1

ورزش در انتظار تصمیم مجلس

آیا حمید سجادی در اخذ رای اعتماد مجلس شورای اسلامی برای قرار گرفتن در راس وزارت ورزش و جوانان موفق می‌شود؟ در این ارتباط عقیده‌ها مختلف است. عده‌ای می‌گویند سجادی این‌بار می‌تواند به آرزوی چندین‌ساله‌اش برسد و در قامت وزیر برای ورزش کشور حکمرانی نماید و در مقابل هستند افرادی که درصد وزیر شدن سجادی […]
آیا حمید سجادی در اخذ رای اعتماد مجلس شورای اسلامی برای قرار گرفتن در راس وزارت ورزش و جوانان موفق می‌شود؟
در این ارتباط عقیده‌ها مختلف است. عده‌ای می‌گویند سجادی این‌بار می‌تواند به آرزوی چندین‌ساله‌اش برسد و در قامت وزیر برای ورزش کشور حکمرانی نماید و در مقابل هستند افرادی که درصد وزیر شدن سجادی را بسیار پایین می‌دانند و معتقدند که رئیس‌جمهور از حالا باید به فکر گزینه بعدی برای این وزارت‌خانه باشد.
این‌که سجادی از خانواده ورزش بوده و پیشینه‌ی روشن و درخشان در بعد قهرمانی و کسب مدال‌های مختلف در دوومیدانی داشته، امری روشن و ثابت شده‌است اما سوال این اسکارنامه مناسبی دارد؟ و آیا قادر است در مسند مدیریت بر وزارت‌خانه پرمسئولیتی چون ورزش و جوانان موفق عمل نماید و رضایت قشر ورزشکار و جوان را جلب نماید؟
سجادی زمانی‌که مورد حمایت وزیر فعلی ورزش و جوانان قرار گرفت در جامعه ورزش تا ت که آیا این دونده دوهای استقامت در مدیریت نیز حدودی با اما و اگر مواجه گردید. سلطانی‌فر طی نامه‌ای به زیرمجموعه خود اعلام کرد که برای رای‌آوری حمید سجادی رایزنی بکنند و او را در راه نشستن بر صندلی وزارت حمایت نمایند.
این حمایت صریح و آشکار در ذهن علاقه‌مندان به ورزش سوال‌های زیادی را مطرح کرد. عملکرد ضعیف وزارت‌خانه در دوران وزارت سلطانی‌فر و وجود ده‌ها اما و اگر این حمایت را زیر سوال برد .این‌که رابطه حمید سجادی و مدیران فعلی وزارت‌خانه چگونه بوده که آن‌ها را به موضع‌گیری آشکار در قبال وزارت وی وادار کرده‌است؟ دست‌وپا شکستن برخی از رؤسای فدراسیون‌ها و مدیران کل استان‌ها صرفاً برای ورزش و سرافرازی آن بوده و یا این امر حکایت از برخی مسائل پشت‌پرده می‌تواند داشته باشد.
سجادی با حمایت‌های نسنجیده و ورود عریان برخی وابستگان به دولت تدبیر و امید در عرصه رایزنی برای وزارت وی شکننده و رای‌آوری اش در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت. حمایت مجموعه‌ای که در ۸ سال گذشته از مردم و جامعه ورزش کارنامه‌ی قبولی نگرفته‌است نقطه قوتی برای یک وزیر پیشنهادی به مجلس به حساب نمی‌آید. حمید سجادی مزه عدم اخذ رای اعتماد از مجلس را یک‌بار چشیده‌است و اگر این کار برای دومین‌بار برای او اتفاق بیفتد، پرونده مدیریتش در ورزش برای همیشه بسته خواهد شد.
و اگر سجادی برخلاف پیش‌بینی روزهای اخیر بتواند اعتماد مجلس را جلب کند برای موفقیت و هدایت ورزش به قله افتخار ، چاره ای جز پاکسازی لازم در فضای وزارتخانه و دعوت به کار افراد مومن، صادق و امتحان پس داده نداشته و نخواهد داشت.




نگاه امیدوارانه ورزش به دولت سیزدهم

جامعه ورزش در آستانه آغاز فعالیت دولت سیزدهم، نگاهی امیدوارانه به روزهای آینده دارد و در انتظار تماشای موضعگیری دولت جدید در قبال ورزش و انتخاب مدیر آن به سر می‌برد.

ورزش ما در حال حاضر با انواع مشکلات و نابسامانی‌ها مواجه است و حال و روز خوشی ندارد. پیروزی‌های مقطعی و رسیدن به چند مدال و مقام قاره‌ای و جهانی نمی‌تواند دلیلی بر وجود ورزش پویا و ششدانگ در کشور باشد. این قبیل پیروزی‌ها حالت جرقه‌ای دارند و نمی‌تواند حاصلی از دوراندیشی‌ها و برنامه‌ریزی های مسئولین باشد. ایجاد هیاهو و به راه انداختن کاروانی از تبلیغات در ارتباط با موفقیت‌های مقطعی دردی از دردهای ورزش را نمی‌تواند درمان بکند.

در چنین اوضاعی گفتن از ورزش و انتقاد از عملکردها و تصمیم‌ها و اعتراض به سیاه نمایی‌ها و آمار‌سازی ها و پرداختن به نوچه پروری‌ها و حیف و میل بیت المال عکس العمل‌هایی را موجب می‌شود. تلاش مدیران ناکارآمد بر این استوار می‌شود که به کمک یاران بله قربان گو و سردمداران حزب باد، عرصه را بر منتقدان تنگ کنند و جرئت بیان واقعیت‌ها و انعکاس بی‌برنامگی‌ها و ناتوانی‌‌ها را بگیرند تا خیال راحت چهار نعل پیش بتازند.

امید همه دوستداران ورزش به دولت سیزدهم است که با نگاه واقع بینانه و درک اهمیت موضوع برای همیشه ورزش این کشور را از وجود کسانی که به خاطر منافع خود، ضربات کاری متعددی به آن وارد کرده و مانع بزرگی برای بالندگی، رشد و توسعه آن شده‌اند، پاک نماید و ورزش این کشور را با آن همه استعداد و نیروی انسانی مثال زدنی در جایگاه اصلی‌اش قرار بدهد.

دولت سیزدهم در ورزش و توجه به آن موقعی موفق عمل خواهد کرد که در ابعاد مختلف از جمله مبارزه با دلال بازی، رانت خواری، آقازاده بازی، فساد و باند و باند بازی برنامه داشته باشد، برنامه‌ای که اراده‌ای قوی و پولادین در پشت‌اش باشد.

اقدامات انقلابی و دوری از اجرای کارهای روتین و خسته کننده می‌تواند برای دلسوزان ورزش نوید روزهای خوب در آینده را بدهد و امید به عملی شدن انتظارات و توقعات به حق را در دل‌ها زنده نماید.

وقتی پای حرف به میان می‌آید خیلی‌ها به قهرمان تبدیل می‌شوند و ادعاهایی در مورد موفقیت‌های ورزشی در هشت سال گذشته می‌کنند که فرسنگ‌ها با واقعیت‌های موجود فاصله نشان می‌دهند. این ادعاها را ممکن است افراد بیگانه با ورزش که آشنایی با چم و خم و زوایای متعدد آن ندارند، بپذیرند و باور بکنند ولی آن‌هایی که در ورزش عمری سپری کرده و استخوانی خرد نموده‌اند به این قبیل ادعاها می‌خندند و بر قدرت یافتن چنین عناصری در صحنه ورزش تأسف می‌خورند.

پایان دادن به حضور خودکامه‌ها و پاک کردن عرصه از نالایق‌ها، عوضی آمده‌ها و شارلاتان‌ها اگر در اولویت برنامه‌های ورزشی دولت جدید باشد قرار گرفتن ورزش در ریل منطق و توسعه حتمی خواهد بود.

آن چه بر سر ورزش در سال‌های اخیر آمده است روشن و بر کسی پوشیده نیست. حل اساسی و ریشه‌ای مشکلات ورزش نیاز به پرداختن و رفتن به سراغ علت‌ها می‌باشد. بپذیریم که ریشه تمام مشکلاتی که گریبانگیر ورزش شده است بحثی تحت عنوان جدی گرفته نشدن ورزش توسط متولیان امر می‌باشد.

دولت سیزدهم اگر بتواند به این داستان پایان بدهد و ورزش را با آن اهمیت و ویژگی‌ها و نقش آفرینی‌هایش در جامعه مورد توجه قرار بدهد و در جایگاه خودش به آن نگاه شود، مسیر حل بسیاری از مشکلات موجود هموار می‌شود.

اگر ورزش امری پیش پا افتاده تلقی نشود، برای مدیریت آن نیز نهایت دقت و وسواس انجام می‌شود. وقتی دغدغه‌ای در مورد ورزش در نظر مسئولین اداره امور کشور وجود نداشته باشد سپردن مدیریت بدون توجه به صلاحیت و اهلیت و تعهد و تخصص افراد، تلنبار شدن مشکلات و ناکارآمدی اقدامات و روزمرگی ودر نهایت افت و پسرفت و عقب ماندگی ورزش را به دنبال خواهد داشت.

