1

مدیریت جدید استان

هیئت دولت تکلیف استانداری اردبیل را مشخص کرد. خیلی‌ها که از اولین روز تشکیل کابینه پزشکیان برای خود سوژه‌ای با عنوان استاندار اردبیل پیدا کرده بودند فتیله‌ها را پایین کشیدند تا چند روزی را استراحت و تجدید قوا نمایند و آنگاه با طرح معاونین استاندار و مدیران کل ستادی و اجرایی، فضای مجازی را به میدانی برای نبرد و معرفی چهره‌های خود مدیر پندار تبدیل کنند و خود نیز شاید که از کنار این‌ها به نام و نوایی برسند.

با پیروزی پزشکیان در انتخابات ریاست‌جمهوری، میدان برای برخی‌ها آماده خودنمایی و محک زدن توانایی‌ها و قدرت‌ها شده‌است تا بیایند و آستین همت بالا بزنند و در راستای بهبود امور تلاش بکنند و برای سرافرازی و سربلندی استان از هیج کوششی دریغ ننمایند.

پیروزی در انتخابات و فعالیت در ستادها یک روی قضیه است و توانایی، کارآمدی و قدرت پیشبرد امور در کارهای اجرایی طرف دیگر محسوب می‌شود. امید می‌رود کسانی که با تغییر و تحول مدیریتی در استان، صاحب پست و مقام خواهند شد بتوانند به نفع جامعه و مردم قدم‌های مثبت و تأثیرگذار بردارند.

روزگار عجیبی شده‌است، کسانی که تا دیروز به‌صراحت پرچم مخالفت با این فرد و آن کس برافراشته بودند و یا در نوشته‌های‌شان شانس کم‌تری به برخی‌ها قائل بودند و یا گستاخانه و خارج از چارچوب اصول رسانه‌ای به زمین‌وزمان بی‌حرمتی می‌کردند و یا به هیئت دولت و کمیته انتصابات آن نصیحت نموده و خود را از نظر دانش، علم و فن بالاتر از همه می‌دانستند اینک با انتخاب استاندار گفته‌های چند روز اخیر خودشان را پس می‌گیرند و با شور و شوق فراوان می‌گویند و می‌نویسند و از پیروزی مطلق در انتخاب استاندار سرمست می‌شوند و برای متنعم شدن از سفره انتصابات خود را محق جلوه می‌دهند.

اعتماد به دولت و عملکرد آن، وظیفه کسانی است که خود را طرفدار و حامی آن می‌دانند و معتقدند که در روی کار آمدن آن‌ها و پر کردن سبد رأی رییس جمهور نقش تأثیرگذاری داشته‌اند. قابل‌قبول نیست آن‌هایی که از رییس جمهور می‌گویند و از فعالیت در ستاد حرف می‌زنند  فقط خود و اطرافیان و روی کار آمدن آن‌ها را بطلبند و برای دیگر هواداران رئیس‌جمهور حقی قائل نشوند و اظهار نظر، تمجید و یا تخریب دیگران را با ترازویی به‌نام خواسته‌ها و امیال خود بسنجند و عمل بکنند.

آن‌هایی که عمری را پشت‌سر گذاشته‌اند به‌خوبی می‌دانند که از این رفت‌وآمدها در دنیای سیاست بیشتر اتفاق افتاده است و طبیعی است کسانی که به مسئولیت جدیدی می‌رسند دوست دارند که برای اجرا و پیشبرد اهداف و برنامه‌های‌شان از افرادی که از حیث سلیقه و فکر به وی نزدیکند استفاده نمایند اما آن‌چه دراین‌میان برای مردم مهم است دعوت به‌کار و سپردن امور به دست کسانی است که اولا پیشینه قوی و قابل‌قبول اجرایی داشته باشند و ثانیاً از طرفداران این نظریه که تا حالا “آن‌ها بوده‌اند و از این به بعد ما هستیم” نیز نباشند.

استاندار جدید حتماً برای تغییر در مدیریت بخش‌های مختلف استان اقدام خواهد کرد ولی امید می‌رود آدم‌های لایق و افراد کاربلد و انسان‌های دلسوز به‌معنای واقعی در مصدر کار قرار ‌بگیرند. کسانی را در رأس امور قرار بدهند که از انگیزه لازم برای خدمت برخوردار باشند تا بتوانند همه توان و لیاقت خود را برای بهبود امور منطقه به‌کار گیرند. اگر این‌چنین رفتار شود و در انتخاب‌ها بحث خودی و غیرخودی و میزان فرصت‌طلبی‌ها و خودشیرینی‌ها در نظر گرفته نشوند به می‌توان برای تسریع در روند توسعه استان امیدوار شد.




شرحی بر دل نوشته یکی از مربیان پایه فوتبال اردبیل

فوتبال در سطح کشور با حاشیه‌های فراوان همراه است. هر روز در یک گوشه‌ای از کشور، فوتبال مسئله‌ساز می‌شود. با توجه به گستردگی این رشته، تعداد علاقه‌مندان، مسابقات برگزار شده و جذابیت‌ها و واکنش‌های آن، بروز برخی حاشیه‌ها و نا‌بسامانی‌ها امری طبیعی است. برخورد به‌موقع و قاطع با حاشیه‌ها و عوامل نابسامانی‌ها مهم و قابل‌توجه می‌باشد. اگر با کسانی که بر خلاف جریان آب شنا می‌کنند قاطعانه برخورد نشود و از بروز رفتارهای مغرضانه و هدف‌دار ممانعت نگردد جمع کردن حاشیه‌ها و امیدواری برای بهبود اوضاع غیرممکن می شود.

