فداکاری، درس و … تشکر

چقدر در این فوتبال زوار در رفته ما فداکاری رخ می دهد..چقدر در این فوتبال همه فداکارند، چقدر در این فوتبال ما درس نهفته است… چقدر در این فوتبال ما همه درس می دهند و مدرس هستند و چقدر در این فوتبال درس می گیریم و به اندوخته های خود اضافه می کنیم، خوشا به حال ما! وای به حال آنهایی که نه در ورزش و نه در فوتبالشان فداکاری هست و نه این همه درس ریخته فراوان و قابل استفاده.
داستان آخرین فداکاری در فوتبال ما همین رفت و برگشت ها در تیم سر راهی استان در لیگ دسته دوم است. بالاخره نفهمیدیم که این تیم صاحب دارد یا نه! اگر دارد چه کسی است؟ چگونه تیم را تصاحب کردند؟ چه دادند .و چه گرفتند؟ اسم تیم را چه گذاشتند؟ فلسفه این رفت و برگشت ها چیست؟ چه کسی در مورد آنها تصمیم می گیرد؟ مگر تصمیم گیری در مورد تیم به صورت تعاونی است؟ آنها که می برند و می دوزند پشتشان به کجا گرم است که چنین شتابان می روند و هر تصمیمی را به مورد اجراء می گذارند؟
چقدر در این فوتبال همه از هم تشکر می کنند، چقدر در این فوتبال همه قدردان و قدرشناس هستند. چقدر بساط تشکر و چاپلوسی در این روز ها در فضای مجازی رونق دارد. بعضی ها ماموریت دارند که مدام از مهندس فوتبال تشکر کرده و او را مهندس ترین مهندس فوتبال ایران زمین قلمداد بکنند.
راستی چرا دیگر از مجید حیدری کسی تشکر نمی کند؟ آخه تا این اواخر بودند کسانی که از جرئت و شهامت و شجاعت او سخن می گفتند و به نوعی او را ناجی فوتبال می دانستند. حالا کجایند آن حضرات و در کدام سوراخ ها قائم شده اند؟
آری، به راستی چه زیباست! فداکاری، درس و تشکر.
چی، نفهمیدم چه گفتی، بله آقا من اشتباه کردم تو درست می گویی، تا رد پای چند نفر در فوتبال ما نباشد فوتبال نابود می شود، رو به اضمحلال می گذارد، فوتبال محو می شود، فوتبال غرق در منجلاب می شود ، درسته راست می گویی ، دو دستی نه بلکه هزاران دستی باید این آقایان را بچسبیم و به جانشان دعا گو باشیم، آنها ناجی فوتبال اردبیل هستند، نباشند کار ما وفوتبال زاره زاره، سایه شان مستدام باد، آمین یا رب العالمین.
 

