این روزها خیلی ها برای فوتبال اردبیل دلیه های مهربان تر از مادر شده اند . آنهایی که تا دیروز اردبیلی بودن خود را کتمان می کردند و سال ها افتخار مسافرت به اردبیل و بودن در کنار دوستان و قدیمی ها را نمی دادند ، برخی ها که اگر فرصتی به دست می اوردند از اردبیلی ها و ورزش و فوتبال آن انتقاد می کردند و ساکنین سایر استان ها را خیلی برتر از اردبیلی ها می دانستند به یک باره به طرفدار دوآتشه و تیفوسی فوتبال اردبیل تبدیل شده اند.
باید بپذیریم که فوتبال ما به دایه های مهربان تر از مادر نیاز ندارد. با جار و جنجال و تهمت زدن و به دروغ سینه چاک کردن و سنگ فوتبال را به سینه زدن نمی تواند در ذهن علاقه مندان به ورزش و فوتبال منطقه تاثیر گذار باشد. این روزها فوتبال روی بد خود را به اردبیل نشان می دهد. به هر علت و دلیلی که بوده فوتبال ما به حال و روز فعلی دچار شده و مسلما می توان آن را دوباره سشاخت البته با کمک کسانی که مرد عمل هستند و این را نیز بارها به اثبات رسانده اند. آنهایی که به دروغ هوادار فوتبال اردبیل شده اند و با ضربه ای کوچک به منافع خودی پشت به فوتبال اردبیل می کنند و فرار را بر قرار ترجیح داده و ترجیح خواهند داد در پروژه ساخت دوباره فوتبال اردبیل نمی توانند جایی داشته باشند.
توان و قدرت فوتبال اردبیل آنچنان بالاست که می تواند در کم ترین زمان ممکن روی پاهای خود به ایستد و به جایگاه واقعی اش دست پیدا بکند. این کار مسلما با توان و همت کسانی که بدون چشمداشت و در گمنامی محض در اندیشه پرورش استعدادهای این منطقه هستند امکان پذیر خواهد شد. با کنار گود نشستن و صدور دستور لنگش کن کارها درست شدنی نیست.
در فوتبال اردبیل جایی برای قدرت طلبان، منفعت طلبان، دشمنان دیروزی و دوستان امروزی وجود ندارد. فوتبال اردبیل صاحب دارد و در پرونده زحمتکشان واقعی آن جایی برای دایه های مهربانم تر از مادر وجود ندارد.
باز گشایی پرونده فوتبال اردبیل از زمان صعود تیم شهرداری به دسته یک و جریانات حاکم بر آن تا زمان سقوط و نقش منفعت طلبان و به ظاهر عاشقان فوتبال اردبیل در بدبختی تیم و طراحان واگذاری به بخش خصوصی و جریاناتی که بر روند جلسات کمیته تشخیص اهلیت تاثیر گذتاشت، مشت خیلی ها را باز خواهد کرد. اگر می بینیم که این روز ها برخی ها با های و هوی و تهمت زنی مدافع فوتبال و تیم شده اند مطمئن بدانید که نقش آنها در سقوط تیم بیشتر و بیشتر بوده است.