و عاشقی چون حسین غفاری مربی تیم بود. شاعر بلند آوازه دربار آقا حسین بن علی (ع) در آن سال هدایت تیم صنعت نفت را بر عهده داشت. این تیم حاصل زحمات چهل ساله عاشقانی است که متاسفانه امروزی های مدعی زحمات آنها را نادیده گرفتند و به زور این تیم را از مجموعه شهرداری جدا کردند.
همین تعارف اسدالهی که گاهی در معرض انتقاد ها قرار می گیرد زندگی خود را وقف تیم صنعت نفت و شهرداری کرده و عمر و جوانی اش را در راه آن صرف نموده است. مرد نازنین، دوست داشتنی و سالمی چون جاوید صنمی برای این تیم خون دل خورده است ، رحمان یعقوبی مگر کم برای این تیم سینه سپر نموده است و یا مرحوم علی کنعانی که صادقانه سال ها برای موفقیت تیم از هیچ کوششی مضایقه ننمود. آیا می توان باور کرد که بزرگان دیروز فوتبال صنعت نفت و شهرداری چون عادل مسنن، بهمن حسین زاده، میر نقی حسینی، میر رضاحسینی، احمد علی جعفری و ….. خم شدن قامت رعنای تیم را ببینند و افسوس نخورند و اشک از چشمانشان جاری نکنند؟
دل ما خون است از بی توجهی ها، نامردی ها، بی لیاقتی ها، و بی حرمتی هایی که در حق نماینده فوتبال اردبیل روا داشتند، دل ما خون است از دست آنهایی که در شورای شهر صاحب رای بوده و مدعی فوتبالی و ورزشی بودن داشتند ، آنهایی که می گفتند برای حفاظت از تیر دروازه در میدان شاهین تا صبح کشیک داده اند و آنهایی که در مقطعی نامزد انتخابات هیات فوتبال می شدند، آیا امید و عشق فوتبالی های اردبیل از این خودی ها بیشتر ضربه خورده است؟ اگر آنها رای مثبت به پروژه راحت کردن شورا از شر تیم شهرداری نمی دادند و از حقانیت این تیم دفاع می کردند آیا این بلا نصیب فوتبال اردبیل می شد؟
مرور قلک خاطرات فوتبال منطقه ما را بر آن داشت که به مردان بزرگی که در تاریخ ورزش این دیار به فوتبال در عمل و نه در حرف و شعار خدمت کرده اند درود بفرستیم و در مقابل یاد و نام آنها سر تعظیم فرود آوریم و برای آنهایی که نماینده فوتبال اردبیل را وسیله ای برای تسویه حساب های سیاسی و شخصی قرار دادند از خداوند بزرگ پیدا کردن فرصت کافی برای جبران خطا ها را خواستار شویم.
قلک خاطرات ما سرشار از خاطرات خوش فوتبالی است و از این که امسال منتخبین خودمان در شورای شهر گوشه ای از آن را به اتفاقات بد و سیاه فوتبال اختصاص دادند متاسفیم. آنهایی که در شورای شهر با بالا بردن دست، رای به عدم حمایت از تیم فوتبال دادند و حرمت تیم را که حاصل سال ها زحمات جوانان صادق این دیار بود شکستند.، فردای قیامت در پیشگاه پروردگار در این ارتباط باید پاسخگو باشند چرا که تماشاگران و جوانان اردبیلی در آن عرصه از حق خود نخواهند گذشت.




چشم های ما روشن، مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان برگزار می شود

ایرنا در خبری به نقل از مدیر کل ورزش و جوانان استان از برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان در آینده خبر داد.
از این که بعد از 17 ماه بلاتکلیفی ، کشمکش و سردرگمی بالاخره تعیین تکلیف هیات فوتبال استان اردبیل در دستورکار اداره کل ورزش و جوانان و فدراسیون قرار گرفته است جای خوشحالی دارد. مسلما به دلیل سپری شدن مهلت قانونی باید ثبت نام کاندیداهای دوباره انجام بپذیرد و مراحل قانونی بر اساس اساسنامه موجود تا مرحله تشکیل مجمع با نظارت دقیق مسؤولین مربوطه پیش برود تا در روند برگزاری مجمع انتخاباتی هیچ حرف و حدیثی بر جای نماند.
