1

بد بیاری های فوتبال اردبیل پایانی ندارد

حکایت بدبیاری نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم باشگلاههای ایران هم دارد دنباله دار می شود. ناکامی پشت ناکامی، هنوز از یک مصیبتی رهایی نیافته بلایی دیگر گریبانش را می گیرد و به سوی سقوط و هلاکت رهنمونش می کند.

از زمان برکناری حجت الاسلام میر عباس زاده از مسؤولیت سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری ، تیم در مجموع روزهای خوبی را تجربه نکرده است. صعود به لیگ دسته یک نیز حاصل زحمات، دور اندیشی، تلاش و موقعیت شناسی آن مرد بزرگوار بود.

این تیم از آن زمان تاکنون اسیر نبود برنامه، روزمرگی و تصمیمات احساسی بوده و نتیجه این حرکات و رفتارها به هلاکت و سرافکندگی فوتبال اردبیل و تیم ریشه داری چون شهرداری منجر شده است.

به راستی که این تیم روزگار بدی را پشت سر می گذارد. اوج بدبختی آن از مرداد ماه امسال آغاز شد. موقعی که شورائیان پاهایشان را در یک کفش کردند و گفتند تیم باید به بخش خصوصی واگذار گردد. امید بود که در این برهه، شهردار اردبیل به دفاع از تیم برخیزد و حداقل نظر دوستانش را در شورا نسبت به حفظ تیم در مجموعه شهرداری جلب نماید، ولی چه باید کرد شهردار نیز با موضعگیری و تصمیماتش و به خصوص بعد از جریانات آبی پوشان نشان داد که در اصل او نیز با تصمیم شورائیان همراهی می کند و از همان وقت بدبختی ها و بدبیاری این تیم شروع شد و تا به امروز که در ورزشگاه علی دائی و در سرمای طاقت فرسای اردبیل بازی را یک بر صفر به حریف تهرانی باخت، ادامه یافت.

راستی دست های پشت پرده ای که همچنان برای این تیم تصمیم می گیرند چه کسانی هستند؟ چرا امکان واگذاری تیم به بخش خصوصی علی رغم تاکید شهردار و شورای شهر به طور کامل و قانونی و رسمی فراهم نشد؟ چرا هر کسی که برای تحویل گرفتن تیم قدم پیش گذاشت بعد از اندک مدتی فرار را بر قرار ترجیح داد؟ الآن تیم در اختیار چه کسی و کدام ارگان و نهاد است و هزینه هایش چگونه و از کدام کانال قانونی تامین می شود؟ کلاف سردرگم در ارتباط با این تیم بیچاره و بدبخت و درمانده کی باز خواهد شد؟ جریان رفت و برگشت ها در تیم چیست و چه کس و یا چه کسانی در این مورد تصمیم گیرنده بوده اند؟ نقش شهرداری و عوامل آن در ادره این بچه سرراهی چه می باشد؟ اگر بگویند که شهرداری بر حکم وظیفه که مجبور است به درمانده ها سرپناه بدهد و جنازه های بی صاحب را تا مرحله دفن سرپرستی نماید، به حمایت از تیم ادامه می دهد پس چرا این کار را از همان اول فصل انجام ندادند و فقط در هفته های اخیر به فکر افتادند؟ آیا در این کار و معرفی برخی ها به عنوان منجی فوتبال اردبیل و قهرمان بی رقیب مدیریت در فوتبال برنامه ریزی شده بود؟ راستی اداره کل ورزش در این میان چه کاره بوده و هست؟ آیا نمی توانست کمکی به خروج از بن بست بکند؟

 هنوز امیدها برای ماندن این تیم در دسته دوم از بین نرفته است. کم رنگ شده است ولی کاملا نمی توان قطع امید کرد. می توان کاری کرد به شرط آنکه همه اقدامات با صداقت و به دور از هرگونه انحصار طلبی و خودنمایی باشد.

آنهایی که در مقاطع مختلف در شروع فصل شعار دادند و وعده کردند ، خود بهتر از همه می دانستند که وعده هایشان نمی تواند عملی بشود. چرا که برای تیم کار اصولی انجام نشده بود. چرا که دهها دایه مهربان تر از مادر در کنار خود احساس می کرد . چرا که دست های پشت پرده به کار خود مشغول بودند و مسلما بدون کار و برنامه ریزی اصولی نمی توان موفقیت را شاهد شد.

هر که دانه نفشاند به زمستان در خاک

ناامیدی بود از دخل به تابستانش

نمی دانم شاید روزی فرا برسد که ناگفتنی های این تیم توسط آنهایی که در جریان کامل آن بوده اند به اطلاع افکار عمومی رسانده شود و نقش افراد و دست های پشت پرده با ذکر نام آنها اعلام گردد تا بدینوسیله قدرتمندان توانا، کارآمد و تاثیر گذار فوتبال اردبیل به جامعه شناسانده شوند .

