1

فوتبال اردبیل و ضرب‌المثل هر دم از این باغ بری می‌رسد

در نیمه اول مردادماه سال جاری، در جریان رقابت‌های به‌اصطلاح لیگ برتر فوتبال استان، دیدار دو تیم میعاد مغان و هیئت فوتبال گرمی در پارس‌آباد به دلیل رفتار غیرورزشی مدیرعامل میعاد نیمه‌تمام ماند.

این روزها شنیده می‌شود بعد از گذشت نزدیک به سه ماه، هیئت فوتبال برای تعیین تکلیف آن دیدار اراده کرده و گویا حکم به تجدید آن، این‌بار در گرمی داده‌است.

قدیمی‌ها ضرب‌المثلی جالب توجهی دارند. گفته‌اند: هر دم ازین باغ بری می‌رسد، تازه‌تر از تازه‌تری می‌رسد.

با این ضرب‌المثل می‌توان به فوتبال استان اردبیل سری زد و گوشه‌هایی از اتفاقات رخداده در آن را خلاصه‌وار برشمرد و به آن ها نظر انداخت.

البته بارها به مسایل مختلفی که فوتبال ما با آن دست به گریبان است ، اشاره شده اما حرف‌های دلسوزان فوتبال جدی گرفته نمی‌شود و مسلماً این‌بار نیز چون خیلی از دفعات قبل، سوال‌ها بی‌جواب می‌مانند.

باید بپذیریم که فوتبال استان روزهای خوبی را سپری نمی‌کند. در روزهایی که در فوتبال، دل به کمیت‌ها بسته شود، کیفیت فدای کمیت می‌گردد. و در این حالت، امیدواری برای درمان دردهای این رشته پرطرف‌دار، سرابی بیش نخواهد بود.

وقتی یک پروژه و اقدامی در چارچوب قانون و مقررات خاص صورت نگیرد و صرفاً انجام کار و به پایان رساندن آن برای رفع تکلیف، موردنظر باشد، حاکمیت حواشی در اطراف آن امری طبیعی خواهد بود.

وقتی تعیین تکلیف یک مسابقه نیمه‌تمام در لیگ به‌اصطلاح برتر استان، سه ماه طول بکشد وقوع اتفاقاتی نظیر آنچه جمعه گذشته در دیدار دو تیم خلخال و گرمی رخ داد و کار برخی از بازیکنان به بیمارستان کشید، قابل پیش‌بینی است.

زمانی‌که همه امور مربوط به فوتبال استان با محوریت یک شخص انجام پذیرد، مسلم است که کارها در مرحله‌ای لنگ می‌شوند و اتفاقات ناگوار رخ می‌دهد.

فوتبالی که در رده بزرگسالان، رقابت‌هایش در یک سطح و فقط با عنوان لیگ برتر برگزار شود و رقابت‌های دسته یک و دسته دو و سقوط و صعود تیم‌ها بی‌معنی باشد آیا می‌توان انتظار بیشتری داشت؟

کافی است به درگیری روی‌داده در خلخال دقت شود. هر دو تیم یادشده، سال گذشته در مسابقات حضور نداشتند و چون امسال می‌خواستند باشند به‌راحتی اجازه حضور در رقابت‌های به‌اصطلاح لیگ برتر را می‌گیرند و چون در حضور و یا رفتن و ماندن تیم‌ها قانون وجود ندارد، نیمه‌تمام ماندن مسابقه و یا زد و خورد منجر به آسیب در آن بحث غیرمنتظره‌ای نمی‌تواند باشد.

به‌هرحال برای دوستداران فوتبال مطرح است که رای به تجدید دیدار میعاد مغان و گرمی آن هم در شهر گرمی حاصل دست‌پخت کدام کمیته انضباطی و با استناد به کدام بند و ماده آیین‌نامه انضباطی است.

بر اساس قانون، تجدید دیدار در مواقعی که حوادث غیرطبیعی موجب ناتمام ماندن مسابقه گردد، امکان‌پذیر است، آیا حمله به داور، متشنج کردن جو و نوازش کردن مربی رقیب در ادبیات هیئت فوتبال استان، جزء حوادث غیر مترقبه است؟

اگر این تصمیم توسط کمیته انضباطی گرفته‌شده بهتر است رئیس این کمیته معرفی گردد تا بتواند پاسخ‌گوی سوالات مطرح‌شده در این ارتباط باشد. اگر باز چون تصمیم اولیه مبنی‌بر محرومیت مدیرعامل میعاد مغان، این حکم نیز توسط کمیته مسابقات گرفته‌شده، مستندات قانونی بودن آن اعلام شود.

به‌هرحال در مورد اتفاقات روی‌داده در خلخال نیز باید منتظر تصمیمات فابریک و حساب‌شده باشیم. باید صبر کرد و دید که آیا کمیته مسابقات همچنان یکه‌تاز است و یا کمیته‌ای نیز به نام کمیته انضباطی، فعال بوده و وجود خارجی دارد.

 




بوسه یک آزاده بر دستان جانبازی سرافراز

دکتر علی نیکزاد، نائب‌رییس مجلس شورای اسلامی، در ادامه برنامه دیدار با خانواده‌های معظم شهدا و جانبازان، روز گذشته با خانواده شهیدان گران‌قدر، عظیم‌‌‌پور و همچنین جانباز سرافراز اسلام مرتضی علی شیری دیدار کرد.

حضور در بین خانواده‌های شهدا و جانبازان نعمت بزرگی بود که برای همراهان نماینده مردم اردبیل، نیر، نمین و سرعین نیز ممکن شده بود.

در منزل شهیدان عظیم‌پور، سخنان برادر جانباز و عزیز این شهدا، عظیم عظیم‌پور، فضای خاصی را در مجلس حاکم کرده بود. خاطراتی از گذشته و ذکر خیری از مردان و مسئولینی که صادقانه برای مردم، نظام و انقلاب خدمت می‌کنند.

جالب بود، اعضای خانواده کلمه‌ای برای خود و یا درخواست شخصی مطرح نکردند. از نیکزاد به‌خاطر حضور در منزل‌شان قدردانی نمودند و در انتها، داماد خانواده درخواستی کرد. وی اعتبار مورد نیاز برای تکمیل پروژه مدرسه علمیه بانوان را طرح نمود و از دکتر نیکزاد خواست که برای رفع این نیاز اقدام نماید.