وقتی در هفته گذشته خبر امضای حکم رئیس هیات فوتبال شهرستان گرمی در فضای مجازی منتشر شد تغییر موضع هیات استان و صدور حکم برای مسؤول یک شهرستان جای تعجب داشت، چرا که مدت هاست بلاتکلیفی فوتبال برخی شهرستان ها و به توافق نرسیدن اداره های ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان کمر این ورزش را در استان شکسته است ولی وقتی بوی انتخابات به مشام برسد خیلی از ناشدنی ها را می توان شدنی کرد و هیچ شکی نیست که روال صدور حکم برای شهرستانهایی که رئیس هیات فوتبال ندارند تا زمان برگزاری مجمع ادامه پیدا خواهد کرد.
فوتبال شهرستان ها را در امان خدا رها کرده ایم و اینک که وقت مهره چینی و اما و اگر است آقایان تازه به یادشان افتاده است که باید شهرستان ها نیز دارای رئیس هیات باشند. کافی است که انسان این قضایا را ببیند و بر مفهوم کامل خدمت بی منت به فوتبال پی ببرد .
امید آن می رود مسؤولین فدراسیون و دست اندرکاران مجامع انتخاباتی هیات های ورزشی برای مجمع اردبیل نظارت بیشتری داشته و وقت کافی صرف آن نمایند. جریاناتی که در سه سال اخیر در فوتبال ار دبیل رخ داده است امکان بروز هرگونه شک و تردید در روند انتخابات را موجب می شود .ولی وقتی از سوی مسؤولین نظارت کافی و دقت وافی انجام شود درصد احتمالات به صفر نزدیک می شود.
امیدواریم انتخاباتی پرشور، بدون حاشیه و به دور از هرگونه دخالت ها و جانبداری ها انجام بپذیرد و آن کسی که بتواند در کمال صداقت و راستی، برنامه جامعی برای اداره فوتبال و مدیریت بر آن ارائه نماید در مسند فرماندهی فوتبال اردبیل جلوس بکند.
یکی دیگر از مهم ترین مسایلی که در جریان تشکیل مجمع باید مورد توجه قرار بگیرد انتخاب واجدین شرایطی است که باید در روز رای گیری بر صندلی مجمع تکیه بزنند. مسؤولین مجمع انتخاباتی هیات های استانی در این رابطه باید با دقت و وسواس بیشتری عمل کنند و با تمام قدرت از حضور افرادی که بر اساس اساسنامه شرایط لازم را نداشته باشند ممانعت نمایند. از آن جایی که هیات فوتبال استان با توجه به شرایط حاکم بر آن ، خود برگزار کننده مجمع می باشد برای جلوگیری از هر گونه اعمال نظر و مهره چینی ضرورت نظارت بیشتر بر این مقوله احساس می شود.
این که آقایان مسؤول چه در فدراسیون و چه در ادره کل ورزش و جوانان در مورد تعیین تکلیف هیات فو.تبال استان به توافق رسیده اند خبری بسیار خوشحال کننده و امید بخش است. امید می رود هر کسی که در یک مسیر قانونی با رای اعتماد مجمع برای چهار سال آینده مسؤولیت هیات فوتبال استان را بر عهده بگیرد از همان ر وز اول شروع به کار، عمل به قانون و بند بند اساسنامه را مورد توجه جدی قرار بدهد.
بعد از گذشت پنج سال تاکنون دعوای این که مثلا انتخاب دبیر هیات فوتبال استان قانونی بوده است یا غیر قانونی حل نشده است. این که هیات رئیسه وجود خارجی دارد یا نه و اگر هست روند انتخابش چگونه بوده است و این که آیا مجمع سالیانه هیات به طور مرتب و منظم برگزار شده و بودجه سالیانه آن در مجمع به تصویب رسیده است یا نههمچنان جای بحث دارند.
عمل نکردن به قانون و در برخی موارد خودسرانه تصمیم گرفتن می تواند عواقب ناخوشایندی را به دنبال داشته باشدکه کاستن از میزان اعتماد مردم و جامعه نسبت به مسؤولین یکی از آن عواقب می تواند به شمار آید.
