1

شورای شهر، خبرنگاران و معمای جیره خواری

خبری که از طریق وسایل ارتباط جمعی منتشر می شود باید درست ، روشن و جامع باشد و سرعت و دقت و صحت در آن کاملا مورد توجه قرار گیرد.
خبرنگار به کسی گفته می شود که وظیفه کسب،تهیه،جمع آوری و تنظیم اخبار و انتقال آن ها از طریق وسایل ارتباط جمعی را بر عهده داشته باشد.
با توجه به موارد بالا خبرنگاری که با سرعت و دقت، خبر را در اختیار افکار عمومی و جامعه قرار بدهد باید به عنوان یک خبرنگار موفق مورد تقدیر قرار گیرد ولی متاسفانه در شهر ما یک خبرنگار موفق مورد مواخذه قرار گرفته و در کمال تعجب با القابی چون جیره خوار روبرو می شود.
می گویند رحیم آقازاده یکی از اعضای شورای شهر در جلسه رسمی در ارتباط با مدیر کل ورزش و جوانان اظهار نظر می کند. خبرنگاران حاضر در جلسه بر حکم وظیفه نسبت به مخابره خبر اقدام می کنند و به دنبال اطلاع آقازاده از انتشار مطلب،خبرنگاران را مورد عنایت و محبت بی پایان قرار می دهد و تلاشگران عرصه اطلاع رسانی را به القابی چون جیره خوار و ضعیف مفتخر می نماید.
جلسات علنی تعریف خاص خود را دارند. در جلسات علنی سخنرانان نباید انتظار داشته باشند که انعکاس اخبار جلسه با نظر آن ها و تائید حضرات باشد.
وقتی در جلسه علنی نماینده ای حرفی بر زبان جاری می کند خبرنگاری موفق است که بتواند در کم ترین زمان ممکن اخبار جلسه را به اطلاع عموم برساند یعنی همان کا ر که خبرنگاران حاضر در جلسه شورا انجام دادند ولی به جای تقدیر و قدردانی از زحمات آن ها،جیره خوار شدند.
کسانی که اطلاع کافی در حوزه خبر و خبررسانی نداشته و به رمز و رموزآن آگاه نیستند در قبال فعالیت های اصولی موضع گیری می کنند و با رفتاری غیر قابل قبول آنچه را که نباید بر زبان جاری کنند بیان می نمایند.
دخالت و اظهار نظر در موردی که انسان علم و اطلاع کافی نسبت به آن نداشته باشد به مشکلی بزرگ در جامعه ما تبدیل می شود. کسانی که با رای مردم به مجلس شورای اسلامی و یا پارلمان محلی راه پیدا می کنند از همان ساعات اولیه به همه علوم آراسته می شوند و اظهار نظر در
همه موارد را حق طبیعی و مسلم خود به حساب می آورند.
خبرنگار جیره خوار نیست. خبرنگار فردی ضعیف و درمانده نیست. خبرنگاران افرادی آزاد،مستقل،نترس و شجاع هستند . خبرنگاری که وظیفه خود را به نحو احسن انجام بدهد باید مورد تقدیر قرار بگیرد و حرمتش حفظ بشود.
و در نهایت از رئیس محترم شورا انتظار می رود اجازه توهین به خبرنگار در صحن شورا را ندهد. مسلما جامعه خبری استان در انتظار موضعگیری رسمی رئیس شورا در قبال رفتار انجام یافته خواهند بود. بدون شک عیار مسئولین در چنین شرایطی برای مردم و افکار عمومی روشن و مشخص می شود.