سپردن اداره امور ورزش به دست افراد صالح و لایق و از خانواده ورزش با سابقه مدیریت مطلوب در حل مشکلات آن تأثیر گذار خواهد بود و حداقل نابسامانی‌های پرتکرار دنیای ورزش جای خود را به آرامش و کارهای قابل قبول خواهد داد.

 




سر بی کلاه ورزش اردبیل از شورای ششم

ورزش اردبیل علیرغم همه ادعاها، فعالیت‌ها، تلاش‌های شبانه روزی و دوندگی‌ها، قادر به تصاحب یک کرسی از 11 کرسی شورای شهر نشد و همانند پنج دوره قبلی از شورای ششم نیز سری بی‌کلاه نصیبش گردید.

به راستی که ورزش و جامعه ورزش اردبیل تا پایان دوره چهارساله شورای ششم، حق هیچ گونه گلایه و انتقاد از عملکرد شورا در قبال ورزش را نخواهند داشت. آشی است که خودمان پخته‌ایم و اگر شور باشد و یا از داغی آن زبانمان بسوزد و یا از زخم زبان‌ها و بی‌تفاوتی ها دلمان آزرده شود، باید بسازیم، چرا که خود کرده را تدبیر نیست.

زمانی که مدعیان دنیای ورزش در ستادهای مخالفان و دشمنان ورزش روز و شب بگذرانند و برای آن‌ها سینه چاک نمایند باید هم ورزش در شورا و شهرداری غریبه‌ای بیش نباشد.

افرادی که به خوبی با عملکرد ورزشی تک تک نفرات در شورای چهارم و پنجم آشنا هستند و می‌دانند که کدام یک از آن‌ها در طول چهارسال دوره مسئولیت در مقابل ظلم به ورزش سکوت کرده اند، چطور خود را برای حضور در ستاد آن‌ها راضی کردند و برای افزیش سبد رأی مخالفان ورزش عرق ریختند؟

با این وضعیت آیا باید باز هم در انتظار معجزه بنشینیم و یا کاسه گدایی در دست به سراغ مخالفان سرسخت ورزش برویم و بی‌توجهی و عناد و یک دندگی آن‌ها در قبال ورزش مواجه بشویم؟ باور کنیم که هر ضربه‌ای که به ورزش اردبیل وارد شده دلیلی جز بی تفاوتی خودمان نسبت به آن نمی‌توانیم پیدا بکنیم

این بار از طرف ورزشی‌ها، کاندیداهایی قدر، توانا و دارای رزومه و کارنامه وارد عرصه رقابت شده بودند. چهره‌هایی چون نادر پیران، حسن پورعلی، بهنام کمالی و … که می‌توانستند در صورت حمایت و کسب رأی لازم، به طور مطلوب از جایگاه ورزش در شورا دفاع نمایند و دیگر اعضا را نسبت به برخورد آحترام آمیز با ورزش مجبور نمایند. ولی نخواستیم و در نهایت نتوانستیم در تاریخ شورای شهر اردبیل سنت شکنی بکنیم و با انتخاب نفرات و افراد ورزشی حق طبیعی جامعه ورزش را از شورا باز ستانیم.

حالا اگر ورزشکاران و یا مسئولین ورزش و تیم‌های ما، ساعت‌ها در پشت درِ منتخبین شورا در انتظار ملاقات به سر برند، نباید ناراحت شوند و دلگیر، این گونه رفتارها حاصلی از عملکرد خودمان خواهد بود، یعنی این که از ماست که بر ماست.

ترکیب شورای ششم و سابقه آن‌ها نشان می‌دهد که ورزش در این شورا نیز نباید به عنایت و نگاهی محبت آمیز امیدوار باشد. ورزش از دست برخی از این‌ها سخت آزرده خاطر شده است. از آن‌هایی که مدعی ورزشی بودن هستند ولی در عمل همچون غریبه‌ها رفتار کرده‌اند، خود نخواستیم و هر گونه اقدام و اظهار نظری نمی‌تواند برای ما نتیجه‌ای داشته باشد چرا که از قدیم گفته‌اند: دالدان آتان داش، توپوغا دیر.

همت و یکپارچگی ورزشی های اردبیل می توانست خیلی از معادلات انتخابات شورای ششم را به هم بزند ولی چاره ای نبود بعضی ها علیرغم همه ادعاهایی که دارند در بحث شورا منافع شخصی و باندی را به منافع ورزش ترجیح دادند و در نتیجه کاری که نباید می شد انجام پذیرفت و ورزشی ها باز هعم از داشتن نماینده در پارلمان محلی محروم شدند.

ورزش اردبیل سال هاست که مورد توجه قرار نمی گیرد، برایش فقط خوب شعار می دهند و با وعده، ورزشی ها را سر کار می گذارند.

 

 

 




مدال‌‌هایی که به تاریخ پیوست، دستان خالی ورزش اردبیل در المپیک توکیو

68 روز دیگر بازی‌‌های المپیک 2020 در توکیو برگزار می‌شود. با توجه به شیوع بیماری کووید19 و درگیری همه کشور‌های جهان با ویروس کرونا هر لحظه باید انتظار دریافت خبر جدید از این رویداد بزرگ ورزشی دنیا بود. همه دوستداران ورزش علاقه‌مندند که با درایت برگزارکنندگان و با رعایت پروتکل‌‌های بهداشتی این رویداد در روز موعود افتتاح و به طور مطلوب تا آخرین روز ادامه داشته باشد.

بر اساس اعلام کمیته ملی المپیک تاکنون اعزام 60 ورزشکار ایرانی به این رقابت‌‌ها قطعی شده است و انتظار می‌رود تا وقت مقرر تعداد دیگری نیز جواز حضور در المپیک را به دست آورند.

در المپیک 2016 ریو، کاروان جمهوری اسلامی ایران متشکل از 63 ورزشکار از 19 استان کشور بود. در این رقابت‌‌ها استان‌‌های اردبیل، خراسان شمالی، سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، کردستان، کهکیلویه و بویر احمد، گیلان، مرکزی، هرمزگان و یزد فاقد ورزشکار اعزامی بودند.

در المپیک 2012 دو ورزشگاه اردبیلی عضو تیم ملی وزنه‌برداری یک مدال طلا و یک مدال نقره به دست آوردند. بعد از لندن کفگیر ورزش اردبیل به ته دیگ خورده و در دو المپیک ریو و توکیو، استان اردبیل با دستانی خالی به آینده چشم دوخته است.

اردبیل در تاریخ المپیک‌‌های برگزار شده سه مدال طلا و یک مدال نقره تصاحب کرده است. تمامی این مدال‌‌ها در رشته وزنه‌برداری نصیب ورزش منطقه شده است. حسین رضازاده دو مدال طلا در المپیک‌‌های آتن و سیدنی و سعید محمدپور مدال طلای المپیک 2012 لندن و سجاد انوشیروانی نیز مدال نقره 2012 را به دست آورده‌اند.

ورزش اردبیل با ادعا‌های زیاد و آمار‌های خیری‌کننده وقتی در بالاترین سطح رقابت‌‌های ورزشی نمی‌تواند نماینده‌ای داشته باشد آیا با علامت سؤال بزرگی روبرو نمی‌شود؟

هنوز از یاد‌ها نرفته است که موفقیت ورزشکاران وزنه بردار اردبیل در صحنه المپیک چه شور و حالی را در بین مردم و جوانان و نوجوانان منطقه ایجاد می‌کرد و چگونه از فردای رقابت‌ها بر میزان استقبال نوجوانان و جوانان از این رشته ورزشی افزوده می‌شد پس چرا و چگونه وزنه‌برداری استان در تربیت جوانان و پرورش پشتوانه‌‌های مقتدر برای قهرمانان و بزرگان وزنه‌برداری دنیا موفق عمل نکردند و چرا دوره سکوت و عدم موفقیت بر آن سایه افکنده است؟

در 9 سال گذشته و به خصوص بعد از المپیک لندن و ریو، جلسات مختلف برگزار شد و مصاحبه‌‌های متعدد انجام پذیرفت و دست اندرکاران ورزش از برنامه‌ریزی برای به دست آوردن جایگاه استان در المپیک خبر دادند. متأسفانه المپیک ریو و به خصوص المپیک توکیو و معرفی نفرات اعزامی به آن نشان داد که در سال‌‌های اخیر هر حرفی که در این ارتباط ‌زده شده شعاری بیش نبوده است.

نتایج به دست آمده در المپیاد‌های برگزار شده و شکست و ناکامی ورزشکاران و تیم‌‌های ورزشی استان بر واقعیت‌‌های ورزش تأکید می‌کرد اما سعی می‌شد با دلایل پیش پا افتاده و من درآوردی، وضعیت موجود توجیه گردد و وعده موفقیت در سال‌‌های آینده داده شود.

وقتی در المپیاد استعداد‌های ورزشی سال 97 ناکامی ورزش استان در معرض دید همه قرار گرفت و رده‌‌های پائین جدول سطح پراکندگی شناسایی استعداد‌های برتر ورزش کشور به استان اردبیل اختصاص یافت، فاصله میان حرف تا عمل در ورزش اردبیل مشخص گردید و چهره واقعی ورزش و شعار‌دهندگان در هیئت‌‌های ورزشی برای همه علاقه‌مندان روشن شد.

