1

هفت پرده از جشنواره زیبایی اسب و ورزشگاه تختی

پرده اول

در تیرماه ۱۴۰۰ برگزاری جشنواره زیبایی اسب در ورزشگاه تختی اردبیل به خبر روز در ورزش استان تبدیل شد. علاقه مندان به فوتبال و دوستداران ورزشگاه تختی به این تصمیم مسئولان اعتراض کردند. آن‌ها معتقد بودند اگر استانی می‌خواهد در زمینه جشنواره اسب و برگزاری آن فعال باشند باید قبل‌از هر چیز به فکر احداث و راه‌اندازی زمین مناسب برای آن باشند. وقتی امکاناتی نیست، چرا باید برای میزبانی یک رشته ورزشی چراغ سبز نشان بدهیم و با استفاده از امکانات دیگر رشته‌ها برای خود کارنامه و بیلان کار درست بکنیم.

عده‌ای هم برای انجام این جشنواره مصر بودند و درنهایت چون بنا به عللی مسئولین و تصمیم‌گیرندگان در مورد ورزش و اماکن ورزشی خواهان برگزاری آن بودند با ده‌ها اما و اگر و بهانه‌تراشی‌ها درنهایت ورزشگاه تختی را در اختیار هیات سوارکاری قرار دادند.

پرده دوم

از چند روز قبل‌از آغاز جشنواره، ورزشگاه در اختیار هیات سوارکاری قرار گرفت و آن‌ها نسبت‌به آماده‌سازی مجموعه برای استقبال از میهمانان، اسب ها و عوامل اجرایی اقدام کردند. نیازی به توضیح نیست، همین‌که جشنواره اسب در زمین چمن ورزشگاه برگزار شود خود می‌تواند ده‌ها سوال را مطرح نماید، هرچند باشند کسانی که مسلح به انواع سلاح‌ها برای توجیه این کار در صحنه باشند. این جشنواره از ۲۳ تا ۲۵ تیرماه با حصور نزدیک به ۱۲۰ شرکت‌کننده برگزار شد. نمی‌خواهیم بپرسیم که تاثیر این جشنواره در تحرک بخشیدن به موتور ورزش چه بودهاست؟ و آیا تحمیل یک کار اضافه‌بر مجموعه‌ای که دفتری از خاطرات ورزشی‌ها و فوتبال شهر اردبیل را در دل خود دارد برای ورزش و ورزشگاه تختی اردبیل چه دستاوردی داشته‌ است، بلکه می‌گوییم آیا دلایلی که برای توجیه انجام این کار ارائه کردند الان قابل دفاع است؟ آیا آن‌هایی که مدام با استفاده از تریبون دوستان و نمک‌پرورده ها فریاد می‌زدند که با حضور اسب‌ها در محوطه میدان فوتبال، پیست تارتان آسیب نمی‌بیند آیا می‌توانند این ادعای آن روزهای خود را با جان‌ودل بپذیرند؟

پرونده سوم

وقتی بحث درخواست برای متوقف کردن اجرای جشنواره در زمین چمن انجام شد حرکت‌های مهندسی شده برای دفاع از یک تصمیم غیرمنطقی آغاز گردید.به یک درخواست اصولی مارک تخریب زده‌ و سعی کردند با اتهام‌های مختلف و از جمله پیش کشیدن سرنوشت تیم شهرداری برخی از منتقدین را تهدید به افشای پشت پرده‌های سقوط کنند.

ظرفیت پذیرش انتقاد و واقعیت‌ها در جایی‌که با منافع دوستان و سینه‌چاکان و همراهان همراه باشد در پایین‌ترین حد قرار می‌گیرد. حضور یک‌ساعته در یک جلسه بعد از سقوط تیم شهرداری به دسته دوم را وسیله‌ای برای تهدید و خاموش کردن صدای منتقدان می‌دانند و متاسفانه این کار توسط کسانی صورت می‌گیرد که در اداره امور تیم شهرداری و مدیریت آن دخالت داشته و از نعمات و برکات بودن در مجموعه تیم بهره‌مند بوده‌اند. به‌هرحال در فضای مجازی هر دو گروه موافق و مخالف بر نظرات خود پافشاری نموده و در پایان مدیران تصمیم‌گیر کار خود را کردند و زمین فوتبال تختی را به میدان اسب‌دوانی و جشنواره اسب تبدیل نمودند.

پرده چهارم

افراد مختلف از برگزاری جشنواره در ورزشگاه تختی دفاع کردند و دلایل من‌درآوردی ارائه نمودند. از نمونه بارز جانبداری‌ها مصاحبه رییس هیات سوارکاری شهرستان اردبیل با خبرگزاری ایلنا بود.

وی مدعی شده بود: “شائبه تخریب چمن ورزشگاه اردبیل منتفی است. مشابه این جشنواره در زمین‌های چمن ورزشگاه آزادی و یادگار امام برگزار شده و هیچ‌گونه آسیبی به زمین چمن وارد نشده است. معترضان به تخریب چمن می‌توانند زمین چمن را قبل و بعد از برگزاری جشنواره ارزیابی نمایند و ببینند که تخریبی صورت نخواهد گرفت”.

حال این عزیز را برای بازدید از زمین ورزشگاه و به‌خصوص پیست تارتان دعوت می‌کنیم که خود قضاوت بکند و نتیجه را به اطلاع عموم برساند. همچنین با گذشت زمان وی می‌تواند توضیح کافی در ارتباط با ادعای ورزشگاه آزادی و یادگار امام بدهد و به نوعی جبران ادعا بکند.

پرده‌ی پنجم

تعویض و ترمیم زمین چمن بهانه‌ای برای توجیه اختصاص ورزشگاه به جشنواره بود. سر این موضوع همه مانور دادند. با این وعده، افکار عمومی را آماده پذیرش این عمل نمودند ولی امروز با گذشت نزدیک به سه ماه و فرارسیدن فصل سرما اقدامی در مورد عملی کردن وعده انجام نداده اند.