مرور درس عاشقانه زیستن در مراسم شام غریبان هیأت مکتب الشهدا

سالار و سرور شهیدان آقا حسین بن علی(ع) با برافراشتن پرچم حماسه کربلا و عاشورا مدرسه ای را بنا نهاد تا مردمان در آن به نیکوترین و والاترین تربیت نبوی دست پیدا کنند.
حسین(ع) در آغاز نهضت و به هنگام حرکت از مدینه به سوی مکه در وصیت نامه اش نوشت “من می خواهم به خوبی ها سفارش و از زشتی ها جلوگیری کنم و به سیره جدم محمد (ص) و سیره پدرم علی بن ابی طالب(ع) رفتار نمایم” و حسین (ع) با بنیان گذاشتن چنین مدرسه ای اسلام را زنده کرد.
عاشقان حسین (ع) و کسانی که در اندیشه پیروی از آن بزرگوار هستند باید در مدرسه حسینی، روح شان اوج بگیرد و انقلاب کربلایی در درونشان رخ بدهد. آن هایی که عاشق اهل بیت(ع) هستند باید از مسیر منطق و معرفت پا به عرصه احساسات ناب و خواسته های اصیل بگذارند تا حسینی بشوند.
در عزاداری های محرم و در اشک ریختن ها و سیه زدن ها باید از شور به شعور رسید. شور حسینی اعجاز می آفریند و زمانی که احساس و تفکر دو بال شعور و معرفت آدمی شوند روح را تا عرش بالا می برند.
دل واله نهضت حسین(ع) است
جان محو تماشای حسین (ع) است
دل های همه خداپرستان
کانون محبت حسین(ص) است
مجالس عزاداری اگر با غنای محتوایی آمیخته شود و برنامه هایی بر پایه حریت و آزادگی که از ضروری ترین اساس مدرسه حسینی است به مورد اجرا گذاشته شود بهترین زمینه برای سیر آدمی به سوی کمالات را فراهم می کند.
در مجالسی که جوانان با شور وشوق حضور می یابند باید پیام های مهم عاشورا تبیین گردد و بیشتر درس های نهفته در مکتب عاشورا مورد توجه قرار گیرد.
اخلاص، صداقت، یکرنگی و یکپارچگی عزاداران حسینی در اردبیل مثال زدنی است و توجه عزاداران به حفظ سنت ها و با ممانعت از هرگونه آسیب برای رونق بخشیدن به مراسم مختلف از ویژگی های مهم دستجات عزاداری به شمار می رود.
در استان ما عزاداری برای سرور و سالار شهیدان با جسم و جان و روح وروان مردم پیوندی عاطفی، عمیق و جداناشدنی ایجاد کرده و به این علت است که در این منطقه مراسم دهه اول ماه محرم هر سال باشکوهتر از سال های قبل برگزار می شود.
در کنار عزاداری محلات مختلف، فعالیت برخی از هیأت ها در دهه اول ماه محرم نیز چشمگیر است. هیأت مکتب الشهدا با حضور جوانان ولایی و حسینی و با برنامه های متنوعی که اجرا می کند امید است بتواند با الهام از مدرسه حسینی سهمی هرچند ناچیز در تربیت و پرورش آینده سازان ایران اسلامی داشته باشد.
مراسم شام غریبان هیأت مکتب الشهدای اردبیل امسال با حضور دو نفر از پیرغلامان حسینی و از مداحان خوشنام و قابل احترام حال و هوای دیگری داشت.
جوانان مکتب در کنار بزرگان در شبی که سخت تر از آن را نمی توان در تاریخ پیدا کرد به خوبی با بازماندگان حادثه کربلا همنوائی کردند.
جوانان هیأت مراسم شام غریبان که یادآور آوارگی اهل بیت امام حسین(ع) و اسیران و کودکان بازمانده از واقعه کربلاست را با ناله ها و گریه ها و سوز و گدازشان برپا نمودند و در عزای شهادت مظلومانه شهدای کربلا اشک ماتم و عزا از دیده ها جاری کردند.
قدر این جوانان را باید دانست. جوانان با چشمانی اشکبار و با نوای حسینیم وای حسینیم وای و در حال قیام از حاج رحیم حیدری و حاج قدرت جوادی استقبال کردند و نشان دادند که تا چه اندازه به کسانی که در به اهتزار درآوردن پرچم عزای حسینی در منطقه نقش دارند، اهمیت قائل بوده وحفظ حرمت شان را واجب و لازم می دانند.
و دو پیر غلام چقدر زیبا اهمیت بودن در کنار جوانان متعهد و عاشق را دریافتند و با نوحه سرائی و قرائت اشعاری ناب از شعرای نامی بر شکوه و عظمت مجلس افزودند.
دو پیر غلام حسینی چنان با تسلط مرثیه سرایی کردند که اگر تا صبح مجلس را ادمه می دادند از همراهی جوانان و شوق آن ها برای گریه بر حسین و یارانش بالاترین لذات روحی و معنوی را می بردند.
حاج قدرت جوادی مداح پیشکسوت و پدر دو شهید گرانقدر، اشعار زیبایی از ساتید مرحوم منزوی، مرحوم مضطر و مرحوم حسان قرائت کرد و تحسین جوانان را برانگیخت.
حاج رحیم حیدری زمانی که با صدای دلنشین از تاج الشعرا مرحوم یحیوی خواند:
قاب قوسیندن اولکه چخوب اسری گیجه سی
ساربان کسدی اونون مثلنی دعوا گیجه سی
مجلس را حالتی دیگر بخشید.
مرحوم یحیوی در وصف حماسی صحنه های کربلا تبحر حاصی داشته است. آن مرحوم در به تصویر کشیدن واقعه کربلا و سرودن اشعار حماسی تا به آن حد بوده که او را فردوسی زمان لقب داده اند.
و ادامه داد:
آرترور واهمه نی عربده نهر فرات
مله شور وحشی نیستاندان اوجالمش نعمات
توکولوب یرده پاریلدار او سنق اسلحه جات
سوورور تپراقی یل یای گونی گرما گیجه سی
و ببینید که آمدن ساربان به قتلگاه را با چه مهارتی بیان می کند:
او هیاهوی خطرگه ده باخ اول سنگدله
هرچه آختاردی سالا بیلمدی بیر غارت اله
علی اوغلی منی مأیوس دیدی ایتمه بیله
گلمشم قسمت آلام منده بو اضحی گیجه سی
بولدی وار محضر شهده اونا سهمیه نهان
تحفۀ بانوی سلطان عجم دانه نشان
ایلدی اول بدوی فکر خیانت او زمان
شاه اونا مانع اولوب محنت عظمی گیجه سی
داد او غدار حسین اللرینی قطع ایلدی
تازه دن اول یارالی پیکری قانه بله دی
گوردی بر ناله گلور وا ولدی وا ولدی
بو گیجه اولدی سنیچون گنه دنیا گیجه سی
و مجلس عزای باشکوهی که با شور وشعور حسینی همراهی می کرد به پایان رسید تا گردانندگانش برای افزودن بر غنای مراسم بیشتر و بیشتر مصمم شوند. التماس دعا.