مردم باید بعد از روشن شدن واقعیت ها قدر آن بزرگواران را بدانند و برای سلامتی شان هورا بکشند.

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

تا سیه روی شود هر که در آن غش باشد




عقاب سبلان و حفظ سهمیه لیگ یک والیبال

ورزش اردبیل؛ بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین سومین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “حاثه پلاسکو و همدردی ملتی قهرمان” ، “انتظار تحرک بیشتر از قایقرانی” ، “هیات فوتبال استان و اقدامی سئوال برانگیز” ، “جام فلقی های فوتبال اردبیل را بشناسیم و بعد اظهار نظر بکنیم”  “این فوتبال همه چیز دارد”،و… منتشر شد.
 
دانلود نسخه PDF شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل 
دانلود نسخه RAR کلیه صفحات بصورت عکس شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل 
مشاهده شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل بصورت تصویری
 
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دوم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه سوم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه چهارم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه پنجم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه ششم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه هفتم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه هشتم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :




شطرنج استان در مسیر پیشرفت و توسعه

شطرنج اردبیل در یک سال گذشته موفقیت های چشمگیری داشته است و این ها نشان از تلاش برای پیشرفت و احیای دوباره این رشته در سطح استان  می باشد.
بعد از رای اعتماد مجمع به هوشنگ خوش لحن ، حرکت های خوبی در سطح استان انجام پذیرفته است. یکی از موفقیت های قابل توجه خوش لحن، انتخاب همکارانی کاردان از جمع خانواده شطرنج است که این امر می تواند در تحرک بخشیدن هرچه بیشتر به این رشته ورزشی موثر باشد.
برگزاری مسابقات هفتگی با استقبال خوب علاقه مندان، عاملی مهم برای ایجاد انگیزه در بین دوستداران این رشته ورزشی است. ادامه این روش مناسب و قابل توجه می تواند در آینده ای نزدیک جمعیت تحت پوشش این رشته در سطح شهرستان اردبیل را به حد چشمگیر افزایش داده و زمینه لازم برای پرورش استعدادها و معرفی چهره های جوان و جویان نام به ورزش استان و کشور را فراهم نماید.
صعود تیم شطرنج استان به لیگ برتر یکی دیگر از موفقیت های هیات شطرنج استان است. در ایامی که کمبود اعتبار و مشکلات ناشی از آن ، هیات های ورزشی استان را آزار می دهد، همت هیات شطرنج استان برای شرکت در رقابت های لیگ یک ستودنی است و به دنبال آن صعود به لیگ برتر نیز نقطه درخشانی در کارنامه هیات به جای می گذارد.
میزبانی رقابت های بین المللی دهه فجر نیز از اقدامات موثر این هیات در یک سال گذشته می باشد. میزبانی رقابت هایی که در آن بیش از 200 شطرنج باز زن و مرد از کشورهای مختلف حضور داشته باشند کار آسان و ساده ای نمی تواند باشد.
کسانی که در امر برگزاری رقابت های ورزشی دارای تجربه باشند، می دانند که میزبانی از این حجم میهمان با سطح توقعات مختلف کاری بزرگ است که برای سربلندی و سرافرازی، تلاشی دوچندان لازم دارد و همکاری همه ارگان های ذیربط و بخصوص خانواده شطرنج استان را طلب می کند.
هیچ شک و تردیدی وجود ندارد که املای نانوشته غلط نخواهد داشت . مسلما کاری را که هیات شطرنج استان در برگزاری رقابت های بین المللی انجام می دهد عاری از ایراد و اشکال نخواهد بود و بجاست عزیزان و آنهایی که خود را از مجموعه شطرنج استان به حساب می آورند و نسبت به پیشرفت و تعالی آن حساسیت دارند، هیات شطرنج را مورد حمایت قرار بدهند و با پیشنهادهای خود برای از بین بردن مشکلات مساعدت نمایند.
رئیس هیات شطرنج استان در جلسه هماهنگی این مسابقات با اشاره به اولین تجربه میزبانی شطرنج در برگزاری رقابت های بین المللی به مطلب مهمی اشاره کرده است مبنی بر این که باید این رقابت ها به نحو احسن برگزار شود.
این امر می تواند خواسته همه کسانی باشد که توسعه ورزش استان را خواستارند و مسلما سربلندی اردبیل و هیات شطرنج استان در میزبانی مطلوب این رقابت ها می تواند فصلی جدید در تاریخ این رشته و بخصوص آینده آن در سطح استان بگشاید.
یکی از مهم ترین عوامل در میزبانی موفق ، استفاده از نیروهای جوان، فعال، کارآمد، کاربلد، با برخورد مناسب در ستاد برگزاری است و بدون شک با توجه به سابقه مدیریتی خوش لحن و برخورداری وی از همکارانی چون آصف افسرده دل در هیات، می توانند در سازمان دهی ستاد و هماهنگی هرچه بیشتر برای پشت سر گذاشتن سرافرازانه این رقابت ها موثر باشند.