مدیرکل ورزش و جوانان استان در مصاحبه با ایسنا به تاریخ ۲۱ تیرماه گفته‌است: “زمین چمن تختی اردبیل از مردادماه تعویض می‌شود، ما تصمیم گرفته‌ایم فستیوال زیبایی اسب را در ورزشگاه تختی برگزار بکنیم تا بعد از اتمام این رویداد، ترمیم و تعویض زمین چمن انجام بگیرد.

وی همچنین به خبرگزاری مهر در ان ایام گفت: “با انتخاب پیمانکار از مردادماه عملیات بهسازی و تعویض زمین چمن تختی آغاز می‌شود”.

الان مهرماه است و در ارتباط با این پرده چیز زیادی نمی‌توان نوشت. این بحث، تخریب نیست یک مطالبه است چرا وعده‌ای که داده شده با گذشت دو ماه خبری از اقدام به تحقق آن نیست؟

پرده ششم

در آن گیرودار صحبت از چمن مصنوعی به میان آمد. اگر این کار صورت بگیرد مرکز استان از داشتن یک زمین چمن طبیعی محروم می‌شود و اگر دری به تخته بخورد و فوتبال اردبیل جان بگیرد و نماینده‌ای در یکی از سطوح لیگ فوتبال داشته باشد باید بازی‌های نماینده‌اش بر اساس مقررات سازمان لیگ باید در زمین چمن طبیعی انجام بشود، پس ورزشگاه تختی و زمین فوتبال آن نباید با چمن مصنوعی مفروش شود. فصل سرما و بارش فرارسیده آیا نسبت‌ به آغاز عملیات بهسازی و کاشت چمن طبیعی در این زمینه امیدی است؟

پرده‌ی هفتم

درد و بلا و مصیبت فوتبال اردبیل کم بود که بحث زمین ورزشگاه تختی نیز به آن افزوده شد. به‌راستی هیات فوتبال شهرستان اردبیل در قبال فوتبال این شهر مسئولیت دارد و یا فقط عنوانی به برخی‌ها داده‌شده تا از لذت داشتن مقام و پست سیراب بشوند؟ آیا امکان دارد که عملکرد این هیئت در سال ۹۹ و شش ماه اول سال جاری را اعلام بکنند و بر همه منتقدان جواب دندان‌شکن بدهند. امیدواریم که چنین باشد. یاحق.

 




انتظار جامعه ورزش از محمود صفری؛ ارتقای جایگاه سازمان فرهنگی‌ورزشی شهرداری

معرفی استاندار جدید اردبیل امیدواری برای ایجاد تحرکی خاص در امور جاری استان را افزایش داده‌است. مسلماً بعد از استقرار استاندار، تغییر و تحول در سطح ادارات‌کل و برآورده شدن توقع مردم مورد انتظار می‌باشد. هر جا و در هر اداره‌کل و سازمانی که نیروی جهادی، جوان و دارای پیشینه موفق در امر مدیریت، سکان‌دار امور بشود با استقبال مردم مواجه خواهد شد.

مردم‌ دوست دارند حاصل انتخاب درست و اصولی خود در انتخابات ریاست‌جمهوری را به‌مرور در همه زمینه‌ها شاهد باشند. خداحافظی مدیران نالایق، آمار ساز و فرصت‌طلب از جمله مواردی است که تحقق آن‌ها می‌تواند در سرعت بخشیدن به حرکت رو به جلو در سطح استان مؤثر عمل نماید.

خوشبختانه با انتخاب اعضای شورای شهر، در رأس شهرداری اردبیل نیرویی جهادی و خدمت‌گزار جامعه و یک چهره انقلابی قرار گرفته است. از همان روزی‌که محمود صفری به‌عنوان شهردار فعالیت خود را آغاز کرده‌ جامعه ورزش و ورزشکاران در انتظار اقدام وی در ارتباط با تعیین تکلیف سازمان فرهنگی ورزشی و اعلام سیاست‌ها و برنامه شهرداری برای آینده این مجموعه می‌باشند.

سازمان فرهنگی و ورزشی در ساختار شهرداری از زیرمجموعه‌هایی است که می‌تواند در سطح شهر تأثیرگذار و نشان‌دهنده بینش و تفکر فرهنگی و ورزشی مسئولان شهرداری باشد. در ایامی که جوانان و نوجوانان شهر از نبود برنامه‌های فرهنگی پرمحتوا و عدم حضور تیم‌های ورزشی در رقابت‌های لیگ رنج برده و شدیداً احساس نیاز می‌کنند برنامه‌ریزی و حضور فعال سازمان فرهنگی‌ورزشی می‌تواند در فائق آمدن بر مشکلات ناشی از این قبیل کمبودها نقش تعیین‌کننده‌ای داشته باشد.

به دلیل شرایط خاص منطقه‌ و بی‌تفاوتی مسئولین استان به امر سرمایه‌گذاری در ورزش قهرمانی و عدم حمایت کافی دست‌اندرکاران شهرداری از تیم‌های ورزشی و تصمیم‌های لحظه‌ای در چگونگی برخورد با سرنوشت تیم‌های ورزشی در سال‌های اخیر، بخش ورزش سازمان ضربات مهلکی را تحمل کرده و به نوعی خلع‌سلاح شده‌است.

ورزشی‌های اردبیل اعتقاد دارند اگر محمود صفری بر اهمیت فعالیت همه‌جانبه سازمان، مهر تایید بزند و برای آینده آن با استفاده از نظرات و پیشنهادات صاحب‌نظران و آگاهان، برنامه کوتاه‌مدت و بلندمدت با قابلیت اجرایی در نظر بگیرد، دمیدن روحی تازه بر کالبد آن امکان‌پذیر می‌شود.

اگر سازمان فرهنگی‌ورزشی با کمک شورای شهر و شهردار در جایگاه اصلی و واقعی خود قرار بگیرد در بخش‌های فرهنگی و ورزشی می‌تواند برنامه‌های عملیاتی تاثیرگذار و خلاقانه ارائه نماید و موقعیت ازدست‌رفته‌اش را احیا نماید.

