اوضاع و احوال فوتبال استان اردبیل از منظر دو دیدگاه قابل بررسی و مشاهده است.
یک دیدگاه نشان از موقعیت مناسب، جایگاه والا و برخوردار از ویژگیهای مختلف و قابل افتخار دارد. اساس و پایه این دیدگاه بر آمارهایی است که در اختیار جامعه و افکار عمومی قرار میگیرد. این قبیل آمارها برای فوتبال ما یک چهره مطلوب بخشیده و روند امور و جریانات حاکم در آن را عالی و در برخی موارد فوق عالی ترسیم میکند.
این دیدگاه قادر است با مدد گرفتن از حواشی و استفاده از تاکتیکهای مختلف از جمله بزرگنمایی در انعکاس آنچه در نظر است، بکوشند و در کنار آن، هر گونه نقد در این ارتباط را توطئه و مغرضانه تلقی نمایند.
بانیان و طرفداران این دیدگاه اعتقاد دارند در فوتبال اردبیل همه امور احسن الحال است و حرکت در مسیر پیشرفت و رسیدن به اوج ادامه دارد. آنها اعتقاد کامل به بهبود اوضاع داشته و حال فوتبال را خوب تلقی کرده و تأکید بر رشد و پیشرفت آن به سرعت مطلوب و قابل قبول دارند.
دومین دیدگاه از یک زاویه دیگر به فوتبال نگاه میکند. آنها میگویند در فوتبال، تلاشها بر سرپوش گذاشتن بر واقعیتها متمرکز بوده و آنچه در جامعه فوتبال قابل لمس و مشاهده است، فرسنگها با آنچه آمارها مدعیاند فاصله دارند.
به نظر این طیف، فوتبال منطقه بیمار است و باید برای درمانش اقدام گردد و با پذیرش آنچه که در سطح جامعه مطرح میباشد برای تحرک بخشیدن به آن فکر اساسی بکنند.
اینها که برای گفتههایشان مثالهایی از نتایج به دست آمده در سالهای اخیر استفاده میکنند خود را دلسوز فوتبال قلمداد کرده و نجات از وضعیت فعلی را تغییر در ساختار و تجدید نظر در روش مدیریتی این رشته میدانند.
سؤالی که در بین دوستداران مطرح میشود، این است که کدام یک از آن دو دیدگاه درست است؟ آیا آمارهایی که ارائه میشود و یا مواردی که در سطح جامعه قابل مشاهده میباشد؟
دوستداران فوتبال و علاقهمندان به این رشته، چندان میانه خوبی با آمارها ندارند. آنها دوست دارند مدام تغییرات مثبت در روند فوتبال منطقه را شاهد باشند. آنها میخواهند در سطوح مختلف رقابتها، نمایندگان استان بیشتر با پیروزی هم آغوش شوند و دغدغههای شکست، ناکامی و سقوط در عرصه فوتبال استان به حداقل برسد.
باید پذیرفت که ردیف کردن یک سری اعداد پشت سر هم و کلی گویی، معیار قضاوت فوتبالیها نیست. آنها به دنبال رونق ورزشگاهها، تحول در عملکردها و کسب نتایج در مستطیل سبز هستند.
در فوتبال برای علاقهمندان، لمس و درک حاصلِ تلاشها اهمیت دارد و به عبارتی دیگر آنچه را میبینند، معیاری برای موفقیت در فوتبال میدانند نه آنچه میشنوند.
در فوتبال حرف اول و آخر را نتایج میزند. برای افکار عمومی قابل قبول نیست که ادعا بکنیم در فوتبال به توسعه پایدار رسیدهایم ولی در رقابتهای نیم بند استانی تقریبا نصف شهرستانهایش غایب باشند.