پژوهشگر حوزه کتاب با اشاره به وجود نیاز به کتاب‌های گزیده، بازنویسی‌شده و مصور در قالب‌های متفاوت، گفت: اگر قرار است از فرصت تاریخی بعد از جنگ برای جذب مخاطب به کتاب استفاده کنیم، باید ریسک و برای درازمدت برنامه‌ریزی کنیم.

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، جنگ ۱۲ روزه با اینکه کوتاه مدت بود، اما تبعات زیادی در حوزه های مختلف در برداشت، همچنین بازار و صنعت را تحت تاثیر قرار داد. قیمت کاغذ و دیگر مواد اولیه مورد نیاز برای تولید کتاب افزایش پیدا کرد و همچنین نیروی کار نسبت به روزهای قبل گران شد. قطع برق و آب هم از مسائلی بود که بر دیگر مسائل نشر اضافه شد. در چنین شرایطی ناشران باید تولید خود را با ارزیابی بازار و نیاز روز مخاطبان هماهنگ کنند تا کتاب‌هایی که می‌توانند در این شرایط منتشر کنند، احتمال فروش بیشتری داشته باشد.

با توجه به تشدید احساس وطن‌دوستی در میان ایرانیان و آثار کلاسیکی که در این حوزه در ادبیات فارسی منتشر شده است، ناشران می‌توانند با ابتکار و به‌روزرسانی آثار، بازار جدیدی برای آن‌ها پیدا کنند. درباره نیاز و دیدگاه مخاطبِ کتاب‌خوان بعد از جنگ ۱۲ روزه گفت‌وگویی با احسان رضایی پژوهشگر حوزه کتاب انجام شد که در ادامه می‌خوانید.

ناگهان همه دلمان برای وطنمان سوخت

بحرانی نو را در صنعت نشر تجربه می‌کنیم، به نظر شما ناشران در این دوره چه اقداماتی باید انجام دهند؟

فرد حرفه‌ای کسی است که در شرایط سخت بتواند توانایی و تخصصش را نشان بدهد. برای نمونه در حال حاضر در وضعیتی قرار داریم که مردم نیاز به تحلیل‌هایی دارند که پاسخ بدهد «چه خواهد شد؟» و «به کجا می‌رویم؟» جامعه از متفکران و تحلیل‌گران انتظار پاسخ دقیق دارد و درست در همینجاست که ناشران می‌توانند از این ضرورت‌ها استفاده کنند.

تعداد آثار تاریخی ارزشمند که یک دوره تاریخ ایران را روایت کرده باشند، بسیار کم است در حالی که فروش بسیار خوبی دارند

از طرف دیگر با وقایع امسال، ناگهان همه دلمان برای وطنمان سوخت، برای کشورمان دلمان تنگ شد. حس کردیم این وطن تنها و تحت فشار است. آیا وضعیت بازار نشر ما با این نیاز هم‌خوانی دارد؟ واقعیت این است که تعداد آثار تاریخی ارزشمند که یک دوره تاریخ ایران را روایت کرده باشند، بسیار کم است در حالی که فروش بسیار خوبی دارند.

کتاب‌های «تاریخ ایران کمبریج» مجموعه‌ ارزشمندی است که دیگر قدیمی شده، کتاب «تاریخ جامع ایران» که توسط مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی تهیه شده است، کنار نقدهایی که به آن وارد شده، مجموعه‌ای ۲۰ جلدی است و حجمی دارد که همه نمی‌توانند آن را بخوانند و برای عموم مناسب نیست.کتاب‌های «تاریخ ایران باستان» حسن پیرنیا و «دو قرن سکوت» مرحوم عبدالحسین زرین‌کوب با اطلاعات و یافته‌های جدیدی که در حوزه باستان‌شناسی و تاریخ به دست آمده، نیاز به ویرایش دارند. مطالعات و اطلاعات تاریخی جدیدی درباره تاریخ ایران داریم که یا ترجمه نشده‌اند یا آن‌هایی که ترجمه شده‌اند برای متخصص‌ها هستند و باید به آثار خوشخوان به زبان عموم تبدیل شوند.

