1

فضول باشی و جشنواره زیبایی اسب

فضول باشی وقتی من را دید با عصبانیت گفت: مرد مؤمن به تو چه ربطی دارد که جشنواره اسب در کجا برگزار می‌شود. تو را سنه نه! مدیر کلی، استانداری، معاون وزیری، تو اصلا چه کاره‌ای، مگر خبر نداری در این آشفتگی اوضاع و در روزهای آخر عمر دولت دوازدهم، هر مدیری خودش را مالک مطلق زیر مجموعه‌اش می‌داند و به هر ترتیبی که بخواهد، رفتار می‌کند. برو دنبال گذران زندگی‌ات و این قدر سعی نکن که به دست و پای برخی‌ها بپیچی. مواظب باش گوشمالی‌ات ندهند. یعنی تو دلسوزتر از مسئولین به ورزش استان هستی؟ اسب‌های گرانقیمت باید جایی برای مانور دادن، پیاده روی و بعضا انجام حرکت‌های موزون داشته باشند. تصمیم گرفته شده، تو هرچقدر بیشتر بنویسی، دست اندرکاران امر برای توجیه، کمر همت خواهند بست و از عبارت و کلماتی استفاده خواهند کرد که تأسف آور خواهد شد.

گفتم: فضول باشی چرا باید نشست و گوش به یک سری حرف‌های بی‌اساس داد. سکوت در قبال سخنانی که مطمئنا خیلی‌ها از شنیدنش خنده بر روی لبانشان نقش می‌بندد، کار صحیحی نیست. پذیرش چنین حرف‌ها یعنی مهر حمایت بر پیشانی خود زدن. من فقط می‌خواهم بگویم که دوستان من احمق نیستم و می‌فهمم، حالا شما شب و روز داد بزنید و به دوستان و اطرافیان دستور مصاحبه بدهید تا با استفاده از کلمات مختلف بگویند که راه رفتن اسب‌ها بر روی چمن مانعی ندارد.

گفت: بعضی وقت‌ها حرف‌هایی زده می‌شود که ”پیشمیش تویوخون گولمیی گلیر“. می‌دانم چه می‌گویی این که در ورزشگاه آزادی در زمین چمن جشنواره اسب برگزار شده است. این جاست که آدم خیلی اذیت می‌شود. در زمینی که اجازه نمی‌دهند دو روز پشت سر هم یک مسابقه فوتبال برگزار بشود، آیا مجوز حضور اسب و قدم زدن آن را صادر می‌کنند؟ جل الخالق عجب حرف‌هایی می‌شنویم. آن‌هایی که مدعی هستند، یک عکس از ورزشگاه یک صد هزار نفری آازادی و زمین چمن آن در حال رژه اسب‌ها منتشر بکنند. چقدر برخی از مسئولین برای فرار از پاسخگویی و به جای اعتراف به اشتباه فقط حرف می‌زنند و به تبعات آن فکر نمی‌کنند.

گفتم: فضول باشی گفته‌اند که این کار در شهر لندن هم انجام شده، جان مادرت اگر خبر داری که کدام وزشگاه فوتبال بوده بگو تا ما هم بدانیم، نکند ورزشگاه ویمبلی بوده است. مگر در لندن زمین‌ها و پیست‌های اسب سواری وجود ندارد و آن‌ها چون شهر ما درگیر کمبود امکانات و زیر ساخت‌ها هستند؟

گفت: من کاری به این کارها ندارم. خلاصه جمعی پولدار عاشق اسب و پرورش آن به شهر ما می‌آیند و اگر زیاد حرف بزنی می‌گویند با گردشگری ورزشی مخالف هستی، برو به زندگی بچسب، تا زمانی که تعدادی از افراد به ظاهر ورزشی دانسته و یا ندانسته مأموریتی چون تأیید تصمیم مسئوبلین و دست اندرکاران را داشته باشند تغییر در امور جاری ورزش و رزشی‌ها غیر ممکن خواهد بود.

گفتم: حرف‌های تو صحیح ولی از تو خواهش می‌کنم مطلعه کن، جستجو کن ببین در کشورهایی چون آلمان، اسپانیا، سوئد و دانمارک که ورزشگاه‌ها و زمین‌های فوتبال مناسبی دارند از جشنواره زیبایی اسب میزبانی نکرده اند؟ و اگر جواب شما منفی بود حتما تجربه دست اندرکاران این جشنواره را به کل جهان معرفی بکن تا آن‌ها فرصت را از دست ندهند و دعاگوی وجود نازنین تو بشوند.

حالا به یک حکایت توجه کن:

شخصی در حمام، رفیق دروغگویی را که مدتی در سفر بوده ملاقات نمود.

