نیاز ورزش به مدیرانی صادق و راستگو
تغییرات ساختاری در مدیریت ورزش کشور قریب الوقوع است. بدون شک با استقرار دولت جدید، روش و تفکر حاکم بر ورزش کشور دچار تحول خواهد شد و همه امیدوارند که مدیریت جهادی جایگزین مدیریت خودکامگی، من درآوردی و باری به هر جهت بودن گردد.
ورزشیها و کسانی که دلشان به حال جوانان و ورزشکاران میسوزد، آرزو میکنند که با هدایت مدیریت جدید، ورزش در مسیر پیشرفت و دگرگونی حرکت بکند و از همه مهمتر امور اداره آن در کشور به اهلش واگذار گردد.
یکی از بزرگترین معضلات ورزش در سالهای اخیر، گرفتار شدن مدیران در دام روزمرگی بوده است. بیشتر آنهایی که بر اثر اتفاق و یا روابط پشت پرده در ورزش قد علم کردهاند ورزش را به عنوان پلی برای رسیدن به مناصب بالاتر قرار داده و آن را سکوی پرتاب دانستهاند. این گونه تفکر موجب شده است که روزمرگی را بزرگ و بزرگتر کنند و با پر و بال دادن به درخششهای اتفاقی خود را ناجی معرفی نمایند و برای رسیدن به مقامهای بالاتر هر روز نقشه جدیدی بکشند و اقدامی نو پیاده نمایند.
نظرسنجی از ورزشیها بر نارضایتی از مدیران ورزش در سالهای اخیر مهر تأیید میزند. بیاعتمادی به مدیران ورزش در جامعه ریشه دوانیده و این امر در سطح استانها نیز چهره خود را نشان داده است. همه امیدوارند در دولت جدید رفتار و برخورد مسئولان ورزش به ترتیبی باشد که بتواند بیاعتمادی را از بین ببرد و راه را برای همکاری و مساعدت استخوان خرد کردهها و صاحبان اصلی ورزش برای پیشبرد اهداف هموار نماید.
متأسفانه رفتار برخی چسبیدههای ورزش برای ادامه مدیریت و ماندن در قدرت چندش آور است. آنهایی که حضورشان در مدیریت و یکه تازیشان در مدیریت ورزش از سر صدقه دولت یازدهم و دوازدهم بوده است وقتی احساس خطر کرده و فهمیدند که مردم تمایلی برای ادامه سیاست دولت دوازدهم ندارند به فکر تغییر موضع افتادند و در گام اول سفیرانی را به ستادهای انتخاباتی نامزدهایی که از شانس بالاتری برای انتخاب برخوردار بودند،گسیل داشتند و برنامهریزی کردند تا آنها در ستادها مدام از محاسن، قدرت و کارآیی عزیزانشان سخن بگویند. آنها خواستند به همه بقبولانند که مدیران مورد نظر آنها از همان روز اول تولد هوادار اصولگراها بودهاند و مدیریتشان در دولت یازدهم و دوازدهم اتفاقی و نتیجه اصرار و پافشاری مسئولین و فامیل و اقربا بوده است.
این قبیل افراد که میتوانند زود رنگ عوض بکنند این بار حتما تیرشان به سنگ خواهد خورد چرا که مردم با حضور در پای صندوقهای رأی “نه” محکمی به وضعیت فعلی گفتهاند و دست اندرکاران دولت جدید چارهای جز ایجاد تغییرات و خداحافظی با مدیران دچار روزمرگی و بدون پیشینه و کارنامه مدیریتی ندارند.
مطمئن در دولت جدید که رئیس آن پرچمدار مبارزه با فساد، قلدری و قانون شکنی است، جایی برای مدیران نوچه پرور و چماق داران حرمت شکن و مدیران تحمیلی در ورزش نخواهد بود.
بارها گفته شده که یکی از ویژگیهای مهم یک مدیر جهادی صداقت، راستگویی و جوانمردی است. این خصوصیات برای مدیران ورزش از اصلیترین و اساسیترین پارامترهای مورد نیاز میباشد. در دولتی که رئیس آن به صداقت و درستی معروف است، امکان ادامه خدمت به افراد دروغگو و پرحاشیه وجود نخواهد داشت.
مردم به مدیرانی خوش فکر و علاقهمند به متن و بیتفاوت به حاشیهها نیاز دارند. کسانی که در دو دولت گذشته صاحب جاه و جلال و جبروت بوده و در ورزش کشور و استانها کاری نکرده و اقدام مؤثری ننمودهاند چرا برای ماندن و ادامه وارد کردن ضربه به ورزش اصرار میورزند؟ ورزش ما بالاتر از هر چیز به مدیرانی صادق، راستگو و پرتلاش نیاز دارد، کاری که امید است دولت جدید در انجام آن موفق عمل نماید. انشااله