یکی از راه‌های برون‌رفت صنعت نشر از این بحران، همین است که به نیازهای روز مردم پاسخ بدهد و در این حوزه‌ها آثار خوشخوان تولید کنند. در حوزه کودک و نوجوان، ما نیاز به کتاب‌هایی داریم که به کودک و همین‌طور پدر و مادرش یاد بدهد که در این وضعیت بحرانی چه باید بکنیم؟ به هر حال کسی که می‌خواهد در این وضعیت به کار خود ادامه دهد و کارش بقا داشته باشد، نیاز دارد که بازار را بشناسد و متناسب با نیازهای مخاطبانش حرکت کند.

ارتباط برقرار کردن با متون کلاسیک برای جوان امروزی دشوار است

در چنین شرایطی ابتدا باید پدیدآورندگان محتوای مورد نیاز ناشران را تالیف کنند. به نظر شما در میان آثار کلاسیک کدام آثار می‌تواند مناسب این زمان باشد؟

زمانی که یک موج از توجه به ایران، وطن و آثار وطن‌گرایانه پیش می‌آید خوب است که نویسندگان، پدیدآورندگان، ناشران و محققان از فرصت استفاده کنند و آثاری تولید کنند که داشته‌های ملی ما را برای گروه‌های سنی و سوادی مختلف قابل فهم کنند. این کاری است که در همه جای دنیا انجام می‌شود برای مثال انواع و اقسام تولیدات از نمایشنامه‌های ویلیام شکسپیر برای کودکان، برای نوجوانان، برای جوانان و برای محققان دانشگاهی مناسب‌سازی شده است؛ زیرا زبان انگلیسی تحول بسیاری داشته و متن خود شکسپیر نکات املایی و دستوری دارد که جوان امروزی انگلیسی‌زبان نمی‌تواند آن را به راحتی بخواند و تنها به کار محققان دانشگاهی می‌آید.

اگر قرار است از این فرصت تاریخی استفاده کنیم، باید ریسک کنیم و برای درازمدت برنامه‌ریزی کنیم

زبان فارسی هم تغییرات داشته که هرچند به اندازه تغییرات زبان انگلیسی در طول ۴۰۰ سال نیست، اما باز هم مثال‌هایی وجود دارد که واژه‌ها معانی جدید یا کاربرد جدید پیدا کرده‌اند، برخی واژگان دیگر مصطلح نیست و همۀ این موارد ارتباط برقرار کردن با متون کلاسیک مثل شاهنامه را برای جوان امروزی دشوار می‌کند.

ما به کتاب‌های گزیده، بازنویسی‌شده و مصور در قالب‌های متفاوت نیاز داریم، مانند کتاب‌هایی با تصویرگری برای کودکان، آثار کمیک و انواع روش‌های دیگر مانند کتاب‌های پاپ‌آپ یا چند بعدی هستند. جالب است که چنین کتاب‌هایی برای فارسی‌زبانان و ایرانیان در خارج از کشور تولید می‌شود، مثل یک کتاب پاپ‌آپ با داستان ضحاک که در خارج از کشور چاپ شده بود.

همچنین در فروشگاه‌های شهر کتاب پاپ‌آپ‌های داستان‌های دیگر کشورها فروخته می‌شود، یعنی هم ادبیات کهن ما قابلیت تبدیل به قالب‌های جدید را دارد و هم مخاطبش در بین کتابخوان‌ها هست. از لحاظ فنی هم چاپ‌خانه‌های ما توانایی تولید چنین آثاری را دارند. متوجه هستم که تولید کتاب‌های پیچیده مثل پاپ‌آپ‌ها نیاز به زمان، دقت و هزینه بالایی دارد که بلافاصله هم سودش برنمی‌گردد، اما اگر قرار است از این فرصت تاریخی استفاده کنیم، باید ریسک کنیم و برای درازمدت برنامه‌ریزی کنیم.