عقاب سبلان و حفظ سهمیه لیگ یک والیبال

تیم والیبال عقاب سبلان در آخرین دیدار از اولین حضور در رقابت های لیگ یک به دلیل حاضر نشدن حریف، ششمین برد خود را به دست آورد و با 17 امتیاز در جای پنجم جدول رده بندی قرار گرفت.
حریف عقاب سبلان، تیم سپهر الکترونیک قزوین بود . این تیم تا آخرین هفته با 10 برد و 28 امتیاز در مکان دوم جدول رده بندی قرار داشت و چون نتیجه دیدار با عقاب سبلان تاثیری در وضعیت آن نمی توانست داشته باشد در اردبیل حاضر نشد تا سه امتیاز این بازی به نماینده اردبیل تعلق گیرد.
رقابت های لیگ یک والیبال مردان در فصل جاری با همه فراز و نشیب ها و حرف و حدیث ها به پایان رسید. تیم عقاب سبلان نماینده استان در این رقابت ها کارنامه قابل قبولی از خود بر جای گذاشت. همینکه توانست از سهمیه استان در لیگ یک دفاع کرده و آن را برای فصل آینده حفظ کند کار بزرگی کرد. انتظار از یک تیم در جریان یک دوره از رقابت های ورزشی باید بر اساس امکانات و شرایط حاکم بر تیم باشد. این که مسؤولین تیم عقاب سبلان توانستند به هر نحوی که بوده در رقابت ها حضور پیدا کرده و هزینه های تیم را تامین نمایند و اجازه ندادند تیم به حال و روز نماینده فوتبال استان گرفتار شود خود اقدامی پسندیده و قابل تقدیر است و هیچ شکی نیست که در این راه حتما مشکلات، کاستی ها و نارسایی ها بوده است که آن هم طبیعت فعالیت در رقابت های حرفه ای است ، مخصوصا برای استان هایی که تیم های ورزشی آن به دلیل نبود حمایت کننده با مسائل مختلفی می توانند دست و پنجه نرم بکنند .
همکاری صمیمانه و همه جانبه هیات والیبال استان با مسؤولین تیم عقاب سبلان و بسیج همگانی برای موفقیت آن نیز یکی از ویژگی های حضور نماینده والیبال اردبیل در رقابت های لیگ یک بود. هنوز از یاد نبرده ایم زمانی را که شهرداری اردبیل در لیگ یک حضور داشت و هر هفته بر سر بلیط فروشی و یا یک صندلی در جایگاه چه اتفاقاتی که نمی افتاد ولی در والیبال بدون در نظر گرفتن اختلاف نظرها همه می آمدند تا به نماینده استان تا آنجا که می توانستند و در توان داشتند کمک و مساعدت نمودند.اولین سال حضور در لیگ تجربیات گرانقدری را در اختیار دست اندرکاران و عوامل تیم و هیات والیبال استان قرار می دهد. برای فصل آینده با استفاده از این تجربیات و در صورت حمایت مسؤولین استان می توان تیمی به مراتب قوی تر و مطرح تر از امسال روانه مسابقات کرد.والیبال در بین تماشاگران و علاقه مندان به ورزش در دو سال اخیر در سایه تلاش دست اندرکاران هیات استان موقعیت از دست رفته خود را کم کم به دست می آورد. حضور پرشور تماشاگران در دیدارهای خانگی عقاب سبلان و حمایت همه جانبه آنها از تیم ، تایید کننده این ادعا می باشد. اگر برای فصل آینده تیم خوبی بسته شود و یارانی قدر جذب شوند ورزشگاه زیبای رضازاده می تواند در مسابقات تیم عقاب سبلان با حضور گرم تماشاگران شور و حال خاصی را داشته باشد.




