از روزی که « دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند»، توجه ادیبان و ادب دوستان را به سوی شمس‌الدین محمد جلب کرده، چیزی نگذشت که او حافظ شیرازی و «شهره شهر» شد، اما سال‌های بعد، آوازه این غزل‌سرای پارسی از دروازه‌های شیراز و ایران نیز گذشت و عالم‌گیر شد.

به گزارش خبرنگار ایرنا، شهرت حافظ شیراز در بعد زمان و مکان نمانده و هم در زمان زیست او و هم در سال‌های پس از آن تا همین امروز در اذهان و سرزمین‌ها سیال و جاری بوده است.

چنانکه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در یادروز رسمی حافظ گفت: او در زمانه خود نیز شهرت فراملی یافته است. هنگامی که می‌سراید: شکر شکن شوند طوطیان هند، زین قند پارسی که به بنگاله می‌رود گزافه گویی و اغراق نکرده و او در قله ادبیان جهان جای دارد.

حافظ شیرازی هم در زبان و هم در اندیشه برای جهانیان جذاب بوده است؛ چنان که در زبان بر بیشتر شاعران فارسی‌گوی پس از خود اثر گذاشته و در اندیشه راهبر و مرشد شاعر آلمانی شده است.

هیچ یک از شاعران نتوانسته همچون حافظ شیرازی هم مرزهای فکری را در نوردد و به اذهان همگانی راه‌یابد و هم از مرزهای زبانی و جغرافیایی بگذرد و به ۳۶ زبان دنیا ترجمه شود.

حافظ شیرازی در شبه قاره هند

با توجه به نفوذ فارسی در شبه‌قاره هند، اشعار حافظ در این منطقه رواج یافت و به خوبی نیز مورد استقبال قرار گرفته است؛ چنانکه رایزن فرهنگی هندوستان در ایران می‌گوید: «حافظ با فرستادن قند فارسی همه هندیان را شکرشکن کرده است».

به گفته شکلا، عجیب نیست که نخستین نسخه‌های دیوان حافظ در شهر گورکه پور هند یافت شده است؛ پادشاهان هندوستان با دیوان حافظ شیرازی فال می‌گرفته‌اند، شاعران فارسی و اردو از سروده‌های او متاثر بوده‌اند و گاهی نیز راهی برای بروز احساسات محلی هند بوده است.

به عقیده او طبع رندانه حافظ به روحیه مسالمت‌آمیز و آزاد هندوستان بسیار سازگار است.

حافظ در رمان‌های عربی

ادیبان و روشنفکران عرب، نخست از طریق ترجمه دیوان او و سپس با مطالعه آثاری مستقل در باب زندگی و اندیشه‌اش، با عالم فکری حافظ آشنا شدند و این آشنایی به خلق آثاری بدیع در قلمرو داستان‌نویسی معاصر عربی انجامید.

به گفته حسین کیان استاد ادبیات عربی دانشگاه شیراز گفت: از جمله نجیب محفوظ، برنده مصری جایزه نوبل ادبیات، در شاهکار خود ملحم الحرافیش (حماسه عیاران) ، با جسارتی ستودنی، سیزده بیت از غزل‌های حافظ را با زبان و آهنگ اصیل فارسی در بافت رمان خود جای داده است.

او افزود: غاد العبسی، نویسنده مصری، در رمان لیله یلدا رویکردی متفاوت و زیست‌محور را در پیش می‌گیرد؛ او زندگی حافظ را از زبان خود شاعر روایت می‌کند و در این مسیر، در پی کشف راز جاودانگی او برمی‌آید.

کیانی ادامه داد: عباس لطیف، داستان‌نویس عراقی نیز سال ۲۰۲۵ در رمان العروج الی شیراز با نگاهی متاثر از فضای تلخ جنگ ایران و عراق، به سراغ حافظ رفته است؛ او در این اثر، حافظ را به‌عنوان «شاعری جهانی» معرفی می‌کند که پیام‌آور صلح، دوستی و تفاهم میان ملت‌ها است.

به عقیده این استاد دانشگاه شیراز، بازتاب سیمای حافظ در رمان معاصر عربی، نشان‌دهنده نفوذ عمیق و پایدار اندیشه حافظ در جهان عرب، قدرت کلام حافظ در سخن گفتن با دل‌های بشری در هر زمان و مکان، و همچنین ظرفیت ادبیات داستانی در ایجاد دیالوگ بین فرهنگ‌ها است.