نماینده وقتی در فکر خدمت باشد، قانون‌مداری و صداقت در رفتار و گفتار را در دستور کار قرار بدهد، در هر اقدام و عمل‌اش رضایت پروردگار را در نظر بگیرد و از هر گونه تظاهر، ریا و خودمحوری دوری نماید و بودن در کنار مردم و تکریم خانواده معظم شهدا و جانبازان را برای خود افتخار بزرگی بداند، خداوند او را در راه خدمت به جامعه کمک و مساعدت می‌نماید.

در همین جلسه با رایزنی که دکتر نیکزاد انجام داد و تماس‌های تلفنی که برقرار نمود، مشکل اعتباری مدرسه علمی بانوان برطرف شد.

در جمعی که خدمت خانواده شهدا رسیده بودند، آزاده‌‎ای سرفراز، افتخارآفرین، استوار، اسوه مقاومت و تبلور غیرت نیز حضور داشت.

درحالی‌که همه قصد خدا حافظی وترک خانه را داشتند، غضنفر محبی با صدایی لرزان و با بغضی گرفته وقطرات اشکی در چشم گفت: خدا را شاکرم که با حضور در این مجلس امکان بوسیدن دست‌وپای جانبازی گران‌قدر از خانواده‌ای که پنج شهید تقدیم انقلاب کرده‌است را پیدا می‌کنم.

او بر دستی که افتخارش آسیب دیدن در راه مبارزه با دشمن و دفاع از انقلاب و نظام بود، بوسه زد و برای زیارت پای شهیدی زنده در روی زمین نشست و پاهای برادر شهدا را بوسید و بر همه جانبازان و خانواده شهدا ادای احترام کرد.

بوسه مردی از تبار عاشقانی که عظمت اسلام، انقلاب و وطن را در اوج مظلومیت به دنیا نشان داده‌اند بر دستان مبارک یک جانباز سرافراز، منظره‌ای دیگر داشت. درک چنین فضای معنوی یک موهبت الهی است و باید خدا را شاکر و سپاس‌گزار باشیم که بودن در یک چنین فضای معنوی و مقدس را نیز نصیب ما کرده بود.




نظارت بر فوتبال

یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که ورزش ما در سطح کشور با آن دست به گریبان می‌باشد، بحث نظارت و کنترل است. هر مجموعه‌ای برای این‌که بتواند در رسیدن به اهداف سازمانی موفق عمل کند جز گردن نهادن به قانون و اجرای درست مقررات و نظارت مدام و تاثیرگذار دستگاه‌های نظارتی بر آن راه و چاره‌ای دیگر نداشته و نخواهد داشت. وقتی عملکرد مجموعه عریض و طویل ورزش در کنترل کامل باشد امکان هر گونه اخلال و رفتارهای خودسرانه و منفعت‌طلبانه و منفعلانه در آن وجود نخواهد داشت.
تجربه نشان داده‌است در هر مقطعی که بخش نظارت در ورزش و هیئت‌های ورزشی مورد توجه قرار گرفته‌است نقاط قوت و قدرت، ریز و درشت، تاریک و روشن عملکردها، تفاوت بین ادعاها و عمل‌ها و تشخیص خدمت‌گزار از مانور دهنده به‌راحتی قابل تشخیص است.
انتظار می‌رود برای تحقق آرزوهای ورزشی و تطبیق واقعیت‌ها با ادعاها، بخش نظارتی اداره‌کل ورزش و جوانان استان باید فعالانه برخورد کرده و هرگونه کاستی و انحراف از مسیر قانونی را به مسئولین مربوطه گزارش و تا نتیجه آن را پیگیری نماید.
در میان هیئت‌های ورزشی، هیئت فوتبال به دلیل ساختاری که اساسنامه برایش تعریف کرده‌است در بحث نظارت از موقعیتی متفاوت‌تر از دیگر هیئت‌های ورزشی برخوردار می‌باشد.
وقتی مواردی برخلاف قانون و مغایر با
اساسنامه اتفاق می‌افتد و زمانی‌که انتصاب افراد در مجموعه از جمله هیأت‌رئیسه، بدون پشت سر گذاشتن شرایط تاکید شده در اساسنامه صورت می‌گیرد، وقتی رسیدگی به تخلفات انجام پذیرفته در یک بازی بیش‌از سه ماه طول می‌کشد، کدام ارگان و بخشی باید کار نظارتی را انجام داده و از تکرار موارد یاد شده ممانعت کند؟
راستی نقش اداره‌کل ورزش و جوانان دراین‌میان چه می‌تواند باشد؟ آیا از قدرت و اختیاراتی برخوردار هست که به هیئت فوتبال بگوید به چه دلیلی به اعتراض انجام‌یافته در هفته اول دور رفت مسابقات تاکنون رسیدگی نشده و اعلام نتیجه نگردیده‌است؟
آیا باید مجموعه اداره‌کل بنشیند و تماشا کند تا مسابقات به‌اصطلاح لیگ برتر به پایان برسد و سپس با در نظر گرفتن شرایط جدول، نتایج اعتراض‌ها و تخلفات داده شود؟
موارد ذکر شده گوشه هایی از واقعیت‌های موجود در فوتبال استان ما می‌باشد. راه موفق بودن و سری در میان سرها درآوردن خوب حرف زدن و قشنگ شعار دادن نیست. راه موفق بودن به کار بستن اصول و تمکین از مقررات و پذیرفتن اصل شایسته‌سالاری و سپردن کار به دست کاردان و طرد و رفع آویزان ها از ارزش می‌باشد.




انتصاب دکتر سلیمی به سرپرستی دانشگاه آزاد اسلامی استان و واحد اردبیل

دکتر فرشید سلیمی با حکم دکتر طهرانچی، به‌عنوان سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی استان و واحد اردبیل منصوب شد.

دکتر سلیمی سابقه ریاست بر واحد اردبیل و منطقه 19 دانشگاه آزاد اسلامی را در کارنامه خود دارد.

واحد اردبیل در زمان ریاست سلیمی، روزها و ایام پرفروغی داشت. اقدامات وی در جهت فعالیت‌های عمرانی و آموزشی و توسعه دانشگاه و تبدیل آن به مرکز آموزشی پرقدرت در استان در خاطر همه علاقه‌مندان به فرهنگ استان به یادگار مانده‌است.