فضا برای فعالیت استخوان خرد کرده ها وجود ندارد

ژیمناستیک همیشه در بین رشته های ورزشی در سطح استان از موقعیت خاصی بهره مند بوده و ورزشکاران آن در تمامی مقاطع سنی برای استان افتخار آفرین بوده اند.
ژیمناستیک در سال های نه چندان دور از نظر وحدت و یکپارچگی همه دست اندرکاران و تلاشگران آن عرصه در بین رشته های ورزشی منطقه سرآمد بوده ولی متاسفانه در مقطعی از تاریخ آن، برخی از حرکات تفرقه آمیز که ریشه در خودخواهی و غرور و منفعت طلبی داشت در بین اعضای آن فاصله انداخت. موضع گیری هایی انجام پذیرفت و در نهایت آسیب و ضرر  ناشی از ر فتار برخی ها متوجه ژیمناستیک شد.
هر چند که وجود استعدادهای ناب در منطقه و علاقه مندی خانواده ها برای روی آوردن فرزندانشان به این رشته تا حدودی برخی از رفتارهای غلط و برداشت های ناصحیح و اقدامات نسنجیده را جبران می کرد.
همین استعداد های ناب فرزندان و آینده سازان منطقه است که علی ر غم وجود مشکلات و برخی نارسایی ها در دهه اخیر، همیشه در رقابت های مختلف کشوری نمایندگان استان افتخار آفرینی کرده  و جایگاه مناسبی را به خود اختصاص داده اند. مگر می توان حضور قهرمانانی از اردبیل چون علی عزیزی، محمد رمضانپور، حامد نمازی و احمد محمدی را در تیم های ملی فراموش کرد؟ این قهرمانان جزء افتخارات ژیمناستیک استان و کشور به شمار می روند و مسلما این امکان برای استان ما وجود دارد که باز هم چون گذشته در مقطع بزرگسالان در تیم ملی نمایندگان شایسته ای داشته باشد.
بهانه برای پرداختن به رشته زیبای ژیمناستیک حضور یکی از قهرمانان نام آشنای این رشته در دفتر نشریه بود. احمد محمدی یکی از قهرمانان سال های پرغرور ژیمناستیک استان است که در کنار دیگر بزرگان چون عزیزی، رمضانپور و نمازی سال ها حرف اول در منطقه و تیم ملی را زده اند و حقانیت فرزندان دامنه سبلان در برخورداری از استعدادهای قابل توجه در ژیمناستیک را به اثبات رسانده اند.
احمد محمدی 10 سال سابقه عضویت در تیم ملی داشته و چهار سال نیز کاپیتان تیم ملی بوده است. او نائب قهرمان غرب آسیا بوده و در سال 80 به عنوان ورزشکار برتر ایران انتخاب شده است. او در سال های 80 و 81 به مقام قهرمانی کشور در مجموع شش اسباب دست یافته و به طور کلی از مقطع سنی زیر 9 سال تا بزرگسالان کلکسیونی از افتخارات و مدال های مختلف قهرمانی را از آن خود نموده است.
وی دل خونی از وضعیت حال حاضر ژیمناستیک داشت. می گفت: قهرمان پروری و استعداد یابی در این رشته رنگ باخته و در سال های اخیر با هدف درآمدزایی به آن نگاه شده است.
وی افزود: در حالی که زمانی نمایندگان ژیمناستیک اردبیل در تیم ملی حرف اول را می زدند و این منطقه قطبی در ژیمناستیک کشور محسوب می شد، امروز نماینده ای در تیم ملی ندارد. چرا باید قهرمانان و خاک خورده های این رشته به مانند علی عزیزی و من در کنار گود باشیم. مگر برای پرورش و تجربه اندوزی ما از بیت المال هزینه نشده است ؟ پس چرا و به چه علتی عزیزان تمایل ندارند تا تجربیات ما در اختیار جوانان وعلاقه مندان به این رشته قرار داده شود.
وی در ادامه گفت: متاسفانه در ژیمناستیک اردبیل افرادی که یک حکم قهرمانی در استان در کارنامه کاری آنها وجود ندارد به راحتی می توانند به عنوان مربی فعالیت نمایند ولی برای کسانی که عمری را در ژیمناستیک سپری کرده اند فضا برای فعالیت فراهم نمی شود.
وی در ارتباط با یکی از جوانان آینده دار ژیمناستیک استان گفت: کیوان انصاری ورزشکار فوق العاده ای است که متاسفانه بعد از ضرب دیدگی پاها به نوعی از فعالیت در ژیمناستیک خودداری کرده است. او می تواند همچنان بدرخشد به شرط آن که به قهرمانانی چون او بهای لازم داده شود.
وی افزود: یکی از خواست های کیوان انصاری کار با اینجانب است که مورد قبول برخی از آقایان قرار نگرفته و او همچنان به دور از این رشته، روزگار می گذراند.
وی یکی از مشکلات ژیمناستیک را توجه بیشتر به درآمدزایی اعلام کرد و گفت: در برنامه مسؤولان، فعالیت های حرفه ای باید جای خاصی داشته باشد و حساب فعالیت های تفریحی با برنامه های جدی قهرمانان جدا باشد. مثلا می توان گفت که در سالن هایی که مناسب برای فعالیت های حرفه ای می باشد و اصلا به این منظور تجهیز شده اند نباید تمرینات تفریحی انجام گیرد.
وی گفت: ورزش صحنه مردی و جوانمردی است . آنهایی که ادعای ورزشی بودن دارند باید از هرگونه تخریب شخصیت خودداری نمایند و آنهایی که در این عرصه مسؤولیت داشته و صاحب اختیار هستند باید حق را به حقدار بدهند و مدافع حق و حقیقت باشند و برای همه سلایق و خاک خورده ها و استخوان خرد کرده ها فضای خدمت را آماده نمایند.




