1

فرق انتقاد با بی انصافی

در تاریخ استان اردبیل دیواری کوتاه تر از دیوار ورزش وجود نداشته است. توجه به ورزش در میان دیگر پدیده های اجتماعی همیشه از سهم بسیار ناچیزی برخوردار بوده است. هر استاندار و فرمانداری که در این منطقه انجام وظیفه نموده در حرف بارها ارادت ، علاقه مندی و شیفتگی خود به ورزش را ابراز نموده ولی در عمل چندان در تحقق گفته های خود تلاش و پافشاری نکرده اند. اگر وضعیت اماکن ورزشی استاندارد و امکانات اولیه مورد نظر مورد بررسی قرار بگیرد صدق گفته های و ادعاهای ما حتما به اثبات خواهد رسید.
در سال های اخیر و بعد از استان شدن منطقه به صراحت می توان بیان کرد که در هیچ دوره ای ورزش استان در نظر مسؤولین به عنوان یک اولویت مورد توجه قرار نگرفته است و حتی در مقاطعی به دلیل برخی از سوء تفاهم ها و یک دندگی ها و لجبازی ها ورزش بیشترین ضربه را نیز متحمل شده است که نمونه بارز آن در مقطعی از استانداری صابری بود که ورزش و مدیریت آن وحشتناک ترین لحظه ها و روزها را سپری کردند.
این بحث ما اصلا سیاسی نیست و ربطی به این گروه و یا آن گروه و یا این دولت و یا آن دولت ندارد. در همه دولت ها ورزش اردبیل به بهترین وجه و زیباترین صورت مورد توجه قرار نگرفته است. این گفته ما دلیبلی بر این نباشدکه آن تعداد انگشت شمار از همکاران ما که تاب تحمل حتی یک سطر انتقاد از مسؤولین استان و بخصوص استاندار را ندارند دست به قلم بشوند و بر ما بشورند و زیر بار حملات تند و تیز قرار بدهند. ما را کاری به این نیست که خدابخش در صنعت، اقتصاد، فرهنگ و … انقلابی در سطح استان به پا کرده است یا نه؟ حرف بر سر این است که آنطور که باید و شاید و انتظار می رفت خدابخش و همکارانش در ورزش توقع ها را نتوانسته اند برآورده نمایند و اصلا آیا در قبال دیگر اقدامات به ورزش و سرنوشت آینده سازان این دیار به اندازه آنها اهمیت قایل شده اند؟ارائه آمارهای تشکیل جلسات و حضور در مراسم و بازدید از پروژه های با بیش از عمر 5 سال نمی تواند نشانی از اهمیت دادن به ورزش تلقی شود.
شناخت دقیق مسؤولین از ورزش و چهره های ورزشی حال و گذشته استان می تواند عاملی برای اهمیت دادن افراد به ورزش تلقی گردد. در مقطعی از تاریخ استان ، سید جواد نگارنده استاندار اردبیل بود. او یکی از استانداران ورزشی استان بود که توانست در جهت حرکت بخشیدن به ورزش موثر باشد.هنوز چند ماهی از حضور وی در استان نگذشته بود که یک روز از سید شروین اسبقیان مدیر کل وقت تربیت بدنی استان سؤال می کند که مقصود بایرامی کجاست و چه کار می کند؟ وقتی با خبر درگذشت وی روبرو می شود بسیار متاثر شده و پیشنهاد می کند که در اولین فرصت به دیدار خانواده وی و تنها یادگارش رفته و از زحمات آن مرحوم در فوتبال آذربایجان و لیگ قدس قدردانی نماید. این کار انجام شد ( نویسنده این سطور نیز افتخار حضور در آن جلسه را داشت) و همه حاضرین از توجه استاندار و نگاه ویژه وی به ورزش و شناخت از تک تک چهره های تاثیر گذار ورزش منطقه قدردانی کردند.
در ورزش، انتقاد می تواند به عنوان یک بازوی اساسی در امر شناخت کاستی ها و ضعف ها و از بین بردن آنها تلقی گردد. اما امروز با وجود فضای مجازی بحث انتقاد شکل و شمایل دیگری به خود گرفته و در بیشتر موارد جای انتقاد سالم با “بی انصافی” در عمل عوض می شود. هر فرد از نگاه خود به مسائل نگاه کرده و بدون در نظر گرفتن جوانب امر بی پرده حرف ها را بر زبان رانده ، حرمت ها را شکسته و برخی ها نیز در پشت نقاب منافع شخصی و گروهی با در دست گرفتن تیغ دو لبه تا رسیدن به هدف به پیشروی و گشودن ربان به بد ادامه می دهند.
انتقاد اگر واقعا به معنای نقد باشد ، به معنی جدا کردن سره از نا سره و روشن کردن درست و غلط مطلب باشد. هدفش خیرخواهی و نشان دادن راه باشد ، با دلسوزی انجام می شود. انتقاد صحیح می تواند مددکار و کمک حال مسؤولین باشد و می توان از آن در جهت بهبود کار و رفع معایب و تقویت نقاط قوت بهترین استفاده ها را کرد و در این حالت باید از منتقد سپاسگزار و شاکر بود که دلسوزانه و خیرخواهانه و به قصد خدمت و نیت خیر ، ضعف ها را که خود به خاطر درگیر بودن در کارها نمی دیده یادآور شده و راه را نشان داده و باطنا سربلندی و موفقیت دست اندرکاران را آرزو دارد.
متاسفانه این روزها فضای مجازی و حضور تحلیل گران بی تجربه و در برخی موارد از خود راضی های متکبر به جای نقد حرف ها ، کردارهایی از جنس “بی انصافی” و “کم لطفی” انجام می دهند. برخی از این قبیل افراد فضای مجازی را به عرصه ای برای تسویه حساب های شخصی و باندی تبدیل کرده و برای حمله به افراد هیچ حد و مرزی را قائل نمی شوپ د.
بیائید در کارها، نقدها و تحلیل های خود فقط منافع ورزش و به اوج رسیدن آن را در نظر بگیریم.
بیائید در بررسی هر اتفاق و رویداد ورزشی روال صحیح و مکانیزم درست انجام امور را ملاک اظهار نظر قرار بدهیم.
بیائید طوری رفتار کرده و سخن بگوییم تا برای دست اندرکاران ورزش پیشنهادهای ما کارساز و مؤثر در بهبود اوضاع باشد.
بیائید کاری نکنیم تا چامعه ورزش را نسبت به نقد ها و تحلیل ها و رسانه خود بی اعتماد بکنیم . بی اعتمادی جامعه به یک رسانه می تواند عواقب ناخوشایندی برای دست اندرکاران آن رسانه به دنبال داشته باشد.
بیائید در همه حال خدا را ناظر بر اعمال و رفتار و کردار خود ببینیم و تلاش کنیم تا گفته ها و رفتارهای ما در قبال ورزش از جنس “بی لطفی” و “کم لطفی” نباشد.