احداث و به مرحله بهره‌برداری رساندن بیمارستان امام رضا(ع)، احداث دانشکده فنی، احداث مرکز سرعین، احداث کارگاه‌های آموزشی در ساختمان شاهد، تکمیل فاز دوم تربیت‌بدنی و سالن بدن‌سازی، نمونه‌ای از خدمات دکتر فرشید سلیمی در زمان مسئولیت قبلی می‌باشد.

یکی از ویژگی‌های مدیریتی دکتر سلیمی توجه وی به تولید علم و تشویق و ترغیب اعضای هیأت علمی برای فعالیت‌های آموزشی و علمی است.

واحد اردبیل در زمان مدیریت وی بود که در سطح کشور و در بین کلیه واحدهای دانشگاه اسلامی از نظر تعداد مقالات ISA مقام اول رسید.

انتظار می‌رود در دوره جدید مدیریت وی، این مجموعه بزرگ آموزشی به جایگاه اصلی خود دست پیدا کند. در یک مرکز علمی در اولویت قرار گرفتن درآمدزایی و نگاه به همه مسائل از پشت عینک کسب درآمد، می‌تواند یک مرکز آموزش عالی را از مسیر وظیفه اصلی خود خارج نماید.

دانشگاه آزاد اسلامی به‌عنوان یک مرکز آموزش عالی بار دیگر باید در سطح دانشگاه‌های استان بدرخشد و در صحنه علمی و اجتماعی و آموزشی استان و کشور نقش‌آفرینی نماید.

دانشگاه آزاد اسلامی در احداث بیمارستان امام رضا(ع)، رسالت خویش در قبال جامعه و مردم همیشه قهرمان و ولایی استان را انجام داده‌است و در این راه نقش دکتر فرشید سلیمی علی‌رغم کمبودهای منابع مالی نقشی ستودنی بوده است.

پاک‌دستی، برنامه‌ریزی اصولی، تلاش برای برقراری عدالت، رفع تبعیض، حمایت از کارکنان زحمت‌کش و حفظ حرمت مجموعه واحدهای استان از ویژگی‌های مدیریتی دکتر سلیمی بشمار می‌رود.

همه کسانی که علاقه‌مند به سربلندی و سرافرازی دانشگاه آزاد اسلامی هستند به مدیریت جدید برای آغاز دوباره حیات آن امیدوارند. بدون شک دکتر سلیمی با بسیج امکانات و به‌کارگیری نیروهای صادق و متعهد برای واحدی که موجودیت آن حاصل تلاش‌ها و زحمات جمعی عاشق خدمت به فرهنگ و علم و منطقه بوده‌اند از هیچ کوششی کوتاهی نخواهد کرد.

برای دکتر فرشید سلیمی از درگاه احدیت آرزوی موفقیت می‌کنیم و برای مسئولین قبلی این واحد خسته نباشید، می‌گوییم.




از عدم حضور مدیرکل تا تهدید به استعفای رییس هیئت فوتبال سرعین

در فضای مجازی، روابط‌عمومی هیئت فوتبال استان از برگزاری جلسه هم‌اندیشی این هیئت با حضور رؤسای هیئت فوتبال شهرستان‌ها و مدیران باشگاه‌های لیگ به‌اصطلاح برتر و کمیته‌های هیئت خبر داده‌است.

در ارتباط با این جلسه یادآوری چند نکته خالی از لطف نمی‌تواند باشد.

عدم حضور مدیر کل

بنر نصب‌شده در محل، خبر از حضور مدیرکل ورزش و جوانان در جلسه را می‌داد که گویا این امر صورت نگرفته‌است. مدیرکل حتما به دلیل تراکم کاری و یا مأوریت تهران و یا به هر دلیل و علت دیگری در این جلسه مهم و سرنوشت‌ساز برای فوتبال اردبیل حاضر نشده‌است!!

مدیر کل در دیدار رئیس فدراسیون همگانی با شهردار اردبیل نیز غایب بود. امیدواریم مأموریت‌های مکرر وی در تهران برای ورزش اردبیل نتایج پرخیر و برکتی به‌همراه داشته باشد و اثرات این رفت‌وآمدها در بهبود اوضاع ورزش و افزایش امکانات و درمان مشکلات مؤثر واقع شود. ان‌شاءالله.

هیئت‌رئیسه

رکن اصلی تصمیم‌گیری در هیئت فوتبال بر اساس اساسنامه، هیئت‌رئیسه می‌باشد. آیا در جلسه یادشده همه اعضای هیئت‌رئیسه حضور داشتند؟ حداقل چهره یکی از اعضای هیئت‌رئیسه یعنی نائب‌رئیس برای برخی‌ها شناخته‌شده است. آیا در جلسه‌ای که عنوان مهمی چون هم‌اندیشی را با خود یدک می‌کشد، غیبت نایب‌رئیس و یا برخی از اعضای هیئت‌رئیسه جای سؤال نمی‌تواند داشته باشد؟

چهره‌های جدید

از رؤسای جدیدی که در آستانه برگزاری مجمع انتخاباتی هیئت فوتبال برای شهرستان‌ها انتخاب‌شده‌اند در این جلسه رونمایی شده است. خلاصه وقتی اساسنامه دست برخی از مسئولین را در چینش مهره‌ها و به‌کارگیری نیروهای خودی و حرف گوش‌کن باز می‌گذارد تغییر و تحول در رؤسای هیئت‌های شهرستانی امری طبیعی است. مسلماً همین اقدامات ادامه حکومت در هیئت‌های ورزشی را بدون توجه به عملکردها فراهم می‌کند.

مفهوم محرومیت

به ‌نظر می‌رسد که هیئت فوتبال استان اردبیل برای خود فلسفه خاصی دارد و اقدامات و رفتارش فقط در چارچوب برداشت‌ها و تصمیم‌های فردی جای می‌گیرد.