گفت: رفیق مدتی است تو را نمی‌بینم.

گفت: بله، چندی است که در تعقیب دزدان بوده‌ایم.

پرسید: چرا پایت مجروح شده؟

گفت: در سوارس اسب ساییده شده است.

گفت: در سواری اسب پاها از طریق داخل ساییده می‌شود و جراحات پای تو از خارج است.

گفت: بله در مراجعت از تعقیب دزدان ساییده شده است!! !

 




بازار داغ معرفی استاندار و شهردار

بازار انتشار لیست‌های مختلف در فضای مجازی برای دو پست حساس استانداری و شهرداری داغِ داغ‌ شده است.

تجربه نشان داده است این قبیل گمانه زنی‌ها در تصمیم مسئولین برای تعیین مدیران، کوچکترین تأثیری نمی‌تواند داشته باشد.

عده‌ای که دوست دارند در چشم باشند و خود را به عنوان تصمیم گیرنده و بازیگران پشت صحنه انتصابات معرفی کنند معمولا آتش بیاران معرکه می‌شوند. آن‌ها آدم‌های دوراندیشی هستند که می‌خواهند همواره عنوان قدر قدرت را با خود داشته باشند و در مواقع متعددی راه را برای بهره‌برداری‌های جانبی هموار نمایند.

بیکاری و سوءاستفاده و رسیدن به اهداف شخصی و علاقه‌مند به چهره شدن، انسان را وادار به رفتار و حرکت‌هایی می‌کند که در همان نگاه اول اهداف‌شان بر همه روشن و آشکار می‌شود.

دولت مستقر نشده، کابینه معرفی نگردیده و از همه مهمتر وزیر کشور رأی اعتماد نگرفته در استان حکم صادر میش‌ود و کرسی استانداری به این و آن تعارف می‌گردد و با این قبیل اقدامات نسنجیده و سؤال برانگیز نوعی التهاب و حاشیه در جامعه حاکم می‌شود.

اگر قرار بر انتخاب استاندار بر اساس خواسته و گفته و نوشته‌ها باشد دیگر چه نیازی به وزارتخانه طویلی چون وزارت کشور وجود دارد.

این روزها همه خود را در قد و قواره وزیر کشور می‌بینند و دوست و آشنا و رفیق و رقیب را در یک لیست خود ساخته قرار می‌دهند و برای بهره‌برداری‌های جانبی برنامه‌ریزی می‌کنند.

شهردار هم که قصه دیگری دارد. بگذارید هیئت رئیسه مشخص گردد و گروه‌های مطرح و رایزنی‌ها و قربان صدقه گوها مشخص گردند تا بعد به معرفی شهردار و امید بستن برای روی کار آمدن فرد دلخواه‌مان در فضای مجازی جولان بدهیم.

شهردار و انتخاب شهردار جدید در راستای قصه‌ای است که سر دراز دارد و باید اظهار نظر در مورد آن طی مراحل مختلف و گام به گام صورت بگیرد. واقعا جای سؤال ندارد که به چه هدفی با قاطعیت شهردار معرفی می‌کنیم و اسامی چندی را پشت سر هم ردیف می‌نماییم که فقط بگوییم ما هستیم و خواهیم بود.

شورا و اعضای آن اگر به معنی واقعی نماینده مردم در پارلمان محلی باشند به هیچ کدام از این قبیل خودشیرینی‌ها، خودمحوری‌ها، چرب زبانی‌ها، کرنش‌ها، فشارها و خودبزرگ‌بینی‌ها اهمیتی قائل نمی‌شوند و با بی‌توجهی و بی‌محلی، باد غرور و ”من آنم که رستم بود پهلوان“ خیلی را خالی نمایند و متوهم بودنشان را به اثبات برسانند.

در هشت سال گذشته از این قبیل حرکات و تصمیم گیری‌ها در خارج از مجموعه قانونی و استانی ضربه‌های زیادی خورده‌ایم. تعیین نفرات برای پست‌ها و مناصب در کافه‌های سنتی، دفاتر احزاب و تحمیل مهره‌ها به مسئولین، استان را در بدترین شرایط قرار داده است. امیدواریم دولت جدید برای همیشه به چنین فصه‌ها و نفوذ‌ها پایان بدهد تا جایی که همه در جایگاه خود اظهار نظر کرده و از رؤیا پردازی خودداری نمایند.




….وجدان که هست

کشف حقایق و انعکاس سریع و صریح آن از وظایف خبرنگاران و فعالان عرصه ارتباطات محسوب می‌شود.