آقای فرماندار شما به داد تیم شهرداری برسید

وضعیت نابسامان ، تاسف آور و تعجب آور تنها نماینده استان در لیگ دسته یک ما را برآن داشت تا این درد دل را خطاب به شما به عنوان فرماندار اردبیل برروی کاغذ آورده و از شما برای سامان بخشیدن به عشق تعدادی از جوانان شهر ، شهری که شما مسؤولیت اجرایی آن را برعهده دارید استمداد به طلبم.
آقای فرماندار شما را فردی ورزشی و دوستدار ورزش می شناسیم و اینکه با آن پیشینه ورزشی و علاقه مندی به فوتبال چرا تاکنون لب فروبسته و کلمه ای برای روشن کردن افکار عمومی در ارتباط با این تیم برزبان جاری نساخته اید تعجب ما را دوبرابر نه بلکه چندین برابر نموده اید که چه حکمتی و چه سر و رازی دراین کار بوده است. وقتی فرماندار هر روز در ارتباط با عوامل و پدیده های گوناگونی اظهار نظر کرده و به نوعی اشرافیت برامور شهرستان را در معرض دید همگان قرار می دهد به چه دلیل در ارتباط با موضوعی که رابطه مستقیم با شور و نشاط جامعه و حیثیت و آبروی ورزشی شهرستان دارد دم فروبسته و به همه اتفاقاتی که در اطراف تیم می گذرد نظاره کرد و آستین همت بالا نمی زند تا درمان دردهای این تیم در دستور کار قرار گیرد.
تعجب آن وقت بیشتر می شود که می بینیم و می خوانیم که فرماندار در راستای عمل به وظیفه خود حتی از تخلف دو نانوایی در سطح شهر نمی تواند چشم پوشی نماید ولی چرا و چگونه در ارتباط با به خاک سیاه نشاندن یک تیم فوتبال با سابقه و ریشه دار اقدامی نمی کند.
آقای فرماندار هنوز یادمان نرفته است که هر هفته درجریان رقابت های لیگ دسته یک در گرما و سرما با جمعی از دوستان و اطرافیان خود در جایگاه ورزشگاه تختی حضور می یافتید و از نزدیک بازی های تیم شهرداری و از همه بالاتر و مهم تر شور و نشاط تماشاگران و جوانان اردبیلی را مشاهده می کردید آیا ازبین بردن آن شور و به تاریخ سپردن همه عشق و علاقه جوانان اردبیلی به اندازه وضعیت دونانوایی در سطح شهر اردبیل برای شما اهمیت ندارد؟
آقای فرماندار شما که در ورزش حتی مسئوولیت دریکی از هیات های ورزشی را نیز درکارنامه خود دارید نمی توانستید حداقل با یک مصاحبه و اعلام موضع خود در قبال تیم در کاستن از ناراحتی های جوانان علاقه مند به فوتبال و تیم شهرداری گامی هر چند کوچک بر دارید؟
آقای فرماندار درآن ایام سختی که از طرف شورا بحث واگذاری تیم مطرح گردید و برخورد نامناسب برخی از اعضای شورای در اظهارنظر های خود درکسب نتایج تیم درجریان رقابت های لیگ یک تاثیرگذاشت انتظار هواداران از شما حمایت از باقی ماندن تیم در تحت پوشش شهرداری و شورا بود. هر چند که در آن ایام برخی ها می گفتند که درعمل یکی از موافقان سرسخت خداحافظی تیم از مجموعه شهرداری بودید ولی باور کنید که این نقل و قول ها را نمی توانستیم بپذیریم، چراکه اعتقاد برآن داشتیم حاج جواد زنجانی باید حامی ورزش و فوتبال اردبیل و بخصوص تیم شهرداری باشد ولی با در نظر گرفتن اتفاقات روزهای اخیر درکمال شرمندگی باید گفته شودکه فرماندار اردبیل درجهت حمایت از هواداران فوتبال وعشق آنها یعنی تیم شهرداری نتوانست نمره قبولی اخذ نماید.
آقای فرماندار چرا باید در شهری که فرماندارش حاج جوادزنجانی است با تیم شهرداری با قدمتی نزدیک به 50 سال به مانند یک بچه سرراهی برخورد شود. این روزها هر کسی که از راه می رسد نگاهی به این بچه سرراهی می اندازد و از وضعیتش افسوس می خورد ولی نمی خواهد که دستی در جیب کرده سکه ای برای وی هدیه نموده و یک دستی برسرش بکشد . آیا این به نظر شما کم لطفی ، بی توجهی ، عدم احساس مسئولیت و نادیده گرفتن خواست و انتظار جمعی از ساکنین شهری که شما مسؤول آن هستید ، نیست؟
آقای فرماندار اگر کسی در این استان و شهرستان نیست که تیم را تعیین تکلیف نماید حداقل شما به عنوان فرماندار اجازه ندهید بیش از این آبروی فوتبالی و ورزشی شهری که اسطوره های ورزشی را در دامن خود پرورش داده و تحویل ورزش جهان داده است بیش از این در معرض خطر قرار بگیرد، تیم را منحل کرده وخیال همه را راحت نمایید. اجازه ندهید جمعی ازشهروندان شما هر لحظه و هر ساعت دلگیر باشند و فوتبال ما وسیله ای برای تحقیر شهر اسطوره های ورزشی باشد . به این وضعیت با اعلام انحلال تیم پایان دهید.
خدا بزرگ است و رحیم است و رحمان. شاید در سال آینده صندلی های شورای شهر ما در اختیار تعدادی از بزرگان ورزش دوست قرار بگیرد ، شاید خداوند شهرداری ورزشی را نصیب این شهر بکند و شاید فرمانداری در اردبیل مشغول به کار شود که ورزش را و سلامتی و شورو نشاط جامعه را در اولویت کارهای خود قرار بدهد و آن گاه تیمی از دسته سوم در رقابت ها حضور پیدا می کند و با اقتدار پیش می رود . آرزو برای جوان ها عیب نیست، حالا که پای من نگارنده این سطور لب گور است ایرادی نخواهد داشت که حداقل درا رتباط با فوتبال آرزویی همانند جوانان داشته باشیم.
آقای فرماندار شما که از قدر قدرتان و تصمیم گیرندگان اصلی شهر و استان می باشید حداقل شما جوانان و دوستداران فوتبال را دلداری بدهید. به خدا ، شما را فرماندار و مسؤول این شهر می دانیم و ورزش وفوتبال نیز جدا از مسائل و نیازهای این جامعه نبوده و نیست، حداقل حرفی بزنید واگر تاکنون اقدامی کرده اید آنها را به اطلاع عموم برسانید و اگر اظهار نظر در مورد فوتبال را برازنده خود نمی دانید روابط عمومی شما این کار را انجام بدهد و مرهمی برزخم های جوانان دوستدار فوتبال بگذارد.
و در نهایت باید گفت آقای فرماندار از شما به عنوان رزمنده باسابقه دفاع مقدس و فردی که همیشه در صحنه های مختلف سیاسی حضوری فعال داشته اید انتظار جامعه فوتبال و جوانان هوادار تیم شهرداری بیش ازاین هاست. ما دوست نداریم در تاریخ ورزش اردبیل ثبت شودکه در زمان فرمانداری جواد زنجانی ، شهرداری حمید لطف الهیان و ریاست ذکی اله خوشبخت بر شورای شهر پرونده تیم 50 ساله شهرداری در اردبیل برای همیشه بسته شد. این را ما دوست نداریم شما نیز به این کار رضایت ندهید. یا حق