صداقت، حلقه مفقوده فوتبال اردبیل

فوتبال به چه دلیلی از حاشیه ها رنج می برد و چرا علی رغم فریادهایی که در ارتباط با آثار مخرب حواشی بر روند حرکتی این رشته بلند می شود کنترل آن امکان پذیر نمی شود. رشد حواشی در فوتبال به سرعت انجام می پذیرد و هر روز دامنه آن گسترده می شود.
اگر اتفاقاتی که در سال های اخیر در فوتبال ما رخ داده است به خوبی مورد بررسی قرار گیرد و برای مشخص کردن علل بروز این حواشی تلاش گردد آنچه به وضوح، مشخص و روشن می شود این خواهد بود که اغلب حرف و حدیث های پیرامون اتفاقات فوتبالی ریشه در عدم صداقت برخی از چهره هایی دارد که در این فوتبال نقش تعیین کننده بازی می کنند.
فوتبال استان آن چنان درگیر مسایل حاشیه ای است که متاسفانه در بسیاری از موارد، اصل را به کلی فراموش می کنیم و برای رسیدن به اهداف از حاشیه ها آویزان شده و در کمال تعجب از زیر پا گذاشتن ، له کردن و نابود کردن اصول نیز کوتاهی نمی کنیم.
وقتی صداقت در فوتبال ما به مثابه حلقه گمشده ای باشد، بروز اتفاقات ناخوشایند در آن امری کاملا طبیعی جلوه می نماید. زمانی که صداقت در بین مجموعه ای حاکم نشود افراد برای موجه جلوه دادن خود در تصمیمات شان دست به وارونه گویی می زنند و در چنین حالت و موقعیتی گسترده شدن سایه آرامش در آن جمع آیا انتظاری بیهوده و عبث نمی باشد؟
جایی که صداقت گم بشود زمینه برای رشد دروغ گویی کاملا فراهم می شود و این صفت نکوهیده و مذموم آفت بزرگ و نابود کننده ای است که گسترش آن در هر جامعه ای عواقب ناخوشایندی را به دنبال خواهد داشت.
اگر خواهان فوتبالی پویا و زنده هستیم و اگر دوست داریم این ورزش پرطرفدار و نشاط آفرین در راهی درست در خدمت جوانان و آینده سازان استان قرار بگیرد باید اجازه قرار گرفتن آن در مسیر بداخلاقی و دروغ گویی داده نشود.
تا روزی که صداقت در عرصه فوتبال ما به طور کامل حاکم نشود و افراد مسؤول و دست اندرکار خود را موظف به طرح حقایق و روراستی با مردم ندانند هر روز بیش از روز قبل غوطه ور شدن این رشته جذاب در دریای حواشی را شاهد خواهیم بود.
آنهایی که خواسته و ناخواسته مدیریت و اداره بخشی از فوتبال را بر عهده دارند در گام اول لازم است به مهم ترین وظیفه خود مبنی بر خدمت به جوانان و پرورش آنها آگاه باشند و با تمام وجود درک بکنند فوتبال مغازه ای دو نبش نبوده و نیست که در آن رسیدن به اهداف و منافع شخصی در اولویت قرار بگیرد. اگر آنهایی که در عرصه فوتبال مدعی هستند و به نوعی زندگی خود را با آن پیوند زده اند اگر به این نتیجه برسند که برای دستیابی به اهداف نباید فوتبال را قربانی بکنند بسیاری از مشکلات ما در این ارتباط می تواند قابل حل باشد.
بدانیم و آگاه باشیم که برخورد صادقانه با همه افراد، فوتبال ما را می تواند جانی دوبار ببخشد و برای برطرف کردن مشکلاتش گره گشا گردد. درک این موضوع و صادق بودن با همه عوامل فعال و دخیل در سرنوشت فوتبال، کلیدی برای آفتابی کردن فضای این ورزش می تواند به حساب آید.




این فوتبال همه چیز دارد!!!!!

