اوضاع فوتبال استان بدجوری آشفته است. هرگوشه ای از آن را که بنگری با مشکل و مساله ای مواجه می شوی. لیگ به اصطلاح برتر آن که داستان خود را دارد . درگیری ها و حمله به داور گویا به امر مباحی تبدیل شده است. چرا که علی رغم گذشت روزها از بروز چنین حوادثی تا به حال هیات فوتبال استان و کمیته انضباطی آن اعلام موضع نکرده است.
با نزدیک شدن به روزهای آغاز دور دوم رقابت های دسته سوم باشگاه های ایران شایعات مختلفی در سطح استان مطرح است. وجود شایعه در ارتباط با موضوعی در سطح جامعه بیانگر خیلی از چیزهاست. رواج شایعه بیشتر موقعی اوج می گیرد که موضوعی برای مردم اهمیت داشته باشد و اطلاعات دقیق و کافی در اختیار افکار عمومی قرار نگیرد. چنین است چگونگی حضور تیم شهرداری در مرحله دوم رقابت ها که هر روز در جامعه شایعه ای رواج پیدا می کند و از مسئولین شهرداری گرفته تا فوتبال و ورزش استان نیز کسی نیست که مردانه قدم پیش بگذارد و حقایق را بازگو کرده و از گسترش شایعات در جامعه جلوگیری بکند.
موضوع اسپانسر
این روزها در ارتباط با اعلام آمادگی یک حامی مالی برای تحت پوشش قرار دادن یک تیم از استان حرف هایی مطرح است. می گویند به دلایلی خاص برخی ها که دستی در آتش دارند برای رسیدن به هدف مدتی او را سر دوانده اند و سرگردان کرده اند. اگر شایعاتی که مطرح است روزی رنگ واقعیت به خود بگیرد اسباب شرمندگی کسانی را که در لباس دوست به فوتبال اردبیل خیانت می کنند، فراهم خواهد کرد.
می گویند از پارس آباد خبر می رسد که اظهار امیدواری می کنند برای دور دوم رقابت های دسته سوم امتیاز بگیرند و یا بخرند،مشگین شهری ها امیدوارند که در دور دوم فرجی حاصل شود و آنها بتوانند ساوالان یوردوم را در مسابقات ببینند و اردبیلی ها نیز همچنان چشم به راهند که شهرداری به بچه سرراهی فوتبال اردبیل در این هوای سرد و کشنده نگاه مهربانانه به اندازد و چاره ای برای ادامه حیات آن بیندیشد.
راستی چه کسانی در سرگردانی اسپانسر مقصر بوده اند؟پارس آباد و مشگین شهر از چه کانالی برای برخورداری از نعمت سهمیه در دور دوم امیدوار شده اند؟ تصمیم گیری در مورد سرنوشت شهرداری چرا به روزهای پایانی مهلت نقل و انتقال کشیده شده است؟ در این قضایا آیا در پشت پرده دستانی بوده که یکی به میخ و یکی به نعل زده و از موضع دلسوزی برای فوتبال اهداف دیگری را پیگیری نموده اند؟
امید است شایعاتی که در این ارتباط مطرح است واقعیت نداشته باشد.چرا که اگر روزی به طریقی پرده از برخی از اقدامات برداشته شود عاملان حرکت تفرقه آمیز چه حرفی برای گفتن خواهند داست؟
سرنوشت شهرداری
عدم تصمیم گیری به موقع توسط شهردار در مورد تیم فوتبال شهرداری رواج شایعه را قوت بخشیده است. عده ای که در ظاهر سنگ فوتبال را به سینه می زنند گویا در باطن علاقه مندند تا شهرداری از تیم داری انصراف بدهد و آنها فرصت میدان دادن به دوستان و حامیان خود را فراهم بکنند و بدین ترتیب برای روز سرنوشت هواداران مطمئنی را در آستین داشته باشند.
شهردار باید تکلیف خود و مجموعه تحت مدیریت اش را با فوتبال و تیم شهرداری روشن بکند. زمان را از دست ندهد و اعلام تصمیم قطعی را به روزهای آخر موکول ننماید.
شهردار را آدمی دور اندیش ،رئوف،ورزشی و علاقه مند به قشر جوان و آینده ساز می شناسیم. در عجبیم که وی با این همه ویژگی های منحصر به فرد چرا در دو سال گذشته با فوتبال و تیم شهرداری برخورد مناسب نداشته است.
جوانان شهر اردبیل ،لطف الهیان را دوست دارند و اوج محبت و علاقه را در جریان استیضاح و انتخاب دوباره وی نشان داده اند و حالا نوبت وی است که به یکی از درخواست های آنها مبنی بر حمایت از تیم شهرداری جواب مثبت بدهد.
شهردار نباید به فرصت طلبان فرصت بدهد تا بتوانند در لباس دوست جوانان اردبیل را از نعمت داشتن تیم فوتبال در دور دوم رقابت های لیگ دسته سوم محروم بکنند و با نقش بازی کردن ضمن دلسرد کردن شهردار برای حمایت از تیم،زمینه انتقال امتیاز ان از اردبیل را فراهم بکنند.
لطف الهیان و مشاوران ورزشی و دوستان اش باید بدانند که جوانان اردبیل از آنها انتظار محبت و حمایت دارند و چنانچه تصمیمی بر خلاف رای و نظر آنها بگیرند تا ابد کم لطفی و بی توجهی آنها را فراموش نخواهند کرد.