علاقه‌مندان به فوتبال دوست دارند که شورای شهر و شهردار تکلیف سازمان را در قبال حمایت از تیم‌های فوتبال و به‌خصوص احیای تیم شهرداری تعیین و برای همیشه خیال هواداران را راحت ‌کند.

اگر قصد بر حمایت و تیم‌داری باشد، لازم است قبل‌از هر اقدام و دادن وعده و یا دستاویز قرار گرفتن کلمات و بازی با جملات راه‌ها و طرق قانونی پشتیبانی را مشخص کرده و با نظر دستگاه‌های نظارتی و مذاکره جدی با آن‌ها به جواب‌های لازم دست پیدا بکنند.

طرفداران تیم فوتبال شهرداری می‌خواهند موانع موجود بر سر راه تیم‌داری را شناسایی و برای برطرف کردن آن‌ها به‌موقع گام‌های لازم را بردارند. بدون مطالعه و پیش‌بینی‌های لازم، وارد شدن در عرصه تیم‌داری می‌تواند عواقب نامطلوب که نارضایتی فوتبالی‌های استان یکی از آن‌هاست را بدنبال داشته باشد.

همه این خواسته‌ها، پیشنهادها و انتظارات موقعی می‌تواند عملی شود که تکلیف مدیریت سازمان و بخش ورزشی آن مشخص گردد. جامعه ورزش و به‌خصوص جامعه فوتبال استان در انتظار تصمیم محمود صفری هستند و مسلماً اظهار نظرها، درخواست‌ها و نیازها بعد از معرفی مسئول ورزش سازمان قابل‌طرح خواهد بود که امید است این امر در دستور کار شهردار قرار بگیرد و در روزهای پیش رو پرونده این بحث را مختومه نماید. ان‌شاءالله.




رونق بازار والیبال و فوتبال در اروپا

در چارچوب رقایت های والیبال اروپا و فوتبال لیگ قهرمانان چندین دیدار حساس امروز برگزار می شود.

*والیبال قهرمانی اروپا
ایتالیا،آلمان
ساعت 18:30
شبکه ورزش

*لیگ قهرمانان اروپا
بشیکتاش،دورتموند
ساعت 21:15
شبکه ورزش

*لیگ قهرمانان اروپا
اینتر میلان،،رئال مادرید
ساعت 23:30
شبکه 3

*لیگ قهرمانان اروپا
لیورپول،میلان
ساعت 23:30
شبکه ورزش

*لیگ قهرمانان اروپا
اتلتیکو مادرید،پورتو
ساعت 23:30

*لیگ قهرمانان اروپا
منچستر سیتی،لایپزیگ
ساعت 23:30




تأکید سازمان لیگ بر برخورداری ورزشگاه‌ها از زمین چمن طبیعی

سازمان لیگ اعلام کرده است که چمن همه ورزشگاه‌ها در فصل جدید فوتبال باید طبیعی باشد. گویا برپایه تصمیمات اتخاذ شده به ورشگاه هایی که دارای چمن مصنوعی باشند، اجازه میزبانی داده نخواهد شد.

این خبر را  کانال هیت فوتبال استان فضای مجازی و به نقل از سازمان لیگ منتشر کرده است.

امیدواریم این خبر را مدیر کل ورزش و جوانان استان، دفتر فنی اداره کل و طرفداران تبدیل زمین‌های طبیعی به چمن مصنوعی بخوانند و زمین ورزشگاه تختی اردبیل را به چمن مصنوعی آراسته نفرمایند.

الآن در اکثر شهرهای استان، زمین های فوتبال با چمن مصنوعی مفروش شده است و عملی شدن تصمیم مسئولین مبنی بر تبدیل چمن طبیعی ورزشگاه تختی اردبیل به مصنوعی یعنی محروم کردن فوتبال منطقه از چمن طبیعی، اقدامی که می تواند در آینده برای فوتبال استان مایه دردسر و مشکل آفرین باشد.

وقی از اختصاص زمین فوتبال ورزشگاه تختی به جشنواره زیبایی اسب انتقاد شد،، عده‌ای در فضای مجازی مستقیم و غیر مسقیم، منتقدین را مورد محبت و عنایت قرار داده و به نوعی از قرار گرفتن زمین فوتبال زیر سم اسبان دفاع کردند و تأسف آنجاست که این کار را در لباس طرفداری از فوتبال و ورزش استان انجام دادند.

حال وقتی سازمان لیگ، برگزاری مسابقه در زمین چمن مصنوعی را محدود می‌کند به چه دلیل این دوستداران ورزش از لزوم برخورداری استان از یک زمین چمن طبیعی حمایت نمی‌کنند؟ آیا به نظر آن‌ها بیان این مسئله تخریب است و یا مطالبه‌گری محسوب می‌شود؟

برطبق قولی که در زمان برگزاری جشنواره زیبایی اسب داده شده اگر قرار است زمین ورزشگاه تختی مرمت شود بهتر است نظر سازمان لیگ و لزوم برخورداری منطقه از یک زمین فوتبال با چمن طبیعی استعلام گردد و بی‌دلیل هزینه‌ای که دست آورد مناسبی نداشته نباشد، انجام نپذیرد.

 




بازی با آبروی فوتبال استان

انتشار کلیپی از بازی دو تیم میعاد پارس‌آباد و گرمی در فضای مجازی تأسف جامعه ورزش و علاقمندان به فوتبال استان را موجب شد.

بی‌اخلاقی حاکم در فضای این مسابقه، ردوبدل شدن حرف‌های رکیک و چاله‌میدانی و برخورد فیزیکی، برای فوتبال استانی که در پایین‌ترین سطح رقابت‌های لیگ کشوری نیز حرفی برای گفتن ندارد مایه شرمندگی است.

