پنجشنبه شب و در فضای مجازی از کانالی نه چندان معروف خبری مبنی بر اعلام حمایت سید کاظم موسوی از قالیباف برای تصدی ریاست مجلس شورای اسلامی منتشر شد.
این خبر از نظر ظاهری و ساختار طوری تنظیم شده بود که نظر مخاطبین را جلب نماید. کسانی که به معادلات سیاسی منطقه کوچک ترین آشانی داشتند در همان نگاه اول با دیده تردید و شک به این خبر نگریستند و در رد صحت آن کوچک ترین خللی را وارد ندانستند.
هنوز چند ساعتی از انتشار این خبر نگذشته بود که صحت آن توسط یکی از اطرافیان و مسئول کمیته رسانه ستاد انتخاباتی موسوی تکذیب شد و در ادامه در خبری اعلام گردید که گزینه اول تصدی ریاست مجلس برای موسوی، نیکزاد است و چنانچه وی از رقابت برای ریاست انصراف بدهد آن گاه حمایت از قالیباف در دستور کار قرار می گیرد، جالب اینجاست که ساعتی بعد از انتشار خبر، کانال یاد شده نسبت به حذف آن اقدام کرده و علامت سؤال بزرگی از چگونگی رفتار در قبال نمایندگان منطقه بر جای گذاشت.
در این ارتباط می توان به طور خلاصه به چند نکته اشاره کرد:
*کانال مورد نظر قبل از حذف خبر می توانست نسبت به معرفی منبع آن اقدام نماید. این قبیل رفتارها اعتماد مخاطب به یک رسانه را از بین می برد و مسلما کسانی که خبر یاد شده را در کانال مطالعه کرده و سپس با حذف آن روبرو شده اند دیگر برای پذیرفتن اخبار آن کانال دلگرم نمی شوند . بی اعتمادی جامعه و افکار عمومی به یک رسانه می تواند طومار آن را برای همیشه مختومه نماید.
از طرف دیگر معرفی منبع خبر، حاشیه سازان و عاملان تفرقه و فرصت طلبان را رسوا و میدان عمل برای این گونه افراد و تشکل ها را تنگ می نماید.
*کسانی که به تولید و انتشار خبرهای جعلی می پردازند چه هدفی را دنبال می کنند؟ اختلاف افکنی بین منتخبین مردم چه نفعی برای این افراد می تواند به همراه داشته باشد؟
در حالی که وجود پیوندی مستحکم و رابطه صمیمی و دوستانه بین هفت منتخب استان آرزوی همه دوستداران توسعه و پیشرفت منطقه است چگونه برخی‌ها به خود اجازه می دهند که با تولید و انتشار اخبار جعلی و تفرقه آمیز در کاشتن بذر اختلاف اقدام بکنند.
برخی ها نان خود را از سفره ناهماهنگی ها، اختلاف ها و جدائی ها جستجو می کنند و این بار نیز می خواهند با نقش آفرینی، منتخبین دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی را به پرتگاه تفرقه و اختلاف بکشند.
تجربه نشان داده است که این افراد در سال ها و دوره های گذشته در اجرای نقشه های شوم موفق عمل کرده اند ولی امیدواریم که این بار با هوشیاری و بزرگواری منتخبین تیر همیشگی آنها به سنگ بخورد و با شکست مفتضحانه ای مواجه بشوند.
*با انتشار خبر جعلی عدم حمایت موسوی از نیکزاد، خوشحالی اردوی شکست خوردگان دوم اسفند را فرا گرفت.
افرادی که تحمل قبول واقعیت ها در صحنه انتخابات را ندارند دست و پای خود را گم کرده و سعی نمودند که به بحث وجود اختلاف در بین اصولگرایان راه یافته به مجلس را مطرح بکنند و بدین وسیله مرحمی بر زخم های شکست بگذارند.
بهتر است که اینها به جای تمرکز کردن روی گفته ها و کردار دیگران کلاه خود را قاضی بکنند و چگونگی شکست و رویگردانی مردم از تشکیلات شان را آسیب شناسی بکنند، باشد که بتوانند در رفتار خود تجدید نظر نمایند تا شاید در دوازدهمین دوره حداقل از حوزه انتخاباتی اردبیل، نیر، نمین و سرعین یک نماینده در بین سه نماینده منطقه داشته باشند.
*اگر نیکزاد بعنوان نماینده مردم منطقه و فرزند اردبیل در صحنه رقابت برای ریاست مجلس حضور داشته باشد افتخاری برای استان محسوب می شود . در چنین مواقعی تعصبات خشک و خالی جناحی و باندی که نباید منجر به کوری و چشم پوشیدن بر واقعیت شود.
در دور دهم حضور نماینده ای از جناح دوستان در رقابت های هیئت رئیسه چه عکس العمل ها و بلند پروازی ها و مدیحه سرایی ها که به دنبال نداشت حال چگونه آنها تحمل طرح مسئله ای تحت عنوان نامزدی نیکزاد برای ریاست مجلس را از دست می دهند؟
جایی که منافع استان و منطقه مطرح باشد باید منافع باندی، جناحی و شخصی در اولویت های بعدی قرار بگیرد مگر اینکه باشند کسانی که تنها نقاب هواداری از استان بر چهره زده باشند و فقط به دنبال منافع شخصی و بالا بردن موجودی جیب و حساب بانکی و افزودن بر مایملک داشته باشند.