بازدیدها: 28

بدبیاری های فوتبال اردبیل پایانی ندارد

حکایت بدبیاری نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم باشگلاههای ایران هم دارد دنباله دار می شود. ناکامی پشت ناکامی، هنوز از یک مصیبتی رهایی نیافته بلایی دیگر گریبانش را می گیرد و به سوی سقوط و هلاکت رهنمونش می کند.
از زمان برکناری حجت الاسلام میر عباس زاده از مسؤولیت سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری ، تیم در مجموع روزهای خوبی را تجربه نکرده است. صعود به لیگ دسته یک نیز حاصل زحمات، دور اندیشی، تلاش و موقعیت شناسی آن مرد بزرگوار بود.
این تیم از آن زمان تاکنون اسیر نبود برنامه، روزمرگی و تصمیمات احساسی بوده و نتیجه این حرکات و رفتارها به هلاکت و سرافکندگی فوتبال اردبیل و تیم ریشه داری چون شهرداری منجر شده است.
به راستی که این تیم روزگار بدی را پشت سر می گذارد. اوج بدبختی آن از مرداد ماه امسال آغاز شد. موقعی که شورائیان پاهایشان را در یک کفش کردند و گفتند تیم باید به بخش خصوصی واگذار گردد. امید بود که در این برهه، شهردار اردبیل به دفاع از تیم برخیزد و حداقل نظر دوستانش را در شورا نسبت به حفظ تیم در مجموعه شهرداری جلب نماید، ولی چه باید کرد شهردار نیز با موضعگیری و تصمیماتش و به خصوص بعد از جریانات آبی پوشان نشان داد که در اصل او نیز با تصمیم شورائیان همراهی می کند و از همان وقت بدبختی ها و بدبیاری این تیم شروع شد و تا به امروز که در ورزشگاه علی دائی و در سرمای طاقت فرسای اردبیل بازی را یک بر صفر به حریف تهرانی باخت، ادامه یافت.
راستی دست های پشت پرده ای که همچنان برای این تیم تصمیم می گیرند چه کسانی هستند؟ چرا امکان واگذاری تیم به بخش خصوصی علی رغم تاکید شهردار و شورای شهر به طور کامل و قانونی و رسمی فراهم نشد؟ چرا هر کسی که برای تحویل گرفتن تیم قدم پیش گذاشت بعد از اندک مدتی فرار را بر قرار ترجیح داد؟ الآن تیم در اختیار چه کسی و کدام ارگان و نهاد است و هزینه هایش چگونه و از کدام کانال قانونی تامین می شود؟ کلاف سردرگم در ارتباط با این تیم بیچاره و بدبخت و درمانده کی باز خواهد شد؟ جریان رفت و برگشت ها در تیم چیست و چه کس و یا چه کسانی در این مورد تصمیم گیرنده بوده اند؟ نقش شهرداری و عوامل آن در ادره این بچه سرراهی چه می باشد؟ اگر بگویند که شهرداری بر حکم وظیفه که مجبور است به درمانده ها سرپناه بدهد و جنازه های بی صاحب را تا مرحله دفن سرپرستی نماید، به حمایت از تیم ادامه می دهد پس چرا این کار را از همان اول فصل انجام ندادند و فقط در هفته های اخیر به فکر افتادند؟ آیا در این کار و معرفی برخی ها به عنوان منجی فوتبال اردبیل و قهرمان بی رقیب مدیریت در فوتبال برنامه ریزی شده بود؟ راستی اداره کل ورزش در این میان چه کاره بوده و هست؟ آیا نمی توانست کمکی به خروج از بن بست بکند؟
هنوز امیدها برای ماندن این تیم در دسته دوم از بین نرفته است. کم رنگ شده است ولی کاملا نمی توان قطع امید کرد. می توان کاری کرد به شرط آنکه همه اقدامات با صداقت و به دور از هرگونه انحصار طلبی و خودنمایی باشد.
آنهایی که در مقاطع مختلف در شروع فصل شعار دادند و وعده کردند ، خود بهتر از همه می دانستند که وعده هایشان نمی تواند عملی بشود. چرا که برای تیم کار اصولی انجام نشده بود. چرا که دهها دایه مهربان تر از مادر در کنار خود احساس می کرد . چرا که دست های پشت پرده به کار خود مشغول بودند و مسلما بدون کار و برنامه ریزی اصولی نمی توان موفقیت را شاهد شد.
هر که دانه نفشاند به زمستان در خاک
ناامیدی بود از دخل به تابستانش
نمی دانم شاید روزی فرا برسد که ناگفتنی های این تیم توسط آنهایی که در جریان کامل آن بوده اند به اطلاع افکار عمومی رسانده شود و نقش افراد و دست های پشت پرده با ذکر نام آنها اعلام گردد تا بدینوسیله قدرتمندان توانا، کارآمد و تاثیر گذار فوتبال اردبیل به جامعه شناسانده شوند .
مردم باید بعد از روشن شدن واقعیت ها قدر آن بزرگواران را بدانند و برای سلامتی شان هورا بکشند.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در آن غش باشد
 