وقتی هدف، برگزاری مسابقه بدون توجه به کیفیت باشد و زمانی‌که در چند سال اخیر به درخواست‌ها، انتقادها و تحلیل‌های دوستداران واقعی فوتبال اهمیتی داده نشود، وقتی خودمحوری برای اخذ تصمیمات در فوتبال جایگزین خرد جمعی شود و آنگاه که همه منتقدین از دم تیغ گذرانده شوند و میدان برای چاپلوسان و افراد متملق برای یکه‌تازی فراهم شود و هنگامی‌که عوامل برگزاری مسابقات، غلامان حلقه به گوش باشند و در تنظیم گزارش‌ها گوش‌ به ‌زنگ اربابان، باید هم در لیگ به‌اصطلاح برتر استان با سیلی، گوش مربی حریف را نوازش بدهند و تا می‌توانند از ادبیات چاله‌میدانی استفاده کنند.

ریشه بداخلاقی ها

وقتی همه اتفاقات رخ داده در رقابت‌های لیگ به‌اصطلاح برتر استان در چند سال اخیر با کدخدا منشی و فقط با میل و اراده یک نفر حل‌وفصل گردد و دراین‌میان برخی از تیم‌ها به دلایل مختلف از حاشیه امن برخوردار شوند، مشخص است که باید در ادامه‌دار شدن این بداخلاقی‌ها شک‌وتردیدی نداشت.

زمانی‌که عاملان برهم‌زننده نظم در یک مسابقه استانی می‌بینند که هر گونه تخلف در میدان رقابت با گذشت زمان فراموش می‌شود و برخورد جدی با آن‌ها صورت نمی‌گیرد با خیال راحت به حرکات زشت و ایذایی ادامه می‌دهند و با قرار گرفتن در حاشیه امن به هر طریق و روشی که بخواهند، عمل می‌کنند.

بررسی لیگ به‌اصطلاح برتر استان در چهار سال اخیر نشان می‌دهد که شبیه اتفاق روی‌داده در جمعه‌ی گذشته بارها در فوتبال استان رخ داده‌است ولی برخورد جدی، قاطع، مقتدرانه و بازدارنده انجام نگرفته‌است. علت این کار و سکوت مسئولین فوتبال استان در قبال رفتارهای این‌چنینی، خود داستان مفصلی دارد ولی بی‌تفاوت از کنار بداخلاقی‌ها گذشتن و غیرمستقیم به توسعه و گسترش آن کمک کردن، خیانت بزرگ به فوتبال و ورزش      منطقه است که امیدواریم که دیگر در فوتبال استان تکرار نشود.

کمیته انضباطی

مسئول کمیته انضباطی هیات فوتبال استان اردبیل کیست؟ چند روز در هفته این مسئول در هیات فوتبال حضور پیدا می‌کند؟ تا حال چند دیدار از لیگ به‌اصطلاح برتر فوتبال استان را از نزدیک دیده‌است؟ چرا هیات فوتبال از معرفی مسئول کمیته انضباطی خودداری می‌کند و در این مخفی‌کاری چه سرّی پنهان است که افکار عمومی باید به آن دسترسی نداشته باشد؟

امسال در آغاز رقابت‌های لیگ به‌اصطلاح برتر استان این مسئله را تکرار کردیم و معرفی مسئول کمیته انضباطی به جامعه فوتبال را خواستار شدیم ولی همچنان گویا این بحث جزء اسرار مگو است.

هیئت فوتبال استان و رئیس آن برای نشان‌دادن بی‌طرفی و هواداری از حق و حقیقت و عدالت، باید پرونده این بازی را در اسرع وقت به کمیته انضباطی ارجاع بکند و مسئول کمیته و اعضای آن را معرفی ‌نماید تا در برخورد با متخلفان و تصمیمات گرفته‌شده هیچ‌گونه شائبه‌ای وجود نداشته باشد.

محرمانه بودن تصمیمات کمیته انضباطی

یکی از مهم‌ترین ادعاهایی که در فوتبال اردبیل روی داد بحث محرمانه بودن تصمیمات کمیته انضباطی است. رئیس هیئت فوتبال استان در یکی از برنامه‌های ورزش، تلاش، نشاط این ادعا را کرد. همه می‌دانند که چنین تفکری چیزی جز فرار از واقعیت‌ها و یا جانبداری‌ها نبوده و نیست. در هیچ کجای دنیا چنین امری وجود ندارد و هرگونه تصمیم در کمیته‌های انضباطی باید در اسرع وقت به اطلاع عموم رسانده شود.

جای خوشحالی دارد که بعد از اتفاق اخیر، هیئت فوتبال استان در اطلاعیه ای وعده برخورد داده‌است. فیلم گویای همه‌چیز است و براساس رسم معمول و با توجه به نوع تخلف روی‌داده باید دستور موقت تا برگزاری کمیته انضباطی صادر شود ولی گویا در فوتبال استان از این قبیل اقدامات نباید خبری باشد.

رعایت عدالت

تا زمانی‌که در مجموعه فوتبال استان عدالت در مورد همه تیم‌ها و همه شهرستان‌ها اجرا نشود و برخی روابط دوستانه یا قومی و یا سببی در اتخاذ تصمیمات دخالت داشته باشند و یا حرمت و جایگاه سطوح مختلف لیگ حفظ نشود و یا لیگ برتر فوتبال استان به محله‌ی برو بیا تبدیل شود و یا از مقدسات و اعتقادات قلبی مردم در مواقع لزوم استفاده‌ی ابزاری گردد و یا بازی با کلمات به مهم‌ترین کار مسئولین تبدیل شود انتظاری بیشتر از این نمی‌توانست فوتبال داشت.

امیدواریم برخورد قاطع، اصولی و قانونی با اتفاق روی‌داده در فوتبال استان، مقدمه‌ای برای رعایت عدالت و حاکمیت فضای اخلاقی مناسب در رقابت‌ها باشد. ان‌شاءالله.

 




چمن مصنوعی، جایگزین چمن طبیعی، در اردبیل برخلاف جریان آب شنا می‌کنیم

در خبر‌ها آمده بود که زمین چمن مصنوعی ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر جمع‌آوری می‌شود و چمن طبیعی در آن کشت می‌گردد تا در رقابت‌‌های لیگ بیست ویکم مورداستفاده قرار بگیرد.

فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ تأکید دارد که رقابت‌‌های فوتبال باید در چمن‌‌های طبیعی برگزار شود و بنابراین ضروری است که هر استان حداقل از یک زمین با چمن طبیعی بهره ببرد و این یک امر حیاتی و ضروری برای استان‌‌ها بشمار می‌رود.

در استان ما گویا متخصصین و کارشناسان اداره‌کل ورزش و جوانان تصمیم گرفته‌اند که بر خلاف سایر نقاط کشور این‌بار در اردبیل و در ورزشگاه تختی چمن مصنوعی را جایگزین چمن طبیعی بکنند.

وقتی خواستند و اراده کردند که جشنواره زیبایی اسب را در زمین چمن طبیعی ورزشگاه تختی برگزار کنند برای توجیه اشتباه و تصمیم نادرست، اعلام کردند که این زمین قرار است با چمن مصنوعی مفروش شود یعنی به‌خاطر آرام کردن جو، کار اشتباهی را با تصمیم اشتباه توجیه کردند.

استان به یک زمین چمن طبیعی استاندارد نیاز دارد. ورزشگاه تختی و زمین فوتبال آن، آلبوم خاطرات بزرگان و پیش‌کسوتان و افتخارآفرینان فوتبال این دیار است. مطمئنا باید در حفظ این اثر و محافظت از قالب اصلی و طبیعی‌اش تلاش بکنیم.

تا وضعیت آب‌وهوایی امکان می‌دهد این زمین را زیر کشت چمن طبیعی ببریم و اگر دست‌اندرکاران اداره‌کل امکان این کار را ندارند به‌صراحت اعلام نمایند تا اهالی فوتبال دست به دامن دیگر مسئولین و دست‌اندرکاران استان بشوند و زمین تختی اردبیل را تا مهرماه چمن طبیعی بکارند و آن را از حالت اسف‌باری که با آن  دست به گریبان است، نجات بدهند.

 

 




فوتبال را دریابیم و پذیرای واقعیت‌ها باشیم

در فوتبال استان برخی از واقعیت‌ها وجود دارند که عبور از کنار آن‌ها و بی‌توجهی بیشتر، مورد قبول دوستداران واقعی این رشته پرطرف‌دار نمی‌تواند باشد.
باید در قبال اقدامات کسانی که حقیقت را قربانی مصلحت خود می‌گردانند تا موقعیت‌شان حفظ شود با برهان و استدلال بر واقعیت‌ها تاکید شود و اجازه هیچ‌گونه بهره‌برداری زیر لوای قانون و مقررات داده نشود.
مسئولین در هر پست و رده و مقامی‌که بوده باشند، موقعی می‌توانند دم از موفقیت بزنند که شایسته‌سالاری را در سرلوحه اقدامات خود قرار بدهند. در هر مجموعه‌ای اگر ملاک‌هایی چون قبیله سالاری و باند و جناح‌گرایی و قوم‌وخویش‌بازی به‌جای شایسته‌سالاری حاکم گردد، امید به اجرای عدالت و دادن حق به حق‌دار سرابی بیش نخواهد بود.
تا زمانی‌که هیئت‌های ورزشی قائم به شخص باشند، تعیین یک خط‌مش برای آینده و تهیه و تنظیم یک روش جاری برای اجرای برنامه‌های منطقی، ممکن نمی‌شود.
بارها گفته‌شده که از بیان کمبودها و کاستی‌ها، قصد و غرضی جز اجرای مقررات و رفتار براساس عدل و انصاف و دوری از هرگونه بزرگ‌نمایی و آمارسازی نبوده و نیست. اگر کارها در مسیر اصولی باشد، مگر می‌توان حرفی زد و انتقادی کرد؟ پس امید می‌رود دست‌اندرکاران هیئت‌های ورزشی نوشته‌های خبرنگارانی که دغدغه‌ای جز پیشرفت و سالم‌سازی محیط ورزش را ندارند، نپذیرند و در اصلاح امور تا می‌توانند گام‌های مؤثر بردارند.
بر حکم وظیفه خبری و لزوم پیگیری رخدادها، بار دیگر بر تصمیم غیرقانونی کمیته مسابقات هیئت فوتبال استان تاکید کرده انتظار می‌رود، مسئولین هیئت در کمترین زمان ممکن به اصلاح تصمیم مبادرت نموده و بحث کمیته انضباطی و معرفی نفرات آن را جدی بگیرند.
وقتی اساسنامه هیات های استانی صراحت دارد که به‌جز رکن قضایی، هیچ تشکیلات دیگر حق اعمال تنبیه، محرومیت و جریمه نقدی در مجموعه فوتبال را ندارد، چرا نباید براساس آن رفتار کرد و کار به صاحب اصلی‌اش سپرده شود. بر اساس قانون هیچ‌یک از افرادی که در جلسه کمیته مسابقات برای تصمیم‌گیری در مورد اتفاقات بازی دو تیم میعاد و گرمی حضور داشته‌اند، حق اظهار نظر، رأی دادن و اتخاذ تصمیم را نداشته‌اند. در جایی‌که قانون اشاره صریح به مسئله دارد گذشتن از کنار آن آیا نمی‌تواند جای سوال داشته باشد؟

در ارتباط با محکومیت مدیرعامل میعاد مغان، ذکر یک کلمه ضروری است که توجه به آن می‌تواند به خیلی از ابهامات موجود در مورد تصمیم یاد شده پاسخ‌گو باشد.
هیئت فوتبال استان در اطلاعیه‌ای که صادر کرده خبر از محرومیت مدیرعامل میعاد مغان به مدت یک‌سال از حضور در مسابقات داده‌است.