هیأت مکتب الشهدا آمیخته ای از شور و شعور حسینی

اردبیل را شهر حسینی نامیده اند. بچه های اردبیل تا زبان باز می کنند و حرف زدن آغاز می کنند یا حسین از اولین کلماتی است که یاد می گیرند و ذکرش می کنند. در اردبیل همه عاشق حسین(ع) هستند و او را مولا و سرور خود می دانند و خدمت در آستانش را افتخاری بس بزرگ قلمداد می نمایند.
اینجا در طول سال عزاداری های سالار و سرورشهیدان استمرار پیدا می کند و عزاداری های ماه محرم با جلسات هفتگی هیأت های حسینی به عزاداری های محرم سال بعد پیوند زده می شود.
در اردبیل و در دهه اول ماه محرم وقتی اسم حسین در میان باشد همه آستین همت بالا می زنند و در کنار یکدیگر قرار می گیرند تا بر عظمت عزای حسینی بیفزایند و برنامه های پربار و تأثیرگذار به مورد اجرا بگذارند. در اردبیل برای مردم همیشه در صحنه و حسینی آن، مهم ترین بحث برافراشته شدن لوای سید و سالار شهیدان و عظمت روزافزون مجالس عزاداری می باشد.
و چنین است که اینجا یعنی اردبیل را پایتخت حسینیت نامیده اند و محرم اش با حال و هوای خاص مقصد دوستداران ارباب در دهه اول ماه محرم محسوب می شود.
سنت عزادری اردبیل و تقسیم بندی شهر به شش محله بزرگ و ترتیب عزاداری آن ها در سطح شهر و بازار سرپوشیده در نوع خود بی نظیر است. تعصب مثال زدنی مردم برای حفظ سنت ها بدان حد است که علی رغم گذشت ده ها سال ، مردم همچنان به آدابی که از طرف نیاکان شان بنا نهاده شده پایبند هستند.
در کنار فعالیت دسته های عزاداری محلات مختلف شهر ، در سال های اخیر در سایه همت جوانان متعهد و دوستداران اهل بیت(ع) هیأت هایی فعال شده اند که مراسم عزاداری آن ها با رعایت برخی از آداب ضروری حال و هوای خاصی پیدا کرده و جوانان بیشتری از علاقه مندان به اهل بیت(ع) را جذب کرده اند.
یکی از هیأت های فعال در اردبیل هیأت مکتب الشهدا می باشد. مجالس عزاداری این هیأت که اکثریت اعضای آن را جوانان پاک سرشت، مؤمن و عاشق نظام و انقلاب تشکیل می دهند صفای دیگری دارد. حضور پرشور جوانان و رعایت اصول اولیه شرکت در مجالس عزاداری به نقاط قوت آن تبدیل شده و چنین است که فضای معنوی مجالس عزای آن هر روز توسعه پیدا می کند و در جذب هرچه بیشتر جوانان لایق و حسینی موفق عمل می نماید.
می گویند مجالسی که به نام اهل بیت(ع) برگزار می شود محل تشرف ولی اله الاعظم آقا امام زمان(ع) می باشد پس در چنین محافلی باید گستردگی ادب و اخلاق و رعایت حرمت و عزت در صف اول اقدامات باشد . مشاهده مجالس عزای هیأت مکتب الشهدا اثبات می کند که اعضا و خدمتگزارانش در تحقق این هدف بزرگ هیأت های مذعبی قدم های مؤثری برداشته اند.
معرفت و بصیرت از آداب اصلی و اساسی مجالس عزای حسین(ع) است . معرفت و بصیرت یعنی این که وقتی کسی با نمره ده به مجلس وارد شود نمره اش به هنگام خروج  به یازده برسد. یعنی این که شرکت کنندگان در یک مجلس عزا حتما باید به داشته های خود اضافه کنند و این امر ممکن نمی شود مگر این که گردانندگان هیأت ها به محتوی مجالس توجه نمایند.
در هیأت مکتب الشهدا و در دهه اول ماه محرم برنامه عزاداری با تلاوت آیاتی چند از کلام اله مجید آغاز می شود. یکی از روحانیون به سخنرانی می پردازد و در ادامه زیارت عاشورا قرائت می شود. سینه زنی بخش پایانی مراسم هر شب را تشکیل می دهد.
با این برنامه و اجرای اصولی و کامل آن همه شب مسلما بر اندوخته ها و آگاهی های جوانان حاضر در مجلس افزوده می شود و به این ترتیب یکی از مهم ترین آداب مجالس عزاداری حسین(ع) تحقق پیدا می کند.
عشق آفرینی یکی دیگر از آداب مجالس عزا می باشد. مطالبی که در چنین مجالسی گفته می شود باید بتواند عشق مردم به امام حسین(ع) را زیاد بکند. هیأت مکتب الشهدا با عملکردی که دارد و با ادامه موفقیت ها در راهی که انتخاب کرده نشان می دهد با گفته ها و سخنرانی ها و برنامه ریزی ها در رسیدن به هدفی بزرگ چون بالا بردن عشق مردم به ارباب کارنامه ای قابل قبول دارد.
بدون شک یک بار حضور در مراسم مکتب الشهدا می تواند دلایل مستند و قوی برای ادعاهای بالا را در اختیار قرار بدهد. جوانان ما در مقطع کنونی برای مصون ماندن از آسیب های احتمالی ناشی از برنامه ریزی های دشمنان به هدایت صحیح نیازمند می باشند. هیأت هایی چون مکتب الشهدا قادرند در تأمین نیازهای روحی و روانی و ابزار لازم برای پرورش استعدادها و دوری آن ها از دام دشمنان قسم خورده انقلاب نقش مؤثر و تعیین کننده ای داشته باشند.
برای همه گردانندگان مکتب سیدالشهدا و اعضای جوان، مخلص و عاشق آن از درگاه احدیت توفیق هرچه بیشتر در خدمت به مکتب پربار سالار و سرور شهیدان را آرزو می کنیم.

 

 

 