بازدیدها: 8

فضول باشی ورزش، شهردار اردبیل و شور و نشاط اجتماعی

پنجشنبه شب فضول باشی زنگ زد. تا گوشی را برداشتم و صدایم را شنید گفت خوشحالم، خیلی هم خوشحالم، در پوست خود نمی گنجم، در آسمان ها پرواز می کنم، بال درآورده ام ، نمی توانم شادی خود را پنهان بکنم، زنگ زدم تا تو را نیز در شادی خود شریک بکنم.
گفتم: بگو دیگه چه شده، خوشحالی تو حتما دلیل و علت خاصی دارد. فضول باشی ورزش اردبیل و خوشحالی؟ عجب اتفاقی، نکنه معجزه ای رخ داده است؟ تو که در روزهای گذشته حوصله هیچ کاری را نداشتی و به تلفن ها جواب نمی دادی ، حال خودت زنگ می زنی و خبر از شادی و سرور می دهی، بگو تا ما هم بخندیم ، به جان تو دعاگو باشیم و برای لحظاتی هم که شده باشد غم و غصه هایمان را فراموش بکنیم.
گفت: بالاتر از معجزه رخ داده است. باید شور و نشاط داشته باشی. باید حرف مسؤولان را گوش بکنی و از گفتارهای آنها پند بگیری . به تو سفارش می کنم تا دیر نشده کاری بکن و از شهردار اردبیل حلالیت به طلب. اگر حلالت نکرد باید التماس بکنی و دست و پایش را بوسه باران بکنی. در ارتباط با اعضای شورای شهر و رئیس شورا نیز باید چنین بکنی. حواست را جمع کن و زمان را از دست نده ، همین فردا کار را یکسره کن ، برو دریاچه شورابیل ، جمع آنها در آنجا جمع خواهد بود.
گفتم فضول باشی چرا روده درازی می کنی؟ من را چه به شهردار و رئیس شورا؟ آنها قدر قدرتند و صاحب جلال و جبروت. زیارت کردن آنها برای من بی مقدار، مشاهده خورشید در دل شب است. این گونه توفیق ها نصیب ما نمی شود. دسترسی به آنها مال از ما بهتران است حال حرفت را بگو و تمام کن این قضیه را.
گفت مگر نشنیدی آقای شهردار محترم گفته است که شهرداری جشنواره آدم برفی را به دلیل ایجاد شور و نشاط در جامعه برگزار می کند. شما خبرنگاران چقدر آدم های نامردی هستید که مدام می گفتید شورا و شهردار با عدم حمایت از تیم فوتبال، شور و نشاط را از جامعه گرفتند . دیدید شما معنی و مفهوم شور و نشاط را نمی فهمید. شما سطحی نگر هستید. بروید و شور و نشاط و چگونگی ایجاد و راه اندازی آن را از شهردار و شورا یاد بگیرید.فوتبال هم شد عامل شور و نشاط ؟ عجب آدم های مغرض و بی هدفی هستید. شما در شش ماه گذشته همه را سر کار گذاشتید و حرف های بی ربط زدید و چسبیدید به شور و نشاط فوتبالی، قربان شهردار برم که جواب شما را داد و شور و نشاط اجتماعی را با راه اندازی یک روزه جشنواره برای شما تعریف کرد تا حداقل از کرده های خود پشیمان بشوید. شما را چه به شور و نشاط فوتبالی ، خفه خون بگیرید و بعد از این از شور و نشاط حرف نزنید.ماندم به این فضول باشی چه بگویم ، برای لحضاتی سکوت در تلفن بین ما حاکم شد و او در ادامه گفت قربان شهردار و مشاورانش برم که شما را مجبور به سکوت کردند .
 