اصل خدمت است نه ریاست

علاقه مند بودن به میز ریاست و عشق ورزیدن به آن به بزرگ ترین مشکل مدیریت در کشور تبدیل شده است. برخی ها ماهها و سال ها سرمایه گذاری کرده ، برنلامه ریزی نموده و دوندگی می کنند تا بتوانند عنوان ریاست را تصاحب کرده و برای مدت محدودی هم که شده باشد حکمرانی نموده و فرمان صادر نماید.
این امر در ورزش هم به طور کامل قابل رویت است. در ورزش تعدادی آن قدر کشته ریاست هستند که حاضر می شوند به یک سری اعمال و رفتاری که نمی تواند از نظر اصول و منطق قابل قبول باشد ،؛ دست بزنند. حب ریاست در ورزش وقتی غلیان پیدا می کند اتفاق افتاده است آنهایی که دم از مردی و مردانگی و کسوت و جوانمردی می زنند همه را زیر پا می گذارند و چنان غرور ریاست آنها را در دام خود اسیر می کند که جز خود و اطرافیانشان دیگران را نشناخته و به انها اهمیتی قایل نمی شوند.
دست زدن به این قبیل رفتارها در حالی اتفاق می افتد که این اقایان، مدعی خدمت هستند و خود را عاشق تر و مستحق تر و کارآتر از دیگران به حساب می آورند. آنهایی که خود را تشنه خدمت قلمداد کرده و در راستای تبلیغ آن ماهها تلاش کرده اند اگر از تصاحب میز ریاست باز بمانند به ادعاهای خود پشت کرده و به نوعی به مخالف مجموعه تبدیل می شوند.
آنهایی که در استان ما در صورت نرسیدن به خواسته خود مبنی بر ریاست در بخشی از آن به مخالفی تبدیل می شوند آیا نمی توان سؤال کرد که مگر خدمت و انجام مسؤولیت فقط در پست ریاست خلاصسه شده است؟ الگو و امام بزرگ ما مردی است چون علی(ع) که از همه لحظات زندگی جز خدمت به خلق و کسب رضایت حق به هیچ کاری دل نسپرد و اندیشه ای دیگر نداشت. تاریخ می گوید وقتی بر اثر اتفاقات و حوادثی که بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) رقم خورد و شمشیر و قلم را از دست مولا گرفتند او در هر روز بیل و کلنگ به دست راهی ینبع می شد و آنجا آنقدر بیل و کلنگ بر زمین می زد تا از اعماق آن سرزمین خشک و تفتیده آب گوارا، قل قل زند و کام تشنه لبان را سیراب سازد. خدمت ، خدمت است. مهم نیست کجا و در کد ام پست و با کدام عنوان، خدمتگزار محبوب مردم است و مرد حمایت و رضایت حضرت حق….
آنهایی که در ورزش اردبیل خدمت بی منت کرده اند نامشان در دل ورزشی ها و تاریخ ورزش این دیار می درخشد. در رشته های مختلف ورزشی آنهایی که ریاست بر هیاتی را در خدمت صادقانه خلاصه کرده اند و جز آن به چیز دیگری فکر نکرده اند همیشه محبوب بوده اند و هستند.
چه کسی است که در فوتبال اردبیل به حبیب نجفلو عشق نورزد.آیا مگر می توان خدمات او را فراموش کرد و تلاش های وی و همکارانش در هیات فوتبال را نادیده گرفت؟ او مرد عمل بود ، کمتر حرف می زدو در میدان عمل همیشه آماده خدمت بود، هیچ حاسیه ای راترجیح بر فوتبال و خدمت به آن نمی داد.
در کشتی اردبیل مگر می توان محمود نعمتی را فر اموش کرد. تیمسار کشتی اردبیل با دل و جرئتی مثال زدنی ، مسؤولی ریسک پذیر بود و بر اساس این ویژگی ها دوران ریاست وی بر کشتی اردبیل ، این شهر را به قطبی در میزبانی مسابقات مهم از جمله قهرمانی کشور بزرگسالان تبدیل شده بود.
در سایر رشته ها و هیات ها نیز می توان مثال های متعددی را در تاریخ ورزش این دیار زد. خد مت به ورزش را تنها در تصاحب میز ریاست و نشستن بر روی صندلی اقتدار و حکم راندن خلاصه ننماییم. آینده جوانان این دیار به تلاش ها و کوشش های امروزی ها وابسته است. برای این که زندگی خوبی همراه با سلامتی و تندرستی برای آنها ترسیم گردد وظیفه همه است که آنچه در چنته دارند و می توانند از ارائه به جوانان مضایقه ننمایند.
آنهایی که خدمت به ورزش و رشته های مختلف ورزشی را در گرو رسیدن به ریاست می دانند و به جز آن در صحنه بودن را روا نمی دانند، خائنینی هستند که در لباس دوست در فکر ضریه زدن به ورزش و آینده آینده سازان این دیار هستند.
ورزش ما برای فتح قله های افتخار و سرافرازی به افرادی نیازمند است که اسیر پست و مقام نبوده دارای صلابت و قدرتی باشند که با کمک آنها از هرچه دام ریا، خودپرستی و خودخواهی است خود را رها نمایند و دربست در اختیار جامعه ورزشی قرار بگیرند.
صدها فرشته بوسه بر آن دست می زنند
کز کار خلق یک گره بسته واکند




