فوتبال به چه دلیلی از حاشیه ها رنج می برد و چرا علی رغم فریادهایی که در ارتباط با آثار مخرب حواشی بر روند حرکتی این رشته بلند می شود کنترل آن امکان پذیر نمی شود. رشد حواشی در فوتبال به سرعت انجام می پذیرد و هر روز دامنه آن گسترده می شود.
اگر اتفاقاتی که در سال های اخیر در فوتبال ما رخ داده است به خوبی مورد بررسی قرار گیرد و برای مشخص کردن علل بروز این حواشی تلاش گردد آنچه به وضوح، مشخص و روشن می شود این خواهد بود که اغلب حرف و حدیث های پیرامون اتفاقات فوتبالی ریشه در عدم صداقت برخی از چهره هایی دارد که در این فوتبال نقش تعیین کننده بازی می کنند.
فوتبال استان آن چنان درگیر مسایل حاشیه ای است که متاسفانه در بسیاری از موارد، اصل را به کلی فراموش می کنیم و برای رسیدن به اهداف از حاشیه ها آویزان شده و در کمال تعجب از زیر پا گذاشتن ، له کردن و نابود کردن اصول نیز کوتاهی نمی کنیم.
وقتی صداقت در فوتبال ما به مثابه حلقه گمشده ای باشد، بروز اتفاقات ناخوشایند در آن امری کاملا طبیعی جلوه می نماید. زمانی که صداقت در بین مجموعه ای حاکم نشود افراد برای موجه جلوه دادن خود در تصمیمات شان دست به وارونه گویی می زنند و در چنین حالت و موقعیتی گسترده شدن سایه آرامش در آن جمع آیا انتظاری بیهوده و عبث نمی باشد؟
جایی که صداقت گم بشود زمینه برای رشد دروغ گویی کاملا فراهم می شود و این صفت نکوهیده و مذموم آفت بزرگ و نابود کننده ای است که گسترش آن در هر جامعه ای عواقب ناخوشایندی را به دنبال خواهد داشت.
اگر خواهان فوتبالی پویا و زنده هستیم و اگر دوست داریم این ورزش پرطرفدار و نشاط آفرین در راهی درست در خدمت جوانان و آینده سازان استان قرار بگیرد باید اجازه قرار گرفتن آن در مسیر بداخلاقی و دروغ گویی داده نشود.
تا روزی که صداقت در عرصه فوتبال ما به طور کامل حاکم نشود و افراد مسؤول و دست اندرکار خود را موظف به طرح حقایق و روراستی با مردم ندانند هر روز بیش از روز قبل غوطه ور شدن این رشته جذاب در دریای حواشی را شاهد خواهیم بود.
آنهایی که خواسته و ناخواسته مدیریت و اداره بخشی از فوتبال را بر عهده دارند در گام اول لازم است به مهم ترین وظیفه خود مبنی بر خدمت به جوانان و پرورش آنها آگاه باشند و با تمام وجود درک بکنند فوتبال مغازه ای دو نبش نبوده و نیست که در آن رسیدن به اهداف و منافع شخصی در اولویت قرار بگیرد. اگر آنهایی که در عرصه فوتبال مدعی هستند و به نوعی زندگی خود را با آن پیوند زده اند اگر به این نتیجه برسند که برای دستیابی به اهداف نباید فوتبال را قربانی بکنند بسیاری از مشکلات ما در این ارتباط می تواند قابل حل باشد.
بدانیم و آگاه باشیم که برخورد صادقانه با همه افراد، فوتبال ما را می تواند جانی دوبار ببخشد و برای برطرف کردن مشکلاتش گره گشا گردد. درک این موضوع و صادق بودن با همه عوامل فعال و دخیل در سرنوشت فوتبال، کلیدی برای آفتابی کردن فضای این ورزش می تواند به حساب آید.