خبرنگاران دیده‌بان جامعه در هدایت افکار عمومی هستند. خبرنگار وظیفه دارد که بدون تعصب و یکجانبه نگری و یا به عبارتی دیگر با رعایت اصلی به نام بی‌طرفی به انجام وظیفه بپردازد.

متأسفانه در برخی از موارد عمل به آن چه که بر عهده یک خبرنگا خلاق و حرفه‌ای است غیر ممکن می‌شود چرا که برخی از مسئولان معتقدند که خبرنگاران وظیفه‌ای جز تعریف و تمجید از آن‌ها ندارند. متدسفانه مسئولین روابط عمومی‌ها نیز در چنین مواردی مدیران خود را همراهی می‌کنند و با فراموش کردن نقش اصلی مبنی بر برقراری ارتباط بین تشکیلات اداری با جامعه فقط در راستای تعریف و تمجید از مسئولان قدم بر می‌دارند.

خبرنگار در همه موارد باید در اندیشه رسالت اجتماعی خود باشد و از توپ و تشر و تفنگ هیچ کس ترسی به دل راه ندهد.

مسئولی که برای مقابله با نوشته‌های خبرنگاران به جای جوابگویی و توضیح به افکار عمومی دست به حرکت‌های ایذایی با استفاده از ابزارهای مختلف بزند کاری منطقی و اقدامی انسانی و شرافتمندانه نمی‌کند.

اگر واقعیت‌ها را نپذیرند و برای سرپوش گذاشتن بر عملکردهای ضعیف و بعضا خارج از چارچوب قانون و مقررات دست به دامنتوجیه‌ها وحتی گزارش‌های غیر واقعی بشوند ممکن است در کوتاه مدت برخی‌ها را همراه بکنند ولی با وجدان جمعی و داوری تارخ چه خوند کرد؟

اصلا این‌ها را قبول نداشته باشیم آیا به دادگاهی که در آن مثقال و ذره‌اش حساب دارد معتقد نیستیم؟ در پیشگاه عدل الهی چه پاسخی برای رفتارها و عملکردها خواهیم داشت؟

و اما خبرنگاری که بساط تعریف و تمجید غیر واقعی از مسئولان پهن می‌کند و اخلاق حرفه‌ای را در زیر چکمه‌های نفع پرستی نابود می‌کند و بر آسیب‌ها و نتایج منفی تصمیمات مدیران در سطح کلان چون پوششی ضخیم عمل می‌کنند به فکر فردا و فرداها و از همه مهمتر حق الناس باید باشند.

 




تبانی در فوتبال

تعلیق شش تیم از تیم های حاضر در گروه ب لیگ دسته دو، بار دیگر چهره سوال برانگیز و فساد زده فوتبال ما را بیشتر در معرض اتهام و شک و تردید قرار داد.

نتایج به دست آمده در هفته آخر رقابت ها و صعود و سقوط تیم ها و حرف و حدیث های بعد از پایان رقابت ها، همگی ادعای منتقدان صالح فوتبال را که سال ها فریاد لزوم مبارزه با فساد را سرداده اند، تایید می کند.

آیا انتشار خبر تعلیق تیم ها و احتمال تبانی در روز آخر برای فوتبال و مسئولین و دست اندرکاران پرادعای آ،ن مایه شرمندگی و خجالت نمی تواند باشد؟

مدت ها خبرنگاران متعهد و کارشناسان صادق و با مرام از میدان داری فساد در فوتبال فریاد زدند ولی چرا به جای برخورد و برچیده شدن بساط آن باید هر روز شاهد گسترش بیشتر آن باشیم؟

مبارزه با فساد اگر در حرف خلاصه شود و برای آن جلسات متعدد بدون خروجی و اتخاذ تصمیم بدون برخورداری از ضمانت اجرایی تشکیل شود و مصاحبه های مختلف و رنگین در لزوم مبارزه با فساد ترتیب داده شود و حرف های خوب در قالب کلمات و جملات بر زبان ها جاری گردد نمی تواند گام کوچک در مبارزه با این پدیده شوم و خانمانسوز بردارد.