آن‌هایی که برای ماندن در صحنه فوتبال علاقه‌مند هستند و از هر وسیله و ترفندی برای ادامه حضورشان استفاده می‌کنند و می‌خواهند سلیقه‌ها و امیال خود را در آن اعمال بکنند افزودن بر حاشیه‌ها و سوءتفاهمات و اختلافات بین اهالی فوتبال را در دستور کار قرار می‌دهند. این قبیل افراد درعین‌حال که خود را دلسوز فوتبال نشان می‌دهند اما در عمل برای این رشته پرطرفدار دشمنی بیش نیستند. آن‌ها فقط خود و اطرافیان‌شان را می‌خواهند و از عمق دل کاری به موفقیت و سربلندی فوتبال ندارند.

باید در ورزش و فوتبال ترسید از کسانی که با اقدامات‌شان ابهام آفرینی می‌کنند، به طرق مختلف در گسترده شدن بداخلاقی‌ها تلاش می‌کنند، حیات خود را در ایجاد اختلاف و فاصله بین جوانان و پیشکسوتان جستجو می‌کنند، دشمن همدلی و انسجام و اتحاد هستند و در نهایت با مظلوم‌نمایی و اشک تمساح آشکارا به فوتبال ضربه می‌زنند و تخم نفاق و اختلاف و عدم موفقیت را در مزرعه آن کاشت می‌کنند.

دلنوشته یکی از مربیان پایه استان در فضای مجازی علتی برای سیاه کردن این صفحه بود. صحبت از فوتبال ناپاک و رایزنی‌ها برای ناکام گذاشتن دیگران و حرکت بر روی جاده بداخلاقی‌ها و تلاش برای عدم موفقیت مجموعه‌ای با توسل به مسایل حاشیه‌ای و خارج از مستطیل سبز، دل هر علاقه‌مند و دوستدار فوتبال پاک را آزار می‌دهد.

اگر یک مربی پایه در فوتبال اردبیل که نه قدرتی دارد و نه تشکیلات منظم و درست باشگاهی از فساد و ناپاکی‌ها بنالد باید به حال مناطقی گریست که فوتبال‌شان موقعیتی دارند و جلال و جبروتی.

عمق فاجعه این اعتراض موقعی بیشتر نمایان می‌شود که تعداد تیم‌ها، نحوه برگزاری رقابت‌ها، نتایج به دست آمده و سرنوشت اول و انتهای آن مورد توجه قرار بگیرد.

رقابت‌های قهرمانی فوتبال نوجوانان استان با حضور ۶ تیم آغاز می‌شود. برخلاف معمول و قواعد و قوانین حاکم بر رقابت‌های لیگ قرار بر این می‌شود که رقابت‌ها تک بازی انجام شود. در دومین هفته یک تیم اعلام کناره گیری می‌کند و دو تیم نیز در یک بازی قادر به مسابقه نمی‌شوند. ۳ تیم در جدول باقی می‌مانند که باید سرنوشت تیم‌های اول تا سوم را مشخص بکنند. حالا در یک فوتبال زوال در رفته‌ای با این شرح شرم‌آور وقتی صحبت از فساد و نامردی و فوتبال ناپاک می شود حرفی برای گفتن باقی نمی‌ماند.

قهرمانی و کسب مقام در یک دوره از رقابت‌ها وقتی شیرین و دلچسب می‌شود که تیم‌ها چندین ماه در کوران رقابت‌ها باشند، دیدارهای رفت‌وبرگشت را انجام بدهند و با ارائه بازی‌های زیبا و حساس شدن رقابت‌ها تعداد بیشتری از تماشاگران را به ورزشگاه‌ها جذب کنند.

مسابقاتی که با ۶ تیم آغاز و با ۳ تیم به پایان می‌رسد نمی‌تواند چنگی به دل بزند و از قهرمانی و موفقیت و شادی و سرور حرف بزند. رقابت‌های نوجوانان استان با ۶ تیم آراز اسپورت مشگین‌شهر، علم و ورزش مشگین‌شهر، نام‌آوران اردبیل، شهرداری اردبیل، صبای اردبیل و نیکان اردبیل آغاز می‌شود. می‌گویند درحالی‌که رقابت‌ها تک بازی انجام می‌شده نام‌آوران در دو بازی و دو۲ تیم مشگین‌شهر هر کدام در یک بازی حاضر نشده‌اند. براساس دلنوشته یکی از مربیان در روز آخر نتایج ۳ تیم پایین جدول حذف و ۳ تیم بالای جدول که هم امتیاز بودند با تفاضل گل قهرمان، نایب قهرمان و مقام سوم رقابت‌ها معرفی می‌شوند.

برگزاری یک دوره رقابت با روش انجام‌شده و سبک و سیاقی که اشاره شد چه نفعی می‌تواند به فوتبال ما داشته باشد و چه نقشی می‌تواند در توسعه فوتبال ما بازی بکند؟

نگاهی به اسامی تیم‌های شرکت‌کننده، وضعیت نامطلوب فوتبال پایه در استان را نشان می‌دهد. ۶ تیم از ۲ شهرستان. چرا تیم‌های مناطق دیگر از رقابت‌ها استقبال نمی‌کنند؟ چه کس و یا کسانی باید به پای درد دل تلاشگران عرصه فوتبال پایه استان بنشینند و در جهت رفع مشکلات و نیازهای آن‌ها اقدام نمایند؟

وقتی فوتبال منطقه‌ای مسابقات منظم، مرتب و پرشوری در سطوح پایه نداشته باشد به آینده فوتبال آن نباید امیدوار شد. حیات و بزرگی و موفقیت فوتبال درآینده بستگی به چگونگی فعالیت در رده‌های پایه دارد و وقتی در استان‌مان در پایان رقابت‌های نوجوانان از 6تیم 3 تیم به ایستگاه پایانی می رسند کافی است که از این مجمل  حدیث مفصل را دید و مطالعه کرد.