حال ناخوش خبرنگاری

اصلن دلش نمی خواست روز خبرنگار را بش تبریک بگن. از روزی که در کسوت خبرنگاری وارد شده بود سهم خودش و خانواده، تسهیم استرس و غم بود.
شب و نصف شب، زنگ تلفن همراهش به صدا در می آمد، یکی می خواستش، بیا آفیش خبری داریم. خلاصه خونه هم اداره شده بود. وقتی بخونه می آمد همسرش به شوخی می گفت به دفترخونه خوش آمدی!.
به همسرش می گفت، مرغ مراسم عروسی و عزا شده ام. در هر دو مناسبت ذبحم می کنن. کارم تعطیل بردار نیست و در هر غم و شادی باید به پوشش خبری بروم.
کمتر روزی بود که آب خوش از گلویش پایین رود. قلمش تکیه گاهی پارادوکس گونه و به مثابه ستونی، هم نیم بند نگه اش داشته بود و هم گاه و بیگاه به دست طوفان حوادث می سپردش!
از وقتی خبرنگار شده بود مرغش تخم نمی گذاشت و گاوش هر روز می زایید. چند پرونده تشویش اذهان، انحراف افکار عمومی، اخلال در نظم، نفوذ و همکاری با بیگانه در محاکم براش باز شده بود. هنوز از جلسه دادگاه یکی خلاص نشده بود، برای جلسه دیگری دعوت می شد. طوری شده بود که از خونه تا دادگاه جلیقه خبرنگاری را می پوشید و سعی صفا و مروه می رفت!.
پرونده های پی در پی و اعتراض های افراد صاحب نفوذ همیشه تعادلش را بهم می زد. کمتر روزی آرامش بخودش می دید. یار همراهش زانوهایش بود که بهنگام غم بغل می کرد.
گاه و بیگاه بعضی افراد بش می گفتند تو دیگه چته، براخودت خبرنگاری! چنان آهی محکم از درون می کشید که صدای ناله اش تا آسمان بالا می رفت.
روزهای تعطیل که مردم با خانواده به تفریح می رفتند او بار و بساطش را جمع می کرد و برای پوشش خبری می رفت. به همسرش می گفت: شغل من درونش خودمو کشته و بیرونش مردم را.
مسیر روزانه خونه تا محل کارش مثل طنابی بر دور گردنش خفه اش می کرد. وقتی سر ماه می رسید و فیش حقوقش را می دید، برق از چشمانش می پرید و انگار پتک محکمی بر سرش کوبیده می شد.
سر ماه قسط های بانکی خونه و اثاثیه رژه می رفتند و یک در میان عقب می افتادند. صدای ماموران بانک ها و صاحبان مغازه ها گاه و بیگاه به مانند پیج های فرودگاه ها به صدا در می آمدند و برای پرداخت اقساط به او تذکر می دادند.
با خودش می گفت این هم شد زندگی، حتی آینده ام را نیز پیش خور کرده و فروخته ام. همه را برق می گیره و منو چراغ نفتی!.
این دغدغه های بی پایان در 17 مرداد هر سال؛ یعنی روز خبرنگار به اوج می رسید. اصلن دلش نمی خواست این روز فرارسد و کسی بهش تبریک بگه. با خودش می گفت:حال داری. با هزار و یک مشکل دست و پنجه نرم می کنم. حالا باید بهم تبریک نیز بگن. قوز بالا قوز اونه که باید برای این حال نزارم اظهار خوشحالی نیز کنم.
روز خبرنگار گرامی باد!(منبع: مطالعات سانه و ارتباطات).




حاج محمد باقر منصوری مداحی مخلص و انسانی صادق

در شبی که ملائک روی بام جواد(ع) نشسته و مردم حسینی اردبیل در تدارک برپائی مراسم عزاداری این امام همام بودند خبر درگذشت یکی از ستایشگران اهل بیت(ع) آن ها را با غم و اندوهی سنگین مواجه نمود.

باور کردن درگذشت حاج محمد باقر منصور برای اردبیلی های حسینی بسیار سخت بود. او جوانی پاک، مؤمن و متعهدی بود که خدمت در دربار با عظمت ارباب را افتخاری بزرگ برای خود قلمداد می نمود.

تحمل سنگینی این داغ بزرگ برای هیأتی ها، جوانان پرشور حسینی و برای سالخوردگان و پیشکسوتان عرصه مداحی بسیار سخت و طاقت فرساست.

مرحوم حاج محمد باقر منصوری نمونه  واقعی از انسان مسلمان شیعه و عاشق اهل بیت(ع)بود. او شخصیتی بسیار متین، باوقار و در عشق و علاقه اش به سالار شهیدان محکم و پابرجا بود.

مرحوم منصوری از دوران کودکی و 9 سالگی حنجره اش را وقف اهل بیت(ع) نمود. او برای اقامه عزای حسین(ع)و یارانش همواره پیشقدم می شد.

دلسوخته سالار شهیدان در شهر ارومیه و بعد از حضور در مراسم یادبود شهدا و عزاداری امام جواد(ع) جان به جان آفرین تسلیم کرد.

حسینیان اردبیل در غم از دست دادن شعرای بزرگی چون استاد تقایی و استاد معزی عزادار بودند که خبر درگذشت مداح گرانقدری چون حاج محمد باقر منصوری برای آن ها ساعات و لحظات تلخی را رقم زد.

مگر می توان ارادت و عشق او به حسین(ع)، صداقت و یک رنگی اش در رفتار و کردار، ادب و بزرگواری اش در برخورد با بزرگان و عزاداران و نوحه های ماندگار و آهنگ های سنتی و جانسوز و سبک شور آفرینش در مداحی را فراموش کرد.

امسال در ایام عزاداری دهه ماه محرم جای خالی این عاشق سفر کرده کاملا احساس خواهد شد. منصوری جایگزین ندارد. هیأت سینه زنی محله اوچدکان امسال چگونه دوری مداح بزرگشان را تحمل خواهند کرد؟

نام حاج محمد باقر منصوری در کنار اساتید و ستارگان مداحی استان ولایتمدار اردبیل چون مؤذن زاده ها، شاپور امانی ها، حاج غلام ترابی ها، حاج داودی ها، مرحوم تمدنی ها و … به عنوان سندی ماندگار و پرافتخار برای اثبات عشق این مردم به یادگار باقی خواهد ماند. روحش شاد و یادش گرامی باد.