محرومیت از فعالیت‌های فوتبالی در ادبیات این هیئت مفهوم خاص خود را دارد و می‌تواند برای جلب رضایت محرومین، اخذ رأی مجمع، برخورداری از حمایت‌های آتشین، حمله به منتقدین و در مواقع لزوم تهدید آن‌ها و یا نادیده‌گرفتن قوانین در قبال پشتیبانی‌ها، قانون دستاویزی برای رسیدن به اهداف قرار گیرد.آیا جلسه هم‌اندیشی فوتبال و حضور در آن، یک فعالیت فوتبالی‌است و یا عنوان دیگری برای آن می‌توان اطلاق کرد؟

تصمیمات متخذه

معمولاً هر نشست و جلسه باید با یک سری خروجی و مصوبه و تنظیم صورت‌جلسه برای پیگیری مصوبات همراه باشد. اهم تصمیمات اتخاذشده در این نشست چرا اطلاع‌رسانی نمی‌شود؟ افکار عمومی حق دارد، بداند که جلسه مجموعه مدیریتی فوتبال استان برای بهبود وضعیت این رشته پرطرف‌دار چه تصمیماتی گرفته و چه نسخه‌ای پیچیده‌است؟ آیا یک نشست دورهمی و صرف یک وعده نهار و پخش خبر جلسه در فضای مجازی و یا اخبار سیمای مرکز اردبیل، کافی‌ است؟ آیا درد فوتبال و دوای آن پخش خبر یک نشست در اخبار استانی و مانور دادن در اطراف آن می‌باشد؟

تهدید به استعفا

رضا آستانه برای ورزشی‌های استان چهره شناخته‌شده‌ای است. کمک‌ها و مساعدت‌های وی برای فوتبال بر کسی پوشیده نیست. در سال‌های اخیر تلاش وی برای برپایی اردوی آمادگی تیم‌های لیگ برتری و دسته یکی در سرعین، ستودنی می‌باشد. او که ریاست هیئت فوتبال شهر سرعین را برعهده دارد در این جلسه مواردی را یادآوری شده که گویا مطابق با میل و ذائقه رییس جلسه نبوده است. چهره‌های جدید تکیه زده بر صندلی مدیریت هیئت فوتبال شهرستان‌ها بر تعریف و تمجیدها و عملکردهای مطلوب و مثال‌زدنی و درعین‌حال بی‌نظیر و تکرار نشدنی تأکید داشته‌اند و دراین‌میان بیان واقعیت‌های فوتبال استان توسط حاج رضا به دل ننشسته تا جایی‌که وی مجبور به ترک جلسه شده‌است. به روایتی وی قبل‌از ترک جلسه در قبال برخی از حرف‌ها و اتهامات گفته که استعفا می‌دهم تا خیال برخی‌ها راحت و آسوده شود.

ماجرای شهرداری

بحث تیم شهرداری و سقوط آن از دسته یک به رقابت‌های استانی برای برخی‌ها وسیله‌ای برای اتهام زدن و پنهان کردن کوتاهی‌ها و بی‌توجهی‌های خود می‌شود. سقوط شهرداری به دسته دو تا استانی، در زمان حکومت چه کسانی بر فوتبال استان صورت گرفته‌است؟

امضای یک صورت‌جلسه مبنی‌بر تعیین اهلیت متقاضیان خرید امتیاز تیم دسته‌دومی شهرداری گناه نابخشودنی و عامل سقوط تلقی می‌شود ولی پذیرفتن مدیریت تیم و رها کردن آن در کوران رقابت‌ها و آماده نمودن زمینه سقوط از دسته دو به سه و از سه به استانی هیچ تقصیری را متوجه افراد و نهادها نمی‌کند؟ ایجاد حاشیه برای تیمی که در دسته یک برای بقا می‌جنگد گویا کاری درست و اصولی بوده‌است. دعوا برسر صندلی جایگاه و جلوگیری از ورود رایگان تماشاگران و یا محرومیت مدیر باشگاه توسط فدراسیون، کارهای اصولی و قابل‌قبول تلقی می‌شود. رضا آستانه از تیم شهرداری کم حمایت کرده که در آن جلسه به‌عنوان یکی از عوامل سقوط آن معرفی می‌شود؟

صداقت و آرامش

فوتبال اردبیل برای نجات از وضعیت نامطلوبی که با آن دست به گریبان می‌باشد، نیاز به صداقت و آرامش دارد. منتقدین فوتبال استان با هیچ‌کس اختلاف شخصی و قومی و قبیله‌ای ندارند. کسانی که دل در گروی پیشرفت فوتبال دارند باید دست کسانی را که قدمی در راه اعتلای آن برمی‌دارند به‌گرمی بفشارند. با مردم و فوتبالی‌ها صادق باشند و با کاستن از حاشیه‌ها به متن بیفزایند.

علاقه‌مندان به فوتبال با نام‌ها و این‌که چه کسانی در اداره امور فوتبال صاحب نقش هستند، کاری ندارند بلکه هر اظهارنظر، گفته و نوشته‌های آن‌ها با توجه به عملکرد‌ها بوده و خواهد بود.

قهرمان جام حذفی استان با شکست در مقابل نماینده شاهرود از دور رقابت‌ها حذف شود آنگاه ما می‌خواهیم ادعا بکنیم که برترین هستیم و کارهای بزرگی انجام داده‌ایم. این‌جای کار می‌لنگد و رابطه‌ها را تیره می‌کند و بر یکپارچگی و وحدت و یکدلی خانواده فوتبال ضربه می‌زند.

فوتبال را به سمت پذیرش واقعیت‌ها رهنمون سازیم و از رفتارهای تفرقه‌آمیز خودداری کنیم. کار اصولی، اقدام زیربنایی، برخوردهای صادقانه و بیان واقعیت‌ها همیشه با موفقیت و رضایت مخاطبین همراه است. فوتبال اردبیل در حال حاضر به چنین فضایی نیاز دارد و هر کس که قدرت و توانایی برپایی آن را دارد باید دررأس مدیریت‌اش قرار بگیرد.




شبکه تخریب

در روزهایی که تغییر و تحول مدیریتی در سطح استان مورد توجه بود و مستقر شدن استاندار دولت سیزدهم، امیدها برای سامان یافتن امور در سطح منطقه را افزایش داده بود، افتتاح آزمایشی عرشه اصلی پل قدس و برقراری امکان عبور خودروها از آن، یکی از مسئولین تازه منصوب‌شده شهر اردبیل را با حجم بالای حمله در فضای مجازی مواجه نمود.