رقابت‌های منطقه‌ای

تیمی که به مقام قهرمانی استان دست یافته است آیا توان مقابله با دیگر نمایندگان استان‌ها در رقابت‌های منطقه‌ای را خواهد داشت؟ حساب دو دوتا چهارتاست. منطق حکم می‌کند که از چنین تیم‌هایی که با حداقل‌ها می‌سازند و می‌سوزند نباید انتظار شق‌القمر داشت و چنین است که در سال‌های اخیر کم‌تر تیم‌های پایه نماینده استان در رقابت‌های منطقه‌ای به موفقیت دست یافته‌اند. البته عدم موفقیت‌ها هیچ جای گلایه باقی نمی‌گذارد چراکه بیشتر از آن‌چه که سرمایه‌گذاری کرده‌ایم نباید انتظار برداشت داشته باشیم.

دردهای فوتبال موقعی بهبود پیدا می‌کند که دست‌اندرکاران امر از بزرگنمایی‌ها بپرهیزند و واقعیت‌ها را با مردم درمیان بگذارند. مربی که نمی‌تواند هزینه یک دوره از رقابت‌ها را تأمین کند چه گناهی را مرتکب شده‌است که باید شرمنده شاگردانش باشد، گناه کسانی که در سرما و گرما به عشق فوتبال زندگی می‌کنند و زحمت می‌کشند چیست که باید برای تیمداری و سرپا نگه‌داشتن مجموعه‌اش در چند جبهه بجنگند و آبرو را در کف دست بگذارند و به‌خاطر فوتبال حراج بکنند.

همین وضعیت رقابت‌های نوجوانان کافی است که زنگ خطر را برای مسئولین به صدا درآورد و آن‌ها را وادار به عکس‌العمل بکند. مسئولین شهرهای اردبیل و مشگین شهر باید برای ریشه‌یابی علل حضور و انصراف تیم‌ها و ادعای یکی از مربیان قدم پیش بگذارند و صادقانه زحمتکشان عرصه تیم‌های پایه را حمایت و مساعدت نمایند.

و در نهایت باید اشاره شود که ادعاهای یک مربی در دلنوشته‌اش باید مورد توجه هیئت فوتبال استان و کمیته انضباطی‌اش قرار ‌گیرد. ادعای انجام یافته در ارتباط با تشویق برای عدم حضور و رایزنی برای به زیر کشیدن یک تیم و کمک به صعود تیم دیگر موردی نیست که بی‌تفاوت از کنار آن عبور شود. ورود قاطعانه کمیته انضباطی و رسیدگی به موضوع و اعلام نتیجه بررسی می‌تواند در آینده از بروز چنین اتفاقاتی جلوگیری نماید.




فضول‌باشی و کاندیداهای ناموفق استانداری

تا زمانی‌که هیئت دولت تکلیف استانداری اردبیل را مشخص نکند فضای حاکم بر انتخاب استاندار تیره‌تر خواهد شد. هر روز بر تعداد داوطلبان افزوده می‌شود و درنهایت لیست بلندبالایی از سینه‌چاکان خدمت به مردم و جامعه در سطح استان اردبیل به ثبت می‌رسد.

برخی‌ها بدجوری خوش‌خوراک هستند چرا که با یک روزنامه چند سطری می‌خواهند عنان اختیار استانداری را در دست بگیرند و برای خود و دوستان خدمت بکنند از جنس عالی و بی‌نقص‌اش.

می‌گویند یارو را به ده راه نمی‌دادند سراغ خانه کدخدا را می‌گرفت. برخی هم که ممکن است از پیشینه کافی برای رسیدن به چنین پست‌های حساسی برخوردار نباشند باز می‌خواهند فرصت را از دست ندهند چرا که معتقدند از این ستون به آن ستون فرجی است، شاید دری به تخته بخورد و او را بر بالای جلسه بنشاند و حکمران‌اش بکند.

گفتم: فضول باشی باز چه خبر شده‌است که این‌چنین به‌سرعت سخن می‌گویی و به کسی فرصت اظهار نظر نمی‌دهی؟

گفت: مردی هر روز رأس ساعت معینی به گوشه میدان شهر می‌رفت و لحظاتی کلاهش را از سر بر می‌داشت و به‌شدت تکان می‌داد. روزی پلیس علت را جویا شد، گفت با این کار زرافه‌ها را دور می‌کنم.

پلیس پرسید: من این‌جا زرافه ای نمی‌بینم، پاسخ شنید این نشان می‌دهد که من کارم را درست انجام می‌دهم.

حال این‌هایی که خود را لایق و سزاوار استانداری اردبیل می‌دانند شب‌ها نقشه می‌کشند و برنامه‌ها می‌چینند و صبح به کمک دوستان‌شان فضای مجازی را از خبرهای خوش، تماس با وزارت کشور، کار تمام شده‌است و فلانی در جلسه حضور یافت پر می‌کنند و بدین ترتیب فکر می‌نمایند که کار درستی انجام می‌دهند و با یک یا چند پست در فضای مجازی می‌توانند استاندار بشوند و عقده‌های تلمبار شده چندین ساله را خالی نمایند.

گفتم: فضول‌باشی می‌گویند آن‌هایی که صد دل عاشق استاندار شدن هستند رایزنی‌های زیادی می‌کنند، دست به دامن خیلی‌ها می‌شوند، از ستادی و غیر‌ستادی هزینه می‌کنند و خلاصه تا جایی که می‌توانند برای رسیدن به هدف تلاش می‌نمایند ولی در این راه تنها چیزی را که فراموش می‌کنند خداست! آن‌هایی که فقط قصد خدمت دارند و از توانایی کافی برخوردار می‌باشند نباید آویزان این مسئول و ملتمس آن یکی باشند، کافی است که به خداوند نظر کنند و به حمایت و پشتیبانی او دلگرم باشند.

گفت: همین‌که می‌بینی تا به امروز خیلی‌ها در رسیدن به استانداری اردبیل لب چشمه رفته و تشنه برگشته‌اند علتی جز فراموشی خدا و دل بستن به بندگان ندارند. غفلت از خدا و مغرور شدن به حامیان دارای پست و مقام و موقعیت، همیشه با موفقیت همراه نخواهد شد. به این داستان گوش بده و تو یکی کارها را به خدا بسپار که هر چه او صلاح ببیند همان می‌شود.