 




جاده مرگ

ساعت8 صبح پنجشنبه گذشته اطلاع دادند که برای یک کار ضروری در ساعت 12 همان روز باید در زنجان حضور داشته باشم. ضرورت مسافرت به زنجان از یک طرف و نبود فرصت کافی برای انتخاب مسیر مناسب بدجوری فکر را مشغول کرده بود. برای حضور به موقع چاره ای جز انتخاب جاده مرگ نبود.
در ماه های اخیر در فضای مجازی از جاده مرگ سخن بسیار گفته بودند. در نوشته ها طوری وانمود می کردند که مسافرت از این جاده برابر است با امضای سند خداحافظی از دنیا و راحت شدن از مشکلات ریز و درشت زندگی.
اما چاره ای نبود در فاصله چهار ساعت تنها راهی که می توانست مسیر اردبیل به زنجان را به من هموار نماید فقط و فقط جاده مرگ بود.
تشهد خود را گفته از خانواده خداحافظی کرده و به امید خدا راه افتادیم. هر چه در جاده پیش رفتیم اثری از سایه مرگ ملاحظه نشد. جاده در تسخیر انواع خودروهایی بود که برای رسیدن به مقصد پیش می تاختند. خانواده های زیادی به چشم می خورد که در کنار جاده و در زیر سایه درختان برای صرف صبحانه توقف کرده بودند.
استفاده از هوای مطبوع ، تماشای عظمت خداوندی در کوه ها و رودخانه های مسیر و مناظر موجود در طول جاده ، لذت بردن و به پیش تاختن و امید برای زندگی را به راننده ها و ساکنین خودروها دیکته می کرد.
از سایه مرگ و ترس و هراس اثری در جاده و چهره رهگذران مشاهده نمی شد. با خود می گفتم جل الخالق چگونه صحنه گردانانِ بی انصافِ فضای مجازی چنین عنوانی را برای این مسیر انتخاب کرده اند؟
به هر حال به موقع به مقصد رسیده و بعد از انجام امور در ساعت 13 راه برگشت به اردبیل را در پیش گرفتم.
جاده مرگ همچنان از خودروها و راننده ها با مهربانی پذیرایی کرده و با آغوش باز آن ها را برای رسیدن به مقصد همراهی می کرد. در یکی از سرازیری های این جاده یکی از سرمداران و پرچم به دستان تبلیغ عنوان جاده مرگ را دیدم که در پشت فرمان و با چهره ای خندان از سمت مقابل ما در حرکت بود.
همان عزیزی که مدت ها از هر وسیله ای برای ترسیم چهره ای زشت و خطرناک از این جاده استفاده کرده و با زیر پا گذاشتن حق و حقیقت و به کار بردن مکرر عنوان جاده مرگ در راستای پرده کشیدن بر واقعیت های موجود تلاش می نمود حالا خود برای رسیدن به مقصد جاده مرگ را انتخاب کرده بود.
در فرصت مناسب در کنار جاده توقف کرده و با آن دوست و قهرمان و تأثیر گذار فضای مجازی استان تماس گرفتم و بعد از سلام و احوالپرسی گفتم: دوست عزیز شما کجا و جاده مرگ کجا؟مگر از جان خود سیر شده ای ؟ مرد باید که حرف و عملش همخوانی داشته باشد. اگر جاده اردبیل ، سرچم جاده مرگ است عبور شما از این مسیر را باید به چه چزی تشبیه کرد؟
جواب آن قهرمان خنده ای بود که تحویل ما داد و گفت: بگذر برادر! از این اتنفاقات در دنیای سیاست بیشتر می افتد به دل نگیر!!!
راستی انسان چرا باید مردی و مردانگی و جوانمردی را در پای مصلحت های باندی ، حزبی ، گروهی و کارت های هدیه آنچنانی پایمال نماید. آن هایی که بر خلاف حقیقت می نویسند و کارت های هدیه و تعصبات خشک و خالی جناحی را برای کوبیدن زحمتکشان واقعی وسیله قرار می دهند شب ها چگونه با خیال آسوده سر به بالین می گذارند؟ آیا برای این قبیل دوستان اطلاق عناوینی چون مدافعان توسعه پایدار استان و قلم به دستان متعهد ، ظلم در حق جوانان لایق و اخلاق مدار و پایبند به اصول حرفه ای نمی تواند باشد؟