این‌که موجی بودن پل تا چه اندازه در زیر سؤال بردن زحمات دست‌اندرکاران اجرایی آن می‌تواند مؤثر باشد بحثی است که باید متخصصین امر به آن جواب‌گو باشند اما حمله جمعی از فعالان عرصه مجازی که به‌طور گسترده انجام پذیرفته و در برخی موارد بوی سازمان‌یافتگی آن احساس می‌شد آیا صرفاً درجهت اطلاع‌رسانی صورت می‌گرفت؟

انعکاس هرگونه خبر و یا شایعه در فضای مجازی به‌صورت سازمان‌یافته و گسترده، اهداف مختلفی را می‌تواند دنبال بکند. اهداف تخریبی و خصمانه از مهم‌ترین آن‌ها محسوب می شود. وقتی موضوع و یا سوژه‌ای هم‌زمان مورد توجه جمعی شناخته‌شده قرار می‌گیرد، انگیزه‌ای جز تخریب یک موضوع و یا یک فرد خاص چیز دیگری نمی‌تواند داشته باشد.

شبکه‌های اجتماعی با توجه به ویژگی‌هایی که دارند شرایط مناسبی را جهت تولید و انتشار مطالب در راستای دستیابی به اهداف فراهم می‌کنند. اقدامات تخریبی در راستای زیر سؤال بردن افتتاح آزمایشی عرشه اصلی پل قدس به‌نظر می‌رسد بیشتر در ارتباط با اقدامات شهرداری در مورد شفاف‌سازی فعالیت رسانه‌ای روابط‌عمومی آن مجموعه باشد تا بحث اطلاع‌رسانی و انجام‌ وظیفه.

اگر پل، دارای نواقص فنی باشد بیان آن از وظایف اصلی رسانه‌های شناسنامه‌دار است. می‌توان با انعکاس نظرات مردم و متخصصین امر و انتشار آن‌ها، افکار عمومی را در جریان چگونگی به سامان رسیدن عملیات احداث عرشه اصلی پل قرار داد ولی زمانی‌که از اقدامات عده ای، هدفی مبنی‌ بر متشنج کردن فضا استنباط گردد تردید برای طرح‌ریزی قبلی و تولید مطالب با هدف خارج کردن و به حاشیه راندن موفقیت‌ها و تخریب چهره‌های فعال و جهادی بیشتر و بیشتر می‌شود.

بدون‌شک تکرار یک خبر و یا شایعه در قالب‌های مختلف به باورپذیری آن کمک زیادی می‌کند. وقتی در کم‌ترین زمان ممکن پس‌از افتتاح، خبر موجی بودن آن در سطح وسیعی منتشر می‌شود و در فواصل زمانی مختلف به بحث اصلی در فضای مجازی تبدیل می‌گردد، امکان تشکیل زنجیره انتشار را به واقعیت نزدیک می‌کند و سؤالات متعددی را در اذهان و جامعه مطرح می‌نماید.

عده‌ای را اعتقاد بر این است که به‌دنبال اقدامات محمود صفری شهردار اردبیل مبنی ‌بر پایان دادن به سلطه و حکومت برخی‌ها در بحث رسانه و روابط‌عمومی شهرداری، برای تحت فشار قرار دادن و منصرف کردن وی از تصمیم گرفته‌شده، در اتاق‌های تخریب شهردار، چگونگی برخورد با افتتاح پل قدس طراحی‌شده و لحظاتی بعد از پایان مراسم، عملیات تخریب با رمز “موفقیت حتمی است” آغاز شده‌است.

در شرایطی که بعد از افتتاح پل در فضای مجازی حاکم گردید، افراد سودجو و منفعت‌طلب که به نوعی در ایجاد این فضا دخالت داشتند به دنبال هدف خود بودند. آن‌ها موجی بودن پل و انتشار گسترده خبر آن را ابزاری سودمند برای تحت فشار قرار دادن شهردار و بازگرداندن آب‌های رفته به جوی می‌پنداشتند ولی به‌نظر می‌رسد با مقاومت و اقدام به‌موقع شهردار، تیر آن‌ها به هدف نخورده و نتیجه دلخواه به دست نیامده است .

نقد سازنده وظیفه اصلی و فلسفه وجودی رسانه‌های مجوزدار فعال و شناخته‌ شده است. هیچ‌کس نمی‌تواند رسانه‌ای را به صرف بازگو کردن واقعیت‌ها، میهمان عناوین سؤال‌برانگیز بکند. نقد منصفانه عاملی برای به تحرک درآوردن مدیران جهت ارائه خدمت بیشتر به مردم و جامعه می‌باشد. همکاری و تعامل متقابل بین مسئولین و رسانه‌ها، ضامنی برای توسعه و سامان بخشیدن به ضعف‌ها و نابسامانی‌ها در سطح جامعه می‌باشد. کسانی که در هر قالب و موقعیتی، قصد برهم زدن این رابطه و مخدوش کردن آن را داشته باشند جز اهداف شخصی و منفعت‌طلبانه هدف دیگری نمی‌توانند داشته باشند. امیدواریم برای مسئولینی که با روی کار آمدن دولت جدید قبول مسئولیت کرده‌اند، فرصت کافی برای نشان‌دادن توانایی‌هایشان داده شود تا عملکردشان به‌موقع مورد نقد و بررسی قرار بگیرد. ان‌شاءالله.




شهرداری و باج‌گیران مجازی

شهرداری اردبیل این روزها به کانون توجه خیلی‌ها تبدیل‌شده است. هر فعالیت و اقدام در آن با عکس‌العمل‌هایی در فضای مجازی مواجه می‌شود. از برخی رفتارها بوی عناد، عداوت، کینه، لجاجت و مخالفت به مشام می‌رسد.

انتقاد و یادآوری کمبودها، نقص ها  و اعتراض به برخی رفتارها حق طبیعی همه شهروندان می‌باشد. املای نانوشته غلط نخواهد داشت. نمی‌توان ادعا کرد همه کارهایی که در مجموعه دستگاه‌های اجرایی استان انجام می‌پذیرد بدون ایراد می‌باشد اما چگونگی طرح مسأله و نوع مانور دادن در اطراف آن می‌تواند نیّت و هدف افراد را به نمایش بگذارد.