شکر خدا ، این فوتبال همه چیز دارد. همه مشکلاتش در حوزه های مختلف فنی و فرهنگی حل شده است. امورات آن مثل عقربه های ساعت مرتب و منظم و دقیق کار می کند. در چند سال اخیر هر چه افتخار بوده است کسب نموده و برای ما غرور آفرین شده است.مسابقاتش در رده بزرگسالان شور و شوق دیگری دارد . لیگ برتر، دسته یک، دسته دو و سه ، باشگاه های شناسنامه دار ، درآمدزا با تشکیلات و ساختار منحصر بفرد، برگزاری مسابقات در همه رده های سنی ، فعال بودن کمیته های مختلف، به کار گیری همه پیشکسوتان و استخوان خردکرده های فوتبال در پست ها و مسؤولیت های فوتبالی ، عدم جانبداری از تیم های خاص و افراد ویژه و تعصب نداشتن به مسایل قومی و قبیله ای، به کارگیری افراد با توجه به کاردانی و کارآیی ها، منحصر بفرد بودن تصمیمات و اقدامات و شایستگی الگو بودن برای کل کشور و حتی دنیا،تحقق یافتن همه وعده ها و وعیدها به موقع و سر وقت، ممنوعیت اتهام زنی به منتقدین و استقبال گرم و صمیمی و اصولی از واقعیت ها و بالاخره همه خوبی ها و زیبایی ها در فوتبال ما وجود دارد ولی یک چیز کم داریم . اگر بتوانیم این کمبود را نیز از بین ببریم، می توانیم به راحتی ادعا بکنیم که ما نه فقط در پنج سال به اندازه تاریخ فوتبال اردبیل موفق بوده ایم بلکه در دنیا کسی نمی تواند به پای ما برسد. اگر این نقص موجود در پرونده کاری خود را لاک بگیریم و به قولی آن را پاک نماییم، دنیا به ما غبطه خواهد خورد و سردمداران فیفا برای همکاری با ما التماس خواهند کرد و در صف انتظار، چشم به لطف و مرحمت ما خواهند دوخت . اگر این یک ایراد موجود در رزومه پنج سال مدیریت خود را برطرف کنیم علامت استاندارد چی چی 5000 را به ما خواهند داد و نام ما در کتاب گینس به ثبت خواهد رسید. و اما نقص موجود در پرونده ، عدم برگزاری مسابقات حذفی در پنج سال گذشته است. اصلا نمی دانیم که چرا این جوری شد و کلمه حذفی در این مدت از ذهن ما پاک گردید. رئیس فراموش کرد ، دبیر هم که با وقار و با هوش است، اون هم اصلا حرفی در این مورد نزده و در نهایت ما را دارای یک نقطه ضعف نموده است. اگر بتوان سه چهار تیم نیم بند از این کوچه و آن محله و این روستا و آن بخش جمع بکنیم برگزاری اش مشکلی نخواهد داشت.
فوتبال ما در سایه مدیریت ، عنایت، کرامت، فراست، قدرت، هدایت و عظمت ما همچنان به بزرگی خود ادامه خواهد داد و در سایه موفقیت های ما ، منتقدین تا مرز سکته پیش خواهند رفت . اگر سکته آنها محقق شود خیال ما از بابت حکومت مطلق بر فوتبال آسوده و راحت خواهد شود.




”قدم رو“ یا ”عقب گرد“

آرزو می کنیم دوباره به عقب برگردیم و خواسته های سی چهل سال پیش را مطرح نماییم. در آن ایام آرزو می کردیم حالا که تیم هایی چون پاس، پرسپولیس، استقلال، بابک، ستاره، شاهین، سینا، دارایی و….. داریم و رقابت های فشرده ای در مسابقات باشگاهی وجود دارد و بازی های حساس باشگاهی نزدیک به چهار هزار نفر تماشاگر را به ورزشگاه می کشاند به دنبال اهدافی بزرگ تر برویم تا این اهداف کمک بکند سال ها در رقابت های استانی قهرمان بشویم، پای در مسابقات جام فلق بگذاریم و در مسابقات حذفی کشور موی دماغ معروف ترین تیم ها بشویم و پای تیم های بزرگ کشور را به اردبیل باز بکنیم تا تماشاگران بازی آن تیم ها را نیز از نزدیک ببینند و تا جایی پیش برویم که دروازه های فوتبال کشور به روی ما گشوده بشود و بعد از استان شدن منطقه برای مطرح شدن و دست و پا کردن موقعیتی مناسب در فوتبال کشور تلاش کنیم.
اما طوری فوتبال ما را در جاده قهقرایی و عقب گرد قرار دادند و به نحوی با فوتبال برخورد نمودند که تا به امروز نه تنها به آن آرزوها دست نیافتیم بلکه الآن دوست داریم به آن سال ها برگردیم و حداقل مسابقات باشگاهی سرحال، سرزنده، پویا، نشاط آور، شوربخش و پرهیجان داشته باشیم و در واقع به جای ”قدم رو“ دچار ”عقب گرد“ شویم.
به نحوی فوتبال ما را زمین گیر کرده اند که حتی در مسابقات لیگ دسته سوم نیز تیم های ما از استان نمی توانند خودی نشان بدهند و با شکست ها و ناکامی های پی در پی دل هواداران را به درد می آورند. در آن سال ها یعنی در چهل سی سال پیش تیم های ما پدیده فوتبال کشور معرفی می شدند و به مطرح ترین تیم های سطح اول کشور ضربه های مهلکی وارد می نمودند اما الآن روزگار فوتبال ما طوری با بدبختی ها و مصائب دست به گریبان شده است که پیروزی در یک دیدار معمولی دست چندم هم برای ما به آرزویی بزرگ تبدیل شده است. چه می خواستیم و چه شد!!!!!
دل ما در میانه راه خوش بود به این که حداقل شهرداری می خواهد تیم داری بکند و تشکیلات آن تا حدی مدافع منافع فوتبال ما بشود. این بار نیز شانس با فوتبال اردبیل یاری نکرد.آنها نیز آمدند و تشکیلاتی به راه انداختند و در مقطعی فوتبال را رها کردند و سیاست را غالب بر آن نمودند و نتیجه این سیاست بازی ها و تعویض های پی در پی در تشکیلات اداره باشگاه و تیم در نهایت زمین گیر شدن فوتبال اردبیل حاصل برنامه ریزی های برخی از آقایان مدعی مدیریت ناب و بی نقص شد.
رقابت های باشگاهی به اصطلاح لیگ برتر استان را ببینید. روند برگزاری این رقابت ها، حاشیه های ایجاد شده در آن، نظم و ترتیب حاکم بر آن و تشکیلات و امور حاکم بر تیم های حاضر در لیگ را با دهه 60 و 70 مقایسه نمایید و آن گاه حتما گفته های حقیر را مبنی بر آرزوی بازگشت به چهل سی سال قبل فوتبال اردبیل را تایید می کنید.
وقتی تشکیلات فوتبال بخواهد برخی مسایل را طوری رهبری نمایند که مسایل را وارونه جلوه دهند و برای بزرگ نمایی از هر وسیله و اقدامی استفاده نمایند نتیجه این می شود که رقابت های باشگاهی در ورزشگاه های خالی از تماشاگر و با حاشیه های تمام عیار برگزار شود و آن گاه عنوان بزرگی چون لیگ برتر را بررقابت های نیم بندی اطلاق بکنیم تا برای خود رزومه ای ردیف کرده و امیدوار به رای عوامل مسابقات در مجمع انتخاباتی باشیم.
فوتبال ما حال و روز خوشی ندارد. این بیمار باید توسط پزشکانی حاذق، با دانش و با قدرت مدیریت بالایی درمان بشوند.
باید قبول کنیم که با چند ضربه به توپ فوتبال نمی توان مدعی بزرگی در آن شد. کارها باید به دست کسانی سپرده شوند که در کنار فوتبال بازی کردن کارنامه ای درخشان از نظر اخلاقی، رفتاری و مدیریت داشته باشند. یا علی