اگر رئیس منتخب مجمع فارغ از اینکه چه کسی باشد و به کدام گروه و دسته و باندی وابسته باشد بتواند از روزهای آغازین مسؤولیت عمل به قانون را در سرلوحه کارهای خود قرار بدهد، می تواند برای آینده فوتبال این منطقه مثمر ثمر باشد.
به هر حال با ثبت نام مجدد از کاندیداها و داوطلبان و عاشقان خدمت به فوتبال استان، در روزهای آینده جو خاصی می تواند بر آسمان فوتبال منطقه حاکم شود. حرف و سخن های فراوان و اظهار نظرها و پیش بینی ها و در روزهای منتهی به برگزاری انتخابات رایزنی ها و رای جمع کردن ها همه و همه می تواند حرارتی خاص در زمستان سرد اردبیل به فضای فوتبال ما ببخشد ولی همانطوری که در بالا اشاره شد امیدواریم همه این حرکت ها در چارچوب قانون و مقررات انجام بپذیرد و مسؤولان مربوطه از هرگونه سوءاستفاده احتمالی و بهره برداری دست اندرکاران مجمع به نفع هر یک از کاندید اها جلوگیری نمایند.




نگاهی بر بیانیه جدید مجید حیدری

مدیر عامل باشگاه آبی پوشان تهران بار دیگر بیانیه ای صادر کرد و با متهم کردن زمین وزمان این بار صراحتا به ناتوانی در تامین منابع مالی تاکید کرد.
در حالی که تیم های حاضر در لیگ دسته دو برای حضوری قدرتمندانه در ادامه رقابت ها یارگیری کرده و تمرینات خود را اغاز نموده اند، نماینده استان اندر خم یک کوچه در انتظار محبت مدیرعامل خودساخته ،شورای شهر، شهردار و اداره کل ورزش و جوانان می باشد.
باید به حال فوتبال اردبیل و اصلا این استان تاسف خورد که مسؤولین قدرقدرت، توانا، لایق و کاردان آنها در شورای شهر ، شهرداری و اداره کل ورزش و جوانان و کمیته به اصطلاح تشخیص اهلیت بساطی را فراهم کردند که امروز یک فرد غیر بومی بتواند با صدور بیانیه های مختلف و مالک خواندن خود، تیشه به ریشه فوتبال اردبیل بزند و با نابود کردن یکی از مهم ترین سرمایه های ورزش منطقه به ریش من و شما ها بخندد و آنگاه از خدمت بی منت به فوتبال اردبیل سخن براند.
مدیر عامل خود ساخته که تیم را دعوت به حضور در تمرینات می کند به مانند تماشاگر در کنار تشک می ماند که فریاد “لنگش کن” سر می دهد. در تهران نشسته است و از راه دور با صدور بیانیه برای تیم نسخه پیچی می کند. مرد مؤمن شما که سرمربی را برکنار کردید و همین چند روز پیش مدعی شدید با نوازی قرارداد امضاء کرده و 30 درصد از مبلغ قراردادش را پرداخت کرده اید پس سرمربی شما کجاست؟ می خواهی با دعوت از ریش سفیدان محلات شش گانه به استقبالش برویم تا افتخار حضور در اردبیل را بدهند؟به خدا دیگر بس کنید و نخواهید با صدور بیانیه و حرف زدن بیش از این تماشاگران و فوتبال اردبیل را سر کار بگذارید.
خدا را سپاسگزاریم که در آخرین بیانیه حرف حسابی را بیان شده و حیدری گفته است که منابع مالی تامین نشده است و این بیان در رابطه وی با فوتبال اردبیل یک گام به جلو به حساب می آید.چرا که از حیدری فایل صوتی شنیده ایم که چند روز پیش مدعی بود بازیکنان به باشگاه نیامدند تا پولشان را بگیرند یعنی آن موقع منابع مالی بود و امروز به یکباره از دست رفته است؟
باز چون گذشته در بیانیه کسانی تهدید به افشاگری شده اند. راست و مردانه بیایید آنچه در دل دارید بازگو کرده و با کلمات بازی نکنید. اگر من نویسنده این سطور و یا دیگران ضربه مهلکی به تیم وارد کرده اند رودربایستی را کنار بگذارید و بدون ترس و واهمه بگویید و به این بازی ها پایان بدهید.