زمانی که عوضی آمده ها در فوتبال صاحب موقعیت می شوند، وقتی پست های حساس دو دستی تقدیم دوستان دوران کودکی و نالایق های چرب زبان بشود، تا زمانی که خنده درمانی راهی برای درمان مشکلات و نارسایی ها تجویز گردد و آن گاه که سرنوشت فوتبال استان ها  در زد و بندهای پشت پرده و در قبال رای مجمع انتخاباتی فدراسیون معامله بشود آیا باید انتظاری جز توسعه فساد در فوتبال داشته باشیم؟

آیا مسئول و یا ارگانی می تواند قدم جلو بگذارد و بررسی بکند که در سال های اخیر چند در صد از شعارهای داده شده در ارتباط  با مبارزه با فساد در فوتبال محقق شده است؟ آیا نمی توان مشخص کرد که در حاکمیت چنین رفتار زشت چه کسانی مقصر بوده اند و آیا قانون لازم برای محکومیت و برخورد با کسانی که فضای دوستی، وحدت و نشاط آفرین فوتبال را به صحنه زد و بندهای پشت پرده تبدیل کرده اند، وجود ندارد؟

فساد در فوتبال و همه زمینه های آن در حال ریشه دوانیدن است. اگر مبارزه قاطع با آن صورت نگیرد و مسببان و عاملانش معرفی و رسوای خاص و عام نشوند، نباید امیدی به بهبودی اوضاع داشت.

کمیته اخلاق فدراسیون که نام و نقش آن فقط در تبلیغات و شعارها بزرگ جلوه می کند در این ارتباط چگونه تحقیق و بررسی کرده و به چه ترتیب حکم صادر خواهد کرد؟ نگرانی از غلبه رابطه ها بر ضابطه هاست. مسلما بدون مصداق نمی توان ادعا کرد ولی امیدواریم که کمیته اخلاق حداقل در این رابطه که بیشتر چهره خود را در سطح جامعه نشان داده ، قاطعانه و عدالت مدارانه رفتار نماید.

در هر نوبت از احتمال وقوع تبانی که در فوتبال پیش می آید، نظرات مختلفی در مورد چگونگی آن ابراز می شود. فساد و گسترش آن در فضای فوتبال بیمار و رنجور ایران لمی تواند دلایل مختلفی داشته باشد.

نتیجه گرایی

عوامل و دست اندرکاران و گردانندگان باشگاه ها و تیم های مختلف بقای مدیریت و استمرار حضور در فوتبال را فقط در کسب نتیجه خلاصه می کنند. رسانه ها و گستردگی آن و به خصوص فعالیت عده ای در فضای مجازی زیر عنوان خبرنگار،کارشناس و خبره فوتبال بر بحث نتیجه گرایی دامن زده و می زنند.

مدیران باشگاه ها فراهم بودن زمینه برای ادامه فعالیت تیمداری و هزینه در این راه را فقط در کسب نتیجه و به دست آوردن جایگاه در جدول رده بندی می دانند. اگر در حالت عادی برای به دست آوردن این خواسته موفق نشوند به سراغ گزینه های دیگر می روند که بدون شک آسان ترین و مطمئن ترین آن تبانی می باشد.

عدم نظارت  کافی

یکی دیگر از مشکلاتی که سال ها گریبان فوتبال مملکت را گرفته و به آن ضربات کاری فراوانی وارد کرده است عدم نظارت کافی و قاطعانه می باشد. نظارت اگر صرفا در ارائه گزارش برای خاک خوردن در بایگانی ها خلاصه شود حاصل اش همان بحثی می شود که نمونه اش در رقابت های لیگ دسته دو مشاهده می شود.

نظارت، ساز و کار مخصوص خود را طلب می کند و مهمترین عامل موفقیت در آن وجود نیروی انسانی متعهد، کاردان و آشنا به رمز و رموزمدیریت در فوتبال می باشد.

خلاصه کردن بحث نطارت در اعزام کلیشه ای افراد و تنظیم گزارش بر طبق میل دوستان و میزبانان در جهت بهبود اوضاع فوتبال راه به جایی نخواهد برد.

چسبیده های فوتبال

وقتی صاحبان اصلی فوتبال در صحنه نباشند و کارها به عوضی آمده ها و چسبیده های فوتبال سپرده شود آیا می توان به پیامدهای اقدام چنین افراد غریبه با فوتبال دل بست؟ بیشتر آن ها به قصد منافع مالی و کسب موقعیت اجتماعی در فوتبال نفوذ می کنند و مسلما حداکثر انرژی را در راه رسیدن به اهداف متمرکز کرده و کمتر به فوتبال و نسل جوان و برآورده کردن نیازهای پرطرفدارترین ورزش ایران فکر خواهند کرد.

بررسی سابقه،پیشینه، عملکرد و کارنامه همه چسبیده های فوتبال در مسئولیت های مختلف چه در فدراسیون و چه در هیئت های استانی صحت این ادعا را ثابت خواهد کرد.

یکی از اساسی ترین علل عقب ماندگی فوتبال در برخی از استان های کشور دلیلی جز حکمرانی عوضی آمده ها و چسبیده ها نبوده و نیست و تا زمانی که فوتبال از وجود این مهره ها پاک نشود و کار در آن به افراد صالح و استخوان خرد کرده سپرده نشود، تغییری در روند امور فوتبال صورت نخواهد گرفت‌.