تیم فوتبال شهرداری و دست و پنجه نرم کردن با مرگ

شب گذشته علی رغم تلاش های انجام یافته، تیم فوتبال شهرداری اردبیل برای حضور در هفته چهاردهم رقابت های لیگ دسته دوم باشگاههای کشور اعزام نشد تا تیم ته جدولی بادران به جان مسؤولین اردبیل از بابت تقدیم سه امتیاز حساس به آنها دعاگو شوند.
نرفتن تیم به مسابقات و تقدیم سه امتیاز مفت به رقیب در فوتبال اردبیل از اولین هاست و خدا را باید شاکر باشیم که در طول مدت شهرداری لطف الهیان و حکومت شورا به ریاست خوشبخت در شهر، اولین های چندی نصیب شهر ما شده است که اعزام نشدن تیم فوتبال شهرداری به یک مسابقه رسمی هم از آن اولین هاست. مبارک شهر و اداره کل ورزش و جوانان و دوستداران و علاقه مندان به فوتبال اردبیل باشد.
جلسه ای که روز گذشته برگزار شد و نهایت تصمیم به واگذاری موقت تیم به هیات فوتبال استان گرفته شد نوشدارویی بعد از مرگ سهراب بود.. از یک ماه پیش فریاد سر داده و مدام خواهان تعیین تکلیف تیم بودیم ولی گوش شنوایی نبود و درست قبل از 24 ساعت مانده به مسابقه تصمیم گیری چه دردی از دردهای تیم را می توانست درمان بکند، همچنانچه نکرد و مشکلی دیگر بر مشکلات موجود افزود.
هیات فوتبال استان دوشنبه شب تا آنجا که می توانست برای اعزام شبانه تیم به تهران تلاش کرد ولی متاسفانه در سایه عدم همکاری برخی ها و بی توجهی بازیکنان به درخواست مسؤولین برای اعزام به مسابقه، تیم اعزام نشد و صفحه ای از لطف و عنایت و محبت و توجه مسؤولین گرانقدر ، عزیز و بزرگوار اردبیل به ورزش و فوتبال اردبیل در تاریخ ورزش شهر به ثبت رسید.
دوشنبه شب تا ساعت 24 دست اندرکاران هیات استان چشم انتظار بازیکنان بودند تاساک بر دوش برسند و تیم را برای اعزام به تهران تکمیل کنند ولی متاسقفانه این انتظار به سرانجام خوش ختم نشد و گویا 5 نفر از بازیکنان جوان بر سر قرار آمده و بقیه به درخواست مسؤولین اعتنایی نکرده بودند.
این که اقدام بازیکنان قابل قبول بوده یا نه بحث دیگری است که اگر فرصت شد در جای خود به آن خواهیم پرداخت ولی مثالی است که می گوید “مار گزیده از ریسمان سایه و سفید می ترسد”. بازیکنان بعد از وعده ها و حرف های بی پایه ای که در پنج ماه گذشته با آن روبرو بوده اند اعتماد خود را از دست داده اند و دیگر نمی توانند به وعده ها و من بمیرم و تو بمیری ها دل ببندند و بنابر این لازم است هیات فوتبال استان همین امروز با اقدام مناسب خود نشان بدهد که دوران حرف زدن در اداره این تیم به پایان رسیده و با عمل صداقت خود را در دید همگان قرار بدهد و آن وقت مسلما و بدون هر گونه شک و تردیدی بازیکنان با دل و جان برای تیم آماده خدمت و جانفشانی خواهند شد.
یکی از دوستان به نگارنده این سطور گفت “درست است که شما از بازیکنان حمایت می کنید ولی این ها چرا بر سرحرفی که زدند ایستادگی نکردند؟ مگر نمی گفتند اگر حیدری نباشد حاضر هستند برای تیم تا آخر فصل مجانی بازی کنند؟پس چرا دوشنبه شب نیامدند و زمینه آبروریزی برای فوتبال اردبیل را فراهم کردند؟ به قول خود عمل کرده و یک بازی برای تیم به میدان می ر فتند و اگر تا هفته پانزدهم هیات استان نمی توانست به تعهدات عمل بکند موضعگیری می کردند. آنها نیز نتوانستند در عمل ادعاهای خود را به اثبات برسانند و معلوم شد به علل مختلف نتوانستند و یا نگذاشتند که به وعده خود عمل نمایند”.
فوتبال اردبیل روزهای حساسی را پشت سر می گذارد. سه امتیاز مفت را از دست دادیم. بلاتکلیفی دامن این تیم را رها نمی کند.نمی دانم چه بر سر فوتبال ما آمده است که تیمی با نیم قرن سابقه و پیشینه به یک بچه سر راهی تبدیل شده است. حال که مجموعه ای تقبل کرده است با شرایطی تا پایان فصل این بچه سر راهی را تحویل گرفته، تیمارش کرده و به نحوی از آن نگهداری بکند حداقل کمکشان بکنیم و به قول هایی که در ازای این مراقبت داده ایم به موقع عمل نماییم .تیم شهرداری نفس هایش به شماره افتاده است ، با مرگ دست و پنجه نرم می کند، اگر همین امروز امکانات و داروهای مورد نیاز در اختیارش قرار نگیرد فردا دیر دیر خواهد بود
نمی دانم شاید عزیزان مسؤول مایل هستند که یک اولین دیگر در کارنامه کاریشان به ثبت برسد و آن هم منحل شدن تیم شهرداری است. شاید و شاید بسته شدن پرونده تیم شهرداری خود خدمتی به شهر باشد. شاید با منحل شدن تیم گره پروژه های بر زمین مانده شهرداری از جمله پل قدس باز شود و شاید با منحل شدن تیم همه مشکلات ریز و درشت شهر اردبیل با دستان توانا و قدرتمند شهرداری و شورای شهر قابل حل باشد و شاید و دهها شاید دیگر.