در بیانیه آمده است که عده ای اصناف محترم را تحریک می کنند. حتما زمینه تحریک اصناف فراهم بوده است که به قولی این کار انجام پذیرفته است. اگر زمینه تحریک از بین برود و هر روز زمینه ای جدید ایجاد نشود فردی جرئت تحریک اصناف را نخواهد داشت.
در بخش دیگری از بیانیه یک حقیقت دیگر بیان شده است . “این تیم متعلق به شخص نبوده و سرمایه گران بهای استان اردبیل است.” در مقطع کنونی بهترین خدمت و اقدام بازگرداندن سرمایه مردم به خود مردم است . تیم را به حال خود رها کنید تا آن موقع مردم نسبت به نجاتش فکر کنند. اگر واقعا حیدری به این گفته خود ایمان دارد همین امروز باید بیانیه دیگری صادر کرده و ادعای مالکیت بر تیم را فر اموش شده تلقی نماید و خیال خود و همه را راحت بکند.
اما در این بیانیه کسانی که مدیر عامل را در سیبل انتقادات قرار بدهند نیز مورد تهدید قرار گرفته اند. فقط حیدری در به وجود آمدن این شرایط مقصر نیست، مقصر اولیه کسانی هستند که کار خود در شورا را فقط در کم کردن شر تیم فوتبال خلاصه نمودند، مقصر آنهایی هستند که حیدری را به فوتبال اردبیل معرفی کردند، مقصر افرادی هستند که قبل از آخرین جلسه کمیته تشخیص اهلیت با حیدری جلسه تشکیل دادند و در آنجا بدون اطلاع دیگران بریدند و دوختند و مقصر کسانی هستند که در کمیته تشخیص اهلیت تحت تاثیر اوضاع و جو حاکم به حیدری رای دادند(متاسفانه نگارنده این سطور نیز جزء یکی از آن روسیاه هاست) و در نهایت مقصر کسی است که با حرف های قلمبه و سلمبه و ادعاهای آنچنانی آمد و تیم را تحویل گرفت و آن را به خاک سیاه نشاند.
حالا حیدری که از پرداخت حق و حقوق بازیکنان و دیگران مستاصل شده انگشت اتهام و تهدید را به سوی دیگران دراز می کند. بهترین کار در موقعیت فعلی افشاگری است به شرطی که از همان روز اول استارت خوردن تشویق وی در اردبیل مسایل به اطلاع عموم رسانده شود.
و در نهایت باید گفت که حتما این سفارش و نصیحت آقای حیدری مبنی بر مواظب بودن از مطالب پوچ و تهی غریبه ها با ادبیات فارسی را به کار خواهیم بست. شناخت و دفاع جانانه حیدری از دستور زبان فارسی ستودنی است. این که حیدری تا چه مقطعی و در چه رشته ای تحصیل کرده است اطلاعی نداریم ولی علاقه و سفارش چندین باره وی در ارتباط با پاسداشت دستور زبان ادبیات فارسی را می ستاییم و به آن احترام می گذاریم.




شکست عقاب سبلان و اقدام بحث برانگیز سرمربی تیم

تیم والیبال عقاب سبلان در اولین هفته از دور برگشت رقابت های لیگ دسته یک، شکست دیگری را در اردبیل متحمل شد.
این مسابقه در ورزشگاه زیابای شش هزارنفری رضازاده و در میان تشویق بی امان تماشاگران اردبیلی برگزار شد. علی رغم اعلام مسرولین تیم مبنی بر به خدمت گرفتن سه بازیکن جدید، این دیدار نیز چنگی به دل نزد و عقاب سبلان در دام تیم میهمان گرفتار شد و نتیجه بازی را واگذار نمود.
جدای از شکست و برطرف نشدن ضعف های آشکار تیم از جمله توپ گیری ضعیف آن، حرکت سرمربی تیم در ست چهارم مبنی بر بیرون کشیدن تیم در جریان بازی در اعتراض به داوری سؤال بر انگیز بود.
این گونه حرکات در ورزش و دنیای حرفه ای ، محلی از اعراب ندارد. روش های منسوخ و فراموش شده ای هستند که عمل به آن حتی برای چند ثانیه نیز نمی تواند مورد قبول قرار بگیرد.
