دنیامالی در اوایل آغاز بهکار در وزارت ورزش و جوانان، مدام از ایجاد تحول در ورزش حرف زد. تحول مورد ادعای وزیر نباید فقط در حد حرف باقی بماند و لازم است که از یک نقطه این تحول آغاز شود و در بخشها و زیرمجموعههای مختلف چهره خود را نشان بدهد.
تحول در ورزش استانها که عمدتاً از تغییر در مدیریتها آغاز میشود ممکن است با دستاندازها و موانع مختلف مواجه گردد. برای غلبه بر سنگاندازیها و احیاناً خودمحوریهایی که برای تأثیرگذاری در تصمیم وزارتخانه صورت میگیرد باید قاطعانه، شجاعانه و مردانه وارد عمل شد و تصمیمی که با درصد بیشتری به نفع ورزش هر منطقه باشد به اجرا گذاشت.
ورزش استانها نیاز به تدبیری کارساز و چارهای اساسی دارد. به خدمت گرفتن دوباره امتحان پس دادههای مردود، وضع را از آنچه که هست بدتر میکند. هر تصمیمی باید براساس واقعیتهای موجود اجرایی شود. اگر زمانی یک مسئول در اثر فشارهای سیاسی بخواهد منافع ورزش را زیر پا بگذارد و برای جلب نظر برخیها همچنان برای عدهای غریبه با ورزش میدان بدهد ظلمی در حق ورزش و مناطق مختلف روا می دارد که اثرات مخرب آن سالها بر جان بیمار و نزار آن، جا خوش میکند.
با کوچکترین بررسی میتوان دریافت که وضعیت ناخوشایند ورزش و سقوط وحشتناک برخی از رشتهها دلیلی جز رخنه عناصر غریبه با ورزش و جریانات فرصتطلب ندارد. همه دلسوزان ورزش اعتقاد دارند که نجات ورزش از وضعیت موجود جز سپردن امور آن در استانها به افراد ورزشی و از جنس ورزش چیز دیگری نمیباشد.
وظیفه اصلی مسئولان در وزارت ورزش و جوانان اصلاح و نجات رشتههای پرطرفدار و مردمی از چنگ رخنه کردهها میباشد. به هر اندازه که رسیدن قطار تغییرات استانها به طول انجامد بیشاز آن ورزش دچار ضرر و خسران خواهد شد. پس باید همت کرد و تکلیف مدیریت ورزش استانها را بهزودی روشن نمود و با دعوت از چهرههای خدوم، ورزشی، عاشق خدمت، متواضع و مردمی نیرویی تازه به کالبد درمانده ورزش تزریق کرد. انشاءالله.