درویشی تهی‌دست از کنار باغ کریم‌خان زند عبور می‌کرد، چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد. کریم‌خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند.

کریم‌خان گفت: این اشاره‌های تو برای چه بود؟

درویش گفت: نام من کریم است، نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چه داده؟ کریم‌خان در حال کشیدن قلیان بود؛ گفت: چه می‌خواهی؟

درویش گفت: همین قلیان، مرا بس است! چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان به فروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌خواست نزد کریم‌خان رفته و تحفه برای خان ببرد! پس جیب درویش را پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم‌خان برد! روزگار سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم‌خان زند کرد و گفت: نه من کریمم و نه تو؛کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.




ساختار شکننده فوتبال

مشکلاتی که پیرامون فوتبال ما وجود دارد این سؤال را در ذهن بسیاری از علاقه‌مندان ایجاد می‌کند که این وضعیت تا به کی ادامه پیدا می کند.

امروز برای به قدرت رسیدن در فوتبال، نیازی به رزومه و کارنامه درخشان نیست. کافی است که قدرت لابی و رایزنی بالا داشته باشی. اندک توانایی در قدرت بیان و ایجاد رابطه دوستانه با اعضای مجمع و دست‌اندرکاران امر کافی خواهد بود تا تو را در راه رسیدن به صندلی مدیریت فوتبال در بخش‌های مختلف یاری نماید.

اداره فوتبال با توجه به گستردگی و تحت پوشش قرار دادن جمعیت کثیری از علاقه‌مندان، کار ساده‌ای نیست. در همه سطوح، از امور فوتبال یک بخش گرفته تا فدراسیون نیاز به توجه، کارایی و توانایی دارد. تجربه می‌گوید کسانی که با کمک ابر و باد و مه و خورشید و فلک و حمایت‌های این چهره سیاسی، آن نماینده و مسئول در فوتبال به‌جایی می‌رسند کاری از پیش نمی‌برند هرچند که بتوانند با کمک اساس‌نامه‌ها و آیین‌نامه‌ها و پشتیبانی‌ها و معادلات پشت صحنه، سال‌ها بمانند و حکمرانی بکنند.

این روزها برخی از دوستان و بزرگواران در فضای مجازی به طرق مختلف از اوضاع فوتبال و وضعیت حاکم بر مجموعه‌های فعال در این رشته سخت گله‌مندند و از این‌که گفته‌ها و نوشته‌هایشان از طرف رسانه‌ها و علاقه‌مندان مورد حمایت قرار نمی‌گیرد اظهار تعجب کرده و گاهاً با این قبیل موضع‌گیری‌ها، درماندگی‌ها، افسردگی‌ها و ناتوانی در فوتبال را حق منطقه قلمداد می‌نمایند.

جمعی از کسانی که منتقد وضعیت فوتبال‌اند کسانی‌ هستند که صرفاً از روی عشق و علاقه به رویدادهای فوتبالی عکس‌العمل نشان می‌دهند. نه صاحب تشکیلاتی در فوتبال‌اند و  نه در آن عرصه فعالیتی دارند و نه قصد رسیدن به قدرت را دارند و نه اندیشه‌ای برای فعالیت هرچند محدود در آن. این‌ها سال‌هاست که گفته‌اند و نوشته‌اند ولی متأسفانه گوش شنوایی برای شنیدن این صداها وجود ندارد. همراهی برخی‌ها با عوامل سکون و عقب‌گرد فوتبال و دست بیعت دادن به آن‌ها و گستردن فضای دروغ و تهمت در فضای مجازی و ظهور در صفحات فیک و جعلی، کار را برای شنیده شدن صدای منتقدان مشکل می‌کند.

عده‌ای دیگر وابسته به منافع شخصی و گروهی هستند. تا زمانی‌که منافع‌شان تأمین بشود یا سکوت می‌کنند و یا از گل و بلبل بودن اوضاع سخن می‌گویند و وقتی منافع‌شان را در خطر می‌بینند به یک منتقد تمام‌عیار تبدیل می‌شوند و هر آن‌چه که در مسیرشان قرار می‌گیرد از دم تیغ می‌گذرانند.

برخی‌ها تا در باشگاه‌ها و مجموعه‌های مدیریتی فوتبال مسئولیت دارند همه امور را بر وفق مراد می‌بینند و برکناری از پست و مقام و جایگاه، دیدگاه آن‌ها را عوض می‌کند و به‌ناگاه همه‌چیز تبدیل به نکبت و کمبود و ضعف می‌شود.

این‌که می‌بینیم فوتبال ما نمی‌تواند روزهای خوبی را سپری بکند مقصر اصلی‌اش خود فوتبالی‌ها و علاقه‌مندان به این رشته می‌باشد. تا زمانی‌که تر و خشک را با هم بسوزانیم و براساس معیارها و واقعیت‌های موجود قضاوت نکنیم و خود و منافع خود و دوستانمان را ملاک تشخیص کارآمدی و ناکارآمدی مسئولان قرار بدهیم انتظار تغییر در حال‌وروز فوتبال، انتظار بیهوده‌ای خواهد بود.

چه بخواهیم و چه دوست نداشته باشیم فوتبال به ورزشی فراگیر تبدیل شده‌است. عده‌ای را اعتقاد بر این است که فوتبال  بهترین عنصر برای پر کردن اوقات فراغت و سرگرمی و عاملی برای تخلیه ناهنجاری‌های اجتماعی است و عده‌ای نیز معتقدند که باید بر وجوه فرهنگی، اقتصادی، علمی و سیاسی آن تأکید فراوان گردد. برای دست‌یابی به همه اهداف تعریف‌شده فوتبال نیاز به برنامه‌ریزی، کار مداوم و به‌کارگیری نیروهای‌های کاردان، فوتبالی، صادق و عاشق به خدمت دارد. بدون برنامه و با درپیش گرفتن مشی و مرام روزمرگی و علاقه‌مندی برای حفظ مدیریت و ریاست به هر بها و وسیله‌ای،  نتیجه‌اش وضعیتی می‌شود که فعلاً فوتبال با آن دست به گریبان می‌باشد. تا زمانی‌که فوتبال در بند ساختاری شکننده و درهم‌تنیده از بی‌برنامگی‌ها، سهل‌انگاری‌ها و روزمرگی‌ها باشد امیدواری برای بهبود اوضاع آن کاری عبث و بیهوده خواهد بود.