وقتی یزدان پناه در ست چهارم و در حالی که نتیجه 11 بر 7 به نفع همدانی ها بود، تیم را بیرون کشید به یاد بازی ها و جریان های حاکم بر ورزش در سی چهل سال گذشته افتادم که معمولا وقوع چنین اتفاقاتی امری عادی محسوب می شد. ولی آیا امروز در جریان برگزاری لیگ دسته یک باشگاه ها که مدعی حرفه ای بودن آن نیز هستیم، دست به دامن روش های چهل سال قبل زدن می تواند امری پسندیده باشد؟
لیگ حرفه ای مقررات و آیین نامه ها و قوانین خاص خودش را دارد. اقدام به عملی که می تواند در صورت گزارش داوران و نماینده فدراسیون جریمه سنگینی برای تیم به دنبال داشته باشد با چه هدفی صورت پذیرفت؟
برد و باخت در ورزش امری طبیعی و مرسوم است. به جای ایجاد اختلال در روند مسابقه بیاییم نقاط ضعف تیم را شناسایی کنیم و برای برطرف کردن آنها با برنامه اقدام کرده و تیمی شایسته را در میدان رقابت ها داشته باشیم. تیمی که خوب بازی کند و حریف را سردرگم کرده، پیروزی را در آغوش بکشد ، دیگر نیازی به تکرار رفتارهای قدیمی و غیر قابل قبول نخواهد داشت.




بیانیه بهراد بهترین اقدام مسؤولین باشگاه

بیانیه باشگاه بهراد اردبیل حاوی نکات ظریف و نشانی از درایت و واقع بینی مسؤولین آن تیم می باشد.
بعد از دو پیروزی و یک تساوی که در سه هفته اول شروع رقابت های لیگ دسته اول فوتسال به دست آمد در اطراف این تیم برخی حرکت ها انجام پذیرفت که اگر توسط دست اندرکاران بهراد از این برخوردها و اظهارنظرها به نحوی جلوگیر ی نمی شد می توانست در ادامه راه برای این تیم دردسرساز شود. همانطوریکه در بیانیه باشگاه آمده است این تیم فعلا در اول راه است و کاری انجام نپزیرفته است. حرف ها و اقداماتی که می تواند غرور و خود پرستی و دست کم گرفتن حریفان را به دنبال داشته باشد نباید بر زبان ها جاری شود و این همان بحثی است که این باشگاه به طور ضمنی در بیانیه خود به آن اشار ه کرده است.
اجازه بدهید بهراد گام های بعدی را محکم، مقتدرانه و با اطمینان بیشتر بردارد مسلما فرصت برای تجلیل و جشن گرفتن صعود فراهم خواهد شد.این که دستپاچه شویم و با دو پیروزی و یک تساوی حرف هایی بزنیم که امکان تاثیر گزاری منفی در روند تیم داشته باشدکاری پسندیده و در راستای حمایت از این تیم نمی تواند باشد
حمایت کرد ن در این مقطع راه ها و روش های مختلف دارد که امیدواریم دوستداران فوتسال و مسؤولین استان از این امر کوتاهی نکنند. این تیم شخصیت لازم برای حضور در رده های بالای جدول رده بندی را دارد و می تواند در ورزش استان تاریخ ساز شود به شرطی که آقایان اجازه بدهند و با برخی حرکت ها که انشااله از سر دلسوزی است غرور خانمانسوز دامن این تیم را نگیرد .
دیداری که بهراد باید فردا در شیراز برگزار بکند دیداری حساس می باشد که کسب سه امتیاز آن می تواند بهراد را از یک حاشیه امنیت مناسب برخوردار نماید.آرزوی همه علاقه مندان به ورزش و فوتسال استان پیروزی بهراد در شیراز است و امیدواریم در سایه رهبری مناسب کادر فنی و تلاش شش دانگ و جانانه تک تک باریکنان این امر را مححق سازد و فردا شب بهراد با دستی پر، شهر سعدی و حافط را ترک نماید.