بازدیدها: 7

رواج اهانت و بدگویی

متاسفانه گسترش روزافزون کانال ها و گروه ها ی ورزشی در فضای مجازی، استفاده از ادبیات خارج از نزاکت و اظهارات توهین آمیز را به یکی از معضلات رفتاری و نا به هنجاری های فرهنگی ورزش تبدیل کرده است.
برخی اوقات این گونه اظهار نظر ها و بی نزاکتی ها به شکلی حادتر و صریح تر از طرف برخی ها که ادعای بزرگی داشته و به گذشته خود و ورزشکار بودنش افتخار کرده و تکیه می کنند، بیشتر دیده می شود.
برخوردهای حرمت شکنانه و اظهارات توهین آمیز و به کار بردن ادبیات خارج از نزاکت و ادب ورزشی از سوی آنهایی که خود را لایق همه خوبی ها می دانند، بسیار دردآور و ناراحت کننده می شود. کسی که قدرت کنترل بر رفتار و کردار خود نداشته باشد چگونه می تواند در امر ترویج اخلاق پهلوانی و جوانمردی موثر باشد؟ فردی که در حالت طبیعی به سر نمی برد و هر روز به رنگی در می آید و مسیری تازه در پیش می گیرد، چگونه می تواند در امر تربیت آینده سازان ایران اسلامی موثر باشد و ادعای شغل بزرگی چون مربیگری داشته باشد؟
کارنامه این قبیل افراد در پیش همه ورزشی ها و فوتبالی های استان آشکار بوده و مشخص است. گفته ها و سخن ها و سینه چاک کردن آنها نه برای فوتبال بلکه به خاطر به دست آوردن موقعیتی در این عرصه است. آنها جایی که منافعشان تامین شود قیافه حق به جانبی مبنی بر طرفداری از فوتبال می گیرند و زمانی که خطر را احساس کرده و نقشه هایشان را بر آب می بینند، ادای دین به فوتبال را فراموش کرده ، به آن پشت می کنند و فرار را بر قرار ترجیح می دهند.
در کنار این افراد قشر دیگری هستند که دست نشانده اند و از خود تفکری نداشته و برای اجرای اوامر دیگران واسطه ای هستند که همه چیز را فدای پست و مقام می دانند. آنهایی که برای بستن دهان منتقدین حرمت شکنی را در دستور کار خود قرار می دهند و با بیان هر حرف حق از طرف دلسوزان ورزش و فوتبال، هجمه ناجوانمردانه ای را آغاز می کنند ، نمی دانند که با این کار غیر اخلاقی و غیر حرفه ای جز بردن آبروی خود نمی توانند میوه دیگر از خرابی اوضاع بچینند.
آنهایی که برای ماندن در مسؤولیت و تکیه زدن یک یا دو روز بیشتر به صندلی مدیریت و ریاست ، بداخلاقی ، بد حرف زدن، پرخاشگری و بد و بی راه گویی به این و آن و اهانت و حرمت شکنی را پیشه خود می سازند، باید بدانند که با این ترفندها نمی توانند به جایی برسند و فضا را به نفع خود تغییر بدهند. این قبیل حرکت های مذموم و ناپسند بدون تردید نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه در باز کردن مشت کسانی که بیشترین لطمه به ورزش و فوتبال را وارد کرده اند موثر واقع می شوند.
وظیفه پیشکسوتان واقعی و آنهایی که در ورزش و فوتبال امتحان خود را پس داده اند، چیست؟ در قبال افرادی که نمی توانند خود را کنترل بکنند و کسانی که با استفاده از جمعی مزدور در اندیشه حرمت شکنی هستند چه باید بکنند؟ در این موارد باید بدون رودربایستی حقایق بازگو شود و امکان عرض اندام و یکه تازی به این قبیل افراد در فضای مجازی و کانال ها و گروه ها داده نشود.
برخورد با ناهنجاری ها در دنیای فوتبال وظیفه همه کسانی است که در این عرصه متحمل زحمات طاقت فرسایی شده اند. از چنین بزرگانی انتظار می رود به هر وسیله ممکن مانع از ادامه حرکت های نسنجیده این قبیل افراد بشوند. این بزرگان به مصداق “حرمت مسجد با متولی است” باید در جهت حفظ حرمت ورزش و اهالی ورزش، خود آستین همت را بالا بزنند و در برخورد با بدگویی ها و حرف های خارج از نزاکت با گفتن «حالا فلانی یک چیزی گفت» از کنار ماجرا سرسری نگذرند و حداکثر به نصیحت و پند و اندرز اکتفا نکنند.
باید فضا را از دست چنین افراد یاوه گو، فرصت طلب، دست نشانده و منفعت طلب گرفت تا آنها نتوانند به رفتار ناشایست خود ادامه بدهند .
آنهایی که در پشت نقاب و بدون اعلام ماهیت واقعی خود و در زیر اسامی مستعار بحث هواداری از دیگران و ضربه زنندگان به ورزش و فوتبال را در پیش گرفته و حرف های نامطلوب را بر زبان جاری کرده و منتقدان را از دم تیغ می گذرانند، باید بدانند که دیر یا زود نتیجه رفتارهای غلط و غیر اخلاقی خود را خواهند دید.
 