اشاره به دو نکته از سخنان وزیر ورزش و جوانان

اگر گفته‌ها و ادعاهای احمد دنیا‌مالی به‌عنوان وزیر ورزش و جوانان تحقق یابد امیدواری برای آینده ورزش کشور بیشتر و بیشتر خواهد شد.
ضرب‌المثلی قدیمی می‌گوید: “مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد”، جامعه ورزش در سال‌های اخیر از این وعده‌های دهان پرکن زیاد شنیده است، قول‌هایی که کم‌تر عملی شده و اکثرشان فقط در حد حرف باقی‌مانده‌اند! دنیا‌مالی موقعی می‌تواند اعتماد ورزشی‌ها را جلب کند که در کوتاه زمان قادر به عملی ساختن برخی از وعده‌هایش باشد.
او در یکی از سخنرانی‌هایش گفته است: “تلاش می‌کنیم ورزش کشور به آرامش برسد”. همچنین ادعا کرده که تلاش می‌کند از رفتارهای غیرحرفه‌ای جلوگیری کند و برای مبارزه با فساد از مردم کمک بگیرد.
البته وزیر محترم مقصود و مراد خود از آرامش را بیان نفرموده‌اند. وی آرامش در ادارات کل استان‌ها و هیئت‌های ورزشی استان‌ها را چگونه توجیه می‌کند؟ اگر در میان ده‌ها منظور و هدف از بیان این جملات، یکی هم آرامش در انتخابات هیئت‌ها و کم کردن حاشیه از مجامع انتخاباتی باشد باید به استحضار وزیر برسانیم که از این بابت ورزش اردبیل کاملاً به آرامش رسیده است! حضور تک کاندیداها در مجامع انتخاباتی بروز هر گونه حاشیه و برهم خوردن آرامش مسئولین و فضای ورزش را به حداقل می‌رساند! تک کاندیدایی مجامع در وقت هم صرفه‌جویی می‌کند یعنی در مجمع به‌جای این‌که چندین کاندیدا صحبت بکنند و به ارائه برنامه بپردازند و خدای ناکرده به همدیگر تکه‌پرانی نمایند و از ضعف‌های یکدیگر ناله سر بدهند تنها یک نفر سخنرانی غرایی انجام می‌دهد درحالی‌که مطمئن است آرا به‌نام او مزین شده و در گلدان ریخته خواهد شد. حالا واقعاً چنین مجامعی را که سرشار از آرامش و آرامش است آیا فقط می‌توان مجامع انتخاباتی‌شان نامید یا می‌توان کلمه انتصاب را هم در مورد آن‌ها به‌کار برد؟ درهرصورت آرامش مورد ادعای وزیر در انتخاب هیئت‌های استانی کاملاً ساری و جاری است و دنیا‌مالی می‌تواند از آن‌ها به‌عنوان نمونه‌هایی بارز از تحقق وعده‌هایش استفاده بکند و بر اعضاء و دست‌اندرکاران مجامع، احسن و بارک‌اله بگوید.
دنیامالی در یکی دیگر از سخنرانی‌های خود گفته است: “آمده‌ام که قانون را در ورزش حاکم کنم، وقتی رئیس فدراسیونی دوره چهار ساله‌اش به پایان می‌رسد باید کنار برود. ما سرپرست می‌گذاریم، حضور سرپرست در فدراسیون باید کوتاه مدت باشد”.
باید از وزیر پرسید که آیا این دیدگاهش درمورد هیئت‌های استانی نیز صادق است؟ یعنی در استان‌ها نیز باید عمر سرپرستان هیئت‌ها کوتاه باشد؟ ما که در بعضی مواقع شاهد تحقق این ادعا نبوده‌ایم. آیا قانونی که شما برای اجرای آن مدعی هستی فقط مختص فدراسیون‌هاست و یا ادارات کل و هیئت های استانی نیز به آن باید تن بدهند. مثلاً ادامه فعالیت سرپرست هیئتی که مهلت قانونی ۶ ماهه سرپرستی‌اش به پایان رسیده و بدون تمدید حکم، سرپرستی‌اش تا سقف یک‌سال ادامه پیدا بکند آیا دلیلی بر اجرای قانون در زیرمجموعه تحت فرماندهی شماست؟ نباید فقط حرف بزنیم و شعار بدهیم، آیا سرپرستی یک‌ساله فردی بر یک هیئت ورزشی و عدم برگزاری مجمع در این فاصله زمانی قانونی است؟بیچاره قانون، در مواقعی که منافع‌مان ایجاب بکند به هر شکلی تفسیر و اجرایش می‌کنیم. یاحق.




اعتراف تاج

در فاصله زمانی ۴ ماه مانده تا برگزاری مجمع انتخاباتی فدراسیون فوتبال، رئیس فدراسیون از حال‌وروز فوتبال اظهار نارضایتی کرده‌است. به عبارت دیگر آش فوتبال ما آن‌قدر شور شده که آشپزباشی هم زبان به گلایه باز نموده است. برای مهدی تاج پذیرفتن ضعف و نارسایی در فوتبال کشور یک کار بزرگ و طاقت‌فرساست. کسی که سال‌ها از عملکرد فدراسیون دفاع کرده و به ستاره‌های آن افتخار نموده به یک‌باره با تغییر موضع بر ضعف فدراسیون و اوضاع نابسامان فوتبال اعتراض بکند چیزی جز تن دادن به واقعیت نبوده و نخواهد بود.