 

 

 

 

 

 

 

 




جشنواره‌ها، گردهمایی‌ها و رعایت پروتکل‌های بهداشتی

می‌گویند اردبیل در وضعیت قرمز کرونایی قرار دارد. تغییر وضعیت کرونایی در هر نقطه از کشور و به خصوص در اردبیل همواره با مشکلات و سؤالات متعددی همراه بوده است.

اگر اردبیل در حال حاضر از نظر تعداد مبتلایان و احتمال آلودگی بیشتر افراد سالم به کرونا، وضعیت مساعدی ندارد آیا شرایط لازم این وضعیت نباید، رعایت گردد؟ شرایط کرونایی در وضعیت قرمز آیا اجازه تجمع افراد چه در فضای باز و چه در فضای بسته را می‌دهد؟ در چنین حالی تکلیف اماکن عمومی، فروشندگان مواد غذایی، کسبه و بازار و فضاهای ورزشی روباز و سرپوشیده چگونه است؟

وقتی بر رعایت پروتکل‌ها در شرایط قرمز کرونایی تأکید می‌شود چه کسی مسئول پیگیری موارد است؟ آیا صدور مجوز ستاد کرونا برای اجرای یک برنامه می‌تواند دلیل و برهان برای نادیده گرفته شدن یک سری شرایط باشد؟

اگر ادعای حاکم شدن وضعیت قرمز در اردبیل با توجه به شمار مبتلایان به بیماری کووید19 و انتشار ویروس کرونا در سطح منطقه است بر مسئولین مربوطه لازم است تا مراسم، جشنواره‌ها و هرگونه گردهمایی‌هایی که قرار است در روزهای اخیر در سطح شهر اردبیل برگزار گردد به شدت مورد بازرسی و بازدید قرار بدهند تا برای دلخوشی یک نفر و یا جلب رضایت این و یا آن، رعایت پروتکل‌های بهداشتی نادیده گرفته نشود و مردم دچار عواقب آن در روزهای آینده نشوند.

این که جان مردم و سلامتی جامعه از همه چیز مهمتر بوده و به دلیل شرایط خاص، باید کنترل و نظارت بیشتری در اجرای برنامه‌ها انجام پذیرد، انتظار معمولی و حق طبیعی شهروندان است.

امیدواریم که ستاد کرونای شهرستان اردبیل در روزهایی که منطقه با وضعیت قرمز روبرو می‌باشد در هر زمان و در هر مکانی بر رعایت پروتکل‌های بهداشتی تأکید کرده و با متخلفان و با کسانی که سعی در رنگ کردن گنجشک و ارائه آن به جای قناری هستند، برخورد جدی نماید. انشااله.

 




منصور امیر خانی؛ بزرگی از قافله بزرگان

امروز سالگرد کوچ ابدی بزرگمردی دوست داشتنی، ورزشکاری نمونه، انسانی بزرگوار، رفیقی مثال زدنی، تبلور جوانمردی، با مروت و بزرگ همت، حاج منصور امیرخانی است.

از دست دادن مردی که برای دوستانش تکیه گاه و برای آشنایانش حامی و برای ورزشکاران الگویی تمام عیار بود سخت و طاقت فرساست. با گذشت یک سال از کوچ ابدیش همچنان غم و اندوهی گران در دل دوستانش تنیده شده است. خاطرات خوب و رفتار و کردار منحصر به فردش در اذهان همه کسانی که کوچکترین آشنایی با او را داشتند، ماندنی است.

برای دوستان و همراهان همیشگی‌اش کنار آمدن با نبودنش کاری بس دشوار می‌باشد. چرا که حاج منصور همواره برای آن‌ها عنصری بی‌بدیل و مردی با عزت و غیرت و تعصب بوده است.

او مرد روزهای سخت بود. دوستانش در زمان برخورد با مشکلات و گرفتاری‌ها در کنار خود کوهی مستحکم، اراده‌ای پولادین و قدر قدرتی در خدمت رفیق احساس می‌کردند.

حاج منصور برای ما تا ابد یاد و نامش زنده خواهد ماند. او را همچنان در کنار خود احساس می‌کنیم و نصایح و سفارش هایش آویزه گوش‌هایمان می‌باشد. از او دفتری از خاطرات خوب به یادگار مانده است که مرورش ما را با بزرگی، مردانگی و شوکت و قدرتش بیشتر و بیشتر آشنا می‌کند.

اولین سالگرد وفات نمونه انسانیت و پایمردی و صبر و استقامت و وفاداری را خانواده مرحوم منصور امیرخانی و به خصوص دو فرزندش برومندش تسلیت می‌گوییم.

