وضعیت تاسف آور حاکم بر فوتبال و نماینده استان در لیگ دسته دوم باشگاههای ایران این سوال را در ذهن دوستداران مطرح می کند که آیا فوتبال و تیم شهرداری نفرین شده است؟ بلایی که از دو سال گذشته دامن این تیم مردمی و دوست داشتنی را گرفته و آن را تا مرحله سقوط کامل و مرگ رهنمون کرده نتیجه ظلم ها، بی عدالتی ها بی توجهی ها و رفتارهای غلط و خارج از عرف و اصول مردانگی نمی تواند باشد؟
آیا آه کسانی که در آن مجموعه به خوبی با آنها رفتار نشد، دامن این تیم را نگرفت و آن را به وضعیت فعلی مبتلا ننمود؟ باید بپذیریم که بسیاری از گرفتاری های ما بدون متوجه شدن خودمان به سبب آه و نفرین پدر و مادر و دوست و رفیق و همکاری است که به او ظلم و ستم کرده ایم.
تیمی چون شهرداری با آن همه عظمت ، ابهت و جایگاه ، چگونه در مسیر سقوط قرار گرفت؟ چرا کسانی که تا دیروز حمایت از آن را وظیفه مهم برای خود تلقی می کردند به مخالفان سرسخت آن تبدیل شدند و از جدا شدن تیم از مجموعه شهرداری با تمام وجود حمایت کردند و در نهایت تیم محبوب شهرداری را به بلایی عظیم دچار نمودند که نجات یافتن از آن بعید و دور از ذهن می باشد.
از همان روز اولی که شهرداری به دسته یک صعود کرد تا به امروز برخوردها و چگونگی آمدن و رفتن ها اگر به دقت مورد بررسی قرار گیرد بدون شک به نمونه هایی امکان برخورد وجود دارد که می توان ظلم و بی عدالتی در برخی از موارد را تایید کرد.
نفرین کسانی که بدون دلیل و برای جلب رضایت این و یا آن مورد بی مهری قرار گرفته و به حق و حقوق خود نرسیده و پشت سرشان نیز حرف و حدیث هایی مطرح کرده ایم می تواند عشق طرفداران فوتبال اردبیل را به وضعیتی دچار نماید که ما الآن با آن مواجه می باشیم.
چرا باید تا ضربه ای به در می خورد، زمین و زمان را به هم بدوزیم و سیل اتهامات به سوی برخی ها روانه کنیم و تلاش نماییم تا خود را در جریان این اتفاقات بی گناه و بی تاثیر قلمداد نماییم.
رفتارهایی که در سه سال گذشته با برخی از بازیکنان داشته ایم که حتی تعدادی از آنها تا به امروز نتوانسته اند به حق و حقوق خود برسند، داستان کنار گذاشتن مرد بزرگ، فهیم و سالمی چون حاج مهدی دینورزاده از سرمربیگری تیم و جریانات پشت پرده این اتفاق می تواند تیم های بزرگ تر از شهرداری را به وضعیت نامطلوب دچار کند.
وضعیت نماینده فوتبال اردبیل که روزهای سخت و فراموش نشدنی را سپری می کند حاصل رفتارهای غلط، تصمیمات آنی و احساسی و بدون برنامه و برخوردهای غریبه با مردی و مردانگی و جوانمردی عده ای است که در حق جمعی افراد صادق، مومن، متعهد و آشنا به کار روا داشته اند
تیم فوتبال شهر ما نفرین شده است چرا که در اثر این نفرین، مالکی نصیب آن شده است که در پنج ماه اخیر جز حرف و سخن و وعده دادن و قسم خوردن از وی چیزی نصیب فوتبال این دیار نشده است. فوتبال ما نفرین شده است چرا که یک نفر از مسؤولین شهر و استان ما نمی خواهند حتی در ارتباط با آن اظهار نظری بکنند و برای بهبود اوضاعش گامی بردارند. فوتبال ما نفرین شده است چرا که از حضراتی که در آن روزهای خوش با دوستان و یاران و اقربا در جایگاه مخصوص حضور می یافتند و خودی نشان می دادند امروز با فوتبال و ورزشگاه تختی و جایگاه مخصوص بیگانه شده اند. فوتبال ما نفرین شده است چرا که هیچ مسؤولی از مسؤولان رده بالای شهر و استان نمی خواهند اسمش را بشنوند و وقتشان را هر چند اندک و قلیل برای آن صرف نمایند. فوتبال ما نفرین شده است چرا که تیمش و نماینده اش در رقابت های لیگ دسته دوم در آستانه شروع نیم فصل دوم به حال خود رها شده است و فوتبال ما نفرین شده است چرا که در فضای آن در استان آرامش، صداقت، یک رنگی، وحدت، یک دلی و یک صدایی دیده نمی شود و ناگفته پیداست آنهایی که از کنار این تیم و این فوتبال ضربات سختی را متحمل شده اند تا بانیان و مسببان اصلی آن رفتارها بخشیده نشوند این مصیبت با فوتبال ما همراه خواهد بود.