سخنی با مدیر عامل باشگاه آبی پوشان تهران

اولین تماس تلفنی مدیر عامل باشگاه آبی پوشان تهران را فراموش نمی کنم. وقتی بحث واگذاری تیم شهرداری قطعی شد دست هایی به کار افتادند تا برای دوستان و یاران خود رای جمع بکنند و چون دوستان حیدری احتمال می دادند در کمیته تشخیص اهلیت حضور داشته باشم شماره همراه حقیر را در اختیار وی قرار داده بودند. او در اولین تماس تلفنی حرف های بسیار زیبا،دلنشین،و قابل قبول زد. این که به قصد خدمت در فوتبال اردبیل قدم پیش گذاشته ، این که عمرش را در فوتبال گذرانده است و به تمامی رمز و رموز مدیریت در دنیای فوتبال آشنایی دارد، این که از حضور در اردبیل برای خودش کیسه ای ندوخته است و حرف های زیادی که حتما خود حیدری نیز به یاد دارد.
او با این تماس گرفتن ها می خواست بگوید چنانچه برای حضور در جلسه کمیته اهلیت دعوت شوم به نفع او رای بدهم. البته نگارنده این سطور فقط در آخرین جلسه این کمیته حضور پیدا کرد و اکثر حرف هایی که در آن جلسه زد و شرایطی را که متقبل شد متاسفانه با گذشت اندکی، از عمل به آنها خودداری نمود که درخواست واگذاری سفته به جای ضمانت نامه بانگی از مهم ترین آنها می باشد.
از اولین روزهای فعالیت حیدری ، وعده دادن ها و عمل نکردن ها آغاز شد. اعضایی از آن کمیته و خود حیدری که در پشت پرده با برخی از مسؤولین به توافقاتی دست یافته و نتایج جلسات محرمانه را به اعضای کمیته اعلام نکردند خیانتی آشکار به فوتبال و اعضای کمیته روا داشتند و مسلما آنها باید دلایل رفتارهای دوگانه خود را در اختیار افکار عمومی قرار بدهند.
عدم رفتار صادقانه و اصولی بر مبنای مناسبات صحیح و قابل قبول در همان ماه اول از تحویل گرفتن تیم آغاز شد.
آقای حیدری اگر در خلوت خود فکر نمایید حتما با مطالب این نوشته موافق خواهید بود. هر روز نقشه و طرحی نو و هر هفته وعده ای جدید و هر ماه عدم پایبندی به تعهدها و قرارها ، اعتبار شما را در پیش ورزشی ها و فوتبالی های اردبیل خدشه دار نمود.
این چه سیاستی است که در پیش گرفته اید، همه مشکلات و نارسایی ها را متوجه دست های پشت پرده، عوامل نامریی، از ما بهتران و فیاض صادقی می کنید. اگر شما به درستی به تعهدات عمل می کردید و هر چیز در جای خودش قرار می گرفت، صادقی ها و دست های پشت پرده چه می توانستند انجام بدهند؟
هر بار که قولی دادید و نتوانستید به آن عمل کنید صادقی را علم کردید و همه کاسه کوزه ها و عملی نشدن وعده ها را به وی نسبت دادید.
فکر نکنید که در این نوشته از صادقی حمایت می شود. مشکلات شما با وی ربطی به من هوادار ندارد ولی از این که تا به سدی در ارتباط با عمل به وعده ها برمی خورید جمعی که در راس آنها صادقی است در سیبل انتقادات شما قرار گرفته و آنها را متهم اصلی در مشکلات به وجود آمده تلقی می کنید.
راستی شما آن قدر صادقی را بزرگ کرده اید که می ترسیم او هم به خود بقبولاند که می تواند در ورزش اردبیل فردی تاثیر گذار باشد. نه آقای حیدری چنین چیزی واقعیت ندارد. شما حق و حقوق اعضای تیم و دیگران مرتبط با تیم را پرداخت نمایید نه تنها صادقی بلکه دهها مثل صادقی نمی توانند در روند تیم شما کوچک ترین اثری منفی و بازدارنده داشته باشند.
شما که در فایل های صوتی خود تقصیر عدم پرداخت پول های تعهد شده را به زمین و زمان نسبت می دهید چرا یک بار هم که شده صادقانه نمی گویید که تا شما به شما کمک نشود توان انجام این کار را ندارید. آیا بر زبان راندن چنین جمله ای خیلی سنگین است و نمی توان آن را عملی کرد؟
آقای حیدری حداقل به خود نگارنده این سطور در آخرین تماس ها اطمینان دادید که شروع تمرین 25 آبان ماه همراه با پرداخت 25 درصد از قرارداد بازیکنان قدیمی و 10 درصد از بازیکنان جدید خواهد بود. اگر یادت باشد دو بار اینمطلب را برای اطمینان بیشتر تکرار کردم و با قاطعیت گفتید که پول آماده است. از چهار ماه پیش مدام شنیده می شود که پول آماده است حال این پول کجا و در کدام حساب بوده و با چه طلسم شده است غیر از خود شما کس دیگری نمی تواند به آن پاسخ بگوید.
