وضعیت فوتبال شهر اردبیل مورد قبول دوستداران و پیشکسوتان و بزرگان این رشته نمیباشد. بر همگان روشن است که فوتبال اردبیل از داشتهها و نیروی انسانی کافی برخوردار میباشد. کسانی که با گذشته فوتبال منطقه و استعدادهای آن کوچکترین آشنایی داشته باشند، لیاقت و توانایی فوتبال اردبیل را مورد تأیید قرار میدهند.
سابقه و پیشینه و تواناییها و استعدادهای نوجوانان و جوانان، توقع و انتظار از این رشته را بالا میبرد. کارشناسان و کسانی که با ورزش و فوتبال شهر اردبیل و ویژگیهای آن آشنایی دارند، معتقدند که اگر داشتههای فوتبال در مسیر صحیح و اصولی و با هدف پبشرفت و توسعه آن به کار گرفته شود، فوتبال شهر اردبیل قادر است، جایگاه واقعی خود در ورزش و در میان رشتههای مختلف ورزشی را به دست آورد و برای دوستداران این رشته شادی آفرین باشد.
برای کسانی که دل در گرو ورزش و فوتبال اردبیل دارند، این سؤال مطرح است که چرا و چگونه در سالهای اخیر از داشتهها و سرمایه عظیمی چون نیروی انسانی استفاده بهینه نشده است؟ چرا و به چه دلیل ظرفیت تماشاگران و علاقهمندان به نفع فوتبال مورد استفاده قرار نگرفته است؟ جرا مسئولیتها در فوتبال اردبیل حالت تشریفاتی داشته و در مواردی از آنها به عنوان ابزار استفاده شده است؟ چرا در مجموعه به اصطلاح مدیریت فوتبال شهر اردبیل نامآشنایان این رشته به کار گرفته نشده است؟ و چراهای دیگر که میتواند برخی از زوایای تاریک مدیریت آن در سطح شهر اردبیل را روشن و آشکار نماید.
علت و دلیل حاکمیت وضعیتی که قادر به جلب رضایت مردم نیست، چه میتواند باشد؟ بدون شک مشکل از جانب نیروهای انسانی و داشتهها نبوده و نخواهد بود. نیروی انسانی و استعدادهای موجود و همچنین هر آنچه که در ارتباط با فوتبال است، وسیلهای هستند که اگر به خوبی و با برنامهریزی وصداقت به کار گرفته شود فوتبال روزهای پرطراوت و سرشار از موفقیت میتواند داشته باشد. اگر این چنین نشده و هر روز در این عرصه گامی به عقب برداشته شده، نشانی از عدم توانایی مسئولان در استفاده بجا و آگاهانه و خردمندانه و دلسوزانه از امکانات در دسترس میباشد.
مدیریت توانا و کارآمد، دارای گذشته درخشان در فوتبال، صاحب جایگاه و مرتبت در بین فوتبالیها و آشنا به مسائل درشت و ریز و خرد و کلانِ این رشته میتواند در بر طرف کردن بسیاری از مشکلات و نابسامانیها و ناکامیها مؤثر واقع شود.
در این نوشته بحث بر سر جایگاه حقوقی مسئولیت در فوتبال شهر اردبیل است و الا همه آنهایی که در سالهای اخیر برای خدمت به فوتبال اردبیل اعلام آمادگی کردهاند، همگی از چهرههای مقبول و دوست داشتنی بودهاند، اما حرف در مورد مدیریت فوتبال میباشد. حال و روز فوتبال اردبیل و بیماری آن معلول مدیریت حاکم بر فوتبال است. مدیریتی که نتواند برای فوتبال نسخه شفا بخشی بپیچد و اقتدار و جذابیت آن را با تدبیر و تلاش برگرداند، چه نفعی در دراز مدت برای این رشته میتواند داشته باشد؟
لزوم تغییر روش
وقتی از مدیریت فوتبال شهر اردبیل صحبت میشود، منظور شخص خاصی نیست. چرا که در فوتبال اردبیل نوع نگاه بر آن و روش انتخاب شده برای مدیریت آن مهمتر از همه عوامل دخیل میباشد.
شیوههایی که در سالهای اخیر برای مدیریت فوتبال اردبیل اعمال شده، روشهایی بوده که نه تنها در حل مسائل و معظلات و رفع دردها و آلام وگرفتاریهای آن مؤثر نبوده بلکه بر گرفتاریهای این رشته پرطرفدار افزوده و آن را در حالت اسفناکی قرار داده است.
برای نجات فوتبال اردبیل اولین گام و مؤثرترین وسیله تغییر در روش و شیوههای مدیریتی است. تغییر نگاه به فوتبال اردبیل و جایگزین کردن برنامهای مدون و کارشناسی شده به جای اهداف قبلی، تضمینی برای بهتر شدن وضع فوتبال میتواند باشد.
توسعه و پیشرفت فوتبال در همه نقاط استان باید مورد توجه قرار بگیرد و در این راه خودی و غیر خودی، رفاقت و آشنایی و ترس از حاشیهها و عصیانگریها تأثیرگذار نباشد.
واقعیت تلخ در مورد فوتبال شهر اردبیل این است که به نظر میرسد برخی از افراد ذی نفوذ و مؤثر در سیاست گذاریهای فوتبال، برای توسعه این رشته در شهر اردبیل زیاد تمایل نداشته باشند. سیری که فوتبال اردبیل در سالهای اخیر داشته این شایعه را قوت میبخشد ولی بدون داشتن دلیل و مدرک کافی نمیتوان انگشت اتهام را به سمت فرد یا افرادی نشانه رفت. امید میرود که در سال ۱۴۰۰ همه مسئولین و دست اندرکاران فوتبال در محدوده وظایف و مسئولیت شناخته شده و تعریف شده، عمل بکنند و برای فوتبال همه مناطق استان و از جمله شهر اردبیل اقدامات مؤثری انجام بدهند و مهمتر از همه، هر کسی را با توجه به همه ویژگیهای مورد نیاز در جایگاه واقعی به کار گیرند.
که تا هر کس اندازه خویش را
ببیند، بداند کم و بیش را
هدف اصلی همه کسانی که در عرصه فوتبال منطقه فعال هستند باید سر و سامان دادن به وضع این رشته و محکم کردن زیر ساختها باشد. هر هدفی جز این میتواند ضربات جبران ناپذیری بر پیکر فوتبال وارد نماید و آن را از وضع موجود هر روز گامی به عقب رهنمون سازد.
منطقهای که فوتبال مرکز استاناش نای نفس کشیدن نداشته باشد، از اول و دومیاش در بین استانها حرف زدن چه نتیجهای جز گول زدن و فریب دادن خود و دیگران میتواند داشته باشد؟ این استان اگر ده ورزشگاه مجهز و استاندارد در سطح جهانی داشته باشد ولی تیمی از منطقه قدرت و توان بازی در آن را نداشته باشد، پشیزی ارزش نخواهد داشت.
امیدواریم که در فوتبال ما، مدیران، دست اندرکاران و منصب داران به فکر فوتبال باشند. این بحث در صف اول اقدامات آنها قرار بگیرد و بقیه موارد در ردیفهای بعدی جا خوش بکنند. انشااله.