 




آغاز عملیات اجرایی مجتمع آرتا فولاد مبین

دنیای اردبیل؛ یکصدو یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل و با بررسی مسائل مختلف فرهنگی و ورزشی استان با عناوین،آدرس غلط ندهییم و نیاز ورزش اردبیل به مدیران صادق و  … منتشر شد.
دانلود نسخه PDF d یکصدو یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل
http://donyayeardabil.ir/wp-content/uploads/2021/03/pdfjoiner_18.pdf

مطالب موجود در صفحه دوم  شماره یکصدو یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*انتظار از دئلت جدید؛ مبارزه با فساد در ورزش

*رتبه بندی کشوری هیئت های ورزشی

مطالب موجود در صفحه سوم یکصدو یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*نیاز ورزش اردبیل به مدیران صادق و راستگو

مطالب موجود در صفحه چهارم یکصد و یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*روحیه جهادی و باز ماری صندوق های رأی شورا

*در سوگ سلیمان عمی کشتی اردبیل

مطالب موجود در صفحه پنجم و ششم  یکصدو یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

بی نظمی؛ خطرناک ترین آفت در اداره امور

مطالب موجود در صفحه هفتم یکصد و یازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*آدرس غغلط ندهیم

*میدان فوتبال برای فوتبال است؛ بهانه تراشی نکنیم

*مطالب موجود در صفحه هشتم یکصد ویازدهمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*آغاز عملیات اجرایی مجتمع آرتا فولاد مبین اردبیل




انتظار از دولت جدید؛مبارزه با فساد در ورزش

سال هاست که از فساد در ورزش و لزوم مبارزه جدی با آن حرف زده می‌شود. در سال‌های اخیر هر فردی که در تشکیلات ورزش به پست و مقامی دست یافته اولین حرف و سخن‌اش در ارتباط با مبارزه با فساد بوده است.

برای فساد در فوتبال پرونده‌های قطوری تشکیل دادند و مجلس شورای اسلامی نیز در آن ورود پیدا کرد ولی مبارزه قاطع و خشکاندن ریشه آن همچنان با اما و اگرها مواجه بوده است.

در ورزش، مسئولین مربوطه اگر می‌توانستند جریان فرصت طلب و مخرب را شناسایی و پای آن‌ها را از صحنه ورزش قطع بکنند، بسیاری از مشکلات مرتبط با فساد مرتفع می‌گردید.

جریان سودجوی منفعت پرست سر منشأ فساد در ورزش است. مبارزه با آن، کار چندان سخت و غیر ممکنی نیست. اگر اراده بر مبارزه و قلع و قمع کردن‌اش استوار باشد در کمترین زمان می‌توان کارهای ماندنی و فراموش نشدنی انجام داد.

این روزها علاقه‌مندان به ورزش امیدوارند که در دولت جدید تکلیف شعارهای سال‌های اخیر یعنی مبارزه با فساد در ورزش روشن بشود.

رئیس دولت جدید با تجربه‌ای سنگین از چگونگی برخورد با عاملان فساد، در ‌بخش ورزش نیز مطمئنا قادر است با به کارگیری نیروهای جوان و کارآمد و نترس و شجاع این بحث را برای همیشه به پایان برساند.

با شناختی که از رییس جمهور منتخب وجود دارد روزهای بسیار روشن و امید بخشی را می‌توان برای ورزش پیش‌بینی کرد. روزهایی که می‌تواند قطار ورزش را بر روی ریل توسعه و صداقت برگرداند و برای آن سرنوشت خوب و قابل اتکایی رقم بزند. محکم برداشتن قدم اول در دولت مردمی برای ورزش در انتخاب مسئول و وزیر مربوطه خواهد بود. وزیر باید فردی باشد که اجازه نفوذ جریان فاسد و مخرب در ارکان وزارتخانه را ندهد و فرصت ابراز وجود افراد دلسوز و خیرخواه ملک و ملت را فراهم بسازد.

در دولت جدید به پایان رسیدن ماجرای قرارداد ویلموتس و اعلام نظر نهایی در مورد عاملان آن مورد انتظار می‌باشد. برخورد با متخلفانی که در ارتباط با فساد پرونده دارند، می‌تواند عاملی برای توقف عملیات و اقدامات کسانی باشند که چون زالو سال هاست خون ورزش را می‌مکند و از آن طلبکار نیز می‌باشند.

با شروع به کار دولت جدید، پایه‌های فعالیت و یکه تازی دروغگویان، مفسدان، شارلاتان‌ها و نان به نرخ روز خورها در ورزش لرزان خواهد شد چرا که با برنامه ریزی مناسب و به کارگیری افراد متعهد و دوستدار انقلاب، برای ن ها جایی در ورزش نخواهد بود.انشااله.