بار‌ها گفته شده که در ورزش نتایج به دست آمده در میادین رقابت می‌تواند میزان موفقیت و یا عدم موفقیت در این عرصه را مشخص بکند. آمار‌های ساختگی و دم از پیشرفت و توسعه زدن، ملاکی برای اثبات کارایی و برآیند فعالیت‌‌های انجام یافته در هیئت‌‌های ورزشی نبوده و نخواهد بود.

ورزش اردبیل وقتی می‌تواند ادعای موفقیت، پیشرفت و توسعه داشته باشد که بتواند تعداد قابل توجهی ملی پوش در رشته‌‌های مختلف داشته باشد. هیئت‌‌های ورزشی موقعی مدعی برتری در کشور خواهند شد که قادر به کسب نتایج در میادین مختلف و بالا رفتن ورزشکارانش از سکوهای قهرمانی باشند. ورزشی که از سال 2012 تاکنون نتواند یک ورزشکار در قالب تیم‌‌های اعزامی به المپیک داشته باشد بر کدام ویژگی باید افتخار نماید.

وقتی در بهمن ماه سال 97 نتایج به دست آمده در المپیاد زیر 16 سال نگرانی هرچه بیشتر جامعه ورزش اردبیل را موجب شد با تشکیل جلسات مختلف خبر از بررسی علل ناکامی‌‌ها دادند ولی تاکنون کسی از خروجی آن جلسات و راهکار‌های ارائه شده و عمل به آن‌‌ها خبری نداده است. آیا با این گونه رفتار‌ها باید همچنان حضور ورزشکاران اردبیلی در جمع اعزامی‌‌های المپیک را خواستار شد؟

با وضعیتی که ورزش اردبیل با آن روبروست باید اعتراف کرد که مدال‌‌های به دست آمده توسط ورزشکاران استان در المپیک‌‌ها به تاریخ پیوسته و تکرار آن‌‌ها به این زودی‌‌ها امکانپذیر نخواهد بود.

ورزش اردبیل برای دست یافتن به موقعیت‌‌های مناسب نیاز به برنامه‌ریزی و اقدام مناسب و خدمت بی‌منت دارد. تا زمانی که مسئولین و دست اندرکاران هیئت‌‌های ورزشی پشتوانه‌سازی را از اهداف اصلی قلمداد نکنند و با برنامه‌‌های کوتاه مدت و دراز مدت نقشه راه آینده رشته‌‌ها را مشخص ننمایند، شعار و عوام فریبی را از کار‌های روزمره حذف نکنند، دل به روزمرگی‌‌ها نبندند و امور هیئت را به اهلشان نسپارند امکان تغییر در روند آن غیر ممکن خواهد شد.

استانی که ورزشکارانش در سال‌‌های نه چندان دور پیام آور شادی، افتخار، سربلندی و سرافرازی برای ایران اسلامی بودند این روز‌ها قادر به معرفی یک نفر در جمع 60 نفر منتخب اعزامی به المپیک نمی‌باشد و متأسفانه در این وضعیت، هستند افرادی که رشته‌‌های ورزشی تحت مدیریت خود را سرآمد، تأثیرگذار، افتخارآفرین، بی‌رقیب و دارای جایگاه در سطح کشور می‌دانند. به این قبیل افراد باید تندیس و مدال قهرمانی عرصه شعار، آمار‌های ساختگی و خودمحوری اعطا نمود.

 




لیگ برتر فوتبال استان؛ استعدادها و حاکمیت قانون

وجود استعدادهای ناب و عشق به کار در فوتبال استان اردبیل یک امر ثابت شده است. درخشش جوانان اردبیلی در تیم‌های مختلف، دلیلی قاطع بر این ادعا بوده و در این باره کمتر کسی می‌تواند شک و تردید داشته باشد.

اما چرا با وجود برخورداری از نیروی انسانی لایق و مهره‌های تأثیرگذار، فوتبال ما نمی‌تواند در رقابت‌های مختلف و در مستطیل سبز خودی نشان بدهد و نتایج قابل قبولی به دست آورد؟

اینکه مدام بگوئیم در مسیر پیشرفت قرار گرفته‌ایم و فریاد بر آوریم که منطقه سرشار از جوان‌های مستعد است و حرف از جایگاه مطلوب در سطح کشور بزنیم آیا دردی از دردهای فوتبال ما درمان می‌شود؟ اگر واقعا فوتبال ما از این ویژگی‌ها برخوردار است پس چرا نمی‌توانیم از این داشته‌های خود در رقابت‌ها بهره برده و فوتبال‌مان را از آن چه هست ارتقاءبدهیم.

ناهمخوانی میان حرف‌ها و ادعاها و عمل ما در صحنه فوتبال یکی از مشکلات موجود است. مشکلی که آسیب زیادی به این رشته پرطرفدار زده و آن را از جایگاهی که باید باشد، دور کرده است.

توجه به قانون و مقررات موجود و پایبندی به اجرای آن بدون دخالت دادن احساسات و وابستگی‌ها، ایستادگی در مقابل زورگویان و اجرای عدالت در همه حال، پشتوانه‌ای برای دلگرمی جامعه فوتبال و انگیزه‌ای برای فعالیت بیشتر جهت رسیدن به اهداف پیش‌بینی شده می‌تواند باشد.

مسابقات ضامن پیشرفت

بزرگ‌ترین عامل برای پیشرفت رشته‌های مختلف ورزشی، برگزاری مسابقات در رده‌های مختلف و اهمیت دادن به این مقوله می‌باشد.

هر دوره مسابقه حتی اگر در پائین‌ترین سطح از نظر کیفیت برگزار شود مستلزم هزینه، سختی و دوندگی است. عقل سلیم حکم می‌کند که اگر قرار است برای یک رویداد، انرژی صرف شود، استفاده از تمام ظرفیت‌ها و امکانات برای بهتر برگزار شدن و کاستن از حاشیه‌ها و کم کردن اما واگرها مورد توجه قرار بگیرد.

در مسابقاتی که برگزار می‌شود هرچقدر آشفتگی، بی‌نظمی و بی‌توجهی به قانون و مقررات مشاهده شود به همان اندازه و بیشتر، از اهمیت، تأثیرگذاری، عظمت و جایگاه آن کاسته می‌شود.

اگر برای یک دوره رقابت، ابزار و امکانات مورد نیاز فراهم نشود و مسئولیت‌ها جدی گرفته نشوند و عزم‌ها برای برگزاری آبرومندانه، قدرتمندانه و مقتدرانه جزم نگردد به خروجی مثبت رقابت‌ها نباید چشم دوخت و امیدوار شد.

لیگ برتر استان

رقابت‌های لیگ برتر فوتبال به عنوان بالاترین سطح رقابت‌ها در هر منطقه و شهر و استان و کشور ما، جایگاه خاص داشته و به طور کلی آئینه تمام نمائی از فوتبال هر منطقه محسوب می‌شود.

برگزاری پرشور، آبرومندانه و قانونمدارانه لیگ برتر فوتبال نشان دهنده اوج هنر مدیریت برگزار کنندگان و ترسیم کننده حال و روز واقعی فوتبال در هر منطقه است. با توجه به این خصوصیات است که در سال‌های اخیر مدام از طرف ما به این مسئله اشاره شده و بر اهمیت دادن به رقابت‌های لیگ برتر و جلوگیری از هرگونه خدشه به جایگاه آن تأکید شده است.

اینکه تا چه حدی خواسته و گفته‌ها مورد عنایت قرار گرفته و یا مغرضانه و غضب آلود و در راستای تأمین منافع شخصی تلقی گردیده بحثی است که پرداختن به آن فرصت دیگری را طلب می‌کند.

محدودیت‌های کرونایی وسیله و بهانه‌ای برای تعطیلات رقابت‌های لیگ برتر فوتبال استان در سال 98 شد و امسال با توجه به نامه شماره158/00/270 مورخه11/2/1400 هیئت فوتبال قرار است در روزهای اخیر کار ثبت نام تیم‌ها و تشکیل مدارک انجام پذیرد و به مرور نسبت به شروع رقابت‌ها اقدام شود.

اجرای قانون

انتظار می‌رود امسال برای اجرای قانون و عدالت، اراده‌ای در بین مسئولان مربوطه به وجود ‌آید و از همان گام اول توجه به قانون و رعایت بی‌طرفی و استفاده صحیح و بهینه از داشته‌های موجود عملی گردد.