آه هواداران و عوامل نابودی تیم شهرداری

مرد عیالواری به خاطر نداری سه شب گرسنه سر بر بالین گذاشت.همسرش او را تحریک کرد به دریا برود،شاید خداوند چیزی نصیبش گرداند.مرد تور ماهیگری را برداشت و به دریا زد تا نزدیکی غروب تور را به دریا می انداخت و جمع میکرد ولی چیزی به تورش نیفتاد.قبل از بازگشت به خانه برای آخرین بار تورش را جمع کرد و یک ماهی خیلی بزرگ به تورش افتاد.
او خیلی خوشحال شد و تمام رنجهای آن روز را از یاد برد.او زن وفرزندش را تصور میکرد که چگونه از دیدن این ماهی بزرگ غافلگیر می شوند.همانطور که در سبزه زارهای خیالش گشت و گزاری میکرد،پادشاهی نیز در همان حوالی مشغول گردش بود.پادشاه رشته ی خیالش را پاره کرد و پرسید در دستت چیست؟او به پادشاه گفت که خداوند این ماهی را به تورم انداخته است،پادشاه آن ماهی را به زور از او گرفت و در مقابل هیچ چیز به او نداد و حتی از او تشکر هم نکرد.
او سرافکنده به خانه بازگشت چشمانش پر از اشک و زبانش بند آمده بود.پادشاه با غرور تمام به کاخ بازگشت و جلو ملکه خود میبالید که چنین صیدی نموده است.همانطور که ماهی را به ملکه نشان میداد، خاری به انگشتش فرو رفت،درد شدیدی در دستش احساس کردف سپس دستش ورم کرد،او از شدت درد نمیتوانست بخوابد…
پزشکان کاخ جمع شدند و قطع انگشت پادشاه را پیشنهاد نمودند، پادشاه موافقت نکرد. درد تمام دست تا مچ و سپس تا بازو را فرا گرفت و چند روز به همین منوال سپری گشت.پزشکان قطع دست از بازو را پیشنهاد کردند و پادشاه بعداز ازدیاد درد موافقت کرد.وقتی دستش را بریدند از نظر جسمی احساس آرامش کرد ولی بیماری دیگری به جانش افتاد…
پادشاه مبتلا به بیماری روانی شده بود و مستشارانش گفتند که او به کسی ظلمی نموده است که این چنین گرفتار شده است.پادشاه بلافاصله به یاد مرد ماهیگیر افتاد و دستور داد هر چه زودتر نزدش بیاورند.بعد از جستجو در شهر ماهیگیر فقیر را پیدا کردند و او با لباس کهنه و قیافه ی شکسته بر پادشاه وارد شد.
پادشاه به او گفت: آیا مرا میشناسی…!؟
-آری تو همان کسی هستی که آن ماهی بزرگ از من گرفتی.
-میخواهم مرا حلال کنی.
-تو را حلال کردم.
-می خواهم بدانم بدون هیچ واهمه ای به من بگویی که وقتی ماهی را از تو گرفتم، چه گفتی ؟
گفت به آسمان نگاه کردم و گفتم :پروردگارا!او قدرتش را به من نشان داد،تو هم قدرتت را به او نشان بده!
این یک داستان آموزنده ای است که باید در زندگی عادی مورد توجه قرار بگیرد. اینک تیم محبوب اردبیلی ها را کاری کردند که نابود شود و به بدترین وضعیت دچار گردد.آیا آه طرفداران فوتبال اردبیل و کسانی که عمری برای این تیم زحمت کشیده اند دامن مسببان این امر را نخواهد گرفت؟ می گویند جلو ضرر و زیان را از هر جایی که بگیری نفع به دنبال خواهد داشت. اجازه ندهید بیش از این با ابرو، حیثیت و پیشینه درخشان فوتبال این دیار بازی شود.




کمر فوتبال اردبیل را شکستند/پرونده محبوب ترین تیم اردبیل بسته می شود

تیم فوتبال شهرداری اردبیل با آن همه قدمت، تاریخ و افتخارآفرینی با اقدام قهرآمیز و غضب آلود برخی از خودی ها و غیر خودی ها تا چند روز آینده به تاریخ می پیوندد و پرونده آن تیم نیز به مانند تیم های دهه 60 چون پاس، استقلال، پرسپولیس، دارایی، بابک ، سینا، ستاره، شاهین و …. برای همیشه بسته می شود و فقط یاد و خاطراتی از آن در دل و ذهن هواداران و دوستداران فوتبال یاقی می ماند.
وضعیت دردناک و اسفناکی که از اول فصل جاری این تیم را به آن مبتلا کردند دل هر دوستدار فوتبال را به درد می آورد که چگونه تصمیم گرفتن در ارتباط با فوتبال را به کسانی سپرده اند که در عمر چندین ساله خود یک بار پایشان به توپ نخورده و آشنا به رمز و رموز آن نیستند. آنهایی که همه چیز را از پشت عینک کشمکش های سیاسی و حفظ کردن خود می بینند و دستیابی به اهداف شخصی و باندی را بر منافع جوانان و ورزشی ها ترجیح می دهند چه بر سر فوتبال که نیاوردند.
کمر فوتبال اردبیل را شکستند و خود را در ردیف فاتحان قلعه قدرت به حساب آوردند. نتوانستند با عوامل و حامیان کسانی که دارای مشکل در مدیریت بودند برخورد نمایند و آنگاه همه توان خود و دوستانشان را چمع کردند تا با پاک کردن صورت مسئله ، خنده بر لبانشان نقش ببندد و به خیال خود از برخی ها بدین وسیله انتقام بگیرند.
وضعیت یکی از محبوب ترین تیم های تاریخ فوتبال اردبیل نشان دهنده ظلمی است که برخی از آقایان در حق آن روا داشتند و هیچ شک و تردیدی نیست که جماعت فوتبال دوست این دیار قیافه، بیوگرافی، عملکرد و رفتار آنها را فراموش نکرده و در موقع خود با آنها سخن خواهند گفت.
امروز در ذهن خود، قلک خاطرات ورزشی و فوتبالی را مرور کردم، دلم گرفت، چشمانم پر آب شد و تپش قلبم از حالت طبیعی خارج گردید. بگذارید آقایان برای اثبات قدرت خود ، ریشه فوتبال این دیار را بخشکانند ولی باید بدانند، همچنانکه نام تیم های پرآوازه را نتوانسته اند از بین ببرند نام تیم شهرداری هم از بین رفتنی و در زیر چکمه های قدرت و شعار “من آنم که رستم بود پهلوان” له شدنی نیست.
ایرادی نخواهد داشت، بگذارید در تاریخ بماند که در زمان شهرداری حمید لطف الهیان و ریاست خوشبخت بر شورای شهر ، شیرازه محبوب ترین تیم فوتبال اردبیل را از هم پاشیدند . شورایی که به جز خوشبخت دوازده نفر دیگر در آن عضو بودند و همه آنها به استثنای یک نفر به نام ناطق درآبادی ، مخالف سرسخت ماندن تیم در مجموعه شهرداری بودند .
هیچ ایرادی نیست ، منتظر می مانیم، خدا بزرگ است و رحیم است و رحمان، دری به تخته می خورد یا یک شهردار ورزشدوست به معنای کامل نصیب ما می گردد و یا ورزشی ها در شورای شهر صاحب کرسی می شوند و آنگاه مطمئنا تیم شهرداری احیاء می شود.
در مرور خاطرات در ته قلک به فوتبال سال 66 نظری انداختم. همان سالی که شهرداری با نام صنعت نفت در رقابت های لیگ دسته دوم قهرمان شد و به دسته اول صعود کرد. برای این تیم که امروز به آسانی هر چه تمام چوب حراج بر سرش زدند چه خون دل ها که خورده نشده است و چه زحماتی که کشیده نشده است. در همان سال مرد بزرگ و عاشقی چون حسین غفاری مربی تیم بود. شاعر بلند آوازه دربار آقا حسین بن علی (ع) در آن سال هدایت تیم صنعت نفت را بر عهده داشت. این تیم حاصل زحمات چهل ساله عاشقانی است که متاسفانه امروزی های مدعی زحمات آنها را نادیده گرفتند و به زور این تیم را از مجموعه شهرداری جدا کردند.
همین تعارف اسدالهی که گاهی در معرض انتقاد ها قرار می گیرد زندگی خود را وقف تیم صنعت نفت و شهرداری کرده و عمر و جوانی اش را در راه آن صرف نموده است. مرد نازنین، دوست داشتنی و سالمی چون جاوید صنمی برای این تیم خون دل خورده است ، رحمان یعقوبی مگر کم برای این تیم سینه سپر نموده است و یا مرحوم علی کنعانی که صادقانه سال ها برای موفقیت تیم از هیچ کوششی مضایقه ننمود. آیا می توان باور کرد که بزرگان دیروز فوتبال صنعت نفت و شهرداری چون عادل مسنن، بهمن حسین زاده، میر نقی حسینی، میر رضاحسینی، احمد علی جعفری و ….. خم شدن قامت رعنای تیم را ببینند و افسوس نخورند و اشک از چشمانشان جاری نکنند؟
دل ما خون است از بی توجهی ها، نامردی ها، بی لیاقتی ها، و بی حرمتی هایی که در حق نماینده فوتبال اردبیل روا داشتند، دل ما خون است از دست آنهایی که در شورای شهر صاحب رای بوده و مدعی فوتبالی و ورزشی بودن داشتند ، آنهایی که می گفتند برای حفاظت از تیر دروازه در میدان شاهین تا صبح کشیک داده اند و آنهایی که در مقطعی نامزد انتخابات هیات فوتبال می شدند، آیا امید و عشق فوتبالی های اردبیل از این خودی ها بیشتر ضربه خورده است؟ اگر آنها رای مثبت به پروژه راحت کردن شورا از شر تیم شهرداری نمی دادند و از حقانیت این تیم دفاع می کردند آیا این بلا نصیب فوتبال اردبیل می شد؟
مرور قلک خاطرات فوتبال منطقه ما را بر آن داشت که به مردان بزرگی که در تاریخ ورزش این دیار به فوتبال در عمل و نه در حرف و شعار خدمت کرده اند درود بفرستیم و در مقابل یاد و نام آنها سر تعظیم فرود آوریم و برای آنهایی که نماینده فوتبال اردبیل را وسیله ای برای تسویه حساب های سیاسی و شخصی قرار دادند از خداوند بزرگ پیدا کردن فرصت کافی برای جبران خطا ها را خواستار شویم.
قلک خاطرات ما سرشار از خاطرات خوش فوتبالی است و از این که امسال منتخبین خودمان در شورای شهر گوشه ای از آن را به اتفاقات بد و سیاه فوتبال اختصاص دادند متاسفیم. آنهایی که در شورای شهر با بالا بردن دست، رای به عدم حمایت از تیم فوتبال دادند و حرمت تیم را که حاصل سال ها زحمات جوانان صادق این دیار بود شکستند.، فردای قیامت در پیشگاه پروردگار در این ارتباط باید پاسخگو باشند چرا که تماشاگران و جوانان اردبیلی در آن عرصه از حق خود نخواهند گذشت.