 




نیاز ورزش به مدیرانی صادق و راستگو

تغییرات ساختاری در مدیریت ورزش کشور قریب الوقوع است. بدون شک با استقرار دولت جدید، روش و تفکر حاکم بر ورزش کشور دچار تحول خواهد شد و همه امیدوارند که مدیریت جهادی جایگزین مدیریت خودکامگی، من درآوردی و باری به هر جهت بودن گردد.

ورزشی‌ها و کسانی که دلشان به حال جوانان و ورزشکاران می‌سوزد، آرزو می‌کنند که با هدایت مدیریت جدید، ورزش در مسیر پیشرفت و دگرگونی حرکت بکند و از همه مهمتر امور اداره آن در کشور به اهلش واگذار گردد.

یکی از بزرگترین معضلات ورزش در سال‌های اخیر، گرفتار شدن مدیران در دام روزمرگی بوده است. بیشتر آن‌هایی که بر اثر اتفاق و یا روابط پشت پرده در ورزش قد علم کرده‌اند ورزش را به عنوان پلی برای رسیدن به مناصب بالاتر قرار داده و آن را سکوی پرتاب دانسته‌اند. این گونه تفکر موجب شده است که روزمرگی را بزرگ و بزرگتر کنند و با پر و بال دادن به درخشش‌های اتفاقی خود را ناجی معرفی نمایند و برای رسیدن به مقام‌های بالاتر هر روز نقشه جدیدی بکشند و اقدامی نو پیاده نمایند.

نظرسنجی از ورزشی‌ها بر نارضایتی از مدیران ورزش در سال‌های اخیر مهر تأیید می‌زند. بی‌اعتمادی به مدیران ورزش در جامعه ریشه دوانیده و این امر در سطح استان‌ها نیز چهره خود را نشان داده است. همه امیدوارند در دولت جدید رفتار و برخورد مسئولان ورزش به ترتیبی باشد که بتواند بی‌اعتمادی را از بین ببرد و راه را برای همکاری و مساعدت استخوان خرد کرده‌ها و صاحبان اصلی ورزش برای پیشبرد اهداف هموار نماید.

متأسفانه رفتار برخی چسبیده‌های ورزش برای ادامه مدیریت و ماندن در قدرت چندش آور است. آن‌هایی که حضورشان در مدیریت و یکه تازی‌شان در مدیریت ورزش از سر صدقه دولت یازدهم و دوازدهم بوده است وقتی احساس خطر کرده و فهمیدند که مردم تمایلی برای ادامه سیاست دولت دوازدهم ندارند به فکر تغییر موضع افتادند و در گام اول سفیرانی را به ستادهای انتخاباتی نامزدهایی که از شانس بالاتری برای انتخاب برخوردار بودند،گسیل داشتند و برنامه‌ریزی کردند تا آن‌ها در ستادها مدام از محاسن، قدرت و کارآیی عزیزانشان سخن بگویند. آن‌ها خواستند به همه بقبولانند که مدیران مورد نظر آن‌ها از همان روز اول تولد هوادار اصولگرا‌ها بوده‌اند و مدیریت‌شان در دولت یازدهم و دوازدهم اتفاقی و نتیجه اصرار و پافشاری مسئولین و فامیل و اقربا بوده است.

این قبیل افراد که می‌توانند زود رنگ عوض بکنند این بار حتما تیرشان به سنگ خواهد خورد چرا که مردم با حضور در پای صندوق‌های رأی “نه” محکمی به وضعیت فعلی گفته‌اند و دست اندرکاران دولت جدید چاره‌ای جز ایجاد تغییرات و خداحافظی با مدیران دچار روزمرگی و بدون پیشینه و کارنامه مدیریتی ندارند.

مطمئن در دولت جدید که رئیس آن پرچمدار مبارزه با فساد، قلدری و قانون شکنی است، جایی برای مدیران نوچه پرور و چماق داران حرمت شکن و مدیران تحمیلی در ورزش نخواهد بود.

بارها گفته شده که یکی از ویژگی‌های مهم یک مدیر جهادی صداقت، راستگویی و جوانمردی است. این خصوصیات برای مدیران ورزش از اصلی‌ترین و اساسی‌ترین پارامترهای مورد نیاز می‌باشد. در دولتی که رئیس آن به صداقت و درستی معروف است، امکان ادامه خدمت به افراد دروغگو و پرحاشیه وجود نخواهد داشت.