همین افتتاح آزمایشی عرشه اصلی پل قدسT مهر تأییدی بر این ادعا می‌باشد. ایرادهای وارده بر آن باید توسط متخصصین امر بررسی و اطلاع‌رسانی شود. اصرار افراد غیرمتخصص و زیر سؤال بردن همه زحمت‌های دست اندرکاران قبلی و فعلی شهرداری و شورا شک‌برانگیز می‌شود.

کانال‌هایی که تا دیروز بله‌قربانگوی مسئولین شهرداری بوده و به‌عنوان عنصری مؤثر در حمایت از همه اقدامات این مجموعه محسوب می‌شدند و یا افرادی که در سایه راه‌اندازی یک کانال، پرچم حمایت بی‌چون‌وچرا از شهرداری برافراشته نموده و بدون برخورداری از شرایط لازم به حقوق‌بگیر آن مجموعه تبدیل‌شده بودند،حالا به منتقد که چه عرض کنم به دشمن خونی شهرداری تبدیل شده‌اند.

این‌جای کار است که بحث دارد. اظهارنظر در ‌مورد پل قدس و دیگر پروژه‌های شهرداری حق طبیعی و مسلم متخصصین و اهالی فن می‌باشد اما یکه‌تازی و ورود تمام‌قد کسانی که گویا با حضور صفری در شهرداری مسیر برخورداری از امتیازات خاص آن‌ها مسدود شده‌است، جای تعجب خواهد داشت.

شهرداری می‌تواند در یک اقدام انقلابی و برای جمع کردن بساط تخریب و یا تعریف و تمجیدهای غیرضروری در فضای مجازی، اسامی و مشخصات کسانی را که در مقطعی از زمان از سفره گسترده شهرداری متنعم شده‌اندT اطلاع‌رسانی نماید تا سیه‌رو شود هرکه در او غش باشد.




هفت پرده از جشنواره زیبایی اسب و ورزشگاه تختی

پرده اول

در تیرماه ۱۴۰۰ برگزاری جشنواره زیبایی اسب در ورزشگاه تختی اردبیل به خبر روز در ورزش استان تبدیل شد. علاقه مندان به فوتبال و دوستداران ورزشگاه تختی به این تصمیم مسئولان اعتراض کردند. آن‌ها معتقد بودند اگر استانی می‌خواهد در زمینه جشنواره اسب و برگزاری آن فعال باشند باید قبل‌از هر چیز به فکر احداث و راه‌اندازی زمین مناسب برای آن باشند. وقتی امکاناتی نیست، چرا باید برای میزبانی یک رشته ورزشی چراغ سبز نشان بدهیم و با استفاده از امکانات دیگر رشته‌ها برای خود کارنامه و بیلان کار درست بکنیم.

عده‌ای هم برای انجام این جشنواره مصر بودند و درنهایت چون بنا به عللی مسئولین و تصمیم‌گیرندگان در مورد ورزش و اماکن ورزشی خواهان برگزاری آن بودند با ده‌ها اما و اگر و بهانه‌تراشی‌ها درنهایت ورزشگاه تختی را در اختیار هیات سوارکاری قرار دادند.

پرده دوم

از چند روز قبل‌از آغاز جشنواره، ورزشگاه در اختیار هیات سوارکاری قرار گرفت و آن‌ها نسبت‌به آماده‌سازی مجموعه برای استقبال از میهمانان، اسب ها و عوامل اجرایی اقدام کردند. نیازی به توضیح نیست، همین‌که جشنواره اسب در زمین چمن ورزشگاه برگزار شود خود می‌تواند ده‌ها سوال را مطرح نماید، هرچند باشند کسانی که مسلح به انواع سلاح‌ها برای توجیه این کار در صحنه باشند. این جشنواره از ۲۳ تا ۲۵ تیرماه با حصور نزدیک به ۱۲۰ شرکت‌کننده برگزار شد. نمی‌خواهیم بپرسیم که تاثیر این جشنواره در تحرک بخشیدن به موتور ورزش چه بودهاست؟ و آیا تحمیل یک کار اضافه‌بر مجموعه‌ای که دفتری از خاطرات ورزشی‌ها و فوتبال شهر اردبیل را در دل خود دارد برای ورزش و ورزشگاه تختی اردبیل چه دستاوردی داشته‌ است، بلکه می‌گوییم آیا دلایلی که برای توجیه انجام این کار ارائه کردند الان قابل دفاع است؟ آیا آن‌هایی که مدام با استفاده از تریبون دوستان و نمک‌پرورده ها فریاد می‌زدند که با حضور اسب‌ها در محوطه میدان فوتبال، پیست تارتان آسیب نمی‌بیند آیا می‌توانند این ادعای آن روزهای خود را با جان‌ودل بپذیرند؟

پرونده سوم

وقتی بحث درخواست برای متوقف کردن اجرای جشنواره در زمین چمن انجام شد حرکت‌های مهندسی شده برای دفاع از یک تصمیم غیرمنطقی آغاز گردید.به یک درخواست اصولی مارک تخریب زده‌ و سعی کردند با اتهام‌های مختلف و از جمله پیش کشیدن سرنوشت تیم شهرداری برخی از منتقدین را تهدید به افشای پشت پرده‌های سقوط کنند.

ظرفیت پذیرش انتقاد و واقعیت‌ها در جایی‌که با منافع دوستان و سینه‌چاکان و همراهان همراه باشد در پایین‌ترین حد قرار می‌گیرد. حضور یک‌ساعته در یک جلسه بعد از سقوط تیم شهرداری به دسته دوم را وسیله‌ای برای تهدید و خاموش کردن صدای منتقدان می‌دانند و متاسفانه این کار توسط کسانی صورت می‌گیرد که در اداره امور تیم شهرداری و مدیریت آن دخالت داشته و از نعمات و برکات بودن در مجموعه تیم بهره‌مند بوده‌اند. به‌هرحال در فضای مجازی هر دو گروه موافق و مخالف بر نظرات خود پافشاری نموده و در پایان مدیران تصمیم‌گیر کار خود را کردند و زمین فوتبال تختی را به میدان اسب‌دوانی و جشنواره اسب تبدیل نمودند.

پرده چهارم

افراد مختلف از برگزاری جشنواره در ورزشگاه تختی دفاع کردند و دلایل من‌درآوردی ارائه نمودند. از نمونه بارز جانبداری‌ها مصاحبه رییس هیات سوارکاری شهرستان اردبیل با خبرگزاری ایلنا بود.