چشم های ما روشن، مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان برگزار می شود

ایرنا در خبری به نقل از مدیر کل ورزش و جوانان استان از برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان در آینده خبر داد.
از این که بعد از 17 ماه بلاتکلیفی ، کشمکش و سردرگمی بالاخره تعیین تکلیف هیات فوتبال استان اردبیل در دستورکار اداره کل ورزش و جوانان و فدراسیون قرار گرفته است جای خوشحالی دارد. مسلما به دلیل سپری شدن مهلت قانونی باید ثبت نام کاندیداهای دوباره انجام بپذیرد و مراحل قانونی بر اساس اساسنامه موجود تا مرحله تشکیل مجمع با نظارت دقیق مسؤولین مربوطه پیش برود تا در روند برگزاری مجمع انتخاباتی هیچ حرف و حدیثی بر جای نماند.
وقتی در هفته گذشته خبر امضای حکم رئیس هیات فوتبال شهرستان گرمی در فضای مجازی منتشر شد تغییر موضع هیات استان و صدور حکم برای مسؤول یک شهرستان جای تعجب داشت، چرا که مدت هاست بلاتکلیفی فوتبال برخی شهرستان ها و به توافق نرسیدن اداره های ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان کمر این ورزش را در استان شکسته است ولی وقتی بوی انتخابات به مشام برسد خیلی از ناشدنی ها را می توان شدنی کرد و هیچ شکی نیست که روال صدور حکم برای شهرستانهایی که رئیس هیات فوتبال ندارند تا زمان برگزاری مجمع ادامه پیدا خواهد کرد.
فوتبال شهرستان ها را در امان خدا رها کرده ایم و اینک که وقت مهره چینی و اما و اگر است آقایان تازه به یادشان افتاده است که باید شهرستان ها نیز دارای رئیس هیات باشند. کافی است که انسان این قضایا را ببیند و بر مفهوم کامل خدمت بی منت به فوتبال پی ببرد .
امید آن می رود مسؤولین فدراسیون و دست اندرکاران مجامع انتخاباتی هیات های ورزشی برای مجمع اردبیل نظارت بیشتری داشته و وقت کافی صرف آن نمایند. جریاناتی که در سه سال اخیر در فوتبال ار دبیل رخ داده است امکان بروز هرگونه شک و تردید در روند انتخابات را موجب می شود .ولی وقتی از سوی مسؤولین نظارت کافی و دقت وافی انجام شود درصد احتمالات به صفر نزدیک می شود.
امیدواریم انتخاباتی پرشور، بدون حاشیه و به دور از هرگونه دخالت ها و جانبداری ها انجام بپذیرد و آن کسی که بتواند در کمال صداقت و راستی، برنامه جامعی برای اداره فوتبال و مدیریت بر آن ارائه نماید در مسند فرماندهی فوتبال اردبیل جلوس بکند.
یکی دیگر از مهم ترین مسایلی که در جریان تشکیل مجمع باید مورد توجه قرار بگیرد انتخاب واجدین شرایطی است که باید در روز رای گیری بر صندلی مجمع تکیه بزنند. مسؤولین مجمع انتخاباتی هیات های استانی در این رابطه باید با دقت و وسواس بیشتری عمل کنند و با تمام قدرت از حضور افرادی که بر اساس اساسنامه شرایط لازم را نداشته باشند ممانعت نمایند. از آن جایی که هیات فوتبال استان با توجه به شرایط حاکم بر آن ، خود برگزار کننده مجمع می باشد برای جلوگیری از هر گونه اعمال نظر و مهره چینی ضرورت نظارت بیشتر بر این مقوله احساس می شود.
این که آقایان مسؤول چه در فدراسیون و چه در ادره کل ورزش و جوانان در مورد تعیین تکلیف هیات فو.تبال استان به توافق رسیده اند خبری بسیار خوشحال کننده و امید بخش است. امید می رود هر کسی که در یک مسیر قانونی با رای اعتماد مجمع برای چهار سال آینده مسؤولیت هیات فوتبال استان را بر عهده بگیرد از همان ر وز اول شروع به کار، عمل به قانون و بند بند اساسنامه را مورد توجه جدی قرار بدهد.
بعد از گذشت پنج سال تاکنون دعوای این که مثلا انتخاب دبیر هیات فوتبال استان قانونی بوده است یا غیر قانونی حل نشده است. این که هیات رئیسه وجود خارجی دارد یا نه و اگر هست روند انتخابش چگونه بوده است و این که آیا مجمع سالیانه هیات به طور مرتب و منظم برگزار شده و بودجه سالیانه آن در مجمع به تصویب رسیده است یا نههمچنان جای بحث دارند.
عمل نکردن به قانون و در برخی موارد خودسرانه تصمیم گرفتن می تواند عواقب ناخوشایندی را به دنبال داشته باشدکه کاستن از میزان اعتماد مردم و جامعه نسبت به مسؤولین یکی از آن عواقب می تواند به شمار آید.
اگر رئیس منتخب مجمع فارغ از اینکه چه کسی باشد و به کدام گروه و دسته و باندی وابسته باشد بتواند از روزهای آغازین مسؤولیت عمل به قانون را در سرلوحه کارهای خود قرار بدهد، می تواند برای آینده فوتبال این منطقه مثمر ثمر باشد.
به هر حال با ثبت نام مجدد از کاندیداها و داوطلبان و عاشقان خدمت به فوتبال استان، در روزهای آینده جو خاصی می تواند بر آسمان فوتبال منطقه حاکم شود. حرف و سخن های فراوان و اظهار نظرها و پیش بینی ها و در روزهای منتهی به برگزاری انتخابات رایزنی ها و رای جمع کردن ها همه و همه می تواند حرارتی خاص در زمستان سرد اردبیل به فضای فوتبال ما ببخشد ولی همانطوری که در بالا اشاره شد امیدواریم همه این حرکت ها در چارچوب قانون و مقررات انجام بپذیرد و مسؤولان مربوطه از هرگونه سوءاستفاده احتمالی و بهره برداری دست اندرکاران مجمع به نفع هر یک از کاندید اها جلوگیری نمایند.