بازدیدها: 29

نگاهی کوتاه به کشتی فرنگی اردبیل در سال 80

دوستداران کشتی در اردبیل از حال نزار این رشته ناراحت هستند و دلگیر.
کسانی که دوران اوج و شکوفایی کشتی فرنگی اردبیل را شاهد بوده اند از این که در این روزها کوچک ترین رد پایی از آن دوران دیده نمی شود احساس دلتنگی می کنند. بازگشت به دوران گذشته و احیای دوباره این رشته کار یک یا دوروز نیست . سرمایه گذاری بر روی پایه ها سال ها طول خواهد کشید تا اثرات مثبت خود را با بروز چهره های جویای نام نشان بدهد. اگر امروز شاهد بر آن هستیم که حرکتی برای استعداد یابی و تحت پوشش قرار دادن افراد مستعد انجام پذیرفته است، نباید انتظار داشته باشیم که همین فردا نتایج آن را شاهد باشیم. این کار بدون شک به زمان نیاز دارد و اگر کارها اصولی و روی برنامه انجام بگیرد امیدواریم که کشتی اردبیل در آینده ای نزدیک به آنچه که استحقاقش را دارد دست پیدا بکند.
ذکر خاطره ای از گذشته ای نه چندان دور که کشتی فرنگی اردبیل با چهره های جوان و مستعدش قطبی بزرگ در سطح کشور بود نمی تواند خارج از لطف باشد.
در فروردین ماه سال 1380 از سوی کمیته فنی تیم های ملی کشتی ازاد و فرنگی برای گزینش نفرات برتر جهت حضور در رقابت های جام جهانی و قهرمانی آسیا، تعدادی از کشتی گیران به اردوهای تیم ملی دعوت شدند . در رشته فرنگی و در اوزان مختلف افراد زیر از اردبیل به اردو دعوت شدند.
58 کیلوگرم: علی اشکانی 63 کیلوگرم: شهرام خاکسار   69 کیلوگرم: حسن پازاج   75 کیلوگرم: مهدی هژبری و 85 کیلوگرم: علی رضا نیکخو
این تعداد را با دعوت شدگان این روزها مقایسه کنید تا بدانید که برخی آقایان پرمدعا و خود محور در ده سال اخیر چه به روز کشتی اردبیل که نیاوردند.
 

بازدیدها: 6

بهاران خجسته باد

ایام اله دهه فجر یادآور ایثار، گذشت، فداکاری، غیرت، حمیت و بزرگواری ملت بزرگ ایران است.
این روزها در سراسر کشور جشن پیروزی بر قرار است. پس از گذشت سال ها از پیروزی، انقلاب اسلامی همچنان در جوش و خروش است و در مسیر تحقق آرمان ها و شعارهای خود حرکت می کند. انقلاب اصالت راه و رسم خود را حفظ کرده و دشمنی های بی وقفه و توطئه ها و مانع تراشی ها و … نتوانسته اند آن را قدمی و وجبی به عقب نشینی وادار سازند.
انقلاب اسلامی ایران به لطف توجهات حضرت حق، هشیاری و درایت رهبر معظم انقلاب و آگاهی و قدرت تشخیص مردم ایران، علی رغم همه مشکلات داخلی و خارجی و همه نارفیقی ها و ناملایمات، ضمن دفع و خنثی نمودن توطئه ها ، با قدرت و صلابت به سوی تحقق آرمان های خود در همه عرصه ها و ابعاد گام بر می دارد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ورزش کشور در مسیری تازه ای از دوران حیات خود قرار گرفت. ورزش در تحقق آرمان های انقلاب و در راستای اهداف آن حرکت کرد . ورزش مورد عنایت و توجه خاص مسؤولین قرار گرفت و همراه با دیگر بخش ها فصلی جدید در پیشرفت و توسعه آن گشوده شد. نگاه ویژه و خاص انقلاب و مسؤولین کشور به ورزش، پیشرفت همه جانبه آن در بخش سخت افزاری و نرم افزاری را فراهم کرد.
امروز ورزش در نظر مسؤولین انقلاب و کشور از یک جایگاه خاصی بهره می برد و این امر بر هیچکس پوشیده نبوده و نیست.
ورزش استان در سایه انقلاب با یک جهش مواجه شده است. سرمایه ورزش این منطقه در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اندک و ناچیز و دردآور و خجالت آور بوده است. این منطقه از کم ترین امکانات برخوردار بود و ورزشکارانش در گمنامی و بی توجهی خاص روزگار می گذراندند.
با پیروزی انقلاب و بخصوص بعد از استان شدن منطقه، انقلابی در ورزش این استان به وجود آمد. در حال حاضر برخی از شهرهای منطقه از نظر برخورداری از فضا ها و امکانات ورزشی از سرانه بسیار مطلوب و نزدیک به استاندارد های جهانی بهره مند می باشند. در دورافتاده ترین نقاط استان و در سطح روستاها فضاهای ورزشی احداث و در اختیار جوانان و ورزشکاران قرار گرفته است و جوانان و ورزشکاران آن عرصه ای برای بروز استعداد ها و توانایی ها ی خود به دست آورده و در رقابت های مختلف جهانی و بین المللی با درخشش خود برای ایران اسلامی و استان افتخار آفرینی کرده اند.
سال روز انقلاب اسلامی ایران را بر تمام دولتمردان ، مسؤولان صادق و تلاشگر و مردم فهیم استان و جوانان و ورزشکاران منطقه تبریک گفته از خداوند متعال سربلندی نظام ، سلامتی مقام معظم رهبری و موفقیت ورزشکاران و جوانان لایق و سزاوار استان اردبیل را مسئلت می نماییم.
 