آقای حیدری اگر خاطرتان باشد در چندین نوبت به شما یادآوری شد که برای تیم فوتبال برازنده نیست که بازیکنانش در هوای سرد اردبیل گرمکن نداشته باشند و پیراهن آستین کوتاه بپوشند و گفتید که گرمکن ها آماده است و تحویل تیم خواهد شد!!!
اگر پول آماده است و اگر گرمکن و پیراهن های آستین بلند تهیه شده است چرا به تیم تحویل نداده اید؟ اگر چنانچه مدعی هستید شهرداری به تعهدات خود عمل نکرده است چرا همچنان اصرار بر ماندن و مدیر عاملی دارید؟
آقای حیدری در علوم ارتباطات بحثی مطرح است تحت عنوان ارتباط کلامی. باید اعتراف کنم در برقراری ارتباط کلامی استادی ورزیده و آدمی توانا هستید و در سایه همین قدرت است که تا به امروز علی رغم این همه مشکلات و بدقولی ها در اردبیل دوام آورده اید و همچنان برای ماندن پافشاری کرده و اصرار می ورزید.
مطالب مطرح شده در این نوشته را به دل نگیرید. همه واقعیت ها و حقایقی هستند که یادآوری آنها در مقطع فعلی لازم و ضروری به نظر می رسید. آقای حیدری بهترین تصمیم برای شما انصراف از تیم داری در اردبیل است . همان کاری که یک بار برای تحت فشار قرار دادن شورا به طور صوری انجام دادید و در کم تر از 24 ساعت بیانیه را پس گرفتید ولی این بار بروید و دیگر برای تیم داری در اردبیل فکر نکنید.
همان طوری که در سطور بالا اشاره شد جامعه ورزشی استان اعتماد خود به شما را ار دست داده است و شما دل خودتان را به وعده های برخی از مسؤولان خوش نکنید چون تجربه نشان داده این قبیل حضرات به قول های خود پایبند نیستند.
آقای حیدری شما که امکانات کافی و بنیه مالی برای هزینه کردن نداشتید چرا در اردبیل به فکر تیم داری افتادید؟ اگر اقدام به موقع، مناسب و عاقلانه انجام ندهید مطمین باشید که در آینده آه تماشاگران صادق فوتبال دامن شما را خواهد گرفت.
آقای حیدری می توانید بر علیه من بیانیه صادر کرده و حرف بزنید ولی بدانید این حرف ها از سر دلسوزی و علاقه به تو و فوتبال اردبیل زده شد. خودتان را از این بیشتر در اذهان و افکار عمومی در مظان اتهام قرار ندهید. تیم با وضعیتی که دارد مسافر دسته سوم است. با ندانم کاری شما و برخی از مسؤولان بلایی بر سر تیم محبوب اردبیلی ها آمد که در تازریخ ورزش این دیار ماندنی خواهد شد. این جملات با توجه به احساس مسؤولیت بر زبان جاری شد تا شما در مورد آنها چگونه فکر کرده و تصمیم گیری نمایید.
وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
جوانا سر متاب از پند پیران
که رای پیر از بخت جوان به




فوتبال نفرین شده اردبیل

وضعیت تاسف آور حاکم بر فوتبال و نماینده استان در لیگ دسته دوم باشگاههای ایران این سوال را در ذهن دوستداران مطرح می کند که آیا فوتبال و تیم شهرداری نفرین شده است؟ بلایی که از دو سال گذشته دامن این تیم مردمی و دوست داشتنی را گرفته و آن را تا مرحله سقوط کامل و مرگ رهنمون کرده نتیجه ظلم ها، بی عدالتی ها بی توجهی ها و رفتارهای غلط و خارج از عرف و اصول مردانگی نمی تواند باشد؟
آیا آه کسانی که در آن مجموعه به خوبی با آنها رفتار نشد، دامن این تیم را نگرفت و آن را به وضعیت فعلی مبتلا ننمود؟ باید بپذیریم که بسیاری از گرفتاری های ما بدون متوجه شدن خودمان به سبب آه و نفرین پدر و مادر و دوست و رفیق و همکاری است که به او ظلم و ستم کرده ایم.