نگاهی بر بیانیه جدید مجید حیدری

مدیر عامل باشگاه آبی پوشان تهران بار دیگر بیانیه ای صادر کرد و با متهم کردن زمین وزمان این بار صراحتا به ناتوانی در تامین منابع مالی تاکید کرد.
در حالی که تیم های حاضر در لیگ دسته دو برای حضوری قدرتمندانه در ادامه رقابت ها یارگیری کرده و تمرینات خود را اغاز نموده اند، نماینده استان اندر خم یک کوچه در انتظار محبت مدیرعامل خودساخته ،شورای شهر، شهردار و اداره کل ورزش و جوانان می باشد.
باید به حال فوتبال اردبیل و اصلا این استان تاسف خورد که مسؤولین قدرقدرت، توانا، لایق و کاردان آنها در شورای شهر ، شهرداری و اداره کل ورزش و جوانان و کمیته به اصطلاح تشخیص اهلیت بساطی را فراهم کردند که امروز یک فرد غیر بومی بتواند با صدور بیانیه های مختلف و مالک خواندن خود، تیشه به ریشه فوتبال اردبیل بزند و با نابود کردن یکی از مهم ترین سرمایه های ورزش منطقه به ریش من و شما ها بخندد و آنگاه از خدمت بی منت به فوتبال اردبیل سخن براند.
مدیر عامل خود ساخته که تیم را دعوت به حضور در تمرینات می کند به مانند تماشاگر در کنار تشک می ماند که فریاد “لنگش کن” سر می دهد. در تهران نشسته است و از راه دور با صدور بیانیه برای تیم نسخه پیچی می کند. مرد مؤمن شما که سرمربی را برکنار کردید و همین چند روز پیش مدعی شدید با نوازی قرارداد امضاء کرده و 30 درصد از مبلغ قراردادش را پرداخت کرده اید پس سرمربی شما کجاست؟ می خواهی با دعوت از ریش سفیدان محلات شش گانه به استقبالش برویم تا افتخار حضور در اردبیل را بدهند؟به خدا دیگر بس کنید و نخواهید با صدور بیانیه و حرف زدن بیش از این تماشاگران و فوتبال اردبیل را سر کار بگذارید.
خدا را سپاسگزاریم که در آخرین بیانیه حرف حسابی را بیان شده و حیدری گفته است که منابع مالی تامین نشده است و این بیان در رابطه وی با فوتبال اردبیل یک گام به جلو به حساب می آید.چرا که از حیدری فایل صوتی شنیده ایم که چند روز پیش مدعی بود بازیکنان به باشگاه نیامدند تا پولشان را بگیرند یعنی آن موقع منابع مالی بود و امروز به یکباره از دست رفته است؟
باز چون گذشته در بیانیه کسانی تهدید به افشاگری شده اند. راست و مردانه بیایید آنچه در دل دارید بازگو کرده و با کلمات بازی نکنید. اگر من نویسنده این سطور و یا دیگران ضربه مهلکی به تیم وارد کرده اند رودربایستی را کنار بگذارید و بدون ترس و واهمه بگویید و به این بازی ها پایان بدهید.
در بیانیه آمده است که عده ای اصناف محترم را تحریک می کنند. حتما زمینه تحریک اصناف فراهم بوده است که به قولی این کار انجام پذیرفته است. اگر زمینه تحریک از بین برود و هر روز زمینه ای جدید ایجاد نشود فردی جرئت تحریک اصناف را نخواهد داشت.
در بخش دیگری از بیانیه یک حقیقت دیگر بیان شده است . “این تیم متعلق به شخص نبوده و سرمایه گران بهای استان اردبیل است.” در مقطع کنونی بهترین خدمت و اقدام بازگرداندن سرمایه مردم به خود مردم است . تیم را به حال خود رها کنید تا آن موقع مردم نسبت به نجاتش فکر کنند. اگر واقعا حیدری به این گفته خود ایمان دارد همین امروز باید بیانیه دیگری صادر کرده و ادعای مالکیت بر تیم را فر اموش شده تلقی نماید و خیال خود و همه را راحت بکند.
اما در این بیانیه کسانی که مدیر عامل را در سیبل انتقادات قرار بدهند نیز مورد تهدید قرار گرفته اند. فقط حیدری در به وجود آمدن این شرایط مقصر نیست، مقصر اولیه کسانی هستند که کار خود در شورا را فقط در کم کردن شر تیم فوتبال خلاصه نمودند، مقصر آنهایی هستند که حیدری را به فوتبال اردبیل معرفی کردند، مقصر افرادی هستند که قبل از آخرین جلسه کمیته تشخیص اهلیت با حیدری جلسه تشکیل دادند و در آنجا بدون اطلاع دیگران بریدند و دوختند و مقصر کسانی هستند که در کمیته تشخیص اهلیت تحت تاثیر اوضاع و جو حاکم به حیدری رای دادند(متاسفانه نگارنده این سطور نیز جزء یکی از آن روسیاه هاست) و در نهایت مقصر کسی است که با حرف های قلمبه و سلمبه و ادعاهای آنچنانی آمد و تیم را تحویل گرفت و آن را به خاک سیاه نشاند.
حالا حیدری که از پرداخت حق و حقوق بازیکنان و دیگران مستاصل شده انگشت اتهام و تهدید را به سوی دیگران دراز می کند. بهترین کار در موقعیت فعلی افشاگری است به شرطی که از همان روز اول استارت خوردن تشویق وی در اردبیل مسایل به اطلاع عموم رسانده شود.
و در نهایت باید گفت که حتما این سفارش و نصیحت آقای حیدری مبنی بر مواظب بودن از مطالب پوچ و تهی غریبه ها با ادبیات فارسی را به کار خواهیم بست. شناخت و دفاع جانانه حیدری از دستور زبان فارسی ستودنی است. این که حیدری تا چه مقطعی و در چه رشته ای تحصیل کرده است اطلاعی نداریم ولی علاقه و سفارش چندین باره وی در ارتباط با پاسداشت دستور زبان ادبیات فارسی را می ستاییم و به آن احترام می گذاریم.