شاهنامه شباهت بیشتری به یک رمان کلاسیک دارد

آیا فقط شاهنامه است که توانایی انتقال پیام‌های میهن‌پرستانه را دارد؟

در همه ادبیات کلاسیک ایران «شاهنامه» جایگاه جالب و منحصر به فردی دارد، شاهنامه درعین حال که از خرده روایت و خرده داستان تشکیل شده است، یک روایت کلی هم دارد. در حالی که «مثنوی» مولانا و «بوستان» سعدی قصه‌های پراکنده‌ای هستند که فقط مفهوم کلی‌شان با هم مرتبط است و به‌هم‌پیوستگی داستان‌های شاهنامه را ندارند. شاهنامه رمانی است که در دل خود داستان‌ها و اپیزودهای کوتاه دارد. برای مثال می‌توانیم داستان رستم و سهراب را به تنهایی بخوانیم. در نتیجه شاهنامه تاثیرگذاری بیشتری نسبت به سایر آثار ایرانی دارد؛ شاید نزدیک‌ترین اثر به شاهنامه، «هفت پیکر» یا «هفت گنبد» سروده نظامی باشد که بهرام گور قهرمان اصلی آن است.

شاهنامه درعین حال که از خرده روایت و خرده داستان تشکیل شده است، یک روایت کلی هم دارد

حجم هفت پیکر در مقایسه با شاهنامه فردوسی بسیار محدود است. شاهنامه نزدیک به ۵۰ هزار بیت و هفت پیکر نزدیک به پنج هزار و ۱۰۰ بیت دارد. به همین دلیل، شاهنامه شباهت بیشتری به یک رمان کلاسیک دارد. جنس این داستان بزرگ هم از جنس داستان رزمی و حماسی است که تعداد بیشتری از افراد با آن ارتباط می‌گیرند برای همین می‌بینید که شاهنامه‌خوانی برای کودکان در این روزها رونق قابل توجهی دارد و خانواده‌ها با آن ارتباط برقرار می‌کنند.

در عین حال ما در ادبیاتمان تعداد قابل توجهی آثار ایران‌گرایانه و ایران‌دوستانه ارزشمند داریم که شاهنامه یکی از آن‌ها و برجسته‌ترینشان است. برای مثال در آثار شیخ اشراق، شهاب‌الدین سهروردی از مفاهیم ایران باستان برای بیان منظورهای فلسفی استفاده شده است. در واقع داستان‌های کهن ایرانی ظرفیت حمل معانی جدید را هم دارند و می‌شود از آن‌ها برای خلق آثار دیگر استفاده کرد.

تفاوت‌های معنایی در مواجهه با متون کهن بسیار است

اما همیشه این بحث هست که جوان امروز نمی‌تواند شاهنامه را راحت بخواند و به درستی متوجه شود؟

درست است که شاهنامه به زبانی نوشته شده است که ما هم تقریبا به همان زبان صحبت می‌کنم، اما ما از همان واژگان، معانی دیگری هم می‌گیرم که در زمان فردوسی این معانی کاربرد نداشتند. برای مثال «استبداد» امروز معنی متفاوت با آنچه در متون کهن استفاده شده است، دارد. استبداد امروز مفوم سیاسی دارد اما در متون قدیم به مفهوم و صفت شخصی معادل «غرور» بود.

در زبان تحول آوایی داریم و همواره زبان رو به سادگی می‌رود

در داستان «کلیله و دمنه» مرغابی‌ها می‌خواهند در لب ساحل از تخم‌هایشان مراقبت کنند. یکی‌شان می‌پرسد اینجا در معرض امواج نیست؟ آن یکی می‌گوید اگر «وکیل دریا» مزاحم شود، چنین و چنان می‌کنم. مرغابی دیگر بهش می‌گوید: «از این استبداد درگذر». درحالی‌که امروزه ما این کلمه را در یک گفت‌وگوی خانوادگی و برای هم استفاده نمی‌کنیم و آن را به حوزۀ سیاست عمومی منتقل کرده‌ایم. نمونه این تفاوت‌های معنایی در مواجهه با متون کهن بسیار است.

همچنین در زبان تحول آوایی داریم و همواره زبان رو به سادگی می‌رود، باعث می‌شود که تعجب کنیم چرا فردوسی به حرف زدن «سَخُن» می‌گوید و آن را با کلماتی مثل «بُن» هم‌قافیه می‌کند. بنابراین برای خواندن متون کهن باید به این نکات توجه کرد و از استادان یا کتاب‌های راهنما کمک گرفت. به همین دلیل است که می‌بینیم کتاب‌های توضیح دربارۀ شاهنامه فروش خوبی دارد. امیدوارم ناشران در این زمینه هم کارهای خوب، علمی، البته خوشخوان و قابل‌فهم بیشتری منتشر کنند.

بازدیدها: 2