او اظهار کرد: از نجیب محفوظ تا غاده العبسی و عباس لطیف، هر یک به سهم خود، قطعه‌ای از این پازل فرهنگی را کامل کرده‌اند و نشان داده‌اند که حافظ تنها از آنِ شیراز نیست، بلکه سرمایه‌ای مشترک برای همه انسان‌های آزاده و اهل اندیشه در سراسر جهان است.

 

آوازه بلند حافظ شیرازی در آلمان

بارها درباره تاثیر عمیق حافظ شیرازی بر گوته شاعر آلمانی سخن گفته شده است؛ مهدی زمانیان، استاد ادبیات فارسی که در نشست علمی یادروز حافظ سخنرانی می‌کرد نیز در این ارتباط گفت: ترجمه‌ آثار کلاسیک فارسی در قرن نوزدهم، نقطه‌ عطفی در تاریخ مواجهه‌ ادبی میان شرق و غرب به شمار می‌آید.

به گفته او یوزف فون‌هامر با ترجمه‌ غزلیات حافظ، زمینه‌ درک تازه‌ای از جهان شعر فارسی را در آلمان فراهم کرد و گوته با تامل در این آثار، به آفرینش دیوانی دست زد که در آن، روح شرق و غرب به گفت‌وگو می‌نشینند.

به گفته زمانیان، گوته در آینه‌ جمال حافظ، تصویر خویش را بازمی‌یابد و او را نه ‌تنها الهام‌بخش، بلکه همزاد و مراد خود می‌انگارد.

به عقیده این استاد ادبیات، از رهگذر این هم‌سخنی شاعرانه، افق‌های نوینی در شعر آلمانی گشوده شد و شاعران پس از گوته، همچون هاینه ، پلاتن و روکرت ، هر یک به نحوی از میراث ادبی حافظ الهام گرفتند.

حافظ شیرازی در کشورهای ترک زبان

به دلیل پیشینه تاریخی و روابط تجاری، همجواری با ترک زبانان و پیوندهایی که ترک زبانان با سنت فرهنگی ادبی فارسی داشته‌اند، شعر و ادب پارسی در میان ملل ترک زبان نفوذ گسترده‌ای یافته است.

به گفته مهری باقری استاد ادبیات دانشگاه تبریز، ادبیات فارسی توانسته بر فضای فرهنگی سرزمین‌های همجوار ترک زبان در آسیای میانه همچون تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان تاثیرات چندوجهی بگذارد.

او درباره تاریخچه تاثیر حافظ بر کشورهای ترک زبان گفت: نفوذ حافظ با الگوگیری از قالب‌های غزلسرایی، از دوره تیموری در آسیای میانه راه یافت و تاثیرپذیری از او در جوامع فرهنگی و ادبی آسیای کوچک از دوره عثمانی بالا گرفت به گونه ای که برخی از سلاطین آن سلسله همچون سلطان سلیمان غزلیاتی به پیروی و تقلید از حافظ سرودند.

به گفته باقری، نفوذ زبان شعری حافظ و تاثیر او در میراث فرهنگی این ملل به ویژه در سده های دهم تا دوازدهم از سویی، موجب وجود نسخ نفیس و فراوان خطی و طبعی دیوان حافظ و از سویی دیگر، به وجود آمدن منابع و آثار دیگری نظیرِ نظیره گویی‌ها، شرح‌ها، ترجمه های ترکی دیوان حافظ، نگارگری‌ها و آثار تجسمی شده است. استاد دانشگاه تبریز سخنان خود را با تاثیر حافظ بر فرهنگ عامه مناطق ترک زبان به پایان برد: تاثیر و نفوذ

این استاد دانشگاه حافظ را در فرهنگ عامه و فولکور این مناطق نیز می‌توان در تفال به غزلیاتش، ضرب المثل‌ها و اصطلاحات و ترکیبات واژگانی خاص و نوعی از موسیقی عامیانه موسوم به «عاشیقلر» و نیز قوالیهایی که در مراسم آیینی اجرا می شود، مشاهده کرد.

ادبیات فارسی و به‌ویژه شعر حافظ، پیوسته در شکل‌گیری گفت‌وگوی فرهنگی میان ملت‌ها نقشی بنیادین ایفا کرده و کارشناسان بر این باورند که بازخوانی این پیوندها، ضرورتی فرهنگی و پژوهشی است که باید با نگاهی تازه دنبال شود.

بازدیدها: 1