وی مدعی شده بود: “شائبه تخریب چمن ورزشگاه اردبیل منتفی است. مشابه این جشنواره در زمین‌های چمن ورزشگاه آزادی و یادگار امام برگزار شده و هیچ‌گونه آسیبی به زمین چمن وارد نشده است. معترضان به تخریب چمن می‌توانند زمین چمن را قبل و بعد از برگزاری جشنواره ارزیابی نمایند و ببینند که تخریبی صورت نخواهد گرفت”.

حال این عزیز را برای بازدید از زمین ورزشگاه و به‌خصوص پیست تارتان دعوت می‌کنیم که خود قضاوت بکند و نتیجه را به اطلاع عموم برساند. همچنین با گذشت زمان وی می‌تواند توضیح کافی در ارتباط با ادعای ورزشگاه آزادی و یادگار امام بدهد و به نوعی جبران ادعا بکند.

پرده‌ی پنجم

تعویض و ترمیم زمین چمن بهانه‌ای برای توجیه اختصاص ورزشگاه به جشنواره بود. سر این موضوع همه مانور دادند. با این وعده، افکار عمومی را آماده پذیرش این عمل نمودند ولی امروز با گذشت نزدیک به سه ماه و فرارسیدن فصل سرما اقدامی در مورد عملی کردن وعده انجام نداده اند.

مدیرکل ورزش و جوانان استان در مصاحبه با ایسنا به تاریخ ۲۱ تیرماه گفته‌است: “زمین چمن تختی اردبیل از مردادماه تعویض می‌شود، ما تصمیم گرفته‌ایم فستیوال زیبایی اسب را در ورزشگاه تختی برگزار بکنیم تا بعد از اتمام این رویداد، ترمیم و تعویض زمین چمن انجام بگیرد.

وی همچنین به خبرگزاری مهر در ان ایام گفت: “با انتخاب پیمانکار از مردادماه عملیات بهسازی و تعویض زمین چمن تختی آغاز می‌شود”.

الان مهرماه است و در ارتباط با این پرده چیز زیادی نمی‌توان نوشت. این بحث، تخریب نیست یک مطالبه است چرا وعده‌ای که داده شده با گذشت دو ماه خبری از اقدام به تحقق آن نیست؟

پرده ششم

در آن گیرودار صحبت از چمن مصنوعی به میان آمد. اگر این کار صورت بگیرد مرکز استان از داشتن یک زمین چمن طبیعی محروم می‌شود و اگر دری به تخته بخورد و فوتبال اردبیل جان بگیرد و نماینده‌ای در یکی از سطوح لیگ فوتبال داشته باشد باید بازی‌های نماینده‌اش بر اساس مقررات سازمان لیگ باید در زمین چمن طبیعی انجام بشود، پس ورزشگاه تختی و زمین فوتبال آن نباید با چمن مصنوعی مفروش شود. فصل سرما و بارش فرارسیده آیا نسبت‌ به آغاز عملیات بهسازی و کاشت چمن طبیعی در این زمینه امیدی است؟

پرده‌ی هفتم

درد و بلا و مصیبت فوتبال اردبیل کم بود که بحث زمین ورزشگاه تختی نیز به آن افزوده شد. به‌راستی هیات فوتبال شهرستان اردبیل در قبال فوتبال این شهر مسئولیت دارد و یا فقط عنوانی به برخی‌ها داده‌شده تا از لذت داشتن مقام و پست سیراب بشوند؟ آیا امکان دارد که عملکرد این هیئت در سال ۹۹ و شش ماه اول سال جاری را اعلام بکنند و بر همه منتقدان جواب دندان‌شکن بدهند. امیدواریم که چنین باشد. یاحق.

 




آمار سازان مردم‌فریب

تشخیص و جدا کردن مدیران آمار دوست و آمارساز از مدیرانی که دل به واقعیت‌ها می‌بندند کار سخت و مشکلی نیست. برخی ها برای این‌که قدرت مدیریت و سرعت فعالیت و میزان موفقیت را به افکار عمومی نشان داده و در بین مسئولین رده‌بالا برای ادامه عمر مدیریتی، حاشیه امن ایجاد بکنند مدام در آمار دادن و بیان ارقام و اعداد پیش‌قدم می‌شوند و با بمباران افکار عمومی با مجموعه‌ای از آمارها خود را قهرمان عرصه خدمت تلقی می‌کنند.
آمار دادن در بسیاری از موارد کار پسندیده‌ای است و اگر گفته‌ها و هر آنچه که ارائه می‌شود بر پایه صداقت، راستی و درستی استوار باشد مورد تأیید جامعه قرار می گیرد.
ادعایی که با توسل به آمار صورت می‌گیرد باید در سطح جامعه برای همه قابل‌لمس و رؤیت باشد. صرفاً با ارائه یک سری اعداد و سر هم کردن کلمات و بیان جملاتی زیبا اثبات امری به نام پیشرفت امکان‌پذیر نمی‌شود.
اگر بپذیریم که پیشرفت و تحقق آن از دل کاغذها، مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها، شعارها، وعده‌ها و ادعاها بیرون نمی‌زند هیچ‌وقت به آمارسازی‌ها پناهنده نمی‌شویم و با دروغ و دروغ‌گویی برای گمراهی افکار عمومی کمر همت نمی‌بندیم.
هر ادعایی که در ارتباط با پیشرفت و توسعه انجام می‌پذیرد باید اثراتش در جامعه مشخص و قابل‌مشاهده باشد.
آمارسازان ممکن است برای چند صباحی به خواسته و مرادشان برسند ولی ادامه این راه برای آن‌ها حوادث و خطرات بسیاری به دنبال داشته و در میانه راه بر زمین شان می‌زند.
سرنوشت مدیرانی که در هشت سال گذشته با آمارسازی و تبلیغ گسترده در رسانه‌ها و فضای مجازی و سبقت گرفتن در این راه از دیگران و صرف هزینه‌های کلان و بدون حساب و کتاب از بیت‌المال نتوانسته‌اند یکه‌تازی‌ها را ادامه‌دار بکنند بهترین و محکم ترین دلیل برای ناکامی آن ها می تواند باشد.
تبلیغ در حد معمول امری پسندیده، لازم و قابل‌قبول است ولی افراط در آن، ممکن است آفت‌های بزرگ به دنبال داشته باشد. آفت‌هایی که می‌تواند در روند زندگی و مدیریت افراد تاثیر بگذارد و آن‌ها را با موانع سخت مواجه نماید.
کسانی که با اقدامات نسنجیده، رفتارهای آزاردهنده، هزینه‌های کلان، گروه‌های حرمت‌شکن و دروغ پرداز به فکر ترمیم کارنامه سیاه و فراموشی همه حق‌کشی‌ها، ظلم‌ها و بی‌عدالتی‌ها می‌باشند، بدانند که در هیچ زمان و در هیچ مکانی، جراحت ناشی از ننگ با هوچی‌گری‌ها و مظلوم‌نمایی‌ها ترمیم نمی‌شوند.