جام فلقی های فوتبال اردبیل را بشناسیم وبعد اظهار نظر بکنیم

چرا برخی از جوانان فعال در فوتبال به جام فلق و بزرگان آن دوره فوتبال اردبیل حساسیت دارند؟ چرا آنها را مانعی در رشد و پیشرفت خود به حساب می آورند و چرا گاهی در برخی از نوشته ها و بخصوص در فضای مجازی مشاهده می شود که به فوتبال آن ایام طعنه هایی زده می شود؟
آیا رواست که بگوییم و ادعا نماییم که اگر کسی جام فلق را ندیده باشد و در تیم رویایی فوتبال اردبیل توپ نزده باشد محکوم به فنا هستند؟ آیا ادعای بجایی است که تا مهر جام فلق بر پیشانی یک فرد فعال در فوتبال مشاهده نشود نمی تواند در امور فنی فوتبال استان و باشگاه ها نقشی داشته باشد؟ آیا این گونه اعتقاد داشتن نوعی کم لطفی در قبال مردانی نیست که از جیب خود هزینه کرده و برای سرافرازی فوتبال اردبیل سال ها عرق ریخته و از جان مایه گذاشته اند؟
ممکن است جوانان لایق و کارنامه داری این روزها در فوتبال منطقه با نامهربانی ها مواجه شوند و در سایه برخی از باند بازی ها نتوانند به جایگاهی که لیاقت آن را دارند، برسند ولی این کارها و رفتارها چه ارتباطی می تواند با بزرگان جام فلق داشته باشد؟ مگر در حال حاضر فلقی های فوتبال اردبیل در اداره امور این رشته ورزشی نقشی داشته و یا صاحب میز و ریاست و دفتر و دستک هستند؟ آیا آن ستاره های بی ادعا و پرانرژی و فوتبال فهم، گوشه ای از کارهای ورزش و فوتبال اردبیل را بر عهده دارند که برخی از عزیزان برآشفته می شوند و آنها را سدی بر راه پیشرفت و تعالی و یا مشغول به کار شدن خود می پندارند؟
آنهایی که فوتبالی هستند و فوتبال را به خاطر فوتبال دوست دارند، اجازه ندارند در مورد فوتبالی های دهه 60 اردبیل صحبت بکنند . اگر امروز عده ای فوتبال اردبیل را قبضه کرده اند و فضای لازم برای تنفس جوانان فراهم نمی کنند چه ربطی به جام فلقی ها دارد؟ آیا آن بزرگان کار بدی کردند و در ایامی که شهرستانی ها در ورزش و بخصوص در فوتبال به حساب نمی آمدند به درستی فعل خواستن را صرف کرده و خود را به فوتبال کشور تحمیل نموده و کاری کردند کارستان تا به آن حد که از طرف همه کارشناسان فوتبال و رسانه ها به عنوان پدیده فوتبال سال 66 ایران اسلامی معرفی شدند.
برای هر ادعایی باید مدرک کافی در اختیار داشت. آنهایی که می گویند تا جام فلقی نباشی و سن و سالت به آن مسابقات قد ندهد محلی برای تو در فوتبال نمی گذارند، نام ببرند و مستند بگویند که حداقل در پنج سال گذشته کدام بازیکن و مربی عضو تیم اردبیل در رقابت های جام فلق در مصدر کار بوده و برای مربیان جوان و جویای نام اردبیل مانع ایجاد کرده اند؟
این که چرا در فوتبال اردبیل مربیان جوان و جویای نام و تحصیلکرده و آشنا به رموز مسائل فنی امکان رشد و اثبات حقانیت خود را ندارند را باید در جاهایی دیگر جستجو کرد و به نتیجه رسید و شفاف سازی نمود. متهم کردن بزرگان جام فلق جزء نگرش سطحی به مسئله و یا باری به هر جهت حرفی زدن و صحبتی کردن چیز دیگری نمی تواند باشد.
جوانانی که مطمئنا در لیاقت و توانایی های فنی آنها شکی نیست، باید بدانند و خوب بررسی بکنند تا بخوبی با چهره ها، خدمات و قدرت تک تک ستاره های جام فلق آشنا شوند . اگر این کار را بکنند نمی توانند برخوردی غیر منطقی با آنها داشته باشند.