 

بازدیدها: 44

بهراد با محسن عسگری به توافق رسید

محسن عسگری بازیکن اردبیلی در ادامه رقابت های لیگ دسته یک فوتسال کشور به تیم بهراد پیوست.
امیر رضا سعیدی مدیر رسانه ای باشگاه بهراد گفت: مسؤولین باشگاه برای تقویت تیم در نیم فصل دوم رقابت ها با محسن عسگری بازیکن خوش تکنیک و اردبیلی به توافق رسیدند.
وی گفت: محسن عسگری که سابقه بازی در بهراد را دارد در ادامه رقابت ها پیراهن شماره 20 بهراد را بر تن خواهد کرد.
عسگری علاوه بر بهراد، بازی در تیم های عمران کارا، الغدیر، شهید یسری و ماکو جوان را نیز در کارنامه خود دارد.
بهراد  در هفته یازدهم رقابت های لیگ دسته اول فوتسال کشور دوشنبه 18 بهمن در سالن شش هزار نفری رضازاده در مقابل استقلال نوین ماهشهر در ساعت 16 به میدان خواهد رفت

بازدیدها: 20

نگاهی کوتاه به ادعای کانال فوتبال اردبیل

دوستان ما در کانال فوتبال اردبیل بار دیگر محبت خود را شامل حال ما کرده و ما را به بلندگوی مدیریت ورزش استان متهم کرده اند. دو.ستان عزیز، اگر ما بلند گوی مدیریت ورزش باشیم، حتما شما نیز بلندگوی هیات فوتبال استان هستید.
در همه اظهار نظر ها و گفته های خود باید رعایت عدل و انصاف را داشته باشیم و نخواهیم که برای طرفداری از یک نفر و یا یک مجموعه قضاوت نادرست داشته باشیم.
این اولین بار نیست که دوستان ناشناخته در کانال فوتبال اردبیل، ما را مورد لطف و عنایت خود قرار داده و به نوعی به برخی از کارها متهم می کنند. باکی نیست، بگذارید تا آنجا که در توان داریم واقعیت ها را منعکس کنیم و مسلم است همانطوری که در مطلب “فاصله لیگ فوتبال استان با حداقل استانداردها” گفته ایم این حرف ها به مذاق برخی ها خوش نیامده و با دستپاچگی اقدام به جوابگویی می کنند که این نیز می تواند حاصلی جز شرمندگی برای آن عزیزان چیز دیگری در بر نداشته باشد.
عزیزان در کانال فوتبال اردبیل که گویا تحت نظر هیات فوتبال استان و یا همکاران آن هیات اداره می شود با اشاره به مطلب “فوتبال ما به چه کسانی باخت” ادعا کرده اند که در این مطلب نسبت به تضعیف هیات فوتبال استان اقدام شده است. این مطلب را برای چندمین بار بخوانید، اگر در یک سطر آن نامی از هیات فوتبال برده شده باشد حق با شما خواهد بود. مگر این که خود عزیزان در کانال معتقد باشند که در باخت های نماینده اردبیل در لیگ دسته دوم، هیات فوتبال استان مقصر بوده است. ما چنین نظری نداشته و در هیچ کجای مطلب به آن اشاره ای نشده است. پس فرمایش آقایان با اشاره به این مطلب و ادعای تضعیف هیات فوتبال استان، کذب محض می باشد.
مطلب دیگر مورد اشاره حضرات “فاصله لیگ فوتبال استان با حداقل استانداردها ست”. تضعیف زمانی است که مطلبی خلاف واقع منعکس شود. بجاست که مفسران عزیز در کانال یاد شده مشخص کنند که کجای آن مطلب از حقیقت سخن نگفته است. آیا در سطح استان لیگ یک و دو و سه برگزار می شود؟ آیا مسابقات منظم برگزار شده؟ آیا به اعتراض تیم ها به موقع رسیدگی شده است؟ و چرا های دیگر که اگر لازم باشد به موقع به آنها اشاره خواهد شد.
عزیزان، ما سنگ هیچ کسی را به سینه نمی زنیم و امیدواریم اگر می خواهید از مجموعه ای دفاع کنید، دفاع شما بر اساس واقعیت های موجود باشد. علی رغم همه کم لطفی هایشان به نشریه ما (هرچند که گردانندگان گروه ناشناخته هستند) ولی به نوبه خود موفقیت همه آنها را خواهانیم.

