تشخیص و جدا کردن مدیران آمار دوست و آمارساز از مدیرانی که دل به واقعیتها میبندند کار سخت و مشکلی نیست. برخی ها برای اینکه قدرت مدیریت و سرعت فعالیت و میزان موفقیت را به افکار عمومی نشان داده و در بین مسئولین ردهبالا برای ادامه عمر مدیریتی، حاشیه امن ایجاد بکنند مدام در آمار دادن و بیان ارقام و اعداد پیشقدم میشوند و با بمباران افکار عمومی با مجموعهای از آمارها خود را قهرمان عرصه خدمت تلقی میکنند.
آمار دادن در بسیاری از موارد کار پسندیدهای است و اگر گفتهها و هر آنچه که ارائه میشود بر پایه صداقت، راستی و درستی استوار باشد مورد تأیید جامعه قرار می گیرد.
ادعایی که با توسل به آمار صورت میگیرد باید در سطح جامعه برای همه قابللمس و رؤیت باشد. صرفاً با ارائه یک سری اعداد و سر هم کردن کلمات و بیان جملاتی زیبا اثبات امری به نام پیشرفت امکانپذیر نمیشود.
اگر بپذیریم که پیشرفت و تحقق آن از دل کاغذها، مصاحبهها، سخنرانیها، شعارها، وعدهها و ادعاها بیرون نمیزند هیچوقت به آمارسازیها پناهنده نمیشویم و با دروغ و دروغگویی برای گمراهی افکار عمومی کمر همت نمیبندیم.
هر ادعایی که در ارتباط با پیشرفت و توسعه انجام میپذیرد باید اثراتش در جامعه مشخص و قابلمشاهده باشد.
آمارسازان ممکن است برای چند صباحی به خواسته و مرادشان برسند ولی ادامه این راه برای آنها حوادث و خطرات بسیاری به دنبال داشته و در میانه راه بر زمین شان میزند.
سرنوشت مدیرانی که در هشت سال گذشته با آمارسازی و تبلیغ گسترده در رسانهها و فضای مجازی و سبقت گرفتن در این راه از دیگران و صرف هزینههای کلان و بدون حساب و کتاب از بیتالمال نتوانستهاند یکهتازیها را ادامهدار بکنند بهترین و محکم ترین دلیل برای ناکامی آن ها می تواند باشد.
تبلیغ در حد معمول امری پسندیده، لازم و قابلقبول است ولی افراط در آن، ممکن است آفتهای بزرگ به دنبال داشته باشد. آفتهایی که میتواند در روند زندگی و مدیریت افراد تاثیر بگذارد و آنها را با موانع سخت مواجه نماید.
کسانی که با اقدامات نسنجیده، رفتارهای آزاردهنده، هزینههای کلان، گروههای حرمتشکن و دروغ پرداز به فکر ترمیم کارنامه سیاه و فراموشی همه حقکشیها، ظلمها و بیعدالتیها میباشند، بدانند که در هیچ زمان و در هیچ مکانی، جراحت ناشی از ننگ با هوچیگریها و مظلومنماییها ترمیم نمیشوند.