ازدهه شصتی ها و آنهایی که عضو تیم قهرمان فلق بودند در این اواخر مدتی بهنام دولت در هیات فوتبال استان اگر اشتباه نکنم به عنوان مسئول کمیته استعداد یابی فعالیت داشت. فقط کافی است که عزیزان بدانند که بهنام چه بازیکنی بزرگی بود ، همه تیم های آن روزگار آرزوی بهره بردن از بازیکنی چون او را داشتند. بهنام محور خط میانی تیم فوتبال آذربایجان شرقی بود و الآن در سطح باشگاهها و هیات فوتبال کدام بزرگی از دهه فجر گوشه ای از مسؤولیت های فوتبال را بر عهده دارند که این گونه عصبانیت و حساسیت برخی ها را برانگیخته است.
و در پایان لازم می دانم بر این نکته اشاره بکنم که در آن روزگاران بازیکنان از خرج خانواده پدری می زدند و صرف تیم می کردند. نه قرار دادی بود و نه ناز کسی خریدار داشت. زمین خاکی و با احساس مسؤولیت بیشتر و حفظ حرمت فضای ورزش و بزرگان فوتبال، حرف اول را می زد و همه برای بودن در خدمت فوتبال اردبیل افتخار می کردند. مربیان آن روزها قبل از یاددادن مسائل فنی در فکر پرورش و تربیت جوانان و ارائه مسیر درست زندگی به آنها بودند. از زیر آب زنی و رفتارهای غیر حرفه ای در میان آنها اثری پیدا نمی شد.
فوتبال و مربیگری را مغازه ای برای درآمد زایی به حساب نمی آوردند. حتما عزیزان جوان ما می دانند که در دور اول و دوم جام فلق ، سرمربیگری تیم منتخب اردبیل با جعفر ظاهری بود. بروید ، بپرسید و بررسی بکنید و ببینید که در ازای دو سال کار مداوم و کسب دو عنوان پرافتخار آیا به وی یک دست گرمکن ورزشی داده شد؟ جام فلقی های فوتبال اردبیل انسان های بزرگی هستند که نمی توانند مانع پیشرفت جوانان باشند خیالتان راحت. حتما جوانان مدعی که این روزها تخت گاز می روند اسامی بازیکنان تیم قهرمان جام فلق را یاد بگیرند و حداقل با نام های آنها آشنا بشوند و در اظهار نظر هایشان دقت بکنند.




هیات فوتبال استان و اقدامی سؤال برانگیز

هیات فوتبال استان شاهکارها و معجزه های متعددی دارد.
به یک شاهکار دیگر از این هیات توجه کنید:
در جریان لیگ به اصطلاح برتر و در هفته هشتم رقابت ها بازی دو تیم میعاد پارس آباد و دهیاری بیله سوار در دقیق 60 به علت درگیری بازیکنان دو تیم متوقف شده و داور بازی را قطع و میدان مسابقه را ترک کرده است. اما بشنوید از معجزه های هیات که علی رغم گذشت بیش از دو ماه و نزدیک شدن به پایان رقابت ها تکلیف این مسابقه را کمیته انظباطی مشخص نکرده است؟
در حالی که بازی ها به روزهای پایانی نزدیک می شود چرا تصمیم گیری در ارتباط با آن دیدار مشخص نمی شود؟ چه سری در این کار نهفته است و چرا فعلا آقایان برای تعیین تکلیف آن اقدام نمی کنند؟ گزارش آن مسابقه را چه کسی نوشته است؟ این رفتار هاست که انسان را به شک می اندازد و می گوید آقایان می خواهند خیلی چیزها را مهندسی بکنند. وظیفه کمیته انظباطی تعیین تکلیف تیم ها در کمترین زمان ممکن است نه این که بنشینیم و با توجه به نتایج به دست آمده  بخواهیم تصمیم بگیریم.
اگر قصدی هم در عقب انداختن اعلام نتیجه نباشد آیا ما نباید شک بکنیم و برای این رفتارها تاسف بخوریم؟