همین‌هایی که امروز در فدراسیون فوتبال صاحب جلال و جبروت هستند آن‌هایی‌اند که بیشترین و بزرگ‌ترین نقش در عقب‌ماندگی فوتبال این سرزمین را دارند. فوتبالی که  در سطح آسیا آقایی می‌کرد امروز حسرت یک پیروزی شیرین در قاره به دلش مانده است. آیا در حاکمیت این وضع غیر از کسانی که ادعای مدیریت بی‌نقص را دارند می‌توان دیگران را مقصر قلمداد کرد؟

وقتی در فدراسیونی که عوامل مهم و تأثیرگذارش به اتهام فساد، احضار، بازداشت و روانه زندان می‌شوند آیا حرف زدن از اجرای عدالت می‌تواند جایگاهی داشته باشد؟ آیا جای سؤال باقی نمی‌ماند که با این حجم از آبروریزی، استعفای دیگر مدیران نباید در دستور کار قرار می‌گرفت؟ آیا آن‌هایی که با پناه بردن به دامن حاشیه‌ها و احیاناً زد و بندهای پشت پرده در مقاطعی افراد فاسد احضار شده را مورد حمایت قرار داده و از حضورشان در فدراسیون دفاع کرده‌اند نباید مورد بازخواست قرار گیرند و از میزان اعتماد به آن‌ها کاسته شده و برای پایان دادن به فعالیت‌شان در عرصه فوتبال فکر اساسی بشود و برنامه‌ریزی صورت بگیرد؟

آیا در مجمع انتخاباتی پیش‌رو همچنان کسانی که سال‌ها در فوتبال این سرزمین و استان‌های مختلف کنگر خورده و لنگر انداخته‌اند بازهم میدان‌داری کرده و برای ادامه حیات مدیریتی  تلاش کرده و بدین وسیله بر ماندن‌شان در مسئولیت استان‌ها همچنان امیدوار خواهند شد.

تجربه نشان داده است که مهدی تاج اراده‌ای برای تغییر رویه و قدم گذاشتن در وادی مدیریت صحیح و اصولی ندارد. یکی از دلایل عمده برای این ادعا حفظ بافت مدیریت فوتبال استان‌ها در سال‌های اخیر می‌باشد. فدراسیون کم‌تر به تغییر مدیریت‌ها در فوتبال استان‌ها تن می‌دهد و حتی به آسانی چشم بر روی تخلفات انجام پذیرفته در انتخابات برخی از استان‌ها می‌بندد و در صورت لزوم بر پایمال کردن حق‌وحقوق دیگران نیز ترسی به دل راه نمی‌دهد.

تا زمانی‌که مسیر قانون‌گریزی‌ها و دستاویز قرار دادن اساسنامه موجود در فوتبال استان‌ها ادامه‌دار باشد انتظار بیشتری از مدیریت فوتبال در سطح کلان نباید داشته باشیم. تاج موقعی می‌تواند به بهبود امور و قرار گرفتن فوتبال روی ریل درست و اصولی امیدوار باشد که بتواند مدیرانی لایق و کارکشته را به خدمت فراخواند و برای حذف فرصت‌طلبان همیشه مدعی اقدام نماید.




تحول مدیریتی با کار شدنی است نه با مصاحبه

جامعه ورزش در انتظار است تا اثرات تغییر مدیریتی در وزارت ورزش و جوانان را شاهد باشد. احمد دنیا مالی از همان روزی که برای وزارت ورزش و جوانان مطرح شد تا به امروز حرف‌های قشنگ و امیدوارکننده‌ای زده است. البته این‌که مسئول تازه منصوب شده صحبت از تحول، برنامه‌ریزی و آینده روشن بکند به یک امر عادی و بخصوص در ورزش تبدیل شده‌است ولی این‌بار که ادعاها سینه‌ی آسمان را می‌شکافد باید گفته‌ها و وعده‌ها به سر منزل مقصود برسند تا تفاوت این دوره مدیریتی با دوره‌های قبل به نمایش گذاشته شود.

همه به این باور رسیده‌اند که ورزش نیاز به تحول دارد. در دهه‌های اخیر خیلی‌ها با این ادعا بر سر کار آمده‌اند ولی سنگ‌اندازی‌ها و مانع‌تراشی‌ها و رفتار دوستان نقاب‌زده همواره به‌عنوان مانعی بزرگ برای تحقق این خواسته‌ها عمل کرده‌اند. اگر به این نتیجه برسیم که تحول مدیریتی با کار شدنی است نه با مصاحبه خیلی از مشکلات موجود می‌تواند قابل‌حل باشد. اگر فقط حرف بزنیم و جملات زیبا برزبان جاری بکنیم انتظاری که جامعه ورزش از وزیر دارد برآورده نخواهد شد. چنانچه روند کنونی تداوم داشته باشد وضعیت ورزش با تغییری مواجه نخواهد شد و رشد و شکوفایی استعدادها و توانایی‌های بالقوه آن با تمام ظرفیتی که دارد بر وفق مراد نخواهد شد.

تا زمانی‌که ورزش از دام و سلطه حاشیه‌سازان و استادان راه انداختن بحث‌های انحرافی نجات پیدا نکند درب آن به همان پاشنه قبلی خواهد چرخید و با هیچ تحولی روبه‌رو نخواهد شد.

ورزش بیش‌از هر چیز نیازمند کار مخلصانه، مدبرانه و عاقلانه است. سپردن مسئولیت امور آن به اشخاصی که از این ویژگی‌ها فرسنگ‌ها فاصله داشته باشند ضربه به ورزش تلقی می‌شود.

عملکرد بخش‌های مختلف ستادی، فدراسیون‌ها و ادارات کل استان‌ها نشان خواهد داد که تکیه افراد امتحان داده، ورزشی و وابسته به متن ورزش، تضمینی برای موفقیت‌های بزرگ است. مدیریت افراد خارج از سیستم، مقام پرست، باندبازها، خودمحور‌ها و سینه‌زنان میزهای مدیریت هیچ‌وقت با موفقیت همراه نبود است. پایان دوره مأموریت چنین افرادی همواره با کارنامه مردودی و ضربه زدن به روح یک‌دلی و جوانمردی جامعه ورزش همراه بوده است.