نگاهی کوتاه به مصاحبه رئیس هیات فوتبال استان اردبیل

رئیس هیأت فوتبال استان اردبیل در جمع خبرنگاران ورزشی از احراز رتبه اول هیأت در بین استان های غیر برخوردار و از حضور 3 تیم از در لیگ دسته سه فصل پیش رو خبر داده است.
گزارش رئیس هیت مسائل قابل طرحی دارد که به چند مورد آن به طور خلاصه اشاره می شود.
تجلیل از خبرنگران
اقدام هیأت فوتبال استان برای تجلیل از خبرنگاران ورزشی اردبیل همزمان با گرامیداشت روز جهانی خبرنگاران ورزشی اقدامی قابل تقدیر است. در بین هیأت های ورزشی و دستگاه های مرتبط با ورزش، هیأت فوتبال استان تنها نهادی بود که برای تجلیل از قلم به دستان عرصه ورزش و جوانان آینده ساز رسانه استان برنامه ریزی کرد و به این ترتیب کار پسندیده ای را به مورد اجراء گذاشت.
حضور سه تیم در دسته سه
رئیس هیأت فوتبال استان گفته است که در فصل جدید فوتبال سه تیم از استان اردبیل در لیگ دسته سه حضور خواهد داشت. متأسفانه این موضوع به وضوح توضیح داده نشده است که آیا فقط در فوتبال برادران سه تیم حاضر خواهد شد و یا حضور فوتبال برادران و فوتسال برادران و خواهران در مجموع بیان شده است؟ در هر صورت شفاف سازی مهمترین نیاز این بخش از مصاحبه بوده که چنین نشده است.
مشکل ما بزرگنمایی هایی است که در بازی با کلمات در فوتبال ما صورت می گیرد و گاها تلاش می شود که گنجشک به جای قناری در ویترین عملکرد ها برای خود جا باز نماید.
ماده 35 اساسنامه
توجه به اساسنامه و در نظر گرفتن همه موارد آن مورد انتظار دوستداران فوتبال منطقه است. توسل به اساسنامه برای تأمین خواسته و نادیده گرفتن آن برای ادامه یک رویه غلط ، کاری مقبول و پسندیده نیست. رعایت عدالت و بی طرفی در اجرای اساسنامه و عمل به تک تک موارد آن می تواند نشان از صداقتِ در عمل به قانون مقررات جاری در فوتبال باشد.
اعمال تغییرات احتمالی در هیأت فوتبال شهرستان اردبیل بر اساس بند 11 ماده 35 اساسنامه حق طبیعی رئیس هیأت فوتبال استان می باشد. مسئولیت هر گونه تغییر در مدیریت فوتبال شهرستان ها به عهده رئیس هیأت فوتبال استان است اما رئیس هیأت فوتبال همچنانجه ماده 35 را وسیله ای برای اعمال قدرت و برکنار کردن رئیس هیأت شهرستان قلمداد نموده و به نیت و خواسته خود با توسل به اساسنامه لباس قانونی می پوشاند انتظار می رود که در همه موارد، اساسنامه را به اجرا بگذارد برای این که رئیس هیأت فوتبال حسن نیت خود را در ارتباط با عملی کردن قانون و مقررات در همه موارد نشان بدهد بند3 ماده 20 اساسنامه در مورد اعضای هیأت رئیسه و شرایط مورد نیاز اعضا و بند 2و3 در ماده 27 را مورد توجه قرار داده و همانند ماده 35 به این دو ماده نیز عمل نماید.
تناقض در عمل به اساسنامه و بندهای مختلف آن اعتماد جامعه فوتبال به گردانندگان هیأت استان را کاهش می دهد و این می تواند آسیب بیشتری به مجموعه مدیریتی فوتبال وارد نماید.
مقام اول استان های غیر برخوردار
کسب عنوان برتر در میان استان های غیر برخوردار یکی دیگر از خبرهایی بود که توسط رئیس هیأت استان به صراحت و با افتخار اعلام شد.
اول این که باز جای خوشحالی دارد که امسال کسب رتبه برتر بدون مانور بیشتر و مقامی در کل کشور و در بین همه استان ها اعلام نشد. خدا را شکر که طالقانی و کمیته امور استان های فدراسیون در این ارتباط یک قدم عقب نشستند و حداقل برای موقعیت استان در بین استان های کشور از عنوان غیر برخوردار استفاده نمودند.
هیأتی که آن سایت خبری فعال نداشته باشد و یا همه مکاتبات و ثبت نام تیم ها و امور مربوط به استفاده نمودند.
ثانیا رشد و توسعه فوتبال، توسعه نرم افزای و سخت افزاری و برنامه های عملیاتی هیأت فوتبال از پارامترهای دخیل در کسب این عنوان ذکر شده است.
اگر هیأت فوتبال استان با کسب امتیازهای لازم در پارامترهای یاد شده در بین استان های غیربرخوردار به مقام اول رسیده باشد باید به حال دیگر استان های این گروه نشست و گریه کرد. باید به ارزیابی ها و رابطه های حاکم بر آن و در صدافت کسانی که به این پارامترها امتیاز داده اند شک و تردید کرد.
استانی مسابقات استانی به روش سنتی انجام شود و یا منطقه ای که به گفته رئیس هیأت، مرکز استانش دو ورزشگاه متروک و غیر قابل استفاده داشته باشد از بابت توسعه نرم افزاری و سخت افزاری چه امتیازهایی را کسب کرده که در صدر گروه استان های غیربرخوردار قرار گرفته است.
27تیم در مسابقات کشوری
بنا به اعلام رئیس هیأت فوتبال استان در فصل جدید تعداد 27 تیم از استان در رقابت های کشوری حضور خواهند داشت.
کلی گویی و بزرگنمایی و برجسته سازی عنوانی چون رقابت های کشوری انحراف افکار عمومی از مسائل فوتبال را می تواند به دنبال داشته باشد. آیا بهتر نبود که در این ارتباط نیزتوضیح داده می شد که 27 تیم در چه مقاطع سنی و در کدام سطح از مسابقات شرکت می کنند؟
باید بپذیریم که شرکت کیلویی تیم ها در مسابقات مناطق که پائین ترین سطح رقابت های فوتبال است جای افتخار و بزرگنمایی نداشته و نخواهد داشت. آیا منطقی نیست که هیأت فوتبال گزارشی از عملکرد تیم های استان در رقابت های کشوری فصل گذشته را اعلام بکند تا در پایان فصل بتوان عملکرد تیم ها در دو فصل متوالی را مقایسه کرده و به یک نتیجه مطلوب از بابت رشد و توسعه فوتبال دست یافت؟