توجه به بند ۴ ماده ۳۵ آیین‌نامه کمیته انضباطی می‌تواند گویای برخی از مسائل در ارتباط با آن باشد:
بند ۴ ماده ۳۵: شخصی که از حضور در مسابقه محروم است، حق دارد از جایگاه تماشاگران یا جایگاه ویژه، تماشاگر مسابقه باشد (مگر این‌که از ورود به ورزشگاه محروم باشد) اما حق ندارد در طول مسابقه با استفاده از وسایل الکترونیکی یا مخابراتی یا هیچ‌گونه وسیله و روش دیگری از جمله اشاره‌ای و کمک گرفتن از واسطه مبادرت به برقراری ارتباط با نیمکت و بازیکنان نماید و در صورت تخلف، به‌علت استنکاف از اجرای مقررات، مجازات می‌شود.
به‌نظر می‌رسد محرومیت از مسابقه شامل حال بازیکنان و کادر فنی و سرپرستی باشد. محکوم کردن مدیرعامل یک باشگاه به مدت یک‌سال از مسابقه چه مفهومی می‌تواند داشته باشد؟ یک مدیرعامل در جریان یک مسابقه چه وظیفه‌ای در نیمکت و در داخل میدان دارد که باید محروم شود؟ و در نهایت باید گفت که: تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!

 




تبانی در فوتبال

تعلیق شش تیم از تیم های حاضر در گروه ب لیگ دسته دو، بار دیگر چهره سوال برانگیز و فساد زده فوتبال ما را بیشتر در معرض اتهام و شک و تردید قرار داد.

نتایج به دست آمده در هفته آخر رقابت ها و صعود و سقوط تیم ها و حرف و حدیث های بعد از پایان رقابت ها، همگی ادعای منتقدان صالح فوتبال را که سال ها فریاد لزوم مبارزه با فساد را سرداده اند، تایید می کند.

آیا انتشار خبر تعلیق تیم ها و احتمال تبانی در روز آخر برای فوتبال و مسئولین و دست اندرکاران پرادعای آ،ن مایه شرمندگی و خجالت نمی تواند باشد؟

مدت ها خبرنگاران متعهد و کارشناسان صادق و با مرام از میدان داری فساد در فوتبال فریاد زدند ولی چرا به جای برخورد و برچیده شدن بساط آن باید هر روز شاهد گسترش بیشتر آن باشیم؟

مبارزه با فساد اگر در حرف خلاصه شود و برای آن جلسات متعدد بدون خروجی و اتخاذ تصمیم بدون برخورداری از ضمانت اجرایی تشکیل شود و مصاحبه های مختلف و رنگین در لزوم مبارزه با فساد ترتیب داده شود و حرف های خوب در قالب کلمات و جملات بر زبان ها جاری گردد نمی تواند گام کوچک در مبارزه با این پدیده شوم و خانمانسوز بردارد.

زمانی که عوضی آمده ها در فوتبال صاحب موقعیت می شوند، وقتی پست های حساس دو دستی تقدیم دوستان دوران کودکی و نالایق های چرب زبان بشود، تا زمانی که خنده درمانی راهی برای درمان مشکلات و نارسایی ها تجویز گردد و آن گاه که سرنوشت فوتبال استان ها  در زد و بندهای پشت پرده و در قبال رای مجمع انتخاباتی فدراسیون معامله بشود آیا باید انتظاری جز توسعه فساد در فوتبال داشته باشیم؟

آیا مسئول و یا ارگانی می تواند قدم جلو بگذارد و بررسی بکند که در سال های اخیر چند در صد از شعارهای داده شده در ارتباط  با مبارزه با فساد در فوتبال محقق شده است؟ آیا نمی توان مشخص کرد که در حاکمیت چنین رفتار زشت چه کسانی مقصر بوده اند و آیا قانون لازم برای محکومیت و برخورد با کسانی که فضای دوستی، وحدت و نشاط آفرین فوتبال را به صحنه زد و بندهای پشت پرده تبدیل کرده اند، وجود ندارد؟

فساد در فوتبال و همه زمینه های آن در حال ریشه دوانیدن است. اگر مبارزه قاطع با آن صورت نگیرد و مسببان و عاملانش معرفی و رسوای خاص و عام نشوند، نباید امیدی به بهبودی اوضاع داشت.

کمیته اخلاق فدراسیون که نام و نقش آن فقط در تبلیغات و شعارها بزرگ جلوه می کند در این ارتباط چگونه تحقیق و بررسی کرده و به چه ترتیب حکم صادر خواهد کرد؟ نگرانی از غلبه رابطه ها بر ضابطه هاست. مسلما بدون مصداق نمی توان ادعا کرد ولی امیدواریم که کمیته اخلاق حداقل در این رابطه که بیشتر چهره خود را در سطح جامعه نشان داده ، قاطعانه و عدالت مدارانه رفتار نماید.

در هر نوبت از احتمال وقوع تبانی که در فوتبال پیش می آید، نظرات مختلفی در مورد چگونگی آن ابراز می شود. فساد و گسترش آن در فضای فوتبال بیمار و رنجور ایران لمی تواند دلایل مختلفی داشته باشد.

نتیجه گرایی

عوامل و دست اندرکاران و گردانندگان باشگاه ها و تیم های مختلف بقای مدیریت و استمرار حضور در فوتبال را فقط در کسب نتیجه خلاصه می کنند. رسانه ها و گستردگی آن و به خصوص فعالیت عده ای در فضای مجازی زیر عنوان خبرنگار،کارشناس و خبره فوتبال بر بحث نتیجه گرایی دامن زده و می زنند.

مدیران باشگاه ها فراهم بودن زمینه برای ادامه فعالیت تیمداری و هزینه در این راه را فقط در کسب نتیجه و به دست آوردن جایگاه در جدول رده بندی می دانند. اگر در حالت عادی برای به دست آوردن این خواسته موفق نشوند به سراغ گزینه های دیگر می روند که بدون شک آسان ترین و مطمئن ترین آن تبانی می باشد.

عدم نظارت  کافی

یکی دیگر از مشکلاتی که سال ها گریبان فوتبال مملکت را گرفته و به آن ضربات کاری فراوانی وارد کرده است عدم نظارت کافی و قاطعانه می باشد. نظارت اگر صرفا در ارائه گزارش برای خاک خوردن در بایگانی ها خلاصه شود حاصل اش همان بحثی می شود که نمونه اش در رقابت های لیگ دسته دو مشاهده می شود.