ورزش استان‌ها به‌عنوان بازوان اصلی و توانای ورزش کشور نیاز به توجه بیشتر و به‌کارگیری نیروهای صادق و کاربلد دارد. اوج هنر وزیر ورزش وقتی می‌تواند در معرض دید همه علاقه‌مندان قرار بگیرد که بتواند دست افراد و جریانات خارج ازمجموعه را کوتاه کرده و مدیران ورزش استان‌ها را براساس توانایی‌ها، لیاقت‌ها و ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری انتخاب و معرفی بکند نه براساس فشار سیاسیون و نمایندگان و جناح‌بازان و قدرت‌طلبان.

افرادی که حیات خود را در حمایت سیاسیون خلاصه کرده و سرنوشت خود را با نام‌ها و عناوین دیگران گره می‌زنند باید جایی در مدیریت ورزشی کشور نداشته باشند. تا زمانی‌که ورزش به دست ورزشی‌های متعهد سپرده نشود و افرادی خارج از مجموعه برای مدیریت در آن دندان تیز بکنند و سودای حضور در رأس ورزش مناطق مختلف را در سر بپرورانند کارها از این که هست بهتر نخواهد شد.




فضول باشی و وعده وزیر ورزش مبنی بر بازنگری در ادارات کل استان‌ها

وزیر ورزش و جوانان در تازه‌ترین اظهارات خود در مراسم افتتاح ۲۰۵ پروژه عمرانی ورزشی گفته است: “حرفی را می‌زنیم که عملی شود”. باید به آقای وزیر یادآوری گردد که جامعه ورزش از اولین روزی که در پشت میز وزارت قرار گرفته است همچنان امیدوارند که به وعده‌هایش عمل بکند که یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین این وعده‌ها ایجاد تحول در ورزش می باشد. چقدر باید منتظر بمانیم تا حرکت کاروان تحول وزیر در سطح کشور را شاهد باشیم. دنیامالی اگر مصمم به عملی کردن این وعده خودش می‌باشد باید زمان را از دست ندهد، ورزش در همه زمینه‌ها نیازمند تحول است و چه زیبا خواهد بود که جامعه ورزش عملی شدن این وعده‌ها را شاهد باشد.

گفتم: فضول‌باشی، وزیر حرف‌های قشنگ دیگری هم زده است. او گفته است: “باید یک بازنگری در ادارات کل و  ادارات شهرستان‌ها صورت بگیرد. ادارات شهرستان‌ها برای ما حایز اهمیت هستند چون در بحث توسعه ورزش قهرمانی و ورزش همگانی در نوک پیکان قرار دارند”.

فضول‌باشی چینی به میان ابروان خود انداخت و گفت: تا حال دنیا‌مالی حرف‌های امیدوارکننده‌ای زده است، حرف‌های شیرین و دل‌چسب، این حرف‌ها وقتی با عمل همراه باشد رضایت ورزشی‌ها و ورزشکاران جلب شده و دنیا‌مالی به یک چهره محبوب در دنیای مدیریت ورزشی تبدیل خواهد شد.

گفتم: بخش دیگری از گفته‌های او را نقل می‌کنم: “قانون برای ما مقدس است و حرمت دارد و اگر می‌خواهیم قانون‌مند شویم باید از خودمان تغییرات را آغاز کنیم که متعاقباً به سایر حوزه ها گسترش پیدا خواهد کرد”.

فضول‌باشی با لحنی که رگه‌هایی از شک‌وتردید در آن وجود داشت گفت: وزیر اگر بتواند به‌مرور به اما و اگرهای مجامع انتخاباتی فدراسیون‌ها و هیئت‌های استانی پایان بدهد و رعایت کامل قوانین را بدون تفسیر به رأی توسط دست‌اندرکاران را سفارش و عملیاتی نماید خیلی از مشکلات رشته‌های مختلف ورزشی قابل‌حل خواهد بود. البته باز باید در این مسئله تأکید شود که گاهی وقت‌ها فاصله عمیقی بین مقررات موجود و عملی شدن آن‌ها مشاهده می‌شود.

گفتم: هر تصمیمی در عرصه ورزش مبنی‌بر عقل و اندیشه گرفته شود موفقیت‌اش حتمی خواهد بود و اگر وزیر ورزش به داستان حضور آدم‌های نالایق در مناصب و مقام‌های مختلف پایان بدهد می‌تواند برای ورزش این مملکت روزهای خوش و روشنی را در آینده نوید دهد.

فضول‌باشی سرش را بالا گرفت و چشمانش را تنگ کرد و با تکبر بادی به غبغب انداخت و گفت: همچنان امیدواریم که دنیا‌مالی در عمل، وفاداری به گفته‌هایش را به اثبات برساند و برای همیشه ورزش این کشور را از وجود عوضی آمده‌های نالایق و ناکارآمد پاک‌سازی کند.