فضول باشی و استاندار جدید

 

فضول باشی از انتخاب استاندار و شروع به کار آن خوشحال بود. می‌گفت: خدا را شکر که وزیر کشور به‌موقع تکلیف مدیریت استان را مشخص کرد چه اگر مدتی طول می‌کشید هم به تعداد نویسندگان و تحلیلگران سیاسی در استان افزوده می‌شد و هم ممکن بود که دیوار حرمت ها فرو ریزد و فضای مجازی به صحنه زور آزمایی ها، لشکرکشی‌هاو قدرت نمائی‌ها تبدیل بشود.
او گفت: از آن روزی‌که بحث انتخاب استاندار جدید مطرح شد خیلی‌ها چهره واقعی خود را نشان دادند و به‌جای فکر کردن به منافع استان، سنگ منافع شخصی و گروهی را به سینه زدند و در لباس دوست خواستند در روند طبیعی امور خلل ایجاد کنند.
گفتم: ول‌کن دیگر، الحمدلله که همه‌چیز به خیر و خوشی سپری شد و با اقتدار وزارت کشور و تیزبینی کارشناسان مربوطه، آن‌ها که صادقانه تلاش نمی‌کردند، در حفظ وضعیت موجود ناکام ماندند و ناامید شدند.
در چنین مواردی که نفع مردم و جامعه در میان است خداوند اجازه میدان‌داری به منفعت‌طلبان را نمی دهد .
خیلی بد و آزار دهنده بود که ناکام های عرصه رقابت‌های سیاسی در تکاپو بودند تا شاید بتوانند برای خود و طرفداران همیشه درسایه شان تدارک کلاهی را ببینند و به ترتیبی با وقفه در امور استان، عقده‌های خود را خالی نمایند.
فضول باشی گفت: تو هم که دل پری داری و فرصت حرف زدن به من نمی‌دهی. گوش کن آن‌هایی که مدافع حق هستند و همیشه خود را برتر از دیگران و پیشرو در جامعه می‌دانند چرا با گزینه‌ای بنام سید حامد عاملی مخالفت می‌کردند. اصلا چه ایرادی به او می‌گرفتند؟ آیا سابقه امور اجرایی نداشته و با استان بیگانه بوده‌است؟ آیا تحصیلات عالی نداشته و یا مدرکش بعد مسئولیت و بدون حضور در کلاس‌های درس و یا به لطف جایگاه اش اخذ شده‌است؟ آیا پرونده کم‌کاری، تخلف و عدم توانایی در دوران مسئولیت داشته‌است؟ آیا سابقه انقلابی نداشته و عاشق ولایت و نظام نبوده‌است؟ تنها گناه وی گویا داشتن نام خانوادگی عاملی بوده‌است. اگر فردی لایق باشد و در صحنه‌های مختلف، توانایی‌هایش را به نمایش بگذارد به دلیل هم اسم بودن با مسئولی دیگر باید بایکوت شود و استعدادهایش سرکوب گردد و امان نفس‌کشیدن و خدمت به مردم و جامعه را نداشته باشد؟
گفتم: فضول باشیِ دلاور، آن‌هایی که به این بحث دامن زدند راه اشتباه در پیش گرفتند و سوراخ دعا گم کردند. کسی که روی پاهای خود ایستاده و از پائین‌ترین سطح مدیریت شروع و مراحل ارتقا را پله‌پله طی کرده آیا داشتن نام خانوادگی عاملی برایش یک‌ جرم و عامل بازدارنده باید باشد؟ سوءاستفاده از نام‌ها و بهره‌برداری‌های غیرقانونی و اقدامات چندش‌آور برای یک هم نام مایه تاسف می‌شود. آنکه توانا و لایق است و در همه مسئولیت‌ها موفق عمل کرده، حق طبیعی‌اش است که ارتقا پیدا بکند.
فضول باشی حرفم را قطع کرد و گفت: بازهم گلی به جمال وزارت کشور که تحت تأثیر حرکت‌های ناشی از حسادت و تنگ‌نظری و بخالت قرار نگرفت و زمینه خدمت بی‌منت چهره‌ای جوان و انقلابی را فراهم کرد. حالا باید همه علاقه‌مندان به نظام و انقلاب در استان، احساس مسئولیت بکنند و همه گلایه‌ها، سو تفاهمات و برخی دلخوری‌ها را فراموش بکنند. استان نیاز به کار و تلاش شبانه‌روزی دارد. در هر انتخاب وجود رقابت، رایزنی و تلاش برای معرفی نامزد خودی، امری رایج و طبیعی است. بعد از انتخاب و استقرار یک مسئول، ادامه دادن روال قبلی و سینه زدن در زیر علم تفرقه، کاری مقبول و قابل‌قبول نمی‌تواند باشد.
به فضول باشی گفتم: همه نیروهای سیاسی و به‌خصوص اصول‌گرایان و نیروهای ارزشی فرصت به‌دست‌آمده را از دست نخواهند داد. بدون‌شک موفقیت سید حامد عاملی موفقیت نسل جوان و بالا بردن ضریب اعتماد به جوانان و افزایش امیدواری نسبت‌به آینده منطقه را به دنبال خواهد داشت.
فضول باشی درحالی‌که قصد خداحافظی داشت، گفت: امیدوارم که این انتخاب برای استان و مردم همیشه‌ درصحنه و قهرمان آن مایه خیر و برکت باشید.