مردم به مدیرانی خوش فکر و علاقه‌مند به متن و بی‌تفاوت به حاشیه‌ها نیاز دارند. کسانی که در دو دولت گذشته صاحب جاه و جلال و جبروت بوده و در ورزش کشور و استان‌ها کاری نکرده و اقدام مؤثری ننموده‌اند چرا برای ماندن و ادامه وارد کردن ضربه به ورزش اصرار می‌ورزند؟ ورزش ما بالاتر از هر چیز به مدیرانی صادق، راستگو و پرتلاش نیاز دارد، کاری که امید است دولت جدید در انجام آن موفق عمل نماید. انشااله

 

 




روحیه جهادی و باز شماری صندوق‌های رأی شورا

طولانی شدن تعیین تکلیف انتخابات شورای شهر اردبیل و تأیید نهایی آن به مطرح‌ترین موضوع در سطح جامعه تبدیل شده است.

انتظار می‌رود کاری که در ارتباط با منافع مردم و جامعه است، صبورانه و در کمترین زمان ممکن مورد توجه قرار بگیرد و به این ترتیب از جّو‌سازی ها و هو و جنجال‌ها و تبلیغات منفی جلوگیری بشود.

مردم استان اردبیل در جریان اتنخابات ریاست جمهوری و شورای اسلامی شهر و روستا با موفقیت آزمون بزرگی را پشت سر گذاشتند و با درصد بالای مشارکت، عشق و علاقه خود به نظام و انقلاب را نشان دادند. وظیفه مسئولین در هر رده و سطحی که هستند حفظ آرای مردم و دور نگاه داشتن آن از برخی احتمالات و فرصت ندادن به جریانات بهره بردار از موقعیت‌ها می‌باشد.  نمی‌توان کتمان کرد که در شرایط موجود و در حالی که در گوشه و کنار شهر از رایزنی برای تعیین سرنوشت هیئت رئیسه شورا و شهردار سخن گفته می‌شود، عدم تعیین تکلیف به موقع و تسریع برای رسیدن به نقطه نهایی می‌تواند معظلاتی را به دنبال داشته باشد.

اگر تصمیم به بازشماری تمامی صندوق‌ها گرفته شده، برنامه‌ریزی برای تعیین تکلیف در حداقل زمان ممکن، نقش مؤثری در ارج نهادن به خواست مردم و در نهایت برچیده شدن بساط اعتراض‌ها، تهمت‌ها، شایعات و هر گونه شائبه می‌باشد.

استفاده از فرصت برای تخریب برخی‌ها و یا اعمال فشار برای بالا آوردن و یا پائین کشیدن نامزدها، کار کسانی است که در این میان منافع خود را در خطر می‌بینند و یا نقشه‌ها و رؤیاهایشان را در آستانه فنا و نابودی مشاهده می‌کنند. به این قبیل افراد که متأسفانه تعدادشان نیز کم نیست، نباید امکان ابراز وجود داده شود.

برخی‌ها نیز از جّو موجود برای مقصر جلوه دادن این یا آن استفاده می‌کنند. قضاوت در مورد عاملین برخی از گلایه‌ها و نابسامانی‌ها، وظیفه مسئولین مربوطه و قوه قضائیه است. مسلما آن‌ها به هیچ عنوان تحت تأثیر فضای مجازی و شعارها و رجزهایی که بیشتر‌شان دلایل مادی و از جمله سفارشی بودن مطالب می‌تواند باشد، قرار نمی‌گیرند. پس اگر دوست داریم حق به حقدار برسد و نتایج انتخابات به همان ترتیبی که مردم خواسته‌اند اعلام بشود، اجازه بدهیم در فضایی جدا از تبلیغات مسموم و مغرضانه و در نهایت با اثبات بی‌طرفی و صیانت از رأی مردم انجام پذیرد و خوشحالی مردم از بابت حضور در انتخابات و دستیابی به نتیجه مطلوب مضاعف بشود.

شجاعت در اجرای برنامه‌های جسورانه یکی از ویژگی‌های مدیران جهادی است. یک مدیر جهادی باید جرئت تصمیم‌گیری حساب شده و جسورانه را داشته باشد و روی این اصل اگر نتایج بازشماری حتی به سمت ابطال انتخابات نیز برود، انتظار می‌رود در اجرای قانون و حاکمیت روح آن لحظه‌ای درنگ نشود.

بدون شک برابر هر تغییری در نتیجه انتخابات ممکن است عده‌ای مقاومت و مخالفت نمایند اما مسئولینی که روحیه جهادی داشته باشند همیشه برای احقاق حق و کنار زدن باطل و بالا بردن ضریب اعتماد در جامعه تا حد توان تلاش خواهند کرد.