بازدیدها: 3

آسید، نماینده فوتبال استان و سفارش به سکوت

آسید که معرف حضورتان هست، رفیق شفیق من است، عاشق فوتبال و ورزش بوده و تعصب خاصی هم به فوتبال استان دارد. سراسیمه به محل کار من آمد و بدون مقدمه گفت: بس کن دیگه، بی کاری؟ حوصله داری؟ چرا این قدر از تیم فوتبال بدون نام می نویسی و یک مجموعه را با خودت دشمن می کنی؟ در شهری که گوش شنوایی برای شنیدن حرف حق در ارتباط با فوتبال نباشد همان بهتر که تو نیز قلم خود را در این مورد غلاف کنی و دوستانت را به دشمنان خونی تبدیل نکنی. اصلا به تو چه مربوطه که تیم را انتقال دادند یا نه؟ به تو چه ربطی داره متقاضیان تیم از صحنه فرار کردند و یا ماندند؟ اصلا تو چه کاره ای که بگویی مالک تیم چه کسی است و هزینه های تیم از کجا تامین می شود؟ تو را چه کسی وکیل کرده است که از شور و نشاط حرف بزنی، قربان صدقه بازیکنان بروی؟ به تو چه ربطی دارد تیم قهرمان می شود یا به دسته سوم رفتنی می شود؟ خودت را خسته نکن و پایت را از گلیم این تیم بکش بیرون، شورا کمک کرد یا نکرد و گفتند و یا نگفتند به تو فسقلی چه ارتباطی دارد؟ زیاد حرف نزن، شنیده ام می خواهند دمار از روزگار منتقدان درآورند، به زن و بچه هات این آخر عمری رحم کن و برو به زندگی ات برس، به ما هیچ ربطی ندارد، آقایان صاحب اختیارند و بهتر می دانند که چکار بکنند. تو که رفیق آنها نیستی. من اگر مسؤول بودم حتما هوای تو را نگه می داشتم ، خوب معلومه خیلی ها هوای همدیگر را دارند.

تو چرا خودت را خسته می کنی و می خواهی نخود هر آشی بشوی؟ قببل از این که در قبال تو موضعگیری بکنند و تو را به نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی متهم بکنند، ول کن آقا، فوتبال این استان را به چند خبرنگار که نسپرده اند. این همه گفتید چه شد؟ تازه گفته های شما عوض این که موقعیت عده ای را متزلزل بکند به تحکیم موقعیت آنها منجر شده است.

گفتم آسید فدای تو بشم، خوب راهنمایی ام کردی، دست تو را می بوسم، خدا عمرت بدهد، به عزتت بیفزاید، هزار سال عمر بکنی و همیشه جیب پر از پول داشته باشی. مگه من تا حال چیزی در مورد تیم فوتبال بی نام اردبیل گفته ام، اصلا و ابدا، اشتباه به محضرشان رسانده اند. تیم خیلی وقت است به بخش خصوصی واگذار شده است. تیم در کورس رقابت برای قرار گرفتن در صدر جدول رده بندی است. مسؤولین با تمام وجود حامی این تیم هستند، همه نیازهای بازیکنان و دست اندرکاران با محبت و عنایت حضرات برآورده شده است، نیازی نیست ، هوا کاملا آفتابی است. من غلط می کنم حرف دیگری غیر از این بزنم.

حوصله خیلی ها را ندارم، مرا چه به تهدید شدن و اخطاریه دیدن، یه هویی می بینی با اقدامات این حضرات قلب بیمارم از کار ایستاد و خونم افتاد به گردن واگذار کنندگان تیم به بخش خصوصی .

