در انتخابات شورا در شهر ما اردبیل، چقدر پول بیزبان حیف میل شد. دست و دلبازیها، ریخت و پاشها، چپ و راست خرج کردنها و هزینه کردنها، بدجوری به ذوق میزد.
پوسترها و عکسهای رنگی در اندازهها و ابعاد مختلف به بلایی برای شهر نه چندان زیبا و تمیز ما تبدیل شد. کسانی که ادعا میکردند اگر به شورا راه پیدا بکنند برای زیبایی شهر نسخه جدیدی میپیچند، بر صندلی شورا تکیه نزده هرچه میتوانستند بر زیبایی شهر ضربه زدند و برایش بدترین ساعتها و ایام را تقدیم نمودند.
هر نامزدی که ثبت نام کرد خود را راه یافته قطعی تلقی نمود. این تفکر، برخی از نامزدها را با چالش بسیار و دامنه داری مواجه کرد که اثرات آن ممکن است ماهها و سالها زندگیشان را تحت تأثیر قرار بدهد.
برخی از کاندیداها که به موفقیت خود بسیار امیدوار بودند در سایه راهنماییها و پیشنهادهای غلط مشاوران خود دل به رفتارهای رسانهای و تبلیغاتی بستند و در این مسیر قادر به جلب نظر تمام فعالان این عرصه نشدند. به تعدادی محدود و اندک امیدوار شدند و آنها نیز به دلیل نداشتن جایگاه مناسب، کاری از پیش نبردند و در نهایت زحمات کاندیداها به باد رفت و هزینههای انجام یافته در این راستا حیف شد.
صرف حضور در فضای مجازی در کارهایی که نیاز به آشنایی کامل با دنیای ارتباطات دارد، نمیتواند گره گشا باشد. تیمهای رسانهای نامزدها اگر آشنا به سواد رسانهای وتاکتیکهای خبری نباشند و از هوش سرشار برخوردار نبوده و قدرت تشخیص زمان و مدیریت آن را نداشته باشند، نامزد را به عنصری بیخاصیت و به دور از هرگونه جذابیت و نوآوری تبدیل میکند و نتیجه نهاییاش عقب ماندن از قافله و زانوی غم در بغل گرفتن و حسرت پول های هزینه شده را خوردن میشود.
یکی از مهمترین نقاط ضعف کاندیداها نداشتن برنامه مدون و مشخص بود. در بین نزدیک به ۲۰۰ نامزد شورا این ضعف کاملا مشهود بود. از این قبیل افراد که صرفا برای مطرح شدن و به دست آوردن فرصت چند روزه برای سخنرانی، در انتخابات ثبت نام میکنند در سپهر سیاسی اردبیل به فراوان میتوان مشاهده کرد.
امیدواریم نامزدهایی که از قرار گرفتن در جمع ۱۱ نفره شورای اسلامی شهر اردبیل ناکام شدند تجربهای گرانبها به دست آورده باشند. بدانند که در ستادهای انتخاباتی اعتماد کردن به افرادی که به جای شایستگی، نبوغ و ابتکار صرفا سلاح چرب زبانی را دارند حاصلی جز شکست، ناکامی و از دست دادن موقعیت چیز دیگری نمیتواند داشته باشد.