ایرانی با غیرت

اردبیل و مردم همیشه قهرمان و در صحنه آن ، هفته چهارم از رقابت های والیبال لیگ ملت ها را میزبانی می کنند.
از جمعه 31 خرداد ماه در تاریخ ورزش این دیار فصل جدیدی باز خواهد شد و از میهمان نوازی ها، قهرمانی ها، وطن پرستی ها و بزرگواری های مردم منطقه صحنه های زیبایی به نمایش گذاشته می شود.
مردم اردبیل به ورزش عشق می ورزند و کسانی را که افتخار پوشیدن پیراهن مقدس تیم ملی را به دست می آورند با تمام وجود مورد حمایت قرار می دهند. برای آن ها یعنی مردم سلحشور اردبیل سربلندی و سرافرازی ایران اسلامی یک اصل مهم است.
در روز جمعه مسلما ورزشگاه زیبا و خاطره انگیز پهلوان حسین رضازاده بار دیگر در قبال علاقه مندان به والیبال و تیم ملی جمهوری اسلامی ایران احساس شرمندگی خواهد کرد. مردم در طول سه روز از رقابت های هفته چهارم، بازیکنان تیم ملی را تنها نخواهند گذاشت . شعار “ایرانی با غیرت” جوانان اردبیلی فضای دلپذیری در ورزشگاه حاکم خواهد کرد. موج های ایجاد شده توسط تماشاگران و به اهتزار درآمدن صدها پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی ایران در روی سکوها لحظات غرورآفرینی را در اردبیل رقم می زند.
شعار “ایرانی با غیرت” تماشاگران اردبیلی مثال زدنی است. فریاد ایران ایران علاقه مندان به والیبال در ورزشگاه رضازاده و حمایت یکپارچه و تمام قد آن ها از تیم ملی راه پیروزی سروقامتان ایران اسلامی بر تیم های میهمان را هموار می کند.
باگذشت دو سال از رقابت های والیبال امیدهای آسیا و انتخابی جهان در اردبیل، کیفیت میزبانی و نمایش خیره کننده تماشاگران اردبیلی در حمایت از تیم های ملی زبانزد خاص و عام است و بدون شک این بار نیز پشتیبانی کامل مردم از تیم ملی و رفتار تماشاگران و میهمان نوازی مردم خونگرم ، مسئولین را برای حمایت از اردبیل و تبدیل این شهر به قطبی در میزبانی رقابت های مهم بین المللی مصمم خواهد کرد.
اردبیل و مردم ولایتمدار و ورزشی های متعهد و جوانان تلاشگر آن در کنار مسئولین و زحمتکشان این رقابت ها برای سربلندی ایران اسلامی و رضایت میهمانان سنگ تمام می گذارند. مسلما ذهنیت تمام ورزشکارانی که برای هفته چهارم رقابت ها به اردبیل سفر می کنند در پایان مسابقات یک ذهنیت مثبت و فراموش نشدنی از ایران اسلامی خواهد بود.
همه کسانی که عاشقانه و صادقانه و فقط در راستای جلب رضایت مردم و خدا آستین همت بالا زده و از هفته ها قبل در راستای ساماندهی امور مربوط به مسابقه دوندگی کرده و عرق ریخته اند انسان های بزرگواری هستند که نام ایران قهرمان و اردبیل سرافراز برای آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند.
اردبیل شهر شعر و شیخ و شمشیر و مردم قهرمان و دوست داشتنی آن در طول تاریخ آزمون های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و … را با موفقیت پشت سر گذاشته اند و این بار نیز رقابت های مهمی چون لیگ ملت های والیبال را به خوبی میزبانی خواهند کرد و بر توانایی ها و قدرت جوانان و مردم این دیار مهر تأئید می زنند.
در فضای استان اردبیل و شهر قهرمان پرور و شهیدپرور اردبیل از 31 خرداد به مدت سه روز شعار زیبا و ماندگار “ایرانی با غیرت” طنین افکن خواهد شد و امید است پیروزی های تیم ملی ایران هدیه ای برای مردم همیشه در صحنه و تماشاگران فهیم آن باشد. انشااله.




مانور تاکتیکی هواداران شهردار

حمید لطف الهیان شهردار اردبیل با پایان مهلت استعفا برای حضور در رقابت های انتخاباتی، خدمت در سنگر شهرداری را انتخاب کرد و با ابقاء در شهرداری بخش جدیدی از موضعگیری ها، اظهار نظر ها طرفداری ها، انتقادها و توجیه ها را در فضای مجازی باز کرد.
از ماه ها قبل حضور احتمالی لطف الهیان در رقابت های انتخاباتی مجلس مشخص بود. حرکت و مانور تیم رسانه ای شهردار در فضای مجازی و مقابله با منتقدان بهترین دلیل بر اثبات این ادعا بود.
رایزنی ها، مسئولیت ها، سفارش ها و اقدامات انجام یافته در سال 97 تقریبا تأئید کننده حضور قوی و مصمم لطف الهیان در انتخابات مجلس بود. ولی وقتی زمزمه هایی مبنی بر صدور احکام قضایی و رأی بدوی دادگاه در جامعه پیچید و در سطح شهر دهان به دهان گشت پایه های عزم لطف الهیان و دوستانش برای حضور وی در انتخابات لرزان شد. تلاش های انجام یافته برای بازگشت به وضعیت سابق کارساز نگردید و در نهایت لطف الهیان در دوراهی موجود ، مسیر ماندن در پست شهرداری را انتخاب کرد.
وقتی با پایان مهلت مقرر از استعفای لطف الهیان خبری منتشر نشد بار دیگر تیم رسانه ای شهردار در فضای مجازی برای توجیه ادامه حضور در شهرداری و موجه جلوه دادن آن به تکاپو افتادند. در برخی از موارد عدم تجربه و نشان دادن علاقه مندی و سرسپردگی به لطف الهیان زمینه انتشار مواردی را فراهم ساخت که برخلاف نظر منتشرکنندگان تأثیر منفی بر اقدام وی برجای گذاشت.
زمانی که گفته شد لطف الهیان منافع مردم را به منافع شخصی ترجیح داد ، انتشار گسترده این خبر نشان از بی تجربگی، عجله و دستپاچگی هواداران و تیم رسانه ای شهرداری بود که در معرض دید کاربران فضای مجازی و اعضای کانال ها و گروه های مختلف قرار گرفت.
اشتباه مسلم شهردار
یکی از بزرگترین خطاهای شهردار و دوستان و مشاوران وی در انتخاب تیم رسانه ای و گزینش نفرات برای حضور در این حلقه بود.
وقتی عنان کار در عرصه اطلاع رسانی به بی تجربه ها و یا جمعی فرصت طلبِ در جستجوی نان و نام قرا داده می شود و افرادی بدون پیشینه کار خبری و تحصیلات مرتبط با آن سردمدار دفاع از شهردار و عملکرد وی می شوند نتیجه معکوس اقدامات چنین تیمی دور از انتظار نمی تواند باشد.
از زمانی که فضای مجازی به عرصه ای برای جولان طرفداران لطف الهیان و تریبونی برای دفاع از عملکرد وی تبدیل شد رسیدن به چنین روز و چنین موضعگیری ها قابل پیش بینی بود.
کار رسانه و روزنامه نگاری و نوشتن در عرصه رسانه یک کار تخصصی است که باید با تحصیل و تحمل رنج و سختی ها به نقطه مطلوب برسد. با دو سطر راست و دروغ نوشتن و حاشیه ایجاد کردن و قلم را در راستای تعریف و تمجید بی حساب و کتاب چرخاندن و بر منتقدان تاختن و خود را محق دانستن و حقی را برای دیگران قائل نشدن که نمی توان جامه فاخر خبر و خبررسانی را به تن کرد . شهردار و بخصوص مسئولین رسانه ای وی به این اشتباه محرز دست زدند و با میدان دادن به برخی ها در آلوده کردن فضا و ایجاد فاصله بین دست اندرکاران رسانه تلاش کردند.
شهردار و اقدامات وی نیاز به تعریف گروهی از چهره های نه چندان معروف ندارد. مردم بهترین قضاوت را می توانند در مورد مسئولین داشته باشند. اگر دههاکانال به اصطلاح خبری و گروه هایی با تعداد قابل توجه اعضای واقعی و جعلی از مسئولی تعریف نمایند ولی مردم در دنیای واقعی خلاف آن را دیده و حس کنند همه آن اقدامات و هزینه ها آب در هاون کوبیدن خواهد بود.
اگر همه نویسندگان و دست اندرکاران فضای مجازی بسیج شوند و بگویند شهردار ماندن در پست فعلی را به کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی ترجیح داده مردم با خنده ای که بر گوشه لبانشان می نشیند جوابی معنی دار به راویان چنین مطالبی می دهند.
چه موافقان شهردار و چه منتقدان مجموعه شهرداری، مردم را ناآگاه به امور جاری شهر و استان تلقی نکنند و سعی ننمایند با به کار بردن تاکتیک های مختلف، اذهان مردم و جامعه را تحت تأثیر قرار بدهند چرا که مردم به طرق مختلف نشان داده اند که در موارد بسیاری با هوشمندی، پیامدهای تاکتیک ها را خنثی و زحمات بانیان آن ها را برباد داده اند.