تیمی چون شهرداری با آن همه عظمت ، ابهت و جایگاه ، چگونه در مسیر سقوط قرار گرفت؟ چرا کسانی که تا دیروز حمایت از آن را وظیفه مهم برای خود تلقی می کردند به مخالفان سرسخت آن تبدیل شدند و از جدا شدن تیم از مجموعه شهرداری با تمام وجود حمایت کردند و در نهایت تیم محبوب شهرداری را به بلایی عظیم دچار نمودند که نجات یافتن از آن بعید و دور از ذهن می باشد.
از همان روز اولی که شهرداری به دسته یک صعود کرد تا به امروز برخوردها و چگونگی آمدن و رفتن ها اگر به دقت مورد بررسی قرار گیرد بدون شک به نمونه هایی امکان برخورد وجود دارد که می توان ظلم و بی عدالتی در برخی از موارد را تایید کرد.
نفرین کسانی که بدون دلیل و برای جلب رضایت این و یا آن مورد بی مهری قرار گرفته و به حق و حقوق خود نرسیده و پشت سرشان نیز حرف و حدیث هایی مطرح کرده ایم می تواند عشق طرفداران فوتبال اردبیل را به وضعیتی دچار نماید که ما الآن با آن مواجه می باشیم.
چرا باید تا ضربه ای به در می خورد، زمین و زمان را به هم بدوزیم و سیل اتهامات به سوی برخی ها روانه کنیم و تلاش نماییم تا خود را در جریان این اتفاقات بی گناه و بی تاثیر قلمداد نماییم.
رفتارهایی که در سه سال گذشته با برخی از بازیکنان داشته ایم که حتی تعدادی از آنها تا به امروز نتوانسته اند به حق و حقوق خود برسند، داستان کنار گذاشتن مرد بزرگ، فهیم و سالمی چون حاج مهدی دینورزاده از سرمربیگری تیم و جریانات پشت پرده این اتفاق می تواند تیم های بزرگ تر از شهرداری را به وضعیت نامطلوب دچار کند.
وضعیت نماینده فوتبال اردبیل که روزهای سخت و فراموش نشدنی را سپری می کند حاصل رفتارهای غلط، تصمیمات آنی و احساسی و بدون برنامه و برخوردهای غریبه با مردی و مردانگی و جوانمردی عده ای است که در حق جمعی افراد صادق، مومن، متعهد و آشنا به کار روا داشته اند
تیم فوتبال شهر ما نفرین شده است چرا که در اثر این نفرین، مالکی نصیب آن شده است که در پنج ماه اخیر جز حرف و سخن و وعده دادن و قسم خوردن از وی چیزی نصیب فوتبال این دیار نشده است. فوتبال ما نفرین شده است چرا که یک نفر از مسؤولین شهر و استان ما نمی خواهند حتی در ارتباط با آن اظهار نظری بکنند و برای بهبود اوضاعش گامی بردارند. فوتبال ما نفرین شده است چرا که از حضراتی که در آن روزهای خوش با دوستان و یاران و اقربا در جایگاه مخصوص حضور می یافتند و خودی نشان می دادند امروز با فوتبال و ورزشگاه تختی و جایگاه مخصوص بیگانه شده اند. فوتبال ما نفرین شده است چرا که هیچ مسؤولی از مسؤولان رده بالای شهر و استان نمی خواهند اسمش را بشنوند و وقتشان را هر چند اندک و قلیل برای آن صرف نمایند. فوتبال ما نفرین شده است چرا که تیمش و نماینده اش در رقابت های لیگ دسته دوم در آستانه شروع نیم فصل دوم به حال خود رها شده است و فوتبال ما نفرین شده است چرا که در فضای آن در استان آرامش، صداقت، یک رنگی، وحدت، یک دلی و یک صدایی دیده نمی شود و ناگفته پیداست آنهایی که از کنار این تیم و این فوتبال ضربات سختی را متحمل شده اند تا بانیان و مسببان اصلی آن رفتارها بخشیده نشوند این مصیبت با فوتبال ما همراه خواهد بود.