چرا فوتبال اردبیل علیرغم همه شایستگیها و استعدادها، در سالهای اخیر به نتایج خوبی دست پیدا نکرده است؟ آنهایی که اعتقاد به موفقیت فوتبال دارند برای اثبات صحت ادعای خود چه دلایلی میتوانند ارائه بکنند؟ آیا حضور دو یا سه نفر به عنوان ناظر رقابتها تضمینکننده شکوفایی فوتبال هستند؟ اصلا شاخصهای سربلندی فوتبال کدامها هستند؟ آیا قضاوت داوران در رقابتهای لیگ برای فوتبال ما کافی است؟ اصولا در تعیین عوامل مورد نیاز برای برتری فوتبال، تعداد داوران و ناظران تا چه حد میتوانند نقش داشته باشند؟
اینها سؤالاتی است که معمولا در ارتباط با فوتبال استان جای طرح دارند و امید است با برنامهریزیهای مناسب و زدودن آثار محرومیت و بیان واقعیتها و سپردن کارها به دست افراد کاردان و صادق، گامهای مؤثری برداشته شود.
آیا در رقابتهای فوتبال، دل بستن به کمیتها قانعکننده است و یا کیفیت مسابقات، نحوه برگزاری، نتایج به دست آمده و پراکندگی تیمها در سطوح مختلف لیگ نیز باید مورد توجه قرار بگیرند.
پیروزی و شکست در هر مجموعهای از درون آن آغاز میشود. این یک اصل مسلم و پذیرفته شده است. اگر فوتبال ما نمیتواند به نتایج مورد نظر دست پیدا بکند دلایل آن را در داخل مجموعه باید جستجو کرد. هر چند که عوامل بیرونی هم میتوانند در ناکامیها سهمی داشته باشند اما نقش اصلی بر عهده خود مجموعه است.
موفقیتها و کامیابیها در هر پدیدهای از جمله ورزش نمیتواند شانسی و اتفاقی به دستآید. در آغوش کشیدن موفقیتها و کامیابیها نیازمند رعایت یک سری اصول و شرایط میباشد و تا زمانی که در رعایت آنها همت و ارادهای نباشد رسیدن به هدف غیر ممکن میشود.
با تعریف و تمجیدهای آنچنانی و با تحت تأثیر قرار دادن جمعی شهرت پرست و خود محور و حمایت کورکورانه آنها، فریاد موفقیت سر دادن عوام فریبی است.
وارونه جلوه دادن واقعیتها و سینه زدن زیر پرچم کسانی که سهمی هرچند کوچک در ناکامیهای فوتبال داشته باشند ظلم در حق این رشته ورزشی و آینده آن میباشد. تا زمانی که حاشیه سازان، عناصر مخرب و انگل و عوضی آمدهها و جریانات طماع و منفعت پرست از عرصه فوتبال حذف نشوند، برای موفقیت آن امید داشتن بیهوده است.