میزبانی والیبال را سیاسی نکنیم

برای میزبانی موفق مسابقات والیبال لیگ ملت ها وحدت و همکاری همه کسانی که می توانند گوشه ای از کار را بر عهده بگیرند لازم و ضروری است.
مردم اردبیل در برابر آزمایش بزرگ دیگری در میزبانی از رقابت های ورزشی قرار دارند. هر حرکت و رفتار و سخنی که خللی در یک دلی اهالی ورزش ایجاد نماید و در روند مطلوب کارها مواتعی ایجاد نماید ظلم بزرگی برای ورزش و تلاشگران این عرصه به حساب می آید.
اعضای ستاد برگزاری و بخصوص داوطلبان مردمی که برای کمک به دست اندرکاران اعلام آمادگی می کنند جز سرافرازی نظام و سربلندی اردبیل در بحث میزبانی به چیز دیگری فکر نمی کنند.
ورزش عرصه ای است که ویژگی های خاص خود را دارد. کسانی برای کمک به مسابقات پیشقدم می شوند که عاشق ورزش باشند. در ورزش نه حلوایی وجود دارد و نه در آن پست و مقامی تقسیم می کنند ، در کمک به میزبانی رقابت ها نه پای پولی در میان است و نه از بهره برداری های جانبی خبری می باشد.
نگاه از پشت عینک سیاست به تلاش های اجرایی در مسابقات مهمی چون لیگ ملت های والیبال دور از انصاف است. در میزبانی رقابت های والیبال آبروی نظام مطرح است ، اینجا نه از گروه و باند خبری است و نه در آن نگاه حزبی و جناحی حاکم است. از هم اینک تا پایان رقابت ها همه در کنار هم هستند تا کارها به خوبی پیش برود ، همه دوندگی خواهند کرد تا ایرادی در مسیر کارها مشاهده نشود، همه در تب و تاب خواهند بود تا میهمانان و عوامل فدراسیون جهانی با رضایت از نحوه میزبانی، اردبیل را ترک بکنند. اینجا نه حرف از اصلاح طلب است و نه سخن از اصولگرا، عاشقان ورزش در کارها و مسئولیت هایی که بر عهده دارند به جز سربلندی ورزش و انجام بهینه امور به چیز دیگری فکر نمی کنند. در ورزش از رفتارهای جناحی و انحصار طلبی های مرسوم در عرصه سیاست خبری نیست.
فعالان عرصه ورزش در مکتب پهلوانی و جوانمردی نفس کشیده و بزرگ شده اند، در آماده کردن اردبیل برای مسابقات از نامردی و از پشت خنجر زدن و حرکت های مزورانه و رفتارهای دوگانه خبری نیست. وقتی آبروی نظام و شهر و منطقه به میان آید مرز بندی های سیاسی رنگ می بازند و همه یک دل و متحد می شوند تا به هدف برسند .
میزبانی اردبیل برای رقابت های والیبال لیگ ملت ها را سیاسی نکنیم و همکاری و اعلام آمادگی ها و تلاش ها را با ترازوی مناسبات سیاسی وزن ننمائیم. ورزش حال و هوای منحصر به فردی دارد . در مسابقاتی چون لیگ ملت ها همه در کنار هم و فقط به میزبانی موفق و انجام بهینه مسئولیت ها فکر خواهند کرد.
ساسیون باید اجازه بدهند تا ورزشی ها در کنار هم برای سربلندی ایران و اردبیل برنامه ریزی نمایند تا در پایان کارنامه موفق دیگری بر افتخارات ورزش استان بیفزایند. انشااله.