آنهایی که دل در گروی مال دنیا نداشته باشند بیدغدغه زندگی میکنند و بهدور از هرگونه حاشیه و حساسیتهای ناشی از مالاندوزی روزگار میگذرانند.
بهره بردن از مواهب دنیوی به میزان نیاز و دوری کردن از رفتارهای سؤالبرانگیز، میزان امیدواری برای آینده را در انسان تقویت میکند. دور بودن از یکسری مباحث ضد ارزشهای اخلاقی از ویژگیهای مهم و قابلتوجه این قبیل افراد محسوب میشود.
افزونطلبی و علاقهمندی به مالومنال از آن دست تمایلاتی است که عدهای را اسیر و دربند میکند. این خصوصیت در برخی نهتنها در مرز رفع نیاز متوقف نمیشود بلکه هر اندازه که بیشتر ذخیره کند حرص و افزونخواهی وی نیز افزونتر میشود.
وقتی پذیرفته شود که مال و ثروت جز برای تأمین معاش و گذران زندگی و برطرف کردن نیازهای آدمی نیست از توجه بیشتر به حب دنیا و ثروت دوستی دوری می شود و از عوارض نکبتبار حرص و افزون طلبی خود و زندگیاش را نجات میدهد.
انحراف از راه راست، خیانت به بیتالمال، دست کردن تو جیب جامعه، پایمال شدن احساس نوعدوستی از جمله پیامدهای زیادهطلبی است. مال و ثروت بیشتر، هیچوقت نمیتواند سعادت و آسایش و راحتی انسان را تضمین نماید. آنهایی که بهخاطر مال دنیا انسانیت و شرافت انسانی را در زیر پاها له میکنند و بهخاطر چندرغاز رنگ عوض کرده و آدمفروشی مینمایند نقاب بر چهره زده و شرافت خود را به حراج میگذارند و از تهمت و افترا نسبتبه دیگران کوتاهی نمیکنند و خود را در معرض آسیبهای متعدد قرار می دهند.
خیلیها به حد کافی مال اندوختند و با تکیه بر ثروت به قدرت خود افزودند ولی دنیا به آنها وفا نکرد و مکنت و شوکتشان را به ضعف و بیچارگی مبدل نمود.
انسان اگر بههوش باشد و از تجربه دیگران بهترین استفادهها را بکند اسیر درد و پیامدهای مالاندوزی نخواهد شد. توجه به داستان کوتاهی از گلستان، خارج از لطف نمیتواند باشد:
“خرقه پوشی در کاروان حجاز همراه ما بود. یکی از امرای عرب مر او را ۱۰۰ دینار بخشیده بود تا نفقه فرزندان کند. دزدان ناگاه بر کاروان زدند و اموال همه اهل کاروان پاک ببردند. بازرگانان گریه و زاری کردن گرفتند و فریاد بیفایده خواندن، مگر آن درویش صالح که بر قرار خویش مانده بود و تغییری در او نیامده.
گفتم: مگر آن معلوم ۱۰۰( دینار دارایی) تو را دزد نبرد؟
گفت: بلی بردند ولیکن مرا با آن الفتی چندان نبود که به وقت مفارقت خسته دلی باشد.