شکست عقاب سبلان و اقدام بحث برانگیز سرمربی تیم

تیم والیبال عقاب سبلان در اولین هفته از دور برگشت رقابت های لیگ دسته یک، شکست دیگری را در اردبیل متحمل شد.
این مسابقه در ورزشگاه زیابای شش هزارنفری رضازاده و در میان تشویق بی امان تماشاگران اردبیلی برگزار شد. علی رغم اعلام مسرولین تیم مبنی بر به خدمت گرفتن سه بازیکن جدید، این دیدار نیز چنگی به دل نزد و عقاب سبلان در دام تیم میهمان گرفتار شد و نتیجه بازی را واگذار نمود.
جدای از شکست و برطرف نشدن ضعف های آشکار تیم از جمله توپ گیری ضعیف آن، حرکت سرمربی تیم در ست چهارم مبنی بر بیرون کشیدن تیم در جریان بازی در اعتراض به داوری سؤال بر انگیز بود.
این گونه حرکات در ورزش و دنیای حرفه ای ، محلی از اعراب ندارد. روش های منسوخ و فراموش شده ای هستند که عمل به آن حتی برای چند ثانیه نیز نمی تواند مورد قبول قرار بگیرد.
وقتی یزدان پناه در ست چهارم و در حالی که نتیجه 11 بر 7 به نفع همدانی ها بود، تیم را بیرون کشید به یاد بازی ها و جریان های حاکم بر ورزش در سی چهل سال گذشته افتادم که معمولا وقوع چنین اتفاقاتی امری عادی محسوب می شد. ولی آیا امروز در جریان برگزاری لیگ دسته یک باشگاه ها که مدعی حرفه ای بودن آن نیز هستیم، دست به دامن روش های چهل سال قبل زدن می تواند امری پسندیده باشد؟
لیگ حرفه ای مقررات و آیین نامه ها و قوانین خاص خودش را دارد. اقدام به عملی که می تواند در صورت گزارش داوران و نماینده فدراسیون جریمه سنگینی برای تیم به دنبال داشته باشد با چه هدفی صورت پذیرفت؟
برد و باخت در ورزش امری طبیعی و مرسوم است. به جای ایجاد اختلال در روند مسابقه بیاییم نقاط ضعف تیم را شناسایی کنیم و برای برطرف کردن آنها با برنامه اقدام کرده و تیمی شایسته را در میدان رقابت ها داشته باشیم. تیمی که خوب بازی کند و حریف را سردرگم کرده، پیروزی را در آغوش بکشد ، دیگر نیازی به تکرار رفتارهای قدیمی و غیر قابل قبول نخواهد داشت.




بیانیه بهراد بهترین اقدام مسؤولین باشگاه

بیانیه باشگاه بهراد اردبیل حاوی نکات ظریف و نشانی از درایت و واقع بینی مسؤولین آن تیم می باشد.
بعد از دو پیروزی و یک تساوی که در سه هفته اول شروع رقابت های لیگ دسته اول فوتسال به دست آمد در اطراف این تیم برخی حرکت ها انجام پذیرفت که اگر توسط دست اندرکاران بهراد از این برخوردها و اظهارنظرها به نحوی جلوگیر ی نمی شد می توانست در ادامه راه برای این تیم دردسرساز شود. همانطوریکه در بیانیه باشگاه آمده است این تیم فعلا در اول راه است و کاری انجام نپزیرفته است. حرف ها و اقداماتی که می تواند غرور و خود پرستی و دست کم گرفتن حریفان را به دنبال داشته باشد نباید بر زبان ها جاری شود و این همان بحثی است که این باشگاه به طور ضمنی در بیانیه خود به آن اشار ه کرده است.
اجازه بدهید بهراد گام های بعدی را محکم، مقتدرانه و با اطمینان بیشتر بردارد مسلما فرصت برای تجلیل و جشن گرفتن صعود فراهم خواهد شد.این که دستپاچه شویم و با دو پیروزی و یک تساوی حرف هایی بزنیم که امکان تاثیر گزاری منفی در روند تیم داشته باشدکاری پسندیده و در راستای حمایت از این تیم نمی تواند باشد
حمایت کرد ن در این مقطع راه ها و روش های مختلف دارد که امیدواریم دوستداران فوتسال و مسؤولین استان از این امر کوتاهی نکنند. این تیم شخصیت لازم برای حضور در رده های بالای جدول رده بندی را دارد و می تواند در ورزش استان تاریخ ساز شود به شرطی که آقایان اجازه بدهند و با برخی حرکت ها که انشااله از سر دلسوزی است غرور خانمانسوز دامن این تیم را نگیرد .
دیداری که بهراد باید فردا در شیراز برگزار بکند دیداری حساس می باشد که کسب سه امتیاز آن می تواند بهراد را از یک حاشیه امنیت مناسب برخوردار نماید.آرزوی همه علاقه مندان به ورزش و فوتسال استان پیروزی بهراد در شیراز است و امیدواریم در سایه رهبری مناسب کادر فنی و تلاش شش دانگ و جانانه تک تک باریکنان این امر را مححق سازد و فردا شب بهراد با دستی پر، شهر سعدی و حافط را ترک نماید.