هیئترئیسه فدراسیون فوتبال با اقدام انقلابی، بر ضرورت حاکمیت قانون در ورزش و به خصوص فوتبال تأکید کرد و با رأی به عزل رئیس فدراسیون، امید به اجرای قانون و خداحافظی با رابطهها و بازیهای پشتپرده را افزایش داد.
اینکه در اردیبهشتماه سال آینده مجمع عمومی چه رأیی در مورد عزیزی خادم صادر میکند به جای خود قابل احترام است ولی همینکه هیئترئیسه تن به لابیها و تلاشهای خارج از چارچوب مقررات نداد و با رأی انقلابی بر اجرای قانون و ممانعت از هرگونه خودمحوری و باندبازی مهر تأیید زد، خود نقطه عطفی در مدیریت ورزشی و به خصوص فوتبال کشور محسوب میشود.
در چند روز اخیر حرکتهای زیادی برای تأثیرگذاری بر رأی اعضای هیئترئیسه انجام پذیرفت، جلسات مختلف برگزار شد و رایزنی ها و من بمیرم و تو بمیری های چشمگیری در پشت صحنه ردوبدل گردید ولی جاییکه مجموعهای تصمیمگیر، قانون و اجرای کامل آن را در نظر بگیرند، کاری میشود کارستان. کاری که رضایت جامعه را به دنبال داشته و میتواند لرزه بر اندام کسانی بیاندازد که سالها در امور فوتبال و مدیریت آن بیقانونی پیشه کرده و به هیچ اندرز و درخواستی اهمیت ندادهاند.
رفتار مناسب و تصمیم عقلانی هیئترئیسه فدراسیون فوتبال درس بزرگی است برای کسانی که فوتبال برخی استانها را در ید قدرت و اختیار گرفته و سالها سلیقهای و براساس تشخیص خود اقدام کردهاند. عزل عزیزی خادم جرقهای است که میتواند آشفتگی حاصل از سالها بیتوجهی در فوتبال برخی از مناطق کشور را به پایان برساند و برای قانون و اجرای آن در همه زمینههای فوتبال تأثیربگذارد.
امروز دو نائبرئیس غیرقانونی رئیس فدراسیون اجازه حضور در جلسه هیئترئیسه را پیدا نکردند و مجبور به ترک جلسه شدند. وقتی وسیله اندازهگیری و یا معیار تصمیم، قانون باشد جای هیچگونه شکوتردید در روند امور باقی نمیگذارد و دو نائبرئیس فدراسیون براساس بندها و تبصرههای اساسنامه فدراسیون نمیتوانستند در مجمع حضور پیدا بکنند و علیرغم اینکه به جلسه آمدند، درنهایت به قانون تن دادند و از آن خارج شدند.
حال عزیزانی که بیشاز هشت سال بر استفاده از دبیر و نایبرئیس بانوان بهطور غیرقانونی اصرار کردهاند نباید پاسخگو باشند؟ نباید تاوان کار غیرقانونی و بیتوجهی به موارد تصریحشده در اساسنامه هیئت های استانی را بدهند؟
بهنظر میرسد در فوتبال کشور دیگر دوران باندبازیها و خودمحوریها و تصمیمگیریهای دلبخواه و بهکارگیری دوستان و آشنایان بدون توجه به قانون و مقررات گذشتهاست. کسانی که سالها فوتبال و قوانین آن را در پوششی از خودمحوریها قرار دادهاند با وضعیت بهوجودآمده آیا بازهم به رفتارهایشان ادامه خواهند داد؟
گذشت زمان و موضعگیری دوستداران و علاقهمندان واقعی فوتبال میتواند بیشتر چهره قانونشکنان را معرفی نماید.