اندر احوالات نامزدهای استانداری

امیدوار بودیم که فردا هیئت دولت تکلیف استانداری اردبیل را روشن کند و به چهره سازان و نامزد تراشان فضای مجازی آتش‌بس بدهد. سفر رئیس جمهور به روسیه ممکن است این کار ضروری استان را به عقب بیندازد، یعنی همچنان فرصت خواهد بود که آمار نامزدها بالا برود و خلاصه خیلی‌ها تا موعد مقرر به‌عنوان نامزد استانداری اردبیل معرفی گردند. علی برکت الله.
دکان دونبش برخی از عزیزان در معرفی کاندیداهای استانداری اردبیل از رونق بیشتری برخوردار است و به‌راستی این‌همه فضا را ملتهب کردن و به خودی‌ها و غیر خودی ها تهمت زدن چه نفعی برای جامعه می‌تواند به‌دنبال داشته باشد؟
برخی‌ها در اردبیل نشسته‌اند و طوری از راهروهای وزارت کشور خبر می‌دهند که حتی خبرنگاران حاضر در وزارتخانه نیز نمی‌توانند قاطعانه چون آن‌ها خبر مخابره کنند. برخی‌ها را چنان در امر دخالت و فشار بر وزارت کشور مقصر می‌پندارند که گویی حضرات در کنار وزیر کشور جلوس کرده و تمام معادلات انتخاب استاندار را از نزدیک پیگیری می‌کنند. متأسفانه برای همه این ادعاها دلیل و مدرکی هم نیست. اگر نماینده‌ای دخالت کرده و در روند وظیفه اصلی وزارتخانه خلل ایجاد می کند یک مصاحبه ازسوی وزیر و یا معاون سیاسی می‌تواند آرامش را به فضای انتخاب استاندار برگرداند و بساط تهمت‌زنی‌ها و می گویندها و روایت می‌کنندها را برچینند.
اگر نمایندگان در انجام وظیفه وزارت کشور سنگ‌اندازی می کنند رئیس مجمع نمایندگان به‌صراحت اعلام بکند و اجازه ندهد که پیش‌از این در فضای مجازی حرمت‌شکنی بشود و تشخیص دروغ از راست غیرممکن گردد.
آن‌هایی که انتخاب استاندار مورد دلخواه و هم‌فکر را حق خود می‌دانند برای رسیدن به هدف قبل‌از هر چیز خودشان در داخل مجموعه به توافق برسند.
القصه اگر دخالت‌های بی‌جا تاکنون مانع از انتخاب فرد اصلح برای استانداری اردبیل شده‌است بهترین راه‌حل برای غلبه بر مشکل، بیان واضح و صریح دخالت کنندگان با مدرک و دلیل می‌باشد. وزیر کشور که حتما با ستاد پزشکیان در اردبیل همراهی می کند برای جلوگیری از تضییع حق ستادی‌ها به‌صراحت دخالت کنندگان را رسوا و با اقتدار بر معرفی کاندیدای مورد قبول دوستان و یاران اقدام نماید. ان‌شاءالله.




آسیب غیر ورزشی‌ها به ورزش

چرا عده‌ای غیرورزشی که اصلاً سروکاری با ورزش ندارند به سوی آن کشیده شده و برای حضور در این عرصه سرودست می‌شکنند و از هر اقدامی برای بودن و خاموش کردن منتقدان استفاده می کنند؟

این قبیل افراد که متأسفانه در سال‌های اخیر بر تعدادشان در ورزش افزوده شده به دنبال جذابیت خاص ورزش و حاشیه‌های آن رو به ورزش نهاده و بر اشغال صندلی‌های مدیریت، ریاست و همکاری اصرار می ورزند  و وقتی با انگشت کوچک‌شان به ساحت ورزش متصل شدند دیگر دل کندن از آن سخت و غیرممکن می‌شود.

غیر ورزشی‌های همیشه حاضر سعی می‌کنند با استفاده از هر وسیله و روش ممکن از خوان گسترده آن بی‌نصیب نمانند. حضور این افراد در ورزش ضربات سنگینی بر پیکره آن وارد کرده تا جایی که با گذشت زمان هم جبران خسارت امکان‌پذیر نمی‌شود.

آن‌هایی که با هدف منفعت جویی و شهرت‌طلبی به این حوزه گام گذاشته و در نقش‌های مختلف چون مشاور، رئیس و سرپرست هیئت و یا بادمجان دور بشقاب ظاهر می‌شوند بدون تعارف برای ورزش ما هیچ نفعی نداشته‌اند.

بهترین راه برای رد این ادعا انتشار کارنامه و عملکرد غریبه‌های با ورزش در عرصه است. بیایند و اطلاع‌رسانی بکنند که در سایه حضور و مدیریت آن‌ها ورزش و رشته‌های مختلف با چه تحول و کدام پیشرفت‌ها و خلق شگفتی‌ها همراه شده‌است.

ورزش به مانند خیلی از حوزه‌ها از گزند مقام پرستان، بدخواهان، فرصت طلبان و منفعت جویان درامان نیست. بیشتر آن‌هایی که در لباس دوست و با ابراز لطف و عنایت به ورزش و ورزشکاران سینه چاک می‌کنند وقتی به مقصود می‌رسند و بر مسئولیت تکیه می‌زنند اول به منافع خود و دوستان فکر کرده و اگر وقتی اضافه آوردند توجهی اندک و ناچیز به ورزش را پیش می‌کشند.

دست‌اندرکاران ورزش وقتی تأمین منافع خود و دوستان را در اولویت قرار بدهند نمی‌توانند در مبارزه با بداخلاقی‌ها، حرمت‌شکنی‌ها، هنجارشکنی‌ها و تفرقه افکنی‌ها اقدامات لازم انجام دهند تا جایی که در خیلی موارد خودشان به عاملی برای تفرقه و وسیله‌ای برای حرمت‌شکنی تبدیل شده و با فراموش کردن وظیفه اصلی به عنصری غیرقابل اعتماد تبدیل می شوند.

ورزش مستعد ما موقعی می‌تواند در راه رسیدن به اهداف  تعیین‌شده با قاطعیت گام بردارد و برای موفقیت‌ها و سربلندی‌ها امیدوار باشد که از رخنه و میدان‌داری افراد منفعت جو، عاشقان تهیه کلیپ‌ها و مجریان پروژه‌های تبلیغاتی و جویندگان نام و نشان ممانعت نماید و با نظارت کامل بر عملکردها و برنامه‌ها از بروز اتفاقات ناخوشایند جلوگیری کند. اگر به‌راستی خواستار ایجاد تحول در ورزش می‌باشیم چاره‌ای جز شناسایی افراد فرصت‌طلب و مختومه کردن پرونده آن‌ها وجود ندارد. تا زمانی‌که صحنه ورزش از آفاتی که سلامتی آن را به خطر انداخته نجات داده نشود امیدواری به پیشرفت و قوی شدن غیرممکن خواهد شد.