نظارت، ساز و کار مخصوص خود را طلب می کند و مهمترین عامل موفقیت در آن وجود نیروی انسانی متعهد، کاردان و آشنا به رمز و رموزمدیریت در فوتبال می باشد.

خلاصه کردن بحث نطارت در اعزام کلیشه ای افراد و تنظیم گزارش بر طبق میل دوستان و میزبانان در جهت بهبود اوضاع فوتبال راه به جایی نخواهد برد.

چسبیده های فوتبال

وقتی صاحبان اصلی فوتبال در صحنه نباشند و کارها به عوضی آمده ها و چسبیده های فوتبال سپرده شود آیا می توان به پیامدهای اقدام چنین افراد غریبه با فوتبال دل بست؟ بیشتر آن ها به قصد منافع مالی و کسب موقعیت اجتماعی در فوتبال نفوذ می کنند و مسلما حداکثر انرژی را در راه رسیدن به اهداف متمرکز کرده و کمتر به فوتبال و نسل جوان و برآورده کردن نیازهای پرطرفدارترین ورزش ایران فکر خواهند کرد.

بررسی سابقه،پیشینه، عملکرد و کارنامه همه چسبیده های فوتبال در مسئولیت های مختلف چه در فدراسیون و چه در هیئت های استانی صحت این ادعا را ثابت خواهد کرد.

یکی از اساسی ترین علل عقب ماندگی فوتبال در برخی از استان های کشور دلیلی جز حکمرانی عوضی آمده ها و چسبیده ها نبوده و نیست و تا زمانی که فوتبال از وجود این مهره ها پاک نشود و کار در آن به افراد صالح و استخوان خرد کرده سپرده نشود، تغییری در روند امور فوتبال صورت نخواهد گرفت‌.

 

 

 

 

 

 

 

 




آغاز عملیات اجرایی مجتمع آرتا فولاد مبین

دنیای اردبیل؛ یکصدو یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل و با بررسی مسائل مختلف فرهنگی و ورزشی استان با عناوین،آدرس غلط ندهییم و نیاز ورزش اردبیل به مدیران صادق و  … منتشر شد.
دانلود نسخه PDF d یکصدو یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل
http://donyayeardabil.ir/wp-content/uploads/2021/03/pdfjoiner_18.pdf

مطالب موجود در صفحه دوم  شماره یکصدو یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*انتظار از دئلت جدید؛ مبارزه با فساد در ورزش

*رتبه بندی کشوری هیئت های ورزشی

مطالب موجود در صفحه سوم یکصدو یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*نیاز ورزش اردبیل به مدیران صادق و راستگو

مطالب موجود در صفحه چهارم یکصد و یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*روحیه جهادی و باز ماری صندوق های رأی شورا

*در سوگ سلیمان عمی کشتی اردبیل

مطالب موجود در صفحه پنجم و ششم  یکصدو یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

بی نظمی؛ خطرناک ترین آفت در اداره امور

مطالب موجود در صفحه هفتم یکصد و یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*آدرس غغلط ندهیم

*میدان فوتبال برای فوتبال است؛ بهانه تراشی نکنیم

*مطالب موجود در صفحه هشتم یکصد ویازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*آغاز عملیات اجرایی مجتمع آرتا فولاد مبین اردبیل




مربیان با دانش فوتبال اردبیل

خبر مربوط به گفته‌های رئیس هیئت فوتبال استان اردبیل در مجمع سالیانه این هیئت که در شهریور ماه سال 99 در خبرگزاری مهر انتشار یافته روز گذشته در فضای مجازی  دوباره بازتاب گسترده‌ای داشت.

برخی از مربیان و زحمتکشان فوتبال به موضعگیری رئیس هیئت فوتبال استان در قبال مربیان این رشته پرداخته و بر حرف او مبنی بر کمبود مربی متخصص فوتبال در اردبیل به شدت اعتراض کرده‌اند.

وقتی یکی از مربیان رزومه دار فوتبال اردبیل تماس گرفت و خواستار دفاع پایگاه خبری ناظر ورزش از حقانیت مربیان منطقه شد به او گفتم که تصمیم بر آن دارم که کمتر به مسائل فوتبال استان اردبیل بپردازم. دلیلش را پرسید و گفتم که هر چقدر در باره واقعیت‌های فوتبال استان بنویسیم به همان مقدار، مسئولین ورزش در تقویت وضعیت موجود اقدام می‌کنند، اگر به قانون شکنی‌ها و تخطی از مواد اساسنامه اشاره بشود و بر قول‌های عملی نشده تأکید گردد، حمایت از بی‌قانونی‌ها در دستور کار قرار می‌گیرد و در حالی که بی‌توجهی به اساسی‌ترین بندهای اساسنامه روشن و مشخص است، اصرار می‌ورزند که کار صحیح است و بی‌عیب.

وقتی این چنین واقعیت‌ها وارونه می‌شود و گنجشک را به جای قناری به جامعه تحمیل می کنند گفتن‌ها و نوشتن‌ها چیزی جز آب در هاون کوبیدن نیست. باید منتظر ماند تا زمانی که افراد صادق و دشمنان دروغ و دروغگویی بر مدیریت تکیه بزنند و آنگاه می‌توان برای تحرک در‌بخش های مختلف از جمله ورزش و فوتبال امیدوار شد.

آن دوست فوتبالی و خوشنام گفت: گفته‌ات درست و منطقی است ولی ما هم شرعا و قانونا وظیفه داریم که در بیان حقایق بکوشیم تا در پیشگاه خداوند احساس شرمندگی ننماییم. مردم با آن چه در جامعه می‌گذرد و با رفتاری که هر یک از مسئولین دارند به خوبی آشنا بوده و ویژگی همه آن‌ها را می‌شناسند، ما به وظیفه خود عمل بکنیم و قضاوت را به مردم واگذار نماییم. سکوت در مقابل عملکردهای صفر درجه‌ای و ر فتار خارج از چارچوب صداقت آرزوی همه کسانی است که بر خلاف منافع ورزش و فوتبال گام بر می‌دارند پس باید گفت و نوشت هرچند که در ازایش تاوان بدهیم و با ناملایمات مواجه شویم.