اگر لیگ برتر فوتبال استان ردبیل از شیوه مرسوم تبعیت نمی‌کند و در آن مفاهیم جدیدی توسط استان خلق و تعریف شده است چرا باید افکار عمومی از آن بی‌اطلاع باشند. رقابت‌هایی با نام لیگ برتر اگر بحثی به نام سقوط و صعود از لیگ دسته یک نداشته باشد و تیم‌های شرکت کننده سلیقه‌ای انتخاب شوند و یا به عبارتی ساده‌تر حضور یا عدم حضور در لیگ برتر “شیر تو شیر” باشد و یا ورود و خروج از آن بمانند دروازه شهری بدون نگهبان و مقررات باشد و خلاصه ورود به آن آزاد و خروج بدون کوچک‌ترین مانع انجام پذیرد، اطلاق عنوان لیگ برتر به آن از چه اصولی تبعیت می‌کند؟ اگر رقابت‌های فوتبال استان در بالاترین سطح و در چارچوب قوانین و مقررات و عرف موجود قرار نگیرد و صرفا کاری برای پر کردن رزومه و عمل به برنامه ارائه شده باشد، تغییر مؤثری در حال و وضع فوتبال انتظاری بیهوده خواهد بود.

رعایت اصول

رعایت اصول در برگزاری مسابقاتی چون لیگ برتر به معنی و مفهوم حرکت در مسیر رضایت‌بخش می‌باشد. مسیری که حتما مورد قبول جریانات مزاحم و آویزان و منفعت جو در فوتبال نمی‌باشد. اگر می‌خواهیم فوتبال ما سر و سامان بگیرد و از دامنه نابسامانی‌های موجود کاسته شود از همین فصل جاری قدمی محکم و قاطع برای اصلاح روند لیگ برتر، حضور تیم‌ها و چگونگی برگزاری آن برداریم و در قبال منفعت جویانِ انگل مآب ایستادگی کنیم و رقابت‌های لیگ برتر را در مسیر درست و اصولی‌اش قرار بدهیم. اگر چنین کاری صورت بگیرد مطمئنا فوتبال ما ضرر نخواهد کرد و برای آینده امیدوار خواهد شد.

تیم‌های لیگ برتری

اگر در لیگ برتر استان بحثی به نام سقوط وجود نداشته باشد باید چون فصل گذشته 10 تیم در رقابت‌ها حاضر باشند. روایت می‌کنند نخبگان اردبیل با نامه کمیته انضباطی فدراسیون باید در لیگ یک استان برای صعود به لیگ برتر بجنگد. اما شنیده می‌شود که می‌خواهند تیم‌های دیگری را هم به آن اضافه کنند. اگر چنین شود امیدواری برای بهبود اوضاع و رعایت قانون، مقررات و عرف و همه گفته‌های ما در این مطلب باد هوا خواهد شد. والسلام.

 

 




فضول باشی و پیروزی شهرداری گرگان

فضول باشی گفت: عجب بازی بود، اوج احساس و شور و حساسیت در این مسابقه موج می‌زد، آن هایی که تماشای این دیدار را از طریق جعبه جادویی از دست دادند، ضرر کردند. در رقابت ورزشی چنین اتفاقاتی که در تاریخ ماندگار می‌شود، خیلی کم روی می‌دهد.

گفتم: مرد مؤمن، با زبان روزه و با حرارت از ویژگی‌های یک مسابقه سخن می‌گویی، اول بگو که منظورت کدام دیدار است که این قدر به دلت نشسته و تو را واله و حیران کرده است.

گفت: سومین فینال لیگ برتر بسکتبال منظور من است. چه بازی بود، در ثانیه‌های آخر بارها جایگاه قهرمان عوض شد. این مسابقه اگر تماشاگر داشت چه لحظه‌هایی که ثبت نمی‌شد. اوج زیبایی بسکتبال و هنر بازیکنان آن در این بازی به نمایش گذاشته شد. شک نکن که این دیدار و حرکت زیبای بازیکن گرگان و کسب سه امتیاز در دو صدم ثانیه مانده به پایان مسابقه، خیلی‌ها را به این رشته علاقه‌مند کرد. چه لذتی بردیم از این بازی و چه کیفی کردیم. آنچه از تلویزیون دیدیم، همه چیز عالی بود. خلاصه، ‌ای کاش لیگ‌های برتر همه رشته‌های ورزشی چنین پرشور باشند و تماشاگران را با عظمت و بزرگی و تأثیر روحی و روانی ورزش آشنا نمایند.

به فضول باشی گفتم: تو این حرف‌ها و تعریف و تمجید از یک جمعی را بدون هدف بر زبان نمی‌آوری. تو کجا و فصیده بلند خواندن در وصف یک تیم کجا، اصلا به قیافه‌ات و سابقه‌ات نمی‌خورد. تو با این قبیل موضعگیری‌ها غریبه‌ای مگر اینکه هدفی پشت آن بوده باشد. با زبان روزه عذاب‌مان نده، حرفت را بگو و خلاص.

فضول باشی غضب آلود نگاهم کرد و گفت: اسم تیم را بگو، می‌ترسی، یا حساب و کتابی در میان است که جرئت نمی‌کنی نام تیم را اعلام نمایی؟ تو که ادعای خبرنویسی و آشنایی به امور ورزش را داری اگر اسم تیم را می‌دانی بگو تا من قصد نهایی‌ام را از طرح این موضوع بیان بکنم.

گفتم: خوب، شهرداری گرگان، راحت شدی، تو چرا به این اسم حساسیت داری؟

گفت: حالا شد، خان پسر. شهرداری گرگان با شهرداری اردبیل تفاوت دارد؟ چند روزی است که موفق به حل این معادله نشده‌ام. نکند تشکیلات شهرداری گرگان یک مجموعه مستقل است؟ اصلا گرگان فرمانداری و بازرسی دارد؟ مگر شهرداری آن شهر زیر نظر وزارت کشور نیست؟ آیا لیگ برتر بسکتبال رقابت‌های حرفه‌ای بوده و یا آماتور است؟ نکند عنوان شهرداری بر رروی تیم قهرمان یک عنوان عاریتی و تشریفاتی است؟

گفتم: این سؤالات را چرا مطرح می‌کنی؟ در این مملکت اگر قانونی و یا بخشنامه‌ای است در همه نقاط باید ساری و جاری بشود. تهران و گرگان و اردبیل و شیراز نداریم. تو بیکاری؟ در ایامی که فکر و ذکرت باید به روزه و عبادت باشد، نشستی و دو دو تا چهارتا می‌کنی و از حرف زدن پشت سر این و آن دست نمی کشی.

فضول باشی آه عمیقی کشید و گفت: من حرف بدی که نزدم، مگر به کسی اتهام زدم و یا خدای ناکرده حاشیه‌سازی کردم. من یک جمله می‌گویم اگر جواب آن را می‌دانی با گفتنش یک سیلی محکم بزن دهانم و همه چیز را ختم به خیر کن. من می‌گویم چرا شهرداری گرگان می‌تواند در لیگ حرفه‌ای تیم‌داری بکند و حتی بازیکن خارجی در اختیار بگیرد ولی شهرداری اردبیل نتواند یک تیم فوتبال در لیگ آماتور دسته سه تحت پوشش قرار بدهد؟ همت بکنند و علت این رفتار دوگانه را بگویند و برای همیشه به این بحث‌ها خاتمه بدهند.

گفتم: فضول باشی عزیز و گرامی، در آستانه انتخابات شورا رابطه ما را با خیلی‌ها تیره نکن. به نظرم مهم‌ترین تفاوت ها را باید در مسئولین مناطق مختلف جستجو کرد. در شهری مثل گرگان به ورزش و نقش آن در جامعه و ادای وظیفه در قبال جوانان فکر می‌کنند ولی در شهر ما این قبیل مسائل گویا جایگاهی ندارد. در آن مناطق چون اراده‌ای برای کمک به ورزش و جوانان وجود دارد، فکر می‌کنند، چاره می‌اندیشند، همه دست به دست هم می‌دهند و برای رسیدن به هدف تلاش می‌کنند و اینجا مسائل در باندبازی‌ها و جناح بازی‌ها خلاصه می‌شود.

گفت: اشتباه نکن، ما هم خوب برنامه می‌ریزیم و برای رسیدن به هدف می‌جنگیم ولی کمی تا مقداری به خود و اطرافیان بیشتر اهمیت می‌دهیم. آن‌هایی که باید به فکر مردم و انجام وظیفه باشند حالا در اندیشه تشکیل تیم

و حمایت از کاندیداهای شورا و محکم کردن پیچ‌ها برای ماندن در مسئولیت‌ها هستند. راست هم می‌گویی ما را چه به فعالیت در ورزش و تیم داری، ولی شک نکن که این وضعیت قابل تحمل نیست اما اگر همتی بشود اوضاع ورزش می‌تواند بر وفق مراد باشد.

 




صعود نوجوانان شهرداری مهر تأییدی بر استعدادهای فوتبالی منطقه

در میان خبرهای ناامید کننده فوتبالی، انعکاس خبری از موفقیت نوجوانان شهرداری در لیگ برتر، به هواداران و دوستداران فوتبال اردبیل انرژی مضاعف می‌بخشد و مهر تأییدی بر استحقاق و توانایی آینده سازان این استان می‌زند.

نوجوانان شهرداری که در گروه پنج تیمی با حریفانی قدر و سراپا مسلح قرار گرفته بودند، در پایان رقابت‌های مقدماتی، با تلاش کادر فنی و به همت و اراده خود، کار بزرگی انجام دادند و به عنوان تیم دوم گروه به مرحله حذفی قدم گذاشتند.