حتما راهنمایی تو را به جان می خرم، اوضاع خیلی مساعد است، مشکلی نیست، تیم حتما در فصل آینده .. اصلا به من چه مربوطه، متولی ورزش و آنهایی که باید حرف بزنند روزه سکوت گرفته اند، ما این وسط چه کاره ایم. راست می گویی راست. ما را چه به کار بزرگ تر ها و قدر قدرتان. یا حق.

بازدیدها: 4

فاصله لیگ فوتبال استان با حداقل استانداردها

بارها در ارتباط با برگزاری رقابت های لیگ استانی در نشریه با خوانندگان و علاقه مندان به فوتبال سخن گفته ایم و نقاط ضعف و قوت لیگ فوتبال بزرگسالان را یادآوری کرده و بر استفاده درست از عناوین رایج در فوتبال تاکید کرده ایم.

به خوبی می دانیم که این نوشته ها و سخنان به مذاق برخی از عزیزان خوش نمی آید ولی چاره ای نیست وظیفه حکم می کند که به آنها اشاره بکنیم، حتی اگر مجبور باشیم در قبال بیان واقعیت ها، تاوان سنگینی هم بپردازیم.

با هیچ کس در دنیای ورزش و بخصوص در فوتبال دشمنی نداشته و نداریم. هر حرکت اصولی در این عرصه حتما باید مورد حمایت قرار گیرد و هر اقدامی که بر مبنای اصول و قواعد رایج در فوتبال کشور نباشد، لازم است بیان گردد تا موارد نقص روشن و در برنامه های آینده نسبت به اصلاح و رفع آنها اقدام شود.

این را نیز نیک می دانیم که با شرایط مالی حاکم بر هیات های ورزشی از جمله فوتبال، برگزاری یک دوره رقابت به صورت لیگ و رفت و برگشت انرژی مضاعفی را طلب می کند، اما این دلیلی بر بازی با کلمات، بزرگنمایی عملکردها و وارونه جلوه دادن حقایق و واقعیت ها نمی تواند باشد.

نمی دانم چگونه است که ما ها در اسم گذاری و حرف زدن استاد بوده و امان به دیگران نمی دهیم. سطوح مختلف لیگ در رقابت های ورزشی و در فوتبال تعریف خاص خود را دارد. نمی شود که هر مجموعه ای به دلخواه به مسابقات لیگ، درجه بدهند و به هر ترتیبی که می خواهند نام گذاری نمایند.

همه می دانیم که لیگ برتر بالاترین سطح در ر قابت های ورزشی و فوتبال می باشد. برای صعود دو تیم به لیگ برتر، تیم های حائز شرایط ، یک فصل چه تلاش ها که نمی کنند و چه هزینه هایی که انجام نمی دهند. در استان ما رقابت های فوتبال بزرگسالان در چند سطح برگزار می شود که بالاترین آن را به عنوان برتر خطاب می نماییم؟ آیا در استان ما رقابت های لیگ سه، دو و یک برگزار می شود تا لیگ برتر نیز داشته باشیم؟

با نگاهی به روند برگزاری و تصمیمات گرفته شده و به نوعی رفتار بر اساس خواسته ها و عمل کردن بر مبنای رابطه ها و رفاقت ها و عدم پایبندی در برخی موارد به آئین نامه ها و مقررات، لیگ ما را از برخورداری از حداقل استانداردها دور می کند. یعنی باید با قوت قلب و اطمینان خاطر گفت که لیگ بزرگسالان ما استاندارد نبوده و حالا این لیگ با هر عنوان و درجه ای هم که نامیده بشود هنوز تا لیگ شدن راهی بس دراز در پیش دارد.

امید است روزی فرا برسد در استان اردبیل مسابقات فوتبال در سطوح مختلف به معنی و مفهوم واقعی برگزار شود و تحرکی خاص در رقابت های باشگاهی این منطقه مشاهده گردد.این کار به افرادی عاشق، توانمند، اهل فن، زجر کشیده، کارنامه دار و با پیشینه اخلاقی و رفتاری عالی و از همه مهم تر برنامه ریز نیاز دارد. این کار افرادی را می طلبد که مرد عمل باشند و نه حرف. می توان حرف های خوب و سحرانگیز زد ولی اساسی ترین نیاز فوتبال عمل کردن است نه حرف زدن و امید است عمل کردن به وعده ها در فوتبال ما به واقعیت تبدیل شود. انشاءاله.

بازدیدها: 2