روایت انجام یافته، نوعی کم لطفی و بی‌احترامی به کسانی است که در دنیای مربیگری در سطح کشور چهره‌ای شناخته شده می‌باشند. اردبیل مربیانی را به فوتبال کشور معرفی کرده که پله‌های پیشرفت را در سایه توانایی، علم، دانش و فهم خود طی کرده و در تیم‌های ملی و باشگاه‌های مهم و شناخته شده به عنوان سرمربی و مربی انجام وظیفه نموده‌اند.

بارها دیده شده است که دعوت از یک نونهال و نوجوان به اردوی استعدادیابی در شمال غرب کشور از طرف مسئولین فوتبال استان با آب و تاب بیشتر منعکس شده و در اطرافش مانور داده می‌شود ولی به راحتی و در مقابل دیدگان فوتبالی‌ها منکر وجود مربیان و مدرسین با دانش این رشته پرطرفدار می‌شوند. تعجب موقعی بیشتر می‌شود که در آن جلسه برخی‌ها که خود را پیشکسوت فوتبال، خاک خورده آن و کارشناس خبره می‌دانند با تکان دادن سر و قبول خفت و سرافکندگی به راحتی حق مربیان صاحب سبک استان را پایمال کرده و یک نسبت ناروا به فوتبال و فوتبالی را با جان و دل پذیرا شده‌اند.

رفتار این چنینی باید ریشه یابی گردد و دلایلش روشن و آشکار بشود. مثال ساده و روشنی می‌تواند بر روشنی هر چه بهتر بحث کمک و مساعدت نماید. حضور یک مدرس داوری در کلاس داوری D به افتخار بزرگی برای هیئت فوتبال استان تبدیل می‌شود ولی اداره کلاس مربیگری B وc آسیا توسط مربیان لایق و مدرسین کاردان اردبیلی با بی‌توجهی هیئت مواجه می‌شود. این رفتار متناقض چرا و چگونه از سوی مسئولینی که باید همه وابستگان یک رشته را به یک چشم ببنند رخ می‌دهد؟ چه کسی زمینه را برای برخوردهایی از این جنس آماده می‌کند و چه هدفی در این راستا دنبال می‌شود؟

مربیان شناخته شده وکارنامه دار اردبیلی سرمایه فوتبال منطقه می‌باشند. آیا بهتر نیست که ادعای خود را با مستندات در پیشگاه افکار عمومی ثابت بکنیم. چرا برخی‌ها توان تحمل چهره‌های برتر را ندارند؟ به چه دلیل برای بعضی‌ها مرغ همسایه غاز است و علف درِآغل تلخ!

مثال دیگری را ذکر کنیم. بر اساس سیاستی که کمیته آموزش فدراسیون در حال حاضر به مورد اجرا می‌گذارد در برگزاری کلاس‌های مربیگری از مدرسین بومی استفاده می‌شود. چرا با بودن مدرسینی چون مرسل وقری و قادر تیموری در استان به مدرسین استان‌های همجوار پناه می‌بریم؟ آیا بهتر نیست در این ارتباط شفاف سازی بکنیم. شفاف‌سازی می‌تواند روشن بکند که چه کسانی دغدغه خدمت به فوتبال دارند و چه کسانی عرصه فوتبال را به میدان تسویه حساب‌های شخصی تبدیل می‌کنند.

شفاف‌سازی فرق دوغ و دوشاب را معلوم می کند و حداقل دلایل ترجیح دادن مدرس غیر بومی بر مدرس بومی را مشخص می‌نماید. شفاف‌سازی در این ارتباط معلوم می‌کند که چه افرادی و با چه قصد و نیتی مصالح فوتبال را فدا و فنای خودخواهی‌ها و زیاده خواهی‌ها می‌کند.

یک سؤال

اگر رئیس هیئت فوتبال استان به گفته‌اش ایمان دارد چرا هر روز بر تعداد مدارس فوتبال در استان و شهر اردبیل

افزوده می‌شود؟ به کدامین منطقی هیئت فوتبال موافقت می‌کند تا بچه‌های مردم برای آموزش در اختیار مربیانی قرار بگیرند که بر بی‌دانشی و بی‌سوادی آن‌ها معتقد است. آیا چنین اظهار نظری ضربه به جایگاه مربیان و مدارس فوتبال نیست؟ اگر اعتقادمان بر متخصص نبودن مربیان است تخته کردن درب مدارسی که مجوزشان با امضای رئیس هیئت فوتبال صادر شده است از هر چیز دیگری واجب‌ واجب‌تر است.

تناقض در گفتار

قدر سرمایه‌ها و داشته‌های خود را بدانیم. عدم همراهی یک یا چند نفر با اقدامات‌ما را دشمنی تلقی نکنیم و با استفاده از قدرت بر بایکوت و منزوی کردن آن‌ها کوشش نکنیم. همه مربیان و همه کسانی که عاشقانه در راه ورزش و فوتبال تلاش می‌کنند عزیز هستند و گرامی. مسئولین باید در جهت هم افزایی و بالا بردن میزان همکاری و حاکم کردن وحدت و یکرنگی در جامعه فوتبال بکوشند، گزینشی عمل کردن و تأکید بر هدفی چون “هر کس با من نیست محکوم به فنا و سکوت است” تیشه به ریشه ورزش و فوتبال می‌زند.

اگر رفتار و خط مشی خود را تغییر ندهیم و آن را در مسیر نفع جامعه، فوتبال و ورزش قرار ندهیم فردای قیامت در پیشگاه احدیت حرفی برای گفتن نخواهیم داشت. صفحات شخصی برخی از فوتبالی‌های استان در فضای مجازی و عکس العمل آن‌ها به گفته های یاد شده نشان دهنده واقعیت‌های موجود در فوتبال منطقه است. این عکس العمل‌ها مشتی است نمونه خروار.