بعد از افطار نشسته بودم و برای نوشتن، داشتم سوژه یابی می کردم که صدای ناهنجار تلفن همراه، تمرکزم را به هم زد. فضول باشی بود. این مرد، شب و روز نمی شناسد، تا چیزی به فکرش می رسد هر ساعتی از شبانه روز باشد تماس می گیرد. البته طلب کار بودن یکی از ویژگی آدم های مزاحم است و فضول باشی ما هم از این قاعده مستثنی نیست.
تا صدایم را شنید گفت: عزیزز دل فضول، سر افطار، منزل گفت که دیشب در خواب از فوتبال می گفتم، از رقابت های به اصطلاح لیگ برتر که آغاز نشده تعطیل شده است، از اساسنامه و رعایت دقیق و بند بند آن در استان، از شکوه و عظمت فوتسال جام رمضان و شرایط سهل و آسان آن برای حضور همه تیم ها و به خصوص تیم های یک شبه تشکیل یافته و مهم تر از همه از مجمع انتخابات هیئت استان و کاندیداها و عاشقان و سینه چاکان خدمت به نسل جوان و آینده ساز.
گفتم: مرد مؤمن، این وقت شب زنگزده ای که خواب دیشب را به من تعریف کنی؟ مگر من تعبیر خواب میکنم؟ اصلا مسائل مجمع فوتبال و انتخاب رئیس آن به شما چه ربطی دارد؟ به من چه؟ به تو چه؟ به ما چه؟ برو به دهها درد بیدرمان خودت برس، فوتبال استان صاحب دارد و بهتر از همه بلدند که چه کار بکنند و برای ادامه مالکیت چه طرحی بریزند و چه اقدام نمایند. مگر مدعیالعموم هستی؟ الحمدلله همهچیز بر وفق مراد است و جای هیچگونه نگرانی نیست و بیجهت حاشیه ایجاد نکن و فکر ما را مغشوش و ذهنمان را مکدر نفرما، لطفاً.
گفت: تو را چه شده؟ خبرهایی شنیده ای که چنین با صدایی رسا وراجی میکنی؟ تا دیروز گلویت را پاره میکردی که بندهای اساسنامه را در بند کشیدهاند و حالا ساز را برای مایه ای دیگر کوک میکنی؟ خجالت نمیکشی؟ عجب آدم ضعیفالنفسی هستی. خدا در این ماه عزیز جوابت را بدهد.
گفتم: فضول باشی، من تا گلو پاره میکردم یا تویی که آرام و قرار نداشتی. مگر تو نمیگفتی که حضور نائبرئیس بانوان غیرقانونی بوده، اگر ادعای تو درست است چرا باز برای مجمع معرفی شدهاست؟ باور کن خردهشیشه داری، انصاف نیست که این حرفها را بزنی و قیافه حقبهجانب بگیری.
گفتم: تو هم راست میگویی. حتماً حکمتی در کار است که در فوتبال ما ۲۸ را با ۳۵ برابر میگیرند و یا به شخصی، سابقه مدیریت را چون یک غول میسازند و برای دیگری بدون داشتن ده دقیقه سابقه مدیریت نمیگویند بالای چشمت ابروست. پس اگر اینطور که تو میگویی کار سلیقهای باشد پس چه نیازی به برخی از مقدمات و تشریفات؟
گفتم: خوب گوشکن، حالوحوصله زیاد حرف زدن و سر و کله زدن با تو را ندارم. اما شنیدهام که این روزها خیلی ها در فدراسیون فوتبال، هوادار فوتبال اردبیل شده و برای تعیین تکلیف آن حساسیت نشان میدهند. انشااله که خسته نشوند و با همین سرعتی که دارند پیش بروند و همه تلاش، توانایی، قدرت، رابطه و ضابطه را به کار ببندند تا روز برگزاری مجمع فدراسیون کارها را یکسره بکنند. باید خوشحال باشیم که برخیها بدجوری عاشق و واله فوتبال اردبیل شدهاند. خودشان هم میدانند فوتبالی نیست ولی آنها چون خود از منطقه محروم هستند بدجوری به فکر مناطق محروم و آزاد کردن آنها از دام بدبختیها و نداری ها هستند. حتما اینها را معرفی میکنیم تا افکار عمومی با چهره دوستداران و خدمتگزاران فوتبال اردبیل در مراکز سایر استانها آشنا بشوند.
گفت: تو هم که همه اش شعار می دهی. اگر راست می گویی اسم ببر و آن ها را به مردم معرفی کن.
گفتم: عجله نکن. آسیاب به نوبت. وقت این کار نیز خواهد رسید. اندکی تأمل و تحمل لازم است. یاحق.