موفقیت تیم نوجوانان شهرداری از زاویه‌های مختلف می‌تواند مورد بحث قرار بگیرد. در روزهایی که نمایندگان فوتبال استان در رقابت‌های لیگ و مناطق، ایام خوبی را سپری نکرده‌اند، درخشش تیمی نوجوان و آینده دار خوشحال کننده است. موفقیت این تیم به مانند چشمه‌ای است در صحرای بی‌آب و علف. باید در چنین اوضاع و  احوالی قدر چشمه را بدانیم. از هدر رفتن آب و منابع آن جلوگیری کنیم و در حفظ و تقویت قدرت و میزان آب دهی آن برنامه‌ریزی نموده و حداکثر توان خود را به کار ببندیم.

در بررسی روند بازی‌های تیم، در جریان رقابت‌ها اوج هنر کادر فنی و اعضای تیم قابل درک است. در یک تورنمنت ورزشی، کیفیت و چگونگی عملکردها بیشتر از صعودها و پیروزی‌ها می‌تواند حائز اهمیت باشد و به چشم بخورد. اگر تلاش‌ها در مسیر صحیح انجام پذیرد، اگر اعضای تیم داشته‌های خود را در طبق اخلاص بگذارند و تا می‌توانند برای رسیدن هدف بجنگند و اگر در به پایان رساندن مأموریت با تدبیر و درستی عمل کنند، عدم دستیابی به پیروزی نهایی، چیزی از ارزش‌های دست اندرکاران یک مجموعه کم نمی‌کند.

کسانی که به ورزش تنها از پشت عینک نتیجه گرایی نگاه نکنند در همه حال برای زحمتکشان صادق ورزش و فوتبال احترام قائل می‌شوند. برای دوستداران ورزش در کنار برد و باخت‌ها و پیروزی‌ها، کیفیت و چگونگی کار تیم ها و ورزشکاران مهم است و به راستی که مجموعه تیم نوجوانان شهرداری از بابت کیفیت کار در طول مسابقات نمره بسیار خوبی اخذ و کارنامه‌ای مطلوب از خود به یادگار گذاشته‌اند.

دلیل بر این ادعا گام‌های رو به جلو تیم در روند مسابقات است. تیمی که تا اواسط دور رفت نامزد سقوط به دسته یک بود، در پایان رقابت‌ها جواز صعود به مرحله دوم را به دست می‌آورد. این یعنی روند مطلوب در حرکت رو به جلو یک تیم و نشان دهنده کیفیت مناسب در اقدامات و تصمیمات مربوط به آن.

نتایجی که توسط تیم نوجوانان شهرداری رقم خورد، بخشی از انتظارات به حق فوتبالی‌های اردبیل را برآورده کرد. از هر تیمی با توجه به شرایط مختلف حاکم بر آن باید توقع داشت. بی‌انصافی است که از یک جنگجو با دستان خالی، انتظار پیروزی در مقابل حریفی مسلح تا بن دندان داشت. به راستی که نوجوانان شهرداری اردبیل با صعود مقتدرانه به دور دوم رقابت‌های لیگ برتر به توقع عقلایی و انتظار منطقی هواداران فوتبال جواب مثبت دادند.

در ایامی که فوتبال اردبیل حال مناسبی ندارد چگونه یک تیم در مقطع سنی نوجوانان و در بالاترین رقابت‌های مربوط به این گروه سنی، خوب نتیجه می‌گیرد؟ عملکرد مجموعه تیم نوجوانان شهرداری نیاز به بررسی و در نهایت تعیین عوامل مؤثر در موفقیت دارد. اگر این کار صورت بگیرد، مسلما برای سایر تیم‌ها و همچنین خود این تیم می‌تواند در ادامه مسیر کمک حال باشد.

هر زحمتکش و تلاشگر عرصه ورزش در هر رشته و در هر کجایی که بوده باشد اگر بتواند همت و خلوص و صداقت خود در عملکردها را ثابت بکند، رضایت مردم را با هر نتیجه‌ای که به دست آورد، جلب می‌کند. مردم در ورزش استان همواره از مسئولین خواسته‌اند که کار خود را به درستی و بهترین شکل انجام بدهند و اگر چنین کنند، از حمایت همه جانبه هواداران و علاقه‌مندان در همه حال بهره‌مند خواهند شد.

حریفان شهرداری

تیم نوجوانان شهرداری با تیم‌های تراکتورسازی، ماشین‌سازی تبریز، مدرن گیلان و سپاهان گیلان هم گروه بود. در دور رفت سه برصفر به تراکتور در تبریز باخت. ماشین‌سازی را یک بر صفر در اردبیل برد. در رشت بازی را دو بر یک به مدرن گیل واگذار کرد و سپاهان گیلان را یک بر صفر در اردبیل مغلوب نمود.

در دور برگشت یک بر صفر نتیجه را به تراکتور واگذار کرد. در تبریز ماشین‌سازی را دو بر یک برد و مدرن گیل را نیز یک بر صفر پشت سر گذاشت و در آخرین بازی با سپاهان گیلان یک بر یک به تساوی رسید و با 13 امتیاز به عنوان تیم دوم گروه به دور حذفی راه پیدا کرد.

انتظار حمایت

در مرحله حذفی، این تیم باید با متین بابل دیدار بکند. نماینده بابل تیم قدرتمندی است که با اقتدار به مرحله بعدی راه پیدا کرده است ولی نوجوانان ما بلدند که فعل خواستن را خوب صرف بکنند به شرطی که در فرصت کم باقی مانده تا شروع رقابت‌ها، مسئولین دست این تیم را بگیرند و برای ادامه راه از آن‌ها حمایت بکنند. اگر تا پایان ماه مبارک رمضان برنامه مسابقات اعلام بشود، تیم با مشکل بزرگی مواجه شده و مجبور است مسابقه خانگی خود را در یک استان همجوار که امکانات کافی برای برگزاری مسابقه در زیر نور داشته باشد، به میدان برود.

یک سؤال

سیستم نور ورزشگاه تختی و دکل‌های قد برافراشته در این مجموعه چرا قادر به ارائه سرویس نیستند؟ چرا به موقع از این امکانات نگه داری نشده و معایب‌اش برطرف نگردیده است؟ وقتی می‌گویند که ورزشگاه تختی اردبیل شرایط برگزاری مسابقه در زیر نور را ندارد، زجر آور نیست؟ در مقطعی که حاج محمود نوری مدیر کل وقت تربیت بدنی استان نسبت به، تأمین روشنایی ورزشگاه تختی اقدام کرد همه خوشحال شدند و امروز که با گذشت زمان و بی‌توجهی به نواقص و مشکلات، قادر به ارائه سرویس نیست، سؤال بزرگی مطرح می‌شود که چرا برخی از دوستان در طول زمان وظیفه خود مبنی بر نگهداری از تأسیسات مجموعه ورزشی تختی را به خوبی انجام نداده‌اند؟

زمین تمرین

برای این تیم، حیاتی‌ترین ابزار، زمین تمرین است. شرایط کرونایی، مسئولین مربوطه را برای در اختیار گذاشتن زمین تمرین تختی محتاط کرده است. ولی باید مدیریت کرد تا نیاز اساسی تیم نوجوانان شهرداری تأمین شود. اینکه تیم میزبان در زمین خودی تمرین نکند پس مزیت میزبانی برای آن چه می‌تواند باشد؟

تشویق تیم

از حق نباید گذشت، دست اندرکاران تیم از نحوه پشتیبانی باشگاه شهرداری رضایت دارند. البته این رضایت نسبی و در حد امکانات باشگاه بوده ولی همین امر می‌تواند عاملی برای تشویق بازیکنان و کادر فنی باشد. امید است شهردار اردبیل و مدیر عامل سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری در این ارتباط اقدام مناسبی انجام بدهند.

آرزوی موفقیت

برای این تیم در روزهایی که فوتبال اردبیل با ناکامی‌ها و شکست‌های متوالی روبرو بوده است در ادامه راه آرزوی موفقیت می کنیم. غفور نژاد ابراهیمی سرمربی و حسین بخشنده،  علی زارع و علی نوبخت مربیان تیم و یاشار حسین پور سرپرست تیم می‌توانند با مدد گرفتن از تجربه سال‌ها حضور در عرصه فوتبال، سرنوشت خوبی برای تیم نوجوانان شهرداری رقم بزنند. انشااله.

 

 




اما و اگر‌های فوتبال شهر اردبیل

وضعیت فوتبال شهر اردبیل مورد قبول دوستداران و پیشکسوتان و بزرگان این رشته نمی‌باشد. بر همگان روشن است که فوتبال اردبیل از داشته‌ها و نیروی انسانی کافی برخوردار می‌باشد. کسانی که با گذشته فوتبال منطقه و استعدادهای آن کوچک‌ترین آشنایی داشته باشند، لیاقت و توانایی فوتبال اردبیل را مورد تأیید قرار می‌دهند.

سابقه و پیشینه و توانایی‌ها و استعداد‌های نوجوانان و جوانان، توقع و انتظار از این رشته را بالا می‌برد. کارشناسان و کسانی که با ورزش و فوتبال شهر اردبیل و ویژگی‌های آن آشنایی دارند، معتقدند که اگر داشته‌های فوتبال در مسیر صحیح و اصولی و با هدف پبشرفت و توسعه آن به کار گرفته شود، فوتبال شهر اردبیل قادر است، جایگاه واقعی خود در ورزش و در میان رشته‌های مختلف ورزشی را به دست آورد و برای دوستداران این رشته شادی آفرین باشد.

برای کسانی که دل در گرو ورزش و فوتبال اردبیل دارند، این سؤال مطرح است که چرا و چگونه در سال‌های اخیر از داشته‌ها و سرمایه عظیمی چون نیروی انسانی استفاده بهینه نشده است؟ چرا و به چه دلیل ظرفیت تماشاگران و علاقه‌مندان به نفع فوتبال مورد استفاده قرار نگرفته است؟ جرا مسئولیت‌ها در فوتبال اردبیل حالت تشریفاتی داشته و در مواردی از آن‌ها به عنوان ابزار استفاده شده است؟ چرا در مجموعه به اصطلاح مدیریت فوتبال شهر اردبیل نام‌آشنایان این رشته به کار گرفته نشده است؟ و چراهای دیگر که می‌تواند برخی از زوایای تاریک مدیریت آن در سطح شهر اردبیل را روشن و آشکار نماید.

علت و دلیل حاکمیت وضعیتی که قادر به جلب رضایت مردم نیست، چه می‌تواند باشد؟ بدون شک مشکل از جانب نیروهای انسانی و داشته‌ها نبوده و نخواهد بود. نیروی انسانی و استعدادهای موجود و همچنین هر آنچه که در ارتباط با فوتبال است، وسیله‌ای هستند که اگر به خوبی و با برنامه‌ریزی وصداقت به کار گرفته شود فوتبال روزهای پرطراوت و سرشار از موفقیت می‌تواند داشته باشد. اگر این چنین نشده و هر روز در این عرصه گامی به عقب برداشته شده، نشانی از عدم توانایی مسئولان در استفاده بجا و آگاهانه و خردمندانه و دلسوزانه از امکانات در دسترس می‌باشد.

مدیریت توانا و کارآمد، دارای گذشته درخشان در فوتبال، صاحب جایگاه و مرتبت در بین فوتبالی‌ها و آشنا به مسائل درشت و ریز و خرد و کلانِ این رشته می‌تواند در بر طرف کردن بسیاری از مشکلات و نابسامانی‌ها و ناکامی‌ها مؤثر واقع شود.

در این نوشته بحث بر سر جایگاه حقوقی مسئولیت در فوتبال شهر اردبیل است و الا همه آن‌هایی که در سال‌های اخیر برای خدمت به فوتبال اردبیل اعلام آمادگی کرده‌اند، همگی از چهره‌های مقبول و دوست داشتنی بوده‌اند، اما حرف در مورد مدیریت فوتبال می‌باشد. حال و روز فوتبال اردبیل و بیماری آن معلول مدیریت حاکم بر فوتبال است. مدیریتی که نتواند برای فوتبال نسخه شفا بخشی بپیچد و اقتدار و جذابیت آن را با تدبیر و تلاش برگرداند، چه نفعی در دراز مدت برای این رشته می‌تواند داشته باشد؟

لزوم تغییر روش

وقتی از مدیریت فوتبال شهر اردبیل صحبت می‌شود، منظور شخص خاصی نیست. چرا که در فوتبال اردبیل نوع نگاه بر آن و روش انتخاب شده برای مدیریت آن مهم‌تر از همه عوامل دخیل می‌باشد.

شیوه‌هایی که در سال‌های اخیر برای مدیریت فوتبال اردبیل اعمال شده، روش‌هایی بوده که نه تنها در حل مسائل و معظلات و رفع دردها و آلام وگرفتاری‌های آن مؤثر نبوده بلکه بر گرفتاری‌های این رشته پرطرفدار افزوده و آن را در حالت اسفناکی قرار داده است.

برای نجات فوتبال اردبیل اولین گام و مؤثرترین وسیله تغییر در روش و شیوه‌های مدیریتی است. تغییر نگاه به فوتبال اردبیل و جایگزین کردن برنامه‌ای مدون و کارشناسی شده به جای اهداف قبلی، تضمینی برای بهتر شدن وضع فوتبال می‌تواند باشد.

توسعه و پیشرفت فوتبال در همه نقاط استان باید مورد توجه قرار بگیرد و در این راه خودی و غیر خودی، رفاقت و آشنایی و ترس از حاشیه‌ها و عصیانگری‌ها تأثیرگذار نباشد.

واقعیت تلخ در مورد فوتبال شهر اردبیل این است که به نظر می‌رسد برخی از افراد ذی نفوذ و مؤثر در سیاست گذاری‌های فوتبال، برای توسعه این رشته در شهر اردبیل زیاد تمایل نداشته باشند. سیری که فوتبال اردبیل در سال‌های اخیر داشته این شایعه را قوت می‌بخشد ولی بدون داشتن دلیل و مدرک کافی نمی‌توان انگشت اتهام را به سمت فرد یا افرادی نشانه رفت. امید می‌رود که در سال 1400 همه مسئولین و دست اندرکاران فوتبال در محدوده وظایف و مسئولیت شناخته شده و تعریف شده، عمل بکنند و برای فوتبال همه مناطق استان و از جمله شهر اردبیل اقدامات مؤثری انجام بدهند و مهم‌تر از همه، هر کسی را با توجه به همه ویژگی‌های مورد نیاز در جایگاه واقعی به کار گیرند.

که تا هر کس اندازه خویش را

ببیند، بداند کم و بیش را

هدف اصلی همه کسانی که در عرصه فوتبال منطقه فعال هستند باید سر و سامان دادن به وضع این رشته و محکم کردن زیر ساخت‌ها باشد. هر هدفی جز این می‌تواند ضربات جبران ناپذیری بر پیکر فوتبال وارد نماید و آن را از وضع موجود هر روز گامی به عقب رهنمون سازد.

منطقه‌ای که فوتبال مرکز استان‌اش نای نفس کشیدن نداشته باشد، از اول و دومی‌اش در بین استان‌ها حرف زدن چه نتیجه‌ای جز گول زدن و فریب دادن خود و دیگران می‌تواند داشته باشد؟ این استان اگر ده ورزشگاه مجهز و استاندارد در سطح جهانی داشته باشد ولی تیمی از منطقه قدرت و توان بازی در آن را نداشته باشد، پشیزی ارزش نخواهد داشت.

امیدواریم که در فوتبال ما، مدیران، دست اندرکاران و منصب داران به فکر فوتبال باشند. این بحث در صف اول اقدامات آن‌ها قرار بگیرد و بقیه موارد در ردیف‌های بعدی جا خوش بکنند. انشااله.

 

 




ورزش اردبیل، کرونا و چند نکته

سال 1399 برای ورزش استان اردبیل سال ایده‌آلی نبود. بیماری کووید19 و تلاش برای چلوگیری از گسترش عامل این بیماری یعنی ویروس کرونا، محدودیت‌‌های قابل توجهی برای ورزش و ورزشکاران به وجود آورد.

قهرمانان ورزشی به جهت تعطیلی تمرینات از آمادگی مطلوب دور شدند، مسابقات تعطیل گردید و در این میان افرادی که هزینه زندگی خود را از فعالیت در عرصه ورزش به دست می‌آوردند متحمل خسارت و زیان غیر قابل جبران شدند.

تقریبا در نیمه دوم سال 1399 و در مقاطعی که با فروکش کردن موج کرونا امکان فعالیت فراهم می‌شد برخی از هیئت‌‌های ورزشی که مسئولین‌اش پای کار بودند فعالیت‌‌ها را از سر گرفتند و کسانی که علی‌رغم مسئولیت سنگین در هیئت‌‌ها، حالی برای کار نداشتند کرونا را بهانه کردند و مدت‌‌ها حرفی از مسابقات نزدند و در سایه کرونا فقط صحبت کردند و آمار ارائه نمودند.

تغییر مدیریت ورزش استان

تغییر در مدیریت ورزش استان از دیگر اتفاقات مهم سال 1399 بود. بهرام آقاخانی جوان محبوب و اخلاق مدار ورزش جای خود را به یکی از قهرمانان نامی استان و ایران داد. تکیه انوشیروانی بر صندلی ریاست ورزش استان با نقاط مثبت و منفی همراه بود.

مخالفان انتصاب وی معتقد بودند که انوشیروانی فاقد کارنامه مدیریتی و اجرایی است و قرار گفتن‌اش در رأس ورزش می‌تواند یک ریسک تلقی شود. به هر حال انوشیروانی با حمایت‌‌های ششدانگ بهنامجو استاندار و با حکم سلطانی‌فر وزیر ورزش و جوانان، صندلی مدیریت در طبقه سوم ساختمان میدان ورزش را تحویل گرفت و تلاش خود را برای بهبود اوضاع ورزش آغاز کرد.

ورزش اردبیل توانایی‌‌های بالقوه و ظرفیت‌‌های نهفته دارد. هر وقت زمینه برای پرورش استعداد‌‌ها فراهم شده جوانان این دیار به خوبی فعل خواستن را در میادین مختلف صرف کرده‌اند اما اگر با نگاهی واقع بینانه، غیر شعاری و منصفانه به مسئله نگاه بکنیم می‌توان گفت که ورزش اردبیل تا به حال به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته و به آنچه حق‌اش بوده دست نیافته است.

دلایل عقب ماندگی ورزش

یکی از دلایل مهم عقب ماندگی ورزش اردبیل بی‌توجهی مسئولین منطقه می‌باشد. به طور ساده می‌توان گفت که به ورزش استان در حد خودش توجه نشده و به آن بها داده نشده است.

با مثال‌‌ها و دلایل کافی می‌توان اثبات کرد که از زمان استان شدن اردبیل برای ورزش بهای بایسته قائل نشده‌اند و متأسفانه نگاه و نگرش حاکم بر آن طی سال‌‌ها و دوره‌‌های مختلف ایده آل نبوده است. البته نباید فراموش کرد که در برخی از مقاطع زمانی محدود، نگاه مقطعی به بهبود اوضاع منجر شده ولی همه آن اقدامات حکم مسکن برای بیماری ورزش داشته نه درمان قطعی.

تغییر نگرش

وقتی نگاه به ورزش تغییر پیدا بکند امیدواری برای اصلاح امور آن بیشتر می‌شود. مسئولان اجرایی استان و در رأس آن‌‌ها استانداران وقت به ورزش بهای لازم را نداده‌اند. خلاصه کردن بحث توجه به ورزش در میزبانی مسابقات بین المللی حاصلی از نگرش ناصحیح به ورزش می‌باشد. ورزش نیاز به اقداماتی دارد که بتواند در خدمت منافع آن و در جهت خواست و رضایت مردم باشد.

به نظر می‌رسد که یکی از اولین اقدامات و کار‌های ضروری و بایسته مدیر ورزش استان تلاش در راستای اصلاح این نگرش باشد تا جائیکه همه نیاز‌های ورزش در ابعاد مختلف شناسایی و برای درمانش نسخه شفابخشی در نظرگرفته شود.

نگاه ابزارنگارانه

کسانی که نگاه ابزارنگارانه به ورزش دارند از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین آفت‌‌های ورزش به شمار می‌روند. حضور این قبیل افراد در عرصه ورزش به نیّت دست یافتن به اهداف غیر ورزشی است. آن‌‌ها از هر فرصتی برای تأمین خواسته‌‌های خود استفاده کرده و ورزش را وسیله‌ای برای رسیدن و دستیابی به اهداف شخصی، جناحی و باندی تلقی می‌کنند.

این گونه افراد که حضورشان از سال‌‌ها قبل در ورزش بوده و مخصوص دوره فعلی و سال‌‌های اخیر نمی‌باشد با استفاده از ترفند‌های مختلف تلاش می‌کنند تا از به کارگیری افراد کاردان، عاشق و دلسوخته در پست‌‌های مختلف جلوگیری کنند و با تحت تأثیر قرار دادن مدیران خواسته‌‌های خود را عملی نمایند.

حضور این قبیل افراد را در برگزاری مجامع انتخاباتی هیئت‌‌های ورزشی می‌توان مشاهده کرد. قرار گرفتن عصاره و چکیده‌‌های ورزش در رأس هیئت‌‌های ورزشی می‌تواند تضمین مناسبی برای حرکت پرشتاب و میدان دادن به علاقه مندان خدمت بی‌منت باشد و مسلما آنهایی که نگاه ابرارنگارانه به ورزش دارند تمام توان خود را به کار می‌بندند تا از قرار گرفتن افراد عاشق، پاک دست و جوان در رأس هیئت‌‌های ورزشی جلوگیری بکنند.

استعدادیابی

از هر علاقه‌مند به ورزش اگر از استعداد‌های ورزشی جوانان استان سؤال شود بی‌شک همه آن‌‌ها با هر سلیقه و دیدگاهی بر وجود سرمایه‌‌های غنی و نیروی انسانی و ظرفیت‌‌های بالقوه در منطقه تأکید می‌کنند.

اما چرا در حال حاضر از تعداد اردبیلی‌‌های عضو تیم‌‌های ملی در رشته‌‌های مختلف خبر‌های خوشایندی شنیده نمی‌شود؟ به چه دلیلی کفگیر نمایندگان ورزش استان در تیم‌‌های پایه ورزشی به ته دیگ خورده است؟ کارشناسان و خبره‌‌های ورزشی برای پایان دادن به این مشکل چه راه حل‌‌هایی را پیشنهاد داده‌اند و آیا از مسئولین و دست اندرکاران ورزش کسانی به سراغ آن‌‌ها رفته‌اند؟

بدون شک بزرگ‌ترین عامل برای عدم شکوفایی استعداد‌های جوانان منطقه نبود شرایط و ساز و کار‌های لازم برای کشف و پرورش استعدادهاست.

اگر می‌خواهیم که ورزش در مسیر رشد و پیشرفت قرار بگیرد باید در برنامه‌ریزی‌‌ها بحث استعدادیابی به صورت همه جانبه و علمی مورد توجه قرار بگیرد و در این صورت است که می‌توان برای ظهور استعداد‌های نهفته و قرار گرفتن در راه کسب افتخار برای ورزش استان و کشور امیدوار شد.

مدرسه اینترکمپوس یک نمونه روشن

در هفته‌‌های اخیر دعوت از سه اردبیلی برای اردوی تیم ملی بزرگسالان در سطح استان بازتاب خوبی داشت و برخی‌‌ها برای بهره‌برداری ‌های حاشیه‌ای و مصادره افتخار این موفقیت به خوبی این خبر را تحت پوشش قرار دادند.

کریم انصاری فرد، سجاد شهبازی و قلی‌زاده سه نفری هستند که برای دیدار دوستانه با تیم ملی سوریه به اردو فراخوانده شدند.

قلی‌زاده اصلیت اردبیلی داشته ولی فوتبال‌اش در تهران بوده و از فوتبال پایتخت مراحل پیشرفت را طی کرده است، اما انصاری فرد و شهباززاده میوه شیرین مدرسه اینترکمپوس هستند.

در سال‌‌های فعالیت این مدرسه که کار استعدادیابی فوتبال بر محور عشق و علاقه و بدون حاشیه و رقابت‌‌های مالی و تفکر درآمدزایی بود و مدیریت یک پارچه و منسجمی بر آن حاکم بود چهره‌‌هایی از فوتبال اردبیل به جامعه فوتبال کشور معرفی شدند که مراحل رسیدن به پیراهن تیم ملی را پله به پله طی کردند تا امروز برای قرار گرفتن در ترکیب تیم ملی افتخار بکنند.

آیا نمی‌توان سؤال کرد که در هشت سال اخیر علی رغم افزایش کمی مدارس فوتبال و سرمایه گذاری خانواده‌‌ها به چه دلیل فوتبال اردبیل از معرفی چنین چهره‌‌هایی ناتوان بوده و هست؟ افتخار دعوت شدن انصاری فرد‌ها و شهباززاده‌‌ها از آن کسانی است که در دوره فعالیت مدرسه اینترکمپوس صادقانه تلاش می‌کردند و به نتیجه می‌رسیدند و نه کسانی که در نزدیک به 10 سال از برای معرفی یک یا دو نفر ملی پوش قطعی عاجر و درمانده بوده‌اند.

فضای آرام و بدون تنش

موفقیت در هر کاری نیاز به فضایی آرام و بدون تنش و به دور از درگیری‌‌ها و هیاهو و حاشیه‌‌های ویرانگر دارد. ورزش ما برای اینکه بتواند به حداقل‌‌های مورد انتظار دست پیدا بکند به فضا و شرایط کم تنش و مساعد کاری نیازمند است.

امیدواریم در سال جدید به همت مسئولین چنین شرایطی برای تلاشگران صادق عرصه ورزش به وجود آید. در سال گذشته یکی از حاشیه‌‌هایی که مدت‌‌ها فضای نامطلوبی در برخی از رشته‌‌ها ایجاد کرد موضعگیری برخی کاندیدا‌های شکست خورده در رقابت‌‌های هیئت‌‌های ورزشی بود.

آن‌‌ها که ظرفیت لازم برای قبول شکست را نداشتند به طرق مختلف قصد به حاشیه کشاندن رشته‌‌های ورزشی را داشتند که با مدیریت خوب دست اندرکاران ورزش مواجه شدند. اقدام مناسب مسئولین می‌تواند برای جلوگیری از رشد و نهادینه شدن چنین تفکری برای انتخابات سال جدید بسیار مؤثر واقع شود.

طرد حاشیه سازان

امیدواریم که سال جدید سال دفع شّر حاشیه‌‌های مخرب و حاشیه سازان مغرض از سر ورزش باشد. آنهایی که نان و موقعیت و جایگاه خود را در ورزش جستجو کرده و با روش‌‌های مختلف و به لطایف الحیل برای ادامه حضور در ورزش مقاومت می‌کنند و در این راه از پناه بردن به هر وسیله حتی بازی کردن با آبروی افراد خودداری نمی‌کنند باید از بودن در صحنه ورزش خط بخورند.

این‌‌ها می‌خواهند از آشفتگی ایجاد شده در ورزش نهایت استفاده را ببرند و تا می‌توانند برای ورزش خط و ربط تعیین کنند و به هیچ عنوان برای دل کندن از ورزش رضایت ندهند.

برای پایان دادن به میدان داری حاشیه سازان، مدیران ورزش باید شجاعانه و انقلابی با آن‌‌ها مبارزه بکنند و برای همیشه ریشه آن‌‌ها را بخشکانند. برای برداشت گام اول در این راه برنامه‌ریزی برای کاستن از میزان نفوذ و مداخله و تأثیرگذاری آن‌‌ها ضروری است.

 




دعا‌های ورزشی در آغاز سال ۱۴۰۰

فرا رسیدن بهار و آغاز سال جدید را به همه ورزشکاران، ورزشدوستان و همراهان نشریه الکترونیکی دنیای اردبیل تبریک و تهنیت می‌گوئیم.

در یک سالی که گذشت علیرغم همه کاستی‌‌ها و مشکلات تلاش کردیم تا وقفه‌ای در انتشار نشریه و عمل به وظیفه‌ای که بر عهده داریم، ایجاد نشود. در این میان استقبال علاقه‌مندان و تشویق و ترغیب آن‌‌ها عامل بزرگی برای ادامه دادن راه انتشار نشریه بود و خوشحالیم که تا آنجا که در توان داشته‌ایم در این راه کوشش کرده‌ایم و از خداوند بزرگ می‌خواهیم در سال جدید نیز توفیق خدمت به جامعه ورزش استان را از ما دریغ نفرماید.

ورزش با همه بزرگی و عظمت‌اش برای فعالان و دست اندرکاران آن عزت و منزلت می‌بخشد. خدمت کردن برای ورزش و رزشی‌‌ها نعمت بزرگی است که پروردگار قادر و توانا نصیب ما کرده است و ما به این لطف و مرحمت می‌بالیم و امیدواریم تا لحظاتی که می‌توانیم در این عرصه باشیم و از خدمت به ورزش و ورزشی‌‌ها لذت ببریم.

ورزش سلامتی تن، شادی روان، رشد اخلاق، بستر پرورش جوانمردی، برکنار‌کننده جوانان از آلودگی، موجب فراهم آوردن بالندگی، ضامن سربلندی، گسترش راستی و درستی، کمک به نظم عمومی، ضد بزهکاری، گونه‌ای از عبادت، روانه‌کننده آدمی در راه کمال، سازنده انسان برتر، شاهراه رسیدن به خیر و سعادت هر دو جهان، بهروزی و ممد حیات و کار مردم است.

فعالیت در عرصه‌ای با این گستردگی و خصوصیات منحصر به فرد برای همه موجب بالندگی است و بدون شک نشریه ما نیز جدای از این بحث نبوده و نیست. آرزو می‌کنیم که در سال جدید ورزش ما از دست کسانی که فقط حرف زدن بلد بوده و ورزش را با گفتار‌های بی‌پایه از مسیر اصلی‌اش منحرف کرده‌اند نحات یابد.

سالکان را چه کار با دیوان

طوطیان را چه کار با مردار

چند دعوی کنی، به کار گرای

هیچگه نیست گفته چون کردار

امیدواریم در سال جدید ورزش ما از شّر آدم‌‌های بدون تخصص که آمدند و همه چیز ورزش را خراب کردند، خلاص شود و اداره امور به دست متخصصین عاشق و اهل عمل و کار بلد سپرده شود.

امیدواریم در ورزش و همه رشته‌‌های ورزشی، برنامه‌ریزی و عمل بر اساس پیش‌بینی‌‌ها انجام بگیرد. خلاص یافتن ورزش از دست روزمرگی می‌تواند مسیر جدیدی در پیش روی آن بگشاید و روز‌های خوبی را برای ورزش استان رقم بزند.

روز را با کشت و زرع و شخم آوردن به شب

شامگاهان در تنور خویشتن، نان داشتن

سربلندی خواستن در عین پستی دره‌وار

آرزوی صحبت خورشید رخشان داشتن

امیدواریم با لطف و عنایت پروردگار در سال1400 از آفت غرور، خودپسندی و خودمحوری در امان بمانیم و کسانی که در ورزش، نان خود را از تنور خودمحوری جستجو می‌کنند به راه راست هدایت شده و این عادت زشت و مذموم را برای همیشه به فراموشی بسپارند.

هوای نفس چو دیویست تیره دل پروین

بتر ز دیو پرستی است خود پرستیدن

امیدواریم ورزش ما از شّر آنهایی که بساط سورچرانی و دروغ گویی و خودشیرینی راه انداخته‌اند، خلاص یابد.

امیدواریم در سال 1400 بر تعداد گوش شنوا در ورزش افزوده شود و روش مدیریتی در برخی از رشته‌‌ها اصلاح و در مسیر درست و اصولی قرار بگیرد.

امیدواریم برخورد با بی‌مسئولیت‌‌ها و آمارسازان در ورزش چهره واقعی خود را نشان بدهد و دیگر امکان ابراز وجود برای این قبیل افراد وجود نداشته باشد.

امیدواریم آنهایی که مصالح شخصی را بر مناقع ورزش ترجیح می‌دهند به خود آیند و بیش از این بر کورس خیانت نکوبند.

خدایا، در سال جدید ورزش ما را از ضررو زیان سخن چین‌‌ها در امان نگاه دار. ورزش ما را از آسیب این قبیل افراد که دیگر مشت‌شان در بین ورزشی‌‌ها باز شده است، محفوظ و مصون بدار. سخن چین هایی که شرط ادامه حیات خود در ورزش را در به هم زدن رابطه‌‌ها و افروختن آتش کینه و برهم زدن بساط یک دلی‌‌ها می‌دانند حال و روز ورزش اردبیل را دگرگون کرده و آن را به سمت بی‌ثباتی‌‌ها سوق می‌دهند.

میان دو کس جنگ چون آتش است

سخن چین بدبخت هیزم کش است

بار خدایا، ورزش اردبیل را از دست گندم نما‌های جو فروش نجات بده.

آفریدگارا، ورزش استان را از خطرات زیاده خواهان و شهرت طلبان شناسنامه دار محافظت بفرما.

بار پروردگارا، در سال جدید با عنایت و توجه خاص خود، بر ورزش منطقه آرامش را حاکم فرما و آن را از حاشیه‌‌ها دور نگاه دار.

ورزش ناب رستم ساز و پوریا پرور است. بار خدایا، آنهایی که در روند این نقش مهم ورزش خدشه وارد کرده و بر گسترش نامردی و بدخلقی تلاش می‌کنند به راه راست هدایت فرما.

بار خدایا، ورزش استان اردبیل را از تفکرات زنگ‌زده و از مدعیان مغرض که غرض ورزی کور و کرشان کرده است و توهین به شعور مردم را برگزیده‌اند و راه و رسم قلدرانه در پیش گرفته و به راحتی قوانین را در زیر پا له می‌کنند و تفکر باندی را در آن گسترش می‌دهند، مصون بدار.

پروردگارا، در ورزش ما اخلاق حسنه و ویژگی‌‌های دوست داشتنی چون راستی، مروت، خوشرویی، شجاعت، گذشت، عزت نفس، افتادگی و پهلوانی را ترویج فرما.

آفریدگارا، ورزش اردبیل را از بی‌ادبی، تکبر، حرص، ناجوانمردی، بی‌غیرتی، تمسخر، افترا و بدجویی محافظت بفرما.

خداوندا، پنجره رحمت خود را به روی اهالی صادق و راستین ورزش باز کن و بر آن‌‌ها کمک کن تا یأس و ناامیدی را از ورزش دور دارند.

پروردگارا، بر جامعه ورزش استان، آن قدرت تشخیص را عطا بفرما تا عده‌ای مغرض از خدا بی‌خبر نتوانند دروغ را به جای واقعیت بر آن‌ها تحمیل نمایند.

خدایامساعدت فرما تا ورزشی‌‌های ناب استان از افتادن در دام نفس و اطاعت از آن دور باشند و آن‌‌ها را از ضرر‌‌های مدیران متظاهر و مسئولان بدسلیقه و قوم پرستان بدطینت و آویزان‌‌های فرصت طلب و ظاهرسازان چرب زبان محافظت بفرما.

پروردگارا، بر اهالی ورزش و مسئولان ما آن همت و آگاهی را عنایت فرما تا در راه ایجاد تحول در رشته‌‌های مختلف و بهبود اوضاع آن‌‌ها و از جمله در راه تحول و خانه تکانی فوتبال گام‌‌های مؤثر بردارند.

و در نهایت آرزو می‌کنیم که خداوند بر ما آن قدرت را عنایت فرماید تا حقیقت را قربانی مصلحت نکنیم و آفت غرور را از خود دور نگاه داریم و از ضخیم شدن پرده‌‌های